عباسیان فر: یک بحث در خصوص این است که آیین نامه سرمایه گذاری در اجرا میتواند دست شرکتهای بیمه را از آنچه که هست، بستهتر کند که به اعتقاد من چنین اتفاقی در آیین نامه نیفتاده است./ ابوجعفری:کارگزاریهای آنلاین صنعت بیمه را شگفت زده کرد ما از این دوره گذار ناگزیر هستیم و چه بهتر که این دوره گذار بدون درد و خونریزی اتفاق بیفتد./کباری:باید بیمه نامههای عمر و سرمایه گذاری اوراق بهادارسازی گردند؛ به طوری که این بیمه نامهها به عنوان یک دارایی قابل معامله در بازار سرمایه تبدیل شوند./داورپناه:توانگری بالا مگر خوب است؟که این آیین نامه آن را تشویق کرده است. معنای توانگری بالا آن است که شما متناسب با ظرفیت تن به کار ندادهاید. پس این آیین نامه توانگری بالا را ملاک عمل قرارداده و فصلهای آیین نامه سرمایه گذاری را برای این دسته از شرکتها الزامی نمی داند.
به گزارش ریسک نیوز به نقل از نشریه بیمه داری نوین و سخنکده متن، آیین نامه سرمایه گذاری سال های زیادی است که نیاز به اصلاحات کلیدی داشت. اساسا آیین نامه هایی از جنس سرمایه گذاری به ناگزیر باید اصلاح شوند چراکه سرعت در تغییرات اقتصادی، ظهور تکنولوژی ها و خلق اکوسیستم های جدید طبیعتا مدل ها، ظرفیت ها و روندهای سرمایه گذاری نیازمند تحولات اساسی است. در اصلاحاتی که اکنون در آیین نامه رخ داده چندین فراز اهمیت دار وجود دارد که از منظر شرکت های مختلف متناسب با مدل و ساختار سرمایه گذاری شان تفاوت دارد. حسن رضا عباسیان فر، مديركل دفتر برنامه ريزي و امور فنی بیمه مرکزی در ابتدا تفاوت های کلیدی را عنوان کرده است که در بخش اول ارائه پنل آمده است. در بخش های بعدی دکتر روح الله ابوجعفری، مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی در امور دانش بنیان و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فناوری نیز بخش سرمایه گذاری شرکت ها در حوزه نوآوری را تشریح کرد. همچنین دکتر مجتبی کباری، مدیرعامل پیشین گروه ارزش آفرینان پاسارگاد و اسماعیل داورپناه، مدیرعامل بیمه اتکایی تهران از ابعاد مختلف به تحلیل و بعضا نقد آیین نامه پرداختند.
سه شنبه های آیین نامه خوانی فصل جدیدی از فعالیت های سخنکده متن است که در اولین جلسه به تحلیل آیین نامه سرمایه گذاری پرداخت شد. ساختار پنل به گونه ای است که در بخش اول هر یک از میهمانان در پشت تریبون قرار گرفته و به تبیین نظرات خود پرداختند و در بخش دوم نیز میزسخنی با حضور همه افراد شکل گرفت که حاصل را در ادامه میخوانید.
بخش اول و سخنرانی مدیران را خواندیم بخش دوم و پنل پایانی از پی می آید:
* جناب عباسیان فر، شما به مقدمهای اشاره کردید و دوستان هم نکاتی را مطرح کردند. لطفا به طور خلاصه به انتقادات پاسخ دهید و به نکات مورد نیاز اشاره کنید.
عباسیان فر: یک بحث در خصوص این است که آیین نامه سرمایه گذاری در اجرا میتواند دست شرکتهای بیمه را از آنچه که هست، بستهتر کند که به اعتقاد من چنین اتفاقی در آیین نامه نیفتاده است. مصادیق آن را میتوانیم بگوییم که چه جاهایی شرکت بیمه از انعطاف بیشتری در تصمیم گیریهای سرمایهگذاریاش برخوردار است؛ به عنوان مثال بسیاری از ابزارها و گزینههای سرمایهگذاری که قائلیم منحصر به فرد و تفکیک شده باشند را روی هم ریختهایم و برای آن یک قاعده یک جا نوشتهایم. برای نمونه در بحث سپرده، دیگر مانند آیین نامه قبلی یک کف برای سپرده نداریم و اگر شرکتی طبق این آیین نامه حتی یک ریال هم سپرده نداشته باشد، میتوانیم بگوییم که آیین نامه را رعایت کرده است؛ پس به نظر میآید این یک انعطاف است.
البته این دید در میان بعضی از همکاران ما در صنعت بیمه وجود دارد که این آیین نامه انعطاف بیشتری پیدا کرده است. مثالی که دکتر کباری اشاره کرد، طبق آیین نامه هر گزینه سرمایهگذاری و هر آیتم سرمایهگذاری باید برای تک تک اقلام منابع اعم از ذخایر ریاضی یا سایر ذخایر اجرا شود و این در حالی است که ما بخشی از بیمههای زندگی را که در حال رشد هم هستند، اساسا جزو منابع قابل سرمایهگذاری نیاوردهایم و اصلا شرکتها بدون هیچ قاعدهای و فقط بر اساس قراردادی که با مشتری دارند آنها را سرمایهگذاری میکند؛ بنابراین برداشت کلی من این است که اختیار شرکتهای بیمه را بیشتر کردیم. به عنوان مثال در حقوق مالکانه همیشه به ما میگفتند که اساسا حاکمیت و شورای عالی بیمه، نباید برای حقوق مالکانه قاعده بگذارد. در آیین نامه جدید به این سمت رفتهایم که به شرکت اختیار بیشتری بدهیم، در حالی که در آیین نامه قبلی یعنی آیین نامه ۹۷ چنین ظرفیتی و چنین اختیاری وجود نداشت.
بحث کلان دیگر که مطرح بود در مورد قاعده محور بودن یا اصول محوربودن مقررات سرمایه گذاری است که ما فقط دو جلسه در مورد این رویکرد بحث کردیم که آیا ظرفیت بازار بیمه و ظرفیت منابع انسانی ما به حدی هست که ما به سمت principal base برویم؛ یعنی مبتنی بر رفتار حرفهای مدیر سرمایهگذاری. به عبارت دیگر مدیر سرمایه گذاری، آنقدر دانش و آگاهی از ریسکهای سرمایهگذاری دارد که میتواند تشخیص دهد که متنوع کردن و ریسک نکول یک دارایی، به چه معناست. به نظر من این ظرفیت در ساختار مدیریت منابع و در مدیریتهای سرمایهگذاری و در عموم شرکتهای بیمه وجود ندارد. تمام اینها منجر شد به اینکه ما Rull base را تقریبا حفظ کنیم و ما هم معتقدیم که تقریبا ۷۰ درصد آیین نامه، Roal base است ولی حرکت را شروع کردیم و همین که در مورد منابع حقوق مالکانه به شرکتها اختیار دادهایم که خودشان تصمیم بگیرند به معنای principal base است.
نکته آخر هم در خصوص تقویت ساختار منابع انسانی و ساز و کار تصمیم گیری برای منابع سرمایهگذاری؛ اتفاقا حکمی را در این رابطه در نظر گرفتهایم و شرکتها را ملزم کردهایم کمیته سرمایهگذاری داشته باشند که در حال حاضر در ساختار حاکمیت شرکتی ما چنین کمیتهای با شرح وظایفی که ابلاغ خواهیم کرد، وجود ندارد که به نظر میرسد این آیین نامه در این زمینه هم کمک خواهد کرد.
* آقای ابوجعفری شما به واسطه اینکه به نوعی از خارج صنعت بیمه ولی در عین حال آمیخته و آشنا با این صنعت هستید، فکر میکنید چگونه و با چه مدل توسعه گفتمانی، سرمایهگذاری در حوزه دانش بنیان جذابیت بیشتری خواهد داشت؟ آیا نیاز به نهادسازی ویژهای در بین بیمهها وجود دارد یا باید بیمهیها کارهای ویژهای را داخل شرکتهای خود انجام دهند؟ نقش سندیکای صنعت بیمه و حتی بیمه مرکزی چه میتواند باشد؟
ابوجعفری: مخاطب اصلی بحث ما شرکتهای بیمه هستند که مجری این آیین نامه خواهند بود. در بحث شرکت، یک سطح استراتژیها و راهبردهای کلان شرکت است که یک قسمت آن محیط درونی میشود و به واسطه اقتضائاتی که نیروی انسانی و راهبردهای بازاریابی و راهبردهای فناوری داخل شرکت دارند، میتواند یک سری راهکارها را در پیش بگیرد. در بحثهای استراتژی ما یک محیط بیرونی داریم که آن هم یک تحلیل میخواهد؛ در محیط بیرونی یک سری کلان روندها را باید بررسی کنیم و نباید تعارف داشت. ما معمولا در رابطه با فرآیندهای فناوری تقریبا از بعد دوران قاجاریه فقط در حال شگفت زده شدن، هستیم و آخرین آن همین چت جی بی تی است. قبل از آن خیلی صحبت از هوش مصنوعی بود که مقوله مهمی است و به آن بپردازید و در سطوح عالی نظام به این موضوع پرداخته میشد. اما وقتی که یک محصولی مثل چت جیپیتی میآید و شما با آن پرسش و پاسخ میکنید و سپس به تدریج روی حوزه تصویری و صوتی میرود و برای مردم ملموس میشود، مسئولان به تکاپو میافتند که با عجله صندوق هوش مصنوعی و صندوق VC دایر کنند و تمام اینها نشان میدهد که ما همیشه غیرفعال بودیم .
به نظر من کارگزاریهای آنلاین هم صنعت بیمه را شگفت زده کرد و کار به جایی رسید که به تدریج دعواها داشت بالا میگرفت، چالشها افزایش پیدا میکرد، هم رگولاتور ورود پیدا کرد و هم نهادهای تنظیم گر حوزه علم و فناوری که به آن اسم دانش بنیان دادند، ورود پیدا کردند. بنده از ابتدا که خدمت دوستان رسیدم گفتم که ما ناگزیر هستیم از این دوره گذار و چه بهتر که این دوره گذار بدون درد و خونریزی اتفاق بیفتد.
لذا پیشنهادی که ارایه دادیم و سعی کردیم در ساختار موجود رگولاتوری بیاوریم مانند آیین نامه ۹۷؛ ما آیین نامه دانش بنیان وزارت اقتصاد را نوشته بودیم و یک فرصت است و همزمان آیین نامه ۹۷ هم در حال اصلاح است و سعی کردیم در این ساختار بهبود پیدا کنیم. یا آیین نامه شرکتهای فناوریهای بیمه در این حوزه در حال کمک است که این دوره گذار به نحو بهینه انجام شود. در حال حاضر ۱۰ هزار شرکت دانش بنیان داریم که در این شرکتها، متخصصان فنی از جوانان این کشور در حال فعالیت هستند و هر کدام از اینها که به خارج از کشور میروند، در بهترین موقعیتهای شرکتهای بیمه مشغول به کار میشوند؛ پس چه بهتر که به شرکتهای بیمه داخلی، سرویس ارایه دهند. باید توجه داشته باشیم که مدلها بسیار متفاوت و متنوع شده است. در واقع این تعامل دو طرف محقق نشده و این در حالی است که به واسطه آیین نامه جدید، ظرفیتها و پتانسیلهای جدیدی برای فعالیت شرکتهای فناوری، ایجاد خواهد شد.
یک ظرفیت دیگری هم که باید اینجا به آن اشاره کنم بحث محیط آزمون یا سندباکس است که در حال کمک به آن گذار بدون درد و خونریزی است. در دنیا سند باکس هم ابزاری است که مورد استفاده قرار میگیرد . سند باکس به عنوان محیط آزمون ترجمه شده است به عبارتی میتوان عنوان تخریب خلاق را به آن داد یعنی تخریب ایجاد میکند و در عین تخریب، خلاقیت به وجود میآورد. در صنعت بیمه ما این فرآیند بسیار قطعی است و به نظر میآید که ضرورت آن وجود دارد و زیرساختهای آن آماده شده است و به نظر من، رگولاتور وظیفهاش را انجام داده و اینشورتک هم که تصویب شود، دیگر زمین بازی شرکتهای بیمه است که ورود پیدا کرده و از این فرصت استفاده کنند.
* آقای دکتر کباری شما به واسطه اینکه متخصص سرمایهگذاری هستید، صنعت بیمه را هم خوب میشناسید، متمرکز بر این صنعت هستید، بال بیمهگری را هم احتمالا میشناسید و روی بال سرمایهگذاری بیشتر متمرکز هستید؛ باگهای صنعت بیمه را در کجا میبینید؟
کباری: سرمایهگذاری در زیرساخت ها و حوزه دیجیتال میتواند برای صنعت فرصت ساز باشد. به عقیده من ساختار صنعت بیمه در سطوح مدیریت باید ضمن پذیرش تغییرات تکنولوژیکی ، ورود تکنولوژی به این صنعت را تسهیل نماید، همچنین باید بپذیریم که نیاز داریم که محصولات و ابزارهای جدید بیمهای مبتنی بر تکنولوژی های امروزی وارد بازار بیمه گردد و بیمه گذاران از تنوع این محصولات استفاده بیشتری نمایند.
کباری افزود: نکته دیگری که بنظرم اهمیت بالایی دارد اینست که عمر دوران مدیریتی در صنعت بیمه کوتاه است، که میبایست با توجه به ماهیت بلند مدت بودن فعالیت های این صنعت از تغییرات مدوام مدیریتی پرهیز نمود.
بنظر من بزرگ شدن صنعت بیمه بر میگردد به ظرفیت های نامحدود بیمههای زندگی که من فکر میکنم شاهد اتفاقات جدیدی در سالهای آینده خواهیم بود. در واقع ما باید به این سمت برویم که بازار بیمه و بازار بورس در تعامل بیشتری باشند و باید بیمه نامههای عمر و سرمایه گذاری اوراق بهادارسازی گردند؛ به طوری که این بیمه نامهها به عنوان یک دارایی قابل معامله در بازار سرمایه تبدیل شوند تا بیمه گذاران از اختیار بیشتری نسبت به دارایی های خود برخوردار گردند و شفافیت قیمت و نقدشوندگی بیمه نامه ها در بازار در اختیار مردم قرار بگیرد.
* دو انتقاد به آیین نامه وارد است که میخواستم نظر شما را هم در این رابطه بدانم؛ یکی اینکه چون روی بحث نقد شوندگی تاکید شده، گفته میشود که در این آیین نامه بر درآمدهای ثابت مثل سپرده خیلی تاکید شده است، در حالی که آن سپرده هم ریسکهای خودش را دارد. عدهای هم بحث قرار گرفتن 5 درصد منابع بیمههای زندگی در اوراق بهادار دولتی را اشاره میکنند و معتقدند در جاهایی نقدشوندگی اوراق بهادار دولتی هم زیر سوال است.
کباری: در ادبیات مالی دنیا از منظر ریسک، اوراق دولتی کم ریسکترین اوراق محسوب میشوند. اینکه ما بگوییم اوراق دولتی دارای ریسک هستند قابل پذیرش نیست. اینکه ممکن است مثلا نرخ سود این اوراق کمتر از نرخ اوراق دیگر باشد، بحث در اینجاست. بنابراین از منظر ریسک تقریبا پایینترین سطح ریسک را دارند و همچنین سپردهها هم دارای کمترین ریسک هستند؛ به این خاطر ما در سرفصل صندوقهای با درآمد ثابت این نوع صندوق ها را جزء دارایی های با ریسک کم محسوب میکنیم. سپردههای بانکی جزو نقدشوندهترین دارایی ها در بازار سرمایه کشور محسوب میشوند. اوراق دولتی دارای بازارگردان نیز جزء آن دسته از دارایی های با درآمد ثابت بسیار کم ریسک محسوب می شوند.
* جناب داورپناه، پاسخهایی که داده شد چقدر شما را قانع کرد و اصلا به نظر شما چطور این گفتمان، توسعه پیدا کند؟ چرا که همواره انتقادها پایان نمییابد و بیمه مرکزی هم باید مدام متناسب با انتقادها و شرایط، تغییراتی را اعمال کند. به نظر میرسد که پویندگی مقررهها اهمیت بسیاری دارد؛ کمااینکه همین موضوع که آیین نامه سرمایهگذاران را به روز کرده نشان میدهد که بیمه مرکزی به شرایط و انتقادها توجه کرده است.
داورپناه: اصل و اساس هر صنعت و هر کسب و کاری بازدهی است و به نظرم اثربخشی این آیین نامهها را باید رصد کنیم. دوستان خوشبین هستند که این آیین نامهها موجب تحول سرمایه گذاری صنعت بیمه میشود. باید ببینیم که سال بعد و دو سال بعد این پیش بینی محقق میشود آیا واقعا این صنعت از نظر نقد شوندگی، ریسک و از همه مهم تر بازدهی متحول میشود یا خیر؟
ببینید ۱۵ صفحه آیین نامه برای یک بخش سرمایهگذاری، یک مفهوم بیشتر ندارد و آن یعنی کسی که پشت رول اداره شرکت نشسته خیلی حرفه ای نیست اگر این است با آیین نامه هم کار اصلاح نمی شود.راه درست تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه سرمایه گذاری، ارائه گواهینامه حرفه ای و یا الزام به داشتن گواهینامه های حرفهای مثل مدرک تحلیل گری و یا مدارک دانشگاهی متناسب و MBA سرمایه گذاری می باشد.
بحث دیگر در مورد حد و حدودی که اشاره شد که در یک ظرف مشترک سه منبع ریختهایم و میخواهیم اینها را به تفکیک سرمایه گذاری کنیم. اینها کار مدیریت مالی صنعت بیمه و کار سرمایهگذاری هم نیست. این نمیشود مگر اینکه از ابزارهای شناخته شده بورس استفاده کنیم. دغدغه، دغدغه درستی بوده است ولی به نظرم در اجرا به مشکل خواهیم خورد و نظارت آن هم سخت و پیچیده است.
نکته مثبت آیین نامه بند تغییر رویکرد و تنظیم آیین نامه ها از روش مبتنی بر رول بیس به روش مبتنی بر اصول آزادسازی نصابها و اینکه توانگری را مدنظر بگیریم، کار بسیار خلاقانهای است ولی یک شائبه ای را پیش میآورد مبنی بر اینکه توانگری بالا مگر خوب است؟که این آیین نامه آن را تشویق کرده است. معنای توانگری بالا آن است که شما متناسب با ظرفیت تن به کار ندادهاید. پس این آیین نامه توانگری بالا را ملاک عمل قرارداده و فصلهای آیین نامه سرمایه گذاری را برای این دسته از شرکتها الزامی نمی داند. نکته مثبت دیگر آیین نامه حوزه دانش بنیان است که بسیار کار درستی است ولی پیشنهاد من این است که واقعا موضوع و پیشنهادهای کاربردی را بیاوریم در سطح شرکتها و آنهایی که تمایل دارند از بین گزینه های ارائه شده موردی را انتخاب کنند. درست میفرمایید که مدیران شرکتهای بیمه ریسک پذیر نیستند ولی یک خاصیت دیگر هم دارند و اگر یکی دو شرکت از بین آنها را مجاب کنیم تا کاری را انجام دهند و موضوع تبیین و تشریح شود شرکتها حتماً از این پیشنهادات استفاده میکنند. هیچکس مخالف این نیست که دانش بنیان و ایده و طراحی و اینها میتواند کمک کند و هر شرکتی که به جایی رسیده، از اینجا رسیده است.
دیدگاه شما چیست؟