نقدی بر سهم اندک بیمه های عمر در ترکیب پرتفوی بیمه آسیا / پیشینه شرکت بیمه آسیا چه می گوید؟
اگرچه سهم 63درصدی ثالث در سال 96 با کاهشی دودرصدی به 61 درصد در سال 97 رسیده و در مقابل در نه ماهه 98 توانسته روند کاهشی محسوسی تا 53درصد را تجربه کند که البته در جای خود قابل توجه است؛ اما همچنان سهم 53درصدی ثالث و 21 درصدی رشته درمان در سبد پرتفوی بیمه آسیا در نه ماهه 98 نشان از سهم بالای این دو رشته زیان ده دارد./ اما آنچه که بیمه آسیا را از سایر شرکتهای بیمه هم گروه خود متمایز می کند پیشینه این شرکت بیمه در صدور بیمه های عمر است که در کارنامه کاری آسیا خودنمائی می کند.
به گزارش ریسک نیوز بررسی عملکرد سه ساله 96 ،97 و نه ماهه 98 شرکت بیمه آسیا در حوزه ترکیب پرتفوی از تمرکز این شرکت بیمه بر فروش ثالث و درمان حکایت می کند.
اگرچه سهم 63درصدی ثالث در سال 96 با کاهشی دودرصدی به 61 درصد در سال 97 رسیده و در مقابل در نه ماهه 98 توانسته روند کاهشی محسوسی تا 53درصد را تجربه کند که البته در جای خود قابل توجه است؛ اما همچنان سهم 53درصدی ثالث و 21 درصدی رشته درمان در سبد پرتفوی بیمه آسیا در نه ماهه 98 نشان از سهم بالای این دو رشته زیان ده دارد.
از طرفی طی سه سال مورد اشاره بیمه های عمر با رشد اندک یک و دودرصدی همراه بوده است به طوریکه این رشته بیمه ای در سال 96 از 6 درصد به 7 درصد در سال 97 و9 درصد در نه ماهه 98 افزایش یافته است .
شاید این سوال مطرح شود که مگر این روند در سایر شرکتهای بیمه بزرگ بازار چگونه است؟ اما آنچه که بیمه آسیا را از سایر شرکتهای بیمه هم گروه خود متمایز می کند پیشینه این شرکت بیمه در صدور بیمه های عمر است که در کارنامه کاری آسیا خودنمائی می کند.
شاید برای اینکه مشخص شود بیمه آسیا به عنوان یکی از سه شرکت بزرگ بازار باید تمرکز بیشتری بر صدور بیمه های عمر داشته باشد مرور گذشته این شرکت ضروری به نظر آید.
همه می دانیم که در سالهای ابتدائی انقلاب ایران ، تغییرات بنیادین در بازار بیمه این فعالیت را تحت تأثیر قرار داد و تنها شرکتهای بیمة ایران، آسیا، البرز و دانا فعالیت میکردند؛ اما مشخصه بیمة آسیا فعالیت در حوزة بیمههای عمربود که به نسبت سه شرکت دیگر فعالتر بود.
پس از ادغام شرکتها بخش عمدهای از نمایندگان بیمة بینالمللی ایران و آمریکا در تهران و شهرستانها جذب بیمة آسیا شدند و این امر خود به خود توان و ظرفیت بیمة آسیا برای فروش بیمههای زندگی را بالا برد و اتفاقاً پیشنهاد و تلاش یک عده از همین همکاران و موافقت مدیر وقت بیمة آسیا باعث شد که منع فروش بیمههای زندگی برداشته شود؛ بنابراین رشد چشمگیر فروش بیمههای زندگی در بیمة آسیا به دلیل داشتن شبکة فروش آموزشدیده و حرفهای در زمان خود بود.
یکی از دلایل رشد شبکة فروش آموزشدیده و حرفهای و تازهنفس بیمة زندگی منتقلشده از بیمة توانا بود و دیگری سالهای جنگ که آحاد جامعه در ضمیر ناخودآگاه خود نیاز به امنیت برای آینده در پیشرو حس میکردند.
واقعیت این است که فروش بیمة زندگی در بیمة آسیا با استقبال خوبی همراه شدکه همزمان با مدیریت معصوم ضمیری بود و بر اساس شواهد موجود بیمة عمر آسیا در استان خراسان در اواسط دهة 60 در همة کشور رتبة اول را داشت.
اما چرا این روند در سال های بعدی تدام نیافت یا حداقل با رشد مورد انتظار همراه نبود سوالی است که مدیران سالهای اخیر این شرکت بزرگ بیمه ای باید درستور کار طرح های پزوهشی خود قرار دهند.
البته احتمالا این توجیه مطرح می شود که روند غالب ترکیب پرتفوی در صنعت بیمه سهم بالای ثالث است اما پیشینه شرکت بیمه آسیا در سالهای ابتدایی انقلاب و جنگ و مشکلات اقتصادی نشان داده که تمرکز بر فروش بیمه عمر و تربیت نماینده و نیروی متخصص به استراتژی مدیران بستگی دارد و حداقل دورنمای فعالیت این شرکت بیمه ای و تلاش های انجام شده در فروش بیمه های عمر در سالهای گذشته می تواند این قابلیت را دوباره در این شرکت بیمه بیدار کند.
الزام برنامه ششم توسعه به افزایش سهم بیمه های زندگی تا 50 درصد نیازمند اتخاذ شاخص هایی است که اتفاق در شرکتهای بزرگ بازار، ظرفیت بیشتر برای تحقق ان دیده می شود.