بیمه را نمیشناسند یا بیخیال زندگی؟
ایران در بین ۱۰کشور حادثه خیز دنیا قرار دارد، تلفات رانندگی در خیابانها و جادههای ایران یکونیم برابر میانگین جهانی است و از این نظر ایران در بین ۵ کشور اول دنیا قرار گرفته است.
استانداردهای ساختمانسازی در برابر تهدید همیشگی زلزله در مناطق مختلف کشور حرف چندانی برای گفتن ندارند و همیشه سایه شمشیر خسارتهای احتمالی زندگی در چنین جغرافیایی بر سر مال و اموال شهروندان سنگینی میکند. سنگینی سایه خسارتهای احتمالی حداقل روی کاغذ، باید به معنای رونق صنعتی باشد که تعریف و وظیفه آن برعهده گرفتن بخش اعظم ریسک خسارت ناشی از حوادث است؛ صنعت بیمه. اما حال و روز و وضعیت فعلی این صنعت در ایران نشان میدهد ایرانیها با وجود آگاهی از مخاطرات و شرایط جغرافیایی که در آن زیست میکنند چندان رغبتی به خرید بیمه ندارند.
فرهنگ زندگی در لحظه یا فشار اقتصادی؟
از دیرباز زندگی در دم و بیاعتنایی به آینده و چالشها و بایدها و نبایدهای آن را به بخشی از هویت جمعی ایرانیها گره زدهاند. اینکه چون امروز سپری میشود پس دغدغه فردا داشتن عبث است و به قول عامه همین که میگذرد غمینیست. انگارههایی که درست در تقابل با تعریف و فرهنگ صنعت بیمه قرار دارند. اما آیا بیاعتنایی ایرانیها به صنعت بیمه و عدم تلاش برای ایجاد آسایش روانی برای خود و خانواده از طریق انتقال بخشی از ریسک زندگی به بیمه؛ تنها از طریق فرهنگ زندگی در لحظه و روز را شب کردن قابل توجیه و تفسیر است؟
امین شیرکانی کارشناس و فعال صنعت بیمه اعتقاد دارد تنها بخشی از بیاعتنایی جامعه نسبت به بیمه را میتوان در قاموس چنین فرهنگی توجیه کرد و دلایل اصلی را باید در جای دیگری یافت. شیرکانی به «قانون» میگوید: «اینکه ایرانیها با وجود مخاطراتی که جغرافیا، اقلیم و شرایط اجتماعی و اقتصادی به زندگی آنها تحمیل کرده رغبت چندانی به خریدن بیمه ندارند را از دو منظر اقتصاد خرد و کلان باید مورد مداقه قرار داد. از بعد کلان باید دقت داشت وقتی کشوری درآمد سرانه پایینی دارد و همین درآمد سرانه هم به شکل عادلانه توزیع نشده باشد مردم سهم کمتری از سبد مصرفی خود را به خرید بیمه اختصاص خواهند داد. وقتی به ضریب نفوذ بیمه در کشورهای با درآمد سرانه بالا نگاه کنید متوجه این ارتباط معنادار خواهید شد. از بعد اقتصاد خرد هم باید در نظر گرفت که بیمه برای مردم یک کالا و خرید لوکس محسوب میشود که تنها با افزایش درآمد تقاضا برای خرید آن بیشتر میشود. نمیتوان از فردی که درآمدی زیر متوسط جامعه دارد توقع داشت همه جنبههای زندگی خود را بیمه کند.»
از نظر ضریب نفوذ بیمه، ایران در رده شصتوچهارم جهان قرار دارد. ضریب نفوذ بیمه سهم حق بیمههای تولیدی از تولید ناخالص ملی هر کشور است. متوسط این ضریب در جهان 3/6 درصد است. اما در ایران سهم صنعت بیمه از تولید ناخالص ملی تنها 73/1 درصد است. اگرچه شیرکانی میگوید وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چندان هم بد نیست. «با توجه به منطقهای که ما در آن قرار داریم ضریب نفوذ بیمه چندان هم پایین نیست. اما رضایتبخش نبوده و باید با سرمایه گذاری در بخشهایی چون بیمههای عمر، ضریب نفوذ بیمه در کشور را بالا برد.»
فقط برای فروختن تبلیغ میکنند!
یکی از بزرگترین معضلات فعلی صنعت بیمه، ضعف در شناساندن مزایا و فواید خرید بیمه و تاثیر آن برکیفیت زندگی مردم به خصوص از بعد روانی است. وظیفه صنعت بیمه را انتقال ریسک از بیمهگذار به بیمهگر در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی ذکر کردهاند. فرآیندی که از طریق آن بار فشارهای روانی از روی دوش شهروندان برداشته و به صنعتی قابلاعتماد منتقل میشود. انتقالی که نتیجه آن رسیدن جامعه به یک نقطه ثقل در امنیت روانی و آرامش بیشتر است. موضوعی که در بحث بیمه شخص ثالث، تجربه خوبی را در جامعه رقم زده اما به همان میزان نتوانسته در سایر بخشها موفق باشد. تنها کافی است تصور کنید بدون داشته بیمهنامه شخص ثالث مجبور باشید پشت فرمان اتومبیل خود بنشینید و راهی سفر در جادههای پرپیچ و خم کشور شوید. شکی نیست که هر لحظه این رانندگی برای شما چیزی جز استرس و فشار روانی نخواهد بود. اما دولت با اجباری کردن این بیمهنامه یکبار برای همیشه این فشار روانی را از روی دوش جامعه و شهروندانش برداشت. شیرکانی معتقد است اگرچه اجباری بودن بیمه شخص ثالث اتومبیل باعث شده تا مردم از مزایای آن بهرهمند شوند اما همانگونه که واهمه پرداخت یک خسارت احتمالی ۲۲۰ میلیون تومانی رانندگی ما را تحت الشعاع قرار نمیدهد، میتوان با شناساندن درست بیمه به شهروندان ترسها و فشارهای روحی و روانی مشابه در موقعیتهای دیگر را هم از دوش شهروندان برداشت. شیرکانی اما در این میان نقدی بر عملکرد صنعت بیمه دارد که نتوانسته خود را به درستی به شهروندان معرفی کند. «اگر دقت کنید بیمهها بیش از هر چیز بر تبلیغات برای فروش بیشتر تمرکز کردهاند. رقابت تنها بر سر این است که بیشتر بفروشند. در این میان، کمتر کسی برای پرداخت نوع خسارتهای احتمالی تبلیغ میکند. تا زمانی که مردم مطمئن نشوند که بابت کدام خسارت احتمالی باید حق بیمه بپردازند تبلیغات هرچقدر هم وسیع و قدرتمند باشد نمیتواند آنها راضی کند بیمه بخرند. من معتقدم حتی اگر همین فردا بیمه شخص ثالث اختیاری هم شود باز هیچ کس حاضر نخواهد بود بدون بیمه پشت فرمان ماشین بنشیند. دلیل آن هم واضح است. مردم میدانند که خسارتهای احتمالی این عمل چقدر میتواند زندگی و آینده آنها را تهدید کند.»
تفهیم مسئولیت به شهروندان
«فقط در 15،10 روز مانده به عید نوروز هزاران خانواده برای خانهتکانی، کارگر روزمزدی را به خانهشان میآورند تا نظافت منزل آنها را انجام دهد اما بسیاری از این خانوادهها نمیدانند که اگر این کارگر از چهارپایه یا پلهای بیفتد و خدای نکرده فوت شود باید دیه کامل او را پرداخت کنند!» امین شیرکانی، کارشناس و از مدیران ارشد صنعت بیمه با ذکر این مثال نشان میدهد که ناآگاهی شهروندان از مسئولیتهایی که بر عهده دارند تا چه اندازه در عدم اقبال آنها نسبت به صنعت بیمه تاثیرگذار است؛ ناآگاهیای که زندگی و امنیت خاطر خود فرد را هم به شدت تهدید میکند. «در مورد همین مثالی که زدم که روزانه در موقعیتهای مختلف شهروندان با آن سروکار دارند؛ فرد میتواند تنها با پرداخت ۹۵ هزار تومان خود را برای یک سال بیمه مسئولیت کند تا از زیر بار فشار این خسارت کمرشکن رها شود. اما به دلیل عدم شناخت شهروندان هم از مسئولیتهای خود و هم از امکانهای ارزان قیمت و آسانی که بیمه برای آنها فراهم کرده، چنین اتفاقی رخ نمیدهد و شما کمتر کسی را در جامعه میتوانید پیدا کنید که در نتیجه چنین آگاهیای خودش را بیمه کرده باشد.»
به نظر میرسد جایگاه فعلی صنعت بیمه از دو بعد اقتصادی و فرهنگی قابل تحلیل باشد. درآمد سرانه ایرانیها باعث شده تا بیمه را علیرغم ضرورتهای انکارناپذیر زندگیشان کالایی غیرضروری محسوب کنند و از طرف دیگر از منظر فرهنگی دستکم گرفتن احتمالاتی که میتواند در آیندهای بسیار نزدیک به واقعیت تبدیل شود باعث شده تا نسبت ایرانیها و بیمه چندان به یک رابطه قوی و تاثیرگذار تبدیل نشود. اگر به این دو عامل، کوتاهی صنعت بیمه در معرفی درست و اثرگذار بیمههای مختلف و نقش آنها در ایجاد امنیت خاطر روانی در جامعه را هم اضافه کنید میتوان به تحلیل دقیقتری از وضعیت فعلی این صنعت و چرایی پایین بودن ضریب نفوذ آن در کشور یا همان سهم پایین بیمه از اقتصاد ایران پی برد.