نقدی بر آنان که ادعای پدری صنعت بیمه را دارند! / هادی دستباز

نسلی که با تاریخ خود بیگانه است باید هم هر روز در صنعت بیمه صاحب پدر و مادر جدیدی شود که ساخته دست قلم و فکرشان است ./ در صنعتی که بزرگ مردان نامداری چون دکتر آقایان ، دکتر مشرف الدوله نفیسی ، دکتر علی آبادی ، دکتر همایون مشایخی ، دکتر ایزد پناه ، دکتر هوشنگی ، دکتر فرجادی ، دکتر صالحی و … که همه مسلط به دو زبان فرانسه و انگلیسی و دارای تخصص در بیمه اموال و اشخاص بودند کسی ادعای پدر بودن بر صنعت بیمه را نکرد که حالا اینگونه چوب حراج به عناوین می زنند.

هفت کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای
تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند

مدت هاست که یا حوصله قلم زدن ندارم و یا سعی می کنم در کنجی نشسته و شاهد روز مرگی صنعت بیمه باشم و با آمار هایی که هر از چند گاهی منتشر می کنند و با بالندگی از ضریب نفوذ بیمه دم می زنند ،  دلخوش می شوم.

سعی می کنم که در برابر بعضی خبر ها واکنشی به عنوان یک کارشناسی که ۵۰ سال در این صنعت کار کرده ام نشان ندهم؛ اما نمی شود و خبر درج شده در سایت و مطبوعات جرقه به فیلتر سکون و آرامش و بی تفاوتی من م یزند و ندایی هشدار می‌دهد که در این عصر و زمان صنعت بیمه نیاز به روشنگری دارد .
ما ملت ، عجیب مردمانی‌هستیم که اگر بخواهیم، با تخصص ویژه، کاه را کوه جلوه داده و یا بهشتی از زیبایی را تبدیل به کویری خشک و برهوت می کنیم .

مروری بر آمار
بر گردم و چند خطی در مورد آمار رشد صنعت بیمه بنویسم :
۱- پراید ۵ میلیونی و یا بیست میلیونی و یا سایر برند های اتومبیل را که افزایش قیمت داشته، بیمه می کنیم و حساب افرایش حق بیمه را به پای‌رشد می نویسیم . البته باید اذعان داشت که تعداد وسایل نقلیه افزایش پیدا کرده است .
۲- افزایش حق بیمه ثالث را که ما دخالتی در تولید آن نداریم و باید شکر گزار قوه قضاییه برای افرایش مبلغ دیه باشیم به پای رشد می نویسیم .
رشد را می توان از این شاخص ها مشخص نمود . فرض کنیم که ۱۵ میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد، چند میلیون از این واحد ها بیمه شده اند ؟ مقام ناظر آمار تعداد بیمه شدگان را منتشر کند . نمیدانم چند واحد تجاری و مغازه در کشور وجود دارد ، آمار بیمه شده های آن را منتشر کنید تا ماهم ببالیم که صنعت در حال رشد است . صنعت بیمه ای که در حال روز مره گی به یکباره صاحب پدر می شود ؟ نمی دانم بخندم و یا گریه کنم .

خاطره ای از دکتر شریعتی
تملق و چاپلوسی و دست و پا بوسی ارباب قدرت ، از ویژه گی های ما ایرانیان است .به شعر بالا توجه کنید ، از این گونه اشعار در مدح صاحبان قدرت فراوان است.
در سال پنجم ادبی در دبیرستان فیوضات مشهد درس می خواندم و استاد ادبیاتم روانشاد دکتر علی شریعتی بود و گه گاه نزد تازه در گذشته استاد علامه محمد رضا حکیمی شاگردی میکردم و سر گرم تالیف کتابی بود که ایشان مقدمه ای بر آن کناب بنام “سرود جهشها “ نگاشتند .

دکتر شریعتی در اولین حضورش در کلاس درس گفت انشایی بنام “ دین چیست “ بنویسید . پس از نوشتن انشا همه را جمع کرد و برد و در جلسه بعد ورقه ها راتصحیح کرده با نمره عودت داد . من تا آن تاریخ نمره انشا کمتر از ۲۰ نداشتم اما زیر ورقه ام نوشته بود بسیار بد و نمره ام -۵- بود.
سکوت کردم و زنگ که زده شده آخر از همه سر افکنده داشتم از کلاس بیرون میرفتم که دستم را گرفت و گفت : به نمره ات اعتراضی نداری ؟ گفتم خیر استاد . دست در جیب کرد و دفتر نمره دانش اموزان را بیرون آورد و جلو اسمم نمره ۲۰ گذاشته بود . فرمود بسیار زیبا و با احساس می نویسی، توصیه می کنم نوبسندگی را کنار بگذار و اگر مثل من نمی توانی “ قلمت را مفروش و از این راه نان نخور “.
البته نوشتن را کنار نگذاشتم و سعی کردم نه قلم ، نه خودم و نه زبانم را نفروشم.

پدر واقعی صنعت بیمه
نسلی که با تاریخ خود بیگانه است باید هر روز در صنعتش صاحب پدر و مادر جدیدی شود که ساخته دست قلم و فکرشان است .

پدر صنعت بیمه کشور روانشاد دکتر آقایان و مرحوم داور وزیر دارایی اسبق است .در صنعتی که بزرگ مردان نامداری چون دکتر آقایان ، دکتر مشرف الدوله نفیسی ، دکتر علی آبادی ، دکتر همایون مشایخی ، دکتر ایزد پناه ، دکتر هوشنگی ، دکتر فرجادی ، دکتر صالحی و … که همه مسلط به دو زبان فرانسه و انگلیسی و دارای تخصص در بیمه اموال و اشخاص بودند کسی ادعای پدر بودن بر صنعت بیمه را نکرد که حالا اینگونه چوب حراج به عناوین می زنند.

در دهه اخیر ده ها چهره شاخص و دانشگاهی و تسلط بر حداقل دو زبان خارجی با تالیفات بسیار در دامان این پدران رشد کرد، تربیت نسلی جدید از بیمه گران که به عنوان نسل دومی و سومی ها معروفند و خدماتشان زبانزد خاص و عام است توسط این بزرگان صورت گرفت و باز هم کسی نگفت که من آنم که رستم بود پهلوان .

یک پیشنهاد
مقام ناظر و سندیکای بیمه گران ایران باید شاخصه هایی برای چهره های ماندگار صنعت بیمه تدوین کند و براساس آن شاخصه ها افرادی که خدمات ویژه به صنعت بیمه عرضه کرده اند مشخص شوند. در بسیاری از شرکت های بیمه در بازارهای پیشرفته عکس و مشخصات این خدمتگذاران در یک اتاق و یا کتابخانه نگهداری می شود .

دستاوردهای سایه گستر پدران واقعی صنعت بیمه
از ویکی پدیا مطلبی را در مورد پدر بیمه کشور نقل می کنم .
“ در سال ۱۳۱۴ به تشویق و پشتکار دکتر آقایان و بنا بر علاقه داور ( وزیر دارایی وقت ) شرکت سهامی بیمه ایران با ۲۰ میلیون ریال سرمایه که به ۲۰۰۰۰ هزار سهم یک هزار ریالی تقسیم و مبلغ هفت میلیون و پانصدهزار ریال آن پرداخت شده بود تشکیل شد و در روز ۲۴ آبان ۱۳۱۴ با ۱۰ نفر عضو شروع به کار کرد و در همان روز داور خانه خود را در مقابل حریق در شرکت سهامی بیمه ایران بیمه کرد . اولین هیات مدیره شرکت مرکب بود از فتح الله نوری اسفندیاری ، دکتر مشرف نفیسی و دکتر آقایان “”.
پدران صنعت بیمه در ایران این بزرگواران هستنند . پرورش یافتگان دکتر مشرف نفیسی که همه بورسیه فرانسه بودند نزدیک به ۵ دهه صنعت بیمه کشور را اداره کردند و هنوز دستاورد های آنان بر سر صنعت بیمه سایه گستر است .

به القاب دکتر و مهندس، پدر هم اضافه شد 
در یک نوشتار تحت عنوان ( طنزی بر اعطا عنوان دکتر و مهندس به صاحبان مقام در صنعت بیمه ) از این سیره به غایت زشت و نفرت انگیز انتقاد کردم . به محض این که کسی مدیر عامل یک شرکت بیمه می شود قلم به دستان و فروشندگان عناوین مختلف عنوان دکتر و مهندس را رایگان به آن فرد اعطا می کنند ، یکی را استاد می نامند و دیگری را پیش کسوت صنعت بیمه می خوانند شکر ایزد که به این القاب عنوان “ پدر “ هم اضافه شد .

یادی از نامدارانی دیگر
نا گفته نماند که پیش از انقلاب در بین شرکت های بیمه،  مدیران عامل بسیار توانمندی بودند که علیرغم انحصار موجود در قانون برای بیمه کردن کارهای دولتی نزد شرکت سهامی بیمه ایران شرکت هایی به غایت معتبر مانند بیمه البرز و بیمه آسیا از خود بر جا نهادند. شاید بتوان گفت پدر بیمه‌ در بخش خصوصی قبل از انقلاب آقای روح الله نهایی مدیر عامل بیمه البرز بوده است .

اما اگر به بعد از انقلاب بپردازیم ،دلسوزان بسیاری در بیمه مرکزی ایران ، شرکت سهامی بیمه ایران ، بیمه البرز و بیمه آسیا وجود داشتند که صنعت بیمه را در بحرانی ترین شرایط سیاسی و اقتصادی و جنگ اداره کردند و متاسفانه کسی  قلم به دست نداشت که از این بزرگواران پدر و بت بسازد .

 اگر به تاریخچه فعالیت صنعت بیمه در دو دهه اخیر نگاهی بیفکنیم مشاهده می کنیم که بالاترین خدمت را دکتر همتی با پیگیری خصوصی سازی در شورای نگهبان ، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی انجام داد تا قانون خصوصی سازی تصویب شد ، اما دو صد حیف که کسی اورا “ پدر صنعت بیمه ‘ خطاب نکرد .

تملق گفتن و اعطا عناوین غیر واقعی در کشور حد و اندازه ندارد .در نوشتاری که در بالا بدان اشاره کردم، شاید بازگوئی خاطره ای بد نباشد.

روزی در دفتر کارم از میهمانی از شرکت بیمه سویس‌ری‌پذیرایی می کردم . همکاری را با عنوان دکتر به او معرفی کردم و او با لبخندی خوش آمد گفت و بعد رفتن این خانم از من پرسید آیا واقعا شما این تعداد دکتر در شرکت های بیمه دارید که هیچ کدام آشنایی به زبان خارجی ندارند و با مترجم صحبت می کنند و از دانش بیمه اتکایی هم چه عرض کنم . ساعتی با همکار ما به زبان انگلیسی در رابطه با مدیریت ریسک و اتکایی صحبت کرد و در زمان ترک شرکت گفت ، مانند این همکار شما را در هیچ شرکت بیمه ای ندیدم .
بیایید حرمت قلم و نوشتار را حفظ کنیم و بی خود القاب پدر ، مادر ، چهره ماندگار ، پیش کسوت و استاد را خیرات نکنیم .
این دلنوشته را با این تک بیت خاتمه میدهم باشد که هر زمان قلم به دست می گیریم تا مدحی برای شخصی بنویسیم بخاطرمان آید .
صایب ز فلک کام گرفتن به تملق
از مردم نو کیسه بود وام گرفتن
هادی دستباز،کارشناس بیمه

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
1 نظر
  1. محمد می گوید

    براستی چه زیبا فرمودید متأسفانه صفت گرانقدر پدر صنعت بیمه برای کسانی استفاده می شود که شاید ده بیست سالی بیشتر سابقه نداشته اند حال بگذریم که سوابقشان چنین است و چنان
    و استاد گرامی مطمن باشید منصفین این صنعت یاد زحمات بزگورانی را که نام برده اید و حتی خود حضرتعالی را فراموش نخواهند کرد

ارسال نظر

2  +  5  =