پل های ارتباط
دو کاریزمایی درباره راهکاری تحقق پیوند بورس و بیمه می گویند
شیرکانی: زمانی وضعیت دارندگان صندوقها و سهام در بورس را مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید که سهم شرکتهای بیمه طی چند سال اخیر افزایش یافته است./ نصیری:آییننامة 97 مربوط به سرمایهگذاری است؛ ولی به جنس پولی که وارد شرکتهای بیمه میشود اصلاً توجهی ندارد؛ در واقع با منابعی که از بیمه درمان دریافت میشود نمیتوان سرمایهگذاری کرد و بدون شک این پول با منابعی که از بیمه شخص ثالث دریافت میشود متفاوت است؛ در حالی که این آییننامه به هر دوی اینها با یک دید مینگرد.

به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین مدتهاست ضرورت پیوند میان بازار بیمه و سرمایه از سوی کارشناسان مطرح می شود تا جائیکه ضرورت خلق ابزار های نوین مورد تاکید قرار می گیرد . این ضرورت با افزایش تعداد شرکتهای تخصصی بیمه عمر شدت یافته چرا که منابع حاصل از فروش بیمه های عمر و گسیل آن به سمت بازار سرمایه یکی از راهکارهای این پیوند خواهد بود. در ادامه این مقدمه سوالی مطرح می شود که حلقه های کلیدی ارتباط بین صنعت بیمه و بورس با توجه به ظرفیتهای هر کدام در کجاست؟ برای پاسخ بدین سوال به سراغ دو عضو هیات مدیره شرکت بیمه عمر تخصصی کاریزما رفتیم.
در این میزگرد تجارب محمد نصیری عضو هیات مدیره بیمه کاریزما از پیشکسوتان فعال در حوزه بیمه عمر و همچنین کارنامه بورسی و بیمه ای امین شیرکانی عضو دیگر هیات مدیره شرکت بیمه کاریزما این فرصت را در اختیار ما گذاشت که از زاویه ای جدید به پل های ارتباطی میان بورس و بیمه نگاه کنیم و راهکاری تحقق پیوند بورس و بیمه را بررسی کنیم. این گفتگو که حاصل پیوند تجارب دو مدیر خبره شرکت بیمه زندگی کاریزما است را با هم می خوانیم:
* لطفاً شاخصها و حلقههای کلیدی ارتباط بین صنعت بیمه و بورس با نگاه به ظرفیتها و محدودیتهای آییننامههای بیمهای و مقررات بورسی را بررسی کنید.
شیرکانی: در مورد این سؤال دو ظرفیت عمده میتوان برشمرد؛ ظرفیت اول اینکه داراییها در بورس به صورت شفاف قیمتگذاری میشوند و این میتواند منعکسکنندة بازدهی ذخایر ریاضی بیمهگذاران باشد . از طرفی بورس طی چند سال اخیر توسعة فراوانی یافته به طوری که اکثر داراییهای موجود در کشور از جمله کارخانهها، طلا و … در بورس قیمتگذاری میشوند اخیراً مسکن نیز وارد این حوزه شده است.
ظرفیت دوم که برای بیمههای زندگی اهمیت بسیاری دارد شفاف بودن است؛ به تعبیر دیگر مشخص است ، بیمه گذاری که ذخایر ریاضی بیمه نامه اش به انواع و اقسام داراییها تخصیص یافته است؛ چطور بازده دریافت کرده و دیگر لازم نیست منتظر بماند تا شرکت بیمه میزان مشارکت در منافع را مشخص و اعلام کند؛ به نظرم به راحتی میتوان با ابزارهای فناوری این موضوع را به آنها ارائه داد.
* جناب نصیری نظر شما چیست؟
نصیری: با بررسی پیشینة این مسئله متوجه میشویم که شرکتهای بیمه همیشه در ارتباط با موضوع سرمایهگذاری ذخایر ریاضی در بیمههای زندگی دنبال راهکارهای شفاف و قانونمندی بودند تا بتوانند این ذخایر را به نفع بیمهگذاران حرکت دهند و بازدههای روشن و شفافی را از حرکت این ذخایر داشته باشند؛ خوشبختانه طی سالهای اخیر بازار بورس و سهام توانسته است این امکان را در اختیار شرکتهای بیمه قرار دهد که این ذخایر در حسابهای شفافتر و قانونمندتری قرار گیرند و در عین تطبیق با آییننامههای مصوب بیمه مرکزی ایران از نظر میزان سرمایهگذاری در هر بخش بتواند بازده مناسبی را به بیمهگذاران بیمههای زندگی بازگرداند.
شاید یکی از علل استقبال سالهای اخیر بیمهگذاران در بیمههای زندگی به لحاظ مشارکت در سود حاصل از سرمایهگذاری ذخایر ریاضی به اتکای همین بازارها افزایش یافته و امیدواریم این روند همچنان ادامه داشته باشد.
* لطفاً شاخصهای کمی ارتباط دو نهاد از منظر سرمایهگذاری در بورس و سرمایهپذیری از طریق بورس را بررسی کنید.
شیرکانی: زمانی وضعیت دارندگان صندوقها و سهام در بورس را مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید که سهم شرکتهای بیمه طی چند سال اخیر افزایش یافته است و با بررسی صورتهای مالی شرکتهای بیمه به این نتیجه میرسیم که میزان داراییهایی که شرکتهای بیمه در بورس سرمایه گذاری کردهاند نسبت به سنوات گذشته افزایش یافته که به نظرم جای بسی خوشحالی است.
در رابطه با میزان جذب سرمایه در بورس باید بگویم؛ چند شرکت جدیدی که طی سنوات جاری در حال تاسیس هستند با توجه به باز شدن کدهای جدید بورسی، پذیرنویسی به سرعت انجام شده است و تقریباً هیچ کدام از شرکتها به آن مرحله نرسیده اند که متعهد پذیره نویسی مجبور شود تعهد خود را اجرا کند همین مسئله نیز نشان میدهد که صنعت بیمه نیز توانسته است از این امکانات استفاده و سرمایهای را از مردم جذب کند و از طرفی مردم را در این امر مشارکت دهد.
تصور نمیکنم شرکتهای بیمه طی سنوات گذشته افزایش سرمایه داده باشند و بورس آنها را جذب نکرده باشد یا سهامداران آن را خریداری نکرده باشند. بنابراین بستر مناسبی فراهم شده تا بیمه ها جذب سرمایه نمایند و جنبة مثبت دیگر اینکه سایت کدال که شرکتهای بیمه مجبورند ماهانه اطلاعاتشان را بر اساس آییننامههای سازمان بورس در آن بارگذاری کنند بسیار کمککننده است تا در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس شفافیت ایجاد شود.
* آقای نصیری شما شاخصهای کمی ارتباط دو نهاد از منظر سرمایهگذاری در بورس و سرمایهپذیری از طریق بورس را چگونه ارزیابی می کنید؟
نصیری: اگر قصد داریم این شاخصها را از منظر سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در بازار سرمایه بررسی کنیم به یک واقعیت میرسیم؛ اینکه با رشد شاخصها در بازار سرمایه، افزایش انگیزه در شرکتهای بیمه برای رجوع ،حمایت و مشارکت در این بازار را به دنبال خواهد داشت. به نظرم شرکتهای بیمه میتوانند همانند پلی بین بازار سرمایه و بیمهگذاران عمل کنند در حقیقت شرکتهای بیمه میتوانند با استفاده از ابزارهای مالی که ذخایر ریاضی در اختیار آنها قرار میدهد وارد این بازارها شوند. هم به این بازارها کمک کنند و هم از بازده اقتصادی این بازارها به نفع مشتریانشان بهره ببرند.
روند سالهای اخیر حاکی است؛ افزایش شاخصها در بازار سهام انگیزة لازم و کافی برای شرکتهای بیمه و به تبع آن بیمههای عمر و زندگی فراهم آورده است و ما در آینده میتوانیم پیوند بین دو بازار یعنی بازار بیمههای زندگی از نظر جمعآوری وجوه ذخایر ریاضی و بازار سرمایه در بخش سهام را بیشتر فراهم کنیم و شاهد آثار و نتایج بیشتر آن به نفع بیمهگذاران باشیم.
* رویکرد مقایسهای شرکتها از منظر وجوه ریسکپذیری یا ریسکگریزی در سرمایهگذاری حوزههای بانکی بورسی و غیره مبتنی بر آمار عملکرد و کف و سقف آییننامههای مربوطه چیست؟
نصیری: به نظرم در یک شرکت بیمه مرتباً با دو موضوع مواجهیم؛ موضوع اول اینکه آییننامههایی در بیمه مرکزی وجود دارند که باید آنها را رعایت کنیم. موضوع دیگر جنس پولی است که وارد شرکتها میشود؛ گاهی پولی که وارد شرکتهای بیمه میشود نیاز به سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد که متناسب با آن سرمایه گذاری می شود یا پولی که وارد شرکتهای بیمه میشود دارای تعهد 20 ساله باشد در این صورت میتوان در سرمایهگذاریهایی شرکت کرد که وجه بلندمدت دارند.
آییننامة 97 مربوط به سرمایهگذاری است؛ ولی به جنس پولی که وارد شرکتهای بیمه میشود اصلاً توجهی ندارد؛ در واقع با منابعی که از بیمه درمان دریافت میشود نمیتوان سرمایهگذاری کرد و بدون شک این پول با منابعی که از بیمه شخص ثالث دریافت میشود متفاوت است؛ در حالی که این آییننامه به هر دوی اینها با یک دید مینگرد. اصلاحات مناسبی صورت گرفته است ولی به نظر من سهم صندوق های سرمایه گذاری در این آیین نامه کم می باشد.
* اقای نصیری با توجه به تجربه ای که شما در بازار سرمایه دارید، فعالیت بیمه گران را در این زمینه با توجه آیین نامه های مصوب چطور ارزیابی می کنید؟
نصیری: اجازه دهید در مورد این سؤال نظرم را در رابطه با مقایسة بانک و بورس در ارتباط با سرمایهگذاری ذخایر بیمههای زندگی بیان کنم؛ هر دوی این بازارها میتوانند ذخایر ریاضی شرکتهای بیمه را جمعآوری کنند و به آن ارزش افزوده بدهند و در نهایت تعهدات شرکتهای بیمه را کامل کنند؛ طی سالهای گذشته اتکای شرکتهای بیمه بیشتر به سرمایهگذاری در بانکها بوده است؛ اما متوجه شدیم که بانکها نمیتوانند سود قابل توجهی به بیمه گران اختصاص دهند و شرکتهای بیمه که در حقیقت از طریق نرخ بهرة فنی، سود مشخصی را در سرمایهگذاری ذخایر ریاضی برای مشتریان بیمه زندگی تضمین کردهاند اضافه بر آن نمیتوانند چیز خاصی از بانکها دریافت کنند. حداکثر اگر بتوانند چند درصد بیشتر دریافت کنند که با توجه به هزینههای شرکت بیمه و هزینة عملیاتی که در بیمههای زندگی با آن مواجهند و سهمی که از مازاد سود سرمایهگذاری میبرند که همان 15 درصد است رقم قابل توجهی برای شرکتهای بیمه ایجاد نمیشود و انگیزه را برای شرکتهای بیمه کاهش میدهد. برای مشتریان نیز چنگی به دل نمیزند؛ بنابراین راههای جدیدی که برای شرکتهای بیمه در سالهای اخیر از طریق بازار سهام ایجاد شده است انگیزة بهتری را ایجاد میکند و شرکتهای بیمه سودهای قابل توجهی از این بازارها میتوانند کسب کنند .
همچنان که میدانیم ریسک زیادی در این بازارها نسبت به بانک نهفته است؛ ولی شرکتهای بیمه با در اختیار داشتن ابزارهایی که از طریق این بازارها به آنها دست مییابند، میتوانند در نهایت بازده اقتصادی بهتری را به ذخایر ریاضی ارائه کنند؛ بنابراین من آیندة این بازارها را برای شرکتهای بیمه مطلوب تر میبینم تا اینکه شرکتها بخواهند کما فی السابق ذخایر ریاضی خود را در بانکها نگهداری کنند. امیدوارم ثبات اقتصادی ، قانونمندی و شفافیت بازارهای سهام بتواند این نقیصه را نزد شرکتهای بیمه مرتفع کند و شرکتهای بیمه صرفاً متکی به بازارهای بانکی نباشند؛ بلکه بتوانند مستقیماً با بازارهای سهام در ارتباط قرار بگیرند و سود حاصل از سرمایهگذاری این بازارها بتواند بدون هزینه و از مسیرهای مستقیمتر به مشتریان و بیمهگذارانشان برگشت داده شود.
* لطفاً افق پیشرو را از دو جنبه یکی ادامه وضع موجود و دیگری تعیین موقعیت مطلوب و تغییر حرکت به سمت این موقعیت را ترسیم کنید و به راهکارها و پیشنهادها نیز بپردازید.
شیرکانی: در این مقطع زمانی، آییننامهها بر این مبنا که تمام پول بیمهگذاران عمر وارد شرکتهای بیمه میشود و شرکتها نیز میتوانند طبق آییننامه سرمایهگذاری کنند تدوین شدهاند؛ در واقع اصالت آییننامه شرکت است؛ اما میتوان به نوع دیگری به این مسئله توجه داشت؛ در واقع اصالت را از شرکت بیمه خارج کرد و نزد بیمهگذار برد. همة ما درجهای از ریسکپذیری و ریسکگریزی داریم و بر اساس آن در بیمهها سرمایهگذاری میکنیم. از یک طرف انسانهایی را بیمه میکنیم که درجة ریسکپذیری متفاوتی دارند و از طرف دیگر با آییننامهای مواجهیم که همة بیمهگذاران را با یک درجة ریسکپذیری تصور میکند. شاید این بحث سبب ایجاد تغییر ساختار یا تغییر پارادایم شود.
اگر آییننامهها با یکدیگر متفاوت باشند، میتوانیم روشهای سرمایهگذاری متفاوتی برای بیمه گذاران با درجة ریسکپذیری و ریسکگریزی گوناگون داشته باشیم در این حالت باید با یک آییننامة پویا روبهرو باشیم که بتواند افراد مختلف با شاخص های فردی گوناگون را پوشش دهد؛ در حالی که امروز با چنین آییننامهای مواجه نیستیم و آییننامة موجود همه را با یک ریسک در نظر میگیرد. آییننامهها باید به صورت مرتب بر اساس خواستة مشتریان تغییر کنند.
به این ترتیب من از تغییر رویکرد صحبت میکنم که آییننامه باید به گونهای باشد که بتوانیم بر اساس تکتک ریسکپذیری افراد سرمایهگذاری کنیم از این نظر نیاز به انقلابی در آییننامههای سرمایهگذاری در حوزة بیمههای زندگی داریم.
در واقع مبنای آییننامه بر این است که همة افراد یک نوع ریسکپذیر هستند؛ ولی من چنین اعتقادی ندارم و معتقدم افراد با یکدیگر متفاوتاند و ریسکپذیری گوناگونی دارند و لزومی ندارد که با همه بر اساس یک آییننامه رفتار شود.
* جناب نصیری از افق های پیشرو بگوئید.
نصیری: در ارتباط با افق پیشرو باید بگویم که اصل قضیه در توسعه و رشد بیمههای زندگی موضوع پوششها در یک طرف و افق سرمایهگذاری ذخایر ریاضی و بازده اقتصادی این ذخایر در طرف دیگر است؛ قطعاً موضوع عملکرد شرکتهای بیمه در بیمههای زندگی در بخش سرمایهگذاری ذخایر ریاضی یکی از عوامل تعیینکنندة رشد و توسعة این بیمهها تلقی میشود هم از جهت شرکتهای بیمه و هم از جهت استقبال و در حقیقت رویآوری مردم به این نوع بیمهنامهها.
به عقیدة من همچنان که زمان را طی میکنیم و پیش میرویم شکل و شیوههای سرمایهگذاری ذخایر ریاضی میتواند متغیر باشد که حتماً هست. در سالیان گذشته شاید بانک، یکی از بازارها یا تنها بازاری بود که شرکتهای بیمه میتوانستند با اطمینان و احتیاط مورد نظر وارد آنها شوند و منابعی را برای بیمهگذاران بیمههای زندگیشان کسب کنند؛ اما با گذشت زمان و در حال حاضر ممکن است این جنبههای سرمایهگذاری تضعیف شده باشند و علاقة مردم و شرکتهای بیمه به بازارهای جدید معطوف شده باشند؛ بنابراین همیشه باید دنبال جستوجوی وضعیت سرمایهگذاری مطلوب و بهینه باشیم. یکی از بازارهایی که در حال حاضر در دسترس شرکتهای بیمه است بازارهای سهام است؛ البته با دوراندیشی و احتیاط و تدبیر لازم. حتماً اطلاع دارید که سرمایهگذاری ذخایر ریاضی به زمان نیاز دارد خوشبختانه بیمههای عمر این زمان را در اختیار شرکتهای بیمه و بازار سهام قرار میدهند؛ بنابراین باید امیدوار باشیم که ورود به این بازارها میتواند برای ما یک چشمانداز و امید به آیندة بهتری را ترسیم کند. تصور میکنم آنچه در بیمههای زندگی برای بیمهگذاران از همه چیز مهمتر و تعیینکننده است بخش مربوط به سودآوری ذخایر ریاضی است و اینکه سهم آنها از این سودآوری چقدر است؛ بنابراین هر شرکتی که بتواند در این بخش بهتر فعالیت کند قطعاً میتواند بیمهگذاران بیشتری را جذب کند و ضمن تقویت و ایجاد پشتوانة کافی برای خود، مشتریانش را از این بازار هر چه بهتر بهرهمند سازد.
* برای پیوند مطلوب تر بیمه و بورس چه انتظارتی از بازار سرمایه می توان داشت؟
شیرکانی: بورس همیشه از شرکتهای بیمه انتظار دارد که ذخایر ریاضی را وارد بازار سرمایه کنند به نظرم این انتظار کاملاً درست و بهحق است و انصافاً شرکتهای بیمه در سنوات گذشته به ویژه سالهای اخیر سهم مناسبی از بازار سرمایه را نصیب خود کردهاند؛ اما به نظرم صنعت بیمه نیز توقعاتی نسبت به بازار سرمایه دارد که توقعات بهجایی است.
بیمههای زندگی در حال گسترش هستند و بخش زیادی از منابع و ذخایر ریاضی هم معمولاً در بخشهایی که درآمد ثابت دارند مثل فیکساینکامها و … قرار میگیرند و نرخ بهرة ثابتی دریافت میکنند؛ امروز ابزاری در بورس نداریم تا آپشن نرخ بهرهای برای 5 الی 10 سال دیگر خریداری کنیم.
اجازه دهید کمی بیشتر توضیح دهم؛ اگر امروز بیمهگذاری از ما بخواهد نرخ بهرة 22 درصد ثابت به مدت 10 سال به او اختصاص دهیم تا فلان مقدار بیمه عمر برای شرکت بیاورم، ما نمیتوانم چنین کاری انجام دهیم؛ چون نرخ بهره توسط شورای پول و اعتبار و بعضاً در رقابت با بانکها تعیین میشوند و هر لحظه ممکن است نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد و تنظیم چنین بیمهنامههایی برای شرکتهای بیمه با ریسک بسیار بالایی همراه است.
اما آپشنهای دیگری در بازار سرمایه داریم که در کل دنیا نیز مرسوم هستند؛ مثلاً خرید آپشن نرخ بهره یا به تعبیری اختیار خرید که چنین آپشنی در بازار سرمایه ایران وجود ندارد و بیمهها وقتی بزرگ میشوند با این موضوع روبهرو هستند که ریسک تغییرات نرخ بهره را چطور برای بیمهگذارانشان تضمین کنند. ما هم به عنوان عضوی از صنعت بیمه از بورس توقع داریم که این آپشنها را وارد بازار کنند و مطمئناً با هوشمندی که از بازار سرمایه سراغ دارم این اقدام را انجام خواهند داد و یکی از مشتریانشان شرکتهای بیمه خواهند بود.