در ادامه هشتمین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران، “د.س” به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت تا در برابر اتهامات خود که در جلسه قبلی توسط نماینده دادستان تهران قرائت شده بود، از خود دفاع کند.
به گزارش ریسک نیوز، به نقل از ایسنا این متهم گفت: من از سال 85 یکی از مشتریان ممتاز بانک ملت بودم و در آنجا گردش مالی و سابقه خوبی داشتم.
قاضی مدیرخراسانی از متهم پرسید: شما 400 میلیون تومان به آقای "ت" بابت چه چیزی پرداخت کردهاید؟
متهم پاسخ داد: این پول دو بخش است. آقای "ت" به من 250 میلیون تومان دادند تا یک آپارتمان برای او خریداری کنم که بعدا قیمت آن 300 میلیون تومان شد. بعدا او خواست واحد بزرگتری بخرد و 100 میلیون تومان از من قرض گرفت و من ملک او را فروختم و 400 میلیون تومان که 300 میلیون تومان آن مال خودش بود را به او دادم.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: آقای "ت" خودش نمیتوانست ملک بخرد یا بلد نبود خانه بخرد؟
متهم پاسخ داد: خیر، تخصص ایشان بانکداری بود.
قاضی مدیرخراسانی گفت: مگر هر کس خانه میخرد متخصص ملک است. چه دلیلی داشت آن را برای او بفروشی؟
متهم پاسخ داد: بله. من ملک خرید و فروش میکنم.
این متهم در مورد پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان به فردی به نام "خ" گفت: من یک پروژه ساخت چندین واحد مسکونی را در آن منطقه داشتم و آقای "خ" شهردار آنجا بود که گفت باید یک مبلغی بدهی و من هم برای پیشرفت پروژه این کار را کردم.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: در کجا این مبلغ را پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: در دفترم. البته پول را در دو مرحله پرداخت کردم.
متهم گفت: آقای "خ" مشاورههای خوبی به ما برای ساخت و پیشرفت پروژه داد.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی این 500 میلیون تومان را بابت مشاوره دادید؟
متهم پاسخ داد: خیر. بابت همیاری و آمادهسازی منطقه بود.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما پرداخت 80 میلیون تومان به خانم "س" است.
متهم در این رابطه گفت: خانم "س" در بانک ملت بودند و ملکی در خیابان فرشته داشتند که میخواستند آن را بازسازی کنند، من پرسنلام را به آنجا فرستادم تا بازسازی کنند. بخشی از مصالح را خانم "س" خرید میکرد و بخشی از آنها و همچنین هزینه پرسنل را من پرداخت میکردم اما ایشان هیچ نقشی در گرفتن تسهیلات برای من نداشت چون رییس بانک بود ولی تسهیلات را برای من هیات مدیره تصویب کرد.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: راجع آقای "ج" چطور؟
متهم پاسخ داد: آقای "ج" معاون شعبه بود و یک روز به دفتر من آمد و گفت میخواهد یک ملک بسازد و من هم 30 میلیون تومان به عنوان قرض و 40 میلیون تومان به عنوان عیدی به او دادم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: یعنی شما جمعا 70 میلیون تومان به او به عنوان عیدی دادهاید؟
متهم پاسخ داد: خیر، 30 میلیون تومان از این مبلغ به عنوان قرض بوده است و این مطلب را هر دوی ما میدانیم.
عیدی هم در بانک یک عرف است و معروف است که شب عید یک لیست "از رییس تا آبدارچی" وجود دارد و شب عید به بانکیها عیدی میدهند.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات کلان بانکی با پیش فاکتورهای صوری به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون و 111 هزار ریال از بانکهاست.
این متهم در این باره گفت: من بر اساس مصوبه هیات مدیره و با کارشناسی دقیقی که هیات مدیره بر روی پروندهام انجام داد این پول را گرفتم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: فاکتورهای شما صوری بوده و شرکت هم وجود خارجی نداشته است.
متهم پاسخ داد: من پنج هزار واحد طی این سالها در تهران ساختهام و این پولها در این راه خرج شده است.
"د. س" در مورد صدور پیش فاکتورهای ساختگی گفت: من اگر نیاز به پیش فاکتور داشتم، با یک تلفن تا ظهر 100 تا پیش فاکتور میگرفتم و نیازی به تقلب نداشتم. این پیش فاکتورها هم نقشی در گرفتن تسهیلات از سوی من نداشت.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: پس چرا آنها را دادید؟
متهم پاسخ داد: بانک آن را میخواست.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: بانک برای چه به شما این تسهیلات را پرداخت کرد؟
متهم پاسخ داد: پرداخت این تسهیلات بابت اهلیت، گردش کار، ماندههای من و سابقه و خوشنامی که در بانک داشتم، صورت گرفت.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی هر کسی این شرایط را داشته باشد این تسهیلات را میگیرد؟
متهم پاسخ داد: بله.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما همه تسهیلات را برگردانید؟
متهم پاسخ داد: بخشی از آن را بله و بخشی را هنوز نه.
قاضی مدیرخراسانی گفت: شما این پولها را تصادفا از بانکهایی گرفتید که آن دو نفر در آنجا رییس بودند.
متهم پاسخ داد: این دو نفر هیچ نقشی در گرفتن وام توسط من نداشتند.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر رییس بانک نقشی در پرداخت وام ندارد؟ پس چه کسی نقش دارد؟
متهم پاسخ داد: هیات مدیره.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر دفاع دیگری دارید، بفرمایید.
"د. س" گفت: من بخشی از این پولها را در زمینه صادرات فرش به کار گرفتم.
"د. س" در مورد اتهام اخلال در نظام اقتصادی از طریق دریافت مبلغ 505 میلیارد و 161 میلیون و 813 ریال اعتبار بانکی، گفت: این مبلغ یک LC در منطقه آزاد کیش بود. در LC 35 آیتم از بانک خریدار به فروشنده از جمله بارنامه ارسال میشود لذا اگر مدارک من ناقص بود قبول نمیکردم. پس نمیشود بگوییم قضیه صوری بوده و باری در کار نبوده.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما جنس وارد کردید؟
متهم پاسخ داد: خیر.
قاضی مدیرخراسانی گفت:در اسنادی که وجود دارد خریدار و فروشنده خود شما بودید.
متهم پاسخ داد: خیر، اینطور نیست. کدام اسناد؟
قاضی مدیرخراسانی گفت: در کیفرخواست اینطور آمده است.
رییس شعبه 76 کیفری دادگاه استان تهران از متهم پرسید: شرکت پکس اینترنشنال متعلق به کیست؟
متهم گفت: این شرکت در سالهای 81 و 82 مال من بوده است.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شرکت رهپویان چطور؟
متهم پاسخ داد: من یکی از سهامداران این شرکت بودم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: خوب این دو شرکت به عنوان خریدار و فروشنده در مدارک شما برای گشایش LC بودند.
قاضی مدیرخراسانی به متهم گفت: بند بعدی اتهام شما، نگهداری و استفاده از دستگاه دریافت تصاویر ماهوارهای است.
متهم گفت: بله، این را قبول دارم.
"د.س" در مورد اتهام پولشویی گفت: من هیچ وقت اموالم را مخفی نکرده بودم. روز اول که منزل و دفتر من را گشتند همه چیز شفاف بود و حسابهای بانکی من و همه چیز مشخص بود. فقط یک میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" ریخته شده بود و به غیر از این، من پولی به حساب کسی دیگر و کسی که از قوای حاکمه باشد، نریختهام.
وی ادامه داد: من رابطهی مالی با "ج.الف" نداشتم، فقط او از من اخاذی و کلاهبرداری کرد. رابطه من با "ی.د" رابطه دوستی است و ما هیچ رابطه مالی نداشتیم.
این متهم تصریح کرد: "ر" و "ج. الف" از من کلاهبرداری کردند و من از آنها شکایت کردم، چون اگر "ر" نبود، "ج. الف" نمیتوانست در پوشش او، از من پول بگیرد و من همه اینها را قبلا گفتم.
وی افزود: من حتی یک نامه به آقای "ر" برای درخواست وام و زمین و تسهیلات ندادم. نکته جالب این است که در 16/7/87 که "ج. الف"را دستگیر کردند، آقای «ق» رییس دادسرای مجتمع قضایی امور اقتصادی رییس شعبه را مجبور کردند در همان روز کیفرخواست صادر کند.
وی گفت: من همچنین ارتباطی با مقامات قضایی و امنیتی نداشتم. من با چه کسانی ارتباط داشتم؟
ذبیحزاده نماینده دادستان تهران در این مورد گفت: متهم در دفاعیات خود اسم دو نفر از مقامات را برد.
قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: شما الان اسم دو نفر را بردید.
متهم پاسخ داد: من عرض کردم آقای «ق»، آقای «ح» را مجبور کرد کیفرخواست صادر کند.
این متهم گفت: اسم مقام قضایی که "ج. الف" عنوان کرد میخواسته ملکی به نام او کند را نمیبرم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر در دفاعیات شما موثر است، اسم او را ببرید.
متهم پاسخ داد: خیر، موثر نیست. برای حفظ آبروی او، اسمش را نمیبرم.
قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: اتهام بعدی شما، به کارگیری غیرمجاز اتباع خارجی است.
متهم گفت: این افراد در منزل من کار میکردند ولی اجازه بدهید در این مورد وکیلم توضیح دهد.
ادامه دارد…
دیدگاه شما چیست؟