چالش های توسعه بیمه زندگی در ایران با تاکید بر بیمه های زندگی غیر پس اندازی +فایل پژوهش
نمیتوان بیمه عمر و سرمایهگذاری را در دسته بیمههای عمر مختلط قرار داد و در نتیجه این بیمههای زندگی در دستهبندی ارائه شده در آییننامه ۶۸ قرار نمیگیرند و همین امر موجب بروز اشکال در محاسبات بیمهای شرکت، شفافیت و گزارشگری مالی و همچنین ایجاد تفاوت بین ذخیره ریاضی و اندوخته بیمهگذاران زندگی میشود.

به گزارش ریسک نیوز پژوهشکده بیمه در طرحی پژوهشی بررسی کرده است که با توجه به ضریب نفوذ پایین بیمه زندگی در ایران و عدم شناخت کافی مردم و فقدان وحدت رویه ارائهکنندگان این محصولات، جای خالی طرحی در خصوص دستهبندی انواع بیمههای زندگی و موضوعات وابسته به آن در صنعت بیمه احساس می شد. همچنین با توجه به رسالت اصلی صنعت بیمه مبنی بر ارائه پوشش های حمایتی، لازم است جایگاه جزء سرمایه گذاری در ساختار بیمه نامه و نحوه نظارت بر مدیریت آن، به طور شفاف تعیین تکلیف شود. بر این مبنا و در راستای پرداختن به این مسایل، رفع ابهامات موجود و ارایه توصیه های سیاستی بر مبنای مراودات صورت گرفته با شورای معاونین و مدیران بیمه مرکزی، انجام طرح حاضر بر اساس چندین سوال کلیدی تدوین شده است. لذا این طرح در جهت پاسخگویی به موضوعاتی است که در راستای اجرای بند 2 صورتجلسه شماره 16 شورای معاونین و مدیران بیمه مرکزی ج.ا.ا. مورخ 27؍10؍1396، تحت نظارت قائم مقام محترم بیمه مرکزی، در راستای بررسی انواع طبقهبندیهای مختلف بیمههای زندگی رایج در جهان، مبانی تلفیق آن با سایر بازارهای مالی، دلایل عدم رشد بیمههای غیر پساندازی و توسعه بیمههای زندگی تدوین شده است. اهداف کلی مدنظر به شرح زیر است:
1. تعریف و طبقه بندی انواع اصلی بیمه های زندگی در ادبیات نظری
2. طبقهبندی انواع بیمه های زندگی در مقررات کشورهای منتخب و مقایسه با ایران
3. بررسی سهم بخش بیمهای و بخش پساندازی از کل حق بیمه دریافتی به تفکیک انواع بیمههای زندگی در کشورهای منتخب و ایران
4. مطالعه و ارائه ضوابط نظارتی خاص انواع بیمههای زندگی و بررسی نقش نهادهای ناظر سایر بازارهای مالی
5. دلایل رشد سهم بخش پساندازی بیمههای زندگی در ایران و نقش سازوکار کارمزد و نرخ بهره تضمینی در آن
6. موانع توسعه بیمههای زندگی
7. پیشنهاد سیاستهای مشخص برای توسعه بیمههای زندگی در ایران
در راستای انجام اهداف فوقالذکر، هر بخش از طرح به یک و یا چند هدف پرداخته و آنها را مورد بررسی قرار داده است. در بخش اول کلیات پژوهش مطرح شده است که شامل بیان مساله، سؤالات تحقیق، ضرورت تحقیق و روش تحقیق میباشد. در بخش دوم این طرح به اهداف ۱ و ۲ پرداخته میشود که در آن تعریف و طبقهبندی انواع اصلی بیمههای زندگی در ادبیات نظری و همچنین طبقهبندی انواع بیمههای زندگی در مقررات کشورهای منتخب (شامل آمریکا، استرالیا، هند، آلبانی) و مقایسه با ایران ارائه شده است. اگرچه مبناهای مختلفی برای طبقهبندی بیمههای زندگی وجود دارد، اما کماکان مبنای اصلی ریسکهای تحت پوشش یعنی فوت یا حیات انجام میگیرد که همان طبقهبندی کلاسیک بوده و شامل سه دسته بیمههای زندگی به شرط فوت، به شرط حیات و مختلط است.
از انواع بیمههای زندگی در دسته اول میتوان به بیمههای عمر زمانی و تمام عمر اشاره کرد که در آنها، صرفا ریسک فوت تحت پوشش میباشد که در هر کدام بسته به شرایط دریافت سرمایه بیمهنامه و یا شرایط پرداخت حق بیمه انواع مختلف وجود دارد. تفاوت بیمههای عمر زمانی با تمام عمر در این است که در بیمههای عمر زمانی ریسک فوت تنها در یک دوره معین تحت پوشش قرار میگیرد در حالیکه در بیمه تمام عمر، پوشش ریسک فوت بیمهشده به صورت مادامالعمر است. در کنار بیمهنامههای به شرط فوت که تنها ریسک فوت را تحت پوشش قرار میدهند، در دسته دوم از طبقهبندی کلاسیک، بیمهنامههایی وجود دارد که ریسک حیات بیمه شده در آنها اهمیت دارد. از جمله این بیمهنامهها میتوان به بیمههای مستمری، بیمه عمر تشکیل سرمایه و بیمه عمر گردشگری اشاره کرد. با توجه به نیازهای متفاوت افراد، شرکتهای بیمه انواع محصول بیمه زندگی مستمری را بسته به مدت پرداخت، تاریخ شروع، نحوه پرداخت، نوع پرداخت، تعداد افراد تحت پوشش، دفعات پرداخت حق بیمه و روش خرید مستمری طراحی و به بازار عرضه میکنند. دسته سوم بیمههای زندگی از لحاظ ریسک تحت پوشش (طبقهبندی کلاسیک)، بیمههای عمر مختلط است که این بیمهنامهها هم ریسک فوت و هم ریسک حیات بیمهشده را پوشش میدهند. از شناختهشدهترین بیمههای عمر مختلط میتوان به بیمههای عمر و پسانداز اشاره کرد. در این بیمهنامهها، در صورتی که بیمهشده در طول یک دوره معین فوت کند سرمایه فوت به ذینفع و در صورت حیات بیمهشده در پایان دوره بیمهنامه، سرمایه حیات به بیمهشده یا ذینفع پرداخت میشود.
علاوه بر این بیمههای زندگی کلاسیک، بیمههای زندگی مدرنی عرضه شدهاند که میتوان آنها را در سه طبقه طرحهای جدید، خاص و ترکیبی قرار داد. در طرحهای جدید، علاوه بر پوشش ریسک فوت، جنبه سرمایهگذاری نیز در آن در نظر گرفته شده است. بیمههای عمر جامع، عمر متغیر، جامع متغیر و بیمههای عمر متصل به واحد سرمایهگذاری جزء طرحهای جدید بیمهای هستند که تعاریف و ویژگیهای هر کدام در بخش دوم طرح ارائه شده است. دسته دوم شامل طرحهای خاص است که شرایط پرداخت بیمهگر در آنها متفاوت با بیمههای زندگی کلاسیک است که بیمههای عمر مشترک، ازدواج، بیمه عمر با سررسید ثابت، بیمه تامین جهیزیه و مواردی از این قبیل در این دسته قرار میگیرند. این طرحها بسته به شرایط و نیاز بازار توسط شرکتهای بیمه ارائه میشوند. دسته سوم شامل طرحهای ترکیبی است که از ترکیب دو بیمهنامه معمولاً بیمه تمام عمر و بیمه عمر زمانی تشکیل میشود. این محصولات دارای حق بیمه کمتری نسبت به دو بیمهنامه زندگی مجزا هستند ولی پوشش فوت بیشتری را ارائه میکنند.
با توجه به بررسی محصولات زندگی ارائه شده در صنعت بیمه ایران، مشخص شد که سهم عمدهای از محصولات زندگی شرکتهای بیمه را بیمه عمر و سرمایهگذاری یا همان بیمههای عمر جامع ارائه شده در یک مدت محدود تشکیل میدهند که شامل دو جزء پوشش ریسک و جزء سرمایهگذاری است. این بیمهنامهها متفاوت با بیمههای عمر مختلط هستند زیرا در بیمههای عمر مختلط، در صورت حیات بیمهشده در پایان مدت بیمه، سرمایه حیات بر مبنای ریسک حیات محاسبه و پرداخت میشود، در حالی که در بیمههای عمر و سرمایهگذاری، سرمایه پرداختی به بیمهگذار، در صورت حیات در زمان سررسید، بر مبنای ریسک حیات محاسبه نمیشود، رقم ثابتی نبوده و تنها شامل اندوخته حاصل از حقبیمههای پرداختی است و در صورت فوت علاوه بر سرمایه فوت، اندوخته تشکیل شده تا زمان فوت بیمهشده نیز به ذینفع بیمهنامه پرداخت میشود. بنابراین نمیتوان بیمه عمر و سرمایهگذاری را در دسته بیمههای عمر مختلط قرار داد و در نتیجه این بیمههای زندگی در دستهبندی ارائه شده در آییننامه ۶۸ قرار نمیگیرند و همین امر موجب بروز اشکال در محاسبات بیمهای شرکت، شفافیت و گزارشگری مالی و همچنین ایجاد تفاوت بین ذخیره ریاضی و اندوخته بیمهگذاران زندگی میشود. در مقررات مربوط به بیمه زندگی و صورت های مالی شرکت های بیمه، عمدتا از ذخایر ریاضی به عنوان منابع بیمهگذاران زندگی نزد بیمهگران یاد می شود. اما در مقابل و در تعامل بیمه گران با بیمه گذاران خصوصا در بیمه های عمر و سرمایهگذاری، آنچه مبنای عمل قرار می گیرد، اندوخته بیمه گذاران زندگی نزد بیمه گران است.
ذخیره ریاضی بیمههای زندگی عبارت است از تفاوت بین ارزش فعلی تعهدات بیمهگر (اعم از سرمایه و مستمری و هزینههای اداری، بیمهگری و کارمزد) و ارزش فعلی تعهدات بیمهگذاران که با رعایت مبانی فنی مورد استفاده در محاسبه حقبیمه و نسبت به سهم نگهداری مؤسسه بیمه محاسبه میشود که مستقیما از اصل برابری اکچوئری نتیجه می شود. ذخیره ریاضی در انواع بیمه زندگی مقادیر متفاوت دارد.
در بیمههای عمر زمانی، معمولا بیمهگذار حق بیمه ثابت و یکسان در طول مدت بیمهنامه پرداخت میکند در صورتی که حق بیمه خالص فوت با افزایش سن بیمهشده افزایش مییابد. بنابراین، در سالهای ابتدایی بیمهنامه، حق بیمه پرداختی توسط بیمهگذار بیشتر از حق بیمه مورد نیاز برای پوشش ریسک خواهد بود. با گذشت زمان و پرداخت اقساط حق بیمه، این اضافه پرداختی کمتر میشود تا از اواسط مدت بیمه، حق بیمه پرداختی بیمهگذار کمتر از حق بیمه پوشش ریسک فوت خواهد بود. به این ترتیب قسمتی از حق بیمههای دریافتی در سالهای اولیه دوره بیمهنامه، مصرف نشده و نزد بیمهگر باقی میماند تا کسری حق بیمه پوشش ریسک از حق بیمه دریافتی در سالهای آتی بیمهنامه را پوشش دهد. حق بیمه اضافی پرداخت شده در سالهای ابتدایی قرارداد، تا اواسط مدت بیمه با احتساب نرخ بهره آن، تحت عنوان ذخیره ریاضی در حسابها ثبت میشود. کسری حق بیمه ریسک فوت در سالهایی که حق بیمه پرداختی کمتر از آن است، از ذخیره ریاضی تامین میشود. به این ترتیب، در سال آخر مدت بیمه، مجموع مانده ذخیره ریاضی و حق بیمه پرداختی با حق بیمه ریسک فوت برابر میشود.
در بیمههای تمام عمر پرداخت سرمایه فوت توسط بیمهگر قطعی است زیرا در هر صورت یا فوت اتفاق میافتد و یا بیمهگذار به سن سررسید در نظر گرفته شده در بیمههای زندگی (معمولا ۱۰۰ الی ۱۲۰ سال) میرسد که از نظر بیمه گری معادل فوت در نظر گرفته و کل سرمایه بیمه نامه را به وی پرداخت می کنند. همچنین، در بیمههای تمام عمر، به طور معمول حق بیمه پرداختی در تمام عمر یکسان است و با افزایش سن زیاد نمیشود. بنابراین مانند بیمههای عمر زمانی، حق بیمه سالهای ابتدایی بیمهنامه بیشتر از حق بیمه خالص پوشش ریسک فوت است که این مازاد، ذخیره ریاضی را تشکیل میدهد. با توجه به این که احتمال فوت در بیمه های تمام عمر بسیار بیشتر از بیمه های عمر زمانی (و معادل 1) است، لذا حق بیمه آن نیز به همان نسبت بیشتر بوده و دارای ذخیره ریاضی بیشتری نیز است. به همین دلیل احتمال فوت بالا است که بیمههای تمام عمر علیرغم آنکه فاقد جزء سرمایه گذاری هستند، دارای ارزش بازخریدی مثبت و معادل خالص ذخیره ریاضی هستند. ارزش بازخریدی لزوماَ برابر با ذخیره ریاضی نیست، بلکه می تواند درصدی از آن یا درصدی از اندوخته بیمهگذاران زندگی باشد.
در بیمههای عمر و سرمایهگذاری ذخیره ریاضی مشابه با آنچه در بیمههای عمر به شرط فوت مطرح شد، وجود ندارد. در این بیمهنامهها، پس از کسر هزینهها (اداری، بیمهگری و کارمزد) و حق بیمه پوشش ریسک فوت از حق بیمه دریافتی از بیمهگذار، آنچه باقی میماند را در حسابی با نام اندوخته بیمهگذاران زندگی ذخیره میکنند که با سود حاصل از سرمایهگذاری در هر سال، تشکیل اندوخته بیمهگذاران زندگی را میدهد. با توجه به تفاوت در ماهیت ذخیره ریاضی با اندوخته بیمهگذاران زندگی، بیمهگر نباید اندوخته بیمهگذاران زندگی را در ذخیره ریاضی ثبت کند و باید آن را در حسابی جداگانه تحت عنوان اندوخته بیمهگذاران زندگی قرار دهد. در واقع ذخیره ریاضی، فنی و بیمهگری است در حالی که اندوخته بیمهگذاران زندگی ماهیت سپرده دارد.
در میان بسیاری از کشورهایی که قوانین بیمهای آنها مورد مطالعه قرار گرفت، تنها در تعداد اندکی از آنها به طبقهبندی بیمههای زندگی اشاره کرده بود. لذا در بین آنها، قانون و مقررات بیمه زندگی کشورهای هند، استرالیا، آلبانی، آمریکا و ایران در زمینه دستهبندی اصلی انواع بیمه های زندگی، مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد که دستهبندیهای مختلفی از انواع بیمه زندگی در کشورهای مختلف وجود دارد. در مقایسه با طبقهبندی ذکر شده بیمههای زندگی در آییننامه ۶۸ ایران، به این نتیجه میتوان رسید که طبقهبندی این کشورها در بیمههای زندگی، جامعتر و دربرگیرنده طرحهای جدید بیمهای است. تفکیکی از انواع بیمههای زندگی ذکر شده در قوانین و مقررات کشورهای مذکور در جدول ۲-۱۶ طرح ارائه شده است.
در بخش سوم و در راستای تامین اهداف ۳، ابتدا سهم بخش بیمه ای و بخش پس اندازی از کل حق بیمه دریافتی به تفکیک انواع بیمههای زندگی در کشورهای منتخب و ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. موضوع مهم در بیمه های زندگی، ماهیت حمایتی یا سرمایه گذاری آن است. ترکیب بیمه های پساندازی و غیر پساندازی در کشورهای مختلف متفاوت است. طبق آمارهای موجود در حدود نیمی از کشورهای مورد بررسی، سهم بیمههای پس اندازی بیش از 50 درصد از کل بیمه های زندگی بوده است در ادامه، حق بیمه ها به تفکیک بخشهای پساندازی و پوشش ریسک در برخی از شرکتهای بیمه در ایران بررسی و مقایسه شده است، که اعداد و ارقام حاکی از میانگین سهم حداقل 85 درصدی در بخش پساندازی این شرکتها در ایران میباشد.
نظر به این که یکی از ابزارهای اصلی تلفیق بیمههای زندگی با بازارهای مالی، بیمههای عمر متصل به واحد سرمایهگذاری است، در ادامه به تشریح انواع مختلف این بیمهنامهها پرداخته شده است. دلیل ابداع بیمههای عمر متصل به واحد سرمایه گذاری این بوده است که بیمه گذاران تمایل دارند به طور همزمان از مزایای مشارکت سرمایه گذاری در بازار سهام و کسب حمایت در مقابل فوت یا سایر ریسکهای بیمهنامه بهره مند شوند. بیمهنامه عمر متصل به واحد سرمایهگذاری، یک بیمهنامه زندگی است که در آن همه یا قسمتی از حق بیمههای دریافتی، به یک حساب جداگانه تخصیص داده میشود تا در یک پرتفوی سهام یا سایر داراییهای مالی خاص سرمایهگذاری شود. در ادامه این مبحث، این نوع از بیمهنامه در کشورهای هند، آمریکا، کانادا و آلمان بررسی شدهاند.
در ادامه بخش سه و در راستای تامین هدف ۴، ضوابط نظارتی خاص انواع بیمههای زندگی و نقش نهادهای ناظر سایر بازارهای مالی (بانک مرکزی و سازمان بورس اوراق بهادار) در این ضوابط بررسی شده است. بررسیها نشان میدهند که ساختار نظارتی هر کشور متناسب با ویژگیها و کلیت بازار مالی آن و نظام حقوقی حاکم بر آن است. با این حال، وجوه مشترکی بین این نظامهای نظارتی قابل بررسی و ردیابی است. دو نظام نظارتی مشخص و متمایز در میان کشورها در خصوص صنعت بیمه زندگی عبارتند از نظام نظارتی آمریکا و نظام نظارتی اتحادیه اروپا. در آمریکا، نهاد ناظر این کشور اختصارا NAIC نامیده میشود. NAIC یک سیستم سرمایه مبتنی بر ریسک را به عنوان چارچوب نظارتی خود طراحی کرده است که هدف آن شناسایی شرکتهایی است که وضعیت سرمایه آن ها با میزان ریسکی که پذیرفته اند، تناسب ندارد. در این سیستم مقرراتی برای حداقل سرمایه تعیین شده است که میزان آن تابعی است از اقلام مختلف ریسک که در صنعت بیمه زندگی وجود دارد.
در مورد کشورهای اروپایی باید گفت که آنها، از سال 2002 به چارچوب مشترک نظارتی در صنعت بیمه موسوم به سیستم توانگری 1 پیوستند. استاندارد نظارتی مبتنی بر الگوی توانگری (قبلا 1 و اکنون 2) به منظور محاسبه ذخایر فنی شرکت های بیمه طراحی شده است و شرکتها باید در اجرای این استانداردها از اصول احتیاط آمیز پیروی کنند. شرکت ها باید در محاسبات خود حاشیه هایی نیز برای بدترین حالت ها در صورت بروز آن وضعیت نگهداری کنند. نرخ بهره در محاسبات باید با احتیاط در نظر گرفته شود و کشورهای اروپایی هر یک سقف نرخ بهره نظارتی برای محاسبات را معین می کنند.
در خصوص نظارت بر مدیریت ریسک شرکت های بیمه نیز باید گفت در کشور هایی مانند آمریکا و کانادا، شرکت ها ملزم به اجرای سیستم خود ارزیابی ریسک و توانگری (ORSA ) هستند که درواقع نوعی نهادسازی الزامی است. البته در این کشورها، در مقررات تاسیس شرکتها نیز به واحد ارزیابی ریسک اهمیت ویژه ای داده می شود و این اهمیت در صنعت بیمه زندگی مورد تاکید است، به طوریکه مسئولیت کیفیت این واحدها با مدیریت ارشد شرکت است و این مدیریت باید در این زمینه پاسخ گو باشد، هر چند که این امر به سلسله مراتب مدیریت تفویض شده باشد. در چارچوب ORSA، شرکتهای بیمه موظف به ایجاد چارچوبی برای مدیریت ریسک با هدف کمک به بیمه گران برای شناسایی، ارزیابی، رصد، مدیریت و گزارش وضعیت ریسک شرکت می شوند. شرکتها موظف هستند همه ریسکهای مهم که ممکن است به وضعیت توانگری شرکت آسیب بزند را مدیریت کنند. همچنین شرکت ها موظف به ارائه گزارشی از وضعیت عملکرد خود در چارچوب ORSA به نهاد ناظر هستند.
ریسک نرخ بهره که یکی از مهمترین موارد در نظارت بر جزء سرمایهگذاری بیمههای زندگی است، در سیستم توانگری 2 در زیرمجموعه ریسک های بازار طبقه بندی می شود. در بيمه زندگی يكي از پارامترهای كليدي اكچوئری در مورد فضاي بهره، نرخ بهره فني است كه براي تعيين حق بیمه و همچنین تشکیل ذخيره ریاضی بيمهنامه در ترازنامه بهكار ميرود. هرچه نرخ بهره فني بالاتر باشد، ذخيره بيمهنامه كمتر ميشود و به همين دليل مقرراتگذاران حد بالايي براي نرخ بهره فني تحت عنوان "حداكثر نرخ بهره فني " تعيين ميكنند تا اطمینان یابند بیمه گران زندگی ذخایر ریاضی کافی برای ایفای تعهدات آتی خود نگهداری می کنند. با توجه به مطالعه انجام شده در خصوص نظارت بر نحوه تنظیم و سازوکار تعیین نرخ بهره فنی در کشورهای آلمان، اتریش، سوئد، ایالات متحده آمریکا و انگلستان، نظامهای مختلفی وجود دارد که شامل نظامهای تقریبا مبتنی بر قاعده، نظامهای کاملاً مبتنی بر قاعده و نظامهای مبتنی بر اصول هستند. در دو نوع اول و دوم، الگوی یکسان برای حداکثر نرخ بهره فنی وجود دارد، یعنی اینکه ارزش حداکثر نرخ بهره فنی به گونهای واحد تنظیم شده و برای تمامی بیمه گران ارائه دهنده محصول بیمه زندگی، بدون توجه به وضعیت ریسک آن بیمه گران اعمال می گردد. در نظام های تقریبا مبتنی بر قاعده، هرچند حداکثر نرخ بهره فنی وابسته به یک فرمول (قاعده ) است، لیکن نرخ نهایی در نهایت توسط مقام ناظر تعیین می شود. در مقابل در نظام های کاملا مبتنی بر قاعده، حداکثر نرخ بهره فنی از قاعده استخراج شده و مقام ناظر در این خصوص دخالتی ندارد. در مقابل، در نظام های مبتنی بر اصول، نرخ بهره فنی برای هر شرکت بیمه گر به صورت مجزا تعیین می شود که این نرخ وابسته به ریسک ویژه نحوه تخصیص منابع به دارایی ها در آن شرکت است. با توجه به این توضیحات و بررسی صورت گرفته، نظارت در ایالات متحده آمریکا بر مبنای نظام کاملاً مبتنی بر قاعده، در کشورهای آلمان، اتریش و سوئیس بر مبنای نظام تقریبا مبتنی بر قاعده و در انگلستان بر مبنای نظام مبتنی بر اصول انجام میشود. برای توضیحات تکمیلی در این خصوص به جدول ۳-۷ مراجعه شود.
موضوع مهم دیگر از بعد نظارت، تناسب ذخایر فنی با داراییهای پشتوانه آنها است که با توجه به اندوختههای بیمهگذاران زندگی و ذخایر ریاضی بیمههای زندگی، دارای اهمیت بسیار در نظارت بر بیمه زندگی است. به عبارت دیگر، مهم است که منابع ذخایر فنی صرف خرید داراییهایی متناسب با ماهیت خودشان شوند و این مساله در قالب بحث مدیریت دارایی-بدهی (ALM ) مورد بررسی قرار میگیرد. ALM نه تنها امکان تطابق جریان وجوه را میسر میسازد، بلکه در برنامهریزی بلندمدت، فراخوانی و تعدیل داراییها نیز مفید خواهد بود. در این راستا، مراحل ششگانه پیادهسازی فرایند ALM در فعالیتهای سرمایهگذاری موسسات بیمه تشریح شده است. در پایان این بخش، دخالت یا نظارت نهادهای ناظر در سایر بخش های بازار مالی اعم از نهاد ناظر بازار پول و نهاد ناظر بازار سرمایه در صنعت بیمه زندگی در چند کشور بیان شده است.
بخش چهارم به هدف ۵ اختصاص داده شده است که در آن به دلایل رشد سهم بخش پساندازی بیمههای زندگی در ایران و نقش عوامل مؤثر بر آن مانند ساز وکار کارمزد و نرخ بهره تضمینی پرداخته است. ضمن بررسی بیمه های زندگی به تفکیک پساندازی و غیر پساندازی و تحلیل روند رشد سهم بیمههای پساندازی از بیمههای زندگی در ایران، دلایل این رشد عنوان شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. مهمترین عوامل موثر بر رشد بیشتر بیمههای زندگی پس اندازی نسبت به سایر انواع بیمههای زندگی به سه دسته تقسیم می شوند که به صورت زیر است:
– ماهیت متفاوت بیمه های پس اندازی و منافعی که برای مشتری ایجاد می کنند،
– نقش سیستم فعلی کارمزد فروش،
– نقش نرخ سود تضمینی و مشارکت در منافع.
بخش پنجم در راستای بررسی هدف ۶، به موانع توسعه بیمه های زندگی در ایران بر مبنای نتایج مطالعات قبلی پرداخته است. برای پاسخ به این سوال که چه عواملی بر رشد بیمه های زندگی در ایران تاثیر منفی گذاشته است، تمامی پایگاه های داخلی فارسی به علاوه تمامی مقالات موجود در پژوهشکده بیمه که در رابطه با بیمه های زندگی بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مرور متون انجام شده نشان داد که برخی از مهمترین موانع موجود بر سر راه توسعه بیمه های زندگی شامل موارد زیر است:
– اختلاف طبقاتی زیاد بین دهکهای مختلف جامعه
– عدم استفاده مناسب از مطالعات زیربنایی بیمه زندگی در ایران
– تورم پایدار
– قابل رقابت نبودن بیمههای زندگی سنتی با سود بانکی
– عدم گسترش بیمههای زندگی متناسب با ساختار فرهنگی و اقتصادی جامعه
– ضعف آگاهی عموم مردم از انواع مختلف بیمههای زندگی، مزایا و تفاوتهای هر کدام
– ضعف تبلیغات و شفافیت اطلاعات
– حاکمیت دیدگاه کوتاهمدت در مدیریت پرتفوی بیمههای زندگی و سرمایهگذاری منابع آن
– چالش های حقوقی بیمههای زندگی در ایران
در بخش ششم و آخر طرح، در راستای تامین هدف ۷، که ماهیت جمعبندی مباحث قبلی را نیز دارد، چگونگی توسعه بیمه های زندگی با تاکید بر بیمه های زندگی غیرپساندازی در کشور مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهاداتی درخصوص اصلاحات مورد نیاز در ساختار بازار بیمه، نهاد ناظر و شرکتهای بیمه و رفع موانع دسترسی به این هدف، ارائه شده است. بدین منظور، موارد ذیل نهایتا پیشنهاد شدهاند:
– بازنگری در آیین نامه 68 به منظور ارائه تعریف دقیق انواع بیمه های زندگی در ایران مبتنی بر تجربیات جهانی
– به روزرسانی الگوی نظارت بر بیمه های زندگی در ایران مبتنی بر اصول نظارت جهانی در بیمه های زندگی
– توجه به انتقال دانش بیمه ای و بهکارگیری آن در سطح شرکتهای بیمه با تاکید بر بیمه های زندگی
– اصلاح نظام کارمزد نمایندگان فروش در جهت افزایش انگیزه برای فروش بیمه های زندگی غیرپساندازی
– کاهش قیمت تمام شده بیمه های زندگی غیرپس اندازی و افزایش جذابیت آن
– ارائه پوشش های بیمه ای خاص در مقابل تورم برای حفاظت از سرمایه بیمه نامه ها
– متنوع کردن محصولات بیمهای متناسب با طبقات درآمدی و اجتماعی مختلف جامعه
– استفاده از روشهای نوین فروش
لزوم تدوین استاندارد حسابداری مختص بیمههای زندگی
دریافت کامل فایل طرح در قالب PDF (حجم : 4.81 مگابايت)