قواره آییننامه 90 بر قامت مدیران بیمه / آزاده محسنی
عدم ضمانت اجرایی این آییننامه بزرگترین ایرادی است که به آن وارد میآید و این سؤال مطرح میشود که چرا با وجود خطکشیهای موجود در این آییننامه، نام افرادی بدون سوابق لازم و صرفاً با پیشینۀ سیاسی و در نتیجه زد و بندهای رفاقتی فارغ از ضوابط مندرج در آییننامه 90 در سمتهایی چون هیئت مدیره و مدیر عاملی شرکتهای بیمه برگزیده میشوند؟
بیمه داری نوین؛ آزاده محسنی: سیصد و نود و دومین جلسه شورای عالی بیمه در 26 خرداد سال 94 آغازگر اجرای آییننامهای کلیدی، مهم و در عین حال پر حاشیه برای صنعت بیمه بود.
آییننامه 90 که به آییننامۀ نحوۀ احراز صلاحیت حرفهای کارکنان کلیدی و عملیاتی مؤسسات بیمه شناخته شده است در زمان محمدابراهیم امین، رئیس کل پیشین بیمه مرکزی از سوی شورای عالی بیمه تصویب شد.
حدود هفت سال از آن روزها میگذرد و حالا با آمدن رئیس کل جدید زمزمههایی مبنی بر ضرورت بازنگری در این آییننامه شنیده میشود.
بهزادپور، رئیس کل بیمه مرکزی در گفتوگویی که گفته میشود پیش از سمت ریاست بر بیمه مرکزی داشته بر چگونگی احراز صلاحیت مدیران بیمهای انتقاد کرده و از طرفی بازنگری در چرخش نیروی انسانی و انتصابات صنعت بیمه را ضروری دانسته است.
شاید این اظهارات، کدهایی بر بازنگری در آییننامه 90 میدهد که پیش از این نیز بارها از سوی خبرگان صنعت مطرح شده است؛ چرا که هر آییننامهایی پس از هفت سال نیاز به چکشکاری دوباره دارد.
از آنجا که بررسی و اصلاح آییننامهها از وظایف معاونت طرح و توسعه بیمه مرکزی است، پرداختن به این موضوع در این نوشتار میتواند راهگشای تصمیمگیری در این مهم باشد.
از طرفی معاونت طرح و توسعۀ بیمه مرکزی امروز در اختیار فردی است که از خارج از صنعت بیمه ورود پیدا کرده است در این راستا مروری بر روند تصویب تا اجرای این آییننامه و انتقادات مطروحه میتواند مسیر اصلاح احتمالی را روشن کند.
در تدوین آییننامۀ 90 مقررات و استانداردهای انجمن ناظران بیمهای در ویرایشهای مختلف آن از جمله ویرایش سال 2003 با تأکید بر شایستگی افراد و ویرایش دوم در سال 2015 با تأکید بر ضرورت احراز صلاحیت حرفهای افراد کلیدی مورد تمرکز قرار گرفته است.
گفته میشود، یکی از اهداف اصلی تدوین آییننامۀ صلاحیت حرفهای کمک به اجرای کارآمد حاکمیت شرکتی است؛ اما آیا این آییننامه توانسته پیادهسازی حاکمیت شرکتی را تسهیل بخشد یا همچنان زور سهامدار در انتخاب اعضای هیئت مدیره یا مدیرعامل بر ضوابط قانونی میچربد؟
بدون شک آییننامۀ 90 از جمله آییننامههای هوشمندانه و کلیدی صنعت بیمه محسوب میشود؛ اما به نظر میرسد زمان عارضهیابی و بازنگری این آییننامه فرارسیده است.
چرا این آییننامه تصویب شد؟
محمدابراهیم امین که به اجرای سبک مدیریتی مبتنی بر اصول کارشناسی و انتظامبخشیِ امور صنعت بیمه معروف است، فرایند احراز و ارزیابی صلاحیت حرفهای مدیران کلیدی در چارچوب آییننامۀ 90 را در صنعت بیمه نهادینه کرد.
امین پیش از این در گفتوگو با نشریۀ «بیمهداری نوین» در حمایت از تصویب آییننامۀ 90 و در پاسخ به برخی انتقادات گفت: رگولاتور اگر جایی کمبودی دارد، میتواند با تصویب آییننامههای مطلوب جبران کند؛ مثلاً اگر احساس میکند که بر انتخاب مدیران شرکتهای بیمه توانایی نظارت ندارد آییننامۀ احراز صلاحیت مدیران کلیدی صنعت بیمه را طراحی میکند و به تصویب میرساند؛ همان کاری که من در بیمۀ مرکزی انجام دادم تا به جای اینکه مدیران صنعت بیمه مثلاً از وزارت اقتصاد و تأمین اجتماعی صلاحیت دریافت کنند توسط رگولاتور بیمهای احراز صلاحیت شوند.
امین در پاسخ به این سؤال که ضمانت اجرای این آییننامه چگونه تأمین میشود، میگوید: ضمانت اجرای هر امری به کسی که در آنجا قرار گرفته است، بستگی دارد؛ اگر کسی اراده و توان لازم برای اصلاح صنعت بیمه و نظم بخشیدن به آن را داشته باشد، باید این مسئولیت را بر عهده گیرد.
وی ادامه میدهد: اما وقتی افراد مناسب در جای مناسب قرار نگیرند و افراد دیگری از ورای یک سری باندهای جناحی و سیاسی پست بگیرند طبیعتاً در قالب بدهبستانهایی قرار میگیرند که خودشان ضمانت اجرا را خدشهدار میکنند وگرنه هنوز هم معتقدم که بیمه به سهولت، اصلاحپذیر است و ابزار و راهکارهای آن پیچیده و عجیب و غریب نیست.
این گفتههای صریح به نوعی پاسخی به انتقادات مطروحه است که چرا با وجود این آییننامه، همچنان افرادی در پستهای کلیدی قرار میگیرند که سفارش شده و در نتیجه بدهبستانهای سیاسی، صنعت بیمه را هدف گرفتهاند.
اما انتقاد دیگری بر این آییننامه مطرح است که یکسری مفاد سختگیرانه در این آییننامه راه را برای ورود نیروهای جدید میبندد؛ زیرا ممکن است فردی سوابق بیمهای نداشته باشد؛ اما مدیر و رهبر خوبی باشد که با مدد مشاوران بیمهای تصمیمات مطلوبی میگیرند.
اما امین که بانی تصویب این آییننامه است در این مورد میگوید: در هر چیزی استثنا هست؛ اما این استثنائات قاعدة کلی را رد نمیکنند. شما نمیتوانید یک قصاب را به اتاق عمل بفرستید و بهترین متخصصان را وردست او قرار دهید و او از متخصصان استفاده کند و عمل جراحی را انجام دهد.
دستهبندی انتقادات وارده بر نحوۀ اجرای آییننامه 90
انتقادات موجود را در چند بخش میتوان دستهبندی کرد.
عدم ضمانت اجرایی این آییننامه بزرگترین ایرادی است که به آن وارد میآید و این سؤال مطرح میشود که چرا با وجود خطکشیهای موجود در این آییننامه، نام افرادی بدون سوابق لازم و صرفاً با پیشینۀ سیاسی و در نتیجه زد و بندهای رفاقتی فارغ از ضوابط مندرج در آییننامه 90 در سمتهایی چون هیئت مدیره و مدیر عاملی شرکتهای بیمه برگزیده میشوند؟
نگارنده یک خاطره از قول یکی از مدیران ارشد بیمه مرکزی نقل میکند که روزی نیست که نامهای سفارشی در راستای تقاضا برای تأیید صلاحیت یک شخص خاص از سوی مقامات به ما نرسد!
نمونۀ بارز انتصاب سفارشی و خارج از ضابطه، فرزند یکی از مسئولان بود که در نهایت منجر به وارد آمدن زیانهای بسیاری به شرکت مذکور شد. بدون شک سیاستزدگی در انتخاب افراد کلیدی به راحتی میتواند کسب و کار یک شرکت تجاری را تحت تأثیر قرار دهد.
از سوی مقابل، گروهی نیز خط کشیهای آییننامه 90 را بعضاً سختگیرانه میدانند؛ از جمله اینکه تمرکز آییننامه 90 بر رشتههای تحصیلی مشخص، یکی از موارد انحصاری و بسته بودن این آییننامه است با اینکه در دنیای امروز مدرک تحصیلی مهم نیست؛ بلکه داشتن مدارک حرفهای و گواهیهای معتبر مانند چارتر و … اهمیت بیشتری دارد.
یکی دیگر از اشکالات آییننامۀ 90 که بعضاً مطرح میشود، این است که علاوه بر احراز صلاحیت اعضای هیئت مدیره به مدیر عامل و مدیران کلیدی دیگر مانند مدیر فنی و … نیز ورود پیدا کرده این ورود میتواند مصداق دخالت در ادارۀ امور شرکتها باشد؛ چرا که وقتی هیئت مدیره توسط نهاد ناظر انتخاب شود اعضای هیئت مدیره به عنوان ارکان اساسی شرکت این درایت را دارند که مدیران دیگر از جمله مدیر عامل، مدیر فنی، قائم مقام و … را خود انتخاب کنند؛ چرا که به عنوان نمایندگان صاحبان سهام به فکر شایستهسالاری در شرکت هستند.
و نکتۀ جالبتر اینکه بیمه مرکزی در مواردی در تأیید هیئت مدیرهها سختگیری کمتری میکند؛ اما بر تأیید مدیران میانیتر سختگیری و تمرکز بیشتری دارد.
به زعم این افراد اگر بیمه مرکزی در انتصاب اعضای هیئت مدیره وسواس به خرج دهد و ضوابط را جایگزین روابط کند، اعضای هیئت مدیره اصلح، توانایی لازم برای انتخاب مدیران میانی را دارند.
در اینجا دقیقاً گره خوردن آییننامه 90 با آییننامۀ حاکمیت شرکتی نمایان میشود در دنیا سهامداران بالای 10 درصد سهم به عنوان افراد کلیدی مورد احراز صلاحیت قرار میگیرند تا بتوانند ابزار دقیقتری برای کمک به آییننامۀ حاکمیت شرکتی داشته باشند.
اما نکتۀ مهم دیگری که منتقدان بر آن تأکید میورزند این است که آیا صلاحیت حرفهای مدیران بیمه مرکزی که خود تأیید یا ردکنندۀ صلاحیت مدیران شرکتهای بیمه هستند توسط ارگانی احراز میشود؟ اگرچه صلاحیت چهار معاونت بیمه مرکزی توسط هیئت وزیران ابلاغ میشود؛ اما احراز این صلاحیتها تا چه میزان بر اساس شایستگی است؟ آیا از افرادی که خود بر اساس روابط و نه ضوابط در جایگاه مدیریتهای نهاد نظارتی قرار گرفتهاند، میتوان انتظار داشت آییننامه 90 را به درستی اجرا کنند؟
از طرف دیگر صلاحیت مدیر عامل بیمه ایران که بیش از 30 درصد سهم بازار را دارد چرا مشمول آییننامه 90 نمیشود؟ اگرچه در انتخاب مدیر عامل بیمه ایران نظر مشورتی بیمه مرکزی اتخاذ میشود.
اما با توجه به آنچه گذشت، مشخص میشود که بیمه مرکزی با دو رویکرد روبهروست به زعم برخی کارشناسان بیمه مرکزی نباید در بازنگری آییننامۀ 90 روش مداخلهگرانه در پیش بگیرد و برخی هم معتقدند نظارت بیمه مرکزی در انتصاب افراد باید سختگیرانهتر باشد.
موارد پیش گفته نشان میدهد، بیمه مرکزی باید از ظرفیتهای سندیکا و پژوهشکدۀ بیمه در بازنگری آییننامه 90 بهره گیرد و با خرد جمعی این تصمیم حاصل شود که به سرنوشت آییننامه کارمزد دچار نشود.
خط کش بدون شمارهگذاری
به نظر میرسد، آییننامۀ 90 برای اجرای بهینه نیازمند ساز و کارهایی است که در صورت پیادهسازی این ساز و کارها به نحو مطلوبتری اجرا خواهد شد.
آنچه مسلم است، هنوز در بیمه مرکزی ساز و کارهای لازم برای اجرای درست این آییننامه در یک فرآیند منطقی، قابل اتکا و استاندارد شکل نگرفته است.
حبیب میرزائی، معاون پیشین نظارت در بیمه مرکزی از جمله افرادی است که در فرایند تدوین این آییننامه نقش داشته، میگوید: استفاده از ساز و کار کانونهای ارزیابی که فرآیندهای مناسبی برای احراز صلاحیت حرفهای تعریف و تدوین کردهاند و در برخی از دستگاههای اجرایی پیاده شده میتواند به اجرای درست این آییننامه کمک شایانی کند. به علاوه لازم است بیمه مرکزی به تدریج با تعیین معیارهای روشن و قابل راستیآزمایی، انتخاب و انتصاب مدیران میانی فنی و مالی را به شرکتهای بیمه واگذار کند و خود بر احراز صلاحیت هیئت مدیره و مدیران ارشد شرکتهای بیمه تمرکز کند.
در جهان چه میگذرد؟
تدوین آییننامهها بدون نگاه بر تجارب دنیا تکهای گمشده از یک پازل است در این راستا یکی از راهکارها برای آسیبشناسی و بازنگری مطلوب این آییننامه بررسی روندهای جهان در احراز صلاحیت مدیران کلیدی است که قاعدتاً میتواند در زمرۀ وظایف پژوهشکده بیمه قرار گیرد.
نگاهی به تجارب دنیا اطلاعات جالبی به دست میدهد، مدیران عامل به طور متوسط 29 سال سابقه کار حرفهای دارند که 19 سال از آن را در صنعت بیمه سپری کردهاند. 75 درصد از مدیران عامل قبل از انتصاب خود تجربه کار در صنعت بیمه را داشتند. 25 درصد از مدیران عامل در زمان انتصاب خود وارد این صنعت شده بودند. مدیران عامل قبل از انتصاب خود به طور متوسط برای سه شرکت دیگر کار کردهاند، اگرچه 7 درصد از مدیران عامل از زمان شروع کار خود در یک سازمان بودهاند.
یکی از جالبترین یافتهها نشان میدهد که 59 درصد از مدیران عامل فعلی از داخل سازمان مربوطه خود ارتقاء یافتهاند.
همچنین در وب سایت توتال جاب به برخی مدارک مدیران بیمهای اشاره میشود که برخی از آنها عبارتاند از:
- گواهی CII در بیمه
- دیپلم CII در بیمه
- دیپلم پیشرفته CII در بیمه (ACII)
- گواهی مدرسه مالی IFS در بیمه عمومی تنظیم شده (CeRGI)
اما نکته مهم مهارتهایی است که یک مدیر ارشد بیمهای باید داشته باشد:
- مهارتهای تحلیلی
- مهارتهای فروش و مذاکره
- اعتماد به نفس
- سازماندهی
- توانایی تصمیمگیری شخصی
- صداقت و حسن شهرت