سیاست های بیمه ای دولت که به ناپایداری کمک می کند! // از پدیده شکست نظامند اقتصادی تا اتکاء بیمه گران بر ریسک های سنتی

خسروشاهی : اگر قرار هست با ابزار بیمه بخواهیم کسی را وادار کنیم آنجا سرمایه‌گذاری نکند باید اول بر سرمایه‌گذاری مذکور مسوولیت قانونی مترتب باشد در اینصورت بیمه‌نامه کسی که در محل نامناسب سرمایه‌گذاری می‌کند نرخ خیلی بالایی دارد و بیمه‌نامه کسی که در محل مناسب سرمایه‌گذاری می‌کند، نرخ خیلی پایینی خواهد داشت. در اینصورت ابزار بیمه کمک خواهد کرد که سرمایه‌گذاری ها به سمت محل‌های مناسب هدایت شوند./ دینی: ما درگیر پدیده‌ای به نام شکست نظامند شده ایم. میدانیم بخشی از شرکت‌های بیمه‌ای به لحاظ مالی دچار مشکل هستند. از طرفی می‌بینیم که بخشی از راننده‌ها دچار فقر معیشتی هستند. و نرخ‌های بیمه شخص ثالث هم هر سال بالاتر می‌رود. از طرفی یک سوال مهم از منظر توسعه پایدار این است که چند درصد ماشین‌ها بدون بیمه‌ هستند و ریسک بالا دارند! / زرندیان:چرا شرکت‌های بیمه‌ای در دنیا وجود دارند که به راحتی ابتکارات بیمه پایدار را اجرا می‌کنند. ولی نظام بیمه ما متکی بر ریسک‌های سنتی است؟ برای اینکه ما این 30-40 سال تمرین عملیاتی گام به گام نداشتیم که بتوانیم نسخه‌ای بپیچیم و بگوییم دقیقا این کار را باید انجام دهیم.

به گزارش ریسک نیوزامروزه بحث توسعه پایدار نقش بی بدیلی را در اقتصادهای پیشرفته جهان ایفا می کند. فرایندی که معتقد است جهان تنها از آن ما نیست بلکه باید دنیایی ساخت تا آیندگان نیز از آن بهره برند.نقش انرژی های پاک و حفاظت از محیط زیست در ساختن جهانی امن برای آیندگان کلیدی خواهد بود.اما سوال اینجاست که صنعت بیمه چه نقشی می تواند در تحقق توسعه پایدار ایفا کند.از آنجا که نشریه بیمه دارین نوین تلاش کرده بانی ایده های نو در صنعت بیمه ایران باشد برای اولین بار مبحث بیمه و توسعه پایدار و پیش شرط های تحقق آن در کشور را مطرح کرده است.میز سخن پیش رو با حضور پرویز خسروشاهی قائم مقام بیمه مرکزی، علی دینی صاحبنظر اقتصادی و دکتر اردوان زرندیان عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار را برگزار کردیم تا با طرح موضوع بابی نو در صنعت بیمه بگشاییم.

جناب خسروشاهی لطفاً شما آغاز کنید.

خسروشاهی: وقتی از بیمة پایدار صحبت می‌کنیم دو مفهوم به ذهن متبادر می‌شود. یکی پایداری خود صنعت بیمه است و دیگری نقش بیمه در توسعة پایدار. به نظر می‌رسد موضوع میزگرد مفهوم دوم باشد؛ بنابراین من هم بحث خود را بر این اساس مطرح می‌کنم. یکی از پدیده‌هایی که در دهة اخیر در محافل بین‌المللی خیلی مورد توجه قرار گرفته است بحث خطرات طبیعی و تغییرات آب و هوایی است. این دو عامل به حدی جدی شده که توسعه را تحت‌الشعاع قرار داده و پایداری آن را دچار چالش کرده است. یکی از ساز و کارهایی که می‌تواند به عبور از این دو چالش کمک کند صنعت بیمه است.

در واقع بیمه از دو طریق می‌تواند به پایداری توسعه کمک کند؛ یکی اینکه دولت‌ها زمینه‌ای را فراهم کنند که همة اموال و اشخاص جامعه و سازه‌های در معرض آسیب دیدن از خطرات طبیعی و تغییرات آب و هوایی از خدمات بیمه‌ای بهره‌مند شوند. جامعه باید به گونه‌ای سازمان‌دهی شود که احتمال آسیب دیدن اموال و انسان‌هایی که در معرض این خطرات قرار می‌گیرند به حداقل ممکن برسد که بیمه یکی از ارکان اصلی این سازماندهی است.

مؤلفة دوم افزایش تاب‌آوری اموال و اشخاص است به طوری که بتوانند در برابر خطرات ناشی از حوادث فاجعه‌آمیز طبیعی و تغییرات آب و هوایی مقاومت کنند.

* آقای دینی شما بیشتر از جنبة غیر بیمه به بحث بپردازید که چه چیزی بیشتر در توسعة پایدار مدنظر است از طرفی بیمه می‌تواند کمک کند؟

دینی: اول اشاره‌ای داشته باشم به مفهوم توسعة پایدار، توسعة پایدار به این معنی است که نیازهای نسل کنونی برآورده شود بدون اینکه نیازهای نسل آینده آسیب ببینند. در واقع از منابع باید به گونه‌ای استفاده شود به ویژه بخشی که تجدیدناپذیر است به طوری که در زمان کنونی تماماً مصرف نشوند و سهم آیندگان نیز باید در نظر گرفته و مدیریت شود. از زاویة دیگر توسعة پایدار همراه با عدالت اجتماعی به پایداری توسعه کمک می‌کند. در این نگاه عدالت بین نسلی و هم عدالت درون نسلی مد نظر است. برای اینکه به بحث بیمه نزدیک‌تر شود، در واقع توسعة پایدار را به بحث توسعة انسانی ارتباط می‌دهیم. از منظر توسعة انسانی، توسعه یعنی قابلیت‌های تک‌تک افراد جامعه ارتقا یابد یا به عبارتی درجة آزادی افراد در انتخاب گزینه‌هایی که فکر می‌کنند برای زندگی‌شان مطلوب است افزایش یابد. آدم فقیر مجبور است چیزهایی را بپذیرد و گزینه‌ای برای انتخاب ندارد. هر چه درجة انتخاب افراد افزایش یابد، می‌توان گفت قابلیت‌های‌شان بیشتر می‌شود. یکی از این قابلیت‌ها استفاده از خدمات بیمه‌‌ای است و می‌تواند به آنها امنیت خاطر دهد تا با خیال راحت‌تری در شرایط فعلی دست به انتخاب بزنند. پیش‌شرط تحقق امکان انتخاب در واقع این است که افراد جامعه از نظر درآمدی و توان اقتصادی در سطح مطلوب باشند. نتیجة این فرآیند می‌تواند به اینجا بینجامد که در نحوة مصرف، کالاهایی را که به محیط زیست صدمه می‌زنند یا مانع عدالت بین‌نسلی می‌شوند انتخاب کند. در اینجا به نوعی بحث با رشد اقتصادی و توزیع عادلانه ارتباط پیدا می‌کند.

 

* خلاصه صحبت‌های شما در واقع درون‌نسلی و بین‌نسلی است، درون‌نسلی روی توزیع امنیت تأکید دارد و بین‌نسلی از طریق ریسک‌هایی که بیمه پیشگیری می‌کند حفظ می‌شود. آقای دکتر زرندیان شما از منظر  محیط زیست بگویید خیلی از مخاطراتی که داریم حاصل تغییر اقلیم است که اقتصاد غیر سالم به وجود آورده است و متعاقباً فرهنگی که مردم پذیرفته‌اند و الگوی مصرف به سمت تخریب محیط زیست تشدید شده است، از این زاویه به توسعة پایدار نگاه کنید و بگویید بیمه چه نقشی می‌تواند در پیشگیری و کاهش مخاطرات ایفا کند؟

زرندیان: برای پاسخ به این سؤال لازم است که کنش و واکنش میان اقتصاد و محیط زیست را بررسی کنیم و اینکه چگونه این کنش و واکنش موجب شده است که مفهوم توسعة پایدار شکل بگیرد و بعد به این نقطه برسد که نیازمند این باشیم که با کاربست ابزارهای اقتصادی یا ابزارهای مالی از جمله بیمه بخشی از مخاطرات را کنترل و به سمت پایداری حرکت کنیم. همه می‌دانیم بحث توسعة پایدار با بحث حفاظت از محیط زیست آغاز شد؛ یعنی بعد از انقلاب صنعتی و اتفاقاتی که در توسعة سریع و شتابان اقتصادی و صنعتی افتاد، بعدها نقطة شروع تخریب و آلودگی محیط زیست بود و این آلودگی و تخریب‌ها رفته‌رفته شدت یافت تا جایی که منجر به بروز نگرانی‌هایی شد که جنبش‌های حفاظت از محیط زیست را در دنیا مطرح کرد. بعد از گذشت چند دهه در اواخر قرن بیستم به این نتیجه رسیدند که نه امکان حفاظت محیط زیست به شکل تک بعدی وجود دارد؛ برای اینکه نیازهای اقتصادی و اجتماعی، نیازهای مردم اقتضا می‌کند که توسعه اتفاق بیفتد و نه از طرفی امکان اینکه رشد اقتصادی نامحدود با تخریب محیط زیست محقق شود در درازمدت وجود دارد؛ بنابراین مفهوم ناپایداری از اینجا مطرح شد. برای حل این مشکل، نسخة یکپارچه‌نگر دربارة ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی یا محیط زیستی توسعه ارائه شد. نکتة جالب اینکه این حرکت با حفاظت محیط زیست آغاز شد؛ اما رویکرد امروز توسعة پایدار، رویکرد اقتصاد سبز است؛ یعنی در نهایت راه‌حلی که دنیا امروز برای حرکت به سمت پایداری متصور است در واقع تغییر نظام رایج اقتصادی متکی به منابع غیر قابل تجدید است. از جمله استفاده از سوخت‌های فسیلی و نفت است، چراکه اقتصاد متکی به نفت و سایر انرژی‌های غیر قابل تجدید موجب بروز آلودگی محیط زیست می‌شود و مشکلاتی که ناشی از آلاینده‌هایی که در این بخش وجود دارد، مشاغل ناپایداری که ایجاد می‌شود و بن‌بستی که در درازمدت برایش قابل تصور است؛ بنابراین دنیا این را پذیرفته که باید نظام رایج اقتصادی به تدریج به سمت اقتصادی که به جای اتکا به منابع تجدیدناپذیر، متکی به منابع تجدیدپذیر باشد تغییر پیدا کند. از جمله بخش‌های سبز که در اینجا بحث کشاورزی ارگانیک، جنگل‌داری، انرژی خورشیدی و سایر انرژی‌های نو، استفادة پایدار از منابع دریایی و گردشگری‌های طبیعی مطرح می‌شود. اقتصاد سبز، قطعاً یکی از ابزارهایی است که به پیوند میان اقتصاد و محیط زیست کمک می‌کند، استفاده از ابزارها و ساز و کارهای مالی عمدتاً بانکی و بیمه‌ای هستند که زمینة کاهش ریسک‌های ناشی از پایداری را فراهم می‌کنند.

 

* اقای خسروشاهی از منظر توسعة پایدار، سرمایه‌گذاری در بخش تولید و رفتار مصرف‌کننده از منظرهای مختلف با ریسک همراه است. سؤال این است که بیمه چه ریسک‌هایی را می‌تواند مدیریت کند؟

خسروشاهی: اگر بخواهیم از ابزار بیمه برای هدایت سرمایه‌گذاری‌ها استفاده کنیم به طوری که    این سرمایه‌گذاری آلوده‌کننده و مخرب محیط زیست نباشد و باعث ناپایداری توسعه نشود ابتدا باید اشخاص در قبال سرمایه‌گذاری‌های مضر، مسئولیت قانونی داشته باشند؛ یعنی افراد مجاز به سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی که قانون اجازه می‌دهد، نباشند؛ وگرنه موظف به پرداخت هزینه‌ای بابت آن هستند. در نتیجه اگر کسی اقدام به سرمایه‌گذاری، مغایر با مقررات کرد شرکت بیمه می‌تواند این سرمایه‌گذاری را بیمه نکند یا نرخ بالایی برای آن در نظر بگیرد؛ اگر قرار است با ابزار بیمه کسی را وادار به سرمایه‌گذاری کنیم باید اول بر سرمایه‌گذاری مذکور مسئولیت قانونی مترتب باشد در این صورت بیمه‌نامة کسی که در محل نامناسب سرمایه‌گذاری می‌کند نرخ بالا و بیمه‌نامة کسی که در محل مناسب سرمایه‌گذاری می‌کند، نرخ پایینی خواهد داشت. در این صورت ابزار بیمه کمک خواهد کرد که سرمایه‌گذاری‌ها به سمت محل‌های مناسب هدایت شوند.

 

* آیا سرمایه‌گذاری روی تکنولوژی هم می‌تواند با ابزار بیمه هدایت شود؟

خسروشاهی: بنگاهی که تکنولوژی مشخصی را برای فعالیت تولیدی خود استفاده می‌کند با ابزار بیمه می‌توان مسیری پیش‌رویش قرار داد تا از فناوری‌های روز دنیا که سبب کاهش ریسک‌ها می‌شود استفاده ببرد در غیر این صورت یا نرخ بیمه بالا خواهد رفت یا شرکت بیمه مخاطرات استفاده از تکنولوژی‌های پرخطرتر را پوشش نمی‌دهد و عملاً آن سرمایه‌گذاری یا فعالیت اقتصادی پر ریسک و غیر اقتصادی خواهد شد.

اگر فعالان اقتصادی از نظر قانونی در ارتباط با سرمایه‌گذاری‌های مختلفی که انجام می‌دهند مسئولیت داشته باشند از طریق ابزار بیمه مسئولیت می‌توان آن سرمایه‌گذاری‌ها را به سمتی که از جهت اجتماعی نیز مطلوب است سوق داد.

 

* در حال حاضر قانونی در این‌باره وجود ندارد؟

خسروشاهی: نه بعضی مناطق سرمایه‌گذاری ممنوع است؛ مثلاً اگر در محدودة 120 کیلومتری شهر تهران یا با یک تکنولوژی خاص فعالیت اقتصادی کنید ممنوع است؛ ولی ممنوعیت یک بحث صفر و یک و اصطلاحاً بازار ندارد؛ اما برخی مواقع اعلام می‌شود در حوزة مشخصی سرمایه‌گذاری نشود؛ اما اگر سرمایه‌گذاری انجام شد هزینه خواهد داشت؛ مثلاً شما می‌توانید در خیابان رانندگی کنید؛ ولی اگر به کسی آسیب بدنی وارد کنید طبق قانون باید 360 میلیون تومان بپردازید. در اینجا بیمه می‌تواند به عنوان ابزار بازدارنده ورود کند و افراد را به سمت محدود کردن استفاده از آن تکنولوژی خاص یا سرمایه‌گذاری در آن نقطة خاص یا احتیاط بیشتر در رانندگی سوق دهید.

 

زرندیان: بحثی که آقای دکتر فرمودند به نظر من یکی از کلیدی‌ترین مسائلی است که در حلقه اتصال بیمه و ریسک‌های ناپایداری باید به  آن توجه کرد. مساله قیمت‌گذاری بهینه ریسک، است همان کاری است که بیمه باید انجام دهد. در ارتباط با ریسک‌های ناپایدار، بحثی که به درستی فرمودند بحث فقدان قوانین لازم است. یک چالش اساسی دیگری که وجود دارد این است که به دلیل عدم شناخت جامعه از هزینه‌های خارجی محیط زیست، این قیمت‌گذاری به سادگی قابل انجام نیست. هزینه‌های خارجی بحثی است که یک آلوده کننده در محیط زیست خسارتی را به جامعه تحمیل می‌کند ولی مسوولیتی از نظر اجتماعی در قبال آن خسارت نسبت به کسانی که آسیب می‌بینند در جامعه ندارد. مثلاً بحث خودرو را در نظر بگیرید الان در حال حاضر فکر نمی‌کنم مکانیزمی باشد که مثلا یک خودرو فاقد استاندارد زیست محیطی یا خودرو فرسوده ای که به شدت آلوده‌کننده است نتواند از تسهیلات بیمه برخوردار شود. یا اینکه با هزینه بالاتری بتواند بیمه شود برای اینکه بتواند تردد کند.

 

* بیمة ایران موظف است خودروهایی را که شرکت‌های بیمه پوشش نمی‌دهند بیمه کند!

زرندیان: این تصمیم در واقع ضد سیاست حفظ محیط زیست است که به ناپایداری کمک می‌کند.

 

* آقای دینی، در جهان به نقش نظارت اجتماعی بیمه توجه می‌شود و نگاه پیش‌گیرانه وجود دارد. وقوع ریسک یک بحث است، بحث دیگر پیشگیری از ریسک است. چه نهادهایی می‌توانند کمک کنند که قدرت نظارت بیمه تقویت شود؟ همچنین بیان کردید نقش دولت و حاکمیت خیلی مهم است. به نظرتان چرا نقش بیمه در تضمین قوانین بالادستی کمرنگ است؟ آیا به این دلیل است که حاکمیت، توجهی به توسعة پایدار نمی‌کند که حالا بیمه را یکی از مؤلفه‌ها بداند که آن را بیشتر در قوانین دخیل کند؟

دینی: اجازه دهید در ابتدا به نکته‌ای در ارتباط با صحبت‌های مطرح‌شده بیان کنم و آن اینکه ما بحثی در ادبیات اقتصادی داریم با نام شکست بازار مثل آلاینده‌های مختلفی که وجود دارد. اینها باید با مکانیزم‌هایی حل و فصل شوند. ابزار اصلی این مکانیزم مالیات‌هاست. ما نباید از زاویة بیمه ببینیم چرا که در برخی مواقع متولی اصلی این کار، نظام مالیاتی است؛ البته بیمه به معنای کل کلمه در جایگاه خود می‌تواند اثرگذار باشد؛ مثلاً سیاست تشویقی بگذارد و به کارخانه‌هایی که در محیط‌ سبز قرار دارند و به شکل‌گیری محیط سبز کمک می‌کنند تشویقی بدهد؛ اما اینکه مثلاً بیمة مرکزی ابزار دیگری که معادل و هم‌عرض مالیات‌هاست تعریف کند یا معادل حق بیمة بازنشستگان است تعریف کند و به عنوان ابزار تشویق و پاداش از آن استفاده کند اولین جاهایی که در مقابلش می‌ایستند نهادهای متولی هستند.

* دولت‌ها، سازمان ملل و بیمه چطور می‌توانند مکمل هم باشند، یعنی نظام بیمه‌ای به گونه‌ای مهم است؛ اما برای تفهیم ریسک به جامعه کافی نیست. نیاز است دولت و سازمان ملل، مکمل بیمه باشند و قوانینی وضع شود و بیمة مرکزی و صنعت بیمه مجری باشند.

دینی: مکانیزم اصلی اینها از نظر من ابزارهای تشویقی است، تصور کنید همة کارخانه‌ها موظف شوند بیمة آتش‌سوزی داشته باشند. اینجا بیمة مرکزی که متولی اصلی است، می‌تواند ابزار تشویقی بگذارد و بگوید در این محدوده نرخ من 20 درصد است؛ اگر داخل شهر بیاید نرخ من 50 درصد می‌شود. در ارتباط با فرمایش شما آن هم به نظر من بیمة مرکزی و این نهاد می‌تواند از درجة مسئولیت اجتماعی با ابزار تشویقی برخورد کند. راه دیگری به نظر من نمی‌رسد.

 

* مکانیزم‌هایی که تعریف می‌شوند باید مکمل باشند. مسئولیت اجتماعی یک عامل است توسعة شرایط رقابتی، قیمت تمام‌شدة مناسب در کنار هم در نهایت کالایی که آلودگی کمتری دارد فروش می‌رود. در اینجا حق بیمة آن کالا هم پایین می‌آید یا بالعکس در شهری  آلوده هزینة درمانی و بیمة درمان بالا می‌رود و متولیان شهر می‌گویند که آلودگی را پایین ببریم تا بیمة درمانی شهروندان با قیمت پایین‌تری پرداخت شود.

دینی: ما درگیر پدیده‌ای به نام شکست نظامند شده‌ایم. می‌دانیم بخشی از شرکت‌های بیمه‌ای به لحاظ مالی دچار مشکل هستند. از طرفی می‌بینیم که بخشی از راننده‌ها دچار فقر معیشتی هستند و نرخ‌های بیمة شخص ثالث هم هر سال بالاتر می‌رود. یک سؤال مهم از منظر توسعة پایدار این است که چند درصد ماشین‌ها بدون بیمه‌ هستند و ریسک‌شان بالاست، چرا تن به این نمی‌دهند؟ به دلیل هزینه‌های سرشکن یا کمرشکنی که برای اینها وجود دارد.

 

* لطفاً در صحبت‌های‌تان نقش دولت، صنعت بیمه و مردم را که اهمیت بسیاری دارد در نظر داشته باشید؛ چون در این بخش می‌توان به نقطة قابل اتکا رسید.

خسروشاهی یا زرندیان: بیمه در مورد بهبود رفتار سرمایه‌گذار و مصرف‌کننده از دو مکانیزم می‌تواند عمل کند و نتیجه بگیرد. یکی اینکه با تفاوت و تأکید روی آنهایی که رفتار مناسب می‌کنند، کسی که رفتار خوب دارد حق بیمه کم بگیرد و کسی که رفتار بد دارد حق بیمه بالا بگیرد. این یک مکانیزم است که می‌تواند به اصلاح رفتارها کمک کند. مکانیزم دیگر این است که بیمه از رفتار مناسب منتفع باشد؛ یعنی یکی واحد ساختمانی می‌سازد؛ اگر ساختمان را مقاوم بسازد زلزله بیاید اتفاقی برای این ساختمان نمی‌افتد من بیمه‌گر پول نمی‌دهم. یکی خوب رانندگی کند و رفتار رانندگی مناسب دارد به کسی آسیب نمی‌زند و بیمه‌گر هم منتفع می‌شود.

برای اینکه چنین کاری صورت پذیرد، قوانین خیلی مهم هستند، دولت و مجلس خیلی مهم هستند. به عبارتی قوانینی بگذارند که بتوان با مکانیزم بیمه، رفتار افراد را تغییر داد. وقتی شما قانون نگذارید نمی‌توانید رفتار افراد را تغییر دهید، بیمة شخص ثالث خیلی مثال روشن و ملموسی است که همه با آن در ارتباط هستیم؛ اگر قانون نگذارید که شما به کسی آسیب زدید و باید پول بدهیم دیگر کسی بیمه نمی‌کند و من بیمه‌گر هم نمی‌توانم وارد شوم و حق بیمه‌ها را جدا کنم بین افراد که چه کسی خوب و چه کسی بد است رفتار افراد را عوض کنم یا وارد خودروسازی شوم، بگویم شما ماشین‌ات خوب یا بد باشد امنیتش بالا یا پایین باشد بخواهم مکانیزم بیمه را دخالت دهم. اینها به قانون اولیه بازمی‌گردند که برای افراد رفتار مناسب و نامناسب هزینه‌زاست؛ وقتی هزینه‌زا شد بیمه می‌تواند وارد شود و رفتار خوب را تشویق و رفتار بد را تنبیه کند. مکانیزم ورود بیمه اینهاست. قانون نباشد بیمه وارد نمی‌شود؛ چون دنبال سود خود است.

 

خسروشاهی: از روزی که بیمه‌گری متعارف و سازمان‌یافته به نام شرکت بیمه وجود داشت در مقایسه با سایر بخش‌های اقتصادی، شرکت‌های بیمه کمتر با مشکل ورشکستگی مواجه بودند. بیمه‌ها معمولاً ورشکست نمی‌شوند؛ چون نهادهای بسیار محتاط و ریسک‌گریز هستند و اصول بیمه‌گری را به درستی رعایت می‌کنند. از سوی دیگر نقش و تأثیر بیمه‌ها آنقدر مهم است که اگر اتفاقی هم برای شرکت‌های بیمه بیفتد دولت‌ها به راحتی اجازه نمی‌دهند این شرکت‌ها ورشکست شوند؛ اما در کشور ما به گونه‌ای است که شرکت‌های بیمه هر مازادی دارند، دولت به شیوه‌های مختلف آن را دریافت می‌کند. در سال 97 صنعت بیمه 1400 میلیارد تومان سود خالص داشت در حالی که فقط 1500 میلیارد به وزارت بهداشت پرداخت کرد و بیش از 1300 میلیارد تومان به صندوق تأمین خسارت‌های بدنی و نیروی انتظامی داد. هر چند پرداخت به وزارت بهداشت از جهاتی قابل دفاع است؛ اما در بقیة موارد چنین به نظر نمی‌رسد. هدف اصلی از پرداخت‌های دیگر این است که وقتی مقصر حادثه سر صحنه نباشد و فرار کند یا کسی که مقصر است بیمه‌نامه نخریده است خسارت وارده به شخص ثالث پرداخت شود؛ یعنی آنان که مقید به قانون هستند و بیمه‌نامه خریداری می‌کنند مسئولیت و هزینة بی‌قانونی کسانی را که بیمه‌نامه نمی‌خرند یا از محل حادثة رانندگی فرار می‌کنند تحمل می‌کنند. در حالی که این منابع مالی باید نزد شرکت بیمه تجمیع و به سرمایة شرکت‌های بیمه اضافه شود تا این شرکت‌ها بزرگ شوند و ظرفیت قبولی ریسک از سوی آنها افزایش یابد؛ اگر شرکت بیمه بزرگ نباشد، نمی‌تواند کار اجتماعی انجام دهد یا در تحقیق و توسعه و عرضة محصولات بیمه‌‌ای جدید موفق باشد یا قادر نیست در توسعة نیروی انسانی به حد نیاز سرمایه‌گذاری کند.   

 

* آقای خسروشاهی، بُعد اجتماعی بیمه مدنظر است تا کار اجتماعی آن. ممکن است کار اجتماعی‌ای مستقیمی نداشته باشد.

خسروشاهی: کار اجتماعی از سوی بیمه‌ها از زاویة تحلیل هزینه ـ فایده و با نگاه آینده‌نگرانه نیز مطرح است؛ چون این کار می‌تواند اعتماد اجتماعی به بیمه‌ها را تقویت کند و به آنها از جهت کاهش هزینه‌ها و خسارت‌های غیر واقعی کمک کند.

 

* وقتی دنبال بهبود این زخم هستیم باید چالش‌های‌مان را کنکاش کنیم: چرا این زخم ایجاد شد؟ چرا این تعداد خودروی فرسوده در سطح کشور وجود دارد؟ چرا ناوگان اتوبوسرانی و حمل و نقل فرسوده است و …؟

زرندیان: اساساً ما یک سری محدودیت‌ها و موانع در مقیاس کلان مدیریت و سیاست‌گذاری‌های‌مان داریم که عملاً امکان اجرای ابتکاراتی که مطرح شد کمتر خواهیم داشت.

 

* آقای زرندیان، ما به نهادسازی در تغییر رفتار نهادها نیاز داریم؛ مثلاً دولت چه از بُعد بودجه‌ای و چه از نظر قانونی وقت بیشتری بگذارد و دخالت بیشتری کند و سرمایة بیشتری صرف کند و نهادهای داخل شهری اهتمام بیشتری داشته باشند به این ترتیب شهرداری، نیروی انتظامی، نهادهای مرتبط دیگر، سازمان‌های مردم‌نهاد و … از طریق بسیج این نیروها چه حاکمیتی و چه اجتماعی و چه اقتصادی و مردمی به سمت کاهش ریسک و بهبود محیط زیست شهر و اطراف‌مان برویم.

زرندیان: این بستگی به این دارد که تا چه حد از الگوهای جذب مشارکت در برنامه‌ریزی و اجرای این‌گونه فعالیت‌ها استفاده می‌کنیم. خیلی از کارهاست که اگر قرار است ساز و کاری تعبیه شود اول باید بر مبنای تعامل همه‌جانبه میان ذینفعان صورت بگیرد؛ یعنی مشخص شود که نقش دولت در آنجا چیست؟ نقش دولت در واقع تعبیة سیاست‌های قابل اجرا با توجه و با در نظر گرفتن منافع و هزینه‌های همة ذی‌نفعان است. یکی از مشکلاتی که اساساً در سیاست‌گذاری‌های دولتی داریم این است که بسیاری از سیاست‌ها حتی قوانین و مقرراتی که می‌گذاریم به طور یک‌جانبه به منفعت و فایده‌ای که برای قانون‌گذار یا برای دولت ایجاد می‌کند تصویب می‌شود. در واقع چون اثر این سیاست‌ها و قوانین، چه اثرات منفی هزینه‌آور و چه اثرات مثبت دارای منافع برای همة گروه‌های ذی‌نفع مورد واکاوی و پیش‌بینی قرار نمی‌گیرد؛ بنابراین اجرای این سیاست‌ها و قوانین در عمل با موانع مختلفی رو‌به‌رو می‌شود.

* هدف این میزگرد توجه به رفتارها نیست، می‌خواهم به سمت راهکارها برویم. اصلاً نمی‌خواهم نقد کنم. لطفاً بگویید؛ چه کنیم تا نهادهای اشاره‌شده با یکدیگر هم‌افزایی و سینرژی داشته باشند؟

زرندیان: ما می‌خواهیم نظریة پذیرفته‌شدة جهانی را با یک تمرین 30 الی 40 ساله و گام به گام که به ابزارهای کاربردی و عملیاتی تبدیل شده است را با وضع ایران مقایسه کنیم و ببینیم دنیا چه کار انجام می‌دهد تا در ایران انجام دهیم. چه شرکت‌های بیمه‌ای در دنیا وجود دارند که به راحتی ابتکارات بیمة پایدار را اجرا می‌کنند؛ ولی نظام بیمة ما متکی بر ریسک‌های سنتی است؟ برای اینکه ما این 30 الی 40 سال تمرین عملیاتی گام به گام را نداشتیم که بتوانیم نسخه‌ای بپیچیم و بگوییم دقیقاً این کار را باید انجام دهیم.  

 

* چقدر این مسیر در ایران تمرین شده است؟

زرندیان: توسعة پایدار در برخی سیاست‌ها دیده شده است. در اینجا سعی می‌کنم به اینکه چطور از ابزار مالی برای پایداری محیط زیستی استفاده کنیم، اشاره کنم. ما در برنامة چهارم و پنجم و ششم موادی را داشتیم که دولت را مکلف می‌کرد به اینکه ارزش‌ها و هزینه‌های زیست محیطی را محاسبه کند؛ یعنی بگوید؛ اگر در کشور ما فلان صنعت در بخش انرژی اینقدر آلایندگی ایجاد می‌کند این چه ارزشی را ایجاد می‌کند و هزینه‌هایش در بخش سوم که جامعه و محیط زیست است، چیست و بعد  بر اساس تحلیل هزینة منفعت که آقای دکتر دینی اشاره کردند ارزش واقعی آن صنعت را مشخص کند و این را در حساب‌های ملی در محاسبات رشد اقتصادی لحاظ کند. برای همة اینها قوانین داریم؛ اما در اجرا نتوانستیم با گذشت دو الی سه برنامة پنج ساله اینها را اجرا کنیم؛ بنابراین با مکانیزمی که آقای دکتر خسروشاهی بیان کردند که باید در توسعة پایدار فرصتی نهفته باشد برای اینکه یک منفعت دوجانبه هم برای بیمه‌گر و هم برای بیمه‌گذار وجود داشته باشد، فاصله داریم. این مستلزم سیستم‌هایی است که بتوانیم با استفاده از آنها هزینه فایده‌های واقعی محیط زیستی در کشور را در تصمیمات توسعه‌ای لحاظ کنیم.

 

* چطور می‌توان این فاصله را کم کرد؟

زرندیان: به نظرم دو بخش وجود دارد، مشخصاً در مورد صنعت بیمه عرض می‌کنم؛ یکی اینکه باید کار مشارکتی با تعامل همة ذی‌نفعان، شرکت بیمه، سازمان محیط زیست، دانشگاه‌ها، انجام شود. اینها باید بنشینند همة فرصت‌ها و مخاطراتی که با نگاه نوین بیمة پایدار وجود دارد موشکافانه تحلیل کنند و بر اساس آن بتوانند فرصت‌های سرمایه‌گذاری و پیشگیری از مخاطرات را پیش‌بینی کنند و ببینند با توجه به وضعیت موجود که در کشور داریم کدام مکانیزم می‌تواند در عمل کار کند و کدام نمی‌تواند کار کند. یک بخش دیگر اینکه خود شرکت بیمه مانند همة ذی‌نفعان دیگر توسعة پایدار را از خود آغاز کند؛ یعنی ما در بحث توسعة پایدار یک بحث سبزسازی خود آن صنعت را داریم؛ مثلاً نظام پیپرلس (بدون کاغذ)، بحث بهینه‌سازی مصرف انرژی و نظایر اینها در خود شرکت بیمه چقدر نهادینه شده است، این آثار جانبی زیست محیطی خود شرکت بیمه با شعباتش است که باید مورد توجه قرار گیرد. این آسان‌ترین کاری است که صنعت بیمه می‌تواند از خودش آغاز کند؛ اما در گام دوم که می‌خواهد این را تعمیم دهد به فرآیندهای بیمه‌ای که عملیاتی خواهد بود برای صنعت، کشاورزی، صیادی، جنگل‌داری و … اینها مسلماً نیازمند کار مشارکتی است برای اینکه در این اهداف هفده‌گانه توسعة پایدار یا SDG 2030 که در کشور ما خیلی سر و صدا کرده است در دنیا حتی به رقم محاسبه کردند که فرصت‌های بیمه‌ای موجود در این اهداف چند میلیارد دلار در طول این 15 سالی که از 2015 تا 2030 اینها باید تحقق شود، می‌ارزد. به نظرم من تنها راهی که وجود دارد در بحث استفاده از ساز و کارهای مشارکتی است.

 

 

خسروشاهی: مثالی می‌زنم تا موضوع روشن‌تر شود. خودرویی را در نظر بگیرید که صندلی‌هایش چوبی است، موتورش مرتب خاموش می‌شود، بنزین کافی ندارد، جاده پر از سنگ و پیچ‌ در پیچ است. روشن است که مسافرانِ چنین خودرویی مرتب شکایت می‌کنند. مواجهة مسافران با این مشکل دو نوع است؛ یکی اینکه منتظر باشند تا اشکالات جاده و خودرو رفع شود و دوم اینکه خیلی راحت راننده را مورد خطاب قرار دهند که چرا اتومبیلش خاموش می‌شود یا اینکه به رانندگی او ایراد بگیرند؛ اگر خوب به این موضوع توجه کنید متوجه می‌شوید که راننده مقصر نیست. ابتدا باید روشن شود در برخورد با مسائل از جمله مسئله‌ای که در این جلسه مطرح شد کدام رویکرد را باید انتخاب کرد.

 

 

* بحث من رویکرد اول است.

خسروشاهی: پس بحث ساختاری را مطرح می‌کنید؛ وقتی بحث ساختاری را مطرح می‌کنید در حوزه‌های کاری مختلف چون شهرداری، بیمه و … باید ابتدا محیط کاری، شرح وظایف، اصول و مبانی کار درست باشند. این مسئله بیش از 80 درصد را به خود اختصاص می‌دهد و 20 درصد دیگر به رفتارها و عملکرد متولیان این حوزه‌ها بازمی‌گردد. نمی‌توان 80 درصد مسئله که زیربناها، مبانی و چارچوب‌های کار است اشکال داشته باشد و وظایف درست تعریف نشده باشند و قانون متناسب، سازگار و شفاف نباشد؛ اما انتظار عرضة خدمات با استانداردهای سطح بالا و پیشرو داشته باشیم.

 

* سؤال من این است که چطور می‌توان آن را همگام کرد؟

خسروشاهی: اگر انتظار داریم زندگی آرام و مرفه و متعارفی داشته باشیم باید مبانی و اصول هر کاری را رعایت کنیم. یکی از اصول مهم در حوزة فعالیت بیمه‌ها این است که فضای کسب و کار شرکت‌های بیمه فضای مناسبی باشد. آقای دکتر اشاره کردند که کار اجتماعی بیمه در بلندمدت به نفع خود اوست در این‌باره باید بگویم که اگر شرکت بیمه در فضای کسب ‌و کار نامناسب کار کند به چند ماه فکر می‌کند. بنگاه ما مثل نوازندة یک ویولن است که روی کشتی در حال حرکت نوازندگی می‌کند؛ اما کشتی به دلیل طوفان و تلاطم دریا در حال بالا و پایین رفتن است. آیا در چنین شرایطی می‌توان انتظار کارِ باکیفیت و آینده‌نگرانه از سوی ویلونیست داشت؟ نقش محیط کسب و کار نامناسب برای فعالیت‌های اقتصادی همچون نقش امواج پرتلاطم دریا برای این نوازندة ویولن است.

 

* به هر حال باید طرح مسئله کرد. نخبگان بخش صنعت بیمه، شهرداری، دانشگاه‌ها و … صحبت‌های جدید می‌زنند و زمینة تحول را ایجاد می‌کنند. آقای دکتر دینی پیشنهادتان در مورد مدل مشارکت چیست؟

دینی: اینکه نمی‌توانیم به مسئلة توسعة پایدار بپردازیم به دلیل بحران کلی توسعه در ایران است. ما صنعت بیمة خودمان را با صنعت بیمة دنیا مقایسه می‌کنیم. مثل اینکه صنعت خطوط هوایی، صنعت گردشگری، صنعت پوشاک و … را با صنایع دنیا مقایسه کنیم.

کل صادرات غیر نفتی ایران 20 میلیارد دلار است که آن هم شامل کشاورزی و محصولات ابتدایی و اولیه است؛ اما ترکیه در همین زمینه 200 میلیارد دلار صادرات دارد. درآمد حاصل از صنعت گردشگری ایران شش الی هفت میلیارد دلار است؛ اما همین صنعت در ترکیه 36 الی 37 میلیارد دلار درآمد دارد. صنعت بیمه هم همین‌طور است، برای اینکه صنعت بیمه نقش جدی‌تری در پایدارسازی توسعه داشته باشد آن را با توجه به کارکرد بیمه این‌طور تعریف می‌کنم که ایجاد امنیت خاطر بیشتر و آیندة امیدوارانه‌تر برای شهروندان.

در چه شرایطی افراد می‌توانند از نظر شخصی دست به رفتارهای پر خطر نزنند؟ در شرایطی که جامعه به معنای کلی کلمه در مدارهای بالاتری از سطح توسعه قرار بگیرد. راهکار اصلی این است که با نظام اقتصاد جهانی تعامل سازنده داشته باشیم. ما نمی‌توانیم با کل دنیا بجنگیم در حالی که چیزی حدود 100 هزار میلیارد دلار GDP اقتصاد جهانی است این شاخص در ایران 500 میلیارد دلار بود که امروز حدوداً به رقم 400 میلیارد دلار کاهش یافته است.

نکتة مهم دیگر اینکه ما درگیر پدیده‌ای به نام «شکست در هماهنگ‌سازی شدید سیستمی» هستیم؛ یعنی هر کدام از اجزای نظام تصمیم‌سازی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برای خود سازی می‌زنند. این‌طور نمی‌توان صنعت و اقتصاد را اداره کرد. نتیجة چنین روندی دهة از دست رفتة 90 می‌شود که نرخ رشد اقتصادی‌ای که جزئی از پایدارسازی توسعه است، صفر می‌شود؛ یعنی درآمد سالانة ما کاهش می‌یابد در نتیجه دغدغه‌ای که شما برای اصلاح رفتارهای فرهنگی دارید، سخت‌تر می‌شود، برای صنعت بیمه هم سخت‌تر می‌شود و فرار بیمه‌ای افزایش می‌یابد. مخاطرات اخلاقی افزایش می‌یابند. دزدی هم بیشتر می‌شود، کما اینکه نیروی انتظامی نسبت به سرقت‌های مختلف در سیستم بانکی و … هشدار می‌دهد اینها ماحصل یا خروجی توسعه‌نیافتگی ماست. این یک واقعیت تلخ است؛ اما باید به آن اشاره کرد.

زمانی چالش‌ها در حوزه‌های مختلف مرتفع می‌شوند که اقتصاد نسبت به پتانسیل‌ها و ظرفیت‌ها در جایگاه مناسبی قرار گیرد؛ مثلاً ترکیه دریای نفت و گاز نیست؛ اما پرتفوی بیشتری دارد؟ شرکت ملی نفت ایران 50 میلیارد دلار بدهی دارد؛ اما شرکت ملی نفت عربستان پنج درصد می‌فروشد و 2 هزار و 500 میلیارد دلار درآمد کسب می‌کند. تفاوت‌ها اینجاست و در این شرایط صحبت از توسعة پایدار، قدری سخت می‌شود نه اینکه دغدغه‌اش را نداشته باشیم، دینامیسم درونی نظام حکمرانی ما به گونه‌ای است که از توسعة پایدار و صنعت بیمة قوی که بتواند پرتفوی مالی خیلی قوی ایجاد کند و سرمایه‌گذاری خوبی داشته باشد و تحت تأثیر NGOها، بازیگران اجتماعی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی قرار گیرد، عملاً حاصل نمی‌شود.

 

* به هر حال تنها راهکار، طرح مسئله است. آقای دکتر به بحث مدل‌های مشارکت اشاره کردند.

زرندیان: مفهوم توسعة پایدار خیلی فراگیر و گسترده است و این برای صنعت بیمه می‌تواند هدف استراتژیک و راهبردی باشد؛ اما در مقام اجرا عملیاتی شدن ابزارهای بیمه‌ای برای ریسک‌هایی که ما در حوزه‌های مختلف داریم، نیازمند برنامه‌های اجرایی تخصصی در همان غالب است. صحبت‌هایی که آقای دکتر دینی بیان کردند تا حدی به ناپایداری‌های اجتماعی اشاره می‌کرد. آنجا که بیمه بتواند کاری کند که بحث رضایت‌مندی اجتماعی ایجاد کند، امید به زندگی را افزایش دهد، اینها تا حدی می‌تواند اهداف اجتماعی مربوط به برنامة توسعة پایدار 2030 را پوشش دهد. در بحث‌های محیط زیستی در مقام عمل ما در ایران با چند مسئله قامض مواجه هستیم. بحث تغییرات اقلیمی و بحث خشکسالی و کم آبی اینها تمام الگوهای سکونت گاهی، اجتماعی، کشاورزی و مهاجرت ما را تغییر می‌دهد. به نظرم چون صنعت بیمه به لحاظ هسته‌ای یا نگاه مرکزی‌اش بحث تحلیل ریسک و برآورد خسارت است، باید مقداری در مکانیزم‌های تحلیل و ارزیابی ریسک، رویکردهای نوآورانه‌ای را وارد کند که یک نمونه ارزیابی‌های ریسک زیست محیطی است. امروز برنامة سازمان ملل اصول بیمة پایدار را  مطرح کرده است و به بیمه‌گران توصیه می‌کند که چهار کار اصلی را انجام دهند؛ اولاً در استراتژی اصلی شرکت‌شان نگاه یکپارچة اقتصادی ـ اجتماعی زیست محیطی را لحاظ کنند. دوم بحث مشارکت است، این مشارکت را لازم است در سطوح گوناگون با ذی‌نفعان مختلف به شکل برنامه‌ریزی‌شده داشته باشند، ما سیاست و قانون در کشور خیلی زیاد داریم؛ اما در مقام اجرا مشکل داریم. به نظرم صنعت بیمه باید با ذی‌نفعان دولتی و ذی‌نفعان حکمرانی وارد کار شود برای پیشبرد بحث بیمة پایدار، در بحث‌های تخصصی مثل کشاورزی پایدار مثل اینکه چگونه می‌شود خسارت‌های ناشی از تحول اقلیم برای محصولات کشاورزی را برآورد کرد. اینها نیازمند کار تخصصی است به این مفهوم که بحث ارزیابی ریسک زیست‌محیطی بتواند در عمل در فرآیند تصمیم‌گیری بیمه‌ای لحاظ شود.

 

* لطفاً صحبت‌های خود را جمع‌بندی کنید.

خسروشاهی: می‌خواهم به مفهومی که برای آن جلسه برگزار کردید، بازگردم. ما یک پایداری و یک ثبات داریم. این دو با یکدیگر متفاوت هستند. بخشی از مباحث ما به ثبات بازمی‌گردند تا پایداری. شاید معنی لغوی‌شان شبیه به هم باشد؛ اما ثبات بیشتر به نوسانات کوتاه‌مدت مرتبط است؛ ولی پایداری به تغییرات بلندمدت اشاره دارد؛ مثلاً یک زلزله می‌آید و کل شهر را نابود می‌کند. اگر شما بخواهید زندگی در این شهر را به حالت عادی بازگردانید سال‌ها طول می‌کشد. احیا کردن آسیب‌های ناشی از تغییرات اقلیمی، تخریب‌های زیست محیطی و حوادث فاجعه‌آمیز طبیعی زمان‌بر است؛ بنابراین این موضوعات در حوزة پایداری توسعه بحث می‌شوند. سازمان ملل بحث بیمه و توسعة پایدار را بسیار روشن تعریف کرد. بر اساس مستندات و گزارش‌های سازمان ملل، حوادث فاجعه‌آمیز طبیعی و تغییرات آب‌ و هوایی، توسعة پایدار را تهدید می‌کنند و باید با این تهدیدها مواجه شد و آنها را مدیریت کرد تا فرآیند توسعه، پایدار بماند. به عقیدة سازمان ملل یکی از ابزارهای مهمی که می‌تواند به حل چالش خطرات طبیعی و تغییرات آب ‌و ‌هوایی و در نتیجه پایداری توسعه کمک کند بیمه است.

سازمان ملل تصریح می‌کند؛ دولت‌ها باید جدی‌تر وارد این موضوع شوند و با مقررات‌گذاری کمک کنند تا حضور و نفوذ بیمه در زمینة پوشش خطرات ناشی از حوادث فاجعه‌آمیز طبیعی و تغییرات اقلیمی گسترش یابد و عمومی شود. بر اساس برخی برآوردها برای رسیدن به وضع مطلوب از جهت بیمه‌ای هزار و دویست میلیارد دلار کمبود بیمه داریم.

در ارتباط با این موضوع در صنعت بیمة ایران و در جامعة ما اقدام مشخصی صورت گرفته که همان تأسیس صندوق بیمة حوادث طبیعی است. صندوق بیمة حوادث طبیعی ساز و کاری است که در دست قانونی شدن است تا بتواند جامعه را در برابر خطرات طبیعی و تغییرات آب و هوایی از طریق ساز و کار بیمه ایمن کند که مستقیماً در راستای توسعة پایدار است. بین 15 تا 25 درصد حق بیمة آتش‌سوزی مربوط به زلزله و سیل است؛ بنابراین در سال، بین 300 تا 500  میلیارد تومان بیمة سیل و زلزله می‌فروشیم، در حالی که نیاز ما دست کم پنج هزار میلیارد تومان است تا پوشش متعارف را در کل کشور بدهد؛ یعنی اگر بخواهیم همة ساختمان‌ها را در سطح متعارفی پوشش بیمه‌ای بدهیم دست کم پنج هزار میلیارد تومان حق بیمه باید تجهیز شود. شما تفاوت 500 میلیارد تومان تا پنج هزار میلیارد تومان را ببینید چه شکاف بزرگی دارد. برآورد ما این است که با تأسیس صندوق بیمة حوادث طبیعی و فعالیت اصولی و حرفه‌ای آن و پایبندی همة متعهدان مالی آن صندوق به تعهدات خود، بخش عمده‌ای از این شکاف پوشش داده می‌شود.

به هر حال در مورد اهدافی که سازمان ملل در ارتباط با توسعة پایدار و بیمه دنبال می‌کند، می‌توان گفت صندوق بیمة حوادث طبیعی تا حدود زیادی با آن اهداف هم‌راستاست.

 

* صد میلیارد تومان بیمة آتش‌سوزی است؟

خسروشاهی: تبعی بیمة آتش‌سوزی است، کل آتش‌سوزی نیست. در سال 2018 خسارت ناشی از حوادث طبیعی، طوفان و سیل در دنیا حدود 165 میلیارد دلار بود که 85 میلیارد دلار آن را بیمه‌ها پرداخت کرده‌اند؛ یعنی در دنیا نصف خسارتی که داده می‌شود بیمه‌ها در آن مشارکت دارند؛ ولی برای ما کمتر از این عددهاست که نشان می‌دهد شکافی که داریم بسیار بالاست.

 

* صندوق برای زمان وقوع حادثه است؛ اما تمام ذهن من درگیر پیشگیری از حادثه است. همه از صندوق صحبت می‌کنند؛ اما به استانداردسازی ساختمان‌ها کمتر پرداخته شده است.

خسروشاهی: اگر صندوق بیمة حوادث طبیعی بتواند به صورت متعارف فعالیت کند و همة اصول حرفه‌ای در اداره و تأمین مالی آن رعایت شود و حق بیمه‌‌ها طبق مقادیر تعیین‌شده و به موقع پرداخت شوند و ارزیابی ریسک به درستی انجام شوند و افراد و مناطق از جهت میزان خطرخیزی تفکیک شوند و موضوع مهم مدیریت ریسک در صدر برنامه‌های صندوق قرار گیرد یکی از دستاوردهای مهم تأسیس صندوق همین خواهد بود که بیان کردید.

 

* در سوانح طبیعی پیشگیری مهم‌تر است.

خسروشاهی: توانگری در کشورهای دارای بیمه‌های قوی، بیش از 200 تا 250 درصد است؛ یعنی سرمایة شرکت‌ها بالای دو برابر ریسک آنهاست؛ ولی در ایران توانگری‌ها 50 درصد و 70 درصد و 90 درصد و در بسیاری از شرکت‌ها فقط اندکی بالاتر از 100 درصد است. در شرکت‌های دارای توانگری زیر صددرصد، سرمایه کمتر از ریسکی است که شرکت قبول کرده است. طبیعی است که چنین شرکتی وارد مبحث پیشگیری و مدیریت ریسک نمی‌شود و نباید هم بشود؛ چون خط تولید بیمه در این شرکت‌ها ظرفیت انجام چنین کارهایی را ندارند. برای ورود به این امور تجهیز منابع و سرمایة بالا نیاز است که به چالش‌های آن در سؤالات قبلی پرداختیم.

 

* آقای دینی، لطفاً صحبت‌های خود را جمع‌بندی کنید.

دینی: به نظر من اقتصاد ما درگیر چالش خیلی اساسی‌تری است و آن هم فرآیند انباشت سرمایه است؛ یعنی از ریشه با تیشه منابع طبیعی را نابود و محیط زیست را تخریب می‌کنند. با طولانی شدن پروژه‌های سرمایه‌گذاری، هزینة زیست محیطی ایجاد می‌شود. مکان‌یابی نادرست و تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده‌ای که وجود دارد همگی ما را درگیر کلافی از مشکلات کرده است. حرف کلی من در جمع‌بندی نهایی این است که توسعة پایداری، زیربنای معرفت‌شناسانه یا روش‌شناختی دارد که دکتر زرندیان هم به آن اشاره‌ کردند که یک نگاه کرگرایانه از نظر اکوسیستم است؛ وقتی صحبت از اکوسیستم می‌شود یعنی من نمی‌توانم بدون در نظر گرفتن کلیت چیزهای موجود جداگانه کار کنم. زمانی می‌توانم این را در جهت معطوف تحت تأثیر قرار دهم که کلیت این سیستم درست کار کند. صنعت بیمه، شبکة بانکی و … یک چرخ‌دنده در میان چرخ‌دنده‌های مختلف هستند که همة اینها باید با هم درست کار کنند و همة اینها برای اینکه با هم خوب کار کنند باید طراحی درستی داشته باشند، تناسب لازم را باید با هم داشته باشند؛ اگر اجزای نظام تصمیم‌سازی با هم ناهماهنگ باشند و هر کس برای خود، سازی بزند از بیمه هم نمی‌توان انتظار زیادی داشت.

اولین نفر امتیاز دهید

دیدگاه شما چیست؟