بیمه گری که در روزمرگی و چالشهای موجود گم میشود، دامی برای خود ساخته که از عواقبش بیخبر است.مدیر عاملی که تصور میکند، پژوهش و تحقیق مختص روزگار خوشی و سلامتی است دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
وقتی سخن از پژوهش و نوآوری در صنعت بیمه به میان میآید، فقر پژوهش و خلاء انتقال دانش توسط بازیگران و کارشناسان، منشا اصلی این چالش برشمرده میشود؛ اما بارها این جمله را از زبان اهالی صنعت بیمه شنیدهایم که میگویند: آنقدر شرکتهای بیمه در ایران گرفتار چالش عدیده و مشکلات هستند و در روزمرگی گرفتار آمدهاند که دیگر جایی برای پژوهش و نوآوری نمیماند .
به نظر میرسد این دیدگاه، نقطه آغازین اشتباه مدیران بیمه است.
مدیری که تصور میکند، پژوهش و تحقیق مختص روزگار خوشی و سلامتی است دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
اگر چه اهمیت پژوهش در رشد و توسعه یک بنگاه تجاری اثر بسزایی دارد به طوری که بنگاه میتواند با طرحهای پژوهشی و نوآورانه و خلق محصولات جدید مسیری تازه را برای توسعه بردارد.
اما نقش بیبدیل پژوهش و تحقیقات دربنگاههای اقتصادی که دچار چالش هستند یا حتی سازمانهای تجاری که به نزول و ورشکستگی نزدیک هستند، گاها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اشتباه یک مدیر دقیقا از نقطهای آغاز میشود که تصور میکند بنگاه من دارای زیان انباشته است، بنگاه من بدهیهای کلان و مطالبات فراوان دارد، بنگاه من با چالش کاهش توانگری روبهرو است، بنگاه من دارای مشکلات سهامداری است، بنگاه من با فروش ثالث و بیانگیزگی شبکه فروش روبهرو است، سازمان من نقدینگی میخواهد و من باید تمام عزم خود را جهت تامین نقدینگی به کاربندم و دهها دلیل و تفسیر نه چندان درست دیگر، تمام این چالشها در ذهن مدیر متمرکز میشود و وی را بدین تفسیر گرفتار میآورد که من آنچنان در گرداب چالشهای مختلف غوطهورم که دیگر جایی برای تحقیق ، پژوهش و طرحهای نوآورانه نمیماند.
به عنوان یک خبرنگار به یاد دارم حدود شش سال پیش طی تماسی با یک مدیر بیمه از وی در خصوص نقش فناوری اطلاعات در کاهش چالشهای صنعت از جمله تقلبات و تخلفات پرسیدم و پاسخ این مدیر آن بود که شرکتهای بیمه با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم میکنند و با فروش ثالث و تامین نقدینگی اندر خم یک کوچهاند شما به دنبال حل این مشکلات باشید خانم!
با این پاسخ ، تصوری نامطلوب از دیدگاه مدیران در ذهن من نقش بست. به این فکر کردم که این مدیر با پرداخت سالانه میلیونها خسارت تقلبی در رشته ثالث و درمان ضررهای هنگفتی متحمل میشود اما قادر نیست با ترسیم یک طرح پژوهشی و اتکا بر فناوری از زیانهای هنگفت بکاهد. اگر چه خوشبختانه طی این سالها تغییرات قابل ملاحظهای در دیدگاه مدیران ایجاد شده است.
اما هنوز هم مدیران عامل و مسوولان رده بالای صنعت بیمه ، کاربرد تحقیق و پژوهش را در ساحل آرام جستوجو میکنند، غافل از اینکه حل چالشهای فعلی بدون داشتن تیم پژوهشی قدرتمند و واحد R&D مستقل امکانپذیر نیست. متاسفانه واحدهای پژوهشی در شرکتهای بیمه در ایران بیشتر نقش حاشیه ای داشته و در کنار مدیران روزمره نگر در گوشه اتاقهای خود ، غبار کم کارائی بر تن دارند و یا نهایتا هر از گاهی با انجام پژوهشهای سطحی روزگار میگذرانند. از طرفی ارتباط این واحدها با پژوهشکده بیمه به عنوان قطب پژوهشی صنعت بیمه نیز ناکافی است.
در هنگام چالش به فکر پژوهش باشید
تجارب جهانی، نقطه مقابل ما را نشان میدهد، بنگاههای اقتصادی در جهان زمانی که دچار فرازو فرودهای تجاری میشوند به سمت محققان و واحدهای تحقیقاتی روانه گشته تا پاسخ چالشهای خود را دریایند و راهحلی بهینه بیابند.
تصمیمسازی براساس ریسک سازمان به شکل فزایندهای در دستور کار مدیران قرار میگیرد به طوریکه مدام این سوال را از خود میپرسند که آیا اتفاقی چالشبرانگیز در سازمان در حال وقوع است؟ چگونه از این واقعه جلوگیری کنیم؟ ریسکهای سازمانی تا چه اندازه افزایش یافته؟ در چه زمینههایی برای کاهش ریسکها باید ورود پیدا کنیم؟ یک مدیر توانمند به جای اینکه روزمرگی را توجیه کند، خود را در معرض این سوالات قرار میدهد و بیشک یافتن پاسخ این سوالات به اتاق محققان و مدیران پژوهشی منتهی میشود.
وقتی بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد، سیاستگذاران و تئوریپردازان جهان به این سوال رسیدند که چه جاهایی اشتباه کردیم که به این نقطه بحرانی رسیدیم.
حدود سالهای ۲۰۱۰ که بحران به اوج خود رسید و چالشهای اقتصادی رو به فزونی نهاد، نهادهای مالی قانونگذار در جهان را به سمت حل مشکل رهنمون ساخت به طوریکه با اتکا بر پژوهشهای گسترده و ساختاریافته، قانون نظارتی بازل۳ متولد شد. این قانون نظارتی ، روشهای سختگیرانهتری را برای بازارهای مالی تعریف کرد و کشورها ملزم شدند که به مرور این ضوابط را پیادهسازی کنند.
یکی از این چالشها نسبت پایین سرمایه به دارایی بود که در بازل ۳ شاخصهای جدیدی برای آن در نظر گرفته شد.
در این راستا در اجلاسی که در شهر بازل سوئیس برگزار شد، قانونگذاران و بانکداران جهان به نگهداری سرمایه بیشتری در خزانه خود ملزم شدند.
از طرفی در سالهای اخیر پیادهسازی IFRS17 که حاوی فاکتورهای نظارتی دقیقتری در صورتهای مالی است در دستور کار بازارهای مالی قرار گرفت.
پیشگیری پیش از وقوع حادثه
همه موارد پیش گفته، بر این امر دلالت دارد که بازارهای مالی و بنگاههای اقتصادی نیازمند بهکارگیری ابزارهای پژوهشی و تحقیقاتی در زمان چالشها هستند؛ اما نهایتا یک نکته قابل توجه وجود دارد، مدیران بنگاههای تجاری باید آنچنان بر فرایند بنگاه خود اشراف و نظارت داشته باشند که با رصد لحظهای ریسکها به تحقیق و بررسی و یافتن راهکار اقدام کنند تا پیش از وقوع چالش بتوانند مقابل ضرر و زیان را بگیرند.
این اقدام مدیریتی در شرکتهای بیمه بیش از سایر نهادهای مالی ضرورت مییابد چرا که بیمه گران وظیفه خطیر پوشش ریسک را برعهده دارند در این زمینه چارهاندیشی در مقابل وقوع ریسکها اهمیت بسزایی مییابد.
بیمه توسعه یک طرح تحقیقی
وقوع اتفاقات بیمه توسعه در صنعت بیمه ایران نشان داد، این صنعت آمادگی وقایع ناخوشایندی از این دست را داراست.
اما آیا در طول چهارسالی که از جریان بیمه توسعه میگذرد، صنعت بیمه تلاش کرده تا این مورد واقعی را در قالب یک کیس تحقیقاتی بررسی کند؟ عوامل ایجاد کننده را شناسایی کرده و در صورت لزوم راهکارهای جایگزین بیابد؟
ذکر این گفته ضرورت دارد که پس از وقوع حادثه بیمه توسعه ، نهاد نظارتی برخی قوانین سختگیرانهتری را در صنعت اجرایی کرد که عموما در زمان ریاست محمد ابراهیم امین پیادهسازی شد اما اینکه این مورد واقعی در قالب یک نمونه مطالعاتی به شکل خاص بررسی شود از ملزومات فعلی صنعت است.
گفته می شود، وقایع بیمه توسعه در قالب یک پروژه تحقیقاتی در پژوهشکده بیمه در حال بررسی است.
این پروژه در صورتیکه با استانداردهای تحقیقاتی در دستور کار قرار گیرد و صرفا یک پروژه تزئینی نباشد، میتواند منجر به دستورالعملهای مشاورهای و نهایتا تدوین استانداردهای نظارتی جدید شود.
علاوه بر این شرکتهای بیمه دیگری نیز هستند که مشکلاتی کمتر از بیمه توسعه ندارند و نیازمند ورود محققان و پژوهشگران است.
داده را فراموش نکن
مدیران بیمهای در ایران از قدرت داده غافل شدهاند، غرق مشکلات روزمره هستند اما غافلند که با بهرهگیری از دادهها میتوانند از مشکلات خود بکاهند.
دسترسی به دادهها و تجزیه و تحلیل ، وظایف بیشتری را برای مدیران هر سازمان ایجاد میکند تا آگاهی بیشتری از شرکت و گزارشات قانونی داشته باشند.
با استفاده گستردهتر از دادهها و کاوش آنها امکان بررسی کیفیت بیمهنامههای صادره، نرخ دهی ، کاهش یا افزایش سطح توانگری ، خسارات جعلی ، نحوه وقوع خسارات، تحلیل رفتار مشتریان، اشکالات صورتهای مالی و … فراهم میشود.
با افزایش استفاده بیمهگران از تحلیلها در مورد مطالبات خساراتی در خصوص تقلب که سازماندهی شده هستند ، خودبهخود ابزارهای جدیدی برای مقابله با این خسارات کشف میشود یا سیستم ارزیابی مناقصات ، نرخدهی فنی و … میتواند بسیاری از چالشهای فعلی را تحت پوشش قرار دهد.
برای همین است که امروزه در جهان رشد استفاده از تلماتیک و بیمههای مبتنی بر مصرف مورد توجه قرار گرفته است.
در همین زمینه شاید اشاره به اتفاق اخیر در صنعت بیمه یعنی حذف فیزیک بیمه نامه ثالث خالی از لطف نباشد .
جبهه گیری و واکنش شبکه فروش به این اتفاق میتواند در جای خود به عنوان بک فرصت مطالعاتی محسوب شود و این سوال برای محققان مطرح شود که چرا با هر اتفاقی که مبنای تکنولوژیک دارد شبکه فروش بیمه دچار نگرانی میشود؟
اگرچه به نوعی پاسخ این سوال در گفتهها و مصاحبههای مطبوعاتی درج شده اما این کافی نیست و شاید هر شرکت بیمه باید یک پروژه تحقیقاتی با این موضوع را کلید بزند و با استانداردهای لازم ، عکسالعمل شبکه فروش را در قالب شاخصهای مشخص بررسی کند.
به نظر میرسد، ارتقای واحدیهای تحقیق و پژوهش، افزایش بودجه پژوهش و بهکارگیری پژوهشگران حاذق در شرکتهای بیمه و بیمه مرکزی و همچنین گره خوردن این واحدها با پژوهشکده بیمه و تشکلهای صنفی موجود از جمله سندیکای بیمه گران برای شرایط فعلی صنعت ضروری است.
مدیری که در روزمرگی و چالشهای موجود گم میشود، دامی برای خود ساخته که از عواقبش بیخبر است.
دیدگاه شما چیست؟