مقاومت برخی شرکتهای بیمه در برابر بکارگیری اکچوئران رسمی مستقل / الزامات بیمه گران در سال 99
نگاهی به مسیر توسعه اکچوئران مستقل در یک میز سخن(قسمت اول)
برای سال 99 باید در مجمع عمومی عادی سالیانه شرکتهای بیمه که معمولاً در تیرماه برگزار میشود اکچوئر رسمی اصلی و علیالبدل انتخاب شود./ امروز بسیاری از شرکتهای بیمه از این فرایند استقبال نمیکنند. متأسفانه برخی شرکتهای بیمه حتی در برابر آن مقاومت هم میکنند؛ چون تا دیروز یک نفر اکچوئر داخلی داشتند که فقط به بیمة مرکزی معرفی میکردند تا نشان دهند که اکچوئر داخلی دارند؛ ولی به اکچوئر داخلی در شرکت بیمه کارهایی غیر از حرفهاش واگذار میشد و به یک امضاکنندة ذخایر فنی تبدیل شده بود؛ یعنی شرکتهای بیمه از تأییدیة اکچوئر داخلی برای آن فرد استفاده میکنند تا او ذخایر شرکت بیمه را امضا کند و برای بیمة مرکزی بفرستد؛ در حالی که اکچوئر رسمی شخصی مستقل است و کارمند شرکت بیمه نیست. شرکت بیمه مقاومت میکند در برابر اینکه شخص مستقلی ذخایر، نرخها، توانگری و کفایت پوششهای او را بررسی کند و گزارش تعهدات آتی او را به نهاد ناظر ارائه دهد و در مجمعاش، گزارش اکچوئری همچون گزارش حسابرسی رسمی، قرائت شود./ امروز در دو بخش زندگی و غیر زندگی پروانة اکچوئر رسمی صادر کردهایم؛ اما هر 12 نفر اکچوئران رسمی توانستند پروانة را در بیمة زندگی دریافت کنند؛ ولی همة آنها نتوانستند در بخش بیمة غیر زندگی پروانه دریافت کنند.
به گزارش ریسک نیوز سالهاست که ضرورت بهره گیری از اکچوئر (محاسب فنی) در شرکتهای بیمه توسط کارشناسان مطرح می شود و عدم بکارگیری و تربیت نیروهای اکچوئر مورد انتقاد قرار می گیرد. در این راستا با توجه به ابلاغیة بیمة مرکزی شرکتهای بیمه موظفند ،برای سال 1398 در حوزة زندگی و در سال 1399 در حوزة زندگی و غیر زندگی، گزارشات اکچوئری را با رعایت شش محور مشخصشده در آییننامه ارائه کنند . این دقیقاً همان چیزی است که صنعت بیمه به آن نیازمند بود که علاوه بر گزارش حسابرس مستقل برای صورتهای مالی، گزارش اکچوئر مستقل هم روی صورت مالی شرکت بیمه بنشیند. اما آیا منابع انسانی و نیرو های متخصص کافی در شرکتهای بیمه برای تحقق این هدف وجود دارد؟به طور کلی چه چالش هائی برای بهره گیری از اکچوئران رسمی و متخصص در صنعت بیمه به چشم می خورد؟به دلیل اهمیت بکارگیری از اکچوئران و چالش ها و فرصتهای موجود، قسمت اول میزگرد بیمه داری نوین با حضور مهدی نمن الحسینی مدیرکل پذیرش موسسات و دفاتر بیمه ای بیمه مرکزی ، احمدرضا ضرابیه مدیر عامل بیمه سامان، حسن زاده مدیر عامل شرکت پیشگامان محاسبات نو اندیش و نوابی مدیر کل اتکائی بیمه مرکزی می خوانیم.
در این میزگرد به چند محور میپردازیم؛ در محور اول به اکچوئری مستقل و رسمی و در محور دوم به نقش بیمة مرکزی در این موضوع و در محور سوم به نحوة تعامل ذینفعان با اکچوئر رسمی میپردازیم تا بدانیم که چگونه جامعة مستقل و پویا و از طرفی تعاملی مناسب با همة ذینفعان به ویژه صنعت و شرکتهای بیمه داشته باشیم.
* آقای نمنالحسینی در ابتدا به مقدمهای از این فرآیند اشاره کنید.
نمنالحسینی: طبق تعرفهای که نهاد ناظر در سالیان گذشته برای نرخ حق بیمهها در شرکتهای بیمه تعیین کرده بود کمتر به اکچوئر (محاسب فنی) احساس نیاز میشد، مگر در بیمههای زندگی، اما از زمانی حدود 10 سال قبل که تعرفهها حذف شدند شرکتهای بیمه ملزم شدند که حق بیمهها را با معیارهایی طبق مصوبة شورای عالی بیمه در کمیتهای که اکچوئر هم عضو آن کمیته است محاسبه و برای بیمة مرکزی ارسال کنند؛ بهرغم اینکه بیش از بیست سال است که دانشگاههای کشور فارغالتحصیل رشتة اکچوئری دارند؛ اما اوج استفاده و بکارگیری از دانش و خدمات اکچوئری در دهة اخیر بوده است.
بیمة مرکزی در همین راستا در آذرماه سال 91 آییننامة شماره 78 را با عنوان اکچوئر رسمی به تصویب شورای عالی بیمه رساند و آن را به شرکتهای بیمه ابلاغ کرد؛ لکن چون در آن مقطع تعداد متقاضی اندک و پروانهای برای اکچوئران رسمی صادر نشده بود زمان الزام شرکتهای بیمه به داشتن اکچوئر رسمی به تاریخی که بیمة مرکزی اعلام میکند موکول شد؛ هر چند قبل از آن طبق آییننامة شماره 40 همۀ شرکتهای بیمه ملزم بودند یک نفر اکچوئر داشته باشند و به بیمة مرکزی معرفی کنند. آنها نقش اکچوئر داخلی را در شرکتهای بیمه بازی میکردند؛ مشابه حسابرس داخلی در استخدام و کارمند شرکت بیمه بودند؛ ولی اکچوئر رسمی اشخاص مستقل هستند؛ همانند حسابرس رسمی.
بیمهگذاران، ذینفعان و سهامداران نیازمندند که افراد مستقلی در مورد وضعیت شرکت بیمه از ابعاد مختلف اظهارنظر کنند؛ حتی نهاد ناظر نیز از گزارش اکچوئر رسمی استفاده میکند. این آییننامه هفت سال پیش به تصویب رسید؛ اما تاکنون اجرایی نشد؛ این امر دلایل مختلفی داشت؛ یکی اینکه فارغالتحصیلان این رشته بسیار محدود بودند؛ به نحوی که صرفاً در 2 دانشگاه شهید بهشتی و علامه طباطبایی در رشتة اکچوئری پذیرش دانشجو داشت و فارغالتحصیلانی وارد صنعت بیمه میشدند. مهمتر اینکه طبق آییننامة 78 اکچوئر رسمی بیمه نباید در شرکتهای بیمه اشتغال داشته باشد در حالی که اکثر فارغالتحصیلان این رشته در استخدام شرکتهای بیمه بودند و انتظار قطع همکاری آنان با شرکتهای بیمه برای دریافت پروانة اکچوئر رسمی که هنوز برخورداری از آنها در شرکتهای بیمه الزامی نشده بود و زمان ایجاد الزام نیز مشخص نبود، منطقی به نظر نمیرسید.
نکتة دیگر اینکه طی فرآیند دریافت پروانة اکچوئر رسمی، سختگیریهایی وجود داشت که چالشهای عجیبی ایجاد کرده بود؛ مثلاً برای افرادی که میخواستند اکچوئر رسمی بشوند یک آزمون کتبی برگزار میکردیم که شامل مباحث تئوریک و دانشگاهی و در حد آزمون جامع دکتری بود در حالی که متقاضیان عمدتاً فارغالتحصیل رشتة اکچوئری بودند و تئوری موضوع را در دانشگاه با موفقیت گذرانیده بودند و ضرورت داشت در عمل با نیازمندیها و موضوعات روز صنعت بیمه آشنا باشند و بتوانند دانش و آموختههای خود را در صنعت بیمه به کار گیرند.
بیمة مرکزی برای رفع این محدودیتها، آییننامه را اصلاح کرد؛ اول اینکه اکچوئر رسمی یک شرکت بیمه میتواند برای بقیة شرکتهای بیمه فعالیت اکچوئر رسمی داشته باشد و گزارش اکچوئر رسمی تهیه کند و این امر سبب اقبال متقاضیان به دریافت پروانة اکچوئر رسمی شد؛ چون اکچوئر داخلی شرکتهای بیمه بعضاً اگر منفک میشدند وضعیت اقتصادیشان متزلزل میشد؛ در حالی که امروز اکچوئران رسمی میتوانند در یکی از شرکتهای بیمه اکچوئر داخلی باشند و در عین حال برای سایر شرکتهای بیمه گزارش اکچوئری رسمی تهیه کنند. دوم اینکه سعی کردیم آزمون کتبی اکچوئر رسمی کاربردی و منطبق با نیازهای صنعت بیمه باشد.
معمولاً اگر بخواهیم در شروع راهاندازی هر حرفهای دنبال جامعیت باشیم و ایدهآل فکر کنیم هیچگاه آن حرفه پا نمیگیرد؛ بنابراین برای شروع کمی با تسامح و تساهل برخورد کردیم و اعتقاد داریم به تدریج به جامعیت و تکامل میرسیم.
در سال 96 سه مورد پروانة اکچوئر رسمی صادر شد و 9 پروانه نیز در یک سال اخیر صادر شده است؛ به طور کلی تا به امروز 12 پروانه صادر شده است. 2 نفر از میان این 12 نفر کارمند بیمة مرکزی هستند که ذیل پروانة آنها نوشتهایم تا زمانی که در بیمة مرکزی فعالیت دارید اجازة اکچوئر رسمی بودن و فعالیت به عنوان اکچوئر رسمی برای شرکتهای بیمه را ندارید؛ چون بیمة مرکزی به عنوان نهاد ناظر، وظیفه دارد دربارة فعالیت اکچوئران رسمی و گزارشات آنان نظر دهد؛ بنابراین منطقی نیست که همزمان کارمندانش با شرکتهای بیمه قرارداد ببندند و برای آنها کار اکچوئر رسمی انجام دهند.
هم اکنون افرادی که پروانه داشته و میتوانند با شرکتهای بیمه قرارداد ببندند و فعالیت اکچوئری رسمی انجام دهند 10 نفر هستند که اسامی آنان را در دی ماه به شرکتهای بیمه اعلام کردیم؛ بنابراین بعد از هفت سال از تصویب آییننامة اکچوئر رسمی (شمارة 78)، لزوم برخورداری از اکچوئر رسمی به شرکتهای بیمه ابلاغ شد.
طبق آییننامه شرکتهای بیمه مشابه حسابرس رسمی باید در مجامعشان اکچوئر رسمی انتخاب کنند؛ بنابراین برای سال 98 الزام کردیم که شرکتهای بیمه در بخش بیمة زندگی باید اکچوئر رسمی داشته باشند و باید گزارش اکچوئر رسمی در محورهایی که در آییننامه تعیین شده است، تهیه شود. در مادة 7 آییننامه آمده است که اکچوئر رسمی موظف است سالی یک بار گزارش خود را مشتمل بر ارزیابی و اظهارنظر پیرامون وضعیت مؤسسة بیمه در محورهای زیر تهیه و حسب مورد به مؤسسة بیمه و بیمة مرکزی ارائه کند؛
- مبانی نرخگذاری و نحوة تعیین حق بیمه در انواع بیمههای زندگی و غیر زندگی
- نحوة ذخیرهگیری و کفایت آن
- نحوة محاسبه نسبت توانگری مالی و صحت آن
- نحوة پذیرش و نگهداری و کفایت پوشش اتکایی
- نحوة مدیریت ریسک مؤسسة بیمه
- نحوة محاسبه و توزیع مشارکت در منافع بیمهگذاران
این شش مورد در گزارش اکچوئر رسمی برای بیمههای زندگی در سال 98 الزامی است.
برای سال 99 باید در مجمع عمومی عادی سالیانه شرکتهای بیمه که معمولاً در تیرماه برگزار میشود اکچوئر رسمی اصلی و علیالبدل انتخاب شود.
* آقای حسنزاده این اتفاق از منظر علمی چقدر میتواند برای صنعت بیمه مفید باشد؟
حسنزاده: معتقدم؛ باید میان رشتة دانشگاهی و حرفه تفکیک قائل شد، این دو تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. دانشگاه هیچ وقت نمیتواند مجوز حرفهگری صادر کند.
تفاوت اساسی میان حرفهگری و رشتة دانشگاهی در آموزش مستمر و پیروی از یک سری استانداردهاست. یک فرد وارد دانشگاه میشود؛ پس از دو الی چهار سال مدرک میگیرد و دانشگاه پس از دریافت مدرک، هیچ مسئولیتی در قبال او ندارد و نظارتی هم نمیتواند روی او داشته باشد؛ متأسفانه در قانون اساسی ایران، قانونی مربوط به حرفهگری نداریم و اصولاً به حرفهگری اصلاً اشاره نشده است؛ اما در قانون اساسی آمریکا، مثلاً به حرفهگری به کرات اشاره شده است. با توجه به آن انجمنها در رشتههای مختلف برای حرفهگری، استاندارد تعیین کردند. در انگلیس در سال 1907 اولین گارمنتال اکچوئری ایجاد شد. آنها حدود 112 سال پیش حرفهگری در حوزة اکچوئری را به طور کامل تعریف و وظایف آن را مشخص کردند.
* لطفاً به تقسیمبندی این حرفه نیز بپردازید.
حسنزاده: اکچوئری، حرفه است. ممکن است یک نفر در رشتة اکچوئری تحصیل نکرده باشد؛ بلکه ادبیات خوانده باشد؛ اما میتواند در آزمونها شرکت کند و اکچوئر شود؛ البته در برخی کشورها همچون آلمان، انگلیس، کانادا و … کسانی که در بعضی از دانشگاههای خاص از این رشته فارغالتحصیل میشوند برخی از آزمونها را آزمون نمیدهند؛ بنابراین معتقدم باید مقولة اکچوئری را از منظر انجمن بررسی کنیم نه از منظر دانشگاه.
قطعاً اکچوئری، ردههای مختلفی دارد. در انجمن محاسبات بیمه و مالی ایران (انجمن اکچوئری ایران) که عضو جامعة بینالمللی اکچوئرها (IAA) است سه رده داریم؛ ردة اول اکچوئران فنی، ردة دوم آسوشیت و ردة سوم فلوشیپ است. فلوشیپ بالاترین درجة اکچوئرها است هر چند طبق تقسیمبندیها اگر فردی بخواهد اکچوئر رسمی شود (اکچوئر رسمی بالاتر از فلوست) باید مجوز آن را طبق آییننامهها از بیمة مرکزی دریافت کند؛ ولی این نیاز هم وجود دارد که فردی ردة فلو را داشته باشد.
* لطفاً کمی به این سه دسته بپردازید.
حسنزاده: اکچوئر فنی، محاسبات مقدماتی را انجام میدهد و حق امضا ندارد. آسوشیت میتواند به عنوان اکچوئر داخلی شرکت فعالیت کند؛ ولی یک آسوشیت نمیتواند اکچوئر رسمی باشد؛ بلکه در ابتدا باید درجة فلو را دریافت کند؛ سپس وارد فاز فرآیند اکچوئر رسمی شود.
* آیا میتوان اکچوئری را با حسابداری مقایسه کرد؟
حسنزاده: قطعاً میشود مقایسه کرد؛ ولی من با حسابداری و مدارکی که توسط انجمنها در ایران داده میشود اطلاعات زیادی ندارم.
* پیشنهاددهندة کار مجوز میدهند یا شرکتهای بیمه پیشنهاد میدهند ؟
حسنزاده: شرکتهای بیمه مشتریان اکچوئران هستند و این افراد میتوانند در شرکتهای بیمه مشغول به کار شوند. در چند سال اخیر بیمة مرکزی این فرآیند را آغاز کرده است و آزمون دورة اول با همکاری انجمن برگزار شد و در دورة دوم با توجه به شرایط ایران و الزاماتی که آقای نمنالحسینی اشاره کردند در همة جلسات دو نماینده از انجمن حضور داشتند.
به نظرم اتفاق بسیار خوبی است؛ البته نمیخواهم روی فرآیند قضاوت کنم؛ ولی این فرآیند آغاز شده است و همة ما باید کمک کنیم.
* حضور انجمن بسیار ضروری است تا تعامل با بیمة مرکزی و شرکتهای بیمه ادامه یابد. لطفاً کمی به انجمن بپردازید.
حسنزاده: انجمن اکچوئری یا انجمن محاسبات بیمه و مالی ایران تنها انجمن رسمی است که در حوزة اکچوئری فعالیت میکند و حدود 140 عضو دارد. این انجمن حدود شش سال قبل تأسیس شد و سعی کرد با توجه به بضاعت و تواناییاش در حوزة اکچوئری فعالیت کند. این انجمن در جامعة بینالمللی اکچوئریها پذیرفته شده و عضو اسوشیت است؛ به تعبیر دیگر آزمونهای ما را میپذیرند و طی فرایندی این آزمونها را معادلسازی میکنند. این انجمن در وزارت علوم ثبت شده است و نیاز به حمایت دارد؛ اما وزارت علوم حمایت چندانی از ما نمیکند و ما مشکلات خاص خود را داریم.
* لطفاً به یک ترکیب کلی از این انجمن اشاره کنید.
حسنزاده: بسیاری از اعضای انجمن اکچوئران، فارغالتحصیلان رشتة اکچوئری هستند؛ حدود 100 نفر از آنها فارغالتحصیلان رشتة اکچوئری هستند؛ بقیة افراد نیز از بقیة رشتهها مثل ریاضی، اقتصاد و … هستند که به عنوان عضو پیوسته در این انجمن فعالیت دارند. این انجمن، انجمن کوچکی است و جامعة اکچوئری نیز جامعة کوچکی است.
* از میان 140 عضو این انجمن چه تعداد از آنها در رشتة اکچوئری شاغل هستند؟
حسنزاده: من امروز رئیس انجمن نیستم و آمار دقیق ندارم؛ ولی احتمالاً حدود 80 تا 85 درصدشان در صنعت بیمه و صندوق بازنشستگان و بانکها فعالیت دارند.
* آقای ضرابیه، لطفاً از منظر صنعت بیمه به اکچوئری رسمی و مستقل بپردازید و اثرات آن را بگویید؛ اینکه چقدر میتواند به کاهش ریسک شرکتها کمک کند.
ضرابیه: در ابتدا باید از نشریة بیمهداری نوین و زحمات شما و همکارانتان تشکر کنم؛ چون موضوعاتی که انتخاب میکنید با نکتهسنجی و دقت و واقعاً مبتنی بر نیازهای روز صنعت بیمه کشورمان است. از بیمة مرکزی جمهوری اسلامی ایران نیز تشکر میکنم و بدون تعارف میگویم که با عملیاتی کردن آییننامة شمارة 78 مصوب سال 1391 شورای عالی بیمه آرزوی ما را در صنعت بیمه برآورده کرد. ابلاغیة دی ماه سال 1398 بیمة مرکزی به شرکتهای بیمه چراغ راه و نقطه عطفی برای نگاه علمی و تخصصی به مقولة بیمهگری است.
با توجه به ابلاغیة بیمة مرکزی وظیفه داریم برای سال 1398 در حوزة زندگی و در سال 1399 در حوزة زندگی و غیر زندگی، گزارشات اکچوئری را با رعایت شش محور مشخصشده در آییننامه ارائه کنیم. این دقیقاً همان قسمتی است که صنعت بیمة ما به آن نیازمند بود که علاوه بر گزارش حسابرس مستقل برای صورتهای مالی، گزارش اکچوئر مستقل هم روی صورت مالی شرکت بیمه باشد.
همانطور که میدانید؛ گزارش حسابرس مستقل روی صورتهای مالی، عملکرد شرکت را در مقطع انتهای سال مالی یک شرکت بیمه بر اساس چارچوبها و استاندارد گزارشدهیاش ارائه و ارزیابی میکند و به صورت نسبی، قابلیت اتکا به صورتهای مالی را برای ذینفعان اصلی شرکت به ویژه سهامداران شرکت شفاف میکند.
کار بیمهگری، مدیریت ریسک است عملیاتی که ما انجام میدهیم اثرات بسیاری بر سالهای آتی دارد. ریسک برخی رشتههای بیمه در یک سال مالی منقضی میشود؛ اما ریسک برخی رشتهها در سالهای آتی منقضی میشود. استاندارد حسابداری از ابزارهایی همچون ذخیرة حق بیمه استفاده میکند تا ریسک بیمهنامههای صادره را در سالهای آتی ارزیابی کند و ارزش و میزان ذخایر مورد نیاز را در یک سال مالی برآورد کند؛ بنابراین هیچگاه اینها به دقت کافی نمیرسند. باید نگاه آماری و اکچوئری بلندمدت روی این ریسکها داشته باشیم تأکید من فقط بیمههای زندگی به صورت اخص نیستند؛ چون به صورت میانگین متوسط طول عمر یک قرارداد بیمة زندگی بیست سال است؛ بنابراین قطعاً در این نوع بیمه باید از بعد پوششهای خطر فوت و پوششهای اضافی و از بعد سرمایهگذاریها و تعهدات و محدودیتهایی که در مدیریت دارایی بدهی داریم، نگاهمان به بیست سال آینده باشد.
در حوزة بیمههای غیر زندگی نیز باید به مقولة مدیریت ریسک نگاه علمی داشته باشیم تا بتوانیم نه تنها محصولات جاری را به خوبی مدیریت کنیم؛ بلکه بتوانیم زیرساخت لازم برای معرفی محصولات جدید را راحتتر فراهم کنیم. بعضاً مواجه میشویم با اینکه محصول جدیدی ارائه دهیم کارشناسان ما میگویند که برای این محصول جدید دادههای آماری نداریم تا بر اساس آن به روشهای گذشته حق بیمه محاسبه کنیم؛ در حالی که اتکا به دیتای تاریخی برای قیمت گذاری ریسکی که امروز میخواهیم بنویسیم یکی از روشهای مدیریت ریسک است و روشهای بسیار متنوع دیگری هم وجود دارد.
بدون شک ما دوران بسیار شکوفایی را از بعد نگاه حرفهای به صنعت بیمه شاهد خواهیم بود با توجه به اینکه شغل اکچوئری به عنوان یکی از پردرآمدترین مشاغل در همه جای دنیا اضافه میشود و کمک میکند که نخبگان کشور و فارغالتحصیلان دانشگاه به این صنعت جذب شوند.
علاوه بر این به نظرم بیمة مرکزی میتواند به عنوان یک نهاد نظارتی مشخص برای نظارت بر بنگاههایی که مدیریت ریسک انجام میدهند محور باشد تا با تخصص و زیرساخت اکچوئری نه تنها بر صنعت بیمه، بلکه بر صندوقهای بازنشستگی و هر نهاد و سازمانی که با مقولة ریسک درگیر هستند، نظارت کند.
* آیا صورتهای مالی تا به امروز به درد نمیخوردند و از امروز به بعد به درد خواهند خورد؟
ضرابیه: به نشانههایی که در صنعت بیمه وجود دارد و یکی از عوامل آن میتواند اکچوئری باشد توجه کنیم؛ مثلاً ابهام و شکی که در حال حاضر نسبت به کفایت ذخایر فنی در صنعت بیمه وجود دارد.
البته من نمیگویم؛ ذخایر فنی کافی است یا کافی نیست؛ اما به هر حال نگرانیهایی وجود دارد که نکند ذخیره کم میگیریم و شرکت بیمه روی ریسک قرار دارد؛ از طرفی نکتهای که به همان اندازه مهم است اینکه نکند ما ذخیره زیاد میگیریم و سود حقوق صاحبان سهام را کاهش میدهیم و منجر به عدم اقبال سرمایهگذار به صنعت بیمه میشویم.
نکتة دیگر ضریب خسارت بالای صنعت بیمه در برخی از رشتههاست؛ البته در مورد کم یا زیاد بودن آن قضاوت نمیکنم؛ ولی این شک و ابهام وجود دارد که آیا محاسبات حق بیمه را به درستی انجام میدهیم یا به درستی انجام نمیدهیم و موارد دیگر.
* آقای نمنالحسینی، لطفاً به نقش بیمة مرکزی در این فرآیند اشاره کنید؟
نمنالحسینی: رکن اصلی برای توسعة بازار و ارائة محصولات و پوششهای جدید به بازار بیمة کشور محاسبۀ نرخ آن است. شاید یکی از دلایلی که صنعت بیمه در دوران گذشته شکوفا نشد و توسعه پیدا نکرد یا سراغ محصولات متداول و جدید نرفت این باشد که در محاسبة نرخ مشکل داشت.
یکی از حوزههای فعالیت اکچوئران رسمی ورود به مبحث تعیین نرخ است. در 10 الی 20 سال اخیر روی بیمههای زندگی در شرکتهای بیمه خیلی کار شده است؛ همچنین فارغالتحصیلان دانشگاهها پایاننامههایی در این زمینه داشتند. در این مقطع نیاز مبرم داریم به اینکه در بخش غیرزندگی افرادی را تربیت کنیم و اکچوئرهایی را داشته باشیم. واقعیت این است که در بخش غیرزندگی و مدلها و نرخهای بیمههای غیر زندگی یا بیمة اتکایی، کار اکچوئری در کشور تاکنون کمتر صورت گرفته است.
* آیا طی هفت سال گذشته ضرورت حضور اکچوئران احساس نمیشد؟
نمنالحسینی: بعد از سال 88 که تعرفهها حذف شد پژوهشکدة بیمه یک تعرفة مشورتی بر اساس همان تعرفههایی که در قدیم وجود داشت تهیه کرد؛ قبل از آن بیمة مرکزی بر اساس ضریب خسارت تعرفه ها را به نوعی بازنگری میکرد؛ به تعبیر دیگر با آزمون و خطا و محاسبه چندانی صورت نمیگرفت.
شرکتهای بیمه که طبق آییننامة 94 حق بیمه تعیین میکنند و در هیئت مدیره به تصویب میرسانند و برای بیمة مرکزی ارسال میکنند کار اکچوئری انجام نمیدهند؛ بلکه تعرفة قدیم را جرح و تعدیل میکنند و با توجه به ضریب خسارت آن را اصلاح میکنند.
ما به سمت ارائة محصولات و طرحهای جدید بیمهای حرکت میکنیم و اینها ما را ناگزیر میکنند که هم اکچوئر داخلی را به سمت بیمههای غیر زندگی و هم اکچوئر رسمی را به این سمت هدایت کنیم و هم از دانشگاهها و انجمن درخواست کنیم تا پایاننامههای دانشجویان در این دورة جدید به سمت بیمههای غیرزندگی هدایت شود؛ چون در این زمینه خلأ وجود دارد و در این مبحث نیاز به افرادی داریم که در این زمینه کار کرده باشند و بتوانند به شرکتهای بیمه خدمت ارائه کنند.
انجمن اکچوئری نهادی نوپا و جوان است. اکچوئری در دنیا شاخههای بسیاری دارد و تخصصی میشود. فارغ از زندگی و غیر زندگی بعضاً در بعضی از رشتهها مثل مهندسی به قدری محاسبة نرخ پیچیده است که بعضاً اکچوئران فقط تخصصی در آن رشته کارمی کنند یا بیمة اتکایی که برای خود دنیای دیگری است جدای از نرخ بحث مهم تعیین و محاسبه میزان نگهداری و قبولی بهینه و مطلوب.
اگر بخواهیم بسیار ایدهآل بیندیشیم و اکچوئری در ایران را با اکچوئری در دنیا مقایسه کنیم نمیتوانیم خوب جلو برویم. در این راستا بیمة مرکزی باید با توجه به نیاز بازار حرکت کرد و به پیش خواهد رفت. امروز در دو بخش زندگی و غیر زندگی پروانة اکچوئر رسمی صادر کردهایم؛ اما باید بگویم که هر 12 نفر اکچوئران رسمی توانستند پروانة را در بیمة زندگی دریافت کنند؛ ولی همة آنها نتوانستند در بخش بیمة غیر زندگی پروانه دریافت کنند.
* با انجمن اکچوئران چه تعاملی دارید و چقدر به ارائة مجوز کمک میکنید؟
نمنالحسینی: یک پای ثابت مصاحبهکنندگان در همة جلسات مصاحبه چه با اکچوئران داخلی و چه با اکچوئران رسمی انجمن اکچوئری است.
* آیا در ابتدا باید عضو انجمن باشند بعد برای مصاحبه مراجعه کنند؟
نمنالحسینی: نه الزام نیست. امروز بیش از 200 فارغالتحصیل اکچوئری داریم؛ اما همانطور که آقای دکتر حسنزاده اشاره کردند 140 نفر عضو انجمن اکچوئران هستند.
در آییننامه پیشبینی شده است که بیمة مرکزی پس از فراهم شدن بسترهای قانونی لازم، صدور پروانة فعالیت و تدوین استانداردهای حرفهای اکچوئری رسمی بیمه را به نهادهای حرفهای مربوط واگذار میکند؛ به تعبیر دیگر در نهایت اگر این انجمن فعال شود هم صدور پروانه و هم استانداردهای حرفهای باید به انجمنها واگذار شود؛ بنابراین در مقطع فعلی، هم در مصاحبهها و هم در آزمونها و دورههایی که به موجب مصوبة هیئت عامل بیمه مرکزی پیشبینی شده است که اگر متقاضی در مصاحبه رد شد باید برای مصاحبة مجدد در دورههایی که انجمن تعریف میکند، شرکت کند و قبول شود. مهمترین نیاز امروز صنعت بیمه که آن را برای سال اول اجرایی و در چارچوب آییننامههای شورای عالی بیمه و بخشنامههای بیمة مرکزی اعمال کردیم؛ استانداردهای حرفهای گزارش اکچوئری است که باید تدوین شود؛ چون نیاز صنعت است. انجمن در این زمینه میتواند با پژوهشکده و بیمة مرکزی همکاری و استانداردهای حرفهای گزارشگری اکچوئری را تدوین کند.
* آقای حسنزاده، آقای نمنالحسینی به نقش بیمة مرکزی اشاره کردند. شما در عین حال که به نقش ناظر اشاره دارید نقش انجمن را در ایفای این نقش کمی پر رنگ کنید و بگویید انجمن چقدر میتواند در تحکیم اکچوئری در ایران مؤثر باشد؟
حسنزاده: اکچوئرها در دنیا بر اساس استانداردهای حسابداری، استانداردهای اکچوئری و یک سری اصول حرفهای فعالیت میکنند. انجمنها در تدوین استانداردهای اکچوئری نقش اساسی دارند؛ استانداردهای حرفهای اکچوئری متعلق به انجمنهاست، استانداردهای اخلاقی اکچوئری که اگر مثلاً یک اکچوئر محاسبات را اشتباه انجام بدهد یا استانداردها را رعایت نکند چه اتفاقی میافتد، اساساً انجمنها بر همة این موارد نظارت میکنند.
* به نظرتان انجمن باید با بیمة مرکزی چه نوع تعاملی داشته باشد که این نقش کاملاً در انجمن تعریف شود؟
حسنزاده: در آییننامة 78 در مورد این موضوع پیشبینی شده است؛ اگر انجمن تشکیل شود و استانداردها را داشته باشد این موضوع به انجمنها واگذار میشود. هنر انجمن این است که باید به بیمة مرکزی ثابت کند که این توانایی را دارد. این فرآیند آغاز شده است و ما جزو جامعة IAA هستیم. این خیلی مهم است؛ چون آنها برای عضوگیری یک فرآیند دو ساله دارند که ما این فرآیند را طی کردهایم و استانداردهایمان را اثبات کردهایم و آنها ما را به عنوان عضو آسوشیت پذیرفتهاند و در دورة بعدی به عنوان عضو دائم مورد پذیرش قرار میگیریم.
* غیر از این کار اقدامات ویژة دیگری هم داشتید؟
حسنزاده: سعی کردیم در حوزة اکچوئری فعالیت داشته باشیم. یک سری استانداردها و آزمونها را طراحی کردیم و یک دورة مفصل آزمونها را پیش رو داریم و این یکی از مواردی است که در مورد آن با بیمة مرکزی اختلاف داریم؛ چون آزمونهای ما بسیار مفصل هستند و معتقدیم؛ هر اکچوئری برای داشتن حق امضا باید این آزمونها را بگذراند. نکتهای که آقای ضرابیه در مورد بحث ILM و قیمتگذاری اشاره کردند بسیار مهم است، ILM در همة رشتههای اکچوئری وارد شده است؛ حتی بدون ILM قیمتگذاری یا ذخیرهگیری انجام نمیشود. کشف و پروجکشن اهمیت بسیاری دارند؛ ولی ما نمیتوانیم اینها را در دانشگاه تدریس کنیم؛ بنابراین، حضور انجمن، حتی در بعد آموزشی الزامی است و باید به آن بها داد.
* چرا نمیتوانید تدریس کنید؟
حسنزاده: این موضوع به سال 70 یعنی زمانی که بیمة مرکزی از دانشگاه شهید بهشتی خواست که رشتة اکچوئری را تأسیس کند، بازمیگردد. من و آقای نمنالحسینی جزو فارغالتحصیلان آن دوره هستیم و یکی از مشکلات این بود که این رشته را از دورة کارشناسی ارشد آغاز کردیم؛ اما ای کاش از دورة کارشناسی آغاز میکردیم؛ چون در کارشناسی ارشد 24 واحد 6 درس اساسی و 6 واحد پایاننامه و 2 واحد سمینار داشتیم و اصلاً امکان ندارد که بتوان دروس اکچوئری را در 24 واحد آموزش دید؛ بنابراین ما ضعیف شروع کردیم؛ البته وزارت علوم محدودیتهای خاص خود را دارد و قطعاً برای تأسیس یک رشتة کارشناسی باید فرآیند سفت و سختی را طی کند؛ بنابراین این موضوع بسیار دشوار بود و پیگیری هم نشد. این ایراد بر وزارت علوم وارد است که ما از دورة کارشناسی ارشد این رشته را آغاز کردیم؛ اما این دوره به هیچ وجه جوابگو نیست، ما فقط میتوانیم پایههای محاسباتی بیمههای زندگی و غیر زندگی را به صورت خیلی جزئی در این دوره تدریس کنیم. در پایاننامهها میتوانیم وارد شویم؛ ولی بیمة مرکزی روی پایاننامهها نظارت ندارد از طرفی استانداردهای وزارت علوم نیز بسیار متفاوت هستند؛ مثلاً مصوبهای آموزشی دانشکده میگوید که دانشجویان باید روی مقالهای کار کنند که طی دو سال اخیر در ژورنالها چاپ شده است؛ اما این روند نیاز آنها را تأمین میکند نه نیاز ما را.
من روی پروژة «برآورد جدول مرگ و میر بیمهشدهها» کار میکردم و مقالهای که برای این پروژه استفاده کردم متعلق به 1914 بود؛ یعنی دقیقاً 102 سال قبل به این ترتیب ما اینقدر عقب هستیم حال اگر بخواهیم با مقالات جدید مشکل صنعت را مرتفع کنیم ارتباط برقرار کردن دشوار است.
* پس یکی از اقدامات شما توسعة ارتباطات با نهاد ناظر و شرکتهای بیمه است؟
حسنزاده: شرکتهای بیمه متفاوت هستند. شرکتهای پیشرفتهای مثل بیمة سامان، بیمة ملت، بیمة رازی و … خیلی خوب استفاده میکنند.
* انجمن چقدر با شرکتها در ارتباط است؟
حسنزاده: ما ارتباط رسمی نداریم؛ ولی عموماً برای جذب نیرو تماس میگیرند.
* گاهی ممکن است از یک سطح از ارتباط راضی باشید و از یک سطح از ارتباط راضی نباشید.
حسنزاده: انجمن باید فعالیت بیشتری داشته باشد. انجمن حمایت نمیشود. در واقع دفتر انجمن بخشی از شرکتی است که در دانشگاه فعالیت دارد. انجمن امکانات مالی ندارد و نه از سوی وزارت علوم و نه از سوی اعضا حمایت نمیشود.
* به نظرم باید از امروز در نحوة نقشآفرینیتان تجدیدنظر کنید.
نمنالحسینی: معتقدم؛ شرکتهای بیمه با انجمن آشنا نیستند. انجمن باید همایشهایی برگزار و از شرکتهای بیمه دعوت و به توانمندیها و خدمات خود را معرفی کند.
* لطفاً بگویید شرکتهای بیمه چطور میتوانند نقش بهتری ایفا کنند؟
ضرابیه: همانطور که آقای نمنالحسینی بیان کردند؛ 3 نفر در سال 96 و 9 نفر در سال گذشته پروانة اکچوئری دریافت کردند و این نشان میدهد که در سال آینده این رقم رشد خواهد کرد و این اتفاق بسیار خوبی است و تکامل، تدریجی است و میزان شهرت و اثرگذاری انجمنی همچون انجمن حرفهای اکچوئری کشور کاملاً به بلوغ شرکتهای بیمه و اینکه چقدر نسبت به مقولة اکچوئری به عنوان یک ابزار اصلی کار شناخت پیدا کردهاند وابسته است؛ اگر این اتفاق بیفتد حتماً اقبال و انتظار از انجمنهای حرفهای افزایش مییابد.
نمنالحسینی: امروز بسیاری از شرکتهای بیمه از این فرایند استقبال نمیکنند. متأسفانه برخی شرکتهای بیمه حتی در برابر آن مقاومت هم میکنند؛ چون تا دیروز یک نفر اکچوئر داخلی داشتند که فقط به بیمة مرکزی معرفی میکردند تا نشان دهند که اکچوئر داخلی دارند؛ ولی به اکچوئر داخلی در شرکت بیمه کارهایی غیر از حرفهاش واگذار میشد و به یک امضاکنندة ذخایر فنی تبدیل شده بود؛ یعنی شرکتهای بیمه از تأییدیة اکچوئر داخلی برای آن فرد استفاده میکنند تا او ذخایر شرکت بیمه را امضا کند و برای بیمة مرکزی بفرستد؛ در حالی که اکچوئر رسمی شخصی مستقل است و کارمند شرکت بیمه نیست. شرکت بیمه مقاومت میکند در برابر اینکه شخص مستقلی ذخایر، نرخها، توانگری و کفایت پوششهای او را بررسی کند و گزارش تعهدات آتی او را به نهاد ناظر ارائه دهد و در مجمعاش، گزارش اکچوئری همچون گزارش حسابرسی رسمی، قرائت شود.
به نظر من اکچوئر رسمی و حسابرس رسمی در صنعت بیمه مکمل یکدیگرند، در بسیاری از زمینهها حسابرس رسمی صاحبنظر نیست. حسابرس رسمی در نرخ، توانگری، ذخایر غیر قطعی، ذخایر مشارکت در منافع و ذخایر خسارت معوق اصلاً صاحبنظر نیست و نمیتواند اظهارنظر کند حتماً باید اکچوئر رسمی باشد و در مورد کفایت ذخایر اظهارنظر کند. در توانگری نیز به اشتباه در آییننامة ما نوشته شده است که باید حسابرس رسمی تأیید کند در حالی که حسابرس رسمی اصلاً نمیتواند در مورد توانگری صحبت کند؛ چون اصلاً تخصص آن را ندارد.