صفر سه به نفع تورم/چه عواملی اقتصاد و بيمه در سال 1403 را متاثر خواهد کرد

محمود فراهانی

شش عامل عمده در سال آینده بر اقتصاد سایه خواهند افکند. انتخابات ایالات متحده، ساختار مجلس، تورم بالا و دلار بالای 60 هزار تومان در داخل و جنگ غزه و اوکراین به‌عنوان عوامل خارجی به صورت کاملا مستقیم بر اقتصاد ایران سایه خواهند افکند. طبیعتا آثار منفی ناشی از ناپایداری اقلیم مانند ورشکستگی آبی در ایران نیز از عواملی هستند که اقتصاد و صنایع مالی از جمله بیمه را متاثر خواهند ساخت.

همچنین کلان روندهایی چون هوش مصنوعی، ریسک‌های سایبری و مهاجرت نیروهای نخبه از دیگر عواملی هستند که ریسک‌های بنگاه‌داری در عرصه مالی را با مشکلات مختلف روبرو خواهند کرد.

دلار 60 هزار تومان

دلار بالای 60 هزار تومانی که طی تاریخ ایران بی‌سابقه است یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی است که سال 1403 را از سال‌های گذشته متمایز می‌کند. مرور نرخ دلار طی دهه نود به این سو- از زمانی که دلار در اواخر سال 89 همچنان در کانال 1000 تومان بود تا پایان سال 1402 که در کانال 60 هزار تومان است، به خوبی نشان از میزان طب پیکره اقتصاد و اجتماع و حتی سیاست در ایران دارد.

قیمت دلار در سال  57 حدود  10 تومان بوده که این رقم در سال 69 به 141 تومان رسیده و رشدی 14 برابری را تجربه کرده است. (قیمت دلار طی سه سال در سال 59 حدود 20 تومان شده است). در سال 79 قیمت دلا به 813 هزار تومان رسیده که طی این بازه رشدی 6 برابری را شاهد بوده‌ایم. در سال 89 قیمت دلار حدود 1100 تومان در بازار مبادله می‌شود و رشدی 35 درصدی را تجربه می‌کند. در سال 99 قیمت دلار به حدود 31 هزار و 500 تومان می‌رسد و رشدی 30 برابری را مشاهده می‌کنیم و اکنون قیمت در کانال 60 هزار تومان است.

همانطور که مشاهده می‌شود قیمت دماسنج کاملا قابل اتکا و نبض نمای سریعی برای اقتصاد ایران است. قیمت دلار سنجه‌ای است که به‌راحتی می‌توانیم بفهمیم سال آینده نمودارهای پول، مالی و سرمایه‌گذاری به چه سمتی میل می‌کنند. همچنین به‌راحتی می‌توان همسویی این شاخص با نرخ تورم و نقدینگی را مشاهده کرد.

یکی از مهم‌ترین دلایل رشد نرخ دلار نیازهای ریالی دولت است. محدودیت‌هایی که به واسطه عوامل مختلف از جمله رکود اقتصادی، کاهش درآمدهای مالیاتی، نفتی و همچنین رشد هزینه تولید و نیروی انسانی به‌خصوص در ‌بخش دولتی، عملا دولت را به سمتی هدایت می‌کند و کرده که به ناگزیر از افزایش نرخ دلار بیشترین بهره را ببرد.

رشد قیمت دلار مسکن سریعی است که هم درد را کاهش می‌دهد و هم زندگی را برای دولت قابل تحمل می‌کند. نکته تلخ‌تر آن است که مشکلات ساختاری مزمن اقتصاد به شکل فزاینده‌ای تشدید شده و تنها مجال قابل وصول و کمتر بهره‌برداری از رشد قیمت دلار توسط دولت است.

در چنین شرایطی تحلیل‌گران اقتصادی به راحتی با مقایسه دلار وارد شده به کشور و میزان کسری بودجه دولت می‌توانند برآورد کنند که قیمت دلار احتمالا در پایان سال 1403 به رقمی در مرز 100 هزار تومان خواهد رسید. ‌بخش عمده کسری بودجه دولت از طریق استفاده از حباب دلار تامین می‌شود.

آثار دلار بر بیمه

آثار شاخص رشد نرخ دلار بر رفتار ارائه‌کنندگان خدمات مالی تا حد زیادی متفاوت از بیمه است. به این علت که ذات نرخ‌گذاری رشته‌های مختلف بیمه‌ای اساسا مبتنی بر میزان ریسک آن رشته است و از نرخ تورم پیروی نمی‌کند اما در ایران به واسطه این که بخشی از محاسبه ریسک مرتبط به بهای روز کالا یا خدمت است؛ لذا حق بیمه محاسبه شده نیز به ناگزیر از تورم اثر می‌پذیرد.

اما روی سه فاکتور بیشترین اثر را دارد در‌بخش سرمایه‌گذاری، نیروی انسانی و پرداخت خسارت. اما نکته آن است که شرکت‌های بیمه باید بیشتر به رشد شاخص تورم توجه کنند یا نرخ دلار؟ به نظر می‌رسد چندان تفاوتی ندارد. تنها از این حیث اهمیت دارد که قیمت دلار کیفیت تاثیر‌پذیری اقتصاد از عوامل بین‌المللی را هم در بطن خود دارد اما تورم در کنار عوامل داخلی، متاثر از رشد قیمت دلار است لذا با یک گام تاخیر و مقداری فاصله زمانی رشد خود را نشان می‌دهد.

البته این دو شاخص کاملا در هم تنیده هستند که اغلب مثال مرغ و تخم مرغ است. نهایتا اینکه شرکت‌های بیمه از هم‌اکنون درباره سرمایه‌گذاری‌های خود در سال 1403 نرخ دلار بین 60 تا 100 هزار تومان را مد نظر قرار خواهند داد. آیا باید منتظر سه رقمی شدن قیمت دلار باشیم؟

دیگر آثار

در سال 1403 دو اتفاق مهم در عرصه سیاست رخ می‌دهد. یکی انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده است که به دلیل رقابت شانه به شانه ترامپ و بایدن این دو پیرمرد در مرز 80 ساله هیچکدام رضایت ندادند تا از میدان رقابت کنار بروند. بدیهی است اتفاقات خاورمیانه و همچنین اوکراین برگ برنده ترامپ باشد بخصوص اگر جنگ غزه همینگونه که پیش می‌رود ادامه یابد طبعا شانس ترامپ برای پیروزی بالاتر است.

یادمان نرود که ترامپ کسی بود که برجام را پاره کرد، ترور سردار قاسم سلیمانی را برنامه‌ریزی و اجرا کرد و تحریم سنگین اکنون میراث دوره ترامپ است. لذا از هم اکنون می‌توان تحلیل کرد که آمدن ترامپ یعنی نه یک گام بلکه چند گام دیگر به سمت انقباض و رکود بیشتر. اگر بایدن سیاست‌های حداکثری تحریم را کمی کاست اما قابل پیش‌بینی است که در صورت پیروزی ترامپ بازگشتی به مراتب سنگین‌تر به تحریم‌های حداکثری خواهیم داشت. در چنین صورتی صنعت بیمه باید از هم اکنون آینده‌نگری کند.

در انتها

یکی از گرانیگاه‌هایی که شرکت‌های بیمه می‌توانند خلق کنند با اتکا به نوآوری و ارتقای بهره‌مندی از فناوری‌های همسو با تحول دیجیتال و نهایتا بیمه‌گری هوشمند است. فراموش نکنیم که هوش مصنوعی مولد به‌عنوان یک کلان روند در جهان جاری است و خیلی زود ما را در خود خواهد بلعید.

اگر شرکت‌های بیمه برای این کلان روند راهبرد و برنامه داشته باشند طبیعتا برنده خواهند بود، می‌توانند ریسک‌های مختلف را بهتر شناسایی کنند و برنامه بهتری برای پوشش آن‌ها داشته باشند. نظام ارزش آفرین بیمه‌ای که در سایه نوآوری خلق می‌کنند آن‌ها را در برابر مخاطرات آینده مصون نگه می‌دارد.

اقتصاد و بیمهبیمه گری هوشمندکسری بودجه دولتمحمود فراهانیمدیریت ریسک
نظرات (0)
افزودن نظر