ریسک ناشایسته سالاری و شوک به بازار بیمه / جابجائی نیروهای سازمان فروش شرکتهای بیمه عمر را تهدید می کند
شرکت داری روی میز بررسی بیمه داری نوین(بخش اول)
میرزائی: بنگاههای بیمهای مانند نهادهای سیاسی شدهاند. وقتی کسی به آنها وارد میشود فکر میکند باید همه را پالایش و برکنار کند./ نوروزی:در بخش سرمایهگذاری عقبتر از تورم قرار داریم./ اسلامی: بزرگترین ریسک بنگاهداری آنهم در حوزه بیمههای عمر شامل توفیق در طراحی محصولات جدید، پیادهسازی زیرساخت، بخشبندی بازار و تعیین مخاطبین است./ حجتی: بزرگ شدن اگر همراه با کسب سود نباشد، نتیجهای که سهامدار به دنبال آن است، محقق نمیشود.

به گزارش ریسک نیوز به نقل نشریه بیمه داری نوین باوجودی که موضوع فعالیت شرکت های بیمه ریسک و پوشش آن است اما آنها کمتر روی ریسک های بنگاه داری بیمه ای تمرکز کرده اند و شاید این موضوع همان پاشنه آشیل در صنعت بیمه باشد. اساسا شرکت داری در صنعت بیمه چه مختصه های مشترکی و در عین حال متفاوتی با شرکت داری در صنایع دیگر دارد و برای اینکه بتوانیم در صنعت بیمه یک شرکت را خوب اداره کنیم باید چه مواردی را در اولویت قرار دهیم. پنل پیشرو دقیقا قصد دارد به چنین سوالاتی پاسخ دهد. در عین حال بیشتر روی شرکت داری حوزه بیمه زندگی تاکید شده و علت آن است که حاضران در پنل از میان فعالان این حوزه دعوت شده اند.
اعضای پنل مهدي نوروزي، مديرعامل بيمه زندگي خاورميانه؛ عباس اسلامي، مديرعامل بيمه زندگي كاريزما؛ حبيب ميرزائي، معاون مدیرعامل بيمه پاسارگاد در بخش طرح، توسعه و فناوری اطلاعات و عليرضا حجتي، عضو هيئت مديره بيمه كارآفرين افرادی هستند که ما را در این پنل همراهی کرده اند. گفتنی است که پنل (شرکت داری در دوران پرریسک با موضوع ریسک، فرصت یا تهدید) در پانزدهمين نمایشگاه صنعت مالی برگزار شد.
قسمت اول را می خوانیم
* جناب میرزائی در ابتدا در خصوص شرکتداری در صنعت بیمه بیشتر توضیح دهید.
میرزایی: بنگاهها ریسکهای متعددی دارند. اگر منظورمان از بنگاه، شرکت بیمه باشد، شرکت بیمه باید دانش اصلی خود را دانش مدیریت ریسک بداند. چون یکی از کارهایی که شرکتهای بیمه انجام میدهند این است که ریسکهای دیگران را به خود منتقل میکند. این اولین دستهی ریسک است که به آن ریسکهای بیمهای یا فنی میگویند که از طریق پرداخت حق بیمه به بنگاه بیمه منتقل میشود. اما نگهداری خود این ریسک نیز نیاز به دانش و تمهیدات خاصی دارد. اینکه شرکت بیمه ریسک را به بیمهگر اتکایی منتقل میکند، خود نوعی مدیریت ریسک است. یعنی حجم زیادی از ریسکی که به آن منتقل شده را نگه نمیدارد، بلکه آن را در سطح ملی و بینالمللی توزیع میکند تا پورتفوی بیمهای خود را مدیریت کند. پس ادبیات مهم و ذات فعالیت بیمه، مدیریت ریسک فعالیتهای بیمهای است. در کنار آن، بهدلیل مقیاس فعالیت بنگاه بیمه، شرکت متوجه ریسکهای دیگر نیز هست. ریسک دوم، ریسک عملیات است که شامل ریسکهای ناشی از خطای انسانی، توقف سیستمهای آیتی، ریسک اعتباری و… میشود. بهدلیل نوسانات و نکول شدن یا عدم پرداخت حق بیمهها و سرمایهگذاریها، یکسری ریسکهای اعتباری متوجه شرکت یا بنگاه بیمه است. بهنظر من ابتدا باید دربارهی ادبیات این ریسکها به تفاهمی برسیم و بعد ببینیم تحقق این ریسکها چه آثاری برای شرکت بیمه دارد. در حال حاضر یکی از ابزارهای مهم مدیریت یا حاکمیت شرکتی، درک درست و یکسان هیات حاکمهی بنگاههای بیمهای از ریسک است.
* آقای نوروزی شما نیز در مرحله اول به این سوال پاسخ دهید.
نوروزی: من از زاویهی دیگری و از نگاه بنگاه یا شرکت بیمه موضوعات را بررسی میکنم. سعی میکنم نگاه خاصتری هم داشته باشم چون ما شرکت بیمهی تخصصی در حوزهی بیمههای زندگی هستیم و صرفاً محصولات بیمههای زندگی را ارائه میکنیم.
بخشی از ریسکهایی که ما در شرکتهای بیمههای تخصصی با آنها مواجه هستیم، به حوزهی پوششهای بیمهای برمیگردد. ریسکهای ما معمولاً در حوزهی پوششهای فوت، حادثه، امراض و پزشکی است که متصل به بیمههای زندگی هستند. طبیعتاً بخش محاسبات فنی و اکچوئری ما با توجه به جداول TD، تجربیات سایر کشورها، دادههای موجود در کشور و دادههای موجود در شرکت، محاسباتی در حوزهی ریسکها انجام میدهند و نهایتاً نرخ حق بیمه ایجاد شده و این تبدیل به محوری اساسی برای تعیین حق بیمه و نهایتاً فروش بیمهنامه به بیمهگذاران میشود.
بخش بعدی در حوزهی سرمایهگذاری است که با چالشهای جدی و مهمی در آن روبرو هستیم. بیمهگذاران بههنگام خرید بیمه نامه، به دو وجه آن توجه دارند؛ یکی بخش پوششی (که ما معتقدیم این بخش دارای اهمیت بالایی است) و دیگری بخش سرمایهگذاری است. بحث مستمری و بازنشستگی یکی از ریسکها و دغدغههای اصلی مردم مربوط در دوران بازنشستگی است. در این راستا ما در سال 98 محصول مستمری یا بازنشستگی تکمیلی را وارد بازار کردیم.
از طرفی باید بتوانیم با منابعی که از طرف بیمهگذاران جمعآوری میکنیم، دست به سرمایهگذاری بزنیم و نهایتاً در دورهای که افراد وارد بازنشستگی میشوند، خدمات خوبی به بیمهگذاران ارائه دهیم.
ریسک دیگری که شرکت با آن مواجه است، مباحث تورمی است که به هرحال در کشور ما وجود دارد. به همین دلیل وقتی دادهها را بررسی میکنیم، میبینیم معمولاً در بازههای مختلف ما عقبتر از تورم است. بهطور کلی اگر نگاهی اجمالی به اطلاعات بیشتر شرکتها داشته باشیم، متوجه میشویم ما در بخش سرمایهگذاری عقبتر از تورم قرار داریم و البته با توجه به قوانین و محدودیتهای موجود در حوزهی سرمایهگذاری و همچنین بهدلیل اینکه در آنجا هم باید نگاه درستی به مقولهی ریسک داشته باشیم، بخشی از این معضل اجتنابناپذیر است به عبارتی چون باید نگاه محتاطانهای در پیش بگیریم، پس هیچگاه نمیتوانیم منابعمان را به بخشهای پرریسکی ببریم که شاید سودهای بهتری بدهد اما دارای چالشهای بزرگی برای ماست.
در موضوع مدیریت ریسک در شرکتداری که عنوان این میزگرد هم هست، چالش جدی وجود دارد، مخصوصاً در مورد شرکتهای نوپا. به هرحال هزینههایی شامل منابع انسانی، تجهیزات و ساختمان وجود دارد که در شروع کار که هنوز منابع مالی چندانی وارد شرکت نشده، بهرحال باید تامین شود و بحث شرکتداری و مدیریت ریسک شرکت نیز بسیار قابل توجه است.
* جناب اسلامی شما از زاویه مورد نظر خودتان ریسکهای بنگاهداری را بررسی کنید.
اسلامی: همانطور که دوستان فرمودند،ریسکهایی که در حوزهی بنگاهداری وجود دارد عمدتا شامل ریسکهای عملیاتی میشود. تعبیر ما در این نشست از عملیات، صنعت بیمه و مشخصاً بیمهی عمر خواهد بود و زوایا و ملاحظات این حوزه را مد نظر خواهیم داشت.
همچنین در این میان ریسکهای نوآوری و ریسکهای برند نیز وجود داردکه در دو مقیاس شرکتهای بزرگ (جاافتاده) و شرکتهای کوچک (نوپا و درحال رشد) باید جداگانه بررسی شوند. در شرکتهای نوپا، ریسک برند و مفاهیم نوآورانه بیشترجلوه میکند. این موضوع را در سیاستهای کلان و بهنوعی مطالبات بیمهی مرکزی نیز شاهدیم. وقتی شرکتهای جدید مجوز فعالیت میگیرند، بطور طبیعی انتظار میرود که در راهبردهای آنان برنامههای نوآورانه را شاهد باشیم، بطورطبیعی در زمان اخذ مجوز فعالیت، غالبا این سوال مطرح میشود که: آیا میخواهید وارد بازار شده و با ظرفیتهایجدید، حرف تازهای بزنید؟ یا فقط میخواهید بروید و نرخهای بازار را بشکنید؟
از سوی دیگر، ما بهعنوان بنگاه برای استراتژیها ورودمان به بازار، باید جنس محیط بیرونی را نیز به درستی تشخیص دهیم. نمیتوانیم بدون تحلیلهای بیرونی روی برنامههای کسبوکارمان تمرکز کنیم. در بیمههای عمر با آحاد جامعه طرف هستیم. آنهم درجامعهای که در بیست سال آینده هرم سنی جمعیت به سمت افزایش سالمندی پیش میرود. این برای یک شرکت بیمه عمرکه میخواهد برنامهریزی نموده و نسخهای دهد، محصول پیشبینی و ابزار طراحی کند، ممکن است فرصت خوبی محسوب شود ولی در شرکتهای جاافتاده و دارای پورتفوی بزرگ تحت تاثیر این عامل (هرم سنی جمعیتی) ریسکهای عملیاتی پورتفوی شما رو به افزایش است، مگر اینکه ورودیهای پرتفوی شما متناسب با مقیاس، افزایش یابد و یا حداقل کاهش نیابد.
بهنظرم بزرگترین ریسک بنگاهداری آنهم در حوزه بیمههای عمر شامل توفیق در طراحی محصولات جدید، پیادهسازی زیرساخت، بخشبندی بازار و تعیین مخاطبین است. و از همه مهمتر، ریسک توفیق در طراحی مدلهای همکاری با سازمانهای فروش و استفاده از ظرفیتهای کارگزاران و نیز توفیق در طراحی سازمانهاي فروش و نحوهی تعریف برند و نحوه ورود به بازار است .
* آقای حجتی شرکت شما در عینحال که قدیمی است، اما اسکیل شرکت بزرگ را ندارید. بر شرکتهایی از این دست با شرایط فعلی، چه ریسکهایی مترتب است؟
حجتی: قبل از اینکه به سوال شما بپردازم، میخواهم در مورد فرمایش آقای میرزایی صحبت کنم. میتوان گفت شرکتهای غیربیمهای با دو سری ریسک، یکی ریسکهای درون سازمانی مانند ریسکهای انسانی، فنی و سرمایهای و اعتباری و دوم با ریسکهای خارج از سازمان مانند ریسکهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست بهگریبان هستند. شرکتهای بیمهای علاوه بر این دو نوع ریسک، ریسکهای بیمهای و خطرات احتمالی وارد بر این شرکتها را نیز قبول میکنند. در زمانهای پرریسک، رسالت شرکتهای بیمه ای نیز پررنگتر میشود. اما شرکتهای غیر بیمهای در زمانهای پرریسک، تنها اوضاع خودشان را مدیریت کنند. آنچه اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد، شناسایی ریسک است. برای شناسایی ریسک معمولاً به بطن ماجرا و لایههای مختلف سازمان میرویم و ریسکها را از لحاظ فنی، اعتباری و بازار رسیدگی میکنیم. ولی به ریسک انسانی کمتر پرداخته میشود. گاه کسی را میبینیم که در قسمتهای مختلف عملکرد خوبی داشته، وقتی به قسمت دیگری میرود آنجا هم عملکرد خوبی پیدا میکند و عملکرد سازمان را شکوفا میکند. اما گاه مواردی را میبینیم که شخص عملکرد خوبی ندارد اما بهواسطهی ارتباطی که دارد، در جایگاه خاصی قرار میگیرد. سازمانهای کشور ما عمدتاً بهصورت فردمحور مدیریت میشود و سیاستگذاری و استراتژی کلانی وجود ندارد که مثلاً اگر مدیرعامل یا اعضای هیاتمدیره تغییر کردند، آن استراتژی کلی همچنان ادامه پیدا کند، بنابراین در این شرایط شرکت دچار ریسکها و خطاهای انسانی می شود. این موضوع در بسیاری از شركتها ملموس است. در شرکتهای بیمه بسیار میبینیم شخصی که عملکرد خوبی ندارد وارد شرکت دیگری میشود و در آنجا عملکرد بدتری از خود نشان میدهد. اما هیچگاه سهامدار نمیآید این ریسک را شناسایی کند و بگوید جز ریسکهای درونسازمان و برونسازمانی که وجود دارند، ریسک انتخاب مدیرعامل یا اعضای هیاتمدیره نیز موردی است که باید بیشتر به آن توجه شود.
حال در مورد سوالی که شما در خصوص بیمهی کارآفرین پرسیدید، باید بگویم ما بنگاه اقتصادی هستیم و بنگاه اقتصادی بهدنبال کسب سود است نه صرفا بزرگ شدن. بزرگ شدن اگر همراه با کسب سود نباشد، نتیجهای که سهامدار به دنبال آن است، محقق نمیشود. اعتقاد ما این است که تمام ذینفعان اعم از سهامدار، هیاتمدیره، کارکنان، شبکهي فروش و مشتریانی که از ما بیمهنامه خریداری میکنند، همگی باید منفعت خود را از شرکت ببرند. اگر بخواهیم چنین کاری انجام دهیم، باید به هر ریسکی ورود پیدا نکنیم. اگر بخواهیم همانند شرکتهای بزرگ، وارد هر ریسکی شویم، شرکت بیمه کارآفرین، برند و اعتبار خود را از دست خواهد داد. مثلا اگر بیمهگذاری با 200 هزار نفر بیمه شده (اعم از پرسنل و افراد تحت تکفل) درخواست بیمه درمان از شرکت را داشته باشند و پرتفوی خاصی در رشتههای دیگر نداشته باشد. از همان ابتدا، ضمن تشکر از بیمهگذار، از اینکه نمیتوانیم این پرتفوی را بگیریم عذرخواهی میکنیم. برند و اعتبار شرکت در بسیاری از رقابتهای بیمهای جایگاه بالايی دارد و نمیتوانیم برای بدست آوردن سهم بازار بیشتر، اعتبار و برند شرکت را هزینه کنیم. البته شاید برخی با این روش موافق نباشند و سهم بازار به هر قیمتی برایشان مهم باشد ولی استراتژی بیمه کارآفرین انتخاب ریسکهایی خواهد بود که علاوه بر کسب حداقل سود، بتواند از ارائه خدمات به موقع و مناسب برآید.
* جناب میرزایی ریسک منابع انسانی چقدر صنعت بیمه را تهدید میکند؟
میرزایی: سوال بسیار خوبی است. شاید بشود سرخطهای بحث آقای حجتی را تاحدی باز کرد. بهنظر من یکی از ریسکهایی که در حال حاضر صنعت بیمه و بنگاهداری صنعت بیمه را تهدید میکند ریسکی است که شاید بتوان آن را جزء ریسکهای عملیاتی قرار داد اما درواقع ناشی از مدیریت عدم شایستهسالاری یعنی نبودِ مدیران شایستهای است که آشنایی کافی با ادبیات بیمه، بنگاهداری و فعالیت اقتصادی ندارند. این افراد بر اساس توصیههای سیاسی و بدون فرآیند منطقی، سابقه و تجربهی لازم و تحصیلات مناسب، پلکان کارشناسی را در صنعت بیمه طی میکنند و وقتی در این مناصب مینشینند با آزمون و خطاهای زیاد، شوکهای زیادی به شرکتهای بیمه وارد میکنند. این شوکها خودشان را در چند جا نشان میدهد. اولین شوک این است که ریسک عملیات بسیار افزایش پیدا میکند. الان بنگاههای بیمهای مانند نهادهای سیاسی شدهاند. وقتی کسی به آنها وارد میشود فکر میکند باید همه را پالایش و برکنار کند. این یعنی کل تجربهی چند ساله شرکت که در دانش منابع انسانی و مدیریت دانش شرکت شکل گرفته است، تخلیه میشود. دو سال طول میکشد تا افراد جدید بتوانند نسبت به فعالیت، نیروی انسانی، پورتفو و سابقهی فعالیت شرکت شناخت پیدا کنند و این یعنی فرصت زیادی از دست میرود و شرکت در این دوره با افت مواجه میشود. این ضرر را چه کسی میدهد؟ سهامداران و بیمهگذاران. سهامداران ما یا نمایندگانشان در هیاتمدیره باید به این بلوغ رسیده باشند که بدانند مهمترین ماموریت آنها انتخاب یک مدیر است. این شاید بزرگترین ریسک شرکتهای بیمه در حال حاضر باشد. ضمن اینکه آنقدر مدت مسئولیتهای مدیران و هیاتمدیره کم شده که هنوز جایش روی صندلی گرم نشده، از جا بلند میشود. کوتاه بودن مدت مسئولیتها اجازهی بذرپاشی، ریشه زدن و جوانه زدن ایدهها را در شرکتهای بیمه نمیدهد. بهنظر من این مهمترین ریسکی است که در حال حاضر صنعت بیمه به آن دچار است. بخشی از این ریسک به فضای کلی حاکمیت و نظام، بخشی به سهامداران و نمایندگانشان و بخشی دیگر به ضعف مقررات و نظارت برمیگردد.
* حال با این رویکرد پیش برویم که سه ریسک 1402 شرکت متبوع شما چیست؟ و نحوهی مقابلهي شما با این ریسکها چگونه خواهد بود.
میرزایی: اگر بخواهم سه ریسک اصلی شرکت خودمان را در سال 1402 بشمارم، باید بگویم یکی از آنها به شرایط کلی اقتصاد و ضعف بنیهی مالی مردم برمیگردد. این موضوع فروش بیمهی عمر را در سال گذشته و سال جدید به شدت تنزل داده است. بنابراین ریسک عدم توسعهی مطلوب بازار یا ریسک انقباض فروش یکی از ریسکهایی است که در حال حاضر با آن مواجه هستیم. ریسک بعدی به مدیریت داراییها مربوط میشود. در شرایط تورمی فعلی، یکی از دغدغههای اصلی مدیرعامل این است که منابع مالیای را که وارد شرکت میشود به سرعت در جاهای ديگر سرمایهگذاری کند که هم ارزشش حفظ شود، هم بتواند تعهداتی که به سهامداران و بیمهگذاران داده را ایفا کند و هم به قولی که در خصوص eps در بورس داده، عمل نماید.
* آقاي نوروزي سه ریسکی که بیمهی خاورمیانه را در سال 1402 تهدید میکند چه مواردی است و نحوهی مواجههي شما با آنها چطور خواهد بود؟
نوروزی: یکی از ریسکهای مهم شرکت ما و همهی شرکتها در سال 1402 مربوط به ریسک منابع انسانی میشود. ما در حوزهی سازمانهای فروش و هم در خصوص کارکنان بهشدت با این ریسک مواجه هستیم. کمااینکه از سال گذشته با این موضوع مواجه بودیم که بعضی از نیروهای ما جابجا شدند و با شرکتهای دیگر همکاری کردند. حتی بعضیها تصمیم گرفتند شغلشان را تغییر دهند و از حوزهی فروش وارد حوزههای آموزش شدند. بعضی حتی از صنعت بیمه خارج شدند و به شغلهای دیگر رفتند. این بسیار نگرانکننده است. بیش از 10 هزار نماینده و بازاریاب در شرکت ما فعالیت میکنند و در اقصینقاط کشور بیمهنامه میفروشند. ما این موضوع را بهدقت رصد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که طبیعتاً اگر درآمد حاصل از فروش بیمهنامه از سطحی پایینتر باشد دیگر کار برای نماینده یا بازاریاب اصلاً بهصرفه نیست. در حوزهی کارکنان نیز گاه با این چالش روبرو هستیم. شرکت ما سعی داشته از لحاظ منابع انسانی به ساختار جمعوجور و ستادی بسنده کند و با افزایش بهرهوری بتواند سرویسهای بهتری به جامعه ارائه دهد. تلاش ما این بوده که ستادمان به صورت مجموعهای چابک فعالیت کند. این موضوع چالشی را نیز با خود به همراه خواهد داشت. زمانیکه ما ستادمان را چابک میکنیم، وقتی یک نیروی کلیدی تصمیم به قطع همکاری با شرکت میگیرد، شرکت را در زمینهی کارکنان با ریسک منابع انسانی مواجه میکند.
ریسک دوم و سوم را خیلی کوتاه عرض میکنم. یکی از ریسکهای جدی سال 1402، مربوط به زیرساختهای فناوری است. بهنظرم شرکتهای بیمه در سال 1402 با این ریسک مواجه هستند. البته با توجه به اینکه ما در شرکت توانستهایم گامهای خوبی در این زمینه برداریم، شاید ریسک ما در این زمینه کمتر باشد. ولی باتوجه به سرعت رشد تحولات در حوزهی دیجیتال، نمیتوانیم بهسادگی از این ریسک عبور کنیم. ریسک مهم بعدی در سال 1402 به تحولات اقتصادی کشور و چالشهای پیامد آن برمیگردد. طبیعتآً نگرانی ما این است خرید بیمههای زندگی همچنان به اولویتهای بعدی مردم کشیده میشود و این از چالشهایی است که ما نیز به آن توجه میکنیم.
* آقاي اسلامي از زاویهی دید شما سه ریسک اصلی پیش رویتان در سال 1402 چه مواردی است؟ و در مورد نحوهی مقابلهتان با آنها نیز توضیح دهید.
اسلامی: ریسک سرمایههای انسانی دردو بعد کارشناسان و شبکهی فروش از چالش مهم شرکتها، بخصوص بیمههای نوپا است. بخش دیگرریسک مربوط به زیرساختهاست. معتقدم که توفیق در نحوه پیادهسازی در زیرساختها از چالشهایی است که باید جدی گرفته شود، بهخصوص اینکه ما پلتفرم شرکت را به بستر دیجیتال پیاده کردیم و دیگر بیمهنامهی کاغذی نداریم.
گاهی ممکن است تغییر در بندی از قوانین بالادستی شما را مجبور کند روی زیرساختی دوباره بازنگری و کار کنید و این موضوع ممکن است بیش از شش ماه نرمافزارهای شما را تحت تاثیر قرار دهد و تمرکز شما را از فروش و ارائه خدمات دور کند، یا خدای ناکرده بعضی مواقع شما با هزاران بیمهنامه صادره (درشرکتهاي بزرگ) تحت تاثیر بندی از یک آئیننامه جدید مجبور به بازنگری شوید و مجبور شوید برگردید و برای آنها اصلاحیه بزنید. بشخصه این چالش را قبلا تجربه کردم، این اتفاق با ابلاغ آئیننامه 13.7 در دهه 80 مواجه شدیم، که بهره فنی بیمه نامه را برای اولین بار دو نرخی کرده بود، این موجب شد بیش از صدهزار بیمه نامه صادره با مدت 15 سال مورد بازنگری قرار گیرند.
ادامه دارد….