جای خالی آندررایترهای مستقل در قراردادهای بزرگ بیمه ای / عدول از اصول شفافیت برابر با نابودی شرکت بیمه
اثر عدم افشای پرتفوهای عمده بر سرنوشت صنعت بیمه (بخش دوم)
رافع: اگر استانداردها به ویژه استاندارد IFRS17 اجرا شود و بیمه مرکزی بسترهای افشای سلامت این اطلاعات را فراهم بیاورد، هر شرکتی بخواهد از چارچوب آن عدول کند، ظرف دو سال نابود میشود./جعفری:باید مسیری را پیش ببریم که بیمهگذار دنبال ما بیاید؛ نه اینکه بیمهگذار برای شرکتهای بیمه تعیین تکلیف کند. متأسفانه این امر به دلیل رقابتهای نادرست شرکتهای بیمه برای دریافت پرتفوی بیشتر به هر قیمت و عدم ثبات مدیریتی در شرکتهای بیمه ایجاد شده است.

به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین عدم افشای اطلاعات مربوط به پرتفوهای بزرگ در صنعت بیمه باعث تشدید عارضة نرخ شکنی و بعضا نوعی انتحار در میان شرکت های بیمه شده است. اینکه در قالب چه راهکارهایی امکان افشای اطلاعات بیمه نامه های عمده فراهم می شود و اساسا چقدر در این زمینه مقررات، فرصت افشا را فراهم کرده اند موضوع میزگرد پیشرو با عنوان « نقش افشای بهنگام پرتفوهای بزرگ در سالم سازی کسب و کار بیمه ای » است. حاضران در میزگرد البته نظرات مختلفی دارند؛ عبدالمجید رافع، معاون مالی و اداری بیمه کارآفرین با تأکید بر ضرورت های کسب و کاری چندان موافق افشای اطلاعات پرتفوهای بزرگ نیست در عین حال علی جعفری که سابقه حضور در بخش های مالی بیمه مرکزی رادارد معتقد جدی افشاست.
بخش اول را خواندیم بخش دوم از پی می آید:
* گزارش شدن کافی نیست تجربه هم همین را میگوید که تا افشا نشوند فایدهای ندارد؛ البته اینکه چه مواردی و با چه کیفیتی گزارش میشوند نیز اهمیت بسیاری دارد.
جعفری: یکی از بندهای آييننامة 88 صراحتاً به ارائة گزارش عملكرد قرارداد اشاره دارد. گزارش عملكرد يعني صفر تا صد یک بیمهنامه مثلاً نرخ بیمهنامه، كارمزد بیمهنامه، سود و زیان آن و … که در این خصوص اقدام لازم توسط بیمه مرکزی انجام میشود.
* این گزارش باید ماهانه یا هر فصل یا سالانه ارائه شود؟
جعفری: ارائة این گزارش حداقل باید در دو مقطع زمانی ارائه شود؛ ولي يك قرارداد يك بار نوشته ميشود و روزی که منعقد میشود فقط نرخ و حق بیمه و کارمزد و تعداد بیمهشده در آن مشخص است و بقیة اجزای آن به مرور افزوده میشود.
* خطرناكترين بیمهها بيمههاي عمدة درمان هستند كه بسیار پرريسك محسوب میشوند؟
جعفری: معمولاً قراردادهای درمان در دو نقطه مديريت ريسك نميشوند؛ یکی در زمان صدور به چه شکل اینگونه ريسكها مورد ارزيابي قرار میگیرند و چطور آن را صادر میکنند؛ به تعبیر دیگر با چه نرخی صادر میشوند و دیگری در جریان قرارداد به چه شکل مدیریت ریسک میشوند تا از پرداخت خسارات نامربوط جلوگیری شود و آثار قرارداد بر صورتها به طور شفاف ارائه شود.
* یکی از دلایل این مسئله عدم افشای اطلاعات است؛ اگر اطلاعات افشا شوند این مشکل سنوات بعد از بین میرود.
جعفری: بله درست است و به سمت اصلاح حرکت میکنند.
* آقای رافع شما هنوز معتقدید نباید افشای اطلاعات صورت بگیرد؟
رافع: نه. بحثی در افشا نیست. وقتی افشای اطلاعات صورت میگیرد یکسری ابزار در اختیار مخاطبتان قرار میدهید؛ اگر این ابزار به درستی قضاوت نشوند، نتیجهگیری غلط خواهد بود. اجازه دهید مثالی بزنم نرخ بیمة درمان یک شرکت بیمهگر از همة شرکتها بالاتر است و خدمات فوقالعاده خوبی هم میدهد؛ یعنی ظرف مدت کوتاهی خسارت پرداخت میکند، به شدت به قانون بیمهگذار اهمیت میدهد. ممکن است یک بیمهگذار این مسئله را تأیید کند و یکی تأیید نکند؛ اما این کسب و کار و نوع عملیات من است؛ یعنی من یک استراتژی پشت این قضیه دارم و میگویم حق بیمه بالا، خدمات خیلی خوب.
* با همة توضیحاتی که دادید به نظرم همة شرکتهای بیمه باید اطلاعات را افشا کنند. گاهی شرکتهای بیمه نرخی ارائه میکنند؛ ولی چون افشا نمیشود یک مدیر پرتفویمحور قرارداد زیانباری را میبندد؛ اما میراث این قرارداد به مدیران بعدی منتقل میشود؛ ولی اگر افشا شود به راحتی هر مدیر نمیتواند قرادادی ببند و بعد رها کند.
رافع: آییننامهها باید بستری فراهم آورند که قیمت تمامشدة واقعی یکسری از فعالیتها در زمان گزارشگری افشا شود؛ این وظیفة آییننامهها و وظیفه شورای عالی بیمه است تا بتواند این را به یک انسجامی برساند؛ ولی ابهامی دارد. یکی از تعاریف بیمه این است که در زمان مصرف تولید میشود. امروز خسارتهای ثالث در یک پریود سه ساله یا چهار ساله ظهور و بروز مییابد.
* همان رشتههایی که بعداً زیانشان معلوم میشود هم مسئلهساز هستند؛ گاهی شرکتهای بیمه برای صدور یک بیمهنامه نرخی ارائه میدهند و تصور نمیکنند که ممکن است برای آن بیمهگذار اتفاقی رخ دهد؛ اما حادثه خبر نمیکند و آن شرکت دچار آتشسوزی بزرگی میشود و به این ترتیب شرکت بیمه با چالش مواجه میشود.
رافع: اما در سال ششم خسارتی دادم که ماحصل گردش عملیات پنج سال گذشته است. من پنج سال خسارت ندادم و یک مرتبه خسارت دادهام.
* اگر اطلاعات افشا شوند بیمهگر به راحتی حاضر نیست هر نرخی ارائه دهد.
رافع: آن ریسک باید افشا شود.
* آیا اعتقاد دارید که آنچه باعث شود تا سلامت شرکت بیمه و سلامت صنعت بیمه حفظ شود افشای هر آن چیزی است که بنگاه بیمه و صنعت بیمه را با مخاطره و ریسک مواجه میکند؟
رافع: برای حفظ سلامت به شدت باید به استانداردهای حسابداری رجوع و قواعدی شکل داد که تاریخ ترازنامهای که گزارشات افشا میشوند تا حد امکان به سمت واقعیت میل کنند؛ در واقع نتوان آن را عقب یا جلو کرد یا با ابزارهایی که در اختیار مالی شرکتهاست، بازی کرد و واقعیت را غیر از آنچه هست نشان داد؛ اگر این اتفاق بیفتد، بقیهاش کسب و کار و رقابت است.
* کاملاً درست است و نکتة دیگر اینکه مدیران باید به این باور برسند که اطلاعات باید افشا شود در این صورت است که مقررات کمککننده خواهد بود؛ ولی امروز چون مقرراتی در این زمینه وجود ندارد عملاً اگر فرد اعتقاد هم داشته باشد ممکن است اطلاعاتی را افشا نکند. آقای جعفری باید چه اقدامی انجام داد تا این گزارشها به سمت افشای اطلاعات حرکت کنند نه اینکه در پروندههای بیمه مرکزی بایگانی شوند.
جعفری: معتقدم بخشی از اطلاعاتی که طبق آییننامه باید به بیمه مرکزی گزارش شود باید به بخش افشای اطلاعات منتقل شود در این صورت است که شرکت بیمه موظف به افشای آنها میشود؛ بنابراین خطکش باید روی مقررات قرار بگیرد؛ حتی خواستههایی که جامعه نیاز دارد؛ ولی برای آن مقررات وجود ندارد باید به این آییننامه اضافه شود یا حتی میتوان آییننامة جدیدی در این زمینه ایجاد کرد.
آقای رافع و من جزو کمیتهای هستیم که حدود دو سال است روی استاندارد گزارشگری بینالمللی قراردادهای بیمه فعالیت میکنیم. اگر این استاندارد لازمالاجرا شود انقلابی در مقررات ایجاد میکند. اصلاً یک انقلاب در توانایی حسابرسها و یک انقلابی در شرکتها و سیستمهای اطلاعاتیشان ایجاد میکند؛ یکی از ملاکهای درست اجرا کردن این استاندارد، داشتن دیتاهای بسیار زیاد در عملیات بیمهای است. در سال 2004 استاندارد بینالمللی شماره 4 ابلاغ شد؛ اما بلافاصله متوجه شدند که این استاندارد کفایت لازم را ندارد؛ بنابراین سالها روی آن کار کردند و عمدهترین بخشی که در استاندارد حسابداری جدید مطرح است، بحث ریسکهاست؛ مثل ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی که باید شناسایی و اندازهگیری شوند؛ بنابراین باید مقررات بیمهای را تا حد ممکن با این استاندارد هماهنگ کنیم.
* در کوتاهمدت چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
جعفری: یکی از اقدامات در کوتاهمدت این است که مقررات موجود را با توجه به شرایط و وضع موجود و چیزی که جامعه نیاز دارد، اصلاح کنیم و اجرای این امر بر عهده سندیکا و بیمه مرکزی است. در ابتدا باید از طریق همین میزگردها و جراید و شبکههای اجتماعی و … طرح موضوع صورت بگیرد در ادامه شرکتهای بیمه، سندیکا و بیمه مرکزی با توجیه مناسب، با هدف حفظ حقوق بیمهگذار، سلامت بازار و ایجاد شفافیت اطلاعات مقررات جدید مصوب کند یا مقررات موجود را متناسب با وضع و نیاز جامعه اصلاح کند.
نکتة دوم اینکه باید مسیری را پیش ببریم که بیمهگذار دنبال ما بیاید؛ نه اینکه بیمهگذار برای شرکتهای بیمه تعیین تکلیف کند. متأسفانه این امر به دلیل رقابتهای نادرست شرکتهای بیمه برای دریافت پرتفوی بیشتر به هر قیمت و عدم ثبات مدیریتی در شرکتهای بیمه ایجاد شده است به تعبیر دیگر بیشتر مدیران پس از انتخاب نمیدانند چند سال در سکان مدیریت حضور دارند؛ به همین دلیل تلاش میکنند به جای ایجاد پرتفوی اقتصادی از رویکرد پرتفویمحوری با هر روشی استفاده کنند.
* اگر اطلاعات افشا شود شرکتهای بیمه به راحتی هر پرتفویی را جذب نمیکنند. به نظرم بیمه مرکزی میتوانید 50 بیمهنامه عمده اخیر را در یک بازه 5 ساله بررسی کند نتایج گویای بسیاری از درسهاست.
جعفری: بله کاملاً درست است. نمونه زیاد است. وقتی بیمهگذار برای شرکتهای بیمه تعیین تکلیف کنند مشکلات بسیاری ایجاد میشود.
* سندیکا کارگروه حسابداری یا حسابرسی دارد؟
رافع: بله. کمیتههای مختلف دارد.
جعفری: ما 30 شرکت بیمه داریم که همة آنها عضو سندیکا هستند؛ اگر هر 30 شرکت بیمه به بیمهگذارانی که به شرکتهای بیمه مراجعه و نرخ و شرایط مطلوب خود را ارائه میدهند نه بگویند آنها راهی جز اینکه نرخ درست و فنی که بیمهگر ارائه میکند را قبول کنند و به این ترتیب این مسیر اصلاح خواهد شد.
* وقتی اطلاعات افشا نمیشود 30 شرکت بیمه کنار هم قرار نمیگیرند؛ چون هر کدام تمایل دارند آن پرتفوی را مال خود کنند یا آن مدیر یک کارنامة خوب از خود به جای بگذارد؛ ولی اگر اطلاعات افشا شوند شرکتهای بیمه خود به خود در کنار هم قرار میگیرند؛ چون روی تابلوی بورس نمایان میشود.
جعفری: در این موارد نقش بیمهگر اتکایی اهمیت بسیاری دارد. معتقدم بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر باید الزام کند که شرکتهای بیمه نرخ و شرایط قراردادهای بزرگ خود را قبل از صدور باید از یک بیمهگر اتکایی معتبر دریافت کنند.
* آقای رافع لطفاً به راهکارها اشاره کنید؟
رافع: من نتوانستم نقطه نظر شما را تغییر دهم. اولاً حسابداری یک فن است و علم نیست؛ ولی فنی است که بازار جهانی و استانداردهایی دارد که کسی نمیتواند از چارچوب استانداردش خارج شود؛ یعنی متر بسیار دقیقی دارد و بر آن اساس وزن میشود؛ حسابرسها دقیقاً بر اساس استانداردها شرکتهای بیمه را وزن میکنند؛ بنابراین یک شفافیت نسبیای در شرکتها وجود دارد. اگر یک شرکت بیمهای بنا به صلاحدید خود بیمهنامهای را با قیمت کمتر از عرف صادر کند چه اتفاقی میافتد؟ ضریب خسارت آن شرکت وحشتناک بالا میرود؛ یعنی به جای بالای نقطه سر به سر و سود در پایین نقطه سر و به سمت به زیان حرکت میکند.
* آثار سویی بر کسب و کار بیمه دارد؛ از طرفی فقط یک بار نیست بارها و بارها تکرار میشود.
رافع: در نهایت چه اتفاقی میافتد؟ صنعت بیمه متشکل از یکسری شرکت است؛ اما کدام شرکت در این قضیه آسیب میبیند؟
* همان شرکتهایی که پرتفویمحور هستند.
رافع: من که اکچوئری نکردم و بر اساس نگاه بلندمدت ریسکی را قبول نکردم دچار مشکل میشوم یا کسی که میگوید امسال را بگذرانم، سال بعد خدا بزرگ است؟
* با درک همة مسائل، رگولاتورهای بیمهای و بورسی آمدهاند تا از این اتفاق پیشگیری کنند تا رقابتهای ناسالم از درون بازار از طریق افشای اطلاعات حذف شود.
رافع: تصور کنید شما حاکم مطلق در صنعت بیمه هستید و به دو شرکت بیمه مراجعه میکنید؛ یکی شرکت A و یکی شرکت B.
* تمام این اتفاقات روی کاغذ درست هستند؛ ولی در اجرا اتفاق نمیافتد.
رافع: اگر استانداردها به ویژه استاندارد IFRS17 اجرا شود و بیمه مرکزی بسترهای افشای سلامت این اطلاعات را فراهم بیاورد، هر شرکتی بخواهد از چارچوب آن عدول کند، ظرف دو سال نابود میشود.
* شما معتقدید؛ اگر اکانتهای بزرگ و پرتفویهای بزرگ در آییننامهها افشا شود، الزاماً با قواعد حسابداری همراستا نیست.
رافع: چرا به این دلیل که جریان افشای اطلاعات در یک مقطع فوقالعاده اهمیت دارد. اصلیترین بحث خسارت است نباید خسارت گذشتهام را به آینده موکول کنم یا بالعکس. در مقطع ترازنامه، یعنی تمام قواعد حاکمیت، چه بورس و چه بیمه مرکزی و چه فعالیتهایی که سندیکا میکند باید منوط به افشای صحیح اطلاعات با توجه به استانداردهای حسابداری باشم؛ یعنی من نتوانم از طریق حسابسازی اطلاعات خلاف واقع ارائه دهم.
* زمینة یک رقابت ناسالم شکل میگیرد به همین دلیل رگولاتورها دخالت میکنند.
رافع: تصور کنید دو شرکت در یک مناقصه شرکت کنند؛ شرکت اول معتقد است که برای بیمه درمان به ازای هر نفر باید 500 هزار تومان دریافت کند؛ ولی شرکت دوم قائل به این است که باید 100 تومان بگیرد. در نهایت چه اتفاقی میافتد؟ یکی از موارد این است که نمیتواند سود سهامدار را بپردازد.
* در عمل باید ببینیم مدیران به واسطة پرتفویمحور بودن و با وجود علم به این مسئله آن رقابت ناسالم اتفاق افتاده است.
رافع: رقابت ناسالم را تعریف کنید.
* نمونهاش پرتفوی وزارت نیرو بود.
رافع: بازار جایی است که مجموعة خریداران و مجموعة فروشندگان در یک نقطه به تعامل میرسند. نمیتوان این موضوع را از اصالت انجام کسب و کار حذف کرد. ناظرین باید بستری فراهم آورند که به هیچ عنوان خدعه در افشای اطلاعاتی که باید انجام شود وجود نداشته باشد.
* مسئولیت اصلی رگولاتور ایجاد رقابت سالم در بازار است؛ ولی ما به گواه بسیاری از بیمهایها شاهد آن نیستیم.
جعفری: من در خلال صحبتهایم به نقش UNDERWRITER و نقش آن در صدور و تعیین نرخ قراردادهای بیمهای اشاره کردم. در گذشته اتفاقاتی افتاده و بیمه مرکزی تمهیداتی اندیشیده است. مثلاً در بحث ذخایر به این نقطه رسیدیم که ذخایر کم گرفته میشود؛ بنابراین بیمه مرکزی مقرراتی تعیین کرد مبنی بر اینکه استفاده از اکچوئر رسمی توسط بیمهگران برای تعیین کفایت ذخایر الزامی است؛ به تعبیر دیگر کسی که تخصص دارد و مستقل از شرکت بیمه و ناظر فعالیت میکند؛ باید در مورد کفایت ذخایر و سایر وظایف مندرج در مقررات باید اعلام نظر کند.
بنابراین برای اینکه از رقابتهای ناسالم و نرخهای غیر فنی که اثر سوء بر بازار دارند چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت جلوگیری کنیم باید الزام کنیم که افرادی مستقل تحت عنوان UNDERWRITER برای قراردادها، بیمهها، مستقل از شرکت بیمه نرخ ارائه دهند و شرکتهای بیمه ملزم به رعایت شوند؛ در واقع نهاد ناظر باید شرکتهای بیمه را مکلف کند که برای صدور هر بیمهنامه از یک UNDERWRITER استفاده کنند؛ چون ایشان مستقل است و باید بر اساس ضوابط انتخاب شود. بنابراین اجرای این امر میتواند به سلامت بازار و صدور فنی قراردادهای بیمهای کمک کند.
* آندررایتر یکی از ابزارهای پیشگیری است؛ اما آندررایترها هم ممکن است اشتباه کنند؛ اگر افشای اطلاعات به مرور اتفاق بیفتد، آندر رایتر هم به مرور میتواند خود را اصلاح کند و دیگران میتوانند نظارت کنند.
جعفری: به لحاظ پایهای به آندررایتر اشاره کردم مبنی بر اینکه شرکت بیمه نباید اختیار تعیین نرخ داشته باشند؛ چون در حال حاضر اکثر شرکتهای بیمه توانایی تعیین نرخ فنی بیمهای صحیح را ندارند.
* یکی از عوامل، این مسئله است، ولی این عامل کافی نیست؛ وقتی یک پرتفوی حیات و ممات یک شرکت را تشکیل میدهد، چرا نباید اطلاعاتش افشا شود؟
جعفری: مقررات برای افشای اطلاعات در مورد پرتفویهایی که بر سرنوشت شرکتها اثرگذار هستند باید ایجاد شود. من اعتقاد دارم اطلاعات باید افشای عمومی شوند.
* بسیاری از شرکتهای بیمه وقتی پرتفوی بزرگ دریافت میکنند تبلیغات بسیاری میکنند؛ اما زمانی که زیان میکند، هیچ صدایی نیست.
جعفری: دقیقاً همینطور است؛ در صورتهای مالی، کدال بورس یا سایت شرکت بیمه باید اطلاعات ادواری مثلا سه ماهه، شش ماهه افشا شود و عملکرد این نوع قراردادها افشا شود.
* آیا در دنیا اطلاعات پرتفویهای بزرگ افشا میشود؟
جعفری: در آخرین نمونه صورتهای مالی که متعلق به سال 98 است با اینکه تغییرات بسیار مهمی در آن نسبت به قبلی ایجاد شد و افشاهای جدیدی در آن قرار گرفت؛ اما با این حال در مقایسه با IFRS17 اطلاعات افشاشده برای عموم بسیار کم است. در استاندارد اطلاعات عملیات بیمهای باید حداقل تا سه مرحله افشا صورت بگیرد. در حال حاضر اطلاعات مربوط به عملیات بیمهای در یک مرحله افشا میشود (فقط به رشتة بیمهای) اما در استاندارد 17 این الزام وجود دارد که باید حداقل تا سه مرحله و به صورت جزئیتر افشا شود.
رافع: رقابت ناسالم یا خدعه در قرارداد زمانی اتفاق میافتد که بیمهگر مثلاً 500 هزار تومان حق بیمه دریافت کند؛ ولی خسارتها را شش ماهه بپردازد. این خدمت متناسب با حق بیمهای که دریافت کرده، نیست اینجاست که ناظرین باید ورود کند و چرایی آن را بپرسد. این موارد به استانداردهای حسابداری و شرایطی که در حسابداری قائل شده برای اینکه اطلاعات به درستی افشا شوند، بازمیگردد؛ به تعبیر دیگر بیمه مرکزی باید در این نقطه در دو محور ورود کند؛ یکی اینکه خدماتی که به بیمهگذار ارائه میشود، متناسب با آن حق بیمه دریافت شده است یا نه. دوم اینکه افشای اطلاعات در مقاطع گزارشگری به درستی انجام شده است یا نه؟ به تعبیر دیگر مخاطب را با اطلاعات اشتباهی که در صورتهای مالی منتشر میکند گمراه نکند؛ اگر توانگری به درستی انجام شود، بقیهاش بازار است؛ بیمهگذار بین شرکتهایی که وجود دارند انتخاب می کند، میگوید من با این شرکت و با این مشخصات بیمه میشوم و اگر شرکتی خارج از آن چارچوب خدمات ارائه دهد، بیمه مرکزی مقابل آن را میگیرد و اگر هم نرخ اشتباه داده باشد، در نهایت سهامدار ضرر میکند؛ باید آن گروهی که به عنوان مدیریت کار میکنند، پاسخ سهامدار را بدهند.
ادامه دارد….