پرسپولیس بیخیال بازی با استقلال است!
رسیدیم به جاهای خوب! رسیدیم به اتفاقات خاص! رسیدیم به آنچه که پیدرپی رخ میدهد! رسیدیم به اتفاقاتی که معنای ویژهای دارند! رسیدیم به حوادثی که مترادفند و در تکمیل یکدیگر شکل میگیرند! رخدادههای افزونشوندهای از این دست.
به گزارش ریسک نیوز،روزنامه خبر ورزشی نوشت: باخت تراکتورسازان در تبریز! پیروزی پرسپولیس برابر تراکتورسازی! شکست خوردن سپاهان، برای اولین بار در لیگ پانزدهم! اولین برد بهراستی برد صبای قم و آقای علی دایی!
به خود آمدن نفت تهران و متوقف کردن ذوبآهن در فولادشهر! منصوریان دوباره خودی نشان داد! منصوریان در روزی که استقلال برابر راهآهن به «خنسی» خورده بود، هم مقابل یحیی گلمحمدی و هم از راه دورتر، برابر استقلال و مظلومی خودی نشان داد! راهآهن در هیأت جدید و هیبت نو، تیم عقلمندی نشان داد؛ استقلال و آقای مظلومی که دوباره باید به مشهد بروند، «دستپاچه» و مضطرب به نظر آمدند!
آیا حکایت بازی در زمینهای سفت در حال تکرار است؟ آیا استقلال، راه بازی با پدیده، استقلال خوزستان – تیم آقای ویسی- و سپاهان را بلد است؟ تجربه برخورد با راهآهن تردیدی میآفریند که خود تردیدآفرین است!
استقلال دچار یک حوزه فکری مهمتر هم نباید شده باشد! استقلال به هفته یازدهم و به حریف ویژه هم نباید فکر کند! در این باب، وزنه روحی به سود پرسپولیس سنگینی میکند! پرسپولیس بیخیال بازی با استقلال است! پرسپولیس به استراتژی «گل نخوردن» خود وفادارتر است!
گل نخوردن به لطف استحکام دفاعی در مرکز زمین! گل نخوردن به لطف بردن بازی به روی هوا! گل نخوردن به لطف برنده شدن در پیکارهای هوایی! گل نخوردن با حضور بنگر و نورمحمدی! گل نخوردن و سرانجام یک گل زدن و بازی را بردن! حال اگر از مهدی طارمی و امید عالیشاه آبی گرم نشد، چه باک! حال اگر احمد نوراللهی بدل شد به اولین مرد میدان، چه عجب! آقای برانکو، بالاخره فرمول اول نباختن و سرانجام بردن- در یک فوتبال بیقواره را- پیدا کرد! او دو عصای دست هم دارد: کامیابینیا و رضاییان!
از هر سو که میرویم، سخن دوست خوشتر است! به هر سو که نظر میاندازیم، مقایسهها وسوسهانگیزند! مقایسه استقلال با پرسپولیس! مقایسه صدرنشین با تیمی که دست و پا میزند برای فرار از انتهای جدول! مقایسه تیمی که در تبریز، تراکتورسازان را مغلوب میکند با تیمی که گویا خود به دست خود، اسباب زخم خوردن و تا دم باخت بردن خویش را فراهم میآورد!
استقلال برابر راهآهن البته که بازنده نشد اما کاری که با خود کرد، کم از باخت هم نداشت! استقلال هرچه کرد، علیه خود و به زیان خود کرد! استقلال به این سؤال هم جواب نداد: …که چرا؟
دست بردن در ترکیب تیم همیشه برنده، چرا؟
نیمکتنشین کردن مردان کلیدی بازیهای قبل، چرا؟
بههم ریختن ترکیبهای گلساز و گلزن پیروزیآفرین امتحان پسداده، چرا؟
استقلال را با غرور و با روحیه از پیش برنده بودن، راهی میدان کردن، چرا؟
راهآهن را بهجا نیاوردن و دستکم گرفتن و تسلیمش پنداشتن، چرا؟
ترکیب استقلال به سویی و اصول بازی را به سوی دیگری راندن، چرا؟
دلیل به میدان آوردن «پروپییچ» چه بود؟
دلیل روی نیاوردن به ارسالهای بلند و چشم بستن بر نبرد بلند، در آسمان دروازه راهآهن چه بود؟ خراب کردن پروپییچ سرزن؟ کنفت کردن پروپییچ سرزن؟
استقلال، اشتباه آشکاری را مرتکب شد! استقلال «۲» امتیاز مهم را از دست داد! استقلال فرصت فرار بزرگ را از دست داد! استقلال «۲ امتیاز» را با دست خود زمین انداخت!