بهزادپور و کارنامه یکسالهاش
آزاده محسنی؛ سردبیر
1401 را پشت سر نهادیم؛ بدون شک کارنامه یکساله مدیران برای واکاوی، امکان مطلوبتری به مخاطبان برای قضاوت میدهد. در این نوشتار، نگاهی کوتاه بر کارنامه مجید بهزادپور، رئیسکل بیمه مرکزی میاندازیم. از برنامههای محقق نشده میگوئیم و بر راهبردهای ضروری در سال 1402 تأکید میکنیم.

در این نوشتار، نگاهی کوتاه بر کارنامه مجید بهزادپور، رئیسکل بیمه مرکزی میاندازیم. از برنامههای محقق نشده میگوئیم و بر راهبردهای ضروری در سال 1402 تأکید میکنیم.
شعارها و برنامههای بهزادپور چه بود؟
مجید بهزادپور در مراسم معارفه خود از استقرار حاکمیت شرکتی، پرهیز از مداخلهگری در امور غیرمرتبط، ضرورت نوآوری در ارائه محصولات، هوشمندسازی خدمات و بیمهگری مبتنی بر تنوع ریسکها، کوتاه شدن فرایند صدور مجوزها، حفظ امنیت فعالان شبکه فروش و توجه به معیشت کارکنان بهعنوان مهمترین اهداف و برنامههایش یاد کرد. اما آنچه در کلام بهزادپور بیش از هرچیز دیگری مشهود بود مبارزه با فساد، تبانی و تبعیض است که بهگفته او از دیگر اولویتهایی است که در بستر ظرفیتهای قانونی دنبال خواهد شد.
منتقدان چه میگویند؟
پیش از آنکه میزان تحقق برنامههای بهزادپور را در یک سال گذشته بررسی کنیم، بد نیست نگاهی به گفتههای منتقدان او بیندازیم.
ضعف استقلال در بیمه مرکزی و میزان تأثیرپذیری از نهادهای بالادستی بزرگترین انتقادی است که این روزها به رئیسکل بیمه مرکزی میشود. بهزعم منتقدان، یک رئیسکل مستقل و مقتدر باید توانایی نه گفتن به مدیران و نهادهای بالادستی بهخصوص در حوزه انتصابات را داشته باشد. مدیری که یکی از برنامههایش پرهیز از مداخلهگری در امور غیرمرتبط شرکتهای بیمه است، باید این اقتدار را داشته باشد که در مقابل مداخله نهادهای بالادستی در اداره صنعت بیمه ایستادگی کند. در این صورت است که میتواند دفاع قابلقبولی از کارنامه خود در آینده ارائه دهد. برخی انتصابات در صنعت بیمه ایران و شائبه دخالت نهادهای بالادستی چون وزارت اقتصاد این علامت سؤال را در ذهن منتقدان ایجاد کرده است که آیا صنعت بیمه بهعنوان بازاری فنی و تخصصی میتواند مأمنی برای منتصبان باشد؟
از طرفی اگرچه صنعت بیمه جزوی از اقتصاد کلان کشور است و بهدلیل ساختارهای قانونی ارتباطاتی با وزارت اقتصاد دارد؛ اما سؤال دیگر منتقدان اینجاست که برخی طرحهای دستوری وزارت اقتصاد مانند توسعه بیمه تکافل و … تا چه اندازه با کارکردهای فنی و کارشناسی صنعت بیمه ایران تناسب دارد؟
مبارزه با فساد، گل سرسبد برنامههای رئیسکل
در حالی بهزادپور از مبارزه با فساد بهعنوان مهمترین برنامههایش یاد میکند که عملاً هیچگاه اشارهای به مصادیق فساد در صنعت بیمه و راهکارهای جلوگیری از آن نکرده است. از طرفی همیشه به مدیریت ریسک بهعنوان یکی از راهکارهای پیشگیری از فساد اشاره شده اما عملاً برنامه منسجمی که نظارت پیشگیرانه مبتنی بر سامانههای پیش هشدار را در بر بگیرد، حداقل تا این لحظه پیادهسازی نشده است.
مدیریت ریسک خود بهعنوان ابزاری قوی برای پیشگیری از فساد محسوب میشود. در واقع سازمان با ابزار مدیریت ریسک، از طریق شناسایی ریسکهای سازمان، احتمال بروز رخدادهای زیانبار علیه سازمان را که میتوانند مصادیق فساد و تخلف را هم شامل شوند کاهش و از وقوع آنها جلوگیری میکند یا به آنها را به حداقل میرساند. اما همچنان صنعت بیمه ایران از یک سامانه نظارتی هوشمند مبتنی بر ریسک محروم است، سامانهای که میتواند شعار مبارزه با فساد را به واقعیت بدل کند.
بهنظر میرسد، بهزادپور در سال 1402 باید بهجای تمرکز بر شوآفهای نوآوری بر ایجاد سامانهای فنی و تخصصی، در حوزه پیشگیری از ریسک وارد عمل شود و البته برای این کار لازم است تا زیرساختهای سنهاب نیز تا حدود زیادی در راستای نظارت مبتنی بر ریسک تغییر کند.
از مصائب آییننامههای 90 و 93
مجید بهزادپور در مراسم معارفهاش به استقرار حاکمیت شرکتی، پرهیز از مداخلهگری در امور غیرمرتبط و سرمایه انسانی اشاره میکند. مواردی که عملاً به آییننامههای 90 و 93 مرتبط است؛ اما او تا چه میزان در تحقق مفاد این آییننامه موفق عمل کرده است؟
نگاهی به موقعیت سهامداری شرکتهای بیمه، عزل و نصبهای ناگزیری که از سوی سهامدار دیکته میشود و تغییرات نابهنگام مدیریتی حکایت از آن دارد که نهاد ناظر بیمه نمره قابلقبولی در اجرای این آییننامهها نمیگیرد. از طرفی تغییرات و بازنگری در آییننامه 90 و شرط سنی برای اعضا هیئتمدیره با شعار تغییر و جوانگرایی عملاً رئیسکل بیمه مرکزی را در تیررس انتقاد قرار داده است که تجربه کجای کار مدیریت است؟ آیا بازنگری آییننامه 90 با شعار تفویض اختیارات بیشتر به شرکتها، توانسته کارنامه قابل قبولی برای بهزادپور رقم بزند؟
نکته مهم دیگر اتخاذ نمره منفی مدیران کلیدی صنعت بیمه است که میتواند در این دوره و حتی دورههای پیشین موردنقد قرار بگیرد. آیا مدیران دارای نمره منفی بالا تنبیه میشوند؟ آیا نمره منفی به روشی بازدارنده برای جلوگیری از عملکرد نامطلوب مدیران تبدیل شده است؟ بهنظر میرسد رئیسکل بیمه مرکزی در سال 1402 باید در نحوه اجرا و بازنگری آییننامههای 90 و 93 و کمیته بررسی عملکرد مدیران بیمه راهبردهای جدیدی را اتخاذ کند.
حمایت از شبکه فروش در سایه غفلت از بازنگری آییننامه کارمزد
بهزادپور، رئیسکل بیمه مرکزی در حالی در برنامههایش بر حمایت از شبکه فروش تأکید دارد و در نشستهای خبری، خود را حامی 80 هزار نماینده در صنعت بیمه میداند که بازنگری آییننامه پرمناقشه 102 با عنوان آییننامه کارمزد شبکه فروش نمایندگی و کارگزاری در شورایعالی بیمه به نتیجه نرسیده است. سال گذشته و در زمان ریاست سلیمانی بر بیمه مرکزی، بازنگری آییننامه کارمزد و تولد آییننامه ماه 102 با حواشی زیادی همراه شد که در نهایت به توقف اجرا انجامید. یک سال گذشت؛ اما بهزادپور و شورایعالی بیمه هنوز بر تصویب و ابلاغ این آییننامه به اتفاقنظر نرسیدهاند. رئیسکل بیمه مرکزی باید در سال 1402 و هرچند با تأخیر، شعار حمایت از شبکه فروش را با تسهیل در روند تصویب و ابلاغ این آییننامه به عمل بدل کند.
نمایش نوآوری و دیگر هیچ
هوشمندسازی خدمات و تأکید بر نوآوری در تقارن با سال دانشبنیان مقولهای بوده که بهزادپور تلاش کرده به آن ورود پیدا کند. نماد تلاشهای رئیسکل بیمه مرکزی در برگزاری سهشنبههای نوآوری است که با همکاری معاونت طرح و توسعه بیمه مرکزی برگزار میشود. اگرچه برگزاری این برنامه هفتگی بهدلیل درگیر کردن ذهن مدیران بیمه با نوآوری و از طرفی تعامل مستقیم استارتآپها با بیمه مرکزی، با فوایدی همراه است؛ اما آیا صرفاً با برگزاری برنامههای نمایشی، نوآوری در صنعت بیمه در مسیر درست هدایت میشود؟ قطعاً برگزاری این رویدادها ضمن انتقاداتی که بدان وارد است، میتواند مفید باشد؛ اما کافی نیست. بهزادپور برای نمایش نوآوری گامهایی برداشته؛ اما هنوز از انجام کارهای زیربنائی خبری نیست.
فقدان استاندارد واحد در فناوری اطلاعات، عدم بازنگری آییننامه کارگزاری آنلاین و ضعف تبادل داده میان صنعت بیمه با نهادهای فرادستی سبب شده که نوآوری در حرف باقی بماند. چراکه فقدان استانداردسازی فناوری اطلاعات در صنعت بیمه ایران منجر شده تا نتایج حاصل از تلاشها برای نوآوری در فرآیندها و محصول با کندی روبهرو باشد. این چالش سبب شده ذینفعانی که در زیستبوم صنعت بیمه زندگی میکنند، نتوانند با یکدیگر حرف بزنند.
از طرفی در حالی در صنعت بیمه رویدادهای نوآورانه به نمایش گذاشته میشود که هنوز مسیر حرکت استارتآپهای بیمه که میتوانند شاهراه نوآوری باشند، بهدلیل عدم بازنگری آییننامه کارگزاری آنلاین مشخص نیست. چطور میتوانیم از نوآوری سخن بگوئیم درحالیکه فناوری که ابزاری برای نوآوری محسوب نمیشود، زبان مشترکی در صنعت بیمه ندارد؟ چطور میتوانیم از نوآوری سخن بگوئیم درحالیکه بهدلیل ضعف فضای فعلی، همچنان مناقشه استارتآپها و شبکه فروش پابرجاست؟ چطور میتوانیم از نوآوری سخن بگوئیم درحالیکه همچنان استاندارد مشخصی برای تبادل داده در صنعت بیمه وجود ندارد؟
بهنظر میرسد، مجید بهزادپور در سال 1402 باید از برگزاری برنامه برای پیادهسازی نوآوری گذر کند و به ایجاد زیرساختها بپردازد.