خاطرات آقای استراتژیست از انقلاب و جنگ تا خصوصی سازی در صنعت بیمه / ماجراهای تاسیس بیمه اتکائی امین و ایرانیان

گفت‌وگو با معصوم ضمیری دربارة 40 سال فعالیتش در صنعت بیمه/قسمت اول

چهرة شاخص مجلس که از دیدگاه رقابتی شدن حمایت می‌کرد آقای هاشمی رفسنجانی بود در این مقطع زمانی نگاه مجلس به برخی صنایع تغییر کرده بود؛ مثلاً قانونی در مجلس تصویب شد که کارکنان صنعت بیمه در سود شرکت‌های خود سهیم هستند.//در اوایل دهه 60 فضایی بر صنعت بیمه حاکم بود با امروز تفاوت‌های معناداری داشت؛ مثلاً اگر کسی موضوع خصوصی‌سازی را مطرح می‌کرد وی را خائن قلمداد می‌کردند.

 ریسک نیوز:صنعت بیمه ایران در دوران چهل ساله انقلاب فرازو فرودهای متعددی را پشت سر گذاشته از ملی شدن صنعت بیمه تا خصوصی سازی دوباره ، از سالهای پر اتفاق آغازین انقلاب تا جنگ هشت ساله و رکود اقتصادی همگی نشان می دهد که طی طریق در بازار اقتصادی کشور در این سالهای پر خطر کار هر کسی نبوده.
معصوم ضمیری از آن دست افرادی است که به سبب چهل سال فعالیتش در صنعت بیمه حرفهای زیادی برای گفتن دارد، حرف هایی که شاید افرادی که در 15 سال اخیر وارد صنعت بیمه شده اند برایشان شنیدنی باشد و اگر آن زمان را ندیده اند حداقل مرور ان خاطرات می تواند برای انها درک تجاربی باشد که قدما از سر گذرانده اند، مقدمینی که گاها ازسوی موخرین مورد انتقاد نیز واقع می شوند اگر چه گاها این انتقادات وارد است؛ اما مرور این خاطرات ازین منظر می تواند مفید باشد که بدانیم در سالهای انقلاب و جنگ و تحریم و رکود اقتصادی صنعت بیمه چگونه اداره می شد و ما اگر به جای انها بودیم چه مسیری را طی می کردیم.

گفتگوی مشروح نشریه بیمه داری نوین با معصوم ضمیری را می خوانیم مدیر عاملی که توانست 29 سال بر کرسی مدیریت یک شرکت بیمه تکیه زند و بعدها با مهاجرت به شرکت بیمه خصوصی فعالیتش را ادامه دهد.

 

* پس از انقلاب اسلامی بیمة آسیا چگونه شکل گرفت؟

پس از انقلاب اسلامی هنگامی که همة شرکت‌های بیمه، ملی شدند مدیریت 13 شرکت به دولت سپرده شد. این وضعیت تا سال 60 ادامه داشت. در این سال گروهی که بنده نیز عضو آن بودم در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند که لازم است در ساختار بیمة کشور تغییرات اساسی به وجود بیاید. ما در این مطالعات تصمیم گرفتیم در کنار بیمة ایران دو بیمة آسیا و بیمة البرز را نیز راه‌اندازی کنیم و بقیة شرکت‌ها نیز به صورت عملی در این شرکت‌ها ادغام شوند. به صورت دقیق از شهریورماه سال 1360 هیئت مدیرة شرکت‌های بیمه این مصوبه را تصویب کردند که دو شرکت فعالیت خود را ادامه دهند و بقیة شرکت‌ها بیمه‌نامه صادر نکنند. به این رویکرد، ادغام عملی گفته می‌شود و آثار مخربی که در ادغام‌های حقوقی صورت می‌گیرد در این روش وجود ندارد. در نتیجه بیمة آسیا در سال1360 کار خود را آغاز کرد.

* چه کسانی این مطالعات را انجام دادند و به این تصمیم رسیدند؟

در آن مقطعِ زمانی، مجموعة شرکت‌های بیمه، دارای یک هیئت مدیرة مشترک بودند. این هیئت مدیرة مشترک نیز با توجه به مطالعات تخصصی‌ای که کمیتة مالی هیئت مدیره انجام داده بود به این تصمیم رسید و آن را اجرا کرد. در آن زمان آقای اعرابی رئیس کل بیمة مرکزی بودند. ایشان در حین اینکه رئیس کل بیمة مرکزی بود مدیریت بیمة ایران را نیز بر عهده داشت. بقیة اعضای هیئت مدیرة مشترک، نمایندگان پنج وزارتخانه شامل وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت بازرگانی، وزارت کار و رفاه اجتماعی، برنامه و بودجه و … بودند. طراح و تصمیم‌گیر اصلی در این قضیه نیز آقای اعرابی بودند. در سایة اتفاقاتِ پس از انقلاب، مدیریت 13 شرکت بیمه با توجه به چالش‌های موجود مانند کمبود نیرو بسیار دشوار شد. به همین دلیل تصمیم بر آن شد که فقط دو شرکت به فعالیت خود ادامه دهند و بقیه متوقف شوند. در مرحلة نخست بیمة آسیا باید نیروهای تعدیل‌شدة شرکت‌های دیگر را جذب می‌کرد؛ اما برای جذب نوعی فیلتر هم وجود داشت و نیروهایی که دارای توانایی‌های کافی بودند جذب می‌شدند.

 

* چرا از میان این شرکت‌ها بیمة آسیا انتخاب شد؟

در این زمینه چند فاکتور مورد توجه قرار گرفت. نخست نام بیمة آسیا بود. بین نام‌های ایران، آسیا و البرز نوعی هماهنگی اسمی وجود داشت. با این وجود فاکتور مهم‌تر شفافیت حساب‌های بیمة آسیا بود. ما در هیئت مدیرة مشترک همواره به دنبال این بودیم که شرکتی را انتخاب کنیم که از نظر اطلاعات مالی دارای شفافیت باشد. دلیل دیگر اینکه ما باید شرکتی را انتخاب می‌کردیم که سهام‌دار و مدعی خارجی نداشته باشد. در این شرایط برای بیمة آسیا و بیمة البرز مدیرعامل انتخاب شد و بقیة شرکت‌ها با یک هیئت سرپرستی اداره می‌شدند.

 

* شما چگونه وارد صنعت بیمه و هیئت مدیرة مشترک شدید؟

پس از انقلاب، بیمة مرکزی بر اساس لایحة ملی شدن شرکت‌های بیمه مسئولیت صنعت بیمه را بر عهده گرفت. بیمة مرکزی برای اینکه نقش خود را به خوبی ایفا کند در اوایل سال 58 اطلاعیة استخدام منتشر کرد. طبق این اطلاعیه قرار بود هشت نفر متخصص بیمه و هشت نفر متخصص مالی استخدام شوند. این در حالی بود که تعداد زیادی در آزمون ورودی این استخدام شرکت کرده بودند. به یاد دارم که در بخش مالی در حدود هزار نفر ثبت‌نام کرده بودند. در نهایت من جزو هشت نفری بودم که در زمینة مالی استخدام شدند.

 

* به جز شما چه کسانی در بخش مالی استخدام شدند؟

خانم سبحانی، مدیر مالی بیمة مرکزی ، آقای فرهی مدیر مالی بیمة سامان  خانم عمویی که بعد از مدتی از بیمة مرکزی استعفا داد و خانم حمزه که در بیمة مرکزی کار می‌کرد از جمله افرادی بودند که در گروه هشت نفرة مالی استخدام شدند. من از همان ابتدا به عنوان مدیر مالی بیمة آریا استخدام شدم. در سال 58، 27 سال داشتم و تحصیلاتم در زمینة مالی بود. در سال 60 هنگامی که تصمیم گرفته شد یک هیئت مدیرة مشترک تشکیل شود من به عنوان مدیر مالی و اداری وارد بیمة آسیا شدم. در آن مقطع زمانی آقای شفیعی مدیرعامل بیمة آسیا بود که امروز عضو هیئت مدیره است.

* در این مقطع تداخل و کشمکشی میان این دو شرکت وجود نداشت؟

 این موضوعی است که نیاز به بررسی دقیق دارد. اتفاقی که در این مقطع رخ داد و مسیر بیمة آسیا را تغییر داد این بود که بیمة آسیا درهای خود را به روی کسی نبست و به دنبال این بود که کسانی که دارای توانایی کافی در صنعت بیمه هستند مشغول به کار شوند. در نتیجه بیمة آسیا گسترة مشارکت خود را وسیع‌تر در نظر گرفت در حالی که بیمة البرز با حس ناسیونالیستی، محدودة مشخصی را برای ورود افراد تعریف کرد.

 

* مدیرعامل بیمة البرز چه کسی بود؟

در آن مقطع زمانی مدیر عامل بیمة البرز آقای طهماسبی بود که در سال‌های اخیر نیز در بیمة مرکزی حضور داشتند و پس از بازنشستگی در بیمة نوین فعالیت می‌کنند. دلیل دیگری که مسیر بیمة آسیا را از بیمة البرز جدا کرد تصمیم هیئت مدیره در مرحلة دوم مبنی بر توقف بیمة البرز بود. قرار بود بیمة البزر در یک فاصله که بازار، کشش آن را داشته باشد متوقف شود. به همین دلیل نیز در سال 60 به بیمة آسیا اجازه دادند که در همة حوزه‌ها فعالیت کند؛ در حالی که بیمة البرز تنها مجاز بود در بیمة اموال فعالیت کند. در نتیجه از همان ابتدا به نوعی ارجحیت را به بیمة آسیا دادند. من از سال 60 تا سال 64 در ردة مدیریت در بیمة آسیا فعالیت می‌کردم. در نهایت نیز در سال 64 به عنوان مدیرعامل انتخاب شدم. هدف این بود که در نهایت  فقط بیمة ایران و آسیا به فعالیت خود ادامه دهند. با این وجود تا سال 68 بیمة البرز نیز به فعالیت خود ادامه داد.

 

* چرا تصمیم گرفته شد فقط دو شرکت به فعالیت خود ادامه دهند؟

این موضوع در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح شد و میان کمیسیون‌های مجلس اختلاف نظر وجود داشت؛ مثلاً کمیسیون بازرگانی به سخنگویی آقای عبدالعلی‌زاده معتقد بود که فقط یک شرکت بیمه کافی است. در مجلس دو دیدگاه کلی در زمینة بیمه وجود داشت. برخی معتقد بودند بیمه یک خدمت انحصاری دولتی است و در مقابل برخی معتقد بودند بیمه یک صنعت رقابتی است و مردم باید حق انتخاب داشته باشند. در نتیجه تعدد شرکت‌های بیمه در مجلس توجیه شد. چهرة شاخص مجلس که از دیدگاه دوم حمایت می‌کرد آقای هاشمی رفسنجانی بود در این مقطع زمانی نگاه مجلس به برخی صنایع تغییر کرده بود؛ مثلاً قانونی در مجلس تصویب شد که کارکنان صنعت بیمه در سود شرکت‌های خود سهیم هستند؛ اما این دیدگاه با مخالفت‌های بسیاری مواجه شد و در نهایت با عزم جدی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در ادامه نقشة آیندة صنعت بیمة کشور تعیین شد.

اتفاق مهم این مقطع زمانی این بود که به جز بیمة آسیا و البرز بقیة شرکت‌های بیمه تحت لوای بیمة دانا فقط در زمینة بیمه اشخاص و بیمة عمر فعالیت کنند. در اینجا به نکتة مهمی اشاره کنم و آن اینکه در سال 1368 مجلس متوجه توسعة صنعت بیمة عمر شد و به همین دلیل بیمة دانا شکل گرفت و از سال 68 به بعد کشور دارای چهار شرکت بیمه به نام‌های ایران، آسیا، البرز و دانا شد.

 

* چرا بیمة البرز که قرار بود متوقف شود، متوقف نشد؟

چون مدیریت بیمة مرکزی تغییر کرد. در سال 62 آقای اعرابی از بیمة مرکزی رفت و به جای ایشان آقای گرانمایه و گروهی که در اختیار داشتند مدیریت بیمة مرکزی را بر عهده گرفتند. تصمیم آقای گرانمایه این بود که شرکت‌های بیمه همچنان با همان سه شرکت به فعالیت خود ادامه دهند. این اتفاق در سال 68 رخ داد که شرکت‌های بیمه به چهار شرکت افزایش پیدا کرده بودند.

 

* چه اتفاقی رخ داد که شما در سال 64 به عنوان مدیرعامل بیمة آسیا انتخاب شدید؟

من در آن مقطع زمانی بخش مالی و اداری بیمة آسیا را اداره می‌کردم که هیئت مدیرة مشترک تصمیم گرفت مدیر عامل بیمة آسیا تغییر کند. تشخیص هیئت مدیرة مشترک این بود که کسی به جای آقای شفیعی مدیرعامل شود که در جریان امور شرکت باشد. من در طول چهار سال، بخش مهم شرکت را مدیریت می‌کردم و در همة تصمیم‌گیری‌های مهم شرکت نقش داشتم. به همین دلیل من را به عنوان مدیر عامل پیشنهاد کردند. در آن مقطع زمانی هیئت مدیره مدیرعامل را انتخاب نمی‌کرد؛ بلکه هیئت مدیره به مجمع پیشنهاد می‌داد که از سه وزیرِ اقتصاد و دارایی، بازرگانی و برنامه و بودجه تشکیل شده بود. من در حدود دو هفته به این پیشنهاد فکر کردم و در نهایت وقتی 32 ساله بودم به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادم و به عنوان مدیرعامل انتخاب شدم.

 

* در سال 64 بیمة آسیا دارای چند شعبه بود؟

بیمة آسیا در سال 64 حدود 30 شعبه داشت؛ وقتی من بیمة آسیا را ترک کردم بیش از 80 شعبه در سراسر کشور داشت. بیمة آسیا در سال 60 تشکیل شد و تا سال 68 در وضعیت بلاتکلیفی میان دولتی یا خصوصی بودن اداره شد؛ اما با مصوبة مجلس در سال 68 رسماً به عنوان یک شرکت دولتی شناخته شد.

 

* آیا رویکرد بیمة آسیا با پایان جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی تغییر کرد؟ تغییر دولت‌ها چه نقشی در کارکرد بیمة آسیا داشت؟

تا قبل از سال 68 شرکت‌های بیمه تابع تصمیمات سنتی خود بودند؛ اما از سال 68 ساماندهی شدند و یک نظام دربارة مدیریت آنها شکل گرفت. نکتة دیگر اینکه در این سال هیئت مدیرة مشترک ملغی شد و پس از آن هیئت مدیرة اختصاصی برای هر کدام از شرکت‌ها به وجود آمد. اتفاق دیگری که رخ داد این بود که دولت تصمیم گرفت در شرکت‌های بیمة آسیا و البرز مدیر عامل، رئیس هیئت مدیره نیز باشد. در سال‌های 69 و 70 با همکاری بیمة آسیا و بیمة ایران کلیت طرح بیمة خودرو متحول شد. به هر حال فضایی که در آن زمان بر صنعت بیمه حاکم بود با امروز تفاوت‌های معناداری داشت؛ مثلاً اگر کسی موضوع خصوصی‌سازی را مطرح می‌کرد وی را خائن قلمداد می‌کردند.

در این مقطع زمانی تغییرات اساسی توسط تیم بیمة مرکزی صورت گرفت. تیم آقای گرانمایه تیمی کاملاً تخصصی بود و سیاسی نبود. این رویکرد تا سال 1372 وجود داشت؛ اما در این سال دولت خط‌ مشی دیگری را در صنعت بیمه دنبال کرد و تلاش شد که صنعت بیمه از چارچوب کارشناسان خارج شود و به سطح جامعه سرایت کند؛ به این ترتیب تصمیم گرفته شد که فرهنگ صنعت بیمه در جامعه گسترش یابد و به همین دلیل امکانات و ابزارها در راستای ارتقای فرهنگ صنعت بیمه در کشور به کار گرفته شد.

یکی از اتفاقات مهمِ دهة 70 تغییر مدیریت کلی صنعت بیمه و انتصاب آقای همتی به جای آقای گرانمایه بود. آقای همتی تحصیل‌کردة علم اقتصاد و نسبت به آقای گرانمایه سیاسی‌تر بود و دیدگاه‌های خاصی داشت؛ مثلاً معتقد بود؛ باید بیمه را با یک سری تبلیغات اجتماعی در میان مردم مطرح کرد یا به‌رغم دولتی بودن شرکت‌های بیمه تا جایی که امکان دارد باید از ظرفیت بخش خصوصی در بیمه استفاده کرد.

 

* واکنش‌ها نسبت به ورود آقای همتی به صنعت بیمه چگونه بود؟

با بیان خاطره‌ای به واکنش‌ها اشاره می‌کنم؛ من و آقای گرانمایه نزد آقای مرعشی، رئیس دفتر آقای هاشمی رفتیم و آقای مرعشی از ما پرسید؛ اگر آقای همتی وارد صنعت بیمه شود چه اتفاقی می‌افتد؟ هم من و هم آقای گرانمایه به طور مشخص به ایشان بیان کردیم که ما از ورود ایشان به صنعت بیمه استقبال و با ایشان همکاری می‌کنیم؛ چون معتقدیم؛ صنعت بیمه به نقطه‌ای رسیده است که باید خود را به حاکمیت متصل کند. صنعت بیمه نمی‌تواند جدای از دولت باشد؛ چون قبل از آن شرکت‌های بیمه شناخته‌شده نبودند.

 

* منظورتان این است که صنعت بیمه به لایه‌های خارج از خود متصل شود؟

صنعت بیمه باید با ارتباط با دولت از امکانات دولت برای توسعه استفاده کند؛ همچنین خدماتش را نه تنها در بخش خصوصی بلکه در بخش دولتی توسعه دهد و حمایت دولت را برای برنامه‌های آیندة خود مثل خصوصی‌سازی داشته باشد؛ وقتی دولت، صنعت بیمه را نشناسد این صنعت نمی‌تواند خصوصی‌سازی انجام دهد.

آقای همتی به‌‌رغم آنکه از خارج از صنعت بیمه به این صنعت وارد شد مورد تفاهم صنعت بیمه بود. آقای گرانمایه ایشان را می‌شناخت و با ایشان ارتباط دانشگاهی داشت؛ از طرفی صنعت بیمه به نقطه‌ای رسیده بود که باید فرد دیگری با پرچم دیگری وارد آن می‌شد؛ چون فوندانسیون صنعت بیمه فراهم شده و آمادة معرفی بود.

 

* برنامة اول توسعه ابتدای دهة 70 کلید خورد آیا گفت‌وگویی دربارة صنعت بیمه در مورد اینکه در کجای برنامه و چقدر نقش داشته باشد، صورت گرفت؟

برنامة اول منسجم نبود و صنعت بیمه به دلیل غربتش در دولت حضور نداشت؛ اما در برنامة دوم توسعه و با حضور آقای همتی، صنعت بیمه در برنامه‌ها حضور یافت و در چارچوب برنامه‌های بلندمدت در نظر گرفته شد.

در دهة 70 اتفاقات مهمی در مورد بیمة آسیا اتفاق افتاد؛ مثلاً بیمة آسیا در راستای تفکر بیمة مرکزی دو قدم اساسی برداشت؛ قدم اول پیشنهاد تأسیس شرکت‌های نمایندگی بیمه بود که معتقد بود اشکالی ندارد اعتبار بیمه‌نامه را دولتی نگه داریم؛ ولی می‌توانیم فروش آن را خصوصی کنیم. مردم بدانند بیمه‌نامه پشتوانة دولت را دارد؛ ولی می‌توان فروش آن را به بخش خصوصی واگذار کرد.

در سال 73 الی 74 در بیمة آسیا آیین‌نامة مربوط به شرکت‌های نمایندگی را تهیه کردیم و به بیمة مرکزی پیشنهاد دادیم. آقای همتی از این موضوع استقبال کرد نه به عنوان خصوصی‌سازی ولی به عنوان بخشی از صنعت بیمه که می‌شود به بخش خصوصی واگذار کرد. ایشان معتقد بود؛ توان بخش خصوصی در عرضه و فروش بیمه‌نامه می‌تواند به صنعت بیمه کمک کند اتفاقاً خیلی هم کمک کرد و استدلال ما این بود که این کار را انجام دهیم؛ چون به تشکیلات، نسبت به یک شخص حقیقی اعتماد بیشتری وجود دارد.

شرکت‌هایی که به صورت شرکت‌های نمایندگی تأسیس شدند بار سنگینی از دوش شرکت‌ها از نظر کار اجرایی برداشتند.

 

* قبل از حقوقی‌ها، نماینده‌های حقیقی، سپس شعبه و بعد از آن شرکت‌ها حضور داشتند؛ چرا با ورود آنها همه چیز آسان شد؟

نماینده‌های بیمة آسیا اصلاً اجازة صدور بیمه‌نامه نداشتند. وظیفة آنها فروش بیمه‌نامه بود به این طریق که پرسشنامه‌ها را پر می‌کردند و به شرکت بیمه می‌آوردند؛ سپس بیمه‌نامه را دریافت می‌کردند و نزد بیمه‌گذار می‌بردند این روند بسیار دشوار بود.

به یاد دارم پس از برگزاری سمیناری در بیمة آسیا ـ سمینار باشگاه بانک سپه ـ بحث خصوصی‌سازی مطرح شد. آن سمینار با مشارکت نماینده‌ها و بیمة آسیا برگزار شد و آقای همتی نیز که تازه وارد بیمة آسیا شده بود برای افتتاحیه سخنرانی کرد. در این سمینار مطرح شد که بیمة آسیا تصمیم گرفته است خدمات صدور بیمه‌نامه‌اش را به نماینده‌ها واگذار کند.

از سخنرانان دیگر آن سمینار آقای دکتر علی‌آبادی بود. ایشان به عنوان تذکر به نماینده‌ها گفت بیمة آسیا می‌گوید؛ شما باید مسئولیت بپذیرید و پذیرش مسئولیت نیز کار آسانی نیست.

به این ترتیب اولین قدم‌ها از آن سمینار برداشته شد ما برای تعدادی از نماینده‌ها دفتر خریداری کردیم؛ سپس شرکت‌های نمایندگی را تأسیس کردیم و به شرکت‌های نمایندگی اجازه دادیم تا از شرکت وام خرید دفتر بگیرند.

* اولین بیمه‌نامه‌ای که خارج از شرکت صادر شد چه زمانی بود؟

تعداد معدودی اجازة صدور بیمه‌نامه داشتند؛ اما می‌توان گفت به عنوان یک حرکت جمعی از بیمة آسیا آغاز شد. آقای نوربخش آن زمان وزیر دارایی بود و از من خواست که به دفترش بروم. او از من پرسید؛ چه می‌کنید؟ برای نماینده‌ها دفتر می‌خرید؟ گفتم؛ بله اما به این معنا نیست که یک دفتر صدور بخریم و اجازه دهیم نماینده آنجا بیمه‌نامه بفروشد. گفت؛ بروید با قوت ادامه دهید من هم حمایت می‌کنم؛ چون فعلاً این بهترین راه در چارچوب قوانین برای خصوصی‌سازی است، نمی‌شود در را به صورت کامل روی بخش خصوصی بست. به این ترتیب با این دو حرکت به توسعة شبکة فروش پرداختیم.

اتفاق مهم دیگر دهة 70 برگزاری سمیناری در چارچوب کشورهای اکو بود. این سمینار در استانبول برگزار شد و قرار بود مقاله‌ای از ایران ارائه شود برای همین دو کارشناس از بیمة آسیا برای آن سمینار انتخاب شدند. نام مقاله‌ای که قرار بود در آن سمینار ارائه شود «بیمه‌های عمر در کشورهای در حال توسعه با تورم بالا» بود.

دو نفر از مدیران بیمة آسیا آقایان شاکرین و ژرفا این مقاله را به کمک آقای جباری تهیه کردند و این مقاله در آن سمینار ارائه و با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد.

این سمینار پایة مطالعة بیمة عمر در کشور ما را بنا کرد. پس از بازگشت از آن سمینار یک طرح مطالعاتی ارائه کردم که اجرایی شد و به این ترتیب اولین بیمه‌نامة عمر را در عید فطر سال 73 فروختیم.

در بیمة عمر در قارة آسیا شخصیت‌های خاصی همچون آقای سمیع‌الحسن داریم. ایشان اهل کشور پاکستان و تحصیل‌کردة دانشگاه هاروارد و اکچوئریست مشهوری است. او مدیرعامل شرکت استدلایف پاکستان بود و رابطة خوبی با ایرانی‌ها دارد او مولانا شناس و حافظ‌ شناس قهاری است که امروز بازنشست شده و در پاکستان یک مؤسسة اکچوئری تأسیس کرده است و با بنده نیز ارتباط دوستانه دارد.

 

* آیا تا آن زمان در ایران بیمة عمر فروش نمی‌رفت؟

پیش از پیروزی انقلاب فروش می‌رفت؛ اما پس از پیروزی انقلاب به دلیل ابهام در بهره و ربا بودن متوقف شد و تا سال 73 یعنی حدود 15 سال پس از پیروزی انقلاب کاملاً متوقف بود؛ اما در عید فطر سال 73 اولین بیمه‌نامة عمر را در بیمة آسیا صادر کردیم.

در آن دوره، بیمة مرکزی مطالعاتی برای خصوصی‌سازی کردن شرکت‌های بیمه در دستور کار داشت؛ مثلاً معتقد بودند که باید مقررات را اصلاح کنیم تا شرکت‌های خصوصی بیمه تأسیس شوند.

اولین قدم در خصوصی‌سازی، اجازة حاکمیت بود. حاکمیت اجازة تأسیس شرکت‌های بیمه در منطقة آزاد را داد. بیمة آسیا با مشارکت چند سرمایه‌گذار عمده مثل بانک ملی و سازمان بازنشستگی و تأمین اجتماعی، طرح تأسیس یک شرکت اتکایی (شرکت اتکایی امین) را ارائه کرد.

 

* چرا نام این شرکت اتکایی را «امین» گذاشتید؟

نام‌های مختلفی برای آن مطرح بود؛ اما نام «امین» که نام پسر من نیز هست با تأمین و امانت که از ویژگی‌های بیمه محسوب می‌شود سازگار است. اتفاقاً یکی از آقایان که امروز در صنعت بیمه حضور دارد در جلسه‌ای ادعا کرد که در تأسیس بیمة اتکایی امین حضور داشته اتفاقاً نام پسرش نیز امین است. من در آن جلسه گفتم اینکه بیمة اتکایی امین هم‌نام پسر شماست علت خوبی برای این ادعا نیست؛ چون خیلی‌ها نام پسرشان امین است. مطمئناً کسی که در تأسیس بیمة اتکایی امین حضور داشته بیزینس‌پلن آن را دارد. بیزینس پلن اتکایی امین را من به همراه دکتر جباری نوشتیم.

 

* اولین مدیر شرکت اتکایی امین چه کسی بود؟

 آقای دکتر جباری اولین مدیر شرکت اتکایی امین شد. تأسیس غیر رسمی آن در یک جلسه با حضور من، آقای سیف که در آن زمان مدیرعامل بانک ملی و آقای طالبی که در آن زمان مدیر گسترش ایران خودرو بودند برگزار شد.

آقای سیف پیشنهاد یک کار مشترک دادند و من گفتم که اخیراً اجازه داده‌اند که در منطقة آزاد شرکت‌های اتکایی تأسیس شوند؛ بنابراین ما می‌توانیم با همکاری یکدیگر یک شرکت اتکایی تأسیس کنیم؛ به این ترتیب صحبت‌های اولیه صورت گرفت و آقای سیف با آقای قاسمی فرماندار کیش تماس گرفت و گفت که ما تصمیم گرفته‌ایم که در کیش یک شرکت اتکایی تأسیس کنیم چه امکاناتی ارائه می‌دهید؛ ایشان گفت؛ همة امکانات را در اختیار می‌دهیم. آقای سیف گفتند که اگر امکانات در اختیار ما قرار ندهید به قشم می‌رویم. این تفاهم در آنجا برقرار شد؛ اما برای مکتوب شدن آن قرار شد جلسة دیگری برگزار شود؛ بنابراین مدتی بعد آقای سیف ما را دعوت کرد و در آنجا صورت‌جلسه تهیه شد و تعداد دیگری مثل صندوق بازنشستگی، تأمین اجتماعی و سرمایه‌گذاری بانک ملی به این گروه اضافه شدند.

طبق صورت‌جلسات، اولین جلسه برای تصمیم‌گیری دربارة تأسیس یک شرکت اتکایی در دفتر آقای سیف برگزار شد. بعد از آن در دفتر رئیس بازنشستگی کل کشور کامل‌تر شد. به این ترتیب بیمة اتکایی امین یکی از پیشنهادهای بیمة آسیا برای توسعة فعالیت اتکایی نه تنها در داخل کشور بلکه در خارج از کشور بود.

سرمایه‌ای که برای این کار در نظر گرفتیم با نرخ 700 تومانی ارز، 50 میلیون دلار بود و آقای جباری نیز اولین مدیرعامل بیمة اتکایی امین شد و کار خود را شروع کرد؛ اما در میانة راه، دارایی ما را وادار کرد که بیمة ایران و البرز هم سهام‌دار شوند.

 

* چرا یک شرکت بیمة اتکایی؟

ما دو محدودیت داشتیم؛ محدودیت اول این بود که فقط می‌توانستیم در منطقة آزاد که ظرفیت بیمة مستقیم در آن وجود ندارد شرکت بیمه تأسیس کنیم؛ اما بیمة اتکایی می‌توانست هم از داخل و هم از خارج کار بگیرد و کشور نیز به یک شرکت بیمة اتکایی با سرمایة بالا نیاز داشت. محدودیت دیگر اینکه شرکت‌هایی که تأسیس می‌شدند خودشان مستقیم بیمه‌نامه می‌فروختند و دوست نداشتند رقیب داشته باشند.

 

* چه سودی برای بانک ملی و گسترش صنعت ایران‌خودرو داشت؟

آنها فقط در این زمینه سرمایه‌گذاری کردند.

 

* شرکت بیمة اتکایی امین چقدر توانست به خارج از کشور بیمه‌نامه بفروشد؟

در سال‌های ابتدایی تأسیس و آن زمان که با تحریم‌ها مواجه نشده بودیم متقاضیان زیادی از خارج داشت.

من چهار سال بود که درخواست بازنشستگی می‌دادم؛ اما مورد قبول واقع نمی‌شد. آقای پورمحمدی با من تماس گرفت و گفت که راهی پیدا کرده‌ام. آن زمان تازه بوی تحریم‌ها به مشام می‌رسید. او به من گفت که سایز بیمة اتکایی امین باید بزرگ شود تا در صورت تحریم صنعت بیمه را حمایت کند.

در وزارت اقتصاد و دارایی کمیته‌ای به نام کمیتة بررسی تحریم‌ها در رابطه با بانک و بیمه برگزار می‌شد که من نیز عضو آن بودم. در جلسات این کمیته از صنعت بیمه رئیس کل بیمة مرکزی و من شرکت می‌کردیم. در یکی از جلسات سؤالی مطرح شد و آن اینکه اگر ایران تحریم شود صنعت بیمه در بخش اتکایی چه خواهد کرد؟ در آن جلسات مطرح شد که بیمة اتکایی امین ظرفیتش را افزایش دهد و سهام‌داران کنونی اجازه دهند سهام‌داران خصوصی وارد عرصه شوند و به این ترتیب ظرفیت بیمة اتکایی امین به جای 50 میلیون دلار به 500 میلیون دلار برسد؛ یعنی 10 برابر افزایش یابد.

آقای پورمحمدی با من تماس گرفت و گفت تنها راهی که شما می‌توانید بازنشسته شوید این است که مجری این برنامه باشید. ما همة اختیارات را به شما می‌دهیم تا شما بیمة اتکایی امین را اداره و این برنامه را اجرا کنید.

من شش ماه مدیرعامل بیمة اتکایی امین شدم فردای روزی که از بیمة آسیا خداحافظی کردم به بیمة اتکایی امین رفتم؛ اما آن برنامه در عمل با مشکل مواجه شد؛ چون سهام‌داران قدیمی برای آنکه سهام‌داران جدید بیایند باید حق تقدم‌شان را سلب می‌کردند؛ ولی عملاً این کار را نکردند؛ مثلاً بیمة ایران می‌گفت که من این میزان حق دارم و نمی‌توانم آن را نادیده بگیرم؛ چون دیوان محاسبات و … با ما برخورد خواهند کرد؛ وقتی این موانع ایجاد شد جلسه‌ای در وزارت اقتصاد و دارایی شکل گرفت و به من و آقای قاسمی مأموریت دادند که برنامة جایگزین تهیه کنیم.

من به همراه آقای قاسمی تصمیم گرفتیم بیمة اتکایی امین، دولتی باقی بماند و یک بیمة اتکایی خصوصی تأسیس کنیم به این ترتیب بیمة اتکایی ایرانیان تأسیس شد. بیمة اتکایی ایرانیان با محوریت دو بانک خصوصی پاسارگاد و پارسیان تأسیس شد؛ اما بانک پارسیان در میانة راه کنار رفت و بیمة اتکایی ایرانیان با ترکیبی که امروز می‌بینید تأسیس شد.

سرمایة اولیة بیمة اتکایی ایرانیان، 150 میلیارد تومان بود؛ ولی امروز به 250 میلیارد تومان رسیده است.

 

* بنابراین هیچ وقت سرمایة آن به 500 میلیون دلار نرسید.

آن برنامه اجرایی نشد. صورت‌جلسات آن موجود است که اتفاقاً به تأیید وزارت اقتصاد و دارایی هم رسیده است.

 

* بعد از شش ماه از بیمة اتکایی امین بیرون آمدید؟

بله. من به این علت از بیمة اتکایی امین بیرون آمدم؛ چون آقای پورمحمدی به من قول داد؛ اما عملی نشد. رفتن من از بیمة اتکایی امین با رفتن آقای دانش‌جعفری از دولت آقای احمدی‌نژاد مصادف شد. من به آقای پورمحمدی گفتم؛ شما به من قول داده بودید؛ اما نتوانستید عمل کنید؛ پس من می‌روم و به این ترتیب به شرکت بیمة پاسارگاد رفتم.

من در تأسیس بیمة پاسارگاد حضور داشتم؛ اما وقتی وارد آن شدم یک سال از عمرش می‌گذشت.

 

* بنابراین دوستی شما از سال‌های قدیم بود؟

صنعت بیمه به مدت سه الی چهار سال یک هیئت مدیرة مشترک داشت که آقای قاسمی از سال 64 تا 68 یکی از اعضای آن بود. ما با هم آشنایی داشتیم. ایشان در جلسه‌ای به من گفت که ما می‌خواهیم یک شرکت بیمه تأسیس کنیم هر زمان از بیمة آسیا بیرون آمدید به بیمة پاسارگاد بیایید.

 

* لطفاً به ماجرای پس از تأسیس بیمة اتکایی امین اشاره کنید.

بیمة آسیا علاوه بر اینکه در بازار حضور داشت در استراتژی‌ها و برنامه‌ریزی‌های بلندمدت بازار نیز مؤثر بود و به آیندة صنعت بیمه کمک کرد. در دوره‌ای که به شرکت‌های خصوصی اجازة تأسیس در مناطق آزاد را دادند زمزمة تأسیس شرکت‌های خصوصی در داخل هم مطرح شد.
ادامه دارد……

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
بدون نظر
  1. سعید ابراهیمی بسطامی می گوید

    سلام … مقالات و گزارشاتی از این دست بسیار مفید و سازنده در صنعت بیمه خوهد بود لطفاً با قوت ادامه دهید. با تشکر

ارسال نظر

2  +  6  =