کدام شرکت بیمه احتمال ورشکستگی خود را بر اساس مدل اکچوئری محاسبه کرده است؟/ برخورد با تخلفات اکچوئران رسمی
نگاهی به مسیر توسعه اکچوئران مستقل در یک میز سخن(قسمت دوم)
اگر یک اکچوئر ذخیرة ناکافی را تأیید کند در واحد نظارتی بیمة مرکزی پیشبینی شده است که با تخلفات اکچوئر رسمی چگونه برخورد شود./دغدغة امروز احتمال ورشکستگی شرکتهای بیمه است. امروز کدام شرکت بیمه احتمال ورشکستگی خود را بر اساس مدل اکچوئری محاسبه کرده است؟/امروز تنها شرکت بیمهای که واحد اکچوئری دارد شرکت بیمة سامان است./شرکتهای بیمه باید در استخدامهایشان سعی کنند 20 الی 30 درصد سهمیة استخدامیشان را برای اکچوئران قرار دهند.

به گزارش ریسک نیوز سالهاست که ضرورت بهره گیری از اکچوئر (محاسب فنی) در شرکتهای بیمه توسط کارشناسان مطرح می شود و عدم بکارگیری و تربیت نیروهای اکچوئر مورد انتقاد قرار می گیرد. در این راستا با توجه به ابلاغیة بیمة مرکزی شرکتهای بیمه موظفند ،برای سال 1398 در حوزة زندگی و در سال 1399 در حوزة زندگی و غیر زندگی، گزارشات اکچوئری را با رعایت شش محور مشخصشده در آییننامه ارائه کنند . این دقیقاً همان چیزی است که صنعت بیمه به آن نیازمند بود که علاوه بر گزارش حسابرس مستقل برای صورتهای مالی، گزارش اکچوئر مستقل هم روی صورت مالی شرکت بیمه بنشیند. اما آیا منابع انسانی و نیرو های متخصص کافی در شرکتهای بیمه برای تحقق این هدف وجود دارد؟به طور کلی چه چالش هائی برای بهره گیری از اکچوئران رسمی و متخصص در صنعت بیمه به چشم می خورد؟به دلیل اهمیت بکارگیری از اکچوئران و چالش ها و فرصتهای موجود، قسمت دوم میزگرد بیمه داری نوین با حضور مهدی نمن الحسینی مدیرکل پذیرش موسسات و دفاتر بیمه ای بیمه مرکزی ، احمدرضا ضرابیه مدیر عامل بیمه سامان، حسن زاده مدیر عامل شرکت پیشگامان محاسبات نو اندیش و نوابی مدیر کل اتکائی بیمه مرکزی می خوانیم.
* جامعة اکچوئران رسمی و مستقل چطور میتوانند سریعتر قوام یابند؛ مثلاً یکی از روشها این است که شما بیشتر آنها را وارد میدان بازی کنید. دوم اینکه آنها را سریعتر الزامآور کنید و سوم واکنش شرکتهای بیمه نسبت به آنهاست. لطفاً نوع واکنش شرکتهای بیمه را بیشتر باز کنید و بگویید چگونه واکنش شرکتهای بیمه بهبود مییابد.
نمنالحسینی: مطمئناً این الزام، متقاضیان پروانة اکچوئر رسمی را در دوره بعد افزایش میدهد؛ چون با ابلاغیة بیمة مرکزی بستر فعالیت و بازار کار برای این حرفه فراهم شده است. امروز 32 شرکت بیمه وجود دارد این 32 شرکت بیمه وقتی ملزم شدند که اکچوئر رسمی اصلی و علیالبدل داشته باشند با توجه به اینکه امروز 10 اکچوئر رسمی داریم قطعاً لازم است تعداد افراد بیشتری پروانة اکچوئر رسمی دریافت کنند.
* سؤالی که در اینجا مطرح میشود سلامت اخلاقی اکچوئرهاست.
ضرابیه: قبل از اینکه در مورد این موضوع صحبت کنم باید در مورد اینکه شرکتهای بیمه چه بهرهبرداریای میتوانند از مقولة اکچوئری داشته باشند تا جذب شوند و دیگر اینکه چرا بعضی از شرکتها از مقولة اکچوئری استقبال نمیکنند، اشاره کنم. مقولة اکچوئری به کسب و کار کمک میکند و اگر این موضوع ترویج شود منجر به این میشود که شرکتهای بیمه اکچوئران را برای نیاز خود جذب کنند و بعد از آن تعامل با نهاد نظارتی و انجمنهای حرفهای بین صنعت بیمه و این سازمانها و مجموعهها افزایش مییابد.
شرکتهای بیمه برای کارهای دفترداری و مالی خود حسابدار استخدام میکنند؛ از طرفی سهامدار نیز برای نظارت بر عملکرد حسابداران، حسابرس مستقل نصب میکند؛ وقتی اکچوئر مستقل نصب میشود باید نسبت به فعالیت اکچوئران و کارکنان و عملیات فنی شرکتهای بیمه اظهارنظر کند، به بسیاری از شرکتهای بیمة خارج از کشور که مراجعه میکنید مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره همه اکچوئر هستند و این سطح حرفهایگری خود را به آن سطح رسانده است.
در شرکت بیمة سامان از پنج سال پیش، مدیریت اکچوئر را پیادهسازی کردیم که به عنوان یک نهاد مستقل زیرمجموعة معاونت فنی شرکت فعالیت میکند. یکی از وظایف اصلی این مدیریت این است که گزارش تحلیل سودآوری دربارة همة رشتهها اعم از زندگی و غیر زندگی را به صورت سالانه تهیه کند و به معاونت فنی و هیئت عامل ارائه دهد. بر اساس نتایج این گزارشات، تکالیف خود را در آییننامة شمارة 94 با موضوع تهیة مبانی و نحوة محاسبة حق بیمة رشتههای مختلف اجرا میکنیم که بعد از تصویب هیئت عامل به تصویب هیئت مدیره میرسد و به بیمة مرکزی اعلام میشود و آن گزارش به ابزار نظارتی بیمة مرکزی تبدیل میشود.
حال گزارش تحلیل سودآوری چه نقشی دارد؟ این تحلیل به سودآوری پرتفوی یک رشته و یک بیمهنامه با توجه به روشهای محاسبة ریسک شرکت بیمه و نتایج عملکرد سال گذشته توجه دارد. بعد از همة محاسبات از جمله حق بیمه، خسارت، ذخیره، کارمزد، اتکایی، کارمزد اتکایی و … به سودآوری شرکت دست مییابیم؛ به این ترتیب به شرکت، ابزار تحلیل میدهد؛ مثلاً من روی پرتفوی بیمههای زندگیام در سال 97، هفت درصد سود کردهام حال باید چه اقداماتی انجام بدهم که این هفت درصد سود افزایش یابد؟ مثلاً اگر سقف سن بیمهشدگان را 40 الی 45 سال قرار میدادم حق بیمة بیشتری دریافت میکردم یا اگر در بخش بیمة اتومبیل یک سری از خودروهای خاص را که بیمه نمیکردم، تحت پوشش درآورم، سودآوریام افزایش مییابد یا خیر؟ و … به این ترتیب تحلیل انجام میشود و شرکت بیمه میتواند رشتههایی که سودآوری کمی دارند یا زیانده هستند شناسایی کند و روی سودآوری خود تأثیر بگذارد و به این ترتیب یک شرکت بیمه حداکثر استفاده را از سرمایة در اختیارش ببرد؛ چون به این ترتیب میداند که باید به میزان و نوع درستی ریسک بپذیرد تا بازده بیشتری داشته باشد. همین نوع تعامل را میتوان در حوزة ذخیرة شرکت بیمه داشت و از ابزار اکچوئری مستقل از الزامات نهاد نظارت، برای منافع خود بهره برد.
* آقای نمنالحسینی در مورد سلامت اخلاق بحث کنید؛ چون به تقویت جایگاه کمک بسیاری میکند.
نمنالحسینی: در ابتدا به این نکته اشاره کنم که بیمة مرکزی واحدی با تعدادی نیروی محدود دارد که دربارة تکتک ذخایر شرکتهای بیمه اظهارنظر میکنند؛ اگر شرکت بیمه ذخایرش از کفایت لازم برخوردار نباشد و ذخیرة خسارت معوقش درست شناسایی نشده باشد بیمة مرکزی باید آن را محاسبه و به شرکت بیمه اعلام کند تا شرکتهای بیمه شناسایی و ارائة ذخایر را در صورتهای مالی خود اصلاح کنند، معمولاً برخی شرکتهای بیمه ذخایر را به درستی محاسبه نمیکنند تا به سهامداران خود سود نشان دهند و حسابرس هم نمیتواند در مورد ذخایر اظهارنظر کند. بیمة مرکزی این موارد را کنترل و بر آن نظارت میکند.
در مورد بحث اخلاقی باید بگویم که اگر یک اکچوئر ذخیرة ناکافی را تأیید کند بیمة مرکزی واحد نظارتیای دارد و پیشبینی شده است که با تخلفات اکچوئر رسمی چگونه برخورد شود به عنوان نمونه تذکر کتبی داده شود یا پروانة اکچوئر تعلیق یا لغو شود؛ بنابراین ضمانتهای اجرایی که پیشبینی شده است مشابه سایر فعالان صنعت بیمه بیانگر آن است که رعایت اخلاق حرفهای در اولویت نهاد ناظر قرار دارد و بیمة مرکزی با تخلفات در این زمینه برخورد خواهد کرد.
* آقای حسنزاده، قصد داریم این جامعه قوام بهتری یابند؛ مهمترین اصل به سلامت آن گزارشها بازمیگردد؛ لطفاً شما از این زاویه به موضوع بپردازید؟
حسنزاده: معتقدم باید متری داشته باشیم؛ وقتی میخواهید عملکرد سازمان یا فردی را بسنجید باید متر و معیاری داشته باشید. مترها در دنیا استانداردها هستند. بیمة مرکزی و انجمنها نیز وظیفة نظارت را بر عهده دارند؛ بنابراین باید یک سری استانداردها داشته باشیم مثل «ASOP» که متعلق به انجمنهاست و تقریباً همة انجمنهای از آن پیروی میکنند؛ بنابراین باید استانداردها را بسازیم.
من میدانم که بیمة مرکزی تا اندازهای درگیر این کار است؛ ولی قطعاً انجمنها باید مشارکت داشته باشند و این کار یک کار صنفی و حرفهای است و انجمن خیلی میتواند در تدوین استانداردها به بیمة مرکزی کمک کند.
خواهش من از بیمة مرکزی این است که همة اکچوئرهای رسمی را وادار کند که عضو انجمن شوند. من جلسات متعددی با اکچوئرهای رسمی داشتم و ما هنوز درک مشترکی از این موضوع نداریم. چندین جلسه با هم صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که به دورههای آموزشی و استاندارد و دیتابیس مشترک برای نرخهای مرگ و میر، از کارافتادگی و … که اصلاً در آییننامة بیمة مرکزی وجود ندارد و بسیار با اهمیت است نیاز داریم؛ همچنین در پیشبینی جریان نقدی و ALM و در نرخهای پایه مثل آتشسوزی به یک سری دیتابیس نیاز داریم که لزوماً از بیمة مرکزی نمیآیند. ما دادههای مورد نظرمان را از شرکتهای بیمه دریافت میکنیم با یک کد یونیک آنها را به یکدیگر متصل میکنیم و نرخهای درست و پایهای را به بیمة مرکزی تحویل میدهیم. بیمة مرکزی میتواند از این نرخها استفادة بسیاری کند.
* آیا این استانداردها باید توسط شما تدوین شود یا انجمن باید آنها را تدوین کند؟
حسنزاده: اگر بتوانیم همة اکچوئرهای رسمی را بالاجبار به عضویت انجمن دربیاوریم؛ انجمن آنها را راهنمایی و مدیریت و دورههای آموزشی برایشان برگزار میکند و این دیتابیسها به انجمن میآیند و ما میتوانیم خروجی آنها را به بیمة مرکزی و پژوهشکدة بیمه تحویل دهیم؛ از طرفی میتوانیم استانداردها را طراحی کنیم و انجمن میتواند با کمک بیمة مرکزی و پژوهشکدة بیمه دورههای آموزشی برگزار کند.
حُسن انجمن این است که جزو IAA است و IAA موظف است افرادی را برای آموزش بفرستد؛ مثلاً سال گذشته آقای دی کین اکچوئری حکومتی سابق انگلیس به ایران آمد او از سال 1980 تا 2007 اکچوئر حکومتی انگلیس بود؛ یعنی تمام حساب و کتابهای صندوقها و بیمههای اجتماعی انگلیس را امضا میکرد. ایشان مهمان و نمایندة انجمن بود. به نظرم این فقط میتواند از طریق انجمن اکچوئری و نه انجمنهای حرفهای بیمه (چون انجمن حرفهای بیمه با اکچوئری کاملاً متفاوت است) انجام شود.
*آقای نوابی از تاریخچة اکچوئری در ایران بگویید.
نوابی: ابتدا جا دارد از مسئولان این نشریه تشکر کنم که میتوانم بگویم شاید این برای اولین بار است که میزگردی برای بحث اکچوئری تشکیل شده است.
اکچوئری همانطوری که اصحاب صنعت بیمه میدانند ترکیبی از دانش ریاضی و آمار و اقتصاد و مدیریت است. در قرن 16 میلادی ادموند هالی، ستارهشناس معروف بر اساس دادههای جمعیتی شهر لندن اولین جداول زندگی را تهیه کردند. بعد از آن شرکتهای بیمه که میخواستند افراد را بیمة عمر کنند از آن برای محاسبة احتمال فوت و به دنبال آن برای محاسبة حق بیمه استفاده کردند و جالب است بدانید اولین فردی که بیمة عمر شد در همان سال اول فوت کرد. بعد از آن دادههای جمعیتی تکمیلتر و حتی از دادههای بیمهشدگان شرکتهای بیمه استفاده و به این ترتیب جداول مرگ و میر تکمیلتر شد.
برای اولین بار هم سال 1371 دانشگاه شهید بهشتی در مقطع فوق لیسانس اقدام به پذیرش دانشجو کرد که من از اولین گروه پذیرفتهشدگان این رشته بودم و اولین فارغالتحصیل این رشته در ایران هستم. پایاننامة من در مورد تهیة جدول مرگ و میر بود که برای اولین بار به عنوان تز اکچوئری در ایران تهیه شد. جا دارد از بزرگان این رشته در ایران آقایان مرحوم جوهریان، عادل سبزواری و آقای دکتر محمدرضا مشکانی یاد کنم. پایاننامة من با آقای دکتر مشکانی بود. اولین کتاب ترجمهشده در این رشته با نام ریاضیات بیمههای غیر زندگی توسط من به اتفاق آقای دکتر مشکانی ترجمه شد.
* آقای نوابی ضرورت داشتن اکچوئر برای شرکتهای بیمه را چطور میبینید؟
تا چند سال اخیر فقط شرکتهای بیمه برای بیمههای زندگی خود اکچوئر جذب میکردند؛ ولی واقعیت این است که هر کجا با احتمال در بیمه سر و کار داریم دانش اکچوئری میتواند از نظر علمی به کمک شرکتهای بیمه بیاید. یک اکچوئر باید بتواند احتمال آتشسوزی یک منزل مسکونی، یک کارگاه و یک پالایشگاه و … احتمال تصادف یک اتومبیل، احتمال سقوط هواپیما، احتمال غرق شدن یک کشتی و احتمال ورشکستگی یک شرکت بیمه، احتمال بیمار شدن یک بیمهشده و هزاران احتمال دیگر را محاسبه کند و به دنبال آن محاسبة حق بیمه متناسب با ریسک را در هر رشتة بیمهای باید انجام دهد. پس همه چیز به محاسبات دقیق برمیگردد. اینها کار اکچوئران است.
* به نظر شما شرکتهای بیمه چقدر باید اکچوئر جذب کنند؟
نوابی: با توجه به مطالب فوق مشخص است که باید برای تمامی رشتههای بیمه اعم از صدور و خسارت اکچوئر جذب کنند. همیشه در استخدامهای بیمة مرکزی پیشنهاد حداکثری جذب اکچوئر را میدهم. همیشه پیشنهاد کردهام در هر ادارة کل و حتی در هر اداره به ویژه در ادارات مربوط به اتکایی برای محاسبة ریسک باید یک اکچوئر وجود داشته باشد؛ ولی متأسفانه این مهم هنوز در بیمة مرکزی محقق نشده است که امیدواریم در جذبهای بعدی به این مهم توجه شود.
به شرکتهای بیمه ابلاغ شده است که در بیمههای زندگی و غیر زندگی اکچوئر داشته باشند و این خود یعنی دو اکچوئر ولی به نظر من حداقل 10 درصد پرسنل یک شرکت بیمه باید اکچوئر باشند، چه اشکالی دارد؟ شرکتهای بیمة خارجی حتی بازاریابهایشان هم اکچوئر هستند.
به یاد دارم در سال 80 برای یک دورة آموزشی اکچوئری به سوئیس رفته بودیم در دپارتمان درمانشان حداقل 100 اکچوئر داشتند چه برسد به بیمههای عمر و سایر رشتهها.
* ساز و کار پیشنهادیتان برای این فرآیند چیست؟
نوابی: شرکتهای بیمه باید احساس نیاز کنند. هم اکنون که نرخهای بیمه آزاد شدهاند ضرورت جذب اکچوئر برای شرکتهای بیمه بیش از پیش احساس میشود. هر چه تعداد اکچوئریهای شرکتهای بیمه برای محاسبة ریسک و به دنبال آن محاسبة حق بیمه برای هر رشتة بیمهای بیشتر باشد، مدیران عامل شرکتهای بیمه، سهامداران و مقام ناظر آسوده خاطرتر خواهند بود.
نمنالحسینی: امروز، احساس نیاز ایجاد شده است.
نوابی: من از اولین فارغالتحصیلان دورة اکچوئری در سال 71 در دانشگاه شهید بهشتی بودم. ما نمیدانستیم اکچوئری چیست، نام این رشته اکچوئری نبود؛ بلکه آمار بیمه بود. من در کنکور کارشناسی ارشد رتبة 3 را کسب کردم.
بیمة مرکزی طی دو سال گذشته 50 نفر جذب نیرو انجام داد و ما تأکید بسیاری داشتیم که از میان آنها بیست الی سی نفر اکچوئر بگیرد؛ اما 4 الی 5 نفر از آنها اکچوئر بودند که تعدادی از آنها اصلاً نیامدند و این معضل است. در رشتههای اتومبیل باید به صورت خاص اکچوئر داشته باشیم، در بدنه، در ثالث، در آتشسوزی، در مهندسی، در اتکایی، در تمامی رشته باید اکچوئر داشته باشیم.
خواهشم از مدیران عامل این است که اکچوئران را جذب کنند اکچوئران حلال مشکلات هستند؛ چون دانش ریاضی و آماری خوبی دارند، میتوانند در همة زمینهها مثل سرمایهگذاریها، خرید و فروش سهام پیشبینی کنند و نظر بدهند.
دغدغة امروز ما احتمال ورشکستگی شرکتهای بیمه است. امروز کدام شرکت بیمه احتمال ورشکستگی خود را بر اساس مدل اکچوئری محاسبه کرده است؟
نکتة دیگر دربارة سلامت اکچوئرهاست. تجربة حضور اکچوئرهای مستقل را مثل حسابرسان مستقل در سایر رشتهها داریم؛ قطعاً اگر آنجا اقدامی در مورد سلامتشان انجام دادیم اینجا هم میتوانیم این کار را انجام دهیم؛ گرچه بحث این را داریم که اکچوئرها انصافاً چون علمی هستند قطعاً دست از پا خطا نخواهند کرد.
* قبل از هر چیزی باید سالم انتخاب شود نه اینکه بعدها سلامت آن کشف یا رد شود؟
نوابی: معتقدم؛ اگر سلامت هم نداشته باشد و انحراف داشته باشد و به نفع شرکت بیمه گزارش دهد به دلیل اینکه اکچوئری محاسبات دارد و دقیق است این اتفاق نمیافتد.
چنین تجربهای را در سال 81 الی 82 در یکی از شرکتهای بیمه داشتم؛ من به عنوان رئیس ادارة نظارت بر ذخایر فنی شرکتهای بیمه ذخایر ریاضی شرکتهای بیمه را کنترل میکردم. یکی از شرکتها با کمبود ذخایر ریاضی مواجه بود و ذخیرة ریاضی 200 میلیاردی خود را 100 میلیارد محاسبه کرد و با حسابرس و مدیریت خود هماهنگ کرد؛ ولی من به عنوان اکچوئر بیمة مرکزی آن را قبول نکردم در انتها متوجه شدیم که آنها در شرکتشان اکچوئر ندارند با حسابرس جلسه گذاشتیم او برای ما محاسبه انجام داد؛ اما به او گفتم مگر شما اکچوئری خواندهاید که اظهارنظر میکنید به تدریج این شرکت اکچوئری گرفت و مشکلاش مرتفع شد.
ضرابیه: تکامل، تدریجی است و وضعیتی که صنعت بیمة کشور با راهبری بیمة مرکزی تا به امروز در حوزة اکچوئری قرار گرفته است جای تقدیر دارد. شغل اکچوئری نیز جایگاه خود را پیدا خواهد کرد؛ مثل همة مشاغل کلیدی، از جمله مشاغل کلیدیای که در آییننامة 90 به آن اشاره شده است. بیمة مرکزی ابزارهای خوبی را برای رصد و مراقبت از عملکرد افرادی که در این شغل کلیدی نصب میشوند در 30 شرکت بیمه پیادهسازی میکند و اگر به دقت نگاه کنیم و با عجله ارزیابی و قضاوت نکنیم متوجه میشویم؛ از زمانی که آییننامة 90 مستقر شد تا زمانی که جایگاه خود را پیدا کرد وضعیت صنعت بیمه از بعد حرفهایگری ارتقا پیدا کرده است.
اکچوئری نیز تدریجاً خود را نشان خواهد داد. همانطور که بیان شد اکچوئرها باید در حوزههای مختلف آموزشهایی ببینند چه در بیمة مرکزی و چه در دوره های خارج از کشور و در توسعة فردی با توجه به زیرساختهایی که انجمن برایشان قرار میدهد مدارجی را کسب کنند. مضاف بر اینکه نه تنها در صنعت بیمه بلکه در صنایع دیگر نیز مشخصاً بالاترین درآمد متعلق به شغل اکچوئری است، این شغل در سایر صنایع هم به نسبت از درآمد بالاتری برخوردار است و علت آن جدای از اینکه تخصص و توان آن افراد است وابستگی یک صنعت به تحلیلهای حرفهای است که اکچوئران انجام میدهند؛ اگر بیمة مرکزی بخواهد ابزارهای نظارتی خود را به خوبی پیاده کند اکچوئران هرگز حاضر نیستند هویت حرفهای و پروانة کسب و کارشان را درگیر موضوعاتی کنند و باعث لغو پروانهشان شوند.
* لطفاً صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
ضرابیه: شرکتهای بیمه به این باور و اعتقاد میرسند که باید از ابزارهای اکچوئری استفاده کنند؛ مثلاً در شرکت بیمة سامان برای تعیین میزان توانگری شرکت که یک ابزار درست برای تعیین سرمایة در معرض ریسک است از آییننامة توانگری مصوب شورای عالی بیمه استفاده میکنیم که هم خودمان برای آزمونهایمان از آن استفاده میکنیم و هم تکالیف قانونیمان را بر اساس آن رعایت میکنیم تا همیشه شرکت را در سطح یک توانگری مالی حفظ کنیم.
در شرکت بیمة سامان علاوه بر توانگری مالی، یک اینترنال مدلی برای کفایت سرمایه داریم که متفاوت و نسبتهایش فراتر از نسبتها و ریسکفکتورهایی است که در آییننامة توانگری مالی برایمان تکلیف شده است. این آییننامه برای مراقبت از یک صنعت تدوین شده است؛ ولی یک شرکت، ترکیب پرتفوی متفاوتی دارد. این آییننامه ممکن است فقط به یک سرفصل اشاره کند؛ ولی در بیمة سامان یک سرفصل زیرمجموعههای متفاوتی دارد مثلاً آتشسوزی منزل مسکونی، صنعتی یا غیر صنعتی و … داریم؛ به همین دلیل به کمک مدیریت اکچوئریمان یک مدل داخلی نیز برای خود تعریف کردهایم؛ مثلاً توانگری مالی شرکت بیمة سامان با متر و معیار این سازمان کجا قرار میگیرد؟ معتقدم ما باید بیشتر از بیمة مرکزی مراقب خود باشیم.
در تأیید و تکمیل صحبتهای آقای نوابی نیز باید بگویم که اکچوئری صرفاً محدود به محاسبات آمار بیمه نیست؛ بلکه در مباحث دیگر نیز مفید است؛ مثلاً بحث سرمایهگذاری موضوع مهمی است. بازار سرمایة کشور متنوع شده است و ابزارهای متنوع و متفاوتی داریم، در هر یک از کتگوریها مثل بازار سهام صنایع مختلف و متفاوتی داریم که بازده و ریسک متفاوتی دارند. اینکه یک شرکت بیمه یک سری منابع دارد؛ مثلاً 100 میلیارد تومان از محل فروش بیمهاش منابع جمع کرده است و حالا قصد دارد سرمایهگذاری کند کجا باید سرمایهگذاری کند؟ آیا باید در بازار بورس سرمایهگذاری کند یا اوراق مشارکت یا سپرده بخرد یا ملک بخرد یا تفکیک کند.
نوابی: در ادامة باید بگویم که فعالیت شرکتهای بیمه دو قسمت دارد؛ یکی بحث عملیات بیمهای است که چه بسا ممکن است عملیات بیمهای شرکتهای بیمه به طور مستقیم زیانده باشد و دیگری بحث سرمایهگذاری شرکتهای بیمه است که شرکتهای بیمه را سودده میکند. در بخش سرمایهگذاری باید پیشبینی شود که کجا سهام بخریم؟ چگونه از اوراق مشتقه استفاده کنیم؟ همة اینها به محاسبة ریسک سرمایهگذاری و استفاده از اکچوئرها در شرکتهای بیمه بازمیگردد. هر چه شرکتهای بیمه از متخصصان رشتة اکچوئری بیشتر استفاده کنند با اطمینان بیشتر میتوانند به فعالیت بیمهای خود بدون دغدغه ادامه دهند و نگران ورشکستگی خود نباشند.
* آقای نمنالحسینی، لطفاً صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
نمنالحسینی: در جمعبندی صحبتهایم باید بگویم که شرکتهای بیمه همانطور که دوستان بیان کردند یا باید واحدی به نام واحد اکچوئری راهاندازی کنند که به واحدهای دیگر مثل آتشسوزی، باربری، مهندسی و … ارائة خدمت کند یا در هر بخش یک اکچوئر داشته باشند. امروز تنها شرکت بیمهای که واحد اکچوئری دارد شرکت بیمة سامان است. اگر شرکتهای بیمه یک نگاه کلی به ابلاغیة بیمة مرکزی داشته باشند با یک اکچوئر رسمی قرارداد میبندند و پایان سال مالی یک گزارش از او میخواهند. اکچوئر رسمی برای تهیة گزارشهای خود سراغ اکچوئر داخلی شرکت میرود و اقدامات وی را در موضوعات مختلف از جمله تعیین و بازنگری نرخ یک رشتة خاص بررسی میکند. معتقدم؛ در بسیاری از شرکتهای بیمه اکچوئر داخلی ورود چندانی به موضوعات مربوط از جمله تعیین حق بیمه نداشته و در بهترین حالت از نرمافزار شرکت، ذخایر فنی را استخراج، کنترل و تأیید کرده است. شاید علت اینکه تا به امروز شرکتهای بیمه از اکچوئرها در جایگاه واقعی خود استفاده نکرده و به عنوان کارشناس بیمه، اقتصاد و … آنان را به کار گرفتهاند، عدم احساس نیاز از یک سو و دستمزد متفاوت آنان با سایر کارشناسان از سوی دیگر بوده است.
به مرور این حرفه در صنعت بیمه و شرکتهای بیمه در حال نهادینه شدن است و به جایی خواهیم رسید که شرکت بیمه مدل خاص توانگری مالی خود یا ضرایب ریسک خاص خود را داشته باشد و در نهایت به سمتی میرویم که نگاهمان به کارشناس اکچوئری و کارشناس بیمه متفاوت باشد و حقوق و مزایایش هم متفاوت باشد؛ در هر حال به نظرم آیندة روشن و متفاوتی پیش روی صنعت بیمه قرار دارد و تصمیم ریاست کل بیمة مرکزی در زمینة الزام دارا بودن اکچوئر رسمی در شرکتهای بیمه و اجرایی کردن آییننامة 78 پس از هفت سال نشانة هوشمندی ایشان و قابل تقدیر است.
* آقای حسنزاده لطفاً صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
حسنزاده: معتقدم باید به یک سؤال اساسی پاسخ دهیم و آن اینکه اگر از اکچوئری استفاده نکنیم چه اتفاقی میافتد؟ در بیمههای اجتماعی حدود 17 الی 18 صندوق بازنشستگی داریم که به صورت رسمی اعلام نمیشوند که اینها ورشکسته شدهاند؛ ولی در واقع همة اینها ورشکسته هستند، تاوان آن را دولت میپردازد؛ مثلاً امسال حدود 60 هزار میلیارد تومان از محل بودجه به صندوقها اختصاص یافته است در حالی که اصلاً وظیفة دولت نیست که چنین بودجهای را به آنها اختصاص دهد؛ اگر از اکچوئران استفاده نکنیم چنین اتفاقی برای بیمههای تجاری هم خواهد افتاد.
در بحث خصوصیسازی باید بگویم که بانکهایی که خصوصی شدند یا پالایشگاههایی که خصوصی شدند مزایای بلندمدتی را برای کارمندانشان متعهد شدند؛ اما همة اینها باید اکچوئری شوند، آن زمان چون استاندارد و اکچوئر رسمی وجود نداشت، عددی اعلام شده است؛ اگر صورتهای مالی بانکها را مرور کنید؛ متوجه میشوید که رقم بسیار درشتی تحت عنوان بدهی اکچوئری یا مبلغ اکچوئری اعلام میشود که به شدت صورتهای مالی را مخدوش میکند و این یکی از تبعات عدم استفاده از اکچوئر رسمی است که سهامداران باید تاوان آن را بپردازند و امیدواریم این اتفاق در بیمههای تجاری نیفتد.
* آقای ضرابیه لطفاً صحبتهای خود را جمعبندی کنید؟
ضرابیه: در بخش آخر صحبتهایم باید یک نگاه جدی به آینده و مقولة تحول دیجیتال داشته باشم و ارتباط آن با مقولة اکچوئری.
به صورت مشخص در مدل جدید کسب و کار شرکتهای بیمه اتکا به داده، آمار و تحلیل آنها در قالب ماشین لرنینگ، دیپ لرنینگ و دیتا ماینینگ لازم است؛ بنابراین تا به امروز به اکچوئر نیاز داشتیم و زیرساخت آن ایجاد شده است و در آینده با توجه به تحول دیجیتال نیاز و وابستگی ما به فن و افراد اکچوئر بیش از پیش افزایش مییابد برای اینکه بتوانیم مدل کسب و کار را هوشمندانه تغییر دهیم.
* آقای نوابی، لطفاً صحبتهای خود را جمعبندی کنید.
نوابی: همانطور که اشاره کردم شرکتهای بیمه باید حسب نیازشان در جذب نیروهای اکچوئر اهمیت زیادی قائل باشند در استخدامهایشان سعی کنند 20 الی 30 درصد سهمیة استخدامیشان را برای اکچوئران قرار دهند؛ بالتبع بیمة مرکزی هم باید همین کار را انجام دهد. با توجه به اینکه نرخ شرکتهای بیمه آزاد شده است و نرخها اهمیت بسیار زیادی دارند و محاسبة ریسک به طور درست و بالتبع نیاز به محاسبات اکچوئری را بیشتر میکند باید به اینها بیشتر توجه شود تا شاهد ورشکستگی شرکتهای بیمه نباشیم؛ گرچه بیمة مرکزی نیز به طور جد و دقیق عملیات شرکتهای بیمه را هم از بعد فنی و هم از بعد مالی رصد میکند. آییننامههای طوری تنظیم شدهاند که شرکتهای بیمه ورشکسته نشوند و اصلاً وظیفة بیمة مرکزی هم حمایت از بیمه گذاران و بیمهشدگان و هدایت امر بیمه و حمایت از شرکتهای بیمه است. حمایت از شرکتهای بیمه به شکل نظارت است که امیدوارم با نظارتهای اکچوئری که وجود دارد این حمایت بیشتر شود.
اکچویر ها در شرکت های بیمه اختیاری ندارند و حتی مدیریت در میزان ذخایر ریاضی بیمه های عمر تعدیل می کند تا سود نشان دهند. اکچویر باید مستقل باشد که آن هم یک راه دارد؟