سعید آقاخانی از ازدواج مجددش در خندوانه پرده برداشت

به گزارش ریسک نیوز،رامبد جوان در ابتدا صحبت هایی درباره استندآپ کمدی و حضور مهمانان در این بخش از برنامه کرد. رامبد جوان افزود: ما اعلام کرده بودیم که از بین خندوانه ای ها هر کس بخواهد می تواند این کار را امتحان کند و امشب نیز این بخش از برنامه توسط همین داوطلبان اجرا می شود و ملاک قضاوت نیز اول خنده  حضار و بعد تعداد آراء است. در همین راستا 5 نفر به روی صحنه آمدند و خاطره ای را تعریف کردند.

رامبد جوان این بار بی مقدمه میهمان برنامه ، یعنی سعید اقاخانی را معرفی و دعوت کرد که به روی صحنه بیاید. رامبد جوان به سعید آقاخانی گفت: همه ما چشممان را می بندیم و تو ما را به یکی از درجه یک ترین جاهایی که رفتی و لذت بخش است ببر. آقاخانی نیز با کمی تاخیر شروع کرد و  شعر قدیمی خان دایی جون را که حدودا برای 22 سال پیش است خواند.
 

سعید آقاخانی گفت: محسن تنابنده، امیر جعفری، امیر غفار منش و علی شام بیاتی را از بهترین دوستان خود دانست و در خصوص خاطراتی که با آن ها داشت صحبت هایی کرد . آقاخانی همچنین از کار جدیدش که در حال نگارش است خبر داد.

در ادامه او گفت: من در کمپ اعتیاد و کمک به معتادان فعالیت می کنم و باری روحیه دادن به معتادان در حال ترک هر کاری از دستم برمیاید انجام می دهد .  ولی خانواده هایشان طرز ایجاد انگیزه را شاید ندانند، انگیزه و دلگرمی دهد.

در ادامه عوامل خندوانه به سراغ امیرغفارمنش رفتند ، او دوست صمیمی سعید آقاخانی است . وی خاطراتی را از آقاخانی تعریف کرد و یکسری تکه کلام ها و عاداتی از او را برای مخاطبین تعریف کرد.
 

در بخش بعدی خندوانه سعید آقاخانی خاطره ای از دوران خوابگاه اش و رضا عطاران تعریف کرد و گفت که یک روز قرار بوده رضا عطاران را به جای یک دیوانه به تیمارستان ببرند .سعید آقاخانی گفت که دو سه سال است بیکار است و از وضع بد مالیش گفت

سعید آقاخانی که به گفته ی خودش فرزند چهارم از میان 6 خواهر و برادر خود است در حال حاضر 2 دختر 20 و 14 ساله با نام های خورشید و دریا دارد که به علت علاقه ی زیادش به آن ها گفت که نمی خواهد داماد دار شود.
 

در ادامه ی این گفتگو بعد از پخش قسمتی جناب خان نیز به جمع آن ها اضافه شد وسعید آقاخانی موضوعی را اینگونه مطرح کرد: حالا که اینجا هستم بگذار اعلام کنم که می خواهم ازدواج مجددی داشته باشم… .
 

در همین حین که تعجب خاصی به همه دست داده بود افزود: اسم کسی که از او خواستگاری کردم نیز اهلام است و آبادانی است که متاسفانه به من جواب منفی داد چون گویا فکرش مشغول خواستگار دیگری است.
 

جناب خان با شنیدن این موضوع بسیار غیرتی شد و با حالت بهت زده ای خطاب به سعید با لهجه ی خاص خود گفت: ماز این به بعد اگر کسی به جز من به خواستگاری فردی به نام اهلام برود ،دهنش را کاه گل می گیرم. که این موضوع لحظات بسیار شادی را برای حاضرین رقم زد.

در پایان نیز بعد از خواندن قطعه های کردی و شیرازی توسط جناب خان، و آرزوی خوبی، خوشی و در آرامش زندگی کردن آقاخانی برای همه ی مردم قسمتی دیگر از این برنامه به پایان خود رسید.