در حالی که ۲۸ سال از اجرای قانون بانکداری بدون ربا میگذرد، هنوز سنت اسلامی قرضالحسنه جایگاه واقعی خود را در شبکه بانکی نیافته است.
به گزارش ریسک نیوز،به نقل از فارس،قرضالحسنه که در آیات متعدد قرآن ذکر شده ، در عداد عبادات شمرده شده و در مقابل ربا خواری آمده است. خداوند متعال خودش را طرف اصلی قرضالحسنه ذکر کرده و فرموده، کیست که به خدای خویش قرض نیکو دهد و خداوند این قرض او را چندین و چند برابر اضافه کند.
آیه شریفه 11 سوره حدید «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ ﴿١١﴾ یعنی کیست که به خدا قرضی نیکو دهد. خداوند آدم میطلبد، همانند این که کیست که بتواند این کار را انجام دهد و با خدا معامله کند. معامله با خدا هم معامله پرسودی است همانند آیه ای که آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از آتش دوزخ رها نماید.
در آیه دیگری از سوره حدید در این باره آمده است: «إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ ﴿١٨﴾» یعنی کسانی از مردان و زنان با ایمان که انفاق میکنند و به خداوند قرض حسن و نیکو میدهند، برای انها چندین برابر میشود و در روز جزا نی اجر شایسته ای در انتظارشان است.
*اهمیت و جایگاه قرض الحسنه
خداوند در آیه 254 سوره بقره در مورد قرضالحسنه فرموده« مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَـَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْصُـطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»؛[1] کیست که به خدا قرض نیکو دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ خداست که تنگدستى دهد و توانگرى بخشد و شما به سوى او باز گردانده مىشوید.
به قول یکی از مراجع تقلید دنیا دار امتحان و ابتلا است، یک روز در زندگی گشایش است و یک روز تنگی از نظر مالی ، لذا اگر برادر دینی برای قرض گرفتن مراجعه کرد، اگر امکان مالی وجود دارد، باید قرض نیکو به او داد و او نیز وظیفه دارد، در موعد مقرر نسبت به بازپرداخت بدهی خود اقدام کند.
“… وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً …”؛[2] و به خدا قرض نیکو دهید.
البته قرضالحسنه برای تجارت و سود اندوزی نیست بلکه برای کار راهاندازی و رفع گرفتاری روزمره مسلمانان است.
بحث مشارکت در میان مسلمانان در امور اقتصادی و صنعت به نیت سود آوری و کسب ثروت حلال راههای خاص خود و عقود مشارکتی مانند جعاله، مساقاه، مضاربه، مزارعه و مصالحه، استصناع، مرابحه و ضمانت از جمله این موارد مشارکت برای جلب سود است.
در این میان بانکهای کشور که با رویکرد تجاری راهاندازی شده و در 100 سال اخیر به دید سودآوری کار کردهاند، عملا از قرضالحسنه واقعی دور بودهاند، هرچند حسابهایی تحت عنوان قرضالحسنه در بانکهای کشور موجود است و تسهیلاتی به نام قرضالحسنه پرداخت میشود، اما مراد قرضالحسنه چیز دیگری است.
بانکهای موجود بر اساس وثیقه و اعتبار (آنهم از نوع پولی و گردش مالی) وام میدهند، لذا هر کس وثیقه بهتر و نقد شونده تری ارائه کند و حسابش خوب کارکند، وام بیشتری دریافت میکند، اما هرکس که نیازمند تر باشد و گرفتاری بیشتری داشته و وثیقه نداشته باشد، بانک عنوان میکند، من که بنگاه خیریه نیستم و نمی توانم پول موکلانم(سپردهگذارانم) را مفتی به کسی بدهم.
نتیجه این دیدگاه بعد از 100 سال حضور بانکها در ایران به تجاری شدن اقتصاد و بانکها انجامیده و بانکها کمتر راغب به دادن تسهیلات در تولید هستند، چون تولید امر زمانبر و پر زحمت است ولی وام دادن به بازرگانی برای واردات در سال میتواند پول را چند بار به گردش آورد.
حسابهای قرض الحسنه در بانکها با وجود این که اکثر منابع به طمع برنده شدن در قرعه کشی و برخورداری از جوایز رنگارنگ و فریبنده بانکی است، اما همین منابع که باید طبق قانون در قرضالحسنه خرج و پرداخت شود، توسط بانکها در راههای دیگر تسهیلات داده میشود.
یکی از علامتهای انحراف از مسیر قرضالحسنه این است که بعد از قرعه کشی درصد سپردهگذاری قرضالحسنه بانکها افت چشمگیری دارد.
بسیاری از مردم متدین که اهل پرداخت وجوه شرعی و خمس و زکات هستند، خواهان سپرده گذاری قرضالحسنه در بانکها و پرداخت شدن تسهیلات با پول آنها به طریق قرض حسنه اند. اما بانکها برای تسهیلات قرضالحسنه هم کارمزد 4 تا 8درصدی می گیرند.
دیدگاه شما چیست؟