از محورهای پنج گانه راهبردهای کریمی تا ایجاد نهاد داوری در صنعت بیمه// عملکردم را شش ماه دیگر ارزیابی کنید

گفتگوی مشروح بیمه داری نوین با دبیر کل سندیکای بیمه گران؛

وقتی آقای حجاریان آمد مطمئن بودم که این تعداد به‌رغم اینکه قول داده بودند ریزش می‌کنند؛ ولی من نیامده بودم که بازگردم و اتفاقاً معتقدم؛ رقیب قوی، مبارزه و رقابت را جدی‌تر می‌کند.//اگر یکی از اعضا سندیکا با مسیر سایر اعضا مخالفت کند آیا او را جریمه می‌کنند؟ واقعاً چنین چیزی امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین الزامات تشکل‌های صنفی، تعهدآور نیست به همین دلیل برای حضور در انتخابات سندیکا اکثریت غالب آرای اعضا را شرط کردم و امیدوارم اتفاق نظر در اجرای مصوبات اتفاق بیفتد.//نگاه من سندیکایی و صنفی است و طبعاً حاکمیتی نیست. می‌توانید عملکردم را شش ماه دیگر ارزیابی کنید.

«الزامات تشکل‌های صنفی، تعهدآور نیست، به همین دلیل برای حضورم در انتخابات سندیکا اکثریت غالب آرای اعضا را شرط کردم.» این جملة سید محمد کریمی، دبیر کل سندیکای بیمه‌گران ایران، نشان می‌دهد؛  برای رهبر یک تشکلِ صنفی، نحوه حضور می تواند برگ برنده‌ای باشد تا ایجاد وفاق و همدلی میان همة اعضا تسهیل بخشیده شود.

گفت‌وگو با سید محمد کریمی نشان می‌دهد؛ وی به تعامل معتقد است تا جایی که تأکید می‌کند با خود عهد کرده بودم؛ اگر آقای حجاریان انتخاب شد به او کمک کنم.

کریمی در لابه‌لای گفته‌هایش خود را از مشاوره با قدمای صنعت و مشاوران جوان بی‌بهره نمی‌داند و معتقد است فعل همگرا بودن با تعامل صرف می‌شود نه تکروی و دودسته‌گی.

جالب است که وقتی از آقای دبیر کل پرسیدیم؛ تجارب گذشته برای ایجاد روح سندیکایی در این تشکل صنفی موفق نبوده می‌گوید؛ شما معتقدید که تجربیات گذشته موفق نبود و آنچه ما پیش‌بینی کرده‌ایم نیز موفق نیست. حال شما بگویید که چه اقداماتی انجام دهیم؟

وی معتقد است؛ رسانه‌های حرفه‌ای به دلیل نگاه تخصصی، بیش از هر مشاوری می‌توانند مسیر را برای مدیران هموار کنند.

گفت‌وگوی بیمه داری نوین با دبیر کل جدید سندیکا از پی می‌آید:

* آقای کریمی، چطور شد پس از چند سال دوری از مناصب مختلف دولتی، کاندیدای دبیر کلی سندیکا شدید و خودتان را در عرصة انتخاب دموکراتیک قرار دادید که با ریسک انتخاب نشدن هم همراه بود؟

از اسفندماه سال گذشته این موضوع توسط جمعی از مدیران بیمه مطرح شد و از من خواستند که برای سمت دبیر کلی سندیکا کاندیدا شوم؛ اما قبول نکردم. در نوروز سال جاری دوباره مطرح شد و باز بنا به دلایلی قبول نکردم.

 

* چه دلایلی وجود داشت که ابتدا نپذیرفتید که کاندیدا شوید؟

معتقد بودم دوستانی هستند که بهتر می‌توانند سندیکا را اداره کنند؛ بنابراین چرا باید جای آنها را تنگ کنم؛ اما وقتی برای بار سوم درخواست شد که کاندیدا شوم، بیشتر تأمل کردم. طبیعی است در چنین شرایطی احساس کردم باید در این مورد فکر کنم؛ بنابراین از آنها فرصت خواستم تا مقداری روی مسئله تعمق کنم.

 

* دلیل اصرار آنها چه بود؟

استنباط‌شان این بود که با تجربیات اجرایی‌ای که به ویژه در صنعت بیمه دارم، می‌توانم مثمرثمر باشم. انتخابات سندیکا باید در اسفندماه سال گذشته برگزار می‌شد؛ اما به دلایلی به تعویق افتاد و همین مسئله باعث شد تا بحث کاندیداتوریم نیز عملاً جدی شود.

 

* به تعبیر دیگر اگر انتخابات، اسفندماه برگزار می‌شد شاید اساساً پا به میدان نمی‌گذاشتید. آیا شروطی برای حضور در عرصة انتخابات دبیر کلی سندیکا داشتید؟

شرطم برای حضور در سندیکا اکثریت غالب آرا بود. آنها قول دادند که برای این مهم تلاش کنند. به نظرم موفق شدند و رأی نسبتاً خوبی کسب کردم.

 

* اکنون که رأی آورده‌اید نظرتان چیست؟

نهادها و مشاغل مختلفی را تجربه کرده‌ام و همیشه سعی داشتم به مردم خدمت کنم؛ اما در میان همة تجربه‌هایم بهترین محل خدمتم در صنعت بیمه بود و هست.

 

* چرا فکر می‌کنید بهترین تجربة خدمت شما در صنعت بیمه رقم خورده است؟

در زندگی با دو واژة آسایش و آرامش مواجهیم. آسایش، سخت‌افزاری و آرامش، نرم‌افزاری است. آسایش، ابزار زندگی و ملزومات رفاه انسان است. ممکن است افراد و حکومت‌ها آسایش و ابزار زندگی خوب را فراهم کنند؛ ولی آرامش مقوله‌ای است که باید در فکر افراد یک جامعه اتفاق بیافتد. از نظر من آرامش دستاورد بیمه است. این نگاه باعث شد که حضور در صنعت بیمه به بهترین تجربة حرفه‌ای‌ام تبدیل شود.

در کسوت رئیس کل بیمة مرکزی هم که افتخار خدمت داشتم، سعی کردم برای توسعة صنعت، از طریق تعامل با شرکت‌های بیمه وارد شوم؛ به تعبیر دیگر سعی کردم در عین ایفای اقتدار و نظارت حاکمیتی بر بخش اجرایی صنعت بیمه، با آنها دوست باشم.

 

* وقتی آقای حجاریان به عرصة انتخابات گام نهاد بسیاری تصور می‌کردند که ایشان پیروز میدان است. شما چه احساسی داشتید؟

 در همان روزهای اول 12 مدیر عامل شرکت بیمه امضا دادند که به من رأی خواهند داد بعد از رسانه‌ای شدنِ این موضوع این تعداد به 17 نفر افزایش یافت. تعدادی هم به صورت شفاهی گفتند که به من رأی خواهند داد. این استقبال باعث شد تا در ادامه دادن به حرکت تردید نکنم.

از سوی دیگر وقتی آقای حجاریان آمد مطمئن بودم که این تعداد به‌رغم اینکه قول داده بودند ریزش می‌کنند؛ ولی من نیامده بودم که بازگردم و اتفاقاً معتقدم؛ رقیب قوی، مبارزه و رقابت را جدی‌تر می‌کند.

 

* آیا احساس ترس هم کردید؟

اصلاً احساس ترس نداشتم؛ چون هر انتخابات دو رو دارد و کسی که به این عرصه پا می‌گذارد باید آمادة پذیرش هر دو اتفاق برد یا باخت باشد؛ اما نکتة مهم این بود که با خود عهد کردم؛ اگر آقای حجاریان انتخاب شود به او کمک کنم.

 

* برخی به این شائبه دامن می‌زنند که شما به این دلیل سندیکا را انتخاب کردید؛ چون قصد شرکت در انتخابات مجلس را دارید؟

از دوره‌های قبل درخواست‌های متعددی برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس داشتم و اتفاقاً امکان رأی آوردن در آن زمان وجود داشت و حتی امروز هم وجود دارد؛ اما اصلاً قصد ندارم دبیر کلی سندیکا را برای نمایندگی مجلس پله کنم. معتقدم؛ صنعت بیمه جای خدمت است و به ویژه اینکه رسالة دکترای من در حوزة بیمه است و طبعاً قصد دارم از دانشی که کسب کردم در راستای توسعة این صنعت استفاده کنم.

 

* در دوره‌ای که رئیس کل بیمة مرکزی بودید در مقطع دکتری تحصیل نکرده بودید و بعد از آن تحصیلات‌تان را ادامه دادید و رسالة دکترای‌تان را هم در حوزة بیمه انتخاب کردید علت چه بود؟

مدتی که در صندوق مهر امام رضا (ع) مدیرعامل بودم این صندوق مشاغل خرد را تحت پوشش قرار می‌داد و در آن زمان به دلیل تلاش در راستای توسعة این مشاغل لوح تقدیر از سوی شورای عالی اشتغال هم دریافت کردم.

در زمانی که وارد صنعت بیمه شدم دانشجوی دکتری بودم و این سؤال را در ذهن داشتم که چطور می‌توان مشاغل خردِ پایدار داشت.

بر همین اساس احساس کردم خوب است در رساله‌ام نقش بیمه در پایداری مشاغل را بررسی کنم. تحقیقاتم مرا به این نتیجه رساند که بیمه در پایداری این دسته از مشاغلِ خرد، نقش به سزایی دارد.

یکی از اتفاقات فنی بیمه‌ای در دورة مسئولیتم در بیمة مرکزی این بود که آن زمان رانندگانِ مقصر در تصادفات، مشمول بیمه نبودند؛ به همین دلیل تعداد بسیاری از آنها زندانی می‌شدند یا آنهایی که حین تصادف فوت کرده بودند خانواده‌شان متلاشی می‌شد؛ پس از بررسی قانون به این نتیجه رسیدیم که می‌توان در بیمه‌نامه این موضوع را نه به عنوان دیه بلکه به عنوان خسارت مطرح کرد. به این ترتیب این موضوع را در شورای عالی بیمه مطرح کردیم و قانون بیمة شخص ثالث را ارتقا دادیم. در نهایت در بخشنامه‌ای، اجباری بودن بیمة شخص ثالث برای بیمه‌گر و بیمه‌گذار ابلاغ شد به طوری که تا به امروز ادامه دارد.

 

* لطفاً درباره برنامه‌های‌تان در سندیکا توضیح دهید.

برنامه منطقی دارد و مبتنی بر یک پیش‌نیاز است و می‌تواند عملیاتی، کوتاه‌مدت، میان‌مدت یا بلندمدت باشد؛ برنامه باید چشم‌انداز داشته باشد. بعد از چشم‌انداز، برنامة درازمدت قرار دارد که معمولاً پنج ساله در نظر می‌گیرند و در همه جای دنیا متداول است. بعد از برنامة درازمدت برنامة عملیاتی قرار دارد و برای اینکه قابلیت اندازه‌گیری و مقایسه کردن داشته باشد بازة زمانی یک سال مالی را برای آن در نظر می‌گیرند؛ البته می‌توان شش ماهه و سه ماهه را در نظر گرفت؛ ولی منطق آن یک سال مالی است.

با توضیحاتی که ارائه کردم سندیکا از تمام کاندیداها برنامة دو ساله می‌خواهد که منطقی در آن وجود ندارد؛ چون نمی‌توان برای دو سال برنامه ارائه کرد؛ به همین دلیل عنوان برنامه‌ای که تقدیم سندیکا کردم «برنامه و راهبردها» بود؛ چون با این عنوان می‌توان استراتژی‌ها را منعکس کرد. کمیسیون راهبردی سندیکا شش الی هفت محور را تعیین کرد که حول آن محورها برنامة عملیاتی خود را ارائه کردم و حدود بیست محور نیز پیشنهاد دادم.

 

* لطفاً راهبردها را در قالب سه الی چهار دستة اساسی و محوری تقسیم‌بندی کنید؟

در ابتدا باید به منطق سندیکا و انجمن‌های صنفی در ایران بپردازم؛ تشکل‌های صنفیِ مختلفی در ایران از جمله سندیکای بیمه‌گران وجود دارد حال این تشکل‌ها چه الزامات و بایدها و نبایدهایی دارند؟ آیا تشکل‌های دیگر این بایدها و نبایدها را ندارند؟ جمعی که قصد دارند اقدامی انجام دهند یک نفر را به عنوان نمایندة خود انتخاب می‌کنند؛ اگر یکی از اعضا با مسیر آنها مخالفت کند آیا او را جریمه می‌کنند؟ واقعاً چنین چیزی امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین الزامات تشکل‌های صنفی، تعهدآور نیست.

 

* پس تصمیمات سندیکا چگونه ضمانت اجرایی پیدا می‌کند؟

اعضای سندیکا ضمانت اجرایی را تضمین می‌کنند؛ به همین دلیل برای حضور در انتخابات سندیکا اکثریت غالب آرای اعضا را شرط کردم و امیدوارم اتفاق نظر در اجرای مصوبات اتفاق بیفتد.

 

* خیلی از شرکت‌های بیمه معتقدند تا لیدر بازار بیمه به مصوبات سندیکا پایبند نباشد عملاً سندیکا قادر به اجرای وظایف نیست؟

معتقدم؛ بیمة ایران به عنوان لیدر بازار، همواره همراه و پشتیبان سندیکاست و یقیناً این همراهی با تعامل، بیشتر هم می‌شود.

 

* در هر حال سال‌های گذشته شاهد عدم پایبندی اعضای سندیکا به مصوبات کلیدی بودیم برای گذر از این تجربه تمهید خاصی اندیشیده‌اید؟

در گام اول باید از طریق گفت‌وگو و تعامل با مدیران محترم شرکت‌ها به منطق واحدی برسیم و آنها توجیه شوند که منافع جمعی در گرو سرمایه‌گذاری روی منافع مشترک صنفی است و هدف اصلی سندیکا نیز مدیریت در مسیر تحقق این‌گونه منافع است. با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد، شرکت‌های بیمه به ناگزیر باید از تک‌روی، به سمت توجه به مشترکات صنفی و سرمایه‌گذاری روی آنها حرکت کنند؛ البته قابل قبول است که آنها در عرصة رقابتِ صنفی تضاد منافع دارند؛ اما در سندیکا محل رفاقت و سرمایه‌گذاری روی منافع مشترک است و خارج سندیکا محل رقابت سالم و تلاش‌ها برای ارائة محصولات مناسب برای افزایش فروش بیشتر است. توازن میان رفاقت سندیکایی و رقابت شرکتی می‌تواند صنعت بیمه را به یک صنعت پویا بدل کند.

 

* یکی از اهداف مهم ذکرشده در اساسنامة سندیکا توسعة اخلاق حرفه‌ای در میان اعضاست در این مورد چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟

همان‌طور که می‌دانید صنعت بیمه یکی از حرفه‌ها و مشاغل تخصصی با پیچیدگی بالا در دنیای امروز است و در تمام دنیا اغلب بیمه‌گذاران از نحوه و چگونگی انجام مراحل کار صدور بیمه‌نامه و مراحل فنی و حقوقی آن درک و اطلاعات چندانی ندارند؛ بنابراین فقط با رعایت اخلاق حرفه‌ای است که قادر خواهیم بود اعتماد جامعه نسبت به صنعت بیمه را حفظ کنیم.

از منظر دیگر اخلاق حرفه‌ای در صنعت بیمه شامل بایدها و نبایدهایی است که 1) میان بیمه گران با بیمه گذاران، 2) میان اعضای صنف یعنی بین شرکت‌های بیمه و 3) میان ناظر و مجری یعنی بیمة مرکزی و بیمه‌گران با هدف حفظ اعتماد در میان ذی‌نفعان صنعت بیمه به ویژه جامعة بیمه‌گذاران باید رعایت شود.

به اعتقاد من نظارت بر رعایت اخلاق حرفه‌ای میان بیمه‌گر و بیمه‌گذار بر عهدة بیمة مرکزی است. توجه به رعایت اخلاق حرفه‌ای میان بازیگران صنفی صنعت بیمه یعنی بیمه‌گران بیشتر بر عهدة سندیکاست و رعایت اخلاق حرفه‌ای ناظر بیمه‌ای یعنی بیمة مرکزی و مجری (شرکت‌های بیمه) در گرو تعامل مدام بیمة مرکزی و سندیکاست.

وجه چهارمی هم وجود دارد که نظارت بر رعایت اخلاق حرفه‌ای در سندیکاست که این امر بر عهدة اعضا قرار دارد؛ اما فراموش نکنیم که حاصل همة تلاش‌ها در رعایت و تعمیق اخلاق حرفه‌ای در میان ذی‌نفعان صنعت بیمه باید به این نقطه برسد که اعتماد عمومی به صنعت بیمه حفظ شود.

من شما را ارجاع می‌دهم به مصوبۀ شورای عمومی سندیکای بیمه‌گران ایران که امیدوارم در دور جدید بتوانیم این اصول را تا حد امکان پیش ببریم و در صورت نیاز هنگام‌سازی کنیم.

 

* یکی از نقدهایی که به سندیکا وارد است اینکه کارگروه‌ها به اندازة کافی در شرکتهای متبوع خود دردسر و مشغلۀ کاری دارند؛ بنابراین حضور مؤثری در پیشبرد امور سندیکا ندارند. نظرتان در اینباره چیست؟

نه این‌طور نیست. کارگروه‌ها وقت‌شان را در اختیار سندیکا قرار می‌دهند. جلسات جدی و مستمر برگزار می‌شود و قصد من این است که آنها تقویت شوند.

دبیران و اعضای کارگروه‌ها را معاونان، مدیران یا کارشناسان برجستۀ شرکت‌های بیمه تشکیل می‌دهند که جمع‌بندی نظرات آنها بر عهدة سندیکاست.

 

* اما تجربه نشان میدهد کارگروه‌ها حاصل عمل قابل توجهی نداشتهاند.

وظایف دو دسته‌اند؛ یک دسته ایدۀ خودمان، همکاران و مشاوران سندیکاست و دستۀ دیگر به دبیر کل تکلیف می‌شود. در ابتدا یک موضوع را در کارگروه‌ها مطرح و نتیجة حاصل را برای چکش‌کاری بیشتر در کمیسیون‌ها مطرح می‌کنیم؛ از طرف دیگر مشاوران سندیکا نیز نظر خود را ارائه می‌دهند و در نهایت آن ایده را به شورا می‌بریم.

همچنین برخی موضوعات حاکمیتی‌ و برخی موضوعات نیز تعاملی و مشورتی‌اند. طبعاً موضوعاتی که در سندیکا مطرح می‌کنیم از نوع مشورتی و تعاملی هستند؛ اگر روی مصوبه‌ای در شورا به اجماع نظر برسیم؛ ولی تعدادی تخلف کنند وظیفۀ سندیکا برخورد با آنها نیست؛ بلکه وظیفه دارد به نهاد ناظر بیمه‌ای گزارش دهد. در این صورت بیمۀ مرکزی طبق آیین‌نامه و مقررات با متخلف برخورد می‌کند.

 

* اما در گذشته این اقدامات موفق نبودند و معتقدیم شما باید به تجربیات گذشته نیز توجه داشته باشید.

سؤال دیگری را مطرح میکنم؛ در اغلب کشورهای دنیا که صنعت بیمه و بانک دارای استحکام بالایی هستند سندیکاهای بیمهای و بانکی دارای یک مرکز تحقیقات ویژه‌ مبتنی بر کسب و کار هستند که موضوعات مختلف را به صورت تخصصی مطالعه می‌کنند. بیمۀ مرکزی پژوهشکده دارد که از زاویۀ دید صیانت از حقوق بیمهگذار به مطالعات خود مبادرت میکند؛ اما سندیکا هیچ مرکز پژوهش تخصصی ندارد تا از منظر صیانت از حقوق بیمهگران و کسب و کارشان به تحقیق و مطالعه بپردازد. در حالی که یکی از اهداف سندیکا در اساسنامه هم بهبود مقررات محیط کسب و کار است این مسئله بدون تحقیقات تئوریک و میدانی امکان‌پذیر نیست.

سندیکا در بودجة سالیانه‌اش ردیفی برای اقدامات تحقیقاتی و پژوهشی دارد. قطعاً در این چارچوب از وجود مشاوران و مراکز دانشگاهی استفاده خواهد شد.

 

* آقای کریمی، به نظر شما چرا این مشاوران موفق نبودند؟ از طرفی طبق صورت‌های مالیِ دورة گذشته، این بودجه درست مصرف نشده است.

شما معتقدید که تجربیات گذشته موفق نیستند و آنچه ما پیش‌بینی کرده‌ایم نیز موفق نیست. حال شما بگویید که باید چه اقداماتی انجام دهیم؟

 

* چون شما قصد دارید مسیر گذشته را ادامه دهید به همین دلیل به این نکته اشاره کردم.

شما رهنمود ارائه کنید که ما چه کنیم. معتقدم؛ خبرنگاران یکی از خبره‌ترین و کارشناس‌ترین افراد در حوزة فعالیت خود هستند از طرفی این را در نظر داشته باشید که کار اجرا شوخی‌بردار نیست.

 

* پیشنهادم این است که سندیکا می‌تواند روی برنامه‌هایی که تا به حال از آنها غافل بود از جمله تأسیس یک مرکز تحقیقات تمرکز کند. درست است پژوهشکدة بیمه داریم؛ ولی به نظرم سندیکا تا به امروز از مباحث پژوهشی فاصله داشته است.

پیشنهاد شما بسیار ارزنده است؛ اما هنوز یک هفته از حضورم در سندیکا نمی‌گذرد. در ابتدا در نظر دارم وضع موجود را مطالعه کنم و بر اساس وضع موجود، وضع مطلوب را در چند جهت ترسیم کنم.

 

* فکر میکنید وضع موجود چه درسهایی به شما بدهد؟

در نظر دارم وضع موجود را در قالب چند محور مورد مطالعه قرار دهیم تا بتوانیم هدف‌گذاری بهتری برای آینده داشته باشیم. این محورها مرتبط به نوعی پاسخ به پرسش قبلی شما دربارۀ دسته‌بندی محورهای اساسی در راهبردهاست.

اولین محور، افزایش تعامل با بیمۀ مرکزی است؛ به طوری که سندیکا بتواند آن دسته از وظایفی را که بیمۀ مرکزی می‌تواند، تنفیذ کند بر عهده بگیرد؛ البته این پذیرش نیازمند مطالعه است که برای ایجاد یا توسعۀ زیرساخت دانش‌افزاری و تشکیلاتی چه نرم‌افزار و سخت‌افزاری باید فراهم باشد.

طبیعی است بیمۀ مرکزی هر چه در نقش سیاست‌گذاری و نظارتی خود چابک‌تر عمل کند صنعت بیمه بیشتر و بهتر توسعه می‌یابد؛ اما برای این کار سندیکا باید ظرفیت‌های لازم برای کمک به بیمۀ مرکزی را در خود تکمیل کند.

محور دوم، مقولۀ توسعۀ آموزش در صنعت بیمه است. برای این کار نیازمند یک نقشۀ راه مشخص هستیم. یکی از قطعات پازل می‌تواند علاوه بر ایجاد مرکز تحقیقات و پژوهش، برگزاری دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت و میان‌مدت باشد. نیازسنجی آموزشی یکی از اهداف مهم سندیکا با همکاری کارگروه‌ها خواهد بود. برگزاری همایش‌ها، سمینارهای آموزشی و … که در اساسنامۀ سندیکا آمده است نیز در قالب همین نقشه پیش‌بینی خواهد شد.

محور سوم، توسعۀ اخلاق حرفه‌ای در صنعت بیمه است که توضیحات کلی را در سؤال قبلی دادم. سندیکا در این امر سعی خواهد کرد حداکثر تلاش خود را در تعامل با ذی‌نفعان به ویژه بیمۀ مرکزی و شرکت‌های عضو انجام دهد.

محور چهارم، توسعۀ فناوری اطلاعات است که خود یک محور مجزا برای سندیکا محسوب می‌شود. در این محور تلاش خواهد شد در تعامل با بیمۀ مرکزی سامانه‌های ملی بیمه‌ای و در تعامل با شرکت‌ها سامانه‌های شرکتی توسعه داده و تقویت شوند.

محور آخر هم توجه به توسعۀ ارتباط و تعامل با دستگاه‌ها و نهادهای خارج از صنعت بیمه است؛ مثلاً ارتباط با دولت محترم، نمایندگان محترم مجلس و مسئولان محترم قوۀ قضائیه که امیدوارم این مهم به نحو مطلوب صورت پذیرد.

 

* تحول دیجیتال، مبحثی است که به عنوان یک کلان روند غالب مطرح است و بسیاری از شرکت‌ها برای آن هزینه می‌کنند شما می‌توانید به عنوان یک سازمان‌دهنده به تحول دیجیتال سمت و سو بدهید. به اشتراک گذاشتن داده‌ها و تجمیع اطلاعات، بحث مغفولی در شرکت‌های بیمه است که می‌توان آن را از طریق سندیکا پیش برد.

یکی از بخش‌های مهم برنامه‌هایم توجه به تحول دیجیتال است. در دورۀ ریاستم در بیمة مرکزی راه‌اندازی سامانة سنهاب را الزام کردم که باعث افتخار مملکت و صنعت بیمه شد.

در سندیکا نیز تلاش خواهیم کرد که صنعت بیمه در حوزۀ فناوری با محوریت تحول دیجیتال گام‌های مؤثری بردارد.

 

* در یکی از محورهای برنامه به توسعۀ دانش بیمه‌ای در ایران اشاره کردید؟ در عرصۀ تعامل با مراکز علمی و دانشگاهی برنامهتان چیست؟

در دوران مسئولیتم در بیمة مرکزی تلاش بسیاری کردم تا دانش بیمه‌ای را عمق دهم؛ ولی به علت کوتاه بودن مدت مأموریتم در این مورد خیلی توفیق نداشتم؛ البته اقداماتی انجام و پروتکل‌هایی با برخی دانشگاه‌ها امضا شد و پژوهشکدۀ بیمه را هم تقویت کردم؛ حتی برای نماینده‌ها قید و بند گذاشتم و برای افزایش دانش از آنها خواستم تا برای پروانة اشتغال، اعتبار یک ساله یا دو ساله در نظر بگیرند و هر یک سال یا دو سال منابعی برای مطالعه به آنها معرفی کنند تا امتحان بدهند. از اقدامات دیگری که در دستور کار قرار خواهیم داد توسعۀ ارتباطات علمی و تحقیقاتی با مرکز دانشگاهی است.

یکی دیگر از برنامه‌های ما تشویق و تجمیع شرکت‌های بیمه برای دعوت از اساتید برجستۀ خارجی و برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای شرکت‌های بیمه است.

 

* بسیار دیده شده که شرکت‌های بیمه همگی خواسته‌های خود را به بیمة مرکزی می‌برند و بیمة مرکزی نمی‌تواند به وظایف خود از جمله سیاست‌گذاری و نظارت بپردازد و عملاً در فاز اجرای برنامه‌های دم‌دستی باقی می‌ماند. در حالی که سندیکا می‌تواند بسیاری از خواستهها و مشکلات شرکت‌های بیمه را پاسخگو باشد نظرتان در این‌باره چیست؟

همان‌طور که گفتم؛ یکی از برنامه‌های سندیکا کمک به بیمۀ مرکزی در تقسیم وظایف است به طوری که هر وظیفه‌ای که از سوی بیمۀ مرکزی قابل واگذاری است و در حوزۀ عمل سندیکا هم قرار دارد به ما واگذار کند. منتها قبل از هر اقدامی باید وضع موجود را مطالعه کنیم. اعتقاد دارم اقدامات عملیاتی و اجرایی باید به سندیکا ارجاع شوند تا کارگروه‌های فعال آنها را محقق کنند. سندیکای بیمه‌گران 14 کارگروه و هر کارگروه تا 30 عضو دارد به این ترتیب حدود 400 نفر دارای تخصص و فکر در این کارگروه‌ها فعالیت می‌کنند که خود سرمایۀ بزرگی است. هنر سندیکا و صنعت بیمه آن است که از این تیم 400 نفره به خوبی استفاده ببرد. ایجاد مرکز تحقیقاتی که ایده شماست نیز بعد از مطالعات لازم اگر ضروری دانسته شود اقدامات لازم برای ایجاد آن شروع خواهد شد.

 

* یکی از آسیب‌شناسی‌ها همین است که تحقیق شود چرا در گذشته صدای کارگروه‌ها شنیده نمی‌شد.

دقیقاً همین‌طور است. از این پس کارگروه‌ها می‌توانند تضمین بیشتری در پشت تصمیم‌های خود احساس کنند.

 

* با این تفاسیر باید روح سندیکایی سندیکا را تقویت کنید نظرتان در این‌باره چیست؟

اساساً نگاه من سندیکایی و صنفی است و طبعاً حاکمیتی نیست. می‌توانید عملکردم را شش ماه دیگر ارزیابی کنید.

 

* یکی از چالش‌های شرکت‌های بیمه این است که قضات توان تخصصی ندارند و بیمه را نمی‌شناسند و بسیاری اوقات پرونده‌های بیمه از شفافیت لازم برخوردار نیستند. آیا برای این موضوع برنامه‌ای دارید؟

اگر شرایط فراهم شود و شورای عمومی موافقت کند بنا دارم نهاد داوری را در صنعت بیمه ایجاد کنم.

با توجه به تجربیاتم در تشکل‌های دیگر معتقدم؛ اگر یک طرف دعوا بیمه باشد قوة قضائیه تمامی پرونده‌های ذی‌ربط را به واحد داوری ارسال خواهد کرد و در این تشکیلات که کارشناسان متخصص و قضات با هم داوری و قضاوت می‌کنند علاوه بر جلوگیری از اطالۀ دادرسی، کمک قابل توجهی به قوۀ قضائیه در رسیدگی به پرونده‌های مردم خواهد شد.

اگر چنین کاری را انجام دهیم هم بیمه‌گذار خیال آسوده‌ای دارد و هم بیمه‌گر بی‌جهت خسارت نمی‌پردازد.

 

* لطفاً در مورد تعاملات فراسازمانی‌تان بگویید.

در دوره‌ای معاون پارلمانی مجلس بودم و مجلس را به خوبی می‌شناسم. در دورة مسئولیتم در بیمة مرکزی نیز حداکثر استفاده از ظرفیت مجلس را کردم و معتقدم که مدیریت ارشد یک سازمان یا سندیکا یا شرکت بیمه به استناد صریح علم مدیریت به 15 الی 20 درصد، تخصص نیاز دارد و 80 درصد باید مدیریت بداند. مدیریت در قاموس آن جای دارد تا بتواند با محیط بیرون تعامل داشته باشد. ما در طبقه‌بندی سازمان‌ها یک محیط درونی داریم که منابع، کارکنان، مدیریت، ساختمان و سخت‌افزار است و یک محیط بیرونی داریم که قوة قضائیه، قوة مقننه، دولت، نیروی انتظامی، ارتقا فرهنگ بیمه، رسانه‌ها و … است. بخش عمده‌ای از سندیکا و هنرش باید به این قسمت اختصاص یابد.

 

* سندیکای بیمه‌گران امتیازی نسبت به سندیکاها و اتحادیه‌های دیگر دارد و آن دارا بودن الزام قانونی است.

در همة مناصبی که داشتم از استانداری، صندوق مهر امام رضا (ع)، رئیس کلی بیمة مرکزی و اینجا قائل به تفویض اختیارات درونی به مدیران ارشد و معاونان ـ البته همراه با پیگیری و نظارت مستمر ـ بوده و هستم. اساساً وظیفة اصلی من بیرون از سازمان است.

 

* حرف آخر …

صنعت بیمه باید تقویت شود و این هشدار و تذکری به متولیان از جمله سندیکاست.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  +  16  =  21