دل نوشته ای برای بیمه گران؛دانش بر شانه های تجربه/ آرش رسولی

نوگرایی اگر برآمده از تفکری تحول خواه، مستمر و پیوسته باشد، قابل تقدیر و شایان توجه است. اما اگر در پس آن ارتجاعی برای منکوب کردن آرا و عملکرد دیگران باشد، آن هم به دلیل کهولت سن، سنت گرا و یا تجربی عمل کردن، مقبولیت عقلی و وجاهت اخلاقی نخواهد داشت. اینکه امروز در صنعت بیمه نسل جدیدی از مدیران بر مسند تصمیم گیری و تصمیم سازی تکیه زده اند معنایش جز این نیست که هیچ دانشی بدون قرار گرفتن بر شانه تجربه، افق دیدی نخواهد داشت.

چهار دهه پیش با وقوع انقلاب اسلامی تغییرات زیادی در تمام بخش های بدنه اقتصادی کشور رخ داد، خروج شرکت های خارجی و شرکای بین المللی، مهاجرت و یا پاکسازی برخی مدیران و متخصصان دست صنعت بیمه را، مانند دیگر صنایع، خالی گذاشته بود اما وجود و حضور افرادی مانند دکتر ایزدپناه، دکتر جباری، دکتر رفیعیان کمک کرد تا نسل جدیدی از کارشناسان و مدیران برای این صنعت پرورش یابد، نسلی که همین امروز تبدیل به اساتید نسل دیگری در این صنعت شده اند، نسلی که امروز همچنان با احترام و قدردان از پیشکسوتان خود یاد می­کند اما کمتر روی قدرشناسی می­بیند، نسلی که از سوی جوان­ترها متهم به پدرخواندگی و تمامیت خواهی می­شوند، چون هنوز هستند!

این نسل در بحرانی­ترین روزهای اقتصاد این کشور دور دست ها را نظاره کرد و مجذوب تجربه پیشینیان خود آموخت و برای پیشرفت خود و صنعت بیمه تلاش کرد. زمانی که جنگ تحمیلی، اقتصاد کشور را در وضعیت مخاطره آمیز و این صنعت را در شرایط تنش زا قرار داده بود و تردد کشتی­ها در خلیج فارس به دلیل نداشتن بیمه متوقف شد، اینان متهورانه و در زمان کوتاهی دست به عمل زده و اعلام کردند تمام کشتی ها در این منطقه تحت پوشش بیمه ایران قرار دارد یا آن هنگام که طاقت مردم از موشک باران و بمباران تنگ بود، تصمیم گرفتند با حق بیمه ناچیزی دارایی مردم را تحت پوشش جنگ قرار دهند.

 این نسل اقداماتی را انجام دادند که برای اولین بار در صنعت بیمه رقم می خورد، زمانی که برای نخستین بار بیمه شدگان عمر گروهی تحت پوشش بیمه فوت قرار گرفتند کمتر کسی فکر می کرد این محصول روزی تبدیل به یکی از خدمات اصلی در فروش محصولات صنعت بیمه شود. نسلی که جسارت بازگرداندن بخش خصوصی به این صنعت را داشت زمانی که این صنعت محصور تفکر و رویکردهای اقتصاد دولتی بود.

کوتاه آنکه صنعت بیمه ایران افراد اثرگذار و مدیران کارآمد کم نداشته و در تمام این سال ها اختلاف عقیده، تضارب آرا، تفاوت رویکرد در نگاه آنان این صنعت را با ضرباهنگی آهسته یا کند به پیش برده اما حرفی از راندن و انفصال افراد به جرم حضور مستمر و تجربه وافر نبوده است. صنعت بیمه و ارکانش پوست انداختنش به پوست کَندن شباهتی نداشته که 

چون فروماني به سختي تن به عجز اندر مده                 دشمنان را پوست بر کن دوستان را پوستين

واقعیت این است که قرار نیست هیچ یک از افراد  برای همیشه در یک وضعیت یا جایگاه باقی بمانند، همان طور که جوانی بر هیچ کس نمی ماند و این متاع گران به بهای تجربه از میان می­ رود، روزی نه چندان دور آنان که به جوانی خود غره اند آن را در فراز و نشیب تجربه واگذار می­ کنند. فقط باید دانست این تجربه از چه نوع و سرشتی است، بهای آن سپاسداری، احترام و اعزاز افراد بوده یا پوست کندن کسوت و قبای پیشینیان!

 

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
بدون نظر
  1. دستباز می گوید

    با تشکر از بینش درست و نگاه ژرف اندیشی که فعالیت صنعت بیمه را رصد کرده است و قدر دان فعالیت سازنده پیشینیان ست

ارسال نظر

  ×  1  =  10