زنان صنعت بیمه چگونه از سدها عبور کردند؟ / تشکیل تشکل زنان صنعت بیمه ایران
میزسخنی با حضور زنان موفق صنعت بیمه؛سدشکنان (قسمت دوم)
صدیق نوحی:به نظرم مصوبهای در این زمینه لازم داریم که باید بخشی از پستهای کلیدی به خانمها اختصاص یابد؛ ولی به نظرم از طریق سندیکای بیمهگران میتوان به راحتی این کار را انجام داد. در دنیا نیز این تجربه وجود دارد. / حقیقی وند: وقتی که یک زن هستید پذیرفتن شما سختتر است؛ اما فکر میکنم رسالت ما حمایت از حقوق زنان نیست، رسالت به تعادل رساندن نگاه در خصوص زنان و مردان است و حذف جنسیتزدگی از آن./ آراء:امروز جای خانمها در پستهای بالاتر مانند معاونت در بیمه مرکزی خالی است. با اینکه مدیران فنی خانم بسیاری در بخش خصوصی فعالیت میکنند؛ ولی هنوز خانمها کمتر در مناصب بالا حضور دارند. اما بحثی که وجود دارد این است که زنان برای پستهای بالاتر مطالبهگر نیستند؛ اگر مطالبهگری داشته باشند شاید به حق خود برسند/
ریسک نیوز؛ بیمه داری نوین / آزاده محسنی: بیش از 80 سال فعالیت بیمهگری در ایران از حضور مردان و زنانی حکایت میکند که در کشاکش وقایع مختلف از انقلاب و جنگ و تحریم اقتصادی تلاش کردند تا این کشتی به گل ننشیند. اما شاید تاکنون رسانهها و افکار عمومی کمتر به نقش زنان در توسعه صنعت بیمه پرداختهاند. در میزسخن پیشرو ضمن اینکه تلاش کردیم تا از تجارب حضور زنان موثر در صنعت بیمه ایران بگوئیم، محورهای قابل تاملی را مورد بررسی قرار دادیم که تاکنون بدان کمتر اشاره شده است، از جمله سدهای مقابل زنان برای توسعه کاری چیست؟ شکاف جنسیتی در صنعت بیمه ایران تا چه اندازه مانع پیشرفت زنان شده؟ آیا اساسا داشتن نگاه جنسیتی در پستهای کلیدی مدیریتی مطلوب است و یا اینکه راهکار بهینه در نظر گرفتن توانمندی افراد فازغ از جنسیت آنهاست؟ در این میزسخن با مینا صدیق نوحی؛ مدیرعامل شرکت بیمه اتکائی سامان و ناهید عباسی؛ مدیر پیشین اتکائی بیمه ایران همراه شدیم تا به عنوان پیشکسوت از تجارب و سدهای پیشروی خود بگویند، همچنین پای صحبتهای شیما آراء؛ معاون فنی بیمههای زندگی سامان و سارا حقیقیوند؛ مدیر پروژههای بینالملل بیمه سامان به عنوان نسل جدیدتر زنان صنعت بیمه نشستیم.
در قسمت اول این میز سخن معرفی زنان موفق صنعت بیمه را با هم خواندیم در این قسمت تجارب و راهکارهای آنها را در مورد ضرورت حضور بیشتر زنان در صنعت بیمه از نظر می گذرانیم:
* خانم صدیقنوحی، به نظرتان زنان در شکلگیری فضای فعلی صنعت بیمه ایران چقدر نقش داشتند؟ لطفاً به چالشها در مورد حضور زنان در حوزههای مختلف صنعت بیمه اشاره کنید تا بانوانی که به تازگی وارد صنعت بیمه میشوند از آنها آگاهی یابند.
صدیقنوحی: در دورهای که وارد مدرسة عالی بیمه شدم به ظاهر تساوی بین زنان و مردان وجود داشت؛ چون 50 درصد ظرفیت دانشگاه متعلق به بانوان و 50 درصد مابقی متعلق به آقایان بود؛ اما پس از ورودم به صنعت بیمه متوجه شدم که بانوان نقش زیادی در این صنعت ندارند و بیشتر سمت کارشناسی یا حداکثر رئیس اداره بودند گاهاً با گوش خود میشنیدم که به بانوان پست نمیدهیم خیلی امیدوار نباشید. به نظرم مسئلة کلیدی برای پیشرفت بانوان این است که خانمها باید با جان و دل کار کنند و اطلاعات زیادی به دست آورند.
* به نظرتان زنان چقدر در پیشرفت فعلی صنعت بیمه نقش داشتند؟
صدیقنوحی: به نظرم امروز وضعیت زنان نسبت به سال 1364 خیلی بهتر است. زنان به مرور و به تدریج توانستهاند جایگاه خود را در صنعت بیمه کسب کنند. امروز زنان در بخش شبکة فروش یا به عنوان نمایندة بیمه یا کارگزار بسیار موفقاند. همینطور در بحث شرکتهای بیمة خصوصی و حتی دولتی بانوان بسیار موفق عمل کرده و در پستهای بالایی منصوب شدهاند. زنان حتی در هیئت مدیرة شرکتهای بیمه نیز نقش دارند. به نظرم وضعیت بسیار بهتر شده است.
* به نظرم شما با سختی به این جایگاه دست یافتهاید و امروز شرایط مهیاتر است. لطفاً کمی به آن دشواریها اشاره کنید.
صدیقنوحی: وقتی به بیمة مرکزی وارد شدم با این جمله که شما از این بیشتر پیشرفت نخواهید کرد روبهرو شدم؛ ولی من بسیار فعال هستم و به یادگیری نیز علاقه دارم و بخشی که در صنعت بیمه در آن فعالیت میکردم به دو علم ریاضی و زبان انگلیسی نیاز داشت که به هر دو علاقة وافری دارم؛ از طرفی توصیههای خوبی از بزرگان این صنعت دریافت کردم؛ مثلاً آقای علوی در اولین جلسهای که به بیمه مرکزی وارد شدم، گفتند که شما به بقیه کسانی که در اینجا هستند و کار نمیکنند توجهی نداشته باشید و سخت کار کنید. این جمله همیشه در گوش من بود و من به شدت و با علاقه کار میکردم. علاقه داشتم از صبح که وارد محل کارم میشوم پروندهها روی میزم باشند و شروع به یادگیری و کار کنم؛ حتی جلوتر از رئیس اداره حرکت میکردم و دنبال کار بودم. همة این عوامل باعث شد تا سیستم بپذیرد که یک خانم میتواند به مقام بالاتری دست یابد؛ ولی خیلی دشوار بود.
من نزد مسئولان بیمه مرکزی میرفتم و از آنها گله میکردم و به آنها میگفتم که مقابل من یک دیوار قرار دارد که نمیتوانم آن را بردارم اصلاً دنبال پست و مقام نبودم؛ ولی احساس میکردم من را پشت یک دیوار نگه داشتهاند؛ ولی آنها کمکم متوجه شدند که نمیتوانند مقابل پیشرفت من را بگیرند؛ بنابراین پستهای بالاتری را به من پیشنهاد دادند. در واقع سد را شکستم و برای اولین بار معاون مدیر شدم. من اولین نفر بودم که مدرک حرفهای ACII (مؤسسه چارتر لندن) را دریافت کردم آن هم به صورت ریدینگ، چون خیلیها شرکت میکردند؛ ولی در امتحانات رد میشدند. من مطالعة درسهای ACII را فقط برای یادگیری آغاز کردم نه برای دریافت مدرک فوقلیسانس، فقط دنبال پاسخ به سؤالاتم بودم. اولین درسی که برای خواندن انتخاب کردم کتاب «ریسک اند اینشورنس» بود که کتاب قطوری حدود ۳۰۰ صفحه بود. تمام کتابها به زبان انگلیسی و با حجم بسیار زیاد بود. امتحانات هم به صورت چهار جوابی نبود؛ بلکه تشریحی بود. من به اندازة کافی مطالعه میکردم و با خود عهد کردم؛ اگر بار اول قبول نشدم ادامه ندهم؛ چون مردود شدنم به من نشان میداد که توان لازم را ندارم. اما خوشبختانه من قبول شدم. افراد بسیاری از صنعت بیمه در این آزمون و آزمونهای بعدی شرکت کردند؛ اما به علت کمبود وقت برای مطالعه قبول نشدند یا در چند امتحان قبول شدند؛ ولی مدرک اخذ نکردند؛ البته برخی در مقاطع متوسطه یا مقدماتی مدارک خود را دریافت کردند. بعد از قبولی در اولین امتحان که درس ریسک اند اینشورنس بودمتوجه شدم که میتوانم ادامه دهم و ادامه دادم و درسها را یکییکی امتحان میدادم و همان بار اول قبول میشدم کمکم دانشم افزایش یافت و همة اینها سبب شد تا سدهای مقابل من بشکنند و برای زنان دیگر در صنعت بیمه نیز راهگشا شود.
* به غیر از دانش چه شاخصهای دیگری برای پیشرفت زنان لازم است؟
صدیقنوحی: به نظرم مدیریت، جنبههای مختلفی دارد که دانش فنی بخشی از آن است. عوامل شخصیتی و فردی مؤثر در ارتباطات سازمانی و برون سازمانی ارتباط مؤثر با بالادستیها راهبری و ایجادانگیزش که بتوان منابع سازمان را مدیریت و برنامهریزی کرد تا به اهداف دست یافت و استراتژیک فکر کرد از جمله عواملی هستند که در آن زمان آموزشهای کمی برای آن میدادند و دورههایی در بیمه مرکزی برای آنها وجود داشت که توسط مرحوم دکتر طوسی تدریس میشد؛ ولی امروز این دورهها بسیار متداول شده و کتابها و سمینارهای مختلفی در زمینه راهبری سازمانی و مدیریت استراتژیک و … وجود دارد. اما من در آن زمان تلاش کردم با همان آموزشهای دانشگاهی و دورهها استراتژیک فکر و برنامهریزی کنم و به همکاران آموزش بدهم.
به یاد دارم وقتی من را به عنوان سرپرست مدیریت اتکایی باربری و کشتی معرفی کردند 11 ماه طول کشید تا من را به عنوان مدیر اعلام کنند؛ اما بعد از من خانم ختایی معرفی شد که دو ماه طول کشید؛ یعنی سیستم پذیرفت که خانمها هم توانایی دارند.
* به این ترتیب شما راهگشا بودید.
صدیقنوحی: به نظرم بله اینطور است. از آن زمان به بعد در بیمه مرکزی به خانمها پستهای مدیریت میدادند. کمکم این روال در صنعت بیمه نیز متداول شد؛ ولی در بحث معاونت فنی یا معاونت اتکایی یک سازمان دولتی مثل بیمه مرکزی واقعاً سخت بود. بازخوردهایی که از صنعت بیمه دریافت میکردم بسیار مرا خوشحال میکرد. کسانی که با من ارتباطات کاری داشتند خوشحالی خود را از انتخابم بروز میدادند.
* آیا بازخورد منفی هم داشتید؟
صدیقنوحی: من از خارج از صنعت بیمه بازخوردهای منفی داشتم. هر سال حدود یک ماه برای مأموریت به خارج از کشور میرفتم؛ چون از سوی بیمه مرکزی عضو هیئت مدیرة صندوق بیمه هواپیما بودم یا عضو هیئت مدیرة سندیکای نفت و انرژی در بحرین بودم یا به عنوان نمایندة کشور در کنفدراسیون بیمهگران آسیایی و آفریقایی حضور داشتم؛ بنابراین دائم سفر میرفتم. یکی از کسانی که قرار بود به عنوان وزیر انتخاب شود در نامهای که برای سفر من از سوی بیمه مرکزی به خارج از کشور برای ایشان ارسال شده بود یادداشتی قرار داد و آن اینکه «آیا هیچ مردی نیست که به جای ایشان به این ماموریت برود؟» من از صحبت ایشان دلگیر شدم. ولی به هر حال چارهای نبود و من باید به این سفر میرفتم. به طور کلی برای ماموریتهای خارجی در بیمه مرکزی پروسة سنگینی را طی میکردیم درست مثل استخداممان که بر خلاف خانم عباسی که راحت استخدام شدند من هفت مرحله گذراندم تا استخدام شدم. سفرها هم گاهی یک ماه طول میکشید تا تأیید شود و گاهی تأیید نمیشد و مأموریت نمیرفتیم.
* خانمها در صنعت بیمه بسیار فعال هستند امروز صنعت بیمه حدود 84 هزار میلیارد پرتفوی دارد و با وجود تحریمها توانسته در بحث اتکایی به جایگاهی دست یابد به نظرتان خانمها چقدر در این پروسه نقش داشتند؟
صدیقنوحی: به نظرم خانمها نقش به سزایی در صنعت بیمه دارند و به نوعی پیشقراول صنعت بیمه هستند و در بخش ستادی نیز بسیار فعال شدهاند و به نظرم زنان نقش مهمی در گسترش پرتفوی صنعت بیمه دارند. به جرأت میتوانم بگویم که زنان در این امر 40 الی 50 درصد نقش دارند.
* در دورهای که ایران با تحریمهای بیشماری روبهرو شد در حوزه اتکائی بیمه مرکزی نقش زنان پررنگ بود.
صدیقنوحی: دقیقاً همین طور است. از سال 1389 تحریمهای جدی ایجاد شد و باید در این بخش به نقش زنان اشاره کرد. طبق تحریمها ارائة هرگونه بیمه و بیمه اتکایی به ایرانیها ممنوع است. ما تا قبل از آن با بازارهای خارجی همکاری و ریسکهایمان را تا حدود زیادی واگذار میکردیم، تعاملات وجود داشت و همکاران مرتب در دورههای سوئیسری و مونیخری شرکت میکردند؛ اما به یک باره همه چیز قطع و تمام شد؛ یعنی یک نقطه و تمام! صنعت بیمه و دولت در تکاپو بود که با این مقوله چه کنند؟ آیا صنعت بیمه نباید برای ریسکهای بزرگ بیمهنامه صادر کند؟ کشورهایی مثل چین و … که در بخش نفت و انرژی ایران سرمایهگذاری میکنند باید بدون بیمه باقی بمانند؟ حتی بیمههای مسافرتی که بخشی از آن در خارج از ایران انجام میشد باید بدون بیمهنامه بمانند؟ همة اینها سؤالاتی بود که در ذهن داشتیم.
در زمان شروع تحریمها من به عنوان معاون اتکایی در بیمة مرکزی حضور داشتم و توانستیم با یک طراحی مناسب تحریمها را کنار بزنیم؛ البته نباید از نقش بسیار مهم کسانی که قبل از ما در بیمه مرکزی حضور داشتند غافل شویم آنها طراحیهایی داشتند و نگاهشان بر این بود که باید بعضی از ریسکهایی را که توانایی نگهداری آنها را در ایران داریم نگه داریم؛ مثلاً حساب مشترک در بیمة مرکزی ایجاد شده بود؛ به هر حال پیرو آن اتفاقات، توانستیم کنسرسیومهای بیمهای را در کشور تقویت و حساب اتکایی ویژة تحریم را با تصویب دولت و نظام در بیمه مرکزی ایجاد و تحریم را مرتفع کنیم.
در صنعت بیمه دنیا، همه میدانستند من مسئول اتکایی در ایران هستم بنابراین وقتی به خارج از کشور سفر میکردم از من میپرسیدند که شما چگونه توانستید مشکل تحریمها را مرتفع کنید؟ من به آنها میگفتم که ما کشور ثروتمندی هستیم؛ بنابراین توانستیم از توان داخلی بهره ببریم و ریسکها را نگهداری کنیم؛ البته فقط از این روش استفاده نکردیم؛ بلکه ظرفیت مشترک بازار را با مشارکت همة شرکتهای بیمة ایرانی در بیمه مرکزی ایجاد کردیم.
همة آنها مشتاق بودند که از روشهایمان در بیمه مرکزی آگاهی یابند؛ ولی من همیشه از گفتن روشهایمان طفره میرفتم؛ چون نمیخواستم به آنها بگویم که چه اقداماتی انجام دادهایم. تیم سه نفرة من و خانم ختایی، مدیر قسمت غیر باربری و خانم هوانلو، مدیر قسمت باربری، کشتی و هواپیما در بخش اتکایی بیمه مرکزی توانستیم به صورت تمیز و مرتب این مشکل را بدون اینکه اشکالی ایجاد شود یا پولی هدر برود حل کنیم؛ همانطور که میدانید در بخشهای دیگر دکلهایی مفقود شد و شرکتها دچار مشکل شدند؛ ولی در بخش اتکایی یک دلار هم هدر نرفت.
به نظرم آن زمان برههای بود که خانمها نقش واقعی خود را در صنعت بیمه نشان دادند و همه راضی بودند و هیچ کس نتوانست بگوید که بیمه مرکزی کار اشتباهی کرد. آن دوره به خوبی سپری شد و معتقدم؛ اگر به خانمها میدان بدهند به خوبی میتوانند از پس بسیاری از کارها برآیند.
* خانم عباسی، به نظرتان زنان چقدر در توسعة صنعت بیمه نقش داشتند؟
عباسی: در ابتدا باید اشاره کنم که زنان علاوه بر فعالیت کاری، مسئولیت سنگین خانواده را هم به دوش دارند و در بررسی پروسه پیشرفت آنها نباید این مهم را نادیده گرفت؛ مثلاً بیشترین کار بخش در بیمههای هواپیما شب عید بود که باید نرخگیری انجام شود و تأییدیهها صادر شود و ما تا آخرین لحظات سال در حال فعالیت بودیم که ریسک را واگذار کنیم و علاوه بر آن دغدغه کارهای خانه و فرزندان را هم در سر داشتیم.
خوشبختانه طی سالهایی که من در بیمه ایران به عنوان بزرگترین شرکت بیمة کشور فعالیت داشتم و همکاران خانم نیز در بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر حضور داشتند بسیاری از چالشها مرتفع شده و به نظرم امروز شرایط خانمها در صنعت بیمه بسیار بهبود یافته است. در گذشته اگر یک خانم و آقا در شرایط مساوی قرار داشتند قطعاً آقا پیشرفت میکرد؛ چون رؤسا همیشه خانمها را به دلیل مسئولیت خانه و فرزندانشان کنار میگذاشتند یا مردان راحتتر به سفرهای خارج از کشور اعزام میشدند. معتقدم وضعیت خانمها در صنعت بیمه در مقایسه با صنایع دیگر مثل بانکها و وزارتخانهها و … در جایگاه بهتری قرار دارد. امروز مدیر اتکایی بسیاری از شرکتهای خصوصی زنان هستند. من در مقطعی مشاور یک بیمه خصوصی بودم و وقتی اتکایی آن شرکت را راهاندازی کردم اقدام به مصاحبه و استخدام کارشناس کردم و هم اکنون پس از گذشت 15 سال همان کارشناس به تصدی مدیریت واحد منصوب شده است.
* در واقع شما سدشکن بودید.
عباسی: بله درست است. من هنگامی که واحد بیمههای هواپیما و کشتی در بیمههای باربری ادغام شده بود شاید به دلیل جنسیت از ارتقاء محروم شدم و همین امر موجب شد یک تجربه بیست ساله تخصصی را رها کنم و به بخش اتکایی این شرکت بروم. هواپیمایی جمهوری اسلامی همزمان با ورود من به بخش هواپیما و کشتی بیمة ایران شکل گرفت. طی بخشنامه و دستوری همة بیمهگذاران دولتی باید به بیمة ایران منتقل میشدند؛ بنابراین بیمة هواپیمایی جمهوری اسلامی از بیمه ملی که یک شرکت خصوصی بود به شرکت بیمه ایران منتقل شد. در واقع دو سازمان بزرگ یکی کشتیرانی جمهوری اسلامی و دیگری هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به بیمه ایران منتقل شدند. من در آن زمان به تنهایی در بخش هواپیما و کشتی شرکت سهامی بیمه ایران حضور داشتم و این بیمهنامه بدون هیچ اطلاعاتی به بیمه ایران منتقل شد و من اولین کاری که کردم با متولیان بیمهای قبل تماس گرفتم و از ایشان درخواست کمک کردم و خوشبختانه بعد از مدت کوتاهی موفق شدم رضایت مشتریهای بزرگ را جلب کنم.
* بالاخره از پس آن برآمدید.
عباسی: درست است من یک نفر در این بخش بودم اما کمکم ارتباطات را برقرار و بیمهنامههای بیشتری صادر کردم. معتقدم؛ اولین گروهی که در توسعة صنعت بیمه سهیم هستند نمایندگیها و کارگزاراناند. اگر همچنان خواهان توسعه صنعت بیمه هستیم باید بخش کارگزاران یا نمایندگان را تقویت کنیم. من سه سال و نیم معاون فنی بیمة نوین بودم و به بسیاری از شهرستانها سفر کردم و متوجه شدم که اکثر آنها از اینکه نرخ دیر به دست آنها میرسد یا از تعاملات گله دارند؛ از طرفی به دلیل بازار رقابتی ناسالم شبکههای فروش قصد دارند با نرخشکنیهای غیر اصولی پرتفوی جذب کنند.
امروز خانمها میتوانند با گذراندن کلاسهای خاص و تخصصی به جایگاه مورد نظر خود دست یابند؛ به تعبیر دیگر اگر تلاش مداوم و پیگیری داشته باشند از طرفی کمی هم استعداد چاشنی آن کنند رؤسای شرکتهای بیمه در انتخاب آنها اغماض نمیکنند. سازگاری و تعامل و صبر خانمها در انتخاب آنها نقش به سزایی دارد.
* خانم آراء از نظر شما زنان چقدر در توسعة صنعت بیمه نقش داشتند؟
آراء: من هیچگاه از زمانی که که وارد صنعت بیمه شدهام نگاه جنسیتی را در صنعت بیمه حس نکردهام و این را مدیون عزیزانی هستیم که اینجا حضور دارند و این سد را برای ما شکستهاند. همیشه این حس قلبی را دارم که اگر توانایی داشته باشم فارغ از جنسیتام میتوانم موفق باشم و هیچگاه نگاه جنسیتی را نه در شرکت بیمهای که در آن فعالیت میکنم و نه در مواقعی که به بیمه مرکزی برای مصاحبه مراجعه میکنم حس نکردم و همواره بسیار تشویق و حمایت هم شدهام.
در جلسات سندیکا هم به وضوح میبینم که خانمها در بخش مدیران میانی و مدیران فنی حضور پررنگ و نقش مهمی دارند.
* چرا تعداد خانمها در بخش معاون فنی کم است؟ آیا نباید تعداد آنها بیشتر باشد؟
آراء: به نظرم باید تعداد آنها بیشتر باشد. امروز جای خانمها در پستهای بالاتر مانند معاونت در بیمه مرکزی خالی است. با اینکه مدیران فنی خانم بسیاری در بخش خصوصی فعالیت میکنند؛ ولی هنوز خانمها کمتر در مناصب بالا حضور دارند. تعداد خانمها در شرکتهای بیمه بسیار زیاد است و دقتی که آنها در کار دارند بسیار بالاست. من به واسطة شغلام هم با خانمها و هم با آقایان همکاری دارم و همیشه کاری که از یک خانم تحویل میگیرم خیلی دقیق و کامل است. خانمها کار خود را بیادعا و در کمال دقت و حوصله انجام میدهند و بسیار خلاق هستند و همیشه در طراحی محصولات جدید پیشنهادات خوبی دارند. اما بحثی که وجود دارد این است که زنان برای پستهای بالاتر مطالبهگر نیستند؛ اگر مطالبهگری داشته باشند شاید به حق خود برسند. زنان از مرحلهای به بعد از مسیر شغلی خود راضی میشوند و این رضایت خوب نیست. زنان باید بخواهند و نباید منتظر باشند تا جایگاهی که شایسته آن هستند را در اختیارشان قرار دهند.
نکتة دیگر مهارتها و فنون رهبری و مدیریتی است. خانمها در کارهای فنی بسیار حرفهای و عمیق هستند؛ ولی خوب است که مهارتهای رهبری و مدیریتی خود را بیشتر تقویت کنند.
* به نظرتان زنان در وضعیت فعلی صنعت بیمه چقدر سهم دارند؟
آراء: در سالهای اخیر نقش بانوان بسیار پررنگ بوده است شاید نام آقایان را بیشتر شنیدهایم؛ ولی قطعاً خانمها هم نقش قابل تأمل داشتند و دارند.
در بخش شبکة فروش نیز به واسطة ماهیت کاری آن خانمها نقش پررنگی دارند؛ در فروش بیمههای عمر بزرگترین و موفقترین نمایندة ما یک خانم است که شبکة بزرگی را هدایت میکند و بسیار هم موفق است. در بحث شبکة فروش هم خانمها در سالهای اخیر رشد خوبی داشتند.
* علت موفقیت خانمها در شبکة فروش را چه میدانید؟
آراء: هم به دلیل روابط عمومی بالای خانمهاست هم صبر و تحمل خانمها و شاید اینکه خانمها به این شغل به صورت یک حرفه تمام وقت نگاه نمیکنند؛ اما وقتی وارد آن میشوند تواناییهای خود را بروز میدهند. معتقدم؛ خانمها در توسعة شبکة فروش نقش پررنگی دارند و آن را به وضوح مشاهده میکنیم.
* زنان در بحث فناوری دیجیتال و تحول دیجیتال چقدر نقش دارند؟
آراء: در این زمینه جا دارد که خانمها نقش مهمتر و عمیقتری داشته باشند؛ البته مدیر آیتی شرکت بیمهای که در آن فعالیت میکنم یک خانم است که بسی جای خوشحالی است. در همایشهای بیمه به وضوح مشاهده میکردم که خانمها به خوبی در این زمینه رشد کردهاند و مقاله ارائه میدهند؛ ولی در بحث استارتاپها و فناوریهای جدید بیشتر نام آقایان را میشنویم بنابراین جا دارد که زنان فعالیت بیشتری در این زمینه داشته باشند.
* خانم حقیقیوند شما نقش زنان در توسعه فعلی صنعت بیمه را چه میزان ارزیابی میکنید و به عبارتی در دستاوردهای فعلی چه سهمی برای زنان قائل هستید؟
حقیقیوند: این روزها حس میکنم خانم به بازیگران فعالتری در صنعت بیمه بدل شدهاند. در حال حاضر خانمهای بیشتری در پستهای مدیریتی شرکتهای بیمه عهدهدار مسئولیت هستند و مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره خانم هم داریم. شاید 5 سال پیش اینطور نبود؛ البته سرکار خانم نوحی عزیز که در اکو استاد من بودهاند در این بخش هم اولین هستند، زمانی که عهدهدار مدیرعاملی کلوپ پی اند ای کیش شدند. در شرکتی که من کار میکنم هم تفاوتی به لحاظ جنسیتی بین مدیران نمیبینم و مبنای ارتقاء همواره شایستگیها بوده است.
* آیا با نابرابریهایی طی فعالیت حرفهای خود مواجه شدهاید؟
حقیقیوند: فکر میکنم بله، اما از آنجا که میدانستم سقف شیشهای حقیقتاً وجود دارد و همچنین شکاف جنسیتی، این را وظیفه خودم میدانستم که برای پیشرفت تلاش کنم، چون میدانستم تلاش من و امثال من تنها راه را برای خودم باز نخواهد کرد؛ بلکه راه زنان جوانی که به دنبال ما در راه هستند را هم هموارتر خواهد کرد.
* شما زمانی برای انتخابات دبیر کلی سندیکا کاندید شدید لطفاً از این تجربه بگویید و اینکه بازخوردها نسبت به تصمیم شما به عنوان یک زن چه بود؟
حقیقیوند: من حقیقتاً فکر میکردم و همچنان فکر میکنم در یک جامعه شایستهسالار و کمتر جنسیت زده، فرد مناسبی برای اداره یک تشکل بیمهای هستم. من سابقه کار تشکلی دارم، ساختار تشکلها، شیوه اداره آنها و وظایف آنها را به خوبی میشناسم. مطالعه مفصلی برای پژوهشکده بیمه در خصوص فعالیتهای تشکلهای بیمه در سطح بینالمللی انجام دادهام. تحصیلات با کیفیت در حوزه بیمه و مدیریت دارم. ارتباطات بسیار خوبی با بازیگران اصلی صنعت بیمه دارم و مقررات بیمه را میشناسم. راههای تأثیرگذاری بر مقررات را میشناسم. من صنعت بیمه ایران را هم از داخل آن و هم به عنوان مدیر توسعه بازار یک شرکت رتبهبندی بینالمللی و مشاور شرکتهای بیمه بینالمللی از خارج آن دیدهام. اما برای انتخابات سندیکا اگر تجربه الان را داشتم کاندید نمیشدم. آن زمان هم یکی از دوستان بزرگوار به من گفتند؛ آیا فکر میکنید همه این مدیران عامل مرد اصلاً میتوانند قبول کنند یک زن دبیر کل سندیکا باشد؟ وقتی که یک زن هستید پذیرفتن شما سختتر است؛ اما فکر میکنم رسالت ما حمایت از حقوق زنان نیست، رسالت به تعادل رساندن نگاه در خصوص زنان و مردان است و حذف جنسیتزدگی از آن. در این مورد هم زن بودن و جوان بودن من تنها یکی از عوامل بازدارنده بود نه همه آن.
* محور سوم گفتوگوی ما راهکارهای توانمندسازی و کارآمدسازی زنان در صنعت بیمه است. قطعاً زنان در این مورد نقش مهمی دارند؛ ولی چه کنیم که نقش پررنگتری داشته باشند؟
صدیقنوحی: اولین نکته در این زمینه آموزش است. زنان به تحصیلات دانشگاهیشان اکتفا نکنند؛ چون بیمه یک حرفه است. وقتی وارد صنعت بیمه میشوند باید آموزشهای بیمهای و مدیریتی را آموزش ببینند. حال اگر این آموزشها و تسهیلات را شرکت بیمهای که در آن فعال هستند در اختیارشان قرار نمیدهد خودشان تلاش کنند و نکاتی را یاد بگیرند. بسیاری از خانمها میخواهند پیشرفت کنند و مطالبهگر هستند؛ ولی سعی نمیکنند سواد خود را ارتقاء دهند یا فقط به تحصیلات دانشگاهی خود اکتفا میکنند؛ مثلاً میگویند من در مدیریت بیمه فوق لیسانس دارم؛ اما چرا نباید مدیر شوم. خواستهها باید با توانمندیها هماهنگ باشند و خانمها باید خود را برای تصدی پستهای مدیریتی آماده کنند؛ از طرفی اعتماد به نفس هم داشته باشند؛ چون برخی خانمها بسیار توانمند هستند؛ ولی ادعایی ندارند و دنبال دریافت پستهای بالاتر نیستند. به نظرم باید اعتماد به نفس خانمها افزایش یابد.
نکتة سوم کاهش یافتن نگاه جنسیتی است؛ البته این موضوع نسبت به گذشته بهبود یافته است؛ ولی باید کم شود؛ چون هنوز به صفر نرسیده است گرچه در هیچ جای دنیا به صفر نمی رسد. باید این نگاه جنسیتی کاهش یابد و به خانمها پستهایی که استحقاق آن را دارند ارائه شود؛ حتی جایی که یک خانم و آقا برابر هستند آن پست را به آقا بدهند؛ ولی جایی که خانمی حتی یک درصد بهتر کار میکند پست بالاتر را به خانم بدهند؛ یعنی زمینههای کاری و عدالت جنسیتی را در صنعت بیمه ایجاد کنند. به این شکل موانع از سر راه خانمها برداشته میشود؛ مثلاً برای یک دوره آموزش در خارج از کشور هم خانمها و هم آقایان را بفرستند. فرهنگ جامعه نیز مانند گذشته نیست و تغییر کرده است و خانمها به راحتی میتوانند به خارج از کشور سفر کنند.
اجازه دهید به خاطرهای اشاره کنم اولین بار که قرار بود برای مأموریت به خارج از کشور بروم آقای دکتر همتی رئیس کل بیمة مرکزی بودند ایشان از زنان حمایت میکردند؛ ولی من اولین زنی بودم که به سفر خارج از کشور میرفتم و بسیاری از اطرافیان سؤال میکردند که آیا همسرتان اجازه میدهند که شما به خارج از کشور بروید. من از همسرم نامهای گرفتم مبنی بر اینکه مشکلی با خارج رفتن من ندارد؛ اما از آن به بعد از هیچ زنی در بیمه مرکزی نامهای نخواستند. در این رابطه نیز ما سدشکن بودیم.
* به نظرتان آیا لازم است خانمها انجمنی تحت عنوان انجمن زنان صنعت بیمه ایجاد کنند و برای خانمها کلاسهای آموزشی و دورههای مختلف بگذارند و کارگروه تشکیل دهند؛ مثلاً میتوان در سندیکا کارگروهی ایجاد کرد تحت عنوان کارگروه زنان صنعت بیمه تا زنان با یکدیگر در تعامل باشند.
صدیقنوحی: بله این انجمن میتواند مفید باشد؛ ولی شاید با نهادهای دیگر موازیکاری صورت گیرد؛ ولی این انجمن میتواند مسبب آشنایی خانمها با یکدیگر و استفاده از تجربیات یکدیگر شود.
البته در سطح بینالمللی نیز چنین انجمنی وجود دارد؛ البته این انجمن مختص صنعت بیمه نیست و از همه جای دنیا میتوانند عضو آن باشند. از نظر من ایدة خوبی است.
* خانم عباسی، در مورد راهکارهای توانمندسازی و کارآمدسازی زنان در صنعت بیمه چه پیشنهادی دارید؟
عباسی: بخشی از توانمندسازی در اختیار افراد و بخشی در اختیار سازمانی است که در آن فعالیت میکنند. شرکتهای بیمه دولتی بروکراسی خاص خود را دارند؛ اما در بخش خصوصی هم ممکن است بعضی از سهامداران و کسانی که در تشکیل آن شرکت دخیل هستند تفکری وجود داشته باشد که خانمها در سطح مدیرعاملی یا عضو هیئت عامل نمیتوانند قرار بگیرند. گاهی این موضوع به شانس یک خانم بستگی دارد که در شرکتی مشغول به کار شود که مدیران بالادستی اصلاً موافق چنین ارتقائی در ارتباط با خانمها باشند یا نباشند. به این ترتیب گاهی مطالبهگری به نتیجه نمیرسد.
برای مثال در سطوح بالاتر یعنی در دولت خانمی در میان وزراء دیده نمیشود و صنعت بیمه نیز جزئی از کل است و باید این جزء را به کل بسط دهیم؛ وقتی در آن سطح خانمی دیده نمیشود در این سطح به تعداد کمتری بسنده میشود. بنابراین این موضوع در مرحلة اول بستگی به آن سازمانها دارد. سهامداران بعضی از سازمانها مسئلة جنسیتی برایشان اهمیتی ندارد و شرایط مساوی ایجاد میکنند و خانمی را که تحصیلات بالاتری دارد و دورههای بیشتری گذرانده است و دلسوزی و دقت و صبر و حوصلة بیشتری دارد در سمت بالاتری قرار میدهند.
* شرکتهای خصوصی که عرصة عمل برایشان فراهم است به حضور خانمها کمتر اهمیت میدهند و دولتیها بیشتر اهمیت میدهند.
عباسی: این بستگی به تفکر بالادستیها دارد و باید شکسته شود؛ ولی قطعاً تلاشی که یک زن باید برای دریافت سمت مورد نظرش بکند بیشتر از یک آقاست. مسئلة دوم که خانم صدیقنوحی نیز به آن اشاره کردند مسئله اعتماد به نفس است. زنان باید برای افزایش اعتماد به نفسشان تلاش کنند؛ مثلاً در دورههای خاصی در این رابطه شرکت کنند. از طرفی خود را از نظر علمی برای پیشبرد کارشان ارتقاء دهند. گاهی شرکت و سازمانها برای کارمندان خود شرایط لازم را فراهم میکنند؛ ولی گاهی خانمها شخصاً باید برای ارتقاء علم خود اقدام کنند.
به یاد دارم چهار سال که در یکی از شرکتهای بیمه خصوصی مشغول به کار بودم و مدیریت شرکت اعتقادی به اعزام همکار به گردهماییهای خارج از کشور نداشتند، من با هزینة شخصی خود در دو جلسه شرکت کردم چون نمیخواستم ارتباط و تعاملات قطع شود هر چند در سالهای بعد این محدودیت درآن شرکت نیز شکسته شد و مطلع شدم که کارشناسانی به خارج اعزام شده بودند.
* خانم آراء، در مورد راهکارهای توانمندسازی و کارآمدسازی زنان در صنعت بیمه چه پیشنهادی دارید؟
آراء: در ابتدا به نکتهای اشاره کنم منظورم از مطالبهگری زنان این بود که به جایگاه خود قانع نباشند؛ چون این امر میتواند به خانمها کمککننده باشد. خانمها نباید قانع باشند و باید بپذیرند که مسیر دشواری پیشرو دارند. فقط به دانش فنی خود متکی نباشند و هر روز آن را ارتقاء دهند در دورههای مدیریتی و … شرکت کنند و آموزش ببیند و مطالعه داشته باشند. یکی از مهارتهایی که خانمها و آقایان با یکدیگر مقایسه میشوند، مهارت سخنوری و اصول و فنون مذاکره است. یکی از قابلیتهایی که آقایان دارند این است که به راحتی میتوانند توانمندی خود را بزرگ و در مورد آن صحبت کنند؛ شاید لازم باشد که خانمها نیز در مورد توانمندیهای خود صحبت و آن را ابراز کنند.
بحثهای حمایتی نیز اهمیت بسیاری دارند، اینکه خانمها از سمت خانواده و جامعهای که در آن فعال هستند حمایت شوند خیلی میتواند به رشد آنها کمک کند. به یاد دارم همیشه پدرم به من میگفت که آرزو دختر مستقلی باش و روی پای خود بایست و این حرف روی من بسیار اثرگذار بود. باید به فرزندانمان چه پسر و چه دختر آموزش دهیم که زنان افراد مهمی هستند و باید در جامعه کار کنند و مستقل باشند و پیشرفت کنند.
معتقدم زنان نباید قانع باشند، قانع بودن مانع پیشرفت است.
* خانم آراء، آیا با ایجاد یک NGO یا یک انجمن برای زنان صنعت بیمه موافق هستید؟
آراء: به نظرم تشکیل آن خوب است و بزرگانی مثل خانم صدیقنوحی، خانم عباسی و دیگران میتوانند تجربیات خوبی خود را در اختیار تازهواردان، مدیران میانی و حتی مدیران سطح بالاتر قرار دهند.
ما با مشکلاتی که این عزیزان با آنها مواجه بودند روبهرو نشدیم؛ ولی همة تجربیات آنها میتواند درس خوبی باشد تا با مشکلات بعدی چگونه مقابله کنیم و از پس آنها برآییم.
* خانم صدیقنوحی، در مورد کاهش شکاف جنسیتی و تجارب بینالمللیتان بگویید و صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
صدیقنوحی: از سالها پیش با بازارهای بینالمللی به واسطة دورههای خارج از کشور مواجه بودم و با جامعة بیمهای چه خانم و چه آقا سر و کار داشتم و سیر تحول در کشور ایران را در کشورهای اروپایی هم مشاهده کردم. اولین باری که به خارج از کشور رفتم در ردههای بالای شرکتهای خارجی خانمها را مشاهده نمیکردم آنها معمولاً در ردة کارشناس، مسئول دفتر و … بودند یک علت آن این بود که در کشورهای اروپایی خانمها علاقهای به تحصیلات عالیه نداشتند؛ به همین دلیل نسلی که 20 سال پیش در صنعت بیمه میدیدم نسلی بودند که تازه شروع به کار کرده بودند و علاقهای به اینکه پست بگیرند، نداشتند. در بسیاری از شرکتهای اروپایی و آسیایی به مرور خانمها جای پای خود را محکم کردند؛ مثلاً رئیس کل لویدز برای چند سال یک خانم بود. در کشور فیلیپین مدیرعامل یک شرکت خصوصی خانمی بود که پس از پدرش مدیرعامل شده بود و همینطور به تدریج خانمهای بسیاری در صحنه بینالمللی اضافه شدند و نقش مهمی در صنعت بیمه پیدا کردند. اخیراً در اروپا درصدی از پستها چه بیمهای و چه غیر بیمهای به صورت قانونی باید در اختیار خانمها قرار گیرد؛ یعنی در هیئت مدیرة شرکتهای خارجی حتماً باید از خانمها استفاده شود در نتیجه این بحث به تدریج در حال گسترش است و تعداد خانمها در عرصة صنعت بیمه افزایش پیدا میکند؛ البته بحث علاقه نیز مطرح است که آیا خانمها علاقه دارند که با چالشهای مدیریتی مواجه شوند یا نه؟ باید ببینیم که در کدام کشور و کدام فرهنگ این علاقه بیشتر وجود دارد. به نظرم این علاقه در کشور ما زیاد است بسیاری از خانمها به چالش علاقه دارند و دنبال اثبات خود هستند.
* در جوامع شرقی عرصه برای خانمها تنگتر است و با دیدگاههای مردسالارانة بیشتری مواجهیم. راهکارتان برای کاهش شکاف جنسیتی چیست؟
صدیقنوحی: من هم شاهد فرآیندی که بیان کردید بودهام شاید این روند با یک مصوبه یا از طریق سندیکا مرتفع شود. بعد از ملاقاتی که با آقای دکتر سلیمانی داشتم ایشان دستور دادند که در بیمه مرکزی به خانمها پست بدهند؛ ولی شاید علل دیگری باعث شد که این اتفاق پررنگ نباشد و در حد یک الی دو معاون مدیری به خانمها ارائه شد. به نظرم باید روی این موضوع کار شود.
به نظرم مصوبهای در این زمینه لازم داریم که باید بخشی از پستها به خانمها اختصاص یابد؛ ولی به نظرم از طریق سندیکای بیمهگران میتوان به راحتی این کار را انجام داد.
* به نظرم این یک تفکر است که باید شکل بگیرد.
صدیقنوحی: بله درست است. به صورت بخشنامهای نمیتوان جلو رفت.
* آیا روزی یک خانم میتواند رئیس بیمه مرکزی یا دبیر کل سندیکای بیمهگران شود؟
صدیقنوحی: به نظرم خانمهایی در کشورمان هستند که چنین توانمندیای دارند.
* خانم عباسی، در مورد کاهش شکاف جنسیتی و تجارب بینالمللیتان در این زمینه بگویید.
عباسی: در سالهایی که مدیر اتکایی بیمه ایران بودم در شرکتهایی که با ما همکاری داشتند شکاف جنسیتی را میدیدیم در حالی که صنعت بیمه در کشورهای خارجی خیلی جلوتر از ما بود؛ اما در ملاقاتهایی که با آنها داشتیم به ندرت در تیم آنها خانمی مشاهده میشد؛ اما بعد از اینکه از بیمه ایران بازنشسته شدم و به شرکت خصوصی رفتم مجدداً در جلسات حضور مییافتم و متوجه شدم این شکاف کمتر شده است و خانمها در کنار آقایان در جلسه شرکت میکنند. این امر دو علت داشت؛ یکی شکاف کمتر شده بود و دیگر اینکه بیشتر مدیران اتکایی در ایران خانم بودند و آنها به این نتیجه رسیدند اگر در تیمشان خانمها حضور داشته باشد به نتایج بهتری دست مییابند.
قطعاً در خارج از کشور نیز این شکاف جنسیتی وجود دارد و برای ان راهکارهایی اتخاذ کردهاند؛ بنابراین معتقدم خیلی عقب نیستیم.
این مسائل با گذشت زمان حل میشود؛ مثلاً در دورهای خانمها فقط کارشناس بودند؛ ولی امروز در پستهای مدیریتی حضور دارند. یک زمانی شما در مورد یک شرایط کاملاً مساوی صحبت میکنید و یک زمانی شکاف جنسیتی وجود دارد و یک خانم باید تلاش کند، اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و تمام این زحمات را بکشد، بنابراین شکستن سدهایی که مقابل یک خانم قرار دارد زمانبر است. از طرفی کسی که قصد دارد این کار را انجام دهد باید توان و صبوری و پشتکار داشته باشد و همة اینها یک شبه به دست نمیآیند.
* نظرتان در مورد تشکیل انجمن چیست؟
عباسی: آیا تشکلهای صنفی دیگر به نتیجه رسیدهاند؟ بازخورد تشکلها مفید و ملموس بوده است؟
* ولی باید از جایی شروع کرد.
عباسی: بله باید بیزینس پلنی (طرح کار) وجود داشته باشد من با پیشنهاد موافقم اما این کاری است که باید جوانها دنبال آن باشند و آن را آغاز کنند؛ چون نسل جدید مطالبهگریهای دیگری دارند آنها باید بیزینس پلن خود را ارائه دهند و امثال من و سرکار خانمها ختایی یا صدیقنوحی یا دیگرخانمهای صاحبنظر به آنها کمک خواهند کرد، خوشبختانه تعاملات در صنعت بیمه بسیار وجود داشته و دارد.
* خانم آراء، در مورد کاهش شکاف جنسیتی و تجارب بینالمللیتان بگویید و صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
آراء: در دیدارها و تجارب بینالمللی هم هیچگاه به اینکه تعداد خانمها بیشتر است یا آقایان توجه نکردهام یا حداقل این مسئله به طور محسوسی به نظرم نیامده است. به نظرم در شرکتهای بزرگ دنیا تعداد خانمها در بخش مدیریت همتراز آقایان است
در مورد اینکه باید مصوبهای وجود داشته باشد تا از خانمها بیشتر در پستهای مدیریتی استفاده شود باید بگویم که تدوین قانونهای حمایتی به این قضیه کمک میکنند. کشورهای خارجی نیز در این زمینه پیشرفت زیادی داشتند. به یاد دارم وقتی با یکی از مدیران خانم شرکت مونیخری صحبت میکردم عنوان میکرد که به خانمها اجازه میدهند که پس از به دنیا آمدن فرزندشان پارت تایم کار کنند و سمت خود را حفظ کنند. مسئلهای که دربسیاری از شرکتها با آن مواجهیم این است که مدیران بالادستی نگران این هستند که اگر خانمی پستی بگیرد و بعد ازدواج کند و بچهدار شود چه اتفاقی میافتد؟ قانونهای حمایتی نه فقط در صنعت بیمه بلکه در کل صنایع میتواند به پیشرفت خانمها کمک کند.
خوشبختانه در سالهای اخیر با جوان شدن نسل مدیران عامل صنعت بیمه، شاهد کاهش شکاف جنسیتی هستیم. همیشه معتقدم یکی از دلایلی که من در بیمه سامان پیشرفت کردم، فضایی است که مدیر عامل محترمان در اختیار من قرار دادند. ایجاد فضا و بستر مناسب به پیشرفت خانمها کمک شایانی میکند.
نکتة دیگر شبکههای اجتماعی و رسانهها هستند که باید هم به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این مطلب بپردازند. این گفتوگو و نشست اولین بار است اتفاق میافتد و میتواند سرآغاز خوبی برای پرداختن به این مسئله باشد.
همچنین در NGOای که به آن اشاره کردید میتوان کلاسها و دورههایی در مورد اینکه چگونه یک مدیر، معاون و مدیر عامل تربیت کنیم، برگزار کرد و از تجربیات خانم صدیقنوحی و خانم عباسی و افرادی مانند ایشان در این زمینه بهره جست.
* خانم حقیقیوند، در مورد کاهش شکاف جنسیتی و تجارب بینالمللیتان بگویید و صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
حقیقیوند: در دنیا شکاف جنسیتی در قالب شاخصهای مختلفی سنجیده میشود. شاخص شکاف جنسیتی جهانی مجمع جهانی اقتصاد (WEF) مهمترین شاخص است که از سال 2006 نابرابریهای جنسیتی را در سطح جهانی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، آموزش و بهداشت میسنجد. این شاخص رویکردی کمی دارد. این شاخص امتیازی بین صفر تا یک برای هر زیر شاخص در نظر میگیرد که هر چه این امتیاز به 1 نزدیکتر باشد، شکاف (نابرابری) کوچکتر خواهد بود. متأسفانه ما در سال 2006 در رتبه 108 جهانی قرار داشتیم و در سال 2021 در رتبه 150 در بین 156 کشور دنیا قرار داریم. این موضوع بسیار مهمی است. مجمع جهانی اقتصاد در زمره نهادهای پیشگامی قرار دارد که به عنوان بخشی از مأموریت اصلی خود یعنی داشتن جهانی بهتر، رهبران را به امحای شکاف جنسیتی تشویق میکند.
باید توجه داشت کلید راهگشای آینده هر کشور یا نهادی در توسعه قابلیت جذب و نگهداشت استعدادها نفهته است. زنان نیمی از سرمایه انسانی جهان را تشکیل میدهند؛ بنابراین توانمندسازی و آموزش دختران و زنان و استفاده از استعداد و مهارتهای ایشان در اقتصاد جهانی، سیاست و جامعه، عاملی اساسی در پیشرفت در جهان رقابتی امروز است. به ویژه با کمیاب شدن استعدادها در جهان توسعه یافته و در حال توسعه، بیشینه کردن دستیابی به استعداد زنان به نیازی استراتژیک برای کسبوکارهای امروزین بدل شده است.
در صنایع مالی نیز در دنیا تلاشهای فزاینده برای مشارکت بیشتر زنان در سطوح مدیریت ارشد و کاهش شکاف جنسیتی صورت میگیرد. الزام عضویت زنان در هیئت مدیره شرکتهای مالی در اروپا با درصدی مشخص از جمله این تلاشهاست که آورده دیگر آن ایجاد تنوع نگاه یا diversity در هیئت مدیره است.
در مورد حمایت از فعالیتهای بازرگانی زنان در ایران انجمنهایی نظیر انجمن زنان بازرگان وجود دارد. در صنعت بیمه هم نیاز به فعالیت تشکلی برای بانوان احساس میشود. در گام اول میتوان انتظار داشت این فعالیتها به فراهم آوردن شبکهای از مهارتها و توانمندیهای ایشان، ارتباط بهتر با سیاستگذاران، ارتقاء آگاهی عمومی در مورد زنان برجسته صنعت و برنامهریزی برای برگزاری دورههای آموزشی برای توانمندسازی ایشان بینجامد. شاید در بدو امر این موضوع از درون انجمن حرفهای صنعت بیمه هم در قالب کارگروهی قابل اداره باشد.
* خانم صدیقنوحی اگر پیشنهادی دارید یا توصیهای دارید در یک جمله بیان کنید؟
صدیقنوحی: من از همة صحبتهایی که بیان شد جملهای به ذهنم رسید و آن اینکه باید به خانمها گفت که خسته و ناامید نشوید و تلاش کنید و برای اثبات حق و حقوق خود ادامه دهید.
عباسی: اعتماد به نفس داشته باشند،در ارتقای دانش فنی مرتبط به فعالیت خودکوشش کنند، با همکاران خویش تعامل نزدیک داشته باشند و ضمن حفظ حریم دوستی و صمیمیت، جدی و سختگیر باشند.
آراء: خود و تواناییهایشان را باور داشته باشند و قانع نباشند.
حقیقیوند: فقط نباید از جامعه توقع تعدیل نگاه جنسیتی را داشت. در موضع قربانی قرار نگیریم، تعاملگر و سازنده باشیم.