بیمه گذاران بزرگ و زورگو/ آیا شورای عالی بیمه در رابطه با افشا پرتفوهای بزرگ دست بکار می شود؟
رافع:رافع: اینجا این سؤال مطرح ميشود كه آيا واقعاً همة شركتهای بیمه در ميز گفتماني كه با بيمهگذاران دارند، بايد اطلاعات خود را افشا كنند؟ تصور کنید با شما به عنوان يك بيمهگذار وارد گفتمان ميشوم و بيمه درمان شما را ميگيرم؛ قطعاً بيمه مهندسي هم ميدهيد و اين دو هزینه و فایدة یکدیگر را جبران میکنند و در نهايت سود میکنم./ جعفری:متأسفانه چند سالي است كه به دلیل رقابتهای ناسالم شرکتهای بیمه با یکدیگر این بيمهگذار است که برای شرکتهای بیمه نقش تعيين ميكنند؛ اما شرکتهای بیمه میتوانند با افشاي درست اطلاعات قراردادها جلوی این رفتارها را بگیرند؛ اگر شرکتهای بیمه وادار شوند همة اجزای بيمهنامههای بزرگ خود را افشا کنند بسیاری از مسائل مرتفع میشوند.
به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین عدم افشای اطلاعات مربوط به پرتفوهای بزرگ در صنعت بیمه باعث تشدید عارضة نرخ شکنی و بعضا نوعی انتحار در میان شرکت های بیمه شده است. اینکه در قالب چه راهکارهایی امکان افشای اطلاعات بیمه نامه های عمده فراهم می شود و اساسا چقدر در این زمینه مقررات، فرصت افشا را فراهم کرده اند موضوع میزگرد پیشرو با عنوان « نقش افشای بهنگام پرتفوهای بزرگ در سالم سازی کسب و کار بیمه ای » است. حاضران در میزگرد البته نظرات مختلفی دارند؛ عبدالمجید رافع، معاون مالی و اداری بیمه کارآفرین با تأکید بر ضرورت های کسب و کاری چندان موافق افشای اطلاعات پرتفوهای بزرگ نیست در عین حال علی جعفری که سابقه حضور در بخش های مالی بیمه مرکزی رادارد معتقد جدی افشاست.
بخش اول را می خوانیم:
* آقای رافع در ابتدا بگویید چارچوبهای موجود صنعت بیمه چقدر ظرفیت افشای اطلاعات را دارند و شرایط موجود را مرور کنید؟
رافع: بخشی از آییننامة 88 شورای عالی بیمه مربوط به بحث افشای اطلاعات است مادة چهار این آییننامه به چهار محور در این رابطه اشاره دارد؛ يكي معرفي شركت بيمه است، يكي استراتژيهاي شركت در رابطه با راهبري است كه بيشتر به عمليات اجرايي براي آینده اشاره دارد. محور سوم و چهارم که دو محور اصلي محسوب میشوند؛ بحث توانگري مالي و بحث صورتهاي مالي هستند.
در بحث توانگري مالي، عملياتي انجام میشود و از طريق ارائه اطلاعات و قالبي كه تعیین شده محاسباتی صورت میگیرد و در نهایت توانگري مالي استخراج میشود. نکتة مهم در این بخش بحث خسارت و ضريب خسارت است كه بر توانگری مالی تأثيرگذار است؛ يعني از يك طرف بحث خسارتها ـ ریسک صدور بیمهنامه ـ مطرح است و از طرف دیگر بحث توانمندي شركت از لحاظ ریسک سرمایه موجود است.
محور چهارم که یکی از دو محور اصلی محسوب میشود بحث صورتهاي مالي است. از میان این محورها دو محور توانگري مالي و دیگری صورتهاي مالي به میزگرد امروز ما مربوط است. صورتهاي مالي در واقع فصل مشترك شركت بیمه و مخاطبانش است؛ به تعبیر دیگر از طريق صورتهاي مالي، اطلاعاتی در زمينة سود و زيان به ذينفعان منتقل میشود و هر قدر صورتهاي مالي شفافتر و روشنتر باشند، مخاطبان اطلاعات بيشتري دريافت ميكنند.
صنعت بيمه از نظر تحليل و آناليز صورتهاي مالي كاملاً تخصصي است و پيچيدگيهاي بسیاری دارد. این صنعت ذينفعان بسیاری از جمله سهامداران، سازمان امور مالياتي و تأمين اجتماعي و … دارد كساني كه در بازار سرمايه حضور دارند از طريق اطلاعاتي كه از صورتهاي مالي شرکتهای بیمه میگیرند، آناليز ميكنند كه سهم را بخرند يا نخرند. متأسفانه صورتهاي مالي امروز كمتر ميتواند به افراد غير تخصصي در صنعت بيمه اطلاعات بدهد؛ چون پيچيدگيها در دل صورتهاي مالي قرار گرفتهاند که كساني كه قصد آناليز دارند حتماً بايد با ادبيات موجود امور مالي صنعت بيمه آشنا باشند، در غير اين صورت به راحتي نميتوانند اطلاعاتی به دست آورند.
* در سال 98 صورتهاي مالي شركتهاي بيمه از نظر شکلی تغییر کرد و جزئيات جديدي به آن اضافه شد و این بحث مطرح بود که آیا انتشار این جزئیات فايدهاي براي شركتهاي بيمه يا تحلیل متخصصان خارج از صنعت بيمه دارد یا ندارد؟
رافع: اتفاقاً چندی پیش در سنديكا دربارة این موضوع که صورتهاي مالي چقدر ميتوانند رسالت خود را انجام دهند بحثی صورت گرفت. در صورتهای مالی فعلی دو بحث از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ یکی بحث اتكايي و دیگری بيمههاي عمر. افشاي اين دو اگر به صورت ساده صورت نگيرد مخاطبان با ابهام مواجه خواهند شد و نميتوانند به راحتي آناليز كنند. همانطور که میدانید بيمههاي عمر به شدت نيازمند کار هستند و اجزاي آن باید از ریشه از ساير عمليات بيمهگري تفکیک شود بهرغم تلاش بسیار زیادی که در بيمه مركزي صورت گرفت؛ اما همچنان این رشته از بیمه ويژگيهاي خاص خود را ندارد؛ در واقع هنوز هم سهم صاحب سهم از بيمههاي عمر و سهم بیمهگذار به راحتي قابليت جداسازی و شفافيت ندارد؛ به ویژه در بخش سرمايهگذاريها و سود سرمايهگذاريها بايد اقداماتی صورت گیرد و اطلاعات شفافتري به مخاطبان ارائه شود تا آنها بتوانند آناليز را انجام دهند.
بیمههای اتکایی نیز چند نوع هستند؛ يكسري اتكايي اجباري و يكسري اتكايي اختياري، در بخش اتکائی اختیاری در واقع يك شركت به اختيار خود بخشي از ريسك شركتهاي ديگر را ميپذيرد يا به شركتهاي ديگر واگذار ميكند. ادبيات مالي نیز کمتر توانسته روي این نوع بیمههای اتكايي تأثير بگذارد؛ در واقع بُعد فني فوقالعاده پررنگتر از بُعد مالي است؛ در صورتي كه اینها باید دوشادوش یکدیگر حرکت کنند؛ اگر بخش مالي يا عمليات حسابداري بيمههاي اتكايي كه عبارت است از ثبت روزانة وقايعي كه اتفاق ميافتد، به درستي انجام نشود، مقطعي كه گزارشهاي مالي ارائه میشود با چالشهايي مواجه هست مبنی بر اینکه آیا سودي كه نشان دادهايد به درستي بوده است يا نه. برخی شركتها نیز ناگزيرند صورتهاي ماليشان را آرايش كنند و از واقعيتها فاصله بگيرند؛ چون باید از دوره مالي بگذرند تا موقعیت آنان حفظ شود بنابراین اگر خسارتهاي معوق يا خسارتهايي كه در میزان توانگري مالي نقش دارد به درستي افشا نشود و ریسکها منطبق با واقعيتهاي موجود نباشد اطلاعات مخدوش ميشود و مخاطب نمیتواند به راحتي اطلاعات را آنالیز کند.
بسیاری از اوقات مباحث اتكايي در اختیار شركتهای بیمه نيست بلکه این صنعت است که باید به يك مدل، روش و مَنش برسد تا اطلاعات شفاف در اختیار مخاطب قرار بگیرد. بسیاری از اطلاعات بعد از مقطع دوره مالي در اختیار شركتي قرار میگیرد که باید آن خسارت و اطلاعات مربوط به آن را افشا كند.
يكي از ضعفهاي صورتهاي مالي اين است كه مباحث افشا در رابطه با ريسك در آن بسیار کم است و بيشتر به مقوله حق بيمه ميپردازد.
بزرگان تعریف بسیار زیبایی از حق بیمه ارائه کردهاند و آن اینکه بيمه كالايي است كه در زمان مصرف توليد ميشود. این تعریف بسیار ریشهدار است؛ به تعبیر دیگر تا زماني كه حق بیمه به خسارت نرسيده است، نميدانيم چه وضعيتي وجود دارد و در زمان مصرف است که توليد ميشود.
* معمولاً پرتفویهاي عمده افشا نميشوند؛ در واقع منظورمان كيفيت افشای این اطلاعات است که بسیار پایین است.
جعفری: پیرو صحبتهای آقای رافع باید بگویم که آييننامة 88 دو بخش دارد؛ یکی بخش افشا توسط شركتهای بيمه و دیگری بخش گزارشگري، به تعبیر دیگر بخشي از اطلاعات به جاي اینکه افشا شوند؛ باید به بيمه مركزي گزارش شوند. بيمه مركزي تشخيص ميدهد كه آيا لازم است که این اطلاعات افشا شوند يا نه. امروز يكسری تصمیمات پایه و ریشهای انجام شده كه سازمان ناظر اجازة آنها را داده است؛ مثلاً سازمان ناظر اجازه داده تا شركت بيمه به صورت مختلط تأسیس و فعالیت کنند؛ در واقع هم در بخش زندگی فعالیت کنند و هم بيمه غير زندگی. اختلاط این این امر منجر به سردرگمی ذينفعان بیمهای و استفادهكنندگان از اطلاعات صورتهای مالي میشود.
مختلط بودن شركت بيمه یک بحث است و اجازة قبولي اتكايي به شرکتهای بیمه مستقیم نیز بحث دیگری است که باعث ایجاد عدم شفافیت در حسابها میشود به نظر من اين مورد در سایر کشورها مرسوم نيست؛ ولي در ایران به واسطة بعضي از محدوديتها این کار را انجام ميدهيم؛ چون مقرراتي كه اطلاعات را ميسازند مشكل دارند؛ بنابراين كيفيت اطلاعات و استفادهاي كه استفادهكننده ميكند تحتالشعاع قرار میگیرد.
* هدف ما در اين ميزگرد افشای اطلاعات بیمههای بزرگ است. از منظر ذينفعان به ویژه كساني که قصد دارند در بازار، سهام شركتهاي بيمه را خریداری کنند و حقوق سهامداران بزرگ و … مدنظر است.
جعفری: بيمهگذاران خرد به اطلاعات نياز ندارند یا اگر در دسترسشان باشند از آنها سر در نمیآورند. این اطلاعات مورد نیاز بيمهگذاران بزرگ است. بيمهگذاران بزرگ دو دستهاند؛ بیمهگذاران از نظر واگذاري ريسك و بیمهگذارانی که بخش عمدهای از پرتفوی شرکت بیمه را به خود اختصاص میدهند. چطور باید اطلاعات این بیمهگذاران را افشا کرد در واقع پرتفويي كه بیمهگذاران بزرگ به شرکت بیمه دادهاند در برگیرنده چه سهمي از كل پرتفوي شركت است تا بتوانيم آثار این پرتفوی را بر کل عملکرد شرکت افشا کرد؛ مثلاً شركت X با يكي از بيمهگذاران بزرگ مثل آموزش و پرورش یا بنياد شهيد و … قرارداد درمان دارد و این بیمهگذاران سهم با اهمیتی از پرتفوی آن شرکت و داراییها و بدهی مرتبط را به خود اختصاص میدهند در صورتي كه در حال حاضر صورت مالي این شرکتها چنین اطلاعاتی را به صورت شفاف در اختیار ذینفعان قرار نمیدهد.
* هر بار كه صورت مالی چنین شرکتهای بیمهای منتشر ميشود، چقدر این اطلاعات روشن و واضح بیان شدهاند؟
جعفری: صورتهای مالی باید مشخص کنند که چه سهمي از حق بيمه متعلق به بيمهگذار بزرگ است و چه میزان از خسارت و چه میزان از خسارت معوق و چه سهمي از سود عمليات بيمهاي شركت بیمه متعلق به بيمهگذار بزرگ است در واقع این اقلام با اهمیت صورت مالی هستند که در حال حاضر افشا نمیشوند؛ البته طبق بخش الف آييننامة گزارشگري (شماره 88) گزارش ميشوند؛ اما به صورت شفاف و یکجا در صورتهای مالی افشا نمیشود.
* آيا باید ابتداي قرارداد گزارش ارائه کنند يا ماهانه در مورد پرتفوي عمدة خود گزارش بدهند؟
جعفری: یکی از بندهای آييننامة افشا ميگويد که در مورد عملکرد در دورههاي خاص اطلاعات ارائه کنید؛ به تعبیر دیگر چقدر حق بيمه دریافت کردید؟ چقدر كارمزد پرداخت کردید؟ چقدر خسارت پرداخت کردید؟ این اطلاعات در اختیار ناظر قرار میگیرد در حالی که ناظر استفادهكنندة اوليه محسوب میشود و استفادهكنندة اصلي نيست. مهمترين مسئلهای كه از نظر من در بحث پرتفویهایی كه سهم بزرگي از درآمد حق بيمة شركتهای بيمه را تشكيل ميدهند، این موضوع است که با چه نرخي فروخته شدهاند؛ اگر نرخ، درست و فني نباشد؛ بقیة حسابها از نظر شکلی درست باشند در واقع حسابآرايي صورت گرفته است.
* اگر اطلاعات افشا شود حسابآرايي به ناگزير مورد نقد قرار ميگيرد و به این ترتیب آن قرارداد نقض میشود يا به راحتي پيش نمیرود.
جعفری: کاملاً درست است. اطلاعات باید افشا شوند تا اطلاعات واقعي در اختیار مخاطبان قرار گیرند و با فشار افکار عمومی شفافیت لازم ارائه شود.
* آنچه گزارشگري ميشود، چقدر باكيفيت است؟
جعفری: رضایت ذینفع و استفادهکننده از اطلاعات، ضامن کیفیت اطلاعات است نه آنچه روي كاغذ نوشته شده و از عبارات زیبایی در آن استفاده شده است؛ اما نحوه نظارت نیز بر کیفیت اطلاعات تأثیرگذار است.
* نوع نظارت بيمه مركزي با نوع نظارت نهادی که مسئول افشاست یعنی سازمان بورس متفاوت است. ماهیت نظارت بيمه مركزي، با محوریت امر بيمه است.
جعفری: تمام بندها و مواد قانون تأسيس و مقررات و بخشنامههای شورای عالی بیمه و بیمه مرکزی ناظر بر حقوق بيمهگذار است؛ نظیر محدوديتهايي كه از زمان تأسيس شرکت از نظر ميزان سرمايه، ترکیب سهامداران، ميزان سهم سهامداران و … در صورتی که سازمان بورس ناظر بر حقوق سهامداران است؛ بنابراین این دو نگاه (از منظر قانون) ماهیت وجودی و کارکرد این دو سازمان ناظر است.
* دقيقاً اين نقطه همان نقطهای است كه بيمهگذار به بیمهگر ظلم ميكند؛ چون اطلاعات افشا نميشود.
جعفری: تمام بندها و مواد قانون تأسيس از زمانی كه گروهي به نام مؤسس اقدام به تأسیس شرکت بیمه میکنند به گونهای است که تمام شرایط یک سرمایهگذار در بدو ورود به فعالیت در صنعت بیمه را تعیین میکنند؛ حتی قوانین و مقررات بیمهای در تعیین صلاحیت و توانایی مدیران نیز تأثیر دارد؛ به تعبیر دیگر هيچ کجاي قانون تأسيس به هيچ عنوان جايي براي حقوق سهامدار نگذاشته است، فقط برای او محدوديت درست كرده است؛ بنابراین تمام قوانین ناظر بر حقوق بيمهگذار است؛ ولي تمام مقررات و قوانین بورس، ضامن و ناظر بر حقوق سهامدار است. اين تفاوت اصلي اين دو نهاد است.
امروز سازمان بورس برای هر اتفاق و تصميمی كه مربوط به بيمه، عمليات بيمه و حتي افزايش سرمايه در شرکتهای بیمه باشد قبل از هر اقدامی مجوز بيمه مرکزی را دریافت میکند و با توجه به این امر اکثر وظایف و اقدامات نظارتياش را در قبال شرکتهای بیمه انجام نميدهد.
* آقای رافع وضع موجود از نگاه شما چيست؟ لطفاً در پاسخ به این سؤال بر پرتفویهای بزرگ متمركز باشید و برای سؤال دوم لطفاً به نقش و کیفیت افشاي اطلاعات بپردازید.
رافع: همه چيز در اعمال نطارت و افشا خلاصه نميشود. يك نگاه در صنعتي مانند صنعت بيمه اين است كه هيچ اشكالي ندارد که چند شركت ورشكسته شوند.
* در کنار بحث ورشکستگی، به نظر شما افشاي اطلاعات پرتفویهاي بزرگ چه اثري بر سالمسازي فضاي كسب و كار بيمهاي دارد؟
رافع: در ابتدا نقدی بر سؤال شما دارم؛ جامعه با فرهنگ بيمه بيگانه است. تصور کنید من به عنوان شركت بيمهگر، قرارداد بیمه درمان بنياد شهيد را منعقد کردم. امروز پرتفوی بيمه در رشته درمان در خوشبينانهترين حالت سر به سر است. این پرتفوي بسیار بزرگ است. آيا اين تعداد پرتفوي بزرگ كه مربوط به يك رشته درمان است، مورد سؤال شما هست يا نه تصور کنید یکی از فازهای پروژه بيدبلند را با قیمت چند صد هزار دلار بيمه ميكنم. از ديدگاه شما کدام یک بزرگ است؟ يكي از لحاظ تعداد بزرگ است و دیگری از نظر قیمت؟
جعفري: گاهی پرتفوی یک قرارداد مانند قرارداد بیمه خیلی بزرگ است و بحث ایفای تعهدات مطرح است و در برخی از موارد یک قرارداد واجد حق بيمه كوچكی است ولی تعهد بزرگی دارد. مثلاً بیمهنامة فازهای پارس جنوبي از نظر حق بیمه و با فرض صدور بیمهنامه با نرخ فنی سهم با اهمیتی از پرتفوی شرکتهای بیمه صادرکننده را در برنمیگیرد؛ ولی در واقع تعهد عظیمی بر دوش ایشان قرار میدهد؛ اما استفادهکنندگان از صورتهای مالی آن را ملاحظه نمیکنند. به نظر من اين هم جزو بیمههای بزرگ محسوب میشود.
* در فاز دستهبندي به هر حال پرتفویها به خرد، متوسط و بزرگ تقسیمبندی میشوند. در بخش بیمهنامههای بزرگ یا عمده به دلیل عدم افشای به موقع اطلاعات این پرتفویها، زمینه سوءاستفاده بيمهگذاران فراهم میشود و زمینهساز گسترش نوعی رقابت منفی بین شركت بیمه میشوند به طوری که عملاً شركتها اخلاق حرفهای را رعایت نمیکنند آیا به نظر شما چنین روندی کلیت صنعت بیمه را با مخاطره روبهرو نکرده است؟
رافع: اینجا این سؤال مطرح ميشود كه آيا واقعاً همة شركتهای بیمه در ميز گفتماني كه با بيمهگذاران دارند، بايد اطلاعات خود را افشا كنند؟ تصور کنید با شما به عنوان يك بيمهگذار وارد گفتمان ميشوم و بيمه درمان شما را ميگيرم؛ قطعاً بيمه مهندسي هم ميدهيد و اين دو هزینه و فایدة یکدیگر را جبران میکنند و در نهايت سود میکنم.
* بیمه مهندسي ريسك دارد يا ندارد، نميتوان این قرارداد را با آن قرارداد منعقد کرد اين از مشكلات صنعت بيمه است. ضمن اینکه هر عاملی که زمینه گسترش رقابت مخرب میشود باید از مسیر بازار خارج شود حال به نظر شما تکلیف چیست؟
رافع: امكانپذير نيست، هر دو جزو ابزارهاي كسب و كار بیمهگران است.
* بر اساس منطق بیمهگری آیا منطقی است که زیان درمان را با سود مهندسی جبران کنید؟
رافع: اين ريسك يك بستر بلندمدت دارد و سالانه نيست. شرکتهای بیمهگر چندین سال حق بیمه گرفتند و بعد پتروشیمی بوعلی آتش گرفت. چندین سال درآمد خالص داشت؛ ولي درمان متوالي است. من با شما به عنوان يك بيمهگر وارد گفتمان ميشوم و میگویم در بيمههاي درمان ضرر ميكنم؛ ولي در بيمههاي مهندسي سود ميكنم؛ بنابراین میتوانم در هر دو شما را بیمه کنم.
* در حقیقت در مهندسی در بازه کوتاه مدت سود نشان دادهاید در یک بازه چند ساله باز هم در نهایت سود با یک خسارت بزرگ سوخت میشود. بر این اساس آیا توجیههای کسب و کاری میتواند قابل اتکا برای عدم افشای اطلاعات پرتفویهای بزرگ كافي باشد؟
رافع: ولی این ابزارِ کسب و کار من است.
* مقولهای که در بلندمدت منافع شرکتی و در حل حاضر منافع کل صنعت را به خطر انداخته است به نظرم باید شرکتهای بیمه منافع بلندمدت خود را در نظر بگیرند.
رافع: آيا شما به این مسئله که سهامداري كه وارد صنعت بيمه ميشود حق و حقوقي و يك تشخيصي دارد قائل هستيد؟ در واقع این سهامدار است كه مجمع برگزار میکند و مجمع هیئت مديره تعيين ميكند و هیئت مديره نیز هیئت عامل تعريف میکند که از لحاظ ساختاری بايد به صورت مستمر با یکدیگر در ارتباط باشند؛ به تعبیر دیگر هر شركتي مدام بايد به هیئت مديره گزارش دهد و هیئت مديره نیز مسئوليت اداره آن شركت را برعهده دارد. آيا برای آن سهامدار سهمي قائل هستيد يا نه؟
* وقتي فضاي كسب و كار بيمهاي زيانده است، سهامدار نیز در نهايت زيان ميكند. شما منافع يك شركت بیمه را در نظر ميگيريد در حالی که با توضیحی که بیان کردید منافع کل صنعت بیمه دچار زیان میشود؛ البته که در کل، آن شرکت نیز با کمی فاصله زمانی، زیان میکند.
رافع: مشكل ايجاد اين قضيه فقط افشاي اطلاعات نيست؛ حتي بعضي نظارتهایی که در بیمه مرکزی اعمال ميشود بايد حذف و برخی بايد ايجاد شوند.
* میتوانید این مشکلات را دستهبندی کنید.
جعفری: در مورد بحث مناقصه نباید شرايط حاكم بر بعضي مناقصهها را در اين قضيه دخالت داد؛ چون در این میزگرد بحث حرفهاي و آکادمیک ميكنيم؛ بنابراین باید مسائل موجود حاكم بر برخی مناقصهها را کنار گذاشت؛ ما بايد در يك بازار و در يك شرايط متعادل در مورد اين قضيه صحبت كنيم؛ به تعبیر دیگر نرخی ارائه میشود و بيمهگذار ذیربط با توجه به كيفيت و كميت موجود تصميم ميگيرد، كدام شركت بيمهگر را انتخاب كند.
جعفري: از ديدگاه يك بنگاه تجاري مجموع پرتفوي بايد سودآور باشد؛ مثلاً یک شرکت بیمه بیمهنامة درمان را با ضريب خسارت 120 صادر میکند و بیمهنامة مهندسي را با ضريب خسارت 40 صادر میکند و به این ترتیب سود کسب میکند این روند از دید تاجر سودآور است؛ ولی از دید یک کارشناس بیمهای نرخ درست، نرخ فني است. متأسفانه چند سالي است كه به دلیل رقابتهای ناسالم شرکتهای بیمه با یکدیگر این بيمهگذار است که برای شرکتهای بیمه نقش تعيين ميكنند؛ اما شرکتهای بیمه میتوانند با افشاي درست اطلاعات قراردادها جلوی این رفتارها را بگیرند؛ اگر شرکتهای بیمه وادار شوند همة اجزای بيمهنامههای بزرگ خود را افشا کنند بسیاری از مسائل مرتفع میشوند.
* چرا این اطلاعات افشا نميشوند؟
جعفری: شركتهاي بيمه ملزم هستند بر اساس مقرراتي كه نهاد ناظر از طريق شوراي عالي بيمه به آنها اعلام میکند اقداماتي انجام دهند؛ مثلاً چطور بيمهنامه بفروشند؟ نام آن را چه بگذارند؟ چطور گزارش کنند؟ چطور افشا کنند؟ به چه شکل در صورتهای مالیشان ارائه دهند؟ البته بیمه مرکزی و شورای عالی بیمه با توجه به مقتضیات زمانی و رعایت حقوق بیمهگذاران میتوانند در هر زمانی مقررات لازم را در چارچوب قوانین و مقررات بازنگری کنند.
* صورتهاي مالي چه مشكلي دارند كه این اطلاعات در آنها افشا نميشوند؟
جعفری: صورتهای مالی بر اساس نمونهاي كه شوراي عالي بيمه مصوب كرده و يادداشتهاي همراه كه توسط بيمه مركزي ابلاغ شده است منتشر میشوند؛ از طرفی صورتهای مالي با تأييد بورس و بيمه مركزي و سازمان حسابرسي منتشر میشوند؛ اگر با ارائه دلایل فنی بیمه مرکزی میتواند تغيير لازم را در صورتهای مالی انجام دهد؛ به تعبیر دیگر اگر اشکال در بخش صورتهاي مالي اساسي باشد، بايد با ذکر دلایل گزارش لازم را به شورای عالی بیمه ارائه داد تا اصلاح لازم انجام شود و در صورتی که اشکال در بخش يادداشتها باشد توسط بيمه مركزي اصلاح لازم انجام و ابلاغ میشود.
* به نظر میرسد این مسئله فراتر از يادداشت است؟
جعفری: بله درست است. لازم است برخی از مقررات شورای عالی بیمه که مرتبط با افشای لازم است؛ مورد بازنگری قرار گیرد.
ادامه دارد….