یک سری رقم آماری عجیب برای یک بخت آزمایی!!
نظر سنجی اخیر ریاستجمهوری و آمار ۴۰ درصدی میزان رضایتمندی مردم از عملکرد حسن روحانی خوش بینی مفرطی در میان طرفداران به ظاهر وفادار احمدینژاد به وجود آورده است، در حالی که نمیتوان اعتماد چندان زیادی به این آمار و ارقام داشت.
به گزارش ریسک نیوز،
غلامعباس توسلی نوشت: نظر سنجی اخیر ریاستجمهوری و آمار ۴۰ درصدی میزان رضایتمندی مردم از عملکرد حسن روحانی خوش بینی مفرطی در میان طرفداران به ظاهر وفادار احمدینژاد به وجود آورده است، در حالی که نمیتوان اعتماد چندان زیادی به این آمار و ارقام داشت. زیرا در این رابطه هنوز گزارشی به صورت رسمی اعلام نگردیده است اما با این همه حتی این شنیدهها و ارقام نه چندان مطمئن، اصولگرایان وابسته به جریان احمدینژاد را به نحوی به رویارویی احمدینژاد با روحانی و توهم شکست رئیس دولت یازدهم و در نهایت بازگشت این جریان به موقعیت گذشته دلگرم ساخته است.
آنها این میزان از رضایت مردم را به نحوی میزان اقبال مردم در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو تلقی کردهاند. در حالی که انتخابات یک فضای غیر قابل پیش بینی است و نمیتوان تنها به شنیدهها، آمار و ارقام دل بست. با این همه برخی از ارزیابیها و تحلیلها حکایت دیگری دارد. تحلیلها نشان میدهد که عملکرد روحانی گرچه در برخی ازموارد نتوانست هواداران او را متقاعد کند، اما با این همه روحانی نه تنها گزینه مناسبی برای ریاستجمهوری در چهار سال آینده است بلکه او شانس بسیار بالایی در انتخابات پیش رو برای جلب حداکثری آرای عمومی دارد. زیرا میزان رضایتمندی مردم در مسائل مختلف متفاوت بوده و روحانی فضای قابل قبولی در بسیاری از مسائل به وجود آورده است.
تلاش جریانهای وابسته به احمدینژاد نه تنها امری بیهوده و به مفهومی اتلاف وقت است، بلکه سالهای ریاستجمهوری احمدینژاد برای شناخت مردم و میزان محبوبیت عمومی نسبت به او کافی است. همچنین ویرانه به جا مانده از او در اقتصاد و مسائل خارجی به خوبی نشان میدهد که جامعه ایرانی تا چه اندازه نسبت به او در سال ۹۶ میل و اقبال خواهند داشت! گرچه گمانه زنیها در رابطه با میزان اقبال روحانی بستگی به این دارد که رقیب روحانی در میدان چه کسی باشد و رقیب روحانی چه کسانی را با خود همراه و متحد کرده باشد، اما باز هم در شرایط کنونی رقیبی از سوی اصولگراها که توان رویارویی با روحانی را داشته باشد، به نظر وجود ندارد.
حداقل تا به امروز اصولگراها گزینهای معرفی نکردند که همگان به صورت واحد بر او اتفاق نظر داشته باشند و همچنین از محبوبیت بالایی در میان مردم برخوردار باشد. از سویی آرای سازمانی روحانی از سمت اصلاحات و بدنه اجتماعی این جریان میتواند آرای روحانی را حفظ نماید و به روحانی برای ورود دوباره به پاستور کمک کند. اما روحانی نباید تنها به حمایت اصلاحات و آرای سازمانی این جریان دلخوش باشد، بلکه باید تمرکزش بر مسائلی باشد که امروز نسبت به آن انتقاد و انتظار از سوی جامعه وجود دارد.
بنابراین اگر در این مدت باقی مانده نتوانست گامی برای حل آن بردارد، باید برنامهای معقول برای حل آن در چهار سال دوم ریاستجمهوری احتمالی خود به مردم ارائه کند، شعارهایی که تنها امید ایجاد نکند، بلکه از یک رویکرد منطقی و حقیقی برخوردار باشد. برای این منظور روحانی باید نسبت به انتقادها و انتظارات توجه بیشتری نشان دهد.