بازیگران جدید و قدیم اتکائی گرد یک میز/سنگینی ریسک ها بر صندوق ویژه تحریم(بخش اول)
نکوئی:در سال 1399 حق بیمه اتکایی 19 درصد کل حق بیمه صادره بازار است در حالی که تا قبل از تحریم این واگذاریها کمتر از 5 درصد برای رشتههای آتشسوزی، مهندسی، کشتی، هواپیما، باربری و مسئولیت بوده است./ نوری:اگر با یک یا چند خسارت بزرگ مواجه شود یا شرکتهای هواپیمایی که بعضاً بیش از 800 میلیون یورو تعهد دارند اگر اتفاقی رخ دهد ما نمیدانیم که آیا دولت این امکان را دارد که این حساب را شارژ کند یا نکند؛ بنابراین اگر همزمان چند خسارت بزرگ اتفاق بیفتد ریسک بسیاری دارد./بنویدی:آیا بازار بیمه کشور برای بیمهگران اتکایی خارجی دارای جذابیت است یا خیر؟ / بنویدی : اگر تحریمها نبودند آیا بازار ایران، بازار خوبی بود که بیمهگران اتکایی تراز اول دنیا تمایل داشته باشند در بازار ما به غیر از قراردادهای فاجعهآمیز ریسک قبول کنند؟/ قره خانی:به غیر از اتکایی اجباری که 10 درصد از کل بازار و 20 درصد از بخش زندگی را به خود اختصاص میدهد و به این ترتیب 12 الی 13 درصد صنعت بیمه اتکایی اجباری است که اگر آن را کنار بگذاریم اتکایی غیر اجباری مشابه دنیاست؛ یعنی همان 2.5 درصد در صنعت بیمه. یعنی کل اتکایی غیر اجباری در صنعت بیمه 2 الی 2500 هزار میلیارد تومان است.
به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین، صنعت بیمه اتکایی با ورود بازیگران جدید به این عرصه شاهد فضایی متفاوت خواهد بود؛ اما به زعم بزرگان این اکوسیستم، رقابت در بازار بیمه های اتکایی جایی ندارد؛ بلکه آنچه باعث قدرتمندی بازیگران میشود توان همکاری و همراهی یگدیگر در انعقاد قراردادهای خرید ریسک است. در عین حال ایران هم در مقطع تاریخیِ خاصی است. آیا برجام احیا خواهد شد؟ در این صورت بازار اتکایی میتواند توسعه یابد؛ اگر برجام احیا نشود چه خواهد شد؟ میزگرد «دوران احیای برجام و سال 2022» بر همین منوال در دستور کار قرار گرفت که با سه محور آن را پیش می بریم؛ محور اول، مرور وضع موجود اتکایی در ایران و نگاه به جهان است. محور دوم، اگر برجام احیا شود چه سناریوهایی رخ خواهد داد و اگر برجام احیا نشود چه فرصتهایی ایجاد میشود یا از دست میرود؟ و محور سوم، رویکرد کلی دربارة آینده و چشم انداز بیمه های اتکایی است. لطف الله نکوئی، محسن قره خانی، مجید بنویدی، علیرضا پورحسن، و سرکار خانم شعله نوری، پیشکسوت و کارشناسان صنعت بیمه مهمانان این میزگرد هستند. متن حاصل را با هم می خوانیم؛
قسمت اول:
* برای بررسی پروسه اتکایی باید آن را به دو بخش قبل و بعد از تحریم تقسیم کنیم
نکوئی: قبل از تحریم بازار بیمه ایران شرایط بسیار خوبی با بازارهای اتکایی دنیا به ویژه کشورهای غربی داشت. این بازار با بهترین و معروفترین شرکتهای اتکایی دنیا از جمله شرکتهای اتکایی مونیخ یا مونیخری، سوئیسری، آلیانس، اسکور و سایر بیمهگران اتکایی در بازار لندن بازار اروپا و خاور دور، ژاپن، کره جنوبی، چین و کشورهای منطقه از جمله ترکیه، پاکستان و هند ارتباط و همکاریهای بسیار نزدیک داشت. بازار بیمه ایران برای آنها بسیار جذاب و سودآور بود این شرکتها در جلب و جذب بازار ایران با یکدیگر رقابت داشتند. در همین رابطه ما بهترین و کاملترین شرایط قرارداد (وردینگ)ها را در این ارتباط در اختیار داشتیم دورههای بیمهای تخصصی زیادی چه در ایران و چه در خارج کشور برگزار میشد باید گفت که تقریباً اکثر مدیران صنعت بیمه در آن زمان یک یا چند بار در این دورههای بیمهای شرکت داشتند و در جریان شرایط بازار روز دنیا قرار میگرفت و آن را در روند فعالیت بیمهای خود به کار میبستند؛ اما از زمان شروع تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپا این همکاری و ارتباطات روز به روز کمتر شد و با روی کار آمدن رئیس جمهور آمریکا ترامپ کلاً قطع شد. بعد از این اقدام شرکتهای بیمه برای پوشش اتکایی راهی جز واگذاری ریسکهای خود در داخل کشور نداشتند. این واگذاریها با راهبری بیمه مرکزی و بعضاً بیمه ایران بین دو شرکت بیمه اتکایی و شرکتهایی که مجوز قبولی اتکایی داشتند و همچنین صندوق ویژه تحریم که با حمایت دولت ایجاد شده بود انجام شده و میشود. بیمه مرکزی و صندوق ویژه تحریم در ارائة پوششهای اتکایی به نیاز پوشش اتکایی شرکتهای بیمه نقش تعیینکنندهای را داشته و دارند. در مورد جزئیات قراردادهای اتکایی بعد از تحریم در فرصتی دیگر توضیح میدهیم.
* لطفاً جایگاه ایران را با کشورهای دیگر در آن زمان مقایسه کنید.
نکوئی: اگر کمی به عقب بازگردیم، میبینیم که بازار بیمه ایران در منطقه و در مقایسه با کشورهای همتراز خود مانند ترکیه، پاکستان و کمی دورتر کره جنوبی از موقعیت کاملاً برتری برخوردار بود در آن زمان صندوق بیمهای بین ایران و ترکیه و پاکستان در چارچوب همکاریهای منطقهای به نام RCD تشکیل شد که بعداً به ECO تغییر نام یافت کل حق بیمه بازار ایران در آن منطقه از مجموع حق بیمه ترکیه و پاکستان بیشتر بود لکن با گذر زمان و شرایط بد اقتصادی، جنگ تحمیلی این توازنها بر هم خورد در حال حاضر وضعیت بیمهای از نظر تولید حق بیمه و حق بیمه سرانه از بازار ترکیه و کره جنوبی کمتر است. این بازار به هیچ وجه قابل مقایسه با بازار بیمه غرب نبوده و نیست آنها در حال حاضر از پیشرفتهای قابل ملاحظهای برخوردار هستند، امید است با رفع تحریمها ما بتوانیم این فاصله را روز به روز کمتر کنیم.
باید عرض کنم که تا قبل از تحریم و زمانهای دورتر بازار بیمه ایران در دنیا از اعتبار و احترام قابل ملاحظهای برخوردار بود. بیمهگران اتکایی برای دست یابی به این بازار با یکدیگر رقابت میکردند و سعی داشتنند با برگزاری سمینارها و دورههای تخصصی بیمه و بیمه اتکایی جایگاه خود را در این بازار استوارتر کنند.
* واگذاریهای اتکایی در آن زمان چقدر به ایران کمک میکرد؟ آیا در آن زمان قبولی اتکایی هم داشتیم؟
نکوئی: در همه مقاطع زمانی شرکتهای بیمه نیاز به واگذاری اتکایی داشتند و دارند، اصولاً هیچ شرکتی بدون واگذاری اتکایی مازاد ظرفیت خود نمیتواند فعالیت کند. دیروز مقایسهای با آمار و ارقام داشتیم متوجه شدم که در سال 1399 حق بیمه اتکایی 19 درصد کل حق بیمه صادره بازار است در حالی که تا قبل از تحریم این واگذاریها کمتر از 5 درصد برای رشتههای آتشسوزی، مهندسی، کشتی، هواپیما، باربری و مسئولیت بوده (دو رشته بیمه درمان و شخص ثالث که تقریباً 65 درصد پورتفوی بازار را تشکیل میدهد پوشش اتکایی نداشتند).
پوششهای اتکایی که با راهبری شرکتهای اتکایی بزرگ دنیا مانند مونیخری، سوئیسری یا اسکور انجام میشود توسط سایر بیمهگران اتکایی معتبر دنیا به اصطلاح فالو میشوند و در موارد خاص و به ویژه وقوع خسارتهای بزرگ سریعاً نسبت به پرداخت خسارت یا همکاری لازم اقدام میکردند. در رابطه با قبولی اتکایی اگر منظورتان قبولی اتکایی از خارج باشد باید عرض کنم که در آن زمان شرکت بیمه ایران و بیمه مرکزی قبولی اتکایی از خارج داشتند و با تأسیس دو شرکت بیمه اتکایی آنها نیز حسب ماهیت کار خود قبولی اتکایی داشتند. شرکت بیمه اتکایی امین که من چند سال مسئولیت مدیر عاملی آن را داشتم از همان ابتدا اقدام به قبولی اتکایی از خارج کرد. از آنجا که این شرکت همچون سایر شرکتهای بیمه در ایران دارای رتبه از مؤسسات رتبهبندی بینالمللی نداشت عمدتاً ریسکهای خوب به ما پیشنهاد نمیشد و در مجموع با سود یا زیان زیادی مواجه نشدیم؛ اما تجربه بسیار خوبی را برای ما به همراه داشت. شرکتهای بیمه باید بعد از تحریم تلاش کنند که با بروزرسانی خود شرایط اخذ رتبه از مؤسسات رتبهبندی بینالمللی را فراهم کنند در کل و با توجه به تجربة شخصی من در بیمه اتکایی امین قبولی اتکایی از خارج را بدون داشتن رتبه به صلاح نمیدانم.
* آقای پورحسن ایران با دو فاز تحریم مواجه شد؛ لطفاً بر اساس این تقسیمبندیها صحبتهای آقای نکویی را تکمیل کنید.
پورحسن: نکات ارائهشده توسط آقای نکویی در مورد بیمههای اتکایی بعد از انقلاب، نکات ارزندهای بود. در فضای قبل از تحریم، شرکتهایی که در داخل کشور نیاز به ظرفیت بازار جهانی داشتند محدود و تنها چهار شرکت بیمه دولتی فعالیت داشتند. بیمه مرکزی به عنوان بیمهگر اتکایی و ناظر در بازار فعالیت میکرد از طرفی قبولی از خارج هم داشت. قاعدتاً این شرکتها با بازارهای بینالمللی مثل سوئیسری و مونیخری و لویدز لندن عمدتاً بیمهگرهای اول دنیا بودند که از طریق بروکرهای بزرگ دنیا مثل ویلیس و مارش و … وارد این بازار شده بودند. عمدة ریسکهایی که از این بازار به بازارهای بینالملل واگذار میشد ریسکهای هواپیما و بلایای طبیعی بود. در ریسکهای مهندسی و نفت و انرژی به ندرت پیش میآمد که در آن سالها واگذاری داشته باشیم؛ به این علت که بحث بیمههای انرژی از سال 1378 آغاز شد و صنعت نفت از آن زمان ضرورت دید تا بیمهنامههایش را از طریق صنعت بیمه ایران صادر کند. آن زمان چهار شرکت بیمة دولتی به لیدری بیمه ایران بیمهنامهها را صادر میکردند و بیمه ایران نیز لیدر واگذارکنندة این ریسکها به خارج از کشور بود؛ ضمن اینکه سه شرکت دیگر هم به نوعی وارد این فضا شده بودند و بیمهنامههای انرژی و مهندسی هم صادر میکردند و همینطور بیمهنامههای مهندسی که در آن زمان به گونهای سرمایهگذاریها در این بخش صورت گرفت؛ چون بعد از جنگ سرمایهگذاریها شدت گرفت و بالا رفتن نرخ سرمایهگذاریها باعث شده بود تا ساخت و ساز و عمران در کشور افزایش یابد و نیاز به بیمهنامههای مهندسی احساس میشد به ویژه در زمینة نیروگاهها، پالایشگاهها، پتروشیمیها و سدها.
تعاملات اتکایی صنعت بیمه ایران با بازار بینالملل به خوبی صورت میگرفت و دانش فنی هم کماکان وارد کشور میشد. در آن زمان شاهد بودم که بیمهگران کشورمان از استانداردهای مونیخری و سوئیسری استفاده و بیمهنامهها را صادر میکردند؛ حتی در زمینة بیمههای هواپیما هم از سندیکاهایی مانند آملین و کاتلین استفاده و بیمهنامه صادر میشد؛ اما تحریمها باعث شد تا این ارتباطات قطع شود. در فاز اول تحریمها شرکتهای بیمه دیگر ارتباطی با بیمهگران تراز اول اتکایی دنیا نداشتند؛ بلکه بیشتر با بیمهگران درجه دو و سه و بازارهای هند یا بازارهای موجود در خاورمیانه ارتباط داشتند. با وجود همة اینها در سمینارها و کنفرانسها شرکت فعالانه داشتیم و آنها نیز به ایران میآمدند و دانش فنی خود را ارائه میکردند سمینارهای بزرگی در کشورمان برگزار میشد؛ اما با روی کار آمدن ترامپ در سال 1396 یا 2016 به ریاستجمهوری آمریکا همة ارتباطاتمان قطع شد؛ به نظرم فضا به گونهای برنامهریزی شده بود تا دست تمام صنایع به بازارهای بینالمللی کوتاه شود.
* قبل از این دوره به ویژه در دورهای که برجام مطرح شد و بسیاری از کشورهای خارجی در رفت و آمد بودند و بازار ایران برایشان جذاب بود چه تغییر و تحولی در واگذاری ریسک و انتقال آن شکل گرفت آیا این تغییر و تحولات چشمگیر بود یا نمایشی؟
پورحسن: اتفاقاً چشمگیر بود. در آن زمان در بیمه البرز توانستیم به پولهایی که در آن زمان تحریم بلوکه شده بود دست یابیم؛ یعنی بیمهگرانی که نمیتوانستند به دلیل موانع بانکی پول خود را دریافت کنند در دوران برجام به پولهای خود دست پیدا کردند. ضمن اینکه همة همکاران ما در بخش اتکایی اذعان دارند که در آن فاصله بسیاری از سرمایهگذاران از کشورهای اروپایی برای سرمایهگذاری در صنایع مختلف به اینجا میآمدند و سراغ شرکتهایی میرفتند که به پوشش بیمهای آنها نیاز دارند و در زمینة بیمههای اعتباری و بیمههای مهندسی یا نیروگاههای خورشیدی با شرکتهای بیمه وارد مذاکره شدند ونیاز پوشش بیمهای خود را اعلام میکردند و درصدد سنجش صنعت بیمه بودند که کدام شرکت بیمه توانمندی همکاری با آنها را دارند.
در آن دوره این شرکتها به ایران میآمدند و تعاملات و همکاریهای اتکایی انجام میشد؛ حتی در زمینة کت مدلینگ که حوزة نویی است و تا به امروز در کشور ما اتفاق نیفتاده است قرار بود اتفاقاتی رخ دهد؛ مثلاً شرکت اسکور قصد معرفی و پیادهسازی آن را در ایران داشت. این اتفاقات در حال رخ دادن بودند که متأسفانه تحریم شدیدی که در زمان آقای ترامپ رخ داد باعث شد این ارتباطات به طور کامل قطع شوند و بازار بیمه ایران برای جبران کمبود ظرفیت خود به بازار داخل روی آورد و از حساب ویژه تحریم یا از ابزار کنسرسیوم استفاده کند و در کنار اینها بیمه مرکزی هم به یک سری شرکتهای مستقیم هم مجوز قبولی اتکایی بدهد تا در این فضا ظرفیتسازی شود.
* خانم نوری، وضع موجود را از گذشته تا به امروز از زاویه دید ساختارها و انعطافپذیریهایی که رخ داده است بررسی و در کنار آن به تجربیات بیمه ایران هم اشاره کنید.
نوری: دو نکته در صحبت دوستان بود که در ابتدا آنها را تکمیل میکنم؛ آقای نکویی به میزان اتکایی واگذاریمان که قبلاً کمتر بود و امروز بیشتر شده است اشاره کردند به نظرم این مسئله سه علت عمده دارد؛ مسئلة اول اینکه بسیاری از تأسیسات ایران بیمه نبودند؛ مثل مجموعههای پتروشیمیها که قبلاً بیمه نداشتند یا اگر هم داشتند نزد شرکتهای ایرانی نبود. مسئلة دوم کاهش ارزش پول ایران است که باعث شده تا نیاز اتکاییمان چند برابر شود. بسیاری از تأسیسات و کارخانهها مبنای ارزی داشتند و معادل ارزش ریالی آنها بیشتر شده است؛ حتی با توجه به افزایش ظرفیت بازارمان، میزان اتکاییمان افزایش یافته است بهرغم اینکه در اتکایی اجباری کاهش داشتیم؛ اما اتکایی غیر اجباریمان را نه متناسب با آنچه در اجباری کاهش پیدا کرده است که خیلی بیشتر از آن افزایش دادیم.
مسئلة سوم اینکه وقوع خسارتهای جدید و چند سال اخیر که در گذشته وجود نداشت؛ مثل حوادث طبیعی، سیل و زلزله نشان داده صنعت بیمه میتواند شکننده باشد و همة اینها باعث شده است به بخش اتکایی روی بیاوریم و به ظرفیت مجاز نگهداریمان بسنده نکنیم. نکتة تکمیلی این است که در بخش اتکایی، تجمع ریسک انجام شده است؛ بنابراین وقتی حادثهای رخ میدهد در ظاهر به شرکتهای دیگر منتقل کردیم؛ ولی میبینیم که همان خسارت به خودمان به نوعی بازمیگردد؛ بنابراین مجبوریم این واگذاری را کمی افزایش دهیم تا از تجمع ریسکها جلوگیری کنیم.
در ارتباط با بحث تحریم باید بگویم که تحریم را نقطة خاص نبینیم که تا دیروز تحریم وجود داشت و امروز دیگر تحریم برداشته میشود یا قبلاً تحریم نبوده و از یک روزی آغاز شد. ما از ابتدای انقلاب تحریم بودیم و بسیاری اوقات بیمهنامههایی که قصد واگذاری آنها را داشتیم به ویژه در ریسکهای هوایی همیشه با کمبود ظرفیت مواجه بودیم؛ یعنی در بهترین حالت میگفتند که اگر نرخ و شرایط شما خیلی مطلوب باشد و همه آندررایترهایی که میتوانند ریسک هوایی از ایران قبول کنند این کار را عملیاتی کنند، باز هم ریسک ایرانایر امکان واگذاری 100 درصد نداشت و حق انتخاب نداشتیم و نمیتوانستیم رقابت ایجاد کنیم؛ بنابراین همیشه این محدودیت وجود داشت و ما همیشه و در همه دورانها با تحریم مواجه بودیم.
قبل از تحریمهای بینالمللی، بروکرهای مطرح درجه یک مثل شرکتهای مارش، ائون و ویلیس قبل از اینکه تحریمها علنی شوند و بدون اعلام رسمی از بازار ایران کمکم بیرون رفتند؛ چون ظاهراً در هیئت مدیرة این شرکتهای کارگزاری تعدادی سهامدار آمریکایی حضور داشت یا بخشی از سهامشان آمریکایی بود. سوئیس اولین بیمهگر اتکایی بود که قبل از آغاز تحریمهای بینالمللی از بازار ایران کنار رفت. به یاد دارم نمایندة سوئیسری به دفتر بیمه ایران آمد و عذرخواهی کرد و گفت که آمریکا خیلی به آنها فشار آورده است و ما را تهدید کردهاند که اگر بخواهید با ایران ادامه دهید شما را کنار میگذاریم در حالی که همیشه فکر میکنیم سوئیس یک کشور بیطرف است و خیلی دیرتر از سایر شرکتها و کشورها تحت تأثیر قرار میگیرد.
* این رفتار چه واکنشی در بیمه ایران داشت؟
نوری: در مورد خطوط هوایی، آندررایتر اصلی ما سندیکای لویدز (املین) بود که همیشه لیدری میکرد و بقیه آن را دنبال میکردند. املین بزرگترین آندررایتر هوایی در لویدز بود؛ ولی فقط شرکتهای اروپایی آنها را دنبال نمیکردند؛ بلکه به مرور بازار روسیه هم وارد کار شد. به یاد دارم در گذشته که ویلیس با بیمه ایران در ریسکهای هوایی همکاری داشت بیمهگذاران میگفتند که نرخها بالا هستند؛ چون شرایط اقتصادی کمکم تأثیر خود را در ایران میگذاشت و آنها اعتراض میکردند که این بیمهنامهها بسیار گران هستند و ما به آنها میگفتیم که شرکتهای بزرگ اروپایی لیدر این بیمهنامهها هستند و فقط بخشی از کار تحت پوشش و نگهداری ما قرار دارد. آنها میگفتند که آیا کشورهای دیگر لیدری نمیکنند؟ به یاد دارم شرکت ویلیس برای ایرلاینهای بزرگی مثل کیش ایر یا ساها که حد و حدود کمتری داشتند، اینگستراخ را که در روسیه بود معرفی کرد و گفت؛ این شرکت نیز نرخ میدهد. به طور مثال آن زمان نرخ بدنة برخی هواپیماها در بازار اروپا حدود چهار درصد بود؛ اما نرخ روسیه کمتر از 2 بود. درست است که نرخ آن پایینتر بود؛ ولی همیشه شرکت ویلیس یک تعهدنامه از ما دریافت میکرد و میگفت: به عنوان بروکر تراز اول این شرکت را تضمین نمیکنم؛ اگر خودتان قبول دارید واگذاری را با این شرکتها انجام دهید؛ یعنی او اعتبار خود را زیر سؤال نمیبرد.
* کمی به ساختار و ترکیب زنجیرهای واگذاری بپردازید؛ اینکه قبل از انقلاب یک مدل بود و بعد از آن یک مدل و در زمان تحریمها مدل دیگری.
نوری: قبل از تحریمها واگذاری از طریق بروکرهای تراز اول کامل انجام میشد بعد از تحریمها شرکتهای بیمه به مرور دانش و تجربة بیشتری به دست آوردند و سرمایههایشان افزایش یافت، تجربة کاریشان بیشتر شد و دوراندیشیای که همة کارها را به بازار اروپا نسپاریم، افزایش پیدا کرد؛ در حالی که قبل از آغاز تحریمها مثلاً در سال 78، 100 درصد کار پتروشیمیها به خارج از کشور واگذار میشد و در سال 79، این میزان به 98 درصد کاهش یافت. به مرور با افزایش تجربه و دانش نگهداری بازار داخل افزایش یافت و به جایی رسیدیم که قبل از تحریم حدود 30 الی 40 درصد کار به داخل واگذار یا تحت نگهداری بازار داخل قرار میگرفت؛ یعنی با اینکه تحریم هنوز شروع نشده بود و امکان واگذاری بیشتر را داشتیم؛ ولی ریسک را کامل به بازار بینالمللی واگذار نکردیم.
* چرا واگذار نمیشد؟
نوری: چون شرکتهای بیمه با ریسکها آشنا شده و اشراف کامل پیدا کرده بودند و میدانستند که ضریب خسارت آنها زیاد نیست و میتوانند بخشی از ریسک را در بازار داخل نگه دارند. در مورد خطوط هوایی هم به همین شکل بود بخش زیادی از آن به شرکتهای خارجی منتقل میشد؛ ولی به مرور بخشی از آن در داخل نگه داشته شد.
پس از وقوع تحریمها به ناچار سعی شد تا از ظرفیت نگهداری بازار داخل بیشتر استفاده شود. در بیمه مرکزی، برای روز مبادا با تصویب هیئت دولت، حساب اتکایی ویژهای ایجاد شد و اصلاً اینطور نبود که هر کس هر طور بخواهد از آن حساب استفاده کند؛ البته امروز هم همینطور است و اگر ظرفیت در بازار وجود نداشته باشد و نرخ و شرایط هم مورد تأیید بیمه مرکزی قرار گیرد، میتوانیم از این حساب استفاده کنیم. در حال حاضر ریسک زیادی به این حساب منتقل شده است.
* اگر اتفاقی مانند حادثة پتروشیمی بوعلی اتفاق بیفتد.
نوری: این حساب همچون یک بیمهگر اتکایی عمل کرده است؛ به میزان سهم واگذار شده حق بیمهای اختصاص میدهیم و این حق بیمه به مرور جمع میشود و به مرور خسارتهای زیادی هم پرداخت شده است و از طرفی 500 میلیون دلار هم ذخیرة اولیه دارد؛ همة اینها کنار هم جمع میشود و به این ترتیب تا به حال مجموعه عملیات سودآور بوده است؛ ولی اگر با یک یا چند خسارت بزرگ مواجه شود یا شرکتهای هواپیمایی که بعضاً بیش از 800 میلیون یورو تعهد دارند اگر اتفاقی رخ دهد ما نمیدانیم که آیا دولت این امکان را دارد که این حساب را شارژ کند یا نکند؛ بنابراین اگر همزمان چند خسارت بزرگ اتفاق بیفتد ریسک بسیاری دارد.
* آقای بنویدی، لطفاً از زاویه دید ترکیب پرتفوی اتکایی از گذشته تا به حال نگاه کنید و فراز و فرودهای این مسئله را بررسی کنید.
بنویدی: اجازه دهید در ابتدا به زیستبوم اتکایی و آنچه در بازار بیمه کشور وجود دارد اشاره کنم. قبل از سال 1380 بیمه مرکزی و بیمه ایران به عنوان بیمهگران اصلی اتکایی و سایر شرکت بیمهگر دیگر مثل آسیا، البرز و … مجوز قبولی اتکایی داشتند.
اتکایی برای اکوسیستم بیمهگری یک لنگر یا به عبارتی تکیهگاه از جنس بیمه است و باید شرکتهای بیمه با همکاری با یکدیگر در مقابل حوادث بزرگ توانمند شوند و اصطلاحاً میگویند؛ تمام مجموعه بیمه مثل یک زنجیر باید به یکدیگر متصل باشند تا اگر حادثهای رخ داد، بتوانند به یکدیگر کمک کنند تا موج خسارت حادث شده و ریسک آن در نهایت خنثی شود و در نتیجه هیچ کدام از حلقههای این زنجیر مدیریت ریسک، آسیبی نبینند. این مسئله را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛ از یک سو تعداد و توانایی شرکتهای بیمه که ریسک را قبول میکنند و از سوی دیگر نوع بیمهنامهها و تعداد و سرمایة بیمهنامهها، دو عامل اصلی در بازار اتکایی کشور هستند؛ به تعبیر دیگر اینکه چه شرکتهایی با چه میزان سرمایه از بازار اتکایی ریسک قبول میکنند و دیگر اینکه چه تعداد بیمهنامه با چه میزان سرمایه در بازار بیمه مستقیم مبادله میشود، میتواند بر یک بازار بیمه اتکایی تأثیر مهمی داشته باشد.
از سال 80 تا سال 1400 تغییرات بسیاری مهمی در بازار بیمه کشور رخ داده است. شمار شرکتهای بیمه افزایش یافته و تعداد شرکتهایی که مجوز قبول اتکایی دارند به مجموعه بیمهگران اتکایی اضافه شده است. شرایط بازار بیمه هم بسیار تغییر کرد و بسیار گسترش یافته، یعنی بازار بیمهای 25 سال پیش اصلاً با بازار بیمهای امروز، هم از نظر تعداد بیمهنامه و هم از نظر نوع سرمایه قابل مقایسه نیست. دوستان در فرمایشات خود بیان کردند که ریسکهای جدیدی یا به عبارت بهتر بیمهگذارانی بودند که در گذشته اصلاً به بیمهگران داخلی مراجعه نمیکردند یا تمایلی به خرید پوشش از داخل کشور نداشتند و ریسکشان را با خرید بیمهنامه از بیمهگران بزرگ خارجی پوشش میدادند؛ مثل پتروشیمیها، کشتیرانی و شرکتهای هواپیمایی اما بعد از گذشت سالها و به دلیل شرایط سیاسی کشور و همینطور ایجاد شرایط در بازار داخلی توسط بیمهگران ایرانی، این بیمهگذاران بزرگ به شرکتهای بیمه داخلی مراجعه کردند.
* درک بیمهگذارانی مانند هواپیما، کشتیرانی و … از مفهوم اتکایی چیست؟
بنویدی: شرکتهایی مانند پتروشیمیها یا مجریان پروژههای عمرانی، معمولاً برای داراییها، طرحهای توسعهای و واردات تجهیزات نیازمند تهیه پوشش بیمهای هستند در حالی که فعالیت جاری مؤسسات کشتیرانی و هواپیمایی مستلزم تهیه پوشش بیمه ای است به عبارتی اگر صاحبان کشتی و هواپیما دارای بیمهنامة معتبر نباشند، نمیتوانند فعالیت کنند و پوشش بیمهای تمام این موارد به دلیل شدت بالای ریسک و بزرگ بود سرمایه نیازمند تهیه پوشش اتکایی توسط بیمهگر صادر کنند بیمهنامه است. با این حال خرید محصولات بیمهای بستگی به مدیریت ریسک هر سازمان و استراتزی انتقال ریسک آن دارد. تا پیش از دهه 70 شمسی تمایل و اجبار شرکتها به تهیه پوشش بیمهای کم بود و برخی سازمانها نیز مانند هواپیمایی و کشتیرانی نیز که اجبار داشتند بیمه دریافت کنند؛ چون اگر بیمهنامه معتبر نداشتد کشورهای دیگر اجازة ورود همواپیما یا کشتی آنها را نمیدادند. از یک مقطع زمانی به بعد به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی پیشآمده مؤسسات بزرگ نتوانستند از خارج از کشور بیمهنامه خریداری کنند؛ بنابراین به داخل کشور و بیمهگران داخلی مراجعه کردند؛ اما ظرفیت نگهداری بیمهگران داخلی برای پوشش ریسکها کافی نبود؛ بنابراین دولت از طریق بیمه مرکزی و بیمه ایران و تأسیس صندوق ویژه تحریم امکان پذیرش این ریسک را فراهم کرد.
همانطور که اشاره شد چهار شرکت بیمه ایران، آسیا، البرز، دانا و بیمه مرکزی قبل از سال 1380 پوششهای اتکایی ارائه میکردند و بعد از سال 81 که آییننامة تأسیس شرکتهای خصوصی تصویب شد، شرکتهای خصوصی وارد بازار صنعت بیمه شدند در اساسنامة این شرکتها آمده بود که میتوانند فعالیت اتکایی داشته باشند و بعد از چند سال مجوز قبولی اتکایی گرفتند. شرکت امین در سال 82 الی 83 و شرکت اتکایی ایرانیان نیز در سال 88 آغاز به کار کردند و کمکم گروه شرکتهای اتکایی در کشور متنوعتر شد این روند ادامه داشت تا سالهای 94 الی 95 که از سوی بیمه مرکزی سختگیرهای صورت گرفت و بر اساس میزان توانگری شرکتهای بیمه، مجوز اتکایی چند شرکت تمدید نشده و به این ترتیب بازار اتکایی محدود شد و شرکتهای بیمه تلاش کردند خود را به شرایطی برسانند که مجوز اتکایی را دریافت کنند. در این مقطع یعنی سال 1397 به بعد که فشار تحریمها افزایش یافت، بیمه مرکزی اجازه داد تا بعضی از شرکتها به عرصة اتکایی بازگردند و به زودی هم چند شرکت بیمه اتکایی اختصاصی فعالیت خود را در بازار آغاز خواهند کرد که منجر به تقویت و قوام بازار اتکایی کشور از یک سو و از سوی دیگر منجر به افزایش سهم نگهداری ریسک و جلوگیری از خروج ارز بابت خرید پوشش اتکایی از خارج از کشور خواهد شد.
* قبل از اشاره به مسئلة تحریم در این اکوسیستم شرکتهای بیمة مستقیمی که مجوز اتکایی دریافت کردهاند چقدر در انتقال ریسک تأثیر داشتند؟ از طرفی بسیاری از شرکتهایی که بنیة مالی آنچنانی نداشتند نیز مجوز قبولی اتکایی گرفتند آیا سبب نشد که این اکوسیستم بر هم بریزد؟
بنویدی: واقعاً نمیتوان اینطور برداشت کرد، بعضی از شرکتهای قدیمی بیمه مانند آسیا، البرز، دانا و معلم که مجوز قبولی اتکایی از سالیان قبل داشته اند، از نظر کادر فنی بسیار قوی بودند و از طرفی بیمهگر اتکایی قدیمی محسوب میشوند. بعضی از شرکتها هم که مجوز بیمه اتکایی را دریافت کردند جزو شرکتهای قوی و با توانگری بالای صنعت بیمه هستند؛ به نظرم اگر بخواهیم به صورت کلی به قضیه بنگریم، شرکتها هم سرمایة خوبی داشتند و هم بر بازار اتکایی تأثیر قابل ملاحظهای داشتهاند و ظرفیتی مناسب برای پذیرش ریسک ایجاد کردهاند، ظرفیتی که در مقاطعی ایجاد شد که مملکت به آن احتیاج مبرم داشت. همانطور که میدانید در مقطعی همة ارتباطات با بیمهگران بزرگ دنیا برای خرید پوشش اتکایی قطع شد یا اگر کسی هم از خارج مراجعه میکرد نرخهای بسیار بالایی برای قبول ریسک کشور داشت؛ بنابراین بیمهگران اصلی متوجه شدند؛ اگر این ریسک را در ایران پوشش دهند و بخشی از آن را به خارج ارسال کنند خیلی برای آنها بهصرفهتر است؛ بر این اساس حضور شرکتهای بیمه مستقیم در بازار اتکایی آن زمان خوب بود هر چند که خیلی هم برای آنها از لحاظ درآمدرایی تأثیر نداشت؛ مثلاً شرکتی که آن زمان 400 میلیارد تومان بیمهنامه صادر میکرد، کل درآمد قبولی اتکایی دو میلیارد تومان بود که در مقایسه با بیمهنامههای مستقیم رقم قابل توجهای نبود.
امروز این اکوسیستم تغییر کرده و بازار اتکایی در کشور تخصصیتر شده است؛ امروز تمایل شرکتهای بیمه این نیست که صرفاً یک قرارداد نسبی داشته باشند و ریسکشان را به صورت کلی واگذار کنند. امروز بسیاری از شرکتها، حتی شرکتهای جوان نیز قصد دارند از قراردادهای مازاد خسارت پوششهای مناسب برای خود فراهم کنند یا به صورت موردی بیمهنامههایشان را به بیمهگران اتکایی واگذار کنند؛ بنابراین لازم است که بازار تخصصیتر از طریق بیمهگران تخصصی این رشته تأمین شود. اگر هدف این باشد که بیمه اتکایی اجباری کاهش یابد، حضور بیمهگران اتکایی تخصصی اجتنابناپذیر است. تکمیل و استحکام زنجیره بیمهگران اتکایی برای مدیریت بهتر ریسک از کشور نیازمند حضور پرقدرت بیمهگران اتکایی تخصصی است.
* بیمهگران اتکایی، علاوه بر ایجاد ظرفیت، نقش تنظیمکنندة فعالیت بیمهگران مستقیم را دارند و بیمهگران مستقیم به دلیل نیاز به پوشش اتکایی، به سمت استفاده حداکثر از مبانی فنی هدایت میشنود.
با چنین ترکیبی در بازار بیمه اتکایی ایران این نگرانی ایجاد میشود که رقابت بین بیمهگران اتکایی، موضوع نظارت را محو کند و حتی باعث شود که بیمهگران مستقیم با اطمینان از گرفتن پوشش اتکایی، بیش از پیش رعایت مبانی فنی را کنار بگذارند.
بنویدی: نه قطعاً اینطور نخواهد شد؛ زیرا منافع بیمهای قرادادهای بیمهای برای بیمه گران اتکایی از اهمیت بالای برخوردار است و مطمئناً از پذیرش ریسکهای که مبنای مناسب و منطقی برای صدور بیمهنامه ندارند پرهیز خواهند کرد و بازار به صورت خودکار به سمت اصلاح و منطقی شدن نرخها سوق پیدا خواهد کرد.
در ادامه اجازه دهید سؤالی مطرح کنم تا دوستان به این سؤال پاسخ دهند، آیا بازار بیمه کشور برای بیمهگران اتکایی خارجی دارای جذابیت است یا خیر؟ اگر تحریمها نبودند آیا بازار ایران، بازار خوبی بود که بیمهگران اتکایی تراز اول دنیا تمایل داشته باشند در بازار ما به غیر از قراردادهای فاجعهآمیز ریسک قبول کنند؟ یا به طور مثال از ریسک قراردادهای موردی بیمهنامههای آتشسوزی بخشی را قبول کنند؟
* آقای قرهخانی در عین بررسی وضع موجود به پینگپنگ بین بیمه اتکایی و اقتصاد بپردازید. اقتصاد کلان ما در این اکوسیستم چه وضعیتی دارد و این اکوسیستم چه پینگپنگی با اکوسیستم کلان اقتصاد برقرار میکند؟
قرهخانی: صنعت بیمه، صنعت بزرگی نیست. صنعت بیمه 2.8 درصد ضریب نفوذ دارد در واقع صنعت بیمه 2.8درصد از اقتصاد کشور را تشکیل میدهد؛ در واقع سایز صنعت بیمه اتکایی 2 الی 3 درصد از سایز کل صنعت بیمه در جهان و ایران را تشکیل میدهد؛ به غیر از اتکایی اجباری که 10 درصد از کل بازار و 20 درصد از بخش زندگی را به خود اختصاص میدهد و به این ترتیب 12 الی 13 درصد صنعت بیمه اتکایی اجباری است که اگر آن را کنار بگذاریم اتکایی غیر اجباری مشابه دنیاست؛ یعنی همان 2.5 درصد در صنعت بیمه. یعنی کل اتکایی غیر اجباری در صنعت بیمه 2 الی 2500 هزار میلیارد تومان است.
* یعنی بازار اتکایی ما دو هزار میلیارد تومان است.
قرهخانی: بله بسیار کوچک است؛ اما پتانسیل آن نسبت به آنچه باید باشد بسیار بزرگ است؛ چون صنایع مختلف ایران از متوسط جهان خیلی عقبتر نیست معمولاً بین 5 یا 10 صنعت اول جهان قرار داریم؛ مثلاً ایران در تولید فولاد جزو 10 تولیدکنندة برتر دنیا قرار دارد یا در کشتیرانی جزو 20 کشور برتر دنیا قرار دارد.
ایران از نظر پتروشیمی و برق و به طور کلی صنایع استراتژیک از متوسط دنیا پایینتر نیستیم؛ ولی در مورد صنعت بیمه اختلاف بسیاری داریم. ضریب نفوذ صنعت بیمه در جهان بیش از 6 درصد است ولی ایران 2.5 درصد است.
* اگر به نسبت خیلی اضافه نکنید تکاپوی صنعت بیمه چطور است؟ آیا باز هم عقبتر هستیم یا متوسط هستیم؟
قرهخانی: صنعت بیمه، صنعت کمحاشیه و کمخبر است و مانند صنایع دیگر نیست که صف شده باشد، دعوا شده باشد، خسارت بزرگی ایجاد شده باشد یا دغدغهای برای دولت ایجاد کرده باشد. صنعت بیمه صنعت بیسر و صداست و دردسری برای دولت ندارد.
* جنس کار بیمه همین است که مقابل دردسر را بگیرد نه اینکه دردسر ایجاد کند.
قرهخانی: شکایتهای مردم از سایر صنایع خیلی بیشتر از صنعت بیمه است؛ مثلاً بانکهای بسیاری ورشکست شدهاند و مردم را به زحمت انداختهاند؛ ولی در صنعت بیمه تا به امروز یک شرکت بیمه با مشکل مواجه شد و بیمه مرکزی و بیمه ایران آن را مدیریت کردند و بیمه ایران عالی وضعیت را رفع و رجوع کرد.
* علت آن چیست؟ منظورتان از اینکه در مورد صنایع دیگر صحبت میکنید این است که صنعت بیمه پتانسیل رشد بسیار زیادی دارد؟
قرهخانی: صنعت بیمه پتانسیل رشد بسیاری دارد؛ چون از متوسط جهان بسیار پایینتر هستیم و امروز با وضع اقتصادی نابهسامان و در این شرایط نیز همچنان فعال است. منظورم این است که اگر روزی درها باز شود و سرمایهگذاریها در کشور انجام شوند پیشرفت میکنیم؛ چون تقاضای پسافت بسیار زیادی در کشور وجود دارد؛ مثلاً برای اتومبیل یا وسایل خانگی تقاضای شدیدی وجود دارد و اگر روزی درها باز شوند اقتصاد ایران رشد بهسزایی میکند و اگر صنعت بیمه با اختلافی که نسبت به دنیا دارد و بخواهد به آن برسد به نظرم جای بزرگ شدن دارد؛ اما همة اینها در صورتی امکانپذیر است که تحریمها برطرف شوند.
در وضعیت موجود نیز معتقدم؛ صنعت بیمه جای بسیاری برای بزرگ شدن دارد به نظرم سه برابر جا دارد که بزرگ شود و اتکایی نیز در بعضی فیلدها اصلاً وارد نشده است؛ مثلاً در دنیا اتکایی اجباری نداریم و اتکایی اجباری در ایران که درصد بالایی را به خود اختصاص میدهد؛ اگر برای ما هم حذف شود باز صنعت بیمه اتکایی رشد بسیاری میکند.
* چرا در کشورهای دیگر اتکایی اجباری حذف شده است؟
قرهخانی: اتکایی اجباری یک مکانیزم کنترلی است؛ یعنی بخشی از نظارت بیمه مرکزی از طریق اتکایی اجباری صورت میگیرد یعنی هم نظارت فنی و هم نظارت مالی را با اتکایی اجباری انجام میدهند؛ اما امروز روشهای جدیدتری روی کار آمده است در گذشته سرجمع عملیات را به بیمه مرکزی نشان میدادند و یک تراکنش مالی انجام میشد؛ اما امروز ظرفیت اطلاعات بسیاری وجود دارد که میتواند تکتک بیمهنامههای ما را منتقل کند و اصلاً نیازی نیست که صورتحساب منتقل شود تا بیمه مرکزی بتواند نظارت فنی و مالی داشته باشد؛ چون از نظر ظرفیت در بسیاری از رشتههایی، اتکایی اجباری داریم که اصلاً نیازی به آن نیست؛ از طرفی در بعضی از رشتهها کمککننده است.
* آیا بیمه اتکایی اجباری را میتوان یک فرصت تلقی کرد یا تهدید؟
از نظر صنعت بیمه اتکایی این فرصت وجود دارد که اتکایی اجباری کم شود و به بخش غیر اجباری ـ اتکایی اضافه شود؛ یعنی بازار آن بزرگتر شود؛ منتهی امروز بیمه مرکزی کار منطقیای انجام میدهد؛ به تعبیر دیگر اتکایی ـ اجباری را با کندی کاهش میدهد؛ چون ظرفیتها وجود ندارند. وضعیتی که امروز با آن مواجهیم؛ اگر 10 سال پیش وجود داشت مجوزهای قبولی و اتکایی اجباری در سال 2022 صلاح نبود؛ اما امروز که در اوج تحریمها هستیم و هنوز شرکتهای اتکایی هیچ کدام تأسیس نشدهاند و ظرفیت آنچنانی هم ندارند؛ به نظرم سیاستی که بیمه مرکزی در پیش گرفته است به کمک بازار آمده و بار را از روی حساب ویژه کمی کم کرده و این کار بسیار درست است.
* آیا دو شرکت بیمه اتکایی که امروز فعالیت میکنند از فرصتها و ظرفیتهایشان به خوبی استفاده کردهاند؟
قرهخانی: شرکتهای اتکایی هم تجربة قبل از تحریمها و هم حین تحریمها را دارند؛ به نظرم بیمه اتکایی امین قبل از تحریمها از فرصتها به خوبی استفاده کرد و ریسکهای بسیاری از دنیا گرفت. همان زمان که آقای نکویی و آقای علوی در بیمه اتکایی امین حضور داشتند ریسکهای بسیار زیادی از دنیا گرفتند و به نظرم این اتفاق بسیار خوبی در حوزة اتکایی است و اصلاً شیوة درست اتکایی همین است ما باید ریسکهایمان را به شرکتهای اتکایی واگذار کنیم و آنها هم به خارج واگذار و ریسکها را دریافت کنند؛ در غیر این صورت همة آن به مرکز هزینه تبدیل میشود و توازن را بر هم میزند؛ ولی به نظرم فرصتهای بیشتری وجود دارد برای اینکه شرکتهای اتکایی استفاده کنند و امروز در شرایط تحریم از قبولی خارج محروم هستیم.