مدیریت ریسک فنی در بیمههای مهندسی/ عزیزنصیری-اسماعیلی
عملیاتهای ساختمانی و پروژههای عمرانی همواره سهم زیادی از اقتصاد کشورها را در برمیگیرند. در کشورهای در حال توسعه با توجه به ساخت زیرساختها و حجم بیشتر هزینههای عمرانی نسبت به کل بودجه کشور، شهود بیشتری برای این امر وجود دارد.همواره در کنار پروژههای عمرانی، ریسک وجود دارد و بسته به ماهیت کار، نوع قرارداد، کارفرما، پیمانکار، مشاور و چگونکی رابطه بین این گروه از ذینفعان ریسکهای مختلفی اعم از ریسکهای فیزیکی، ریسک شرکتی، ریسک اقتصادی و اجتماعی میتواند در پروژه وجود داشته باشد.
فعالیتهای عمرانی و ساخت زیرساخت و شریانهای حیاتی توسط دولت به شرکتهای حقوقی دارای صلاحیت کار واگذار میگردد و این شرکتها ملزم به اجرای کار طبق قوانین و مقررات پیمان و آییننامههای عمومی تصویب شده در بخش مورد نظر هستند. یکی از مهمترین وظایف در اجرای این نوع پیمانها، مدیریت ریسک است. دستاندر کاران پروژه اعم از کارفرما، پیمانکار و مشاور ملزم به مدیریت ریسک از طرق مختلف میباشند.
پرهیز از ریسک، پیشگیری از ریسک و فرضیه قبول ریسک برای زمانی است که شرکت را در فضای جامعه منحصر فرض کنیم اما با توجه به ارتباطات در درون جامعه راهکارهایی مانند توزیع ریسک، انتقال ریسک، و ترکیب ریسک برای این شرکت ها وجود دارد. این شرکتها باید با تعیین و شناسایی کردن اهداف، جمعآوری اطلاعات مربوط (با توجه به طبیعت مسئله و محیط پیرامون)، ارزیابی هزینهها و سود حاصل از جایگزینهای مختلف و با استفاده از تکنیکهای تحلیل مدرن و انتخاب جایگزینهایی که بیشترین سازگاری با هدف را دارند، ریسک خود را مدیریت کنند. در این بین، بیمه نیز میتواند یکی از راهکارها در کنار دیگر اصول ایمنی برای مدیریت ریسک باشد و بیمههای مهندسی در دنیا با هدف افزایش ایمنی در پروژههای عمرانی و کاهش ریسک و همچنین پرداخت خسارات احتمالی در صورت رعایت تمامی موارد فوق بوجود آمدند.
در کشور ما نیز از ابتدای حضور بیمه مهندسی تا چندی پیش، بیمهگران با توجه به قوانین خود و استفاده از علم بیمهگران اتکایی خارجی سعی بر رعایت رویکرد افزایش ایمنی در پروژهها و کم کردن عدم اطمینان پروژهها را داشتهاند ولی بعد از تغییر فضای کسب و کار به علت تحریمها و خروج بیمهگران اتکایی خارجی بزرگ مانند مونیخ ری از بازار و برداشتن تعرفهها، این فضا تغییر کرد و در راستای رقابت شرکتهای بیمه برای پایین آوردن نرخ بیمهنامهها، شرایط نیز قربانی این فضای مسموم شد.
در حال حاضر، بعضاً مشاهده میشود برخی از شرکتهای پیمانکار به جای مدیریت ریسک خود و انتقال بخشی از آن به بیمه، ریسک خود را تماماً به بیمهگر منتقل میکنند و با توجه به شرایط موجود بیمهنامهها و قابلیت اخذ خسارت احتمالی از بیمهگر، کمترین اقدام ممکن را برای ایمنی پروژه انجام میدهند. بعبارت دیگر، صنعت بیمه بر خلاف هویت و ذات خود بجای افزایش ایمنی در صنایع مختلف باعث کاهش میزان ایمنی در صنایع شده است.
شرکتهای بیمه باید علاوه بر بقا، اهدافی چون تداوم عملیات بیمهگری، ثبات درآمدها و حفظ رشد، تصویر و برند خود باشند، که با توجه به بازار موجود این امر بخصوص در بیمههای مهندسی بسیار سخت به نظر میرسد.
با توجه به موضوع فوق؛ اهمیت بیشتر به شرایط بیمهنامه و تغییر ساختار بیمهنامه کمک شایانی به بیمهگران و بیمهگذاران برای مدیریت بهتر ریسک میکند و باعث افزایش ایمنی در صنایع گوناگون و بقا صنعت بیمه میشود.
به این منظور و برای ارتقای سطح ایمنی در پروژههای عمرانی، در مورد محورهای زیر میباید اقداماتی صورت پذیرد:
رعایت دستور العمل و آییننامههای ایمنی مناسب با مورد بیمه توسط کارفرما و پیمانکار
آییننامههای بهداشت و ایمنی زیادی در کشور تهیه شده است که پیمانکاران پروژههای عمرانی در هر بخش ملزم به رعایت آنها هستند و بیمهگران باید در زمان صدور بیمهنامه، رعایت مفاد آییننامه مناسب با آنها را قید کنند. با انجام این کار توسط صنعت بیمه، ریسک توسط تیم اجرای پروژه مدیریت میشود و در مدیریت ریسک تنها گزینه انتقال ریسک مطرح نمیشود و در زمان وقوع خسارت نیز بیمهگر با آگاهی از پروژه پرداخت خسارت میکند. آییننامههای مرتبط با ایمنی و بهداشت کار مانند سیستم استاندارد ایمنی و بهداشت شغلی OHSAS 18001، سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست HSE و برنامه مدیریت بحران و همچنین مقررات ملی ساختمان از جمله مهمترین این قوانین بشمار میرود.
استفاده از کلوزهای استاندارد بیمهگران اتکایی
متاسفانه در صدور بیمهنامههای مهندسی مشاهده شده است که بیمهگران بدون توجه به پیامدهای احتمالی دست به تغییر متن استاندارد کلوزهای بیمهنامههای مهندسی زده و ساختار آن را تغییر میدهند. این نغییر میتواند در محدوده میزان پوشش مواد و مصالح آسیبدیده، تغییر در دوره بازگشت خطر فیزیکی مشخص، فواصل بین ریسکهای مجاور، دورههای زمانی مرتبط با بررسی خسارت و غیره باشد. همچنین بسیاری از کلوزها حد غرامت مشخصی را میطلبند و مناسب با کلوز و مورد بیمه باید حد غرامت مناسبی برای آنها تعیین شود ولی مشاهده میشود سرمایه بیمهنامه را برای آنها در نظر میگیرند و در مواردی حتی مسکوت میماند. در برخی کلوزها نیاز است که حقبیمه جداگانهای متناسب با نوع کلوز برای آنها تعریف شود و در کلوز نیز درج گردد تا در مواردی مانند تغییر زمان بیمهنامه یا فسخ یا عملیات اتکایی، حقبیمه درج شده و امضا شده توسط بیمهگر و بیمهگذار مبنی بر عملیات بیمهگری باشد اما بعضاً مشاهده میشود حقبیمه کلوز به همراه حقبیمه در بیمهنامه درج گردیده و در موارد ذکر شده استفاده میگردد.
بسیاری از کلوزها مانند کلوز تضمین مربوط به مصالح ساختمانی (109) برای مدت سه روز هستند که در بازار، این مدت برای بسیاری از بیمهنامهها به سی روز افزایش یافته است. کلوز شرایط مخصوص راجع به اقدامات ایمنی در مقابل باران، سیل و طغیان آب (110) بیمهگذار را ملزم به رعایت مقررات ایمنی برای سیل با دوره بازگشت 20 سال کرده است که تغییر این دوره به 10 سال در حال حاضر رایج است و حتی دیده شده که گاهی هیچ دوره بازگشتی برای این کلوز لحاظ نشده است.
باید کنار هم قرارگرفتن کلوزها در یک مجموعه مورد توجه قرار گیرد و مناسب بودن آنها با مورد بیمه، نوع بیمهنامه و همچنین مناسب بودن با دیگر کلوزهای مجموعه توسط بیمهگر بررسی گردد.
تعیین فرانشیز مناسب با بیمهنامه
فرانشیز رفته رفته به عنصر فراموش شده بیمهنامههای مهندسی تبدیل شده است و در بسیاری از بیمهنامههای مهندسی خبری از فرانشیز نیست و این منحصر به شرکتهای بیمه کوچک و تازه تاسیس نمیشود و بعضاً بیمهگران بزرگ و صاحب تجربه نیز به جمع پیوستهاند. حال آنکه برای مدیریت ریسک وضع یک فرانشیز مناسب با شرایط، همتراز با تعیین نرخ بیمهنامه است و حتی منجر به تغییر راهکار مدیریت ریسک بیمهگر میشود. در حال حاظر فقط و فقط فرانشیز نسبی، در بازار ایران رایج است و تا حدودی مناسب با شرایط بیمهنامه وضع میگردد. در حالی که استفاده مناسب از فرانشیز مازاد هم میتواند کمک شایانی به این مسئله بکند.
در بیمهنامههای شکست ماشینآلات و ماشینآلات مهندسی فرانشیز را میتوان مهمترین فاکتور در مدیریت ریسک بیمهگر معرفی کرد، چرا که در این نوع بیمهنامهها خسارات معمولاً از نوع خسارات جزئی است و بیمهگر با درج فرانشیز مناسب بیمهگذار را تشویق به بهبود ایمینی و نگهداری روزمره خود مینماید و از بروز خسارات زیاد جلوگیری میکند و بعلاوه ضریب خسارت خود را مدیریت میکند. برای بیمهنامههای نصب و ساخت، با توجه به تحت پوشش بودن خطرات طبیعی متعدد احتمال خسارات کلی و با مبالغ بالا زیاد است و در این نوع بیمهنامهها با سرمایه مورد بیمه بالا، تعیین درصدی از خسارت که بر عهده بیمهگذار است از مبلغ قید شده دارای اهمیت بیشتری است. حال آنکه در برخی از این بیمهنامهها نیز میتوان با درج مبلغ مناسب به عنوان فرانشیز مبلغی، این پیام را به بیمهگذار داد که باید برای جلوگیری از چنین خساراتی تمام توان خود را به کار گیرد.
زمانبندی پروژه
بیمهنامههای تمام خطر باید برای مدت کل پروژه که در پیمان ذکر شده است، صادر شده باشد زیرا ریسک در طی روزهای عمر یک پروژه به ترتیب افزایش مییابد و در زمان آزمایش و نگهداری، پروژه ریسک زیادی دارد. اما متاسفانه در بازار امروز مشاهده میشود برای برخی از پروژهها شرکتهای بیمه، بیمهنامههای یک ساله صادر میکنند. حال آنکه این کار باعث میشود که مدیریت ریسک، ضریب خسارت، بررسی و محاسبات اکچوئری صنعت دقیق نباشد و شرکتهای پیمانکار نیز در ابتدای پروژه، بیمهنامه تهیه نمیکنند و بعد از پیشرفت قابل توجهی از کار، اقدام به تهیه پوشش بیمهای مینمایند و در این شرایط هیچ ابزاری برای مدیریت ریسک توسط بیمهگر وجود ندارد.
منبع: آیین