مجید تقی لو که به عنوان سرپرست معاونت اتکایی بیمه مرکزی انتخاب شده است پیش از این و در سال۱۴۰۰ در نشریه بیمه داری نوین نگاهی موجز و مبسوط به بازار اتکایی کشور داشته که بازنشر آن خالی از لطف نیست. به نظر می رسد با توجه به سوابق تقی لو در حوزه اتکایی بخصوص در شرکت ایشین ری و همچنین شرکت بیمه اتکایی سامان باید منتظر تحولات نوآورانه در صنعت اتکایی کشور باشیم.
ساختار کنونی صنعت اتکایی کشور به گونه ای شکل گرفته که همواره با ریسکهای سیستمی و غیر سیستمی روبهرو بوده است. در این مقاله، ضمن بررسی ساختار موجود، آثار تغییرات این ساختار مورد ارزیابی قرار می گیرد.
موضوع اتکایی اجباری یکی از وجوه تمایز صنعت بیمه کشور در مقایسه با بسیاری از کشورهای توسعه یافته است. در بازار اتکایی ایران، بیمه مرکزی و بیمه ایران به عنوان مهمترین بازیگران فعال، ایفای نقش میکنند و به ترتیب سهم 31 و 21 درصدی از حق بیمه قبولی اتکایی غیر اجباری را به خود اختصاص داده اند. دو شرکت اتکایی فعال نیز 9 درصد از سهم این بازار را به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، 39 درصد باقی این بازار بین بیش از 7 شرکت بیمه مستقیم که دارای مجوز قبولی اتکایی هستند تقسیم شده است.
نکته مهم و قابل توجه دیگر در این بازار، تمایل شرکتهای بیمه به نگهداری حداکثری منطبق با مقررات است، به گونه ای که شرکتهای بیمه به طور متوسط حدود 77 درصد از ریسک قبولی را نگه میدارند. از طرف دیگر، الزام مقررات بالادستی بر کاهش اتکایی اجباری نیز همواره این صنعت را دچار تغییر کرده است. در برخی کاهش سهم اتکایی اجباری بیمه مرکزی به صورت چشمگیر رخ داده و در برخی موارد این کاهش حداقلی بوده است.
سهم قابل توجه بیمه مرکزی و بیمه ایران در اتکایی غیر اجباری، ناشی از ظرفیت بالای قبولی آنها و همچنین اطمینان صنعت به این فعالان اتکایی بزرگ و با سابقه دولتی است. در نگاه اول میتوان به این مهم دست یافت که از ظرفیتهای اتکایی موجود به ویژه در بخش غیر دولتی به طور کارآمد استفاده نمیشود.
همچنین محاسبه ظرفیت نگهداری توسط نهاد نظارتی (که عموماً حمایتی و حداکثری انتخاب میشود)، باعث شده است که شرکتهای بیمه از الگوی داخلی مدیریت ریسک و محاسبه این شاخص بر اساس اشتهای ریسک خود غافل شوند و عمدتاً بر نگهداری حداکثری، طبق مقررات، تمرکز کنند.
موضوع آزادسازی تعرفه ها که همواره به عنوان چالش در صنعت مطرح می شود، با صنعت اتکایی رابطه تنگاتنگ دارد. در عمل، صنعت اتکایی یکی از ابزارهای فنی مناسب است که با بهره گیری از تجربه، دانش فنی بالا و فناوریهای محاسباتی نوین، امکان مدیریت و ارزیابی بهینه ریسکها را فراهم می سازد تا شرکتهای بیمه در دام نرخدهی غیر منصفانه نیفتند.
مطالعات دانشگاهی متعددی در حوزه ساختار بازار اتکایی انجام شده است که همه تأییدکننده این واقعیت هستند که یک صنعت توسعهیافته نیازمند توأم شرکت های اتکایی بزرگ و کوچک در کنار هم است. وجود شرکتهای بزرگ با توان مالی بالا به استناد بهرهگیری از تجربه و توان تحلیل قابل اتکای خود، باعث کاهش هزینه های اتکایی در بازار می شود. این در حالی است که شرکتهای اتکایی کوچک و چابک در صورت بهره گیری از توان تحلیل فنی مبتنی بر فناوری اطلاعات و امکان تخصصی طراحی برنامه های متنوع و کارآمد اتکایی، میتوانند به عنوان بال دیگر توسعة صنعت اتکایی ظاهر شوند.
اگر ساختار فعلی اتکایی به گونه ای تغییر یابد که کلیه خدمات اتکایی اجباری و اختیاری بیمه مرکزی در قالب یک شرکت تخصصی بزرگ اتکایی ملی ارائه شود، به دلیل مدیریت تخصصی کسب و کار، اطمینان بازار برای بهره گیری از ظرفیتهای فنی اتکایی بالا خواهد رفت و همچنین اجرای سیاست کاهش اتکایی اجباری نیز راحتتر انجام می پذیرد. با این روش ضمن رعایت قوانین بالادستی، میتوان امکان سرمایه گذاری در حوزة به کارگیری روشها و فناوریهای روز را فراهم کرد. از آنجایی که در حال حاضر کلیه اطلاعات صنعت بیمه در بیمة مرکزی نیز ذخیره میشود، تغییر ساختار کنونی هیچ تأثیر منفی بر نظارت بیمه مرکزی نداشته و با تخصیص منابع بیشتر می توان بهتر از قبل بر صنعت نظارت کرد.
منبع: بیمه داری نوین/ مجید تقی لو کارشناس بیمه
دیدگاه شما چیست؟