نمی توان با داس روبروی کمباین ایستاد/ محمود فراهانی

فساد های سازمان یافته ای که ذیل ترمز توسعه فناوری اطلاعات در حوزه صنعت بیمه هر روز دامنه دار تر می شود زیانهای صنعت را هر سال افزایش می دهد.نگارنده در این نوشتار قصد ندارد راهکار نشان دهد که در عصر کمباین چگونه داس ها را دور بریزیم و با عصر جدید همسو شویم. این الزام را خود شرکت های بیمه و شبکه فروش باید دریابند و با تمام وجود به سمتش حرکت کنند.

خذف فیزیک کاغذ در بیمه نامه شخص ثالث را باید یک نقطه عطف در صنعت بیمه قلمداد کنیم که حاصل بروز بحرانی به نام کرونا بود.

این اتفاق شاید می بایست ده سال پیش رخ می داد ولی عوامل بسیار مانع از تحقق این امر شد وتنها یک بحران می توانست فعالان صنعت بیمه را بر آن دارد تا بر همه ترس های موجود پیروز شوند و بر روند قالب  تن در دهند.

چند موضوع در این حوزه از اهمیت بالا بخوردار است:

1- رسالت بیمه مرکزی صیانت از حقوق بیمه گذار است و دیگر اولویت ها باید با  این اولویت یعنی صیانت از حقوق بیمه گذار  همساز و منطبق گردند.

 در راستای تحقق این امر،  توجه به منافع عموم ذی نفعان نیز طبعا در سر لوحه کار بیمه مرکزی قرار دارد.

شبکه فروش به عنوان   گسترده ترین  ذی نفع بعد از مردم و بیمه گذاران محسوب می شود که طبعا توجه به منافع این قشر همسو با منافع بیمه گذار اهمیت جدی دارد.

حال نهاد ناظر در همسو کردن و رسیدن به نقطه بهینه تحقق منافع عموم ذی نفعان با محوریت حقوق بیمه گذار آیا باید مانع توسعه فناوری در صنعت بیمه شود؟

قطعا پاسخ منفی است.

2- فراموش نکنیم که وظیفه بیمه مرکزی اشتغالزایی یا حفظ اشتغال برای شبکه فروش نیست. این وظیفه بر عهده شرکت های بیمه است که باید با بستر سازی درست زیر پای توسعه فناوری له نشوند و بتوانند شبکه فروش خود را چابک ترورقابت پذیرتر نسبت به گذشته آماده نگه دارند.

نباید فراموش کرد که  با پیش فرض ها و ابزارهای قدیمی نمی توان با داس روبروی کمباین ایستاد. نمی توانیم به واسطه اینکه کشاورزان ما مایل نیستند داس خود را زمین بگذارند موجودیت کمباین را نادیده بگیریم . اگر شرکتی  این کار را بکند ریسک های بزرگی را پذیرفته و آینده را به سادگی فدا کرده است.

3- اکنون سوال این است آیا باید کشاورزان را آماده پذیرش کمباین کنیم. آیا اساسا طرح سوال به این شکل اصولی است؟ به نظر می رسد مهم نیست ما چگونه سوال را برای سازمان خود تعریف می کنیم چون دیر یا زود نسل ها خود را با کمباین  همسو خواهد کرد و اگر ما همسو نشویم نابود می شویم. پس باید به این فکر کنیم که ما هم بخشی از فرایند کمباینیزه هستیم و تنها روی مدلها و آبشن ها و نحوه طی طریق در این مسیر بیشتر فکر کنیم. اگر این نگاه را داشته باشیم شبکه فروش نیز به جای ماندن در عصر داس، به عنوان بخشی از سازمان خود را با تحول همسو می کند. چاره ای نیست تا داسها رو دور بریزیم و خودمان را با ملزومات عصر کمباین هماهنگ سازیم.

4- طبیعی است که مدل کسب و کار در عصر کمباین با عصر داس کاملا متفاوت است. قرار نیست همه دارای کمباین شوند اما به دلیل توسعه فعالیت ها و تنوع بیشتر شاغلان در حوزه می توانند خود بخشی از تحول بوده و به نیازهای جدید پاسخ دهند به شرطی که توانمندی های خود را متناسب با نیازها ارتقا دهند.

آیا در مسیر ارتقا باید سازمان کمباین را نگه دارد تا شاغلان توانایی خود را ارتقا دهند؟ اگر چنین اصلی حاکم شود همینی می شود که اکنون شده و ما دست کم ده سال از پیشرفت عقب افتاده ایم.

ماموریت ماست که همسرعت با توسعه خودمان را توسعه دهیم نمی توانیم توسعه را نگه داریم تا شاید توانستیم شبکه فروش را آماده تحول کنیم. طبعا بهانه اوری تا ابد ادامه خواهد یافت و علاوه بر بیمه گذاران صنعت بیمه زیان شدید خواهند خورد کما اینکه اکنون کم زیان ندیده اند.

فساد های سازمان یافته ای که ذیل ترمز توسعه فناوری اطلاعات در حوزه صنعت بیمه هر روز دامنه دار تر می شود زیانهای صنعت را هر سال افزایش می دهد.

5- داس ها را دور بریزد و برای تحول آماده شوید. شبکه فروش  به جای نشست گذاشتن با بیمه مرکزی برای به تعویق انداختن یا مواردی از این دست باید نامه نگاری کرده و از بیمه مرکزی تشکر کند که بلاخره جسارت به خرج داد و فیزیک را از مسیر فرایند صدور بیمه نامه شخص ثالث حذف کرد.

6- نگارنده در این نوشتار قصد ندارد راهکار نشان دهد که در عصر کمباین چگونه داس ها را دور بریزیم و با عصر جدید همسو شویم. این الزام را خود شرکت های بیمه و شبکه فروش باید دریابند و با تمام وجود به سمتش حرکت کنند. شاید الان خیلی هم دیر شده باشد. پوست اندازی و دگردیسی باید از سالهای آغازین دهه 80 شروع می شد اما به گذشته اگر چه نمی توانیم برگردیم اما آینده را که می توانیم با چشمان بازتری بسازیم. به جای طفره رفتن و داس افکنی به سمت مدیران، تحولات را بپذیریم و تمام قدر با فناوری همسو شویم.

7- شاید بسیاری برای منحرف کردن مسئله روی قانونی بودن یا نبودن حذف کاغذ تمرکز کنند یا اینکه تجربه های برخی کشورها را ملاک قرار دهند. اما نکته بسیار فراتر از بود و نبود یک برگه کاغذ است. فرایندی که منجر به حذف کاغذ می شود مانند کوه یخی است که بخش کوچکی از آن قابل مشاهده است. سامانه چند وجهی دارای شبکه ای متصل به اطلاعات چندین سازمان حاکمیتی چون ثبت اسناد، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، و.. و تبادل آنلاین اطلاعات از گامهای موثری است که باید صنعت بیمه کاملا قدردان این حرکت باشد.

سود صنعت بیمه از این حرکت علاوه بر رضایت بیمه گذاران است کاهش معنادار فسادها و کلاه برداری هایی است که ذیل بستر غیر شفاف کاغذی رخ می داد. شاید سنهاب گام مقدماتی برای بیمه الکترونیک بود اما باید اعتراف کنیم که اصلا تحقق دهنده اهداف مورد نیاز صنعت بیمه نیست. اکنون که تحول دییجیتال به عنوان موج سوم فناوری اطلاعات در صنعت بیمه (موج اول: مکانیزاسیون بیمه گری، موج دوم بیمه گری الکتروینک و موج سوم بیمه گری دیجیتال) مطرح است ضرورت دارد فرصت پیش آمده غنیمت شمرده شود.

به دلیل عدم توازن در توسعه صنعت بیمه در برخی موارد شرکت های بیمه موج های اول و دوم را به یکباره انجام داده اند اما چون بیمه گری الکترونیک هنوز ناقص است طبعا باید راه میانبر را انتخاب کنند و از هم اکنون در مسیر بیمه گری و تحول دیجیتال گام بردارند.

 حذف کاغذ در حوزه رشته ثالث می تواند نقطه عطفی باشد در گذار صنعت بیمه به بیمه گری دیجیتال و ذی نفعانی چون بیمه مرکزی، سندیکای بیمه گران و شرکت های بیمه باید از این فرصت به خوبی استفاده ببرند. راه بهتر برای بهرمندی از فرصت مذکور هماهنگی بین سه نهاد مذکور  و رشد آگاهی مدیران در صنعت بیمه است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
بدون نظر
  1. قویدل خراسانی می گوید

    حقیقتا صدور آنلاین بیمه نامه و حذف فیزیک بیمه نامه شخص ثالث بایستی ده سال پیش اجرایی می شد ، واقعا جای سئوال از بیمه مرکزی است که چرا بایستی به بیمه اجباری ثالث کارمزد پرداخت شود کارمزد جهت بیمه های اختیاری است نه اجباری ،اگر قانونی عمل گردد بایستی همه کارمزدی که از محل بیمه اجباری ثالث به کارگزاری ها و شبکه فروش پرداخت شده ، برگشت شود لیکن فسادهای سازمان یافته ای که ذیل ترمز فناوری اطلاعات صنعت بیمه هر روز دامنه دارتر می شود ، زیان های صنعت بیمه را هر ساله شدیدا افزایش میدهد.کارمزدهای سنگین چون 9 درصد بیمه اجباری ثالث یعنی از حق بیمه دو میلیونی ، دویست هزار تومان کارمزد ، در ماه حداقل 100 دستگاه ، فساد آفرین است و در یک دهه اخیر فساد به شدت گسترده شده بطوریکه شبکه فروش با تصمیمات دیر هنگام نهاد حاکمیتی مخالفت می کنند سنگ اندازی می کنند به دفتر پیشخوان خدمت اعلام کردند که با طرح بیمه مرکزی همکاری نکنند، واقعا شبکه فروش زیر نظر شرکت های بیمه و نهاد حاکمیتی بیمه مرکزی هستند یا بالعکس

  2. هادی دیتباز می گوید

    سلام جناب آقای فراهانی‌ عزیز
    با شما موافق نیستم چون کشو های پیشرفته جهان هنوز وارد این حوزه نشده اند و از طرفی خلاف ماده ۲ قانون بیمه است. هیچ کس نمی تواند قانون را لغو کند مگر قانون گذار . بهتر است قانون شکنی را توصیه نکنیم
    با ارادت

  3. نیما می گوید

    فساد های سازمان یافته ای که ذیل ترمز توسعه فناوری اطلاعات در حوزه صنعت بیمه هر روز دامنه دار تر می شود زیانهای صنعت را هر سال افزایش می دهد ، طرح صدور الکترونیک ثالث و حذف فیزیک کارت بایستی ده سال پیش عملیاتی می شد لیکن همین فساد سازمان یافته باعث مقاومت ، کارشکنی و در نهایت مخالفت با تصمیمات منطقی و سازنده نهاد حاکمیتی در صنعت بیمه (بیمه مرکزی) می گردد.بطوریکه ذینفعان یعنی شبکه فروش و انجمن های صنفی علنا مخالفت کرده کارشکنی می کنند و تمایل دارند همچنان روال سابق ادامه داشته باشد ، در حالیکه حتی پرداخت کارمزد به بیمه اجباری ثالث ، خود جای بحث دارد که لازم است نهادهای نظارتی در این خصوص ضمن انجام بررسی موضوع اقدام لازم انجام دهند.از بعد اجتماعی و اقتصادی نیز کاهش 9% از حق بیمه ثالث ، کمک بسیار بزرگی به احاد ملت است و ضمن تقویت نقدینگی شرکت های بیمه ، امورات بیمه گری را تسهیل می کند .سال 99 سال بسیار سختی برای شرکت های بیمه گر می باشد و بایستی شرکت ها اگر می خواهند سر پا باشند و بتوانند در شرایط فعلی اقتصادی کشور همچنان در بازار فعالیت کنند از هوش مصنوعی و سامانه های الکترونیکی استفاده کرده و ضمن مدیریت هزینه ، با کاهش 9% بیمه نامه پر فروش و اجباری ثالث ، بیمه گذاران خرد بیشتری را جذب کنند.

ارسال نظر

  ×  9  =  9