نگاهی بر تغییرات 33 مدیر عامل بیمه ایران / چهار راهکار برای خروج از بحران

مراسم های متعدد تودیع و معارفه بدون هیچگونه ملاحظه عملکرد و کارنامه منصوبین دولتها و دست به دست شدن زمام امور اجرایی بدون هیچگونه تادیب و‌عقوبت افراد ناکارآمد در هیات مدیره و مدیران عامل چنان هوس تکیه زدن بر کرسی هیات مدیره و مدیر عاملی را برانگیخته که انتظار جلوس هر عابر مانوس با وزارت و اعضای هیأت دولت حتی بدون تجربه و کارنامه و برنامه مرتبط با صنعت از خیابان داور تهران طی سنوات گذشته دور از ذهن نبوده است. / مهم ترین اقدام آن است که بهانه ایجاد شرکتهای تابعه به منظور انجام امور حقوقی، ساختمانی، سیاحتی، سرمایه گذاری و … از اذهان اعضای مجمع و هیأت مدیره شرکت خارج گردیده و دست از بنگاه داری غیر بیمه گری بردارند و حیاط خلوت دولتها و طمع ۵۵ سمت هیات مدیره در هلدینگ کسب و کار سبا و شرکتهای اقماری آن یکبار برای همیشه از ابر چالش های شرکت سهامی بیمه ایران رخت بر بندد.

به گزارش ریسک نیوز یادداشت زیر با قلم علیرضا زراعی کارشناس بیمه در خصوص سیر تحولات مدیریتی در بیمه ایران به نگارش در آمده است:

اگر گذری بر سرگذشت تقویمی تنها شرکت دولتی امروز صنعت بیمه کشور نمائیم، شرکت سهامی بیمه ایران از  تاریخ ۱۳۱۴٫۶٫۱۳ که به دست مبارک آلکساندر آقایان تاسیس گردیده بالغ بر ۳۳ مدیر عامل یا ریاست هیات مدیره در راس امور اجرایی و عملیات بیمه گری را به خود دیده است.

از تاریخ حیات تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به ترتیب آقای دکتر کاتوزیان با ۷ سال، دکتر فرهنگ مهر با ۶ سال و ۱۱ ماه بیشتر دوران را در کسوت مدیر عاملی سپری کرده و همچنین اقای دکتر مشرف نفیسی با ۴ سال و ۶ ماه، دکتر رخشانی با ۳ سال و ۲ ماه و الکس بزرگ با ۲ سال و ۳ ماه بیشترین زمام امور را به دست داشته و میانگین تقریبی حضور دیگران کمتر از ۱ سال بوده است.

شانزده مدیرعامل برای ۴۳ سال پیش از انقلاب و هفده مدیر عامل برای دوره ۴۶ ساله پس از آن بیانگر دوره های تقریبا مشابه است .

از تاریخ ۲۲ بهمن سال ۵۷ تا شهریور ماه امسال بیشترین دوران مدیر عاملی را موسی رضا با ۷ سال و ۷ ماه، سهامیان با ۶ سال و ۸ ماه و آقایان اعرابی، صادقی نشاط، دلجو، پورکیانی و عباس زادگان بیشتر از ۳ سال در کسوت مدیر عاملی طی نموده و در راس امور اجرایی شرکت سهامی بیمه ایران قرار داشته و میانگین تقریبی حضور دیگران بیش از ۱۵ ماه بوده است. البته آقایان رضی و حسینی با ۸ و تاجبخش و کشاورز با کمتر از ۶ ماه(استعفاء) کمترین دوران حضور را داشته اند.

با عنایت به دوره های مدیرعاملی در شرکت سهامی بیمه ایران یقینا می توان به سیاسی و حکومتی بودن ساختار مالکیتی آن پی برد اما آنچه باید با احتمال قوی تر بدان اذعان داشت فقدان برنامه های بلند مدت جامع و هدف گذاری بر پایه سیاستهای کلان و رونق اقتصادی کشور در کنار منویات شخص مدیران عامل برای راهبری شرکت گواهی داد.

موضوع مهمی که باید در مرقومه خداحافظی جناب آقای دکتر کشاورز مد نظر قرار گیرد دوره های کوتاه مدیریتی نیست بلکه داشتن برنامه و کارنامه قابل ارزیابی برای کاندید های عضویت در هیات مدیره و کسوت مدیر عاملی بهمراه عقوبت عملکرد ناکارآمد در خاتمه حضور ایشان است تا بیت المال مسلمین و ثروت آحاد بیمه گذاران به صورت زیان سنواتی و انباشته به ثمن بخس حراج نگردیده و حیف نشود.

نداشتن برنامه های کوتاه، میان و بلند مدت و گرفتاری شرکت در چالش های کلان سیاسی عموما این شرکت را گرفتار زبان انباشته علی الخصوص از اواسط دهه‌ی هشتاد به بعد نموده است و عدم توان تعامل با تغییرات فضای کسب و کار نوین صنعت بیمه، هدایت شرکت را تبدیل به روزمرگی نموده و بزرگترین خطای صاحبان سهام به ویژه وزارت امور اقتصادی و دارایی است که نه تنها خود و مدیران عامل انتصابی فاقد برنامه هستند بلکه هیچ اعتنا و التفاتی نیز به قوانین و مقررات و تکالیف مجامع سالیانه شرکت نمی نمایند.

انتصاب اعضای خودی و چینش حزبی و قبیله ای دولتها در هیات مدیره برای اغلب فعالان صنعت و ذینفعان شرکت چنان تداعی می نماید که تنها امر و موضوع فاقد ارزش و اعتبار، صلاحیت عملکردی و کارنامه هاست.

مراسم های متعدد تودیع و معارفه بدون هیچگونه ملاحظه عملکرد و کارنامه منصوبین دولتها و دست به دست شدن زمام امور اجرایی بدون هیچگونه تادیب و‌عقوبت افراد ناکارآمد در هیات مدیره و مدیران عامل چنان هوس تکیه زدن بر کرسی هیات مدیره و مدیر عاملی را برانگیخته که انتظار جلوس هر عابر مانوس با وزارت و اعضای هیأت دولت حتی بدون تجربه و کارنامه و برنامه مرتبط با صنعت از خیابان داور تهران طی سنوات گذشته دور از ذهن نبوده است.

با توجه به مواد ۱۱ و ۱۴ اساسنامه انتظار بهبود اوضاع شرکت امری محال و اعضای هیأت مدیره حداکثر مشاور مدیر عامل و ریاست هیات مدیره خواهند بود که تجربه سنوات گذشته اثبات کرده در بهترین شرایط منتج به همان میگردد که طی ۴۵ سال گذشته نتیجه داده است.

پیشنهاد میگردد:

یکم و قبل از هر امری اساسنامه متعلق به بیش از سه دهه گذشته با اهداف و سیاست‌های کلان بویژه قانون برنامه هفتم توسعه و سند چشم انداز قابل حصول اصلاح گردیده و ارکان نظارتی و تفکیک وظایف هیات مدیره و هیأت عامل در آن ممیز گردند.

دوم آنکه جلسات مجمع عمومی علاوه بر سالانه به صورت تکلیفی برای حداقل چهار نوبت در اساسنامه منظور گردیده و به اعضای مجمع عمومی یا همان صاحبان سهام دو عضو وزارتخانه های صنعت معدن و تجارت و تعاون و کار و رفاه اجتماعی افزوده گردند و ضمنا هر کدام از اعضای مجمع به صورت موثر عضوی کارآمد و برنامه محور در هیات مدیره داشته و نظارت کامل ادواری بر عملکرد اعضای هیأت مدیره در ادوار فصلی مجامع سالیانه وجود داشته باشد.

سوم آنکه در هر دوره چهارماهه عملکرد اعضای هیأت مدیره توسط اعضای مجمع بررسی و انحراف احتمالی ماقبل از پایان سال و گزارش حسابرس قانونی در صورتهای مالی ترمیم گردیده و اقدامات لازم را قبل از پایان هر سال تدبیر و اجرایی نمایند.

چهارم و مهم ترین اقدام آن است که بهانه ایجاد شرکتهای تابعه به منظور انجام امور حقوقی، ساختمانی، سیاحتی، سرمایه گذاری و … از اذهان اعضای مجمع و هیأت مدیره شرکت خارج گردیده و دست از بنگاه داری غیر بیمه گری بردارند و حیاط خلوت دولتها و طمع ۵۵ سمت هیات مدیره در هلدینگ کسب و کار سبا و شرکتهای اقماری آن یکبار برای همیشه از ابر چالش های شرکت سهامی بیمه ایران رخت بر بندد.

تمرکز بر حوزه بیمه گری و برون سپاری کلبه خدمات جانبی رفاهی و سرمایه گذاری در قالب برون سپاری و خرید خدمات از موسسات و شرکتهای تخصصی ارائه کننده خارج از مالکیت یا مدیریت شرکت یقینا بهترین راهبرد خروج از بحران سیاه چاله شرکتهای تابعه است

علیرضا زراعی

کارشناس شرکت سهامی بیمه ایران

اولین نفر امتیاز دهید

دیدگاه شما چیست؟