محرکهای توسعه بیمههای زندگی در گرداب شیوع کرونا/ مجید تقی لو
از آنجایی که بیمه های زندگی رابطة مستقیم با معافیتهای مالیاتی دارند، لازم است چارچوب قانونی برای عدم سوء استفاده از این بستر قانونی طراحی شود. به این صورت که به عنوان نمونه در آمریکا IRC 7702 به گونهای طراحی شده است که از طریق انجام دو آزمون معاف از مالیات بودن بیمه نامه مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر حق بیمة پرداختی توسط بیمهگذار که موجب ایجاد cash value میشود حتماً هم باید تابعی از سرمایة فوت باشد و هم نباید بیشتر از حق بیمه یکجا باشد؛ اگر چنین قوانینی پایهگذاری شوند، دیگر با پوشش ناچیز نمیتوان سرمایة غیر متعارف به بیمهنامه تزریق کرد.
بیمه های زندگی در آمریکا و اروپا از ضریب نفوذ بالایی برخوردارند و در عین حال میزان رشد جمعیت در این کشورها پایین است و برای اروپا 06/0 درصد و برای آمریکا 62/0 درصد است. علاوه بر این با توجه به بلوغ اقتصادی این کشورها و کم بودن ظرفیت خالی رشد اقتصادی، بیشک رشد بیمه های زندگی در این کشورها در سالهای آتی با کاهش روبهرو خواهد شد. این امر میتواند موجب بالا رفتن جذابیت بیمه های زندگی در آسیا و حتی در ایران شود.
در همین زمینه صنعت بیمه ایران در حوزة بیمه های زندگی باید به گونه ای عمل کند تا با بالا بردن ضریب نفوذ و ایفای نقش مؤثر اجتماعی در فراهم کردن پوششهای مورد نیاز جامعه همواره برای شرکتهای خارجی نیز جذابیت بالایی داشته باشد. در این راستا مسیر لازم برای نیل به این هدف متعالی تشریح میشود.
در گام اول، شناسایی محرکهای مؤثر در توسعة بیمههای زندگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این راستا با بررسی تجربة کشورهای موفق در حوزة بیمه های زندگی می توان پارامترهای یادشده را شناسایی کرد. مطالعة جمعیتشناسی می تواند شرکتهای بیمه را در مسیر طراحی صحیح محصولات یاری کند. روند رشد جمعیت در آسیا کاهشی است به گونهای که در سال جاری تنها 98/0 درصد رشد نسبت به سال قبل داشته است. نرخ زاد و ولد در ایران در سالهای اخیر در بازة 8/1 تا 2/2 بوده است. این نرخ، نشاندهندة رشد منفی جمعیت در نسلهای آتی خواهد بود. از اینرو در آیندهای نزدیک، بازار مربوط به افرد بازنشسته در ایران رشد خواهد داشت و لازم است شرکتهای بیمه خدمات متناسب با این قشر را ارائه کنند؛ مانند پوشش درمان، مستمری، بیمههای مختلط عمر و پسانداز و همچنین پوشش مراقبتهای بلندمدت. همچنین در نظر گرفتن سطح ثروت جامعة هدف شرکتهای بیمه یکی دیگر از پارامترهای کلیدی در طراحی محصول است. رشد GDP نشاندهندة افزایش دارایی جامعه است. کشور هنگکنگ دارای بالاترین رشد GDP و شاخص امید به زندگی (85.29) است و در سالهای اخیر همواره از الگوی رشد تصاعدی بهره می برد. در بازار چنین کشورهایی، عمده تمرکز شرکتهای بیمه، تربیت نمایندگان فروش به عنوان مشاور مالی بیمهگذاران است. از اینرو لازم است در بازار هدف، شاخص ثروت، اندازهگیری شود تا بتوان برای مشتریان هدف خدمات مشاورة مالی نیز ارائه کرد. در کشورهایی که دارای GDP سرانة پایینی هستند، لازم است از طریق ارائة پوششهای بیم های به بازار نگاه شود؛ به عنوان مثال حتی در شرایطی که مردم جامعه از ثروت کافی برخوردار نیستند در صورت بروز خطر (فوت) برای نانآور خانواده، تعداد خانوادههای زیادی با مشکلات روبهرو خواهند شد و اگر فرهنگسازی درستی انجام شود با خرید پوشش مناسب همة دغدغههای این قبیل افراد برطرف خواهد شد.
ظهور اقشار متوسط، خود یکی دیگر از محرکهای کلیدی کشور ایران در توسعة صنعت بیمة زندگی است. طبق استاندارد سازمان ملل، درآمد روزانه بین 10 دلار تا 50 دلار برای قرار گرفتن فرد در قشر متوسط درآمدی کافیست. در سال قبل حدود 34.8 درصد از مردم ایران معادل با 28 میلیون نفر در این دسته قرار میگرفتند (البته با توجه به اتفاقات یک سال اخیر این تعداد متأسفانه با کاهش چشمگیری مواجه شده است). در بازارهایی با اقشار متوسط، شناسایی نیاز مشتری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این مورد لازم است مشتریها بر اساس ویژگیهای مشترک طبقه بندی شوند؛ مثل کارمندان، متخصصان، صاحبان بنگاههای کوچک و سالمندان. با وجود اینکه همة این افراد در زمرة اقشار متوسط قرار میگیرند؛ ولی نیازهای متفاوتی دارند. از اینرو شرکتهای بیمه با علم و آگاهی بالا، محصولات منطبق با نیاز مشتریان را ارائه میکنند.
حضور بیمه گران خارجی و همچنین استفاده از خدمات تخصصی شرکتهای اتکایی فعال در حوزة بیمه های زندگی می تواند از طریق ارائة محصولات جدید، آموزش بهتر و مدیریت صحیحتر شبکة فروش و همچنین ارائة خدمات ارزیابی ریسک مبتنی بر فناوری اطلاعات، موجبات توسعة بیمه های زندگی را فراهم کند. در سال گذشته برخی شرکتهای بیمه از طریق واگذاری ریسک بیمة زندگی به مونیخری امکان استفاده از سامانة MIRA را برای ارزیابی ریسک فراهم کردند.
علاوه بر توجه به محرکهای اثرگذار در توسعة بیمه های زندگی که به اهم آنها اشاره شد، لازم است شرکتهای بیمه مستقیم و اتکایی، از طریق روشهای نوآورانه ریسکهای ناشی از بالا رفتن امید به زندگی، ترس روزافزون از بیماریهای همهگیر و مشکلات مالی را به فرصت تبدیل کنند. بحران سال 2008 میزان آسیبپذیر بودن صنعت بیمه را به همه یادآوری کرد. ورشکستگی بیمة عمر یاماتو در ژاپن و حمایت دولت آمریکا از AIG گرفته تا زیانهای هنگفت در مجموعه سرمایهگذاری بیمهگران چینی و تایوانی، صنعت بیمة عمر آسیا را با مشکلات عدیدهای روبهرو کرد. شوک ناشی از بحران مالی 2008، شوک درونزا و ناشی از بازار وام مسکن آمریکا بود که دنیا را با ریسک اعتباری عظیمی روبهرو کرد. این در حالی است که ویروس کرونا یک شوک برونزای کلاسیک است. یک بحران بهداشتی عمومی که به طور غیر منتظره به وجود آمد. در واقع شوک برونزا از خارج سیستم آغاز میشود. در گذشته، بحرانهای ناشی از شوک برونزا به سرعت توسط سیستمهای مالی سالم جمع می شدند و پس از پایان اختلال، رشد مجدد به آرامی از سر گرفته م یشد؛ به همین دلیل بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که با پایان یافتن تهدید ویروس کرونا اقتصاد به سرعت برگشت خواهد داشت. این موضوع بر اساس پیشبینی گزارش سیگنای سوئیسری نیز تأیید شده است. بر این اساس در کوتاهمدت یا میانمدت، بیمههای زندگی حداکثر با کاهش دو الی چهار درصد حق بیمه روبهرو خواهند شد.
در راستای تأیید پیشبینی های انجامشده بر تأثیر شیوع ویروس کرونا، شایان ذکر است پروندة حدود 38 میلیون نفر مورد مبتلا به ویروس کرونا بسته شده است که از این مقدار حدود سه درصد فوتی و 97 درصد بهبود یافته است. این شاخص در ایران 7 به 93 درصد است. در مورد پروندههای جاری مبتلایان این ویروس تنها یک درصد در شرایط حاد قرار دارند. به طور میانگین در دنیا 167 نفر به ازای هر یک میلیون نفر فوتی وجود دارد. این در حالی است که در ایران 481 نفر به ازای هر یک میلیون نفر فوت شدهاند. از اینرو بر اساس نرم جهانی، ایران بیشتر در معرض خطر قرار دارد.
در راستای تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم ویروس کرونا بر بیمههای زندگی لازم است با توجه به آمار و اطلاعات دقیق موجود در کشور آمریکا، نرخ فوتی ناشی از کرونا با سایر علتهای فوتی مقایسه شود. بر این اساس، به ازای هر یک میلیون نفر، 753 نفر فوتی ناشی از ابتلا به ویروس کرونا وجود دارد این در حالیست که به ازای هر یک میلیون نفر، یک هزار و 650 فوتی ناشی از بیماری قلبی، یک هزار و 525 فوتی ناشی از سرطان، 490 فوتی ناشی از جراحات غیر عمد و 210 فوتی ناشی از دیابت وجود دارد. این اعداد بیانگر این واقعیت است که با در نظر گرفتن پوشش کرونا در قالب امراض خاص (حق بیمة اضافی)، با مدیریت بیمهای ریسک میتوان از الگوی زندگی پساکرونایی نیز بهره برد. کاهش ترددها، عدم مراجعة بیمورد به بیمارستانها، رعایت بیش از پیش بهداشت عمومی و فردی، کاهش مصرف مواد غذایی پرریسک همه و همه موجب کاهش ریسک مرگ و میر ناشی از سایر عوامل خواهد بود. از اینرو پیشبینی میشود با مدیریت صحیح ریسک در شرکتهای بیمه از طریق بهره گیری از روشهای نوین اکچوئری و رصد ماهیت ریسکهای در معرض، بتوان شاهد پیشرفت صنعت بیمه در حوزة بیمه های زندگی در بلندمدت بود.
در پایان نباید از نقش نهاد ناظر به عنوان کلیدیترین محرک توسعة بیمه های زندگی غافل شد. ایفای نقش چابک و پویا در تدوین قوانین و مقررات و نظارت بر کیفیت اجرای مقررات، لازمة توسعة مستمر است.
به عنوان نمونه، بروزرسانی جدول مرگ و میر برای مدیریت ریسک از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در بسیاری از کشورها هر یک از شرکتهای بیمه بر اساس ماهیت پرتفوی خود و تجارب درونشرکتی، این جدول را برای خود طراحی و به صورت مستمر بروزرسانی می کنند؛ اگر تحت نظارت نهاد ناظر چنین امکانی برای شرکتهای بیمه (حتی به صورت اختیاری) فراهم شود، نتایج مثبت در واقعیسازی حق بیمهها و در نتیجه رشد پرتفوی بیمه های زندگی خواهد بود.
همچنین از آنجایی که بیمه های زندگی رابطة مستقیم با معافیتهای مالیاتی دارند، لازم است چارچوب قانونی برای عدم سوء استفاده از این بستر قانونی طراحی شود. به این صورت که به عنوان نمونه در آمریکا IRC 7702 به گونهای طراحی شده است که از طریق انجام دو آزمون معاف از مالیات بودن بیمه نامه مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر حق بیمة پرداختی توسط بیمهگذار که موجب ایجاد cash value میشود حتماً هم باید تابعی از سرمایة فوت باشد و هم نباید بیشتر از حق بیمه یکجا باشد؛ اگر چنین قوانینی پایهگذاری شوند، دیگر با پوشش ناچیز نمیتوان سرمایة غیر متعارف به بیمهنامه تزریق کرد.
مجید تقیلو، کارشناس صنعت بیمه