آتش آن است که در خرمن پروانه زدند / نگران باشید

نگاهی به دانش بنیان های صنعت بیمه در یک میزگرد(بخش اول)

بنیادی:یكي از اولويت‌هاي بيمه مركزي در دورة جديد بازنگری جدی آيين‌نامه‌ها با هدف نوآوري در فرايندهاست./دلیری:نگران باشيد چون این روند يك قطار در حال حركت است که اگر كسي سوار آن شد برده و اگر نشود باخته است. اصلاً نمی‌توان مقابل فناوری ایستاد. مگر شرکت‌های حمل و نقل توانستند مقابل استارتاپ‌هاي حمل و نقل بایستند./مظلومی:باور اشتباهي كه در صنعت بيمه وجود دارد اینکه اينشورتك، دانش‌بنيان و استارتاپ را فروش آنلاين بيمه می‌دانند در حالی که فروش آنلاين بيمه شايد يك در هزار آن چيزي است كه در دنيا در مورد اينشورتك‌ها استفاده مي‌شود./محمدی:استارتاپ‌ها به حوزه‌اي ورود کرده‌اند که منابع يا درآمد در دسترس‌تر است؛ به تعبیر دیگر سفره‌ای پهن است و كارمزد مشخصی وجود دارد و اصلاً نياز به تلاش جدي نیست./سادات رسول:استارتاپ‌هایی مانند اسنپ و تپسي توانستند وارد صنعت حمل و نقل شوند؛ چون زورشان واقعاً به آژانس‌های مسافربری رسیده است؛ ولي زور استارتاپ‌ها در صنعت بیمه به شركت‌هاي بيمه‌اي نمی‌رسد؛ صنعت بيمه به نوعي مقاومت جدي نشان مي‌دهد؛ این مقاومت حتي از مقاومت بانك‌ها هم بيشتر است .

به گزارش ریسک نیوز به نقل از نشریه بیمه داری نوین، داشتن درک درست از عبارت دانش بنیان و میدانی مغناطیسی که می سازد یک ضرورت محسوب می شود. در دوره ای قرار داریم که باید مفهوم اکوسیستم را با دقت بازتعریف کنیم و متناسب با صنعتی که در آن کسب و کار می کنیم یک مدل مفهومی ترسیم کنیم. مدلی که رکن اصلی آن «نوآوری باز» باشد. فقدان درک مشترک و بعضا واقعی در خصوص تحول دیجیتال و واژه نامه زیست بوم نوآوری در صنعت بیمه این روزها بسیار مناقشه آفریده است. «آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع/ آتش آن است که در خرمن پروانه زدند» و حدیث نوآوری دقیقا مصداق همین بین از حافظ شیراز است. اعضای میزگرد

پیش رو را علی بنیادی نائینی؛ معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی، علیرضا دلیری؛ معاون توسعه مدیریت و منابع معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یونس مظلومی؛ مدیرعامل بیمه تعاون، داریوش محمدی؛ نائب رئیس هیئت مدیره بیمه ایران، سیدمهدی سادات رسول؛ مدیرعامل صندوق توسعه صادرات و فناوری شریف، همایون محبوبی؛ مدیرعامل فرابوم و فرشاد صفری؛ معاون توسعه کسب و کار فرابوم تشکیل می دهند.

 

* آقای بنیادی لطفاً در ابتدا به مقدمه‌اي در مورد اکوسیستم صنعت بیمه در حوزه نوآوری اشاره کنید.

بنیادی: یکی از الزامات اقتصادهاي مشابه اقتصاد ایران، ضرورت توجه به درون‌زايي مبتني بر توسعة فناوري است؛ به تعبیر دیگر توجه به فناوري‌ كه منجر به نوآوري و در نهایت تجاري‌سازی شود و در زندگي مردم ظهور و بروز یابد مهم است. در واقع اگر اقتصاد ایران مي‌خواهد درون‌زا شود و موتور محركه‌اش نوآوري باشد، لاجرم بايد توسعة فناوري را مدنظر قرار دهد. اين يك بحث جدي و الزام است. الزام از اين جهت كه هر جايي که بخواهم توسعة نوآوری داشته باشيم، بايد بازيگران آن اكوسيستم را به طور دقيق بشناسيم و نقش هر كدام را در اين اكوسيستم ترسيم كنيم؛ مثلاً بخش خصوصي یا بخش دولتي یا رگولاتور و … چه نقشی دارند.

بحث این میزگرد به طور مشخص اکوسیستم صنعت بيمه است. در صنعت بیمه از جهت توجه به رويكردهاي توسعه‌اي و از نظر ساختاري، معاونتي به نام معاونت طرح و توسعه داریم كه چند صباحی است توفيق دارم در این معاونت در خدمت اصحاب فعال صنعت بيمه باشم و يكي از الزامات اين حوزه توجه به نوآوري است که می‌توان آن را در قالب محصول و فرايند خلاصه کرد.

نوآوري در محصول در قالب پيشنهاداتي كه از شركت‌هاي بيمه‌اي به ما ارائه مي‌شوند، عرضه می‌شود و رویکردش این است که شركت‌هاي بيمه‌گر متناسب با نيازهاي جديد و مأموريت‌هاي‌ خود بعضاً محصولات جديدي ارائه مي‌دهند و این محصولات در پروسه‌اي بررسي و مجوز دریافت مي‌شود و با حفظ مالكيت معنوي آن شركت توسط آن شركت به فروش مي‌رود.

نوآوري بعدي نوآوری در فرايند است كه در اصلاح آيين‌نامه‌ها ظهور می‌یابد. با توجه به سابقة چند سالة بيمه مركزي به عنوان رگولاتور قاعدتاً آسيبي که متوجه اوست اینکه ممکن است این آیین‌نامه‌ها متأثر از توسعة فناوري و نوآوري به‌روز نشده باشند؛ بنابراین يكي از اولويت‌هاي بيمه مركزي در دورة جديد بازنگری جدی آيين‌نامه‌ها با هدف نوآوري در فرايندهاست؛ در این راستا طرح ايجاد مركز نوآوري با كمك معاونت علمی ـ فناوري رياست جمهوري و همچنين صندوق نوآوري و شكوفايي مطرح شد كه در حال انجام است.

 

* آقای دکتر دلیری لطفاً نظرتان را در مورد این اکوسیستم بیان کنید.

دلیری: در ابتدا در تكميل صحبت‌های آقای بنیادی بیان كنم؛ اخیراً يونسكو تعریف جدیدی از سواد ارائه کرده است و آن اینکه هر كس بتواند تغييري در خود و جامعه ايجاد كند، باسواد است. اين تعريف بسیار معنادار است و با ماهيت كار شركت‌های دانش‌بنيان مطابقت دارد؛ به تعبیر دیگر اگر شما پدر علم اقتصاد هستيد یا پدر صنعت بيمه هستيد؛ اما نتوانيد از طریق علمی که در اختیار دارید بر جامعه و اقتصاد اثر بگذاريد، بي‌سواد هستید؛ بنابراين اغلب كسب و كارها دانش‌بنيانی و استارتاپي و اقتصاد هم اقتصاد دانش‌بنيانی خواهد شد؛ يعني ديگر نمي‌توان اينها را از یکدیگر تفکیک کرد؛ قطعاً اگر در اين ريل حركت نكنيم، باخته‌ايم.

يكي از بخش‌هايي كه حوزة فناوري‌هاي نوين دارد، بحث فناوري‌هاي مالي، فين‌تك‌ها و اینشورتک‌هاست.

يكي از 9 بخشي كه در كتابم نیز به آن اشاره کرده‌ام اينشورتك‌ها هستند. اينشورتك‌ها نياز اقشار جامعه است. اگر بيمه رشد كند از معضلات اقتصادي، اجتماعي و مسائل خانوادگي و … جلوگيري مي‌كند و در همة بخش‌هاي اجتماع، تأثير به سزايي دارد؛ اما این اتفاق در گذشته در كشور ما خیلی ملموس نبود؛ چون ضريب نفوذ بيمه در ایران 2.5 درصد و بسیار پايين است در حالی که ميانگين ضریب نفوذ بیمه در دنيا 7.5 درصد و برخی کشورها 12 درصد است. كشورهاي پیشرفته که ضریب نفوذ بالایی دارند و در این زمینه رشد بسیار خوبی کرده‌اند اتفاقاً اينشورتك‌ها فعالیت بیشتری دارند؛ در واقع خدمات‌رساني بيمه‌اي در این کشورها تسهيل‌گرانه و ساده شده است. قطعاً هزينه‌ها و ريسك‌ها كاهش پيدا كرده از طرفی آپشن‌هاي تنوع بيمه‌اي هم ايجاد شده است. طی چند سال اخیر در معاونت علمی ـ فناوری نسبت به این موضوع که حوزة تخصصی من نیز هست احساس نياز شدیدی ایجاد شد؛ بنابراین به این حوزه ورود كرديم و طی دو سال گذشته با توافق‌نامه‌ای که با بيمه مركزي امضا کردیم، توانستيم كارگروه مشتركي داشته باشيم و از خروجي اين كارگروه، كارگزاران آنلاين بيمه‌اي درآمد.

* آقای دلیری شما در جريان تدوين آن آيين‌نامه بوديد؟

دلیری: بله از صفر تا صد ان حضور داشتم. این آیین‌نامه در قالب تفاهم‌نامه‌اي بين آقاي دكتر ستاري و دکتر سليماني رئیس کل وقت کلید خورد و من رئيس كارگروه بودم.

ما طی يك سال توانستيم آيين‌نامة كارگزاري آنلاين را ایجاد کنیم تا فعالان در این حوزه شروع به کار کنند. در ابتداي فعاليت بازخوردهاي بسیار منفي‌ از بيمه‌هاي سنتي داشتیم؛ آنها این آیین‌نامه را جدی نگرفتند؛ ولی بعد از مدتی متوجه شدند که پشت همة این اتفاقات فكر و انديشه‌ای وجود دارد بسیاری از کسانی که وارد این عرصه شدند جوانانی هستند که ایده دارند و بسیاری از آنها تحصيل‌كردة دانشگاه‌هاي برتر داخل و خارج هستند. بعد از مدتی به بيمه‌گذاران و شركت‌هاي بيمة سنتي شوک وارد شد و اين شوك بسیار ملموس بود. به خاطره‌ای اشاره کنم انتظامات معاونت علمي ـ فناوري ساعت چهار بعدازظهر روزی با من تماس گرفت و گفت حدود 30 الی 40 نفر از سندیکای بیمه‌گران می‌خواهند با شما ملاقات کنند. آن جلسه حدود سه ساعت و نيم طول كشيد و همة آنها مدعی بودند که ما قصد داریم كسب و كار آنها را تعطيل کنیم. من آنها را تفهيم کردم كه همين سه الی چهار ساعتی كه با من در این اتاق نشسته‌ايد، زمان را از دست داده‌ايد، دنيا با سرعت بسیاری دیجیتالیزه شده است. خدمات باید تسهيل‌گرايانه باشد؛ وقتی من مي‌توانم به وسیلة تلفن همراه خود بيمه‌نامه خریداری کنم دیگر نیازی نیست به دفتر بیمه مراجعه کنم شما بايد اين موضوع را بپذيريد و خود را با آن مطابقت دهيد در غیر این صورت ضرر زیادی متوجه شما می‌شود؛ ولي آنها بحثي مطرح می‌کردند که نيروهاي انساني ما كه هزاران نفر در كشور هستند، چه مي‌شوند؟ گفتم؛ قطعاً همان اتاق فكري كه براي اين مدل پلتفرم‌ها فكری كرده است؛ براي شما هم فكری خواهد كرد. ما در صنعت بيمه، تنوع بيمه‌اي داريم. كارگزاران، شعبه‌ها و افرادی كه در این حوزه فعالیت مي‌كنند، مي‌توانند نسخه‌پيچ‌هاي تنوع بيمه‌اي باشند و پرتفوي بيمه‌اي ایجاد کنند نه اینکه بيمه‌‌نامه صادر کنند.

همان شب صدا و سيما از من دعوت كرد تا در مناظره‌ای با معاون قبلي بيمه آقاي مصدق شرکت کنم. آن روز آنقدر فضا سنگين شده بود و بخش سنتي صنعت بیمه فشار سنگين می‌آورند و آقاي مصدق مرتب جو را آرام مي‌كرد كه نگران نباشيد، براي بيمه‌هاي سنتي اتفاقي نمي‌افتد؛ اما من بالعکس عمل می‌کردم و مي‌گفتم؛ نگران باشيد چون این روند يك قطار در حال حركت است که اگر كسي سوار آن شد برده و اگر نشود باخته است. اصلاً نمی‌توان مقابل فناوری ایستاد. مگر شرکت‌های حمل و نقل توانستند مقابل استارتاپ‌هاي حمل و نقل بایستند و … ما بايد خودمان را با وضعیت روز مطابقت دهيم. مجری آن برنامه از من خواست تا پیشنهادی ارائه دهم، گفتم؛ شركت‌هاي بيمه روي استارتاپ‌ها سرمايه‌گذاري كنند و خودشان استارتاپ راه‌اندازی کنند یا با آنها مشاركت كنند یا كنار هم قرار بگيرند و تیم‌بندی کنند.

ورود آقاي دكتر بنيادي به معاونت طرح و توسعه بیمه مرکزی اتفاق بسیار میمونی برای بیمه کشور بود؛ چون ایشان تفكر و تجربة عظیمی در حوزة علم و فناوري دارند. خوشبختانه امروز پس از گذشت يك سال 56 استارتاپ بيمه‌اي داريم.

* اجازه دهید به اكوسيستم صنعت بیمه اشاره کنم در این اکوسیستم نهاد ناظر در رأس قرار دارد و اعضای آن را استارتاپ‌ها، شبكه فروش، بيش از 80 هزار نمايندگي، شركت‌هاي بيمه و … تشکیل می‌دهند. لطفاً به بحث زيرساخت‌هاي فكري، حقوقي و فناوري در وضعيت فعلي بپردازيد.

مظلومی: حدود 20 الی 25 سال پيش كه دوربين‌هاي عكاسي ديجيتال وارد بازار شدند به آنها دوربين ديجيتال می‌گفتیم در واقع دو نوع دوربین در بازار موجود بود یکی دوربین معمولی و یکی هم دوربین دیجیتال، امروز بعد از گذشت 25 سال از آن زمان ديگر دوربين معمولی و دوربين ديجيتال نداريم؛ وقتی می‌گوییم دوربین منظورمان همان دوربين ديجيتال است دقیقاً این بحث در صنعت بیمه هم مطرح است؛ امروز اینشورنس و اینشورتک داريم؛ اما 20 سال ديگر بيمه يعني اينشورتك.

با توجه به اینکه صنعت بيمه جزو خدمات مالي محسوب می‌شود و در بين تمام انواع خدمات مالي در دنيا صنعتي است كه شديدترين رگوليشن‌ها را دارد؛ يعني سختگيرانه‌ترين نهادهاي نظارتي در دنيا در بين تمام انواع خدمات مالي مربوط به بيمه است؛ چون صنعت بیمه تعهدات آينده را مي‌فروشد و دفاع از حقوق بيمه‌گذاران جزو نهادهاي نظارتي و رگولاتورهاست؛ به همین دلیل ناچاريم كه به آن سمت حركت كنيم.

اجازه دهید از روی نموداری که سرمایه‌گذاری در اینشورتک‌ها را بین سال 2017 تا سه ماهة اول 2021 نشان می‌دهد توضیحاتی ارائه دهم. كل سرمايه‌گذاري در اینشورتک‌ها در سال 2017، 8/2 ميليارد دلار بود و در سال 2018 به 8/3 ميليارد دلار رسید و در سال 2019 به 1/6 ميليارد دلار و در سال 2020 به 7 ميليارد دلار و در سه ماهه اول 2021 به 9 ميليارد دلار رسیده است؛ به تعبیر دیگر فقط سه ماهه اول 2021، چهار برابر كل سال 2017 شده است و اين نشان مي‌دهد كه دنيا به اين سمت حركت مي‌كند و چقدر باور سرمايه‌گذاران به اينشورتك و استفاده از تكنولوژي در بيمه زياد است.

باور اشتباهي كه در صنعت بيمه وجود دارد اینکه اينشورتك، دانش‌بنيان و استارتاپ را فروش آنلاين بيمه می‌دانند در حالی که فروش آنلاين بيمه شايد يك در هزار آن چيزي است كه در دنيا در مورد اينشورتك‌ها استفاده مي‌شود؛ در واقع بیش از 150 نوع اينشورتک در سراسر جهان داریم که یکی از آن 150 نوع خدمات اگريگيتوري و مقايسة آنلاين قيمت‌ها براي فروش بيمه‌نامه است؛ بنابراين اشتباه است كه فكر كنيم استفاده از تكنولوژي در بيمه يعني فروش آنلاين بيمه.

امروز بحث بيمه‌هاي پارامتريك در دنيا جايگاه ويژه‌اي دارد و ما هنوز در ايران چنین چیزی راه‌اندازي نكرده‌ايم، هنوز سراغ استفاده از بلاكچین در ارائة خدمات بيمه‌اي نرفته‌ايم. در واقع اینها یعنی استفاده از تكنولوژي و استفاده از دانش در صنعت بيمه که فاصلة بسیاری با دنیا داریم. ما فقط گوشه‌ای از تكنولوژي را استفاده كرديم که البته به باور من آنچه امروز در صنعت بیمه رقم خورده است هنوز فروش آنلاين بيمه نيست؛ بلکه سفارش آنلاين بيمه است و به طور کامل همة مراحل ديجيتالی انجام نمی‌شود؛ بنابراین مسیر زیادی داریم در واقع «بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم / فلك را سخت بشكافيم و طرحي نو دراندازيم» ما باید در بيمه طرحي نو دراندازيم.

* آقای محمدی لطفاً به وضعیت موجود با جزئیات بیشتری بپردازید.

محمدی: اجازه دهید برای شروع صحبتم ابتدا به نحوه شکل‌گیری اکوسیستم فعلی صنعت بپردازم و کم‌کم به وضع موجود برسیم. معتقدم؛ اگر وضع موجود و اتفاقي كه براي صنعت بيمه افتاده را به خوبی حلاجی نکنیم قادر نخواهیم بود مانند صنایع دیگر که با کمک متخصصان طرح نويي درانداخته‌اند و متحول شده‌اند، تحول به معنای واقعی کلید بزنیم.

ما بايد سعي كنيم جریان شکل‌گیری اكوسيستم سنتي صنعت بیمه را بشناسيم. اگر قصد داشته باشیم که دانش‌بنیان‌ها را به اكوسيستم سنتي فعلی با تاریخ بیش از هشت دهه کشور پيچ و مهره كنيم معلوم است که پاسخ نمي‌دهد. معتقدم اگر قصد داریم تحولی ایجاد کنیم بايد اكوسيستم را بر اساس متغیرها و ‌مناسبات کسب و‌ کار در فضای اقتصاد فعلی طراحی کنیم.

هشت دهة پيش در اين كشور شركت بيمه‌ ایران متولد شد و آهسته‌آهسته نماينده جذب كرد و تعداد شركت‌های بیمه کم‌کم افزایش یافتند.تا چند دهه پيش فقط شركت‌های بیمه و نمايندگی‌ها حضور داشتند که آهسته‌آهسته كارگزاران و ارزيابان خسارت و شركت‌هاي خدمات بيمه‌اي و شركت‌هاي ارزياب خسارت وارد میدان شدند و بالاخره در سال‌های اخیر اکچوئرها به این اکوسیستم اضافه شدند؛ اینکه قصد داشته باشیم در این اكوسيستم تغییر بنیادین انجام دهیم متفاوت است با حالتی که به آن با این سبقة تاريخي چيزي اضافه كنيم.

آيا اكوسيستم فعلي و سنتي ما چنين اجازه‌اي مي‌دهد؟ معتقدم بهترین شركت دانش‌بنيان دنيا را به اكوسيستم فعلي‌مان هم اضافه کنیم در بهترین حالت خروجی آن بیش از وصله و پينه نخواهد بود و جواب نمي‌گیریم. اینکه كارگزاران را آنلاين كنيم خیلی خوب است؛ ولي باید قبول کنیم که در اكوسيستم فعلي ما موفقيت چنداني کسب نخواهد کرد.

 

* راه‌حل اين مسئله را چه مي‌دانيد؟

محمدی: معتقدم؛ اگر مي‌خواهيم دانش‌بنيان به معناي واقعي بروز و ظهور یابد؛ حتماً بايد به اكوسيستم بيمه نگاه ديگري داشته باشیم؛ آيا تحولي كه صنايع دانش‌بنيان در بخش حمل و نقل درون‌شهري ايجاد كرده‌اند با صنعت بيمه قابل مقايسه است؟ يكي از به‌روزترين بيمه‌هاي دنيا بيمه‌هاي پارامتريك است؛ اما آيا شركت بیمه‌ای در ایران وجود دارد كه بیمه‌های پارامتریک را با ابزارهای دانش بنیان ـ همانند ابزارهایی که دانش بنیان‌ها در صنعت حمل و نقل به کار می‌گیرند ـ صادر كند؟

تصور کنید بیمه‌گذاری قصد ندارد بیمه بدنه یک ساله دریافت کند؛ بلکه می‌خواهد فقط برای سفر خود از مبدأ به نقطه دیگر کشور کشور بیمه بدنه تهیه کند؛ اما در وضعیت فعلی هیچ شرکت دانش‌بنیانی این‌طور بیمه‌نامه صادر نمی‌کند چون در بستر سنتي به موضوع فكر مي‌كند.

من معتقدم؛ استارتاپ‌ها به حوزه‌اي ورود کرده‌اند که منابع يا درآمد در دسترس‌تر است؛ به تعبیر دیگر سفره‌ای پهن است و كارمزد مشخصی وجود دارد و اصلاً نياز به تلاش جدي نیست و اين يك واقعيت است؛ اما چرا در حوزة 40 الی 50 هزار ميليارد تومانی خسارت مثلاً در حوزة بيمه‌هاي اتومبيل که احتمالاً درصدی هم تقلب و تخلف داريم ورود نمی‌کنند؟ به نظرم استارتاپ‌ها راه سخت‌تر را انتخاب نکرده‌‌اند.

* آقای محبوبی لطفاً از منظر بیمه‌گری باز به این مسئله بپردازید تا بحث، کمی متفاوت‌تر از قبل پیش برود.

محبوبی: در خلال صحبت دوستان به بحث محصول و فرايند اشاره شد که دقیقاً بايد در همة اينها نوآوري اتفاق بيفتد؛ اما در كنار آن، اولويت‌ها هم مهم است؛ به تعبیر دیگر شناسایی نیازهای اساسی جامعه و مشتریان و اینکه در كدام بستر امكان خلق و اجرای ايده وجود دارد و همچنین امکان تجاري‌سازي محصولات مبتنی بر فناوری هم اهمیت بسیاری دارد.

فرابوم شركتي است كه بیش از هشت سال به صورت تخصصي در حوزه نوآوری باز فعالیت مي‌كند و یک پلتفرم جامع برای اتصال سرویس‌گیرنده به سرویس‌دهنده را ایجاد کرده است. به صورت تخصصی، سرویس‌های بانکی از مجموعه بانک‌های مختلف کشور در در کنار سرویس‌های غیر بانکی در حال حاضر بر روی این پلتفرم ارائه می‌شود. در واقع شرکت‌های بيمه، بورس و ساير كسب و كارهایی که نیاز به یک مجموعه سرویس استاندارد و جامع دارند، مي‌توانند مشتری اين پلتفرم‌ باشند. در واقع روح نوآوری باز، استفاده از ظرفیت‌های خارج از سازمان‌های بزرگ برای تکمیل سبد محصولات و تحول در خدمت‌رسانی به مشتریان است. امروزه سازمان‌های بزرگ به دلایل متعددی نمی‌توانند همه نیازهای مشتریان را به موقع و با کیفیت مورد انتظار آنها عرضه کنند و باید از ظرفیت استارتاپ‌ها برای رفع این نقایص استفاده کرد. سازمان‌ها هم باید آمادگی فنی، فرآیندی، قانونی برای بهره‌مندی از این پارادایم را داشته باشند.

من این سؤال شما را از منظر مشتریان هم می‌خواهم پاسخ دهم و معتقدم باید متناسب با نوع مشتری و به طور مشخص مشتریان نسل ماقبل Z و نسل Z، بررسی‌ها انجام و رویکردها مشخص شود و متناسب با آنها، تغییرات نوآورانه مبتنی بر فناوری داشته باشیم.

مشخصاً در مورد صنعت بیمه و در تکمیل زنجيرة عرضة خدمت به مشتري، نقاطي وجود دارد و مي‌شود آنها را بهبود بخشید يا به طور کلی دست‌خوش تغییر قرار داد. به طور مثال وقتي مسئله‌ای با عنوان پرداخت خسارت به مشتري داریم كه عملیات پرتکراری است، باید بتوان تفاوت‌ها و نوآوری‌ها را در آن انجام داد. باید دید که پرداخت خسارت به چه شكل مي‌تواند سريع‌تر باشد، دقت کار افزایش یابد و کاهش فرآیندهای دستی و کاغذی اتفاق بیفتد. به ياد دارم پنج سال پيش با یک شركت بيمه‌اي همکاری داشتیم. هدف این بود پرداخت خسارت به صورت دستور پرداخت انجام شود و مشتري در شعبه بانك حضور پیدا کند و وجه خود را دریافت کند؛ ولی امروز این روش جواب نمی‌دهد و باید شركت‌هاي بيمه‌اي این تراکنش را کاملا برخط و در لحظه انجام بدهند؛ در واقع مزيت رقابتي برای شرکت‌های بیمه و جلب رضایت مشتریان و افزایش وفاداری ایشان، ارائه این نوع خدمات است؛ به تعبیر دیگر اگر مشتري شرکت بیمه خسارت خود را به صورت آنلاين دریافت کند و نیازی به پردازش فایل و صدور چك نباشد، تحول اساسی اتفاق می‌افتد که همه مشتریان از آن بهره‌مند مي‌شوند.

اما نسل Z ما که با فناوری رشد کرده است، نیاز به ارائه خدمات نو آورانه بیشتری دارد و باید دید کدام یک از اجزای ارائه خدمت را می‌شود متحول کرد. شکی نیست آنلاین شدن فرآیند خرید بیمه‌نامه برای این نسل، یک نیاز اساسی و پایه است. در این آنلاین شدن، چگونه می‌توان به طور مداوم بهبود و تحول ایجاد کرد؟ مثلاً من برداشت مستقیم از حساب مشتری را بسیار مناسب با سلایق این نسل می‌دانم. اگر بیمه‌نامه قسطی می‌فروشیم، به جای اینکه مشتری هر بار مراجعه کند و پرداخت قسط داشته باشد، به طور خودکار و در سررسید معین، وجه از حساب او کسر شود و به حساب شرکت بیمه واریز شود. اتفاقاً این کاملاً به نفع خود شرکت‌های بیمه هم هست، زیرا در موعد مقرر می‌توانند مطالبات را وصول کنند.

اینها مثال‌هایی بودند که برای روشن‌تر شدن بحث مطرح شد و قطعا موارد بیشتری را می‌توان ایده‌پردازی کرد.

* آقای سادات‌رسول با توجه به تجربیات و مطالعات‌تان در این حوزه وضع موجود صنعت بيمه را بررسی کنید؟

سادات رسول: در ابتدا قصد دارم یک دسته‌بندی کلی از بیزینس‌مدل‌هایی که در صنعت بیمه وجود دارد ارائه کنم؛ چهار دسته بيزينس مدل كلي در صنعت بيمه وجود دارد؛ يكي بيزينس مدل‌هايي كه حول تخريب‌خلاق صنعت بيمه هستند؛ مثل ازکی، بیمه‌ بازار و … که صدای شبکه فروش را به نوعی درآورده‌اند این دسته ارزش‌محوري را حول كاهش هزينه يا حول سهولت تعريف كرده‌اند.

دستة دوم مدل‌هايی هستند که در توليد انواع بيمه‌نامه‌هاي جديد حضور دارند. مثلاً مدل ارائه خدمت يك بيمه‌نامه قديمي را سريع، آسان و ارزان كنم؛ اما گاهی بيمه‌نامة جديد خلق می‌شود؛ مثلاً امروز امکان خلق بیمه‌نامه برای حيوانات خانگي يا امکان خلق بیمه‌نامه برای گوشي موبايل وجود دارد با توجه به تجربیاتم در این حوزه باید بگویم که اكوسيستم صنعت بيمه نسبت به خلق بيمه‌نامة جديد به شدت دفعي عمل مي‌كند؛ در واقع پژوهشکدة بیمه پروپوزال می‌خواهد و این موضوع وارد یک فرآیند بروكراتيك می‌شود.

دستة سوم شركت‌هايی در حوزة تسهيل‌گري فعالیت می‌کنند؛ مثلاً شرکت‌های ارزیابی خسارت یا شرکت‌های حوزة دیتا یا شركت پهبادي که 200 پهباد برای همة شرکت‌های بیمه راه‌اندازي کرد؛ چون به لحاظ اقتصادي توجيه ندارد كه يك شركت بیمه خسارتی را که می‌تواند با پهباد ارزیابی کند خودش ناوگان ایجاد کند.

دستة دیگر بیزینس‌مدل‌های تلفیقی هستند؛ مثل پیر تو پیر اینشورنس‌ها که شبكة توزيع را از بين مي‌برد.

در ادامه باید بگویم استارتاپ‌هایی مانند اسنپ و تپسي توانستند وارد صنعت حمل و نقل شوند؛ چون زورشان واقعاً به آژانس‌های مسافربری رسیده است؛ ولي زور استارتاپ‌ها در صنعت بیمه به شركت‌هاي بيمه‌اي نمی‌رسد؛ چون شركت‌هاي دولتي و خصولتي بزرگي در این صنعت حضور دارند که قدرت بزرگ و شبكه استخدامي دارند؛ در نتيجه معتقدم که صنعت بيمه به نوعي مقاومت جدي نشان مي‌دهد؛ این مقاومت حتي از مقاومت بانك‌ها هم بيشتر است و اين موضوع به نظرم یکی از دلایل اصلي تأخير است.

نكته دیگر که به نظرم بيمه‌اي‌ها را محافظه‌كار کرده است اینکه جهت‌دهي مردم به لحاظ فرهنگي به گونه‌ای است که ضريب نفوذ بيمه بسیار پايين است؛ اولاً شبكة توزيع به لحاظ رفتاری بالغ نيست دوم اینکه صنعت بيمه در بخش خسارت به استارتاپ‌هاي تسهيل‌گر ميدان نداده است.

اجازه دهید صحبت‌های خود را جمع‌بندی کنم كوچك بودن اندازه بازار صنعت بيمه یا به تعبیری كيك صنعت بیمه اندازة مشخصي دارد که همه بر سر آن دعوا دارند و این يك خطاي راهبردي است. به این ترتیب افزايش ضريب نفوذ و سهم بازار بيشتر از تورم یک نکتة مهم است نكتة دوم اینکه صنعت بيمه بايد وارد بازارهای خارجي شود تا چه زمانی قصد داریم روی بیمه‌های عمر و … که یک ساز و كار مشخصي دارد دعوا کنیم.

 

* آقای سادات در مورد رگولاتور نیز توضیح دهید؟

سادات رسول: نکتة دیگر بحث تنظيم‌گري است در كره جنوبی 16 شرکت بیمه فعالیت دارند و شرکت هيوندا از حدي بزرگ‌تر شده است و 10 درصد جي‌دي‌پي كره را در خود دارد و دولت این کشور اجازه نمی‌دهد بزرگ‌تر از این شود مگر اینکه پنج درصد بازار تلویزیون خاورميانه را بگيرد؛ چرا دولت کره جنوبی چنین سیاستی دارد؟ به این دلیل که بزرگ شدن این شركت مخاطرات سياسي ـ اجتماعي بسیاری به همراه دارد؛ مثلاً 40 هزار نفر را بيكار می‌كند یا تصميم مي‌گيرد در انتخابات اقداماتی انجام دهد یا وزير جابه‌جا می‌کند. این دولت‌ها شركت‌هاي بزرگ را محدود نمی‌کنند؛ بلکه آنها را جهت‌دهی می‌كنند؛ ولی در ایران این‌طور عمل نمی‌شود؛ در واقع دولت وارد جهت‌دهي بازار نمي‌شود و شرکت‌ها با یکدیگر رقابت می‌کنند؛ به همین دلیل مارجين کاهش می‌یابد؛ مثلاً در گذشته مارجین بیمه چهار بود؛ اما امروز 2 شده است. بازی اصلی این است که مارجین چهار را دریافت کنید و بيمه‌نامة جديدی توليد كنيد.

در مورد نهاد ناظر باید بگویم که نظارت بر نوآوري كار پيچيده‌اي است و چند رويكرد دارد؛ دولت‌هايي كه قصد دارند جي‌دي‌پي‌شان در حوزه‌ای پيشرو باشد، رويكرد اكتيو دارند؛ مثلاً سوئيس علاقه دارد در فين‌تك اول دنيا باشد؛ بنابراین در این بخش فعال است نه به این معنا که قانون بگذارد؛ بلکه فعالانه رصد مي‌كند. هيچ وقت دولت سوئيس در زمينة استانداردهاي خودرو به آلمان نمی‌رسد و اصلاً دنبال آن هم نيست؛ بنابراين رويكرد رگولاتور این کشور يك رويكرد فعال است یا رويكرد غیر فعال است یا رویکرد موردی است؟ اگر دولت جمهوري اسلامي تصمیم دارد كه بخش بيمه پيشران باشد بايد در اين حوزه فعال باشد يا اگر می‌خواهد در منطقه در بخش بانكي رتبه‌اي داشته باشيم باید بیشتر از بقیه فعالیت کنیم، درست است كه ايران کشور بزرگی است و به خاطر تحريم بايد متنوع باشد؛ ولی واقعيت اين است كه ما نمي‌توانيم در همه این حوزه‌ها به صورت فعال رگولیت كنيم.

 

* آقای صفری شما به حوزه نوآوری باز بیشتر اشاره کنید.

صفری: امروز ما در حوزة بانكي روي پلتفرم‌هاي بازِ سرويس و داده فعاليت داریم که واقعاً جاي بيمه‌ها خالي است؛ وقتي قصد داریم نوآوري باز ايجاد كنيم، اين امر مستلزم اين است كه سازوكارهای آن شكل بگيرد. ما امروز در زمينة بانكي دو تا سه بوم كسب و كار در اختیار داريم كه مي‌توانند سرويس‌ها را تجمیع کنند و به طبع آن حدود 400 تا 500 اپليكيشن داريم كه از اين سرويس‌ها استفاده مي‌كنند. در این تحول بانك‌ها پذيرفته‌اند كه در جايي غير از محل فيزيكي شعب سرويس‌هاي‌شان را ارائه كنند.

مدل كسب و كاري كه برای بيمه‌ها می‌توان در نظر گرفت؛ مدل مبتني بر توزيع شعب فيزيكي و صدور بيمه‌نامه توسط يك عامل است؛ يعني بايد به اين برسيم كه آيا مي‌شود اين فاصله را از محل صدور يا از محل نوآوري كه مي‌خواهد شكل بگيرد ايجاد كرد؟ آیا اين امکان وجود دارد که در جايي غير از خود بيمه كسي فكر کرده و يك نوآوري را براساس نمونه و APIهایی كه از طريق بيمه در اختيار دارد ايجاد كند يا خیر؟

* آیا پلتفرم‌های بیمه‌ای ظرفیت لازم را دارند که این ارتباط شکل بگیرد.

صفری: من از صنعت بانك در این میزگرد حضور دارم که حداقل 240 سرويس استاندارد API دارد؛ به تعبیر دیگر اگر سرويس‌هاي بيمه ايران را در اپليكيشن پياده‌سازي كنیم، قادر هستیم سرویس‌های بيمه رازي را هم با همان كيفيت و با همان مراحل پیاده‌سازی کنیم.

نكتة دیگر اینکه عمدتاً روي فناوري‌هايي كه قصد داریم به عنوان يك صفت مشخص نسبت به يك سرويس بار بگذاريم فقط به بي‌فاصلگي آن سرويس فكر مي‌كنيم. در واقع در API يك فرد نسبت به استفاده‌ از يك سرويس بي‌فاصله مي‌شود؛ ولي نزديك نمي‌شود. بيمه‌هاي ما در روند فعاليت خود به مشتريان‌شان نزديك نيستند و مشتري احساس قرابت و نزديكي نمي‌كند؛ بنابراین من كه حق بيمه‌اي را پرداخت مي‌كنم، اولاً آيا مي‌توانم در يك اپ يا در يك پورتالي بدانم كه تحت چه بيمه‌نامه‌هايی هستم؟ ادغام فاز اول ديجيتال‌سازي هر چيزي است. امروز نمی‌دانیم در چه تعداد بانک حساب داریم و چقدر مانده داريم.

نكتة آخر اینکه در مدل‌هاي كسب و كاري بعد از فاز يكپارچگی كه بسیار اهمیت دارد، فاز ساده‌سازي است؛ يعني C2C اصل اول است که باید قبل از ديجيتال‌سازي انجام شود. چطور مي‌توانيم ساده‌سازي انجام دهيم؟ ساده‌سازي يعني اینکه با مشتري هم‌قدم شويم و با تفكر و طراحي يك همدلي نسبت به آن داشته باشيم. يكي از اين ساده‌سازي‌ها كه می‌تواند در صنعت بيمه وجود داشته باشد، اينكه به سرويس‌هاي ساده‌سازي‌شده تجارت الکترونیک، خرده‌فروشی، FMCG یا بانكي متصل شود؛ مثلاً اگر بخواهيم بيمه عمر را به فردي معرفي كنيم، شايد بخواهد از لحاظ ارزشي با صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري بازار بورس مقايسه كند؛ ولي با توجه به سرويس‌هايي كه در حوزة بانكي تعريف كرديم، مي‌توانيد يك سرويس Direct Debit را منعقد كنيد تا يك مؤسسه به حساب شما به عنوان يك سرويس دسترسي داشته باشد و روزانه مبلغ سه هزار تومان از حساب شما برداشت کند؛ به تعبیر دیگر می‌توان يك قلك در صندوق‌مان ایجاد كنيم و آن بيمه مي‌تواند توسط آن قلک، سرمايه‌گذاري‌های متعددي انجام دهد.

ادامه دارد….

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

36  −  30  =