بایدن معجزه نمی کند / همة بیمهگران اتکایی موجود در ایران با یکدیگر ادغام شوند
با حضور بایدن بر بازار بیمه اتکائی ایران چه خواهد گذشت؟
جهانگیری:بیمهگذار، شرکت بیمه و بیمهگر اتکایی باید با یکدیگر هماهنگ باشند؛ اگر این سه ضلع هماهنگ نباشند سنگ روی سنگ بند نمیشود . / ختائی:حالت ایدهآل برای کشور ما این است که اگر همة بیمهگران اتکایی موجود در بازار کشور با یکدیگر ادغام شوند؛ یعنی بخش اتکایی بیمه مرکزی با بخش اتکایی بیمه ایران و بخش اتکایی بیمههای کوچک ادغام و تبدیل به بیمهگر اتکایی ملی قدر شوند ./ تقی لو:وقتی تحریمها علیه ایران در آمریکا مطرح شد یکی از موارد بحث ILSها بود. برای آنها جای سؤال بود که ایران در ارتباط اتکایی و پوشش بیمهای با بازارهای سرمایه به جایی میرسد یا نه. اگر به جایی میرسید آمریکا به نوعی در توزیع ریسک داخلی، آچمز میشد؛ ولی اگر عملی به موضوع بنگریم باید بگوییم که مردم عادی توان پذیرش چنین ریسکهایی را ندارند.
به گزارش ریسک نیوز حوزه اتکائی پایان و مهمترین زنجیره صنعت بیمه محسوب می شود و به همین دلیل است که در تمام دنیا مراودات اتکائی و عملکرد صنعت بیمه هر کشوری از این منظر زیر ذره بین قرار می گیرد تا جائی که در نهایت نوک پیکان تحریم های مالی به سمت صنعت بیمه جهت گیری می کند.
تحریم های کمرشکن، صنعت بیمه ایران را به اتحاذ راهکارهایی برای توزیع ریسک در داخل کشور مجاب کرد؛ اما آیا با آمدن بایدن قرار است تغییری در شرایط فعلی ایجاد شود؟
آیا ما توانسته ایم از همه ظرفیتهای موجود در زمان اوج گیری تحریم ها بهره بریم؟ در زمانی که تحریم ها شدت نداشت و امکان ارتباط با دنیای بیرون فراهم بود آیا دانش کافی بدست آوردیم تا در دوره های سخت ما را در طی طریق یاری رساند ؟
برای یافتن پاسخ سوالات بالا میزسخنی مبسوط بیمه داری نوین با حضور غلامعلی جهانگیری معاون اتکائی بیمه مرکزی و عضو هیات عامل، نوشین ختائی معاون امور اتکایی و بین الملل بیمه اتکائی ایرانیان و مجید تقی لو کارشناس صنعت بیمه را با هم می خوانیم.
قسمت اول در لینک تکیه بر باد قابل مشاهده است قسمت دوم از پی می آید:
* آقای جهانگیری در دور دوم به رابطة بیمهگر و بیمهگذار در حوزة اتکایی بپردازیم.
جهانگیری: قبل از پاسخ به این سؤال به چند نکته در رابطه با صحبتهای آقای تقیلو اشاره کنم. شرکتهای بیمه صدور انجام میدهند و بیمهنامههایی صادر میکنند که روی قانون اعداد بزرگ قرار میگیرند. شرکتی که در قانون اعداد بزرگ قرار میگیرد Combine ratio یا ضریب ترکیبی آنها باید حدود 100 باشد؛ چون در قانون اعداد بزرگ است و نمیتواند از آن فرار کند. شرکتی که ضریب ترکیبی آن از ۱۰۰ انحراف شدید مثبت یا منفی داشته باشد از بازار خارج یا ورشکسته میشود یا شرکتهای دیگر جای او را میگیرند. اینجا قانون اعداد بزرگ پاسخ میدهد؛ اگر خسارت زیادی داشته باشد خودش از بین میرود؛ اگر کم باشد شرکا جای او را میگیرند؛ ولی در بخش اتکایی، قانون اعداد بزرگ حکمفرما نیست. در این حوزه میتوان 10 تا ۱۲ بیمهنامة پتروشیمی و ۵ بیمهنامة هواپیما صادر کرد یا قراردادهای بزرگ در قالب CAT XL منعقد کرد. در این قراردادها اغلب لایه اول و دوم خسارت خورده است. شاید در همین قرارداد CAT XL که برای کل ایران میخریم ۱۰۰ میلیون دلار یا خیلی بیشتر به عنوان حق بیمه پرداخت کرده باشیم. سالی ۲۰ میلیون دلار حق بیمه میپردازیم؛ اگر یک جمع جبری کنیم متوجه میشویم طی ۳۰ سال ۲۰۰ میلیون دلار پرداخت کردهایم و در این مدت با خسارت جزئی مواجه شدهایم؛ ولی در تهران زلزله نیامده است. همیشه اکسپوژرمان تهران بوده است خدا را شکر که زلزله نیامده است امیدوارم ۲۰ سال دیگر هم نیاید من 2۰۰ میلیون دلار پرداخت کردهام حاضرم 200 میلیون دلار هم بپردازم؛ ولی اگر زلزله بیاید چندین میلیارد از قرارداد اکسل فعال میشود و ده برابرش را باید خود بپردازم. در قراردادهای ریسکهای فاجعهآمیز یا با ریسک بالا حتی در بلندمدت اگر CAT XL هم فعال نشود ما ضرر نکردیم. ما بیمهگر اتکایی را از دید کل میبینیم. بیمهگر اتکایی منظور بازارهای اتکایی هستند. ریسکها بین شرکتهای بیمه اتکایی سراسر جهان توزیع میشوند و وقتی یکی از اینها آسیب میبیند کل این سیستم را بر هم میزند.
تأکید میکنم، رگ حیاتی شرکتهای بیمه، اتکایی آنهاست؛ مثلاً اگر به بیمة ایران که بیمهنامة پالایشگاهها و پتروشیمیها و نیروگاهها و … را صادر میکند، بگویید پوشش اتکاییتان قطع میشود همان جا قلم را روی زمین میگذارد و بیمهنامه صادر نمیکند. در این صورت همه چیز قطع میشود هواپیماها پرواز نمیکنند و … دید اتکایی فراتر از دیدهای دیگر است؛ یعنی تخصصیتر است.
* یک ضلع مثلت بیمهگر اتکایی و یک ضلع بیمهشده و یک ضلع بیمهگذار است. چطور میتوان گفتمان بهتری میان این سه ضلع ایجاد کرد؟
جهانگیری: اگر این سه ضلع قبول داشته باشند که در یک کشتی هستند همه چیز حل میشود. اینکه نرخ بالا و پایین باشد و شرایط استاندارد نباشد قطعاً به این سه ضلع آسیب وارد میکند.
این مثلث شرط و شروطی دارد. تصور کنید یک بیمهگذار پیشنهادی به بیمهگر میدهد و بیمهگر طبق منطق خود میتواند 10 درصد یا ۳۰ درصد کار را نگه دارد و میخواهد آن را اتکایی کند و ۷۰ درصد نیاز اتکایی دارد در این صورت منطق این است که به بیمهگذار نرخ نمیدهد؛ بلکه یک بیمهگر اتکایی به عنوان لیدر پیدا میکند که به این بیمهنامه اشراف دارد و یک نرخ و شرط میگیرد و با هدایت لیدر به بیمهگذار میدهد. در بیمهنامه صراحتاً ذکر میشود که لیدر کیست؛ مثلاً بیمه ایکس با گرفتن چهل درصد، لیدر این کار است و به من اجازه میدهد به عنوان بیمهگر، بیمهنامه صادر کنم؛ وقتی به جمعبندی میرسند و طرفین امضا میکنند؛ اگر بیمهگر باهوش باشد؛ حتی بدون اجازة لیدر آب نمیخورد و نباید این کار را کند؛ چون هدایت بیمهگذار با شرکت بیمه نیست؛ بلکه کسی به عنوان لیدر وجود دارد که ۳۰ درصد یا ۴۰ درصد دریافت کرده و مهر زده است. هر اتفاقی باید توسط لیدر تأیید شود.
* آیا این روند در ایران حاکم است؟
جهانگیری: باید همین باشد. غیر از این باشد شرکت بیمه به دردسر میافتد. ممکن است لیدر 10 درصد کار را گرفته باشد؛ ولی به اعتبار همین 10 درصد شرکت بیمه ۵۰ درصد جایگزین کرده است. اگر شرکت بیمه با خسارت مواجه شود نظر لیدر چیست؟ اگر فقط از مهر لیدر استفاده شود و به او اطلاع داده نشود که گاهی هم پیش میآید که از بیمهگر اتکایی نرخ میگیرند و نام آن نیز در بیمهنامه قید میشود؛ اما شرکت بیمه فراموش میکند به بیمهگر اتکایی اطلاع دهد.
ولی زمانی که اتکایی دارد و لیدر ندارد نیز همین شرایط حاکم است؛ اگر شرکت بیمه سرمایه را کم و زیاد کند باید به بیمهگر اتکایی اطلاع دهد تا او هم همزمان حرکت کند.
بیمهگذار، شرکت بیمه و بیمهگر اتکایی باید با یکدیگر هماهنگ باشند؛ اگر این سه ضلع هماهنگ نباشند سنگ روی سنگ بند نمیشود هر کدام یک ساز میزنند و اختلاف ایجاد میشود؛ اگر قبول داشته باشیم که در یک کشتی هستیم و اگر قبول داشته باشیم همهمان در شرایط تحریم قرار داریم و مشکل بیمهگر همان مشکلات بیمهگذار است، مشکلات مرتفع میشوند.
* خانم ختایی لطفاً از زاویة دید خود این مثلث را بررسی کنید.
ختایی: بحث اتکایی اصولاً در رابطه با ریسکهای بزرگ پدیدار میشود؛ به عبارتی مقوله اتکایی در رابطه با ریسکهای کوچک و نرمال به غیر از حوادث فاجعهآمیز اهمیتی ندارد. شرکتهای بیمه ریسکها را نگهداری میکنند و بیمهگر اتکایی دخالتی در نرخ و شرایط بیمهنامة ریسک ندارد؛ چون گروهی وارد قرارداد اتکایی میشوند. آنچه بیشتر مد نظر است ریسکهای بزرگی هستند که خارج از قراردادهای اتکایی شرکتهای بیمه قرار میگیرند در نتیجه شرکتهای بیمه مجبورند به صورت انفرادی که اصطلاحاً به آن اختیاری میگویند ریسکها را تحت پوشش قرار دهند. در رابطه با ریسکهای بزرگ از قبل، این ارتباط وجود داشت و الان هم وجود دارد؛ یعنی بیمهگذاران بزرگ معمولاً خودشان اطلاع دارند؛ چون حساسیتی که آقای جهانگیری اشاره کردند در آنها وجود دارد. شرکتهای خصوصی و دولتی هزینه میکنند تا مطلع و مطمئن باشند که پوششی که برای واحد صنعتی، خطوط هوایی، خطوط کشتیرانی و … خود خریداری کردهاند یک پوشش کامل است. در نتیجه این حساسیت را اکثراً دارند که بدانند شرکت بیمه بخش اتکایی خود را به کجا واگذار کرده است.
این موضوع قبل از تحریمها نیز مطرح بود. بیمهگران اتکایی که شرکتهای بیمه این ریسکها را به آنها واگذار میکردند بخش بازدید از ریسک دارند؛ چون ریسک صنایع بزرگ، آفشور و آنشور در حفاری نفت، دریایی و انرژی زیاد است شرکتهایی مانند مونیخری یا سوئیسری و … تیم کارشناسی خود را هر شش ماه یک بار میفرستادند تا به همراه کارشناسان شرکت بیمة صادرکننده آن بخشها را مورد بررسی و بازدید قرار دهند.
کارشناسان این شرکتها خبره هستند و دقیقاً متوجه میشوند که آن واحد صنعتی در کجا کمبود دارد و کجا نیاز دارد که Overhaul یا تعمیر اساسی شود و کدام قطعات باید تعویض شوند؛ بنابراین همة آنها را مکتوب و همراه با گزارش بازدیدشان برای بیمهگر ارسال میکند. بیمهگر نیز برای بیمهگذار میفرستد که پیرو بازدید در تاریخ مورد نظر این نظریة کارشناسی ارائه شده و برای تأمین کمبودها مهلت تعیین میکنند؛ مثلاً سوئیس ری سه ماه مهلت تعیین میکرد تا نقاط ضعف برطرف شوند. سه ماه بعد دوباره کارشناسان برای بازدید میآمدند؛ بنابراین بیمهگذاران بزرگ همه در جریان بحث اتکایی بودند. الان هم هستند؛ ولی خودشان میدانند اتکایی به شکل بینالمللی وجود ندارد و لیدرهای داخلی این کار را انجام میدهند.
* هنوز هم مباحث سختگیرانه وجود دارد.
ختایی: وجود دارد؛ ولی نمیتوانم بگویم به محکمی گذشته است. متأسفانه مثل گذشته نیست.
* در این مورد دو مسئله مطرح است؛ یکی مهارت و بینش بازدیدکننده و دیگری جدیت.
ختایی: نمیتوان گفت متخصص نداریم. متخصص موارد صنعتی داریم؛ آنها با صنعت بیمه همکاری نزدیک دارند و بازدید میکنند و توصیة ایمنی میفرستند؛ اما واقعیت تا همین جاست و از اینجا به بعد رها میشود و دیگر پیگیری نمیشود.
* آیا آسیب نمیزند؟
ختایی: چرا آسیب میزند.
* اخیراً بحث بازار متشکل بیمهای مطرح شده است که گفته میشود به نوعی میخواهند بازار لویدز را در ایران پیادهسازی کنند آیا چنین چیزی برای ایران امکانپذیر است و آیا در ارزیابی بهینه ریسکها میتواند مؤثر باشد؟
ختایی: من از ساز و کار این بازار اطلاعی ندارم؛ ولی خواستن توانستن است؛ اگر همت کنیم و چیزی شبیه به لویدز با همان قدرت کارشناسی و با همان پیگیری ایجاد کنیم، خیلی خوب است.
ما متخصص داریم؛ ولی ایراد کار این است که شرکتهای بیمه نسبت به از دست دادن ریسکهایشان واهمه دارند و به هر قیمتی حاضرند بیمهگذار را حفظ کنند. این اولین ضربه را به تفکر صنعت بیمه وارد میکند. یک شرکت بیمه انباری را که کالاهای صنعتی در آن نگهداری میشد و سرمایة بالایی در حد ۷۰۰ میلیارد تومان داشت با نرخ ۱۵ صدم بیمه کرده بود و با کلی خطر تحت پوشش آن شرکت بود که بعد از اعتراض به ۲۹ صدم تبدیل شد؛ ولی این نرخ همچنان کم است. از این دست نمونهها که شرکتهای بیمه بدون ارزیابی بهینة ریسک و بازدیدهای کارشناسی دقیق، حاضر هستند ریسکها را به هر قیمتی نزد خود حفظ کنند، زیاد است.
* آقای تقیلو در هر بیمه اتکایی بانک اطلاعاتی اهمیت بسیاری دارد با توجه به شرایط فعلی و با توجه به اینکه فناوری نیز به میدان آمده است و میتواند کمککننده باشد و اشراف اطلاعاتی نسبت به ریسکهای گذشته داشته باشد، لطفاً از این زاویه به این مثلث نگاه کنید.
تقیلو: به این مثلث از جنبههای مختلف میتوان نگاه کرد. از نظر حقوقی شرکت بیمه به طور مستقیم به بیمهگذار تعهدی ندارد و شرکت بیمه با شرکت بیمة اتکایی طرف حساب هست و رابطة آنها به گونهای است که بیمهگذار نمیتواند مسقیماً از شرکت اتکایی خسارت دریافت کند؛ مگر اینکه این بند در قرارداد اتکایی قید شده باشد. از منظر اعتباری و اعتماد، بیمهگذار میتواند بر اساس پوششهای اتکایی شرکت بیمه و خوشنامی شرکتهای اتکایی، با خیال راحت بیمهنامه مورد نظر خود را تهیه کند. در سنوات گذشته، با وجود بروز مشکل در شرکت بیمة توسعه، ملاحظه شد که بیمه مرکزی به بهترین شکل خسارات مربوط به تعهد خود را ایفا کرد. از طریق فرهنگسازی مناسب بیمهای و مدیریت ریسک در سطح جامعه و بازتاب صحیح عملکرد بیمه مرکزی در مورد بحران بیمه توسعه، امروزه جایگاه شرکتهای اتکایی بیشتر از گذشته برای مردم مشخص شده است و بیمهگذاران خیلی راحت در شرایط رقابتی شرکتهای بیمه تنها از ملاک ارزانی بیمهنامه برای انتخاب شرکت بیمه استفاده نمیکنند.
اگر به صورت وارونه به این ارتباط نگاه کنیم. امروز شرکتهای اتکایی در صورتی قابل اتکا هستند که هم دانش فنی و هم تخصص بالایی داشته باشند. شرکتهای اتکایی در ریسکهای بزرگ اثرگذار هستند؛ ولی در کنار ریسکهای بزرگ، ریسکهای کوچک هم داریم که فراوانی خسارت بالایی دارند که اینها را نمیتوان بدون پوشش اتکایی رها کرد. امروز در دنیا، شرکتهای اتکایی ابزار مدیریت ریسک در اختیار شرکتهای بیمه قرار میدهند تا بر اساس آن به راحتی ارزیابی ریسک انجام شود. به این ترتیب عملاً شرکت اتکایی با کمک به شرکت بیمه خود نیز در ارزیابی ریسک دخیل است و احتمال ارزانفروشی و نرخشکنی را به حداقل میرساند. شرکتهای بیمه درصورت دریافت حق بیمه منصفانه قادر به پرداخت خسارتها خواهند بود.
اشراف اطلاعاتی در حوزة ریسک زمانی محقق خواهد شد که زیرساختهای لازم به درستی در کشور ایجاد شود؛ مثلاً در حوزة حوادث فاجعهآمیز، برآورد حداکثر خسارات ناشی از یک رخداد بلایای طبیعی نقش کلیدی در قیمتگذاری دارد. منطقهبندی یا zoning ریسک میتواند مسیر نرخدهی منصفانه پوشش بلایای طبیعی را هموار کند؛ همچنین در هر ناحیه دادههای مربوط به لیست خطرها و میزان آسیبپذیری مورد بیمه در هر خطری باید ثبت شود. جمعآوری و ثبت چنین اطلاعاتی نیازمند اقدامی منسجم با بهرهگیری از تخصصهای گوناگون است. علاوه بر خرید پوشش اتکایی، باید از روش گوناگون مدیریت ریسک که عموماً مبتنی بر دانش و فناوری هست استفاده کرد. در چنین شرایطی هر سه مؤلفة دخیل در مثلث یادشده سود خواهند برد.
* کراینشورنس شرکتهای اتکایی در شرایط امروز باید اطلاعات کافی و تحلیلهای خوب و چندجانبه هم به بیمهگذار و هم به بیمهگر اتکایی بدهند.
تقیلو: در ابتدا به یک نکتة تکمیلی اشاره کنم و آن اینکه در حوزة اتکایی، کراینشورنس را به عنوان یک پکیج در اختیار نداریم؛ بلکه مجموعهای از ابزارها برای قیمتگذاری، مانیتورینگ ریسک نماها و مدلسازی آنها طراحی میشود. در دنیای امروز شرکتهای پیشرفته با مدلسازی تصادفی تمام متغیرهای مالی و اقتصادی، شرایط مناسب برای دریافت تصمیمات راهبردی را فراهم میکنند.
* قیمت، اولین گام است. زمانی که شرکت بیمه حق بیمه را دریافت میکند تازه کارش شروع میشود و باید مدام نظارت و رسیدگی کند و ریسکها را کنترل کند بازدیدها بسیار مهم هستند و اجرای بازدیدها نیز اهمیت بسیاری دارند.
تقیلو: شرکتهای بیمه تا قبل از صدور ارزیابی ریسک را بر اساس تاریخچة اطلاعات، فناوری مبتنی بر مدلهای بومی و همچنین پیشبینی شرایط آتی ریسک انجام میدهند. پیش از صدور، اقدامات توصیههای کنترلی ریسک را انجام میدهد. پس از صدور، رصد وضعیت ریسک برای بروزرسانی مدلهای داخلی ارزیابی ریسک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به پیچیدگی موجود در طراحی مدلها و ابزارهای یادشده، دانشگاه استنفورد ابزار RMS را برای این منظور طراحی کرد (عموماً مدلسازی زلزله). همچنین AIR هم به عنوان دیگر سامانة تجاری برای مدلسازی ریسک طراحی شد. مدلهای مربوط به این سامانهها به صورت دورهای مدام در حال بروز شدن هستند.
شرکتهای برتر بیمهای و اتکایی به این نتیجه رسیدهاند که برای مدلسازی بومی نیاز به پلتفرم متن باز است تا هر شرکتی متناسب با نیاز خود مدلهای داخلی را پیادهسازی کند. در این راستا فریمورک OASIS ارائه شده است که توصیه میشود به دلیل رایگان و متن باز بودن آن در ایران از این بستر استفاده شود.
* بحث ما قیمت نیست. بیشتر مراقبت است.
تقیلو: قیمت یعنی مراقبت. اگر ارزان بفروشم؛ یعنی قادر به ایفای تعهد و مراقبت نیستیم.
* آقای جهانگیری، لطفاً به سناریوی آتی با توجه به روی کار آمدن بایدن و پیوستن ایران به برجام اشاره کنید؛ از طرفی بازار از دو جهت تغییر کرده است؛ اول اینکه بازیگران جدیدی به بازار آمدهاند و دیگر اینکه شرایط اقتصادی تغییر کرده است در نهایت به پدیدة پویایی اشاره کنید.
جهانگیری: نکتة مهم این است که شرکتهای بیمه و به طور کلی صنعت بیمه باید خود را قبول داشته باشند و برای این موضوع باید دانش و اطلاعات خود را به روز کنند و آنها را افزایش دهند. بیمهگر اتکایی و بیمهگر باید از شاخص تورم، وضعیت بورس، وضعیت مسکن و نرخ رشد جمعیت و … اطلاع داشته باشد تا بتواند به بُعد ریسک و در نهایت به دانش روز بپردازد؛ اگر اطلاعات نداشته باشد نمیتواند اقدامی انجام دهد. اتکایی یا بیمه چیزی غیر از دانش روز بینالمللی نیست. افزایش دانش بیمهگران ربطی به تحریم ندارد.
* ایران چقدر ظرفیت دارد؟ با حضور آقای بایدن تحریمها به سرعت برداشته نمیشوند.
جهانگیری: صنعت بیمه راهی را طی کرده است و باید این راه را ادامه دهد. ادامة این راه به آمدن یا نیامدن بایدن ربطی ندارد. اگر فکرم را اصلاح کنم و با فکر اصلاحشده پیش بروم موفق هستم. صنعت بیمه پرتفویمحور است؛ اگر این روند اصلاح شود خیلی خوب خواهد بود؛ چون دید پرتفویمحور بسیار خطرناک است.
* کنسرسیومها ادامه پیدا میکنند؟ صندوقهای تحریم همچنان باقی خواهند ماند؟
جهانگیری: اگر شما تکنولوژیای دارید و به پیشرفتی دست یافتهاید دلیلی ندارد آن را از بین ببرید.
* لطفاً در خلال صحبتهایتان به بازیگران جدید بیمة اتکایی هم اشاره کنید؟
جهانگیری: بازیگران جدید باید وارد بازار شوند. این بازار حداقل به ۴ الی ۵ بیمهگر اتکایی نیاز دارد. ۳۲ شرکت بیمه در این صنعت بیمهنامه صادر میکنند؛ بنابراین باید تعدادی شرکت اتکایی وجود داشته باشد تا بین آنها رقابت ایجاد شود و پرتفویی از بازار جذب کنند. قطعاً بیمهگران اتکایی موجود هم استقبال میکنند و میتوانند مجمعی ایجاد کنند و با هم همفکرتر شوند و نرخ و شرایط را سنجیدهتر ارائه کنند.
* خانم ختایی لطفاً به پویایی صنعت بیمه و ورود بازیگران جدید و به سناریوهای جدید با توجه به ورود آقای بایدن اشاره کنید.
ختایی: صنعت بیمه قطعاً به پویایی نیاز دارد و در حال حاضر در این رابطه با ضعف مواجه هستیم، باید به طور جدی روی این موضوع کار کنیم و همفکری و توافق واقعی بین شرکتهای بیمه ایجاد کنیم. شرکتهای بیمه باید Gentelmen's Agreement داشته باشند تا به پویایی برسند که متأسفانه در بازار ما وجود ندارد؛ البته طی جلساتی شرکتهای بیمه با یکدیگر توافقاتی انجام میدهند؛ اما بلافاصله پس از خروج از جلسه همه را فراموش میکنند و به سمت رقابت با یکدیگر میروند. رقابت خوب است و شرکتهای بیمه باید با یکدیگر رقیب باشند؛ ولی به نظرم نوع رقابت و مدل آن میتواند
از چیزی که در حال حاضر وجود دارد بسیار متفاوت باشد؛ به گونهای که همة شرکتها به طور واقعاً دوستانه در کنار هم با کمکهای فکری بتوانند بار صنعت بیمه را بر دوش بکشند؛ به ویژه در دورة حساس فعلی که کمکهای خارج از کشور وجود ندارد، شرکتها دانش و تجربة خود را به اشتراک بگذارند؛ چون امروز بار زیادی بر دوش صنعت بیمه است. هر روز ریسکهای جدید و بزرگ با فناوریهای جدید وارد صنعت بیمه میشود؛ مثلاً تا چند سال پیش نیروگاه خورشیدی در کشور نداشتیم؛ اما چند سالی است که وارد شده است. بیمهگری که میخواهد نیروگاه خورشیدی را تحت پوشش قرار دهد باید آموزش ببیند و با آن آشنایی یابد سپس پوششهای لازم را ارائه کند. نقاط قوت و ضعف آن را بفهمد. همه با کمک هم باید این کار را انجام دهند.
در ارتباط با سناریوی آمدن بایدن باید بگویم که متأسفانه با مشکلات زیادی به طور کلی مواجه هستیم و صنعت بیمه هم به عنوان بخشی از اقتصاد کشور مطمئناً با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند. امروز با ورود فردی به نام بایدن مطمئناً معجزه رخ نمیدهد. ما راضی هستیم که به زمان قبل از ۸۹ بازگردیم.
اگر خوشبینانه به موضوع بنگریم و بعد از یک سال تحریمها کاهش یابند، شرکتهای بیمه باید به سمت دریافت رتبهبندی بروند. ما در شرکت اتکایی ایرانیان به جد این تصمیم را دنبال میکنیم؛ البته این امر به این راحتی امکانپذیر نخواهد بود؛ اگر رتبة اعتباری بگیریم، تحول بسیار بزرگی در صنعت بیمه رخ خواهد داد. شرکت ما بعد از دریافت رتبه، برای قبولی از خارج از کشور اقدام خواهد کرد؛ چون شرکت ایرانیان شرکت بیمة اتکایی است؛ البته تأکید میکنم همة این اقدامات با فرض تحقق مذاکره و برداشتن تحریمها قابلیت اجرا دارد.
نکتة دیگر اینکه باید بتوانیم سرمایهگذار خارجی بگیریم. گرفتن یک سرمایهگذار خارجی میتواند شرکت را تقویت کند و بهتر میتوانیم برای اجرای وظایف خود گام برداریم؛ اگر روزی تحریمها کمرنگ شوند و بتوانیم مانند کشورهای دیگر در بازار بینالملل پیش برویم این اقدامات را انجام خواهیم داد.
در رابطه با بازیگران جدید در بیمههای اتکایی باید بگویم که من از آنها استقبال میکنم. به نظرم بازار بیمه این پتانسیل را دارد. با توجه به اینکه صنایع مختلف و پیچیده ریسکهای جدیدی با خود دارند و صنعت بیمه با آنها آشنایی ندارد؛ میتوان با مطالعه و بازدید دانش را افزایش داد؛ بنابراین سرمایة زیادی برای پوشش دادن وجود دارد و به ورود بیمهگران اتکایی جدید نیاز است. هیچ ترسی وجود ندارد که با آمدن یک رقیب کار ما تضعیف شود.
من شخصاً معتقدم؛ حالت ایدهآل برای کشور ما این است که اگر همة بیمهگران اتکایی موجود در بازار کشور با یکدیگر ادغام شوند؛ یعنی بخش اتکایی بیمه مرکزی با بخش اتکایی بیمه ایران و بخش اتکایی بیمههای کوچک ادغام و تبدیل به بیمهگر اتکایی ملی قدر شوند مانند بازار ترکیه یا هند بسیار عالی خواهد شد.
* آقای تقیلو علاوه بر مثلثی که دوستان دربارة آن صحبت کردند بحث دادهها اهمیت بسیاری پیدا کرده است؛ مثلاً دادههای ثبت احوال ریسک بزرگی دارند. لطفاً در خلال سناریوی آتی به دادهها نیز اشاره کنید.
تقیلو: طبق مستندات بیمه مرکزی حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان حق بیمه واگذاری داریم که بیش از پنج هزار و 100 میلیارد تومان از آن مربوط به اتکایی اختیاری است. حدود 2 هزار و 900 میلیارد تومان آن مربوط به درمان است و 2 هزار و 100 میلیارد تومان مربوط به اتکایی اختیاری سایر رشتهها است؛ کل حق بیمه سهم نگهداری شرکتهای اتکایی در سال 98 حدود 182 میلیارد تومان است. معادل با 1.3 درصد از کل حق بیمه واگذاری اتکایی است. بقیة واگذاریها به بیمه مرکزی، بیمه ایران و صندوق تحریم و برخی از شرکتهای بیمه مستقیم است؛ یعنی اگر یک شرکت جدید وارد این بازار شود میتواند به راحتی از این بازار بکر سهم بگیرد؛ همچنین بر اساس قانون، بیمه مرکزی هر سال سهم اتکایی اجباری را کم میکند.
باید بازیگران جدیدی وارد شوند و صندوق تحریم را سبک کنند و تمرکز ریسک را کاهش دهند. وقتی تحریمها علیه ایران در آمریکا مطرح شد یکی از موارد بحث ILSها بود. برای آنها جای سؤال بود که ایران در ارتباط اتکایی و پوشش بیمهای با بازارهای سرمایه به جایی میرسد یا نه. اگر به جایی میرسید آمریکا به نوعی در توزیع ریسک داخلی، آچمز میشد؛ ولی اگر عملی به موضوع بنگریم باید بگوییم که مردم عادی توان پذیرش چنین ریسکهایی را ندارند. به جای آن باید سهامداران و افرادی را بیاوریم که با اراده و آگاهی از موضوع ریسکهای بیمهای، حاضرند سرمایه خود را بیاورند و شرکت بیمه ایجاد کنند؛ اگر ضریب نفوذ بیمه خود را در برنامه خود هفت درصد تعیین کردهایم برای تحقق آن باید اقدام جدی انجام دهیم. با بازیگران فعلی و شرایط فعلی کار دشوار است.
کشور ایران را با کشورهای مشابه مقایسه میکنم؛ مثلاً در تایلند یا فیلیپین بیش از ۱۲۰ شرکت بیمه مستقیم وجود دارد. همانطور که خانم ختایی بیان کردند در فیلیپین و تایلند نیز یک شرکت اتکایی خیلی قوی وجود دارد؛ البته آنجا شرکتهای اتکایی خارجی بسیار فعالتر هستند؛ اگر در ایران هم شرکتهای اتکایی زیادی داشته باشیم به نوعی بازی با طرفهای تجاری خارجیمان راحتتر خواهد بود. ما باید برای شرایط کنونی خود را آماده کنیم چه بایدن بیاید یا هر کس دیگری؛ تحریمها کمرنگ شود میتوانیم از ظرفیتهای خارجی استفاده کنیم؛ ولی باید نوع برنامهریزی ما بهگونهای باشد که صنعت بیمه برای هر تحول سیاسی، عکسالعمل چابک و مناسبی داشته باشد.