رسانه های نارسا/ وظیفه روابط عمومی ها در حذف میدان داری فیک نیوزها (بخش اول)

صاحبان نظر و فن ارتباطات درباره رسانه سخن می گویند؛

نوروزی:متأسفانه در ساختارهای رسمی حکومتی یا شبه حکومتی در ایران نگاه به رسانه یک نگاه تبلیغاتی است؛ یعنی انتظار مدیران این است که رسانه مبلغ آنها باشد به قول یکی از رفقا نگاه بوق به رسانه دارند این نگاه درست نیست. گاهی اوقات از رسانه می‌ترسند؛ چون ممکن است اخباری منتشر شوند که به نفع مدیران نباشد که نمونه‌های زیادی از آن وجود دارد این عوامل روابط یک سازمان با رسانه‌ها را پارازیته می‌کند./تقی پور:ما در مورد رسانه‌های تخصصی صحبت می‌کنیم و در مورد باج‌نیوزها و فیک‌نیوزها صحبت نمی‌کنیم؛ اتفاقاً همین‌جا لزوم تعامل حرفه‌ای روابط‌عمومی‌ها با رسانه‌ها برای حذف میدان‌داری فیک‌نیوزها و باج‌نیوزها معنای بیشتری پیدا می‌کند.

به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین، رسانه منصف در اطلاع رسانی دارای چه مختصاتی است و چگونه در فرایند توسعۀ صنعت بیمه نقش ایفا می کند؟ در این راستا در گام اول به ضرورت درک وضع موجود و چرایی بروز چنین وضعیتی میپردازیم. در گام بعدی به چارچوب گفتمانی بین بازیگران صنعت که باید به گونه ای باشد تا امکان رشد و کسب اعتبار رسانه های منصف را فراهم آورد، میپردازیم. رسانه هم زمینه ساز توسعه گفتمان است و هم حاصل گفتمان موجود در یک اکوسیستم، بنابراین ارتباط دوسویه بین رسانه و صنعت اهمیت کلیدی دارد. در گفت وگو با صاحبان نظر و فن ارتباطات در واقع غالبا به این سؤال پاسخ داده شده است که چه گفتمانی برای بهبود وضع موجود مؤثرتر خواهد بود و راهبر دها، تاکتیک ها و تکنیک ها و ابزارها برای استفاده از ظرفیت های رسانه ها چه خواهند بود؟ آقایان مصطفی زندی، مدیرکل سابق روابط عمومی و امور بین الملل بیمه مرکزی؛ کامبیز نوروزی، حقوقدان و مدرس دانشگاه و امیرعباس تقی پور، مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات اعضای میزگرد «مختصات رسانه منصف در صنعت بیمه » را تشکل میدهند.

 

* آقای دکتر زندی لطفاً سپهری از اطلاع‌رسانی در صنعت بیمه را ترسیم کنید.

زندی: برای توضیح در مورد وضع موجود رسانه‌ها باید به تاریخچهای از شرایط رسانهها در صنعت بیمه اشاره کنم؛ چند سال پیش فقط چند خبرنگار که تعدادشان به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسید در این حوزه فعالیت می‌کردند. این خبرنگاران اغلب در رسانه‌های عمومی و معدودی هم در رسانه‌های اقتصادی فعالیت داشتند که به مبحث بیمه هم می‌پرداختند؛ همچنین غالباً بیمه از بُعد تجاری در رسانه‌ها انعکاس داشت و کمتر می‌دیدم که بیمه در صفحة اصلی و رسمی روزنامه یا رسانه عمومی جایگاه خاصی داشته باشد. پس از بررسی علتِ آن متوجه شدیم که بیمه مقولة پیچیده‌ای است و عدم اطلاع کافی از این حوزه منجر به این شد تا دوستان در عرصة رسانه وارد این حوزه نشوند؛ از طرفی مسئولان صنعت بیمه تمایلی برای وسیع‌تر و گسترده‌تر کردن دانش و اخبار این عرصه نداشتند؛ چون به باور مدیران و اندیشمندان بیمه‌ای مباحث مطرح‌شده از سوی رسانه‌ها درست و دقیق منتشر و منعکس نمی‌شد. از جمله اقداماتی که باید در این راستا صورت می‌گرفت بحث آموزش خبرنگاران بود که خوشبختانه شکل گرفت و این آموزش باعث شد تا خبرنگاران و رسانه‌های علاقه‌مند به فعالیت در این عرصه افزایش یابند و دامنة اطلاعرسانی و بحث رسانهای صنعت بیمه به مرور گسترش یابد، در کنار آن تمایل مسئولان بیمه نیز افزایش یافت به این علت که بتوانند از این ابزار استفاده کنند و از رسانه بهرة لازم را ببرند.

* مدل آموزش چگونه بود و سرفصل‌های ارائه‌شده در دوره‌ها با چه هدفی پیش‌بینی شده بودند؟

زندی: به طور کلی آموزش‌ها را در دو سطح برگزار می‌کردیم؛ یکی مقدماتی بود که به صورت کلی مطالب عمومی در حوزة بیمه‌ها را بیان می‌کرد؛ چون قصد و نیت ما این نبود که کارشناس بیمه تربیت کنیم؛ بلکه هدف این بود که خبرنگاری که در این حوزه فعالیت می‌کند اشراف کافی داشته باشد. سطح دوم، سطح پیشرفته بود. در هر دوره یک دورة ثابت آموزش مقدماتی داشتیم؛ چرا که در عرصة رسانه با مسائل منحصر به فردی برخورد می‌کردیم؛ از جمله جابه‌جایی خبرنگاران در رسانه از حوزه‌ای به حوزة دیگر و این امر باعث می‌شد تا همیشه ضرورت آموزش مقدماتی را داشته باشیم؛ اما در سطح آموزش پیشرفته در هر دوره یک سری موضوعات را در سطح پیشرفته مطرح می‌کردیم که برگرفته از نظرسنجی‌ای بود که از دوستان خبرنگارمان داشتیم و نظرات‌شان را دریافت می‌کردیم و بر اساس آن سرفصل‌های دورة پیشرفته را انجام می‌دادیم.

 

* آیا آثار این آموزش‌ها را در خبرهای منتشرشده حس کردید؟

زندی: بله به شدت. بعد از دو یا سه دوره آموزش متوجه تغییرات شدیم. قبل از آموزش‌ها وقتی مسئولی مصاحبه‌ای انجام می‌داد با مشکلاتی مواجه می‌شدیم و این مشکلات مقاومت رسانه یا خبرنگار مبنی بر درست بودن مطالبی که منتشر کرده بودند، بود؛ در حالی که آن مطالب با شکلی که آن خبرنگار منتشر می‌کرد درست نبود، از منظر دیگری مسئول مربوطه طرح بحث کرده بود که لازم بود به آن توجه شود؛ ولی توجه نمیشد. پس از دو الی سه دوره آموزش متوجه شدیم که خبرنگاران علاقه‌مند هستند که این دوره‌ها پیشرفته‌تر و متفاوتتر و گسترده‌تر باشند آنها از این آموزش‌ها استقبال کردند؛ از طرف دیگر مسئولان صنعت بیمه نیز به انجام مصاحبه علاقه‌مند شده بودند این وضعیت تا سطح کارشناسان نیز پیش رفت؛ چون گفتمان و تعامل به خوبی بین مسئولان و رسانه‌ها شکل می‌گرفت و کمک مؤثری در این زمینه به ما کرد و توانستیم به خوبی در این عرصه پیش برویم. این مباحث باعث شد تا ما از فاز رسانه‌های عمومی به سمت رسانه‌های تخصصی بیاییم و به مرور رسانه‌های تخصصی در صنعت بیمه گسترش یافتند؛ اما به نظرم دو اشکال عمده شکل گرفت؛ یکی اینکه هنوز آن دیدگاه و نگرش تجاری به مقولة بیمه و صنعت بیمه در برخی از دوستان رسانه‌ای تغییر پیدا نکرده است. در سالهای گذشته نگاه و نگرش در صنعت بیمه تجاری بود و حتی مباحث بیمهای بیشتر در بخش‌های بنگاهی مطرح می‌شد و شفاف‌تر بگویم برای یک مطلب بیمهای حتماً باید پرداختی صورت می‌گرفت تا انتشار پیدا کند؛ البته نمی‌خواهم به جنبة منفی آن بپردازم؛ ولی واقعیت این است که در گذشته نگاه تجاری به صنعت بیمه وجود داشت و رسانه‌ها برای انتشار اخبار شرکت‌های بیمه یا انتشار اخبار مربوط به یک محصول بیمهای یا ارائة طرحی از آنها طلب مالی داشتند. بعد از عبور از این مرحله محدود و رسیدن به وسعت اطلاعرسانی، این نگرش کمرنگ شد؛ اما کاملاً از بین نرفت از طرفی این نگرش از رسانه به فرد منتقل شد و آنجا بود که بحث خبرفروشی مطرح شد.

 

* رسانه‌ها در ایران به ویژه رسانه‌های مستقل که وابسته به دولت نیستند درآمدشان از محل دریافت آگهی و مسائلی از این دست است آیا اساساً توقع دارید که نگاه تجاری در رسانه تخصصی بیمه از بین برود و تبدیل به یک نگاه صرفاً کاری شود؛ پس بحث درآمدزایی رسانه چه می‌شود؟ البته اینکه رسانه از محل آگهی بازرگانی درآمدزایی داشته باشد و از طرفی منتقد خوبی هم باشد کمی با یکدیگر در تناقض هستند لطفاً این موضوع را در فضای صنعت بیمه توصیف کنید.

زندی: در کل دنیا تا جایی که مطالب را جسته و گریخته مرور کرده‌ام، می‌دانم که رسانة مستقل نداریم. رسانه‌ها یا متصل به قدرت یا متصل به ثروت هستند. این دو مقوله جدا از یکدیگر نیست. اولین سؤالی که در ادعای رسانهها مبنی بر مستقل فعالیت کردن در ذهن همة ما مطرح می‌شود این است که از کجا ارتزاق می‌کند و منبع درآمدش کجاست؟ این موضوع کاملاً درست است.

در ادامة صحبت‌هایم به این نقطه رسیدیم که نگاه تجاری به فرد منتقل شد. خبرنگاران کم‌کم خود را مستقل اعلام کردند در واقع رسانهای برای خود ایجاد کردند و به واسطة آن هم در حوزة اطلاعرسانی و هم در حوزة تجاری فعالیت کرد. طبیعتاً چنین شرایطی را در رسانه‌های تخصصی و رسانه‌های عمومی در صنعت بیمه مشاهده می‌کنیم.

 

* آقای نوروزی، کلیاتی دربارة وضعیت رسانه‌ای صنعت بیمه شنیدید؛ لطفاً وضع موجود را فراتر از صنعت بیمه مرور کنید و در عین حال مقایسه‌ای انجام دهید؛ به هر حال حوزة بیمه یک تخصص است و می‌توانید این حوزه را با رسانه‌های عمومی و هم رسانه‌های تخصصی مقایسه کنید.

نوروزی: به طور کلی رسانه بر پایة ارزش خبری استوار است؛ چه خبر چه حواشی آن مثل یادداشت، مصاحبه، میزگرد. طبق اصول حرفه‌ای روزنامهنگاری هر آنچه ارزش خبری بیشتری داشته باشد بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. ارزش خبری ملاک‌های متفاوتی دارد؛ مثلاً کمیاب بودن خبر خود ارزش خبری است؛ مثلاً در تصادف یک اتوبوس، 80 نفر کشته شدند. در این خبر درست است که 80 نفر از بین رفتند؛ ولی در همة کشورها فراوانی دارد. در خبر دیگری یک هواپیما سقوط می‌کند و 20 الی 40 نفر کشته می‌شوند؛ این خبر کمیاب‌تر از خبر قبلی است؛ بنابراین ارزش خبری بیشتری دارد.

از رسانه نمی‌توان انتظار داشت سراغ ارزش خبری پایین برود و مخاطبان خود را از دست بدهد. گاهی اخباری مطرح می‌شوند که فی‌نفسه ارزش خبری بالایی دارند؛ مثل حادثة متروپل یا پلاسکو که چند سال پیش اتفاق افتاد یا کمی قبل‌تر از آن حادثة کشتی سانچی. گاهی ارزش خبری را می‌توان تولید کرد که اتفاقاً معتقدم این نقطه، نقطه‌ای است که صنعت بیمه باید به آن توجه کند و نگاه حرفهایتری به این مقوله داشته باشد. بیان شد که رسانه‌ها نگاه تجاری به صنعت بیمه دارند که از نظر اصول و اخلاق حرفهای روزنامهنگاری بسیار مضموم و زشت شمرده می‌شود؛ این همان اصطلاح خبرفروشی است رسانه‌ها در قبال دریافت امتیازاتی پوشش خبری خوبی ارائه می‌دهند؛ البته امروز کمتر شده است در گذشته رپرتاژ آگهی وجود داشت و مخاطب باید مطلع می‌شد که این مطلب در چارچوب اصول حرفه‌ای تنظیم شده یا یک آگهی است؛ یعنی اگر رسانه‌ای می‌نویسد که فلان آبمیوه بسیار مفید است این تبلیغ بیطرفانه است یا در قبال انتشار آن پول دریافت شده است؟ باید تفاوت بین تبلیغ و آگهی و مطالب حرفهای روشن باشد. من بیمه‌گر نبودم؛ ولی سال‌ها در حوزة حقوق بیمه فعالیت کرده‌ام. بیمه در گذشته متفاوت از بیمه امروز است و قانون بیمه سال‌ها پیش تصویب شد و فارغ از بیمه‌های اجباری مثل بیمه شخص ثالث یا برخی بیمه‌ها که ابنیه یا صنایع باید داشته باشند، میدان وسیعی دارد. معمولاً بیمه‌ها کارشان در سطح بیمه شخص ثالث و این قبیل امور بوده است. اغراق نیست؛ اگر بگویم که توسعة صنعت بیمه به 30 الی 40 سال اخیر محدود می‌شود و آرام‌آرام در حال پیشرفت و توسعه است؛ بنابراین جامعه هم آگاهی چندان زیادی نسبت به آن ندارد و لزومی هم ندارد که خیلی آگاهی داشته باشد. مقصود شما این است که یک رابطة متقابل با جامعه داشته باشید طبیعتاً انتظار ندارید که نشریات و رسانه‌ها مؤید و مبلغ کار بیمه‌ها باشند چنین توقعی توقع حرفه‌ای نیست. کاری که باید اتفاق بیفتد؛ ولی اتفاق نیفتاده تولید خبر است. واقعة پلاسکو قلهای بود که صنعت بیمه می‌توانست خیلی تولید خبر کند انواع و اقسام مطلب در این ماجرا وجود داشت که می‌توانست در ویترین قرار بگیرد و پررنگ شود. در جامعة ما آنچه کم نیست حادثه است از تصادفات رانندگی گرفته تا حوادث بزرگ، آتشسوزی پتروشیمی‌ها و ساختمان‌های بزرگ، تخریب ساختمان‌ها، کشتیرانی و … . در بحث تحریم هزینة بیمهگری به شدت افزایش یافته است گاهی کشتی‌ها و باربری‌های بینالمللی مجبورند چندین برابر قیمت‌های بینالمللی هزینه بیمه پرداخت کنند. اینها سوژه‌های خیلی خوبی هستند که درست است که خصلت ضربهزننده ندارند؛ ولی خبر ضربه می‌زند؛ مثلاً فلان بانک 80 هزار میلیارد تومان به سهامدار خود وام داده است. این خبر خلاف اصول بانکداری است؛ اما در صنعت بیمه هم بیمه مرکزی و هم شرکت‌های بیمه باید این همت را داشته باشند که نه با برقراری ارتباط تجاری با رسانه‌ها که مضموم و بسیار غیر اخلاقی در اصول حرفه‌ای روزنامهنگاری است؛ بلکه با نشان دادن خبرهای‌شان که به طراحی حرفهای نیاز دارد، خود را وارد میدان کنند انواع و اقسام مشکلات و مسائل وجود دارد آنها می‌توانند خود را در تیتر قرار دهند.

طی چند سال اخیر چند صنعت بزرگ ایران دچار آتشسوزی شدند و تمام اینها هم بیمه اتکایی داشتند؛ چون هیچ شرکت بیمهای در ایران قادر نیست به تنهایی خسارت آتش‌سوزی یک پالایشگاه را بپردازد. بیمه مانند یک زنجیره دور دنیا کشیده شده است. مطالب جذاب بسیاری در صنعت بیمه وجود دارد؛ مثلاً اخبار بسیاری در حوزة بیمه شخص ثالث و بدنه وجود دارد. یک فرد امسال برای 700 میلیون تومان بیمه دیه یا سرنشین می‌خرد؛ ولی سال بعد این رقم افزایش می‌یابد و به 900 میلیون یا یک میلیارد تومان می‌رسد.

* به ارزش خبری اشاره کردید و به عنوان یک متخصص حوزه خبر و اطلاع‌رسانی قطعاً همة اخبار و رسانه‌های مختلف را رصد می‌کنید به نظرتان صنعت بیمه در زمینة تولید اخباری که ارزش خبری داشته باشد موفق نبوده است تولید اخبار نه فقط از دیدگاه تجاری که فلان شرکت بیمه چه محصولی تولید کرد؛ بلکه بیشتر از لحاظ فرهنگ‌سازی مثلاً در اتفاق پلاسکو بیمه‌ها چقدر می‌توانند به پوشش بیمه‌ای سایر ساختمان‌هایی که در معرض خطر هستند کمک کنند یا بحث پتروشیمی یا بحث متروپل و …؟

نوروزی: برخی اخبار فی‌نفسه ارزش خبری دارند؛ اما گاهی اوقات می‌توان اخبار را از زاویه‌ای تنظیم کرد که ارزش خبری پیدا کنند. صنعت بیمه سوژههای جذابی دارد. آیا متروپل پوشش بیمهای خریداری کرده بود؟ همین سؤال 10 شاخة بسیار جذاب ایجاد می‌کند. من طی یادداشتی 14 سؤال پرسیدم که روزنامه‌نگاران باید سراغ آنها بروند؛ یکی از سؤالات این است که آیا متروپل پوشش بیمهای داشت یا نداشت؟ اگر داشت کدام شرکت‌ها بودند؟ چه نوع بیمه‌هایی بودند؟ سقف بیمه‌اش چقدر بوده است؟ اگر بیمه نداشت به چه دلیل بیمه نداشت؛ چون یک سری از بیمه‌ها برای کارگاه‌های ساختمانی الزامی هستند؛ مثل بیمه مسئولیت یا بیمه کارگران و … .

نوع نگاه به رسانه و کار رسانهای اهمیت دارد. متأسفانه در ساختارهای رسمی حکومتی یا شبه حکومتی در ایران نگاه به رسانه یک نگاه تبلیغاتی است؛ یعنی انتظار مدیران این است که رسانه مبلغ آنها باشد به قول یکی از رفقا نگاه بوق به رسانه دارند این نگاه درست نیست. گاهی اوقات از رسانه می‌ترسند؛ چون ممکن است اخباری منتشر شوند که به نفع مدیران نباشد که نمونههای زیادی از آن وجود دارد این عوامل روابط یک سازمان با رسانه‌ها را پارازیته می‌کند.

صنعت بیمه دو قلوی بانکداری است. بسیاری از اصول آنها مشترک است؛ مثل اصول عملیاتی، تبلیغاتی، حقوقی و … اما چرا بانک‌ها اینقدر در اخبار حضور دارند؟ مردم یک رابطة روزمرة الزامی با بانکها دارند.

 

* یعنی معتقدید مردم با بیمه‌ها این رابطة روزمره را ندارند؟

نوروزی: خانة کدام یک از ما بیمه آتش‌سوزی دارد؟ تعداد بسیار کمی از خانه‌ها در تهران و شهرستان‌ها بیمه آتش‌سوزی دارند؛ بنابراین آنچه امروز جای خالی‌اش احساس می‌شود پررنگ کردن بیمه‌هاست. این کار باید توسط صنعت بیمه انجام شود؛ امروز اگر کسی بیمه دیه نداشته باشد و تصادف کند و یک نفر تلفات داشته باشد زندگی‌اش به فنا می‌رود. آنچه در این بخش اهمیت دارد نگاه به مفهوم رسانه است.

 

* آقای زندی آقای نوروزی معتقدند؛ «آنچه امروز جای خالی‌اش احساس می‌شود پررنگ کردن بیمه‌هاست» شما نیز چنین اعتقادی دارید؟

زندی: اجازه دهید مثالی بزنم شاید در نوع نگاه و نگرش‌مان در میزگرد تأثیر داشته باشد؛ مثلاً اعلام می‌شود که تعداد تلفات و کشته‌های جادهای در کشور ما فاجعه است و هیچ کشوری این‌طور نیست. در مثالهایی که از کشورهای توسعه‌یافته زده می‌شود مطرح می‌کنند که این آمار بسیار پایین است و در نهایت بسیاری از مباحث مختلف پیرامون این قضیه مطرح می‌شود با غفلت از یک موضوع ریشه‌ای و آن اینکه حمل و نقل در دنیا منحصر به خود آنهاست. در کشورهای توسعهیافته بیش از 95 درصد از حمل و نقل، هوایی یا ریلی است؛ اما در کشور ما بیش از 95 درصد جادهای است؛ اما از این موضوع غافل هستیم؛ بنابراین وقتی بیش از 95 درصد حمل و نقل ما در کشور جادهای است خواه یا ناخواه آمار تلفات جاده‌ای افزایش می‌یابد و نمی‌توان ادعا کرد که تعداد کشته‌ها به دلیل عدم وجود فرهنگ رانندگی در ایران زیاد است یا فرهنگ رانندگی باید توسعه یابد یا عواملی از این دست. حجم عظیمی از خودروهای متفاوت را در جاده‌های محدودمان مشاهده می‌کنیم. هر قدر فرهنگ رانندگی گسترده باشد و هر قدر احتیاط کنید باز ممکن است دچار حادثه شوید. این موضوع به طور کلی از مبدأ مشکل دارد؛ یعنی مقوله ما با مقولة کشورهای توسعهیافته در این بخش کاملاً در تضاد است.

 

* این نکته که بیان می‌کنید؛ اگر از زبان یک کارشناس بیمه‌ای مطرح شود خوب است؛ اما برای رسانه که دنبال خبر و خوراک خبری است فقط یک پاسخ است و رسانه باید با پوشش خوب رویدادها به گزارش وضعیت موجود بپردازد. با این وصف آیا این‌طور نیست که روابط عمومی‌ها بیشتر به قانع کردن مردم توجه دارند تا به فرصت‌های موجود رسانه‌ای؟

به نکته‌ای اشاره کنم و آن اینکه بسیاری از فعالیت‌های بانک‌ها و بیمه‌ها با یکدیگر همپوشانی دارند یا می‌توان گفت شبیه به هم هستند؛ اما جنس بیمه کاملاً متفاوت است اینکه بیان می‌کنید بانک‌ها در جامعه پررنگ هستند باید بگویم که اصلاً جنس بانک متفاوت و مشتری مدام با آن درگیر است. ساده و روان بگویم یک بانکدار دائماً به فکر این است که هر روز و هر لحظه و هر هفته و هر ماه مشتری‌های خود را درگیر کند مدام به او پیشنهاد وام می‌دهد و … .

 

* آقای زندی من موافق صحبت‌های شما نیستم. شاید بهتر است، بگویید در ایران این‌طور است در کشورهای توسعه‌یافته یک شخص همان اندازه که درگیر بانک است درگیر بیمه هم هست و چند پوشش بیمه عمر و انواع و اقسام بیمه‌های درمان دارد و … .

زندی: بله درست است؛ ولی من در حال مقایسة بحث فرهنگی و بیان درگیری رسانهای بیمه و بانک هستم. روزی نیست که خدمتی از بانک نگیرید یا خدمتی ارائه نکنید این جنس بانک است؛ حتی با پیامک‌های مختلف ذهن مخاطبان درگیر بانک است؛ ولی بیمه برای آینده است.

بیمهای‌ها مزاح می‌کنند و می‌گویند؛ شرکت‌های بیمه مشتری را گیر می‌آورند و بیمهنامهای به او می‌فروشند و تا سال بعد خداحافظی و دعا می‌کنند این مشتری را دیگر نبینند، این مزاح است؛ ولی در عین حال واقعیت نهفته‌ای در درون بخش فعالیت بیمهگری است.

 

نوروزی: اینکه بیان کردم دو قلوی هم هستند از جهت زمان پیدایش و فلسفه پیدایش بود؛ یعنی بیمه‌داری و بانکداری مدرن تقریباً به طور همزمان در جهان پدیدار شدند؛ اما کارکردشان کاملاً متفاوت است.

 

* آقای تقی‌پور، لطفاً از زاویة عناصر ارتباطی وضع موجود را بررسی کنید.

تقی‌‌پور: قبل از پاسخ به سؤال شما توضیحی دربارة بخشی از صحبت‌ها دربارة وابسته بودن همة رسانه‌ها ارائه کنم؛ بله رسانه‌ها اهدافی دارند و باید بر اساس مانیفستی که برای فعالیت‌شان تنظیم می‌کنند؛ حتی منابع ورودی و خروجی‌شان را مشخص کنند که اغلب رسانه‌ها این‌طور نیستند. طی 20 الی 30 سال اخیر یعنی همزمان با توسعة فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات شاهد شکلگیری انواع و اقسام رسانه‌ها به لحاظ کمی و کیفی هستیم که اگر روی‌گردانی بخش زیادی از جامعه از رسانه‌های مکتوب را بررسی کنیم یکی از دلایل آن همین امر است؛ اما همین فضا به نظرم این اجازه را داد که رسانه‌های تخصصی مکتوب فعالیت کنند. معتقدم رسانه‌های تخصصی مکتوب در فضای فعلی امکان بیشتری دارند تا بدون وابستگی به نهادهای قدرت یا ثروت فعالیت کنند و البته این، کارِ بسیار طاقت‌فرسایی است.

 

* شما معتقدید که در این تقسیم‌بندی رسانه‌های تخصصی می‌توانند مستقل باشند؟

تقیپور: بله. رسانه‌های تخصصی مکتوب می‌توانند روی پای خود بایستند و با ایجاد یک ساختار حداقلی و نه عریض و طویل برای مخاطبان هدفِ خود به تولید محتوای عمیق بپردازند.

* به این ترتیب معتقدید که می‌توان به آنها واژة مستقل را نسبت داد؟

تقیپور: شاید نتوان به همة آنها واژة مستقل را نسبت داد؛ اما می‌توان رسانة مستقل به ویژه در حوزة تخصصی داشت؛ اما دربارة سایر رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های مجازی و دیداری که در حوزه‌های خبری مختلف به تولید برنامه و بسته‌های خبری می‌پردازند موضوع متفاوت است. در وضعیت موجود  و با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژیکی شاهد بروز و ظهور انواع رسانه‌های مبتنی بر اینترنت و فعال در فضای مجازی هستیم؛ وقتی شبکه‌ای ماهواره‌ای یا اینترنتی یا یک خبرگزاری که پر قدرت و اختصاصی به تولید محتوا می‌پردازد قطعاً باید منابع مالی داشته باشد؛ این قبیل شبکه‌ها و رسانه‌ها یا باید بتوانند هزینه‌های‌شان را یا از آگهی تأمین کنند یا از همان نهادهای قدرت و ثروت و جناح‌های سیاسی حامی‌شان! اینها باید بیایند و اعلام کنند که روش‌های تأمین هزینه‌های‌شان چه میزان است و از کجا تأمین مالی می‌شوند. آنهایی که اعلام نمیکنند مطمئناً ریگی به کفش دارند.

 

* در دنیا هم به این شکل است؟

تقی‌پور: خیلی از رسانه‌ها شفاف‌سازی می‌کنند و خیلی‌ها هم شفاف‌سازی می‌کنند و خیلی‌ها هم نه. معتقدم رسانه‌های بزرگ 100 درصد از جایی ارتزاق می‌شوند؛ اما بحث اصلی من رسانه‌های تخصصی که می‌توانند مستقل عمل کنند.

در مورد بحث بیمه از زاویة ارتباطات و رسانه‌ها پای نحوه تعامل بین روابط عمومی‌ها و رسانه‌ها مطرح می‌شود.

 

* در حوزة تخصصی مخاطبان خاص همان حوزه را داریم؛ ولی در عین حال مشتریان دیگری هم داریم.

تقی‌پور: ما در مورد رسانه‌های تخصصی صحبت می‌کنیم و در مورد باج‌نیوزها و فیک‌نیوزها صحبت نمی‌کنیم؛ اگر منظورتان را درست متوجه شده باشم اتفاقاً همین‌جا لزوم تعامل حرفه‌ای روابط‌عمومی‌ها با رسانه‌ها برای حذف میدان‌داری فیک‌نیوزها و باج‌نیوزها معنای بیشتری پیدا می‌کند.

 

* در بررسی وضع موجود نمی‌توان به این موارد اشاره نکرد. با توسعة شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم که برخی کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی در قامت رسانه پا به عرصة خبر می‌گذارند؛ اما به دلیل غیر حرفه‌ای بودن به جایگاه صنعت صدمه می‌زنند آیا این مختص ایران است؟

نوروزی: باج‌نیوز و فیک‌نیوز مشکل همة دنیاست؛ مثلاً فضای توئیتر فضایی است که رفتارهای غیر مسئولانه در آن فراوان است افراد با اکانت فیک هر چه می‌خواهند، می‌گویند؛ منتهی مشکلی در ایران وجود دارد که در نقاط دیگر جهان کمتر است و آن اینکه در کشورهای دیگر، رسانه‌های حرفه‌ای مرجعیت رسانه‌ای‌شان را حفظ کرده‌اند؛ مثلاً در ژاپن روزنامه «یومیوری شیمبون» هنوز تیراژ چندین میلیونی خود را حفظ کرده است. تلویزیون‌ها در دنیا همچنان حوزة نفوذ قوی‌ای دارند. در ایران نهاد رادیو و تلویزیون تقریباً از رده خارج شده‌اند و نفوذ رسانه‌ای‌شان را از دست داده‌اند. روزنامه‌ها نیز دچار چنین مشکلی شده‌اند. اساساً روی فیک‌نیوز و باج‌نیوز نباید برنامه‌ریزی کرد. هر کاری کنید اینها حضور دارند. نکتۀ اصلی این است که بستر اصلی چه تقاضایی دارد؛ مثلاً چند روز گذشته آقای دعایی به رحمت خدا رفت این فرد طوری خود را در طول 50 سال زندگی معرفی کرده است که کمتر کسی به او بد و بیراه گفت به جز برخی توئیت‌های ناشناس و فیک در واقع جریان غالب چیز دیگری بود. قصد ندارم بحث‌مان رنگ و بوی سیاسی پیدا کند. بستر اصلی، نمایش‌گر وضعیت است؛ امروز در مورد سیستم بانکی قضاوت‌های منفی بسیاری وجود دارد. شخصاً معتقدم که پنج کانون فساد مالی در ایران داریم که یکی از آنها بانک‌ها هستند؛ در واقع صنایع فولاد، صنایع خودروسازی، معدن، نفت و گاز و پتروشیمی و بانک‌ها. ولی صنعت بیمه محیط سالم‌تری دارد حداقل این‌طور شناخته شده است نمی‌خواهم بگویم صنعت بیمه عیبی ندارد و صنعت بیمه بی‌نقص است؛ اما حداقل به تصور من داوری عمومی در مورد آن این نیست؛ بنابراین نباید به فیک‌نیوزها و باج‌نیوزها و صحبت‌هایی که در فضای مجازی مطرح می‌شوند که بسیاری از آنها غیر مسئولانه هستند اعتنا کرد.

ادامه دارد…..

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  −  8  =  2