مرور عملکرد شش ماهه صنعت بیمه ؛خوب صرف کردن فعل مذاکره / محمود فراهانی

بالغ بر شش ماه و نیم از بازگشت دوباره عبدالناصر همتی به بیمه مرکزی می گذزد. با توجه به شرایط حاکم بر صنعت بیمه و اقتصاد مرور عمکلرد شش ماهه وی می تواند برای تصمیم گیری های آتی بیمه ای مفید واقع شود.

قبل از ورود به بررسی عملکرد ضروری است تا اکو سیستم اقتصادی،اجتماعی و حاکمیتی و بین الملل که صنعت بیمه ما به عنوان بخشی از بازار پول در آن نفس می کشد را بشناسیم.
در واقع بررسی این اکوسیستم بنیان  و مدار اصلی اتخاذ راهبردهای کلان بیمه ای است.  

اکوسیستم اقتصاد کشور ما در موقعیت رکود قرار دارد. اگر چه دولت تلاش کرد تورم را کاهش دهد اما در اقتصادی که  هزینه های سالانه دولت با رشد ده تا 20 درصدی 350 هزار میلیارد تومان است و نقدینگی رشدی در مرز بین 20 تا 30 درصد دارد تورم زیر 10 درصد خود خبر از بیماری های جدیدی خبر می دهد که باید مراقب بود.

در چنین شرایطی حجم  فعالیت های اقتصادی کاهش می یابد و ریسک فعالیت هایی که وجود دارد بالا می رود ، از سوی دیگر متوقف شدن لوکوموتیو اقتصاد در کشور ما یعنی مسکن در ایستگاه رکود، حجم بالایی از منابع را در خود بلوکه کرده و عملا گردش اقتصاد را مختلف می کند، به این عوامل بیافزایید روند صعودی بدهی های دولت به اقتصاد و پیمانکارن را که باعث می شود بر حجم انبوه مطالبات معوق بیمه ها بیفزاید. در چنین شرایطی صنعت بیمه نیز تلاش می کند تا از گزند مخاطرات رکود  کمترین صدمه را ببیند و طبعا کمتر،  ریسک انعقاد قراردادهای جدید را قادر است که بپذیرد.

همچنین از منظر شاخصه های وضعیت کسب و کار در ایران ، از جمله شاخص ها  پایین بودن درجه آزادی کسب و کار  از یک سو و درجه بالای فساد در کشور ما و البته اقتصاد رانتی از سوی دیگر ،عملا درجه رقالت پذیری کسب و کار بیمه را به حداقل رسانده و شاخص سلامت آن را دستخوش تردید می کند.

از منظر حاکمیتی و بین المللی ، اگر چه برجام می توانست گره گشا باشد اما با توجه به موانع موجودی که اغلب ما خبر داریم لذا شرایط حال با قبل از تحریم چندان تفاوت نکرده است. اگر چه روی کاغذ برخی قرارداد ها نوشته شده و معدودی موارد امضا هم شده اما اجرای واقعی   منوط به اطلاع ثانوی که شرایط از حداقل های لازم کسب و کار برخوردار باشداما اکنون به دلیل ریسک بالای سیاسی شرایط بیزنس از حداقل های لازم برخوردار نیست.

از منظر اجتماعی، چدین اتفاق کافی بود تا تصویر بیمه در چشمان اجتماع چندان صاف به نظر نرسد. اتفاقاتی همچون بحث بیمه توسعه و فیش های حقوقی و.. مجموعا شرایطی را به وجود اورد که جامعه نیز نسبت به صنعت بیمه گارد بگیرد.

در چنین اکو سیستی کشتی صنعت بیمه تلاش می کند به مسیر خود ادامه دهد. در دریای طوفانی حاصل از عوامل پیش گفته در کنار معایب ساختاری در درون کشتی طبیعی است که راهبرد اصلی تنها حفظ کشتی از گزند توفان و رساندن آن به ساحل نجات است.

نکته مهم آن است که چشم انداز روشنی از پایان توفان وجود ندارد. بر همین اساس راهبردها را یک شاخص بیشتر تعیین نمی کند. چگونه کشی به ساحل برسد. در چنین شرایطی چه چیز کمک می کند تا کشتی با کمترین صدمه به ساحل ثبات برسد؟

یکی از عواملی که مخاطرات را حداکثری کرده آن است که اهالی کشتی اغلب به سود های فردی خود متمرکز شده غافل از اینکه سود فردی آنها در نهایت به زیان جمعی منجر شده و این تفرق در منفعت گرایی در نهایت به غرق شدن کشتی منجر خواهد شد.

بر همین اساس یکی از راهبردهای مهم در مقطع فعلی ایجاد همگرایی با محوریت تمرکز بر منافع مشترک شرکت های بیمه است. از این منظر همتی که فعل مذاکره را خوب صرف می کند  با وجود همه سختی ها و بن بست ها توانسته تا حد زیادی موفق عمل کند. اگر چه قضاوت ممکن است کمی زود باشد اما از زمانی که وی تصدی امور را بر عهده گرفته دامنه انتقاد ها و غر زدنها و اختلافات مردان بیمه ای تا حد زیادی کاشته شده است.

البته این مسئله به منزله نفی تلاش های  امین نیست. شاید مسئله اصلی رئیس کل قبلی همان خوب صرف نکردن فعل مذاکره باشد.

نکته مهم در مذاکره رسیدن به نقطه مطلوب در منافع مشترک در عین رعایت اصول، قوانین و مقررات است. این همان چیزی است که همتی در زمانی که در بانک ملی مسئولیت داشت به درستی پیاده سازی کرد و اکنون در صنعت بیمه به نحو مطلوب تری می تواند بکار گیرد.

راهبرد دیگری که در شرایط کنونی می تواند به افزایش توان منجر شود به اشتراک گذاشتن توانمندی ها با کشتی های هم جوار است. به نظر می رسد دکتر همتی در این خصوص بد عمل نکرده باشد. گفتگو هایی که با وزیر نفت و دیگر نهادهای این چنین انجام شده نشان از تلاش برای به اشتراک گذاردن توانمندی ها و تلاش برای تعامل و تعادل در حرکت است.

راهبرد سوم کاهش بارهای اضافی کشتی در هنگامه طوفان است. شایدهمتی در اجرای این راهبرد تلاش کرده تا همچنان وزن کشتی را کم نکند. ضمن اینکه حسن نیت سکاندار کشتی بیمه قابل تقدیر است اما نباید از یاد برد که اگر نخواهیم بارهای اضافه را از کشتی طوفان زده خلاص کنیم ممکن است که کشتی به مخاطره بیفتد. البته این نکته را سکاندار بهتر از هر کسی در کشتی می داند و شاید امید دارد که طوفان فرو بنشیند و کشتی به ساحل برسد اما به هر روی اتخاذ این راهبرد در شرایط فعلی ضروری است. کشتی بیمه باید از بارهای اضافه خلاص شود در غیر این صورت طبعا مخاطرات افزایش می یابد.

راهبرد  چهار گام برداشتن در مسیر توسعه همگرایی در میان بازیگران عرصه بیمه است. اگر قرار است منافع مشترک صنعت بیمه رعایت شود و بازیگران هر یک به منافع فردی خود متمرکز نشوند نقش سکاندار در این جا بسیار حیاتی است. اتخاذ توافقات مقطعی که به انضباط بیشتر و رعایت حفظ منافع مشترک منجر شود می تواند کمک موثری در روند امور داشته باشد.

حال  با توجه به چهار راهبرد باید دید که در آینده صنعت بیمه چگونه به فعالیت خود ادامه می دهد.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  ×  6  =  6