جوادی پور:مطالبات از منابع قابل سرمایهگذاری صنعت میکاهد و این در نهایت منجر به کاهش بازده داراییهای صنعت میشود، چون بخش زیادی از منابع شرکت بیمه درگیر مطالبات است./ حجتی:فعالان صنعت بیمه باید در جلسات و محافل بازیگران فینتک حضور پیدا کنند. آنها باید وارد محافل بورسی ها شوند. من خودم شخصاً احساس میکنم که نسبت به جامعه فینتک و بورسی در بازارهای مالی بسیار عقب ماندهایم./ خانکی:با توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط، میتوانیم این مسیر را کوتاهتر کنیم. ساختن محصولات بیمه ای مشابه به عنوان مثال wealth front و simple در ایران، می تواند ایده خوبی باشد.
به گزارش ریسک نیوز به نقل از نشریه بیمه داری نوین پنل پیش رو ، سه محور مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در محور اول، به مرور چالشهای موجود در حوزه سرمایهگذاری همراه با ارائه خلاصهای از آمار وضع موجود خواهیم پرداخت. از این چالشها به محور دوم میرسیم که راههای ایجاد فرصت در سال 1403 را با نگاهی به آییننامه جدید سرمایهگذاری بررسی خواهیم کرد. در نهایت نیز نقش ابزارهای درون و برون سازمانی در توسعه کمی و کیفی سرمایهگذاری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سعید جوادیپور، مدیرکل نظارت مالی بیمه مرکزی، علیرضا حجتی عضو پیشین هیات مدیره بیمه کارآفرین و مدیر عامل فعلی بیمه رازی و رضا خانکی، مدیرعامل محترم اصلی سرمایه نظراتشان را با مخاطبان بیمه ای به اشتراک گذاشته اند که با هم می خوانیم
بخش اول این پنل را خواندیم بخش دوم از پی می آید:
* شما پیشبینی میکنید که اگر بازار بیمه گام به گام پیش برود به طور مثال مثلاً سال آینده اگر دوباره آییننامه ۱۰۴ بازنگری شود، باز هم محدودیتهای بیشتری برداشته میشود. این بستگی به شرایط حاکم و بلوغی دارد که شرکتهای بیمه به آن رسیدهاند.
جوادیپور: آییننامه ۹۷ را که ابلاغ کردیم، بنا به نیاز شرکتهای بیمه، در یکی دو مرحله مکملهایی برای آن صادر کردیم. آییننامه ۱۰۴ هم به همین صورت است. البته شرکتهای بیمه باید فضایی که برایشان ترسیم میشود را برای سرمایهگذاری در چارچوب آییننامه بدانند و حداقل در چند سال آینده بر مبنای آن برنامهریزی کنند. ولی متناسب با تغییرات فضای کسب و کار و فضای سرمایهگذاری کشور، ممکن است این آییننامه در برخی بخشها نیاز به اصلاح داشته باشد و مکملهایی به آن اضافه شود. ما تازه این آییننامه را شروع به اجرا کردهایم و شرکتها یک سال مهلت دارند تا خودشان را با آن تطبیق دهند. قطعا در این دوران، مانند هر آییننامه دیگری، این آییننامه میتواند مشکلات و نقاط قوت و ضعفی داشته باشد.
طبیعی است که در یک سال این ارزیابیها انجام میشود و اگر نیاز به تغییرات جزئی باشد، آن تغییرات اعمال میشود. منتها خودتان بهتر از من میدانید که وضع مقررات در همه جای دنیا چارچوبی دارد. باید به این نتیجه برسیم که آیا این آییننامه، پس از چند سال بررسی، نیاز به تغییرات جدی دارد یا خیر. در این صورت باید تحلیل هزینهفایده انجام دهیم برای شرکتهای بیمه و فعالین صنعت بیمه. آیا این آییننامه تغییرش هزینههایی خواهد داشت یا منافع؟ ما هنوز در نقطهای نیستیم که بتوانیم این ارزیابی را انجام دهیم. آییننامه تازه ابلاغ شده و شرکتها یک سال زمان دارند تا خود را با آن تطبیق دهند. بعد از این مدت، اگر مشکلات یا مزایایی وجود داشته باشد، خود را نشان میدهد. سپس میتوان به این سمت رفت که اگر ایرادی دارد، آن را برطرف کنیم. اگر در قالب فعلی قابلیت بازنگری وجود دارد، بازنگری کنیم و اگر نه، بعد از یک دوره چند ساله، مانند آییننامه ۹۷، به کلی آن را تغییر دهیم.
* میخواهم اشارهای به صحبتهای دبیر کل سندیکای بیمهگران در سال گذشته داشته باشم که گفتند، صنعتی که بازدهی چهار سالهاش حدود چهار درصد است، چه توقعی میتوان داشت که سهامداران به سمت این صنعت ورود کنند؟ یا اینکه فقط چهل و دو درصد از منابع قابل سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در لاین سرمایهگذاری مولد به کار گرفته شده و بیست و پنج درصد منابع شرکتهای بیمه به سمت نسیه فروشی رفته است.نظر شما چطور میتوان به این مسئله نگاه کرد؟
جوادیپور: مواردی که شما مطرح کردید، موارد مبتلا به صنعت هست و همه فعالین صنعت بیمه هم از آنها آگاه هستند. به نظرم در چارچوب این بحث نمیگنجند، اما فقط یک اشارهای میکنم. در حال حاضر صنعت بیمه صنعتی به شدت رقابتی است و شرکتهای بیمه برای جذب پرتفوهای بزرگ سعی میکنند تا حد ممکن به بیمهگذاران تخفیف دهند، با چالشهایی مواجه است. نحوه وصول مطالبات یک بحث دیگری است که طبیعتاً اینها برخی از مشکلات و معایبی هستند که در حال حاضر در صنعت بیمه بروز کرده و باید به صورت جداگانه بررسی شوند. آنچه که اینجا با بحث ما مرتبط است ، این است که مطالبات از منابع قابل سرمایهگذاری صنعت میکاهد و این در نهایت منجر به کاهش بازده داراییهای صنعت میشود، چون بخش زیادی از منابع شرکت بیمه درگیر مطالبات است و قابلیت سرمایهگذاری ندارد و به موقع وصول نمیشود. این مسئله باعث کاهش بازده کلی داراییها میشود. این چیزی است که در صنعت وجود دارد و قابل انکار نیست.
به نظر بنده، صنعت بیمه با وجود همه محدودیتهایی که دارد، به هر حال یک سری ابزار هم در اختیار فعالین خود قرار میدهد. مثلاً موجودی نقدی در بیمههای زندگی یک جریان پایدار است.
* جناب آقای حجتی، بیاییم محور دوم و راههای ایجاد فرصت را بررسی کنیم. شما گفتید که برای اینکه صنعت بیمه در حوزه سرمایهگذاری تغییرات و تحولات قابل توجهی داشته باشد، نیاز به صفشکن دارد. شما چه ملزوماتی را برای این صفشکنی حس میکنید که باید وجود داشته باشد، تا جایی که این دیوار احتیاط شکسته شود و وارد راهها و مسیرهای جدیدی شویم؟
حجتي: موضوعی که شما اشاره فرمودید، یک نکته خیلی ظریفی دارد و این است که اگر ما بخواهیم وارد پروسهای بشویم که ریسکپذیری در سرمایهگذاری را به همراه دارد، این ریسک را نمیتوان به تنهایی پذیرفت. نمیتوان از هیئت مدیره یا سهامداران خواست که به تنهایی وارد شوند و حتی در برخی مواقع ممکن است بخشی از پرتفویشان از بین برود. با این حال، مزایایی که ایجاد میشود میتواند فرصتهای بسیاری را به همراه داشته باشد.
به عنوان مثال، وقتی بیمه کارآفرین فعالیت خود را در زمینه بیمههای عمر آغاز کرد، بخشی از پول بیمهگذاران عمر را در املاک سرمایهگذاری کرد. در آن زمان، بهترین جای سرمایهگذاری املاک بود. اما همین جا نشان داد که سرمایهگذاری در املاک چالشهایی دارد. وقتی که بعد از دو سال تصمیم گرفتیم اموال را جابجا کنیم و پول بیمهگذاران عمر را به آنها برگردانیم، با چالشهای زیادی مواجه شدیم. اولین چالش این بود که بیمه مرکزی وارد ماجرا شد و پرسید که این پول بیمهگذارانی که در طول سه چهار سال قبل با شما بودند، چگونه محاسبه و به آنها برگردانده میشود؟ محاسبه و ارزیابی این پولها چگونه انجام خواهد شد؟ در این مرحله، چالشهای زیادی پیش آمد. یکی از چالشها این بود که چگونه پول بیمهگذاران قبلی که ممکن است دیگر با ما نباشند را به آنها برگردانیم. محاسبات بسیار دقیقی لازم بود تا این کار به درستی انجام شود. این مثال نشان میدهد که ریسکپذیری در سرمایهگذاری نیاز به برنامهریزی دقیق و محاسبات ریز دارد تا بتوان از فرصتهای بزرگ بهرهبرداری کرد و همزمان مسئولیتها را به درستی مدیریت نمود.
با هماهنگی بیمه مرکزی، توانستیم به چارچوبی برسیم که بر اساس آن، بخشی از سود حاصله به بیمهگذارانی که اخیراً از ما جدا شدهاند برگردانده شود. با این حال، واقعیت این است که بسیاری از افرادی که قبلاً با ما بودند و جدا شدهاند، از این سود بهرهمند نشدند و این سود عمدتاً به کسانی رسید که با ما همکاری میکردند.
یکی از مشکلات اصلی که در بحث سرمایهگذاری در اموال و مستغلات مطرح میشود، نحوه محاسبه سود و ارزش سرمایهگذاری است. آییننامه 104 به این موضوع اشاره کرده است که اگر شما در املاک و مستغلات هزینه کنید، باید به نوعی (سود سرمایهای) را محاسبه کنید که این کار به سادگی امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، در سرمایهگذاریهای بلندمدت در سهام، ممکن است اکنون بازدهی نداشته باشد ولی تا دو سال آینده بازدهی بسیار بالایی خواهد داشت. در این شرایط، اگر بیمهگذار عمر تا دو سال دیگر با ما نباشد و به طور مداوم جابجا شود، پولش چه خواهد شد؟ این مسئله چگونه محاسبه میشود؟ این ابهامات نشان میدهد که هنوز نقاط تاریکی در محاسبه سود و ارزش سرمایهگذاریها وجود دارد. اما با وجود این چالشها، باید به سمت این گونه سرمایهگذاریها حرکت کنیم. نمیتوان شرکت را با همین وضعیت فعلی مدیریت کرد. شرکتهای مختلف طرحهای متفاوتی دارند و در بازارهای مالی و پولی فعالیت میکنند.
* شرکتهای بیمه از چه ابزار های جدیدی برای سرمایهگذاری میتوانند استفاده کنند؟
حجتی: شرکتهای بیمه به دنبال این هستند که با استارتاپهایی که بازدهی سریع دارند، همکاری کنند. این نوع سرمایهگذاریها به ما این امکان را میدهد که سود بیمهگذاران را کمتر از یک سال به دست آوریم و آن را به بیمهگذاران برگردانیم. در بیمهنامههای طولانی مدت مانند بیمه بازنشستگی که بیمهگذار تا ده یا پانزده سال با ما همراه است، محاسبه بازدهی سرمایهگذاری بلندمدت بسیار آسانتر از بیمهنامههایی مانند عمر و سرمایهگذاری است. واقعیت این است که تمامی این موارد دو بازوی مهم دارند. شرکت بیمه باید هم در بخش فروش و هم در بخش سرمایهگذاری به درستی عمل کند.
فروش صحیح یعنی محصول بیمهای با قیمتی مناسب و با در نظر گرفتن هزینهها و نقدینگی که از فروش این محصول به دست میآید، به فروش برسد. اگر بخش سرمایهگذاری بداند که پولی از فروش بیمه درمانی به دست میآورد، اما بلافاصله باید برای پرداخت خسارتها خرج شود، به هیچ عنوان نمیتواند از آن بهرهوری مالی داشته باشد. حداقل این پول باید به مدت یک سال در دست واحد سرمایهگذاری باشد تا بتواند از این فرصت استفاده کرده و سودی کسب کند. برای اینکه وارد سرمایهگذاری منطقی و اصولی شویم، باید بخشهای مختلفی را در نظر بگیریم. مثلاً باید بخشهایی که ریسک کامل دارند، مانند همان تقسیمبندی که در آییننامه ذکر شده، به درستی مدیریت شوند. صندوق سپردهگذاری برای مواقع اضطراری که اگر بیمهگذار به صورت خاص پول خود را درخواست کرد، بتواند به سرعت پول را به دست آورد. مورد دوم تقسیمبندی سرمایهگذاریهاست این تقسیمبندی باید به گونهای باشد که شامل سرمایهگذاریهای کمریسک، پرریسک و با بازدهی متوسط باشد. بخش پرریسک باید به سرمایهگذاریهایی اختصاص یابد که میتواند بازدهی بالایی هرچند با ریسک بالا داشته باشد. این موضوع نیازمند کمک و همکاری بیمه مرکزی است تا بتواند به درستی این تقسیمبندیها را مدیریت کند و به بخشهای مختلف شرکت بیمه کمک کند تا به بهترین نحو عمل کنند.
بانک مرکزی یک اقدام مثبت انجام داده است. این بانک تمامی افرادی که به دنبال انجام پروژههای بزرگ هستند و نیاز به سرمایه دارند را به یکدیگر مرتبط کرده است. به عبارت دیگر، افرادی که میخواهند استارتاپی راهاندازی کنند و سرمایهگذاران را دعوت کرده تا این دو گروه را به هم پیوند دهد.
سرمایهگذاران نیز دعوت میشوند تا در این واحدهای سرمایهگذاری کار کنند و بتوانند حداقل در مدت شش ماه تا یک سال از این سرمایهگذاریها بازدهی کسب کنند. شرکتهای مختلفی نیز مراجعه میکنند و درخواست کمک مالی دارند، مثلاً میگویند کارخانهشان مشکل مالی دارد یا کالایی در دریا مانده و نیاز به سرمایهای مانند سی میلیارد تومان دارند تا بتوانند آن را با سود سی درصد طی سه ماه بازپرداخت کنند. این نوع مسائل در آییننامه دیده نشده است، زیرا ریسک آنها شناخته شده نیست و بازگشت سرمایه مشخص نیست. اینجاست که باید بیشتر پیش برویم، همانطور که آقای جوادی اشاره کردند، آییننامه صد و چهار تازه ابلاغ شده و یک زمین بازی بزرگ ایجاد کرده است. شرکتها باید خود را با این شرایط وفق دهند.
* آقای خانکی، شما چه فرصتهایی را در صنعت بیمه میبینید؟
خانكي: در ادامه بحث دوستان، یک مفهوم به ذهنم رسید که تغییراتی در صنعت بیمه را نمایان میسازد. در بازار سرمایه مشاهده میشود که روند به سمت بیمههای عمر و سرمایهگذاری در حال پیشرفت است. نهادهای مالی این روند را تقویت میکنند و به این حوزه ها تمایل دارند. به نظرم فرصتی برای محصولاتی مانند بیمههای عمر وجود دارد که نیازهای واقعی کشور را نیز برطرف می کنند. در دوره ای ما صندوق سرمایه گذاری را تجربه کردیم. بعد از آن، صندوق بازنشستگی تکمیلی وارد شد و سپس صندوقهای مبتنی بر الگوریتم رایج شدند. امروزه، ترند جدید دنیا به سمت مقیاس پذیری پیش میرود. این نیاز به مقیاس پذیری، ایده های اصلی را ترغیب میکند تا به سمت عملیاتی شدن پیش رود.
من فکر میکنم در اینجا ما می توانیم یک راهحل برای ذینفعان پیدا کنیم، به عنوان مثال اینکه هر کسی یک حساب بازنشستگی شخصی داشته باشد. این چالش بزرگ برای افراد دهه شصتی است و نیاز به یک راهحل دارند در واقع جایی که میتوانند منابع مالی خود را تأمین کنند، سرمایهگذاری مناسب در این صنعت میتواند یک گزینه مهم باشد.
در حال حاضر در دنیا، محصولات متنوعی در صنعت بیمه مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله بیمههای پیمایشی و مبتنی بر رفتار بیمه گذار که در صنعت بیمه ایران هم باید پیاده سازی شود. از طرفی حجم عظیمی از دادهها از کاربران جمعآوری می شود که باید تحلیل گردد تا در صنعت بیمه مورد استفاده قرار گیرد این مسئله می تواند صنعت بیمه را به سایر صنایع مثل صنعت بانک و بازار سرمایه متصل کند. من فکر میکنم با توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط، میتوانیم این مسیر را کوتاهتر کنیم. ساختن محصولات بیمه ای مشابه به عنوان مثال wealth front و simple در ایران، می تواند ایده خوبی باشد.
* فکر میکنم که اوراق بهادار در حوزه بیمههای زندگی میتوانند به عنوان یک بازار ثانویه مطرح شوند. اوراق بهادار به عنوان ابزارهای مالی، میتوانند به صنعت بیمه کمک کنند تا به بازار سرمایه وصل شود و به توسعه و گسترش آن کمک کنند.
خانكي: من فکر میکنم، اینجا درباره ” securities” کردن داراییها در بازار صحبت میشود، که به معنای تبدیل داراییها به اوراق قابل معامله در بازارهای مالی است. این مفهوم به طور گسترده در بازار مالی برای داراییهای مختلفی مانند بیمهها، اعتبارات، اموال و غیره استفاده میشود.
اشاره شده که اگر بیمههای زندگی به صورت اوراق بهادار در بازار ثانویه معامله شوند، میتوانند بازار بیمه را بهبود بخشند و به رونق آن کمک کنند. با ایجاد این بازار، فرصتهای جدیدی برای جذب سرمایه و توسعه صنعت بیمه فراهم میشود. همچنین، برای افزایش بازدهی بیمههای عمر، نیاز به استفاده از فناوری اطلاعات (IT) و راهحلهای مبتنی بر آن است. این راهحلها میتوانند در بهبود عملکرد، مدیریت ریسک بهتر و جذب مشتریان جدید در صنعت بیمه مؤثر باشند. به طور کلی، با توجه به تحولات در بازارهای مالی جهانی و نیاز به تنوع و نوآوری، securities کردن بیمههای زندگی میتواند یک گام مهم در جهت بهبود عملکرد و استقرار پایدارتر صنعت بیمه باشد.
* آقای جوادی پور، به عنوان محور پایانی پنل، نظر شما درباره نکات مطرح شده توسط دوستان و همچنین یک خلاصهای از بحثهای انجام شده را بفرمایید. همچنین، نقش ابزارهای مختلف در توسعه کمی و کیفی سرمایهگذاری در صنعت بیمه را نیز مورد بررسی قرار دهید که چقدر میتوانند موثر باشند.
جواديپور: من با اظهارات دوستان به صورت کلی کاملاً موافقم. به نظر میرسد صنعت بیمه نقش مهمی در اقتصاد دارد و تاثیرات مثبت و منفی تغییرات بازار سرمایه را تجربه میکند. اتفاقاً محصولاتی مانند بیمههای عمر و سرمایهگذاری میتوانند دو بازار را به هم متصل کنند. آییننامههای بیمه عمر نیز در حال تغییر است و این تغییرات میتوانند بهبودهای مهمی در صنعت بیمه به وجود آورند. همچنین، حفظ اطمینان مردم نسبت به صنعت بیمه از اهمیت بسیاری برخوردار است و هر تغییری باید با این هدف در نظر گرفته شود.
* آقای حجتی شما هم جمع بندی بفرمایید.
حجتي: یکی از کارهایی که باید در صنعت بیمه انجام شود و مغفول مانده تغییر نگرش افراد است، تا زمانی که انجام نشود صنعت رشدی نخواهد کرد.
واقعیت این است که فعالان صنعت بیمه باید در جلسات و محافل بازیگران فینتک حضور پیدا کنند. آنها باید وارد محافل بورسی ها شوند. من خودم شخصاً احساس میکنم که نسبت به جامعه فینتک در بازارهای مالی بسیار عقب ماندهایم
استفاده از این فضاها باعث میشود که با ایده های جدید و فرصتهای تازه روبرو شویم. مطمئنم که بیمه مرکزی متقاعد میشود و همکاری میکند، اما اگر منفعل باشیم، بیمه مرکزی نمیتواند کار خاصی برای ما انجام دهد.
* خیلی متشکرم آقاي خانكي شما نيز جمعبندی خود را ارائه دهید.
خانكي: من فکر می کنم دوستان تمام موارد را گفتن و نکته خاصی باقی نمانده، فقط امیدوارم که حالا بخش کوچکی از این پازل باشیم. یعنی بتوانیم حداقل یه پله رو برداریم و جلوتر بریم.
دیدگاه شما چیست؟