چالش با سهامداران و دولت /مدیران عامل شرکتهای بیمه در زمرة خوشبینترین رهبران تجاری!
تحولات صنعت بیمه از نظر مدیران عامل بررسی شد؛
این گزارش خلاصهای از یافتههای صنعت بیمه بر اساس مصاحبه با 121 رهبر صنعت در 42 کشور مختلف است./مدیران عامل شرکتهای بیمه دومین تهدید بزرگ برای رشد را نظارت بیش از حد میدانند، مسئلة حائز اهمیت این است که پیامد ناشی از بحران مالی احتمال دارد برخی نهادهای نظارتی را برای اعمال کنترل بیش از حد و نامناسب بر بیمهگران تحریک کند./ 70 درصد از مدیران عامل تصمیم دارند طی 12 ماه آینده استراتژی کسب و کار خود را تغییر دهند.
به گزارش ریسک نیوز،1258مدیرعامل فعال در 60 کشور مختلف با هدف درک بهتر چگونگی آمادهسازی کسب و کارها برای رشد در بازارهای اولویتدار،مورد بررسی قرار گرفته و همچنین 38 مدیرعامل دیگر به صورت حضوری برای پانزدهمین بررسی سالانة مدیرعامل جهانی مصاحبه شدند تا نگرش آنها نسبت به چشماندازهای کسب و کار و چگونگی ایجاد قابلیتهای محلی و ایجاد شبکههای جدید برای بازارهای جدید مورد بررسی قرار گیرند.
مدیران عامل از نحوة ورود به بازار، پیکربندی مجدد فرآیندها و گاهی اوقات از کل مدلهای عملیاتی استفاده میکنند؛ همچنین بر راهبردی کردن استعدادها برای بهرهمندی از فرصتهای بازار متمرکز هستند.
این موضوعات خلاصهای از یافتههای صنعت بیمه بر اساس مصاحبه با 121 رهبر صنعت در 42 کشور مختلف است.
David Law، کارشناس بیمة جهانی در سازمان Pwc اظهار داشت: «صنعت بیمه در برخورد با بحران مالی و پاسخگویی به تعدادی از حوادث مهم اخیر در سراسر جهان عملکرد مناسبی ارائه داده است. با این حال، هنوز تعدادی کمی از بیمهگران توانستهاند جایگاه صنعت بیمه را در یک جهان در حال تغییر در زمینههای مختلف، از حمایت مؤثر از جمعیت در حال پیر شدن تا درک و مدیریت پیامدهای آثار اقلیم ناپایدار به درستی نشان دهند.
بنابراین علاوه بر پذیرش نابسامانیهای اقتصادی فعلی، موضوع بسیار مهم این است که مدیران عامل چشمانداز روشنی از آیندة صنعت بیمه و ارزشی را که کسب و کارشان به مشتریان و سهامداران ارائه میدهد توسعه داده و تشریح کردهاند.»
معرفی
همانگونه که یافتههای جدیدترین نظرسنجی با مدیران عامل نشان میدهد، مقابله با فشارهای موقتی نوسانات در بازار و تحولات نظارتی فضای کمی را در دستور کارهای اتاق هیئت مدیره برای تفکر در مورد چگونگی حفظ بعد رقابتی در سالهای آتی باقی گذاشته است.
بیمهگرانی که میتوانند کسب و کار خود را در بین نابسامانیهای موجود مدیریت کنند، در حالی که هنوز هم تغییرات را پیشبینی و برای مقابله با آن برنامهریزی میکنند، قادر خواهند بود از فرصتهایی که در یک فضای رقابتی سریع رقم میخورد استفاده کنند. کسب و کارهایی که باید در اولویت قرار بگیرند، در حال بررسی چگونگی توسعة راهکارهای نوآورانه مورد نیاز برای کمک به افراد در مدیریت یک محیط پیچیده و نامطمئن هستند که در آن فاجعههای طبیعی روز به روز بیشتر میشوند. آنها همچنین در حال بررسی چگونگی تولید محصولات قابل اعتماد، مقرون به صرفه و قابل درک هستند تا بتوانند از یک جمعیت جهانی که به سرعت در حال پیر شدن هستند، پشتیبانی مؤثری داشته باشند. روش ایجاد مزیت رقابتی در حوزة بیمه این است که بیمهگران بتوانند محصولات را به روشی عرضه کنند که خواستههای مصرفکنندگان آگاه، توانمند و آشنا به تکنولوژیهای پیشرفته که روز به روز افزایش مییابند تأمین کند.
کسب و کارهایی موفق به انجام این کار میشوند، فرصتی برای تغییر شیوة ارزیابی خود توسط بیمهشدگان و سرمایهگذاران دارند که این امر به واسطة وفاداری بیشتر به برند تجاری و ارزش سهام بالاتر در بازار نشان داده خواهد شد. صنعت بیمه به طور کلی قادر خواهد بود اهمیت حیاتی بیمه را در حوزههای اجتماعی و اقتصادی زندگی مدرن مجدداً منعکس کند و حمایت سیاسی قویتری در این زمینه جلب کند در زمانی که دولتها نقش فزایندهای در اقتصاد کشورها ایفا میکنند. در مقابل، کسب و کارهایی که قادر به رویارویی برای اتفاقات آتی نیستند، میتوانند به زودی خود را در مسیر رقابت سالم قرار دهند و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای خود را برای تأمین سرمایة کافی اتخاذ کنند.
شرایط سخت در صنعت بیمه
مدیران عامل بیمه نسبت به چشمانداز آینده کسب و کار امیدوار هستند. 90 درصد از مدیران عامل در مورد بهبود درآمد کسب و کار خود طی 12 ماه آینده و 95 درصد در سه سال آینده اطمینان دارند. این درجه از اطمینان سبب میشود که در کل نظرسنجی انجامشده از مدیران عامل کشورهای مختلف در زمرة خوشبینترین رهبران تجاری قرار گیرد.
با این حال، مدیران عامل در زمینة چالشهای موقتی که با آن روبهرو هستند، رویکرد روشنی دارند. آنها بزرگترین تهدید برای رشد کسب و کار در کوتاهمدت را بیثباتی اقتصادی میدانند (شکل 1).
Brian Duperreault، رئیس و مدیرعامل شرکتهای Marsh و McLennanاظهار داشت: «عدم اطمینان از نظر برنامهریزی کسب و کار یک تهدید خطرناک برای هر کسب و کاری است.»
یکی از رویدادهای مهم که در افق آینده بیشترین توجه را به خود جلب کرده است، بحران بدهی دولتهای اروپایی است. حدود 60 درصد از مدیران عامل معتقدند که این بحران تأثیر قابل توجهی در امور مالی کسب و کار آنها داشته و اظهار داشتهاند که این امر باعث ایجاد تغییراتی در استراتژی، مدیریت ریسک یا برنامهریزی عملیاتی آنها شده است. در حالی که کشورهای منطقة اروپا در مرکز این بحران بودهاند، بررسیها حاکی از آن است که این بحران بر استراتژیها و امور مالی بیمهگران در سراسر جهان تأثیر قابل توجهی داشته است. مدیرعامل شرکت Prudential PLC در این زمینه میگوید: «با بحران یورو، اعتماد بازار به توانایی سیاستگذاران در تصمیمگیری صحیح به طور قابل توجهی کاهش یافته است.»
تقریباً نیمی از مدیران عامل شرکتهای بیمه معتقدند که شرایط اقتصادی طی 12 ماه آینده بدتر خواهد شد، فقط 12 درصد از آنان انتظار بهبود آن را دارند که یکی از بدبینانهترین بخش این نظرسنجی است. Martin Senn، مدیرعامل گروه خدمات مالی زوریخ (ZFS)، بیان کرد: «با توجه به سناریورهای اصلی، پیشبینی میکنیم که فعالیت در کشورهای توسعهیافته برای چندین سال آینده کمتر از حد بالقوه باشد. رشد در بازارهای در حال ظهور نیز ممکن است تا حدی از سطح فعلی کاهش یابد، هر چند پیشبینی میکنیم نسبتاً قوی باقی بماند. انتظار میرود که نرخ بهره برای مدتی پایین باشد، تورم کاهش یافته و نوسانات در بازارهای مالی زیاد باشد؛ بنابراین با یک محیط چالشبرانگیز روبهرو خواهیم بود.»
مدیران عامل شرکتهای بیمه دومین تهدید بزرگ برای رشد را نظارت بیش از حد میدانند. این امر بسیار روشن است که بسیاری از بیمهگران تا قبل از قانون توانگری مالی 2 (Solvency II) با حجم زیادی از کار روبهرو بودند. تغییر در تقاضای سرمایه نیز عامل اصلی در تعیین برنامههای آتی کسب و کارها و ایجاد انگیزة بیشتر برای ادامة تغییرات ساختاری در جهت مدیریت ریسک و سرمایه است. حدود سهچهارم از مدیران عامل شرکتهای بیمه نیاز به تغییرات بیشتر در نحوة مدیریت ریسک طی 12 ماه آینده را پیشبینی میکنند و تقریباً 40 درصد از آنان قصد تغییر ساختار سرمایة کسب و کار خود را دارند.
با وجود این، بهرغم تغییرات احتمالی در ساختار کسب و کارهای بیمهای، برخی از مدیرعاملان مجاب شدهاند که رویکرد مبتنی بر ریسک میتواند منافع طولانی مدتی را برای صنعت بیمه فراهم کند. مسئلة حائز اهمیت این است که پیامد ناشی از بحران مالی احتمال دارد برخی نهادهای نظارتی را برای اعمال کنترل بیش از حد و نامناسب بر بیمهگران تحریک کند. Tidjane Thiam، مدیرعامل شرکت Prudential PLC میگوید: «این امر بسیار روشن است که نارساییهایی وجود دارد و باید آنها را برطرف کرد؛ اما قوانین کلی موضوع بسیار نگرانکنندهای است. صنعت بیمه یک صنعت مبتنی بر اعتماد است و نمیتوان مقرراتی را که مشتری بر آن اعتماد دارد کنار گذاشت؛ اما در حال حاضر به جایی میرسد که مقررات بیش از حد و نامناسب میشود.»
Martin Senn، مدیرعامل گروه خدمات مالی زوریخ (ZFS)، بیان میکند: «شرکتهای بیمه مدل کسب و کاری متفاوتی با بانکها و مؤسسات مالی دارند؛ بنابراین باید قانونگذاری در این حوزه متفاوت بوده و نباید قوانین نظارتی از حوزة بانک وارد صنعت بیمه شود. بسیاری از قانونگذاران این مسئله را میپذیرند؛ اما برخی هنوز مخالف این تفاوتها هستند.»
عدم اطمینان، مانع رشد صنعت بیمه است
نگرانی از قوانین نظارتی بیش از حد و چشمانداز اقتصادی مانع از سرمایهگذاری و توسعة کسب و کارها در صنعت بیمه میشود که در نظرسنجی از مدیران عامل کشورهای مختلف این موضوع مشهود است. نکتة قابل توجه این است که فقط 15 درصد از مدیران عامل قصد دارند در سال آینده به صورت برونمرزی فعالیت داشته باشند. ظاهراً عدم اطمینان در مورد تقاضای سرمایه و ارزشگذاری باعث شده است بسیاری از سازمانها تنها به خرید شرکتهای بسیار کوچک اکتفا کنند.
اطلاعات به دست آمده از نظرسنجی حاکی از آن است که سرعت سرمایهگذاری و رشد در اقتصادهای توسعهیافته و نوظهور متفاوت است. Daniel S. Glaser، رئیس و مدیر اجرایی شرکتهای Marsh و McLennan اظهار داشت: «زمانی که در این شرایط نامشخص به کشورهای توسعهیافته نگاهی میاندازیم، محیط رشد، آهسته شرایطی را فراهم میکند تا اکثر شرکتها مجبور به یادگیری نحوة مدیریت آن باشند.» ایشان همچنین اضافه کرد که «اکنون در کشورهای در حال توسعه نکتة بسیار مهم این است که استراتژی هیچ کسب و کاری برای سایر کسب و کارهای متناسب نیست. از اینرو باید در جایی که رشد وجود دارد، سرمایهگذاری کنیم و به دلیل عدم اطمینان در کشورهای توسعهیافته، اقتصادهای نوظهور در کشورهای در حال توسعه را نادیده نگیریم.»
چنین تفاوتهایی بین کشورهای توسعهیافته و اقتصادهای نوظهور در نظرسنجی از مدیران عامل کشورهای مختلف منعکس شده است. تقریباً نیمی از مدیران عامل شرکتهای بیمه، بازارهای نوظهور را نسبت به بازارهای توسعهیافته برای آینده کسب و کار خود مهمتر تشخیص داده و ترجیح میدهند در چنین بازاری سرمایهگذاری کنند. بیش از 80 درصد از مدیران عامل تصمیم دارند که فعالیتهای خود را در آسیای شرقی، آسیای جنوب شرقی، آفریقا و آمریکای لاتین طی 12 ماه آینده گسترش دهند، در حالی که این رقم در اروپای غربی کمتر از 40 درصد است. Tidjane Thiam از شرکت Prudential PLC در توصیف پتانسیل رشد و نفوذ بیشتر بازار بیمه در آسیا میگوید: «آسیا یک صنعت جوان در حوزة بیمه است و این موضوع مربوط به نفوذ بالا در این منطقه بوده و ارتباطی با اقتصاد کلان ندارد. به همین دلیل است که شرکت Prudential PLC توانسته است با وجود مشکلات اقتصادی کنونی رشد کند؛ زیرا دو موج از بازار، موج اول رشد تولید ناخالص داخلی و موج دوم، افزایش نفوذ در بازار، را به درستی شناسایی کرده و از آنها برای رشد و توسعه خود بهره برده است.»
خطر ماندن در جایگاه کنونی برای شرکتهای بیمه
مدیران عامل شرکتهای بیمه، ماندن در وضعیت ثابت را برای شرکتها خطرناک توصیف میکنند. 70 درصد از مدیران عامل تصمیم دارند طی 12 ماه آینده استراتژی کسب و کار خود را تغییر دهند، بعضی از این تغییرات قابل توجه است. با این حال، همانطور که در شکل 2 نشان داده میشود، بیشتر مدیران عامل قبل از بررسی نحوة آمادهسازی کسب و کار خود برای پذیرش تحولات میانمدت و بلندمدت، چالشهای فوری از جمله قانونگذاری، بیثباتی اقتصادی و فشار روی هزینههای مشتریان به عنوان یک اولویت در نظر میگیرند.
نکتة قابل توجه این است که کمتر از یکسوم از مدیران عامل شرکتهای بیمه به تغییرات سیاستهای دولت و انتظارات سهامداران که قرار است تأثیر تعیینکنندهای بر سودآوری و رشد در بخش بیمه داشته باشد، به عنوان محرک تغییر استراتژیک توجه میکنند.
این موضوع به عنوان چالش اساسی پیش روی تمامی مدیران عامل شرکتهای بیمه در چنین شرایط نابسامان اقتصادی بیسابقه است. از آنجایی که تقاضای بازار و قوانین به شدت دست و پاگیر انرژی صنعت بیمه را بلعیده، شرکتهای بیمه نمیتوانند فرصتهای ارائة راهکار برای برخی از موضوعات جهانی مهم را طی دهههای آینده از دست بدهند.
متغیرهای تأثیرگذار در آیندة صنعت بیمه، تغییر در تمرکز رشد جهانی به سمت بازارهای در حال توسعه و کنترل بیشتر دولت بر نحوة کار بیمهگرها و سرمایهگذاری مستقیم در بیمه است؛ همچنین بیمهگرها باید بتوانند با محیطهای ناپایدار و نامطمئن اقلیمی، ژئوفیزیکی و ژئوپلیتیکی مقابله کنند.
صنعت بیمه به خودی خود در حال تغییر است. در حال حاضر در بسیاری از خطوط کسب و کار شخصی، قدرت در حال انتقال از حالت واسطهای به حالت مصرفکننده است و این پتانسیل وجود دارد که در سایر بازارها نیز همین روند تکرار شود.
پذیرش شبکههای اجتماعی شرایطی را ایجاد میکند تا شبکههای گستردهتری از گروههای همفکر ایجاد شود. این روند میتواند پیامدهای عمیقی در حوزة طراحی، بازاریابی، قیمتگذاری و خدماترسانی شرکتهای بیمه داشته باشد. در مقابل، تحولات فناوری بینش ریسک را افزایش میدهد و منجر به ایجاد تغییرات در تصمیمگیری و مدیریت مواجهة شرکت خود و مشتریان با ریسک میشود.
نکتة مهم برای مدیران عامل شرکتهای بیمه این است که آیا مدل کسب و کار و عملیاتی آنها در فضایی به سرعت در حال تغییر است، عملی است و اینکه مدیران چگونه باید به این تغییرات پاسخ دهند؟
از دست دادن فرصت
یکی از زمینههای فرصتها و تهدیدها در نظرسنجی انجامشده از مدیران عامل کشورهای مختلف، ریسکهای زیست محیطی است. از یک طرف، افزایش مداوم تغییرات اقلیمی بر دعاوی و خسارات بیمهگران تأثیر گذاشته و از طرف دیگر، ریسکهای زیست محیطی فرصتی ارزشمند برای کمک به مشتری فراهم کرده است تا بتواند با استفاده از تحقیقات گستردة زیست محیطی و تجزیه و تحلیل ریسک برای ایجاد راهحلهای نوآورانه و کارآمد، مواجهه با ریسک را به طور مؤثرتر مدیریت کنند. با توجه به گستردگی موضوع ریسکهای زیست محیطی، شاید تعجبآور باشد که فقط حدود 10 درصد از مدیران عامل شرکتهای بیمه تصمیم دارند افزایش سرمایهگذاری در زمینه تأثیرات تغییرات اقلیمی را به طور قابل توجهی افزایش دهند.
نفوذ روزافزون دولت و نظارت بیش از حد آن
به طور کلی مدیران عامل شرکتهای بیمه در مورد پاسخ بلندمدت دولتها به بحران مالی نگران هستند. دولتها کمتر از مدیران عامل در سایر بخشها، به احتمال قوانین بستهتر بینالمللی و همسانسازی نزدیکتر در سیاستهای مالیاتی اعتقاد دارند (جدول 1). در حالی که حدود نیمی از مدیران عامل شرکتهای بیمه معتقدند؛ جریان سرمایههای برونمرزی گسترش خواهد یافت، بیش از یک سوم از آنها نگران گرایشهای حمایتگرانه حاکمیت داخلی هستند.
از آنجایی که بیمهگرها به دنبال اعمال تغییر در سیاست دولت و تحولات نظارتی هستند، توجه به تقویت اعتماد عمومی بسیار مهم خواهد بود. نکتة قابل توجه این است که مدیران عامل شرکتهای بیمه در ژاپن و استرالیا، بهرغم ضررهایی که طی سالیان گذشته با آن روبهرو شدهاند، جزو مثبتاندیشترین افراد در صنعت بیمه محسوب میشوند، این امر نشاندهندة اهمیت کلیدی شرکتهای بیمه ژاپن و استرالیا در جامعه پس از رخدادهای سیل و زلزله است. بررسیها نشان میدهد که بازسازی اعتماد عمومی به طور تعجبآوری جزو اولویتهای بعدی مدیران عامل شرکتهای بیمه محسوب شده و اهمیت زیادی به این موضوع قائل نمیشوند، به طوری که فقط 15 درصد از آنها تصمیم دارند تغییرات قابل توجهی در این زمینه ایجاد کنند.
جدول 1- تغییرات اقتصاد جهانی
پاسخدهندگانی که «موافق» یا «کاملاً موافق» بودند | جهانی (درصد) | صنعت بیمه (درصد) |
مقررات جدید مالی به دلیل همکاری بین دولتها هماهنگ شده است | 31 | 28 |
سیاستها و نرخهای مالیاتی به طور فزایندهای در میان کشورها همسانسازی میشوند. | 36 | 30 |
جریان تجارت بینالمللی و سرمایهگذاری برونمرزی رونق پیدا میکند. | 45 | 43 |
جنبش کار گسترش مییابد. | 44 | 48 |
جریان سرمایههای فرامرزی توسعه مییابد. | 56 | 52 |
برای رشد و توسعة شرکتهای بیمه، بازارهای مالی نوظهور در مقایسه با بازارهای توسعهیافته مهمتر هستند. | 59 | 48 |
دولت کشور شما توانسته است تا به امروز پیامدهای بحران مالی را به طور مؤثری کنترل کند. | 44 | 44 |
حمایتگرایی حاکمیت داخلی همچنین میتواند تأثیر مهمی در چگونگی توسعة کسب و کارهای بیمه توسط بیمهگران داشته باشد. چنین محدودیتهایی میتواند اهمیت مشارکت را به عنوان راهی مناسب و مقرون به صرفه برای بازار تقویت کند. حدود 45 درصد از مدیران عامل شرکتهای بیمه به دنبال ایجاد مشارکت راهبردی یا سرمایهگذاری مشترک طی 12 ماه آینده هستند. بازارهای توسعهیافته احتمالاً نسبت به پذیرش سرمایهگذاران خارجی باز خواهند ماند؛ اما با قدرتمند شدن شرکتهای بیمه کشورهای در حال توسعه و تلاش آنها جهت گسترش دامنة فعالیتهای برونمرزی خود، بسیاری از همتایان بازارهای توسعهیافته ممکن است سرانجام مورد هدف این شرکتها برای حذف از بازار رقابتی قرار گرفته است یا در کشور خود در معرض تهدید قرار بگیرند.
مشارکت راهبردی همچنین در گسترش پوشش بیمهای و ایجاد دسترسی به پایگاه وسیعی از مشتریان حائز اهمیت است. Tidjane Thiam از شرکت Prudential PLC به اهمیت شرکای محلی اشاره میکند «یکی از شرکای شرکت Prudential PLC، بانک استاندارد چارترد (Standard Chartered) است و یک شریک بزرگ دیگر نیز به نام UOB را به لیست شرکای راهبردی خود اضافه کرده است. ما از این امر بسیار خرسندیم؛ زیرا فکر میکنیم داشتن شرکای منطقهای بهترین راه برای انجام این کار است». ایشان همچنین بر اهمیت انعطافپذیری و درک فرهنگی در انطباق استراتژیها با بازارهای محلی تأکید میکند «شما باید در هر جایی از جهان، نحوة کار همه چیز را درک کرده و بپذیرید که برای همه این همسایگان متفاوت عمل خواهد کرد.»
فشار تازهواردان به صنعت بیمه
نه تنها در اروپا و آمریکای شمالی، بلکه در آسیا نیز جمعیت در حال پیر شدن است. مدتهاست که فرصتهای بیمههای زندگی که در اثر تقاضای روزافزون محصولات بازنشستگی ایجاد شدهاند، افزایش یافته و احتمالاً با کاهش هزینههای رفاهی که به دلیل بحران مالی الزامی است، تقویت خواهد شد. با این حال بیمهگرها به واسطه رقابت شدید بانکها، مؤسسات مالی، مدیران دارایی و همچنین خردهفروشان و سایر تازهواردانی که قصد دارند از موقعیت و اعتبار خود برای ورود به بازار بسیار ارزشمند صنعت بیمه استفاده کنند، روبهرو خواهند شد. با تکیه بر رشد وب سایتهای مختلف، ارائهدهندگان اینترنت و جوامع مجازی نیز میتوانند برای کنترل ارتباط با مشتری وارد عمل شوند. با وجود این فقط حدود یکسوم از مدیران عامل شرکتهای بیمه در مورد تازهواردان به صنعت بیمه ابراز نگرانی کرده و هنوز از تأثیر این جوامع بر رشد کسب و کار بیمهای اطلاعاتی ندارند.
خسارات ناشی از بحران مالی، باور عمومی به محصولات بازنشستگی را از بین برده است. اینترنت و رسانههای اجتماعی در حال ارزیابی و مقاسة ارزش این محصولات هستند. تحولات نظارتی نظیر «بازبینی توزیع خردهفروشی» در انگلیس بر لزوم شفافیت بیشتر در مورد هزینهها و عملکرد میافزاید. مسئلة اعتماد که قبلاً نیز ذکر شد، اهمیت راهبردی در تقویت برند و جذب و حفظ بیمهشدگان خواهد داشت.
بسیاری از مشتریان همچنین به دنبال محصولات بیمهای نسبتاً ساده، شفاف و قابل درک هستند. در نظرسنجی انجامشده از مدیران عامل کشورهای مختلف مشخص شد که بیش از سهچهارم از مدیران عامل در حال برنامهریزی برای سرمایهگذاری بیشتر در توسعة محصولات بیمهای جدید هستند که این سهم از سرمایهگذاری نسبت به حوزة بانک و مدیریت دارایی خیلی بیشتر است.
افراد مناسب در جای مناسب در صنعت بیمه
کیفیت و در دسترس بودن استعدادهای کلیدی برای بقا و موفقیت در بازار بیمه که به سرعت در حال تغییر است، اهمیت زیادی دارد. همانگونه که فشارهای نظارتی افزایش مییابد، بسیاری از مدیران عامل شرکتهای بیمه از کمبود افراد متخصص در کسب و کارهای بیمه گزارش میدهند. از اینرو، استراتژیهای مؤثر افراد متخصص به بیمهگران این امکان را فراهم میکند تا منابع جدید ارزش را جستوجو کنند و از فرصتهایی استفاده کنند که رقبا بدون داشتن افراد متخصص در حوزة بیمه ممکن است این فرصت را از دست داده یا قادر به بهرهبرداری از آنها نباشند.
Martin Senn از گروه خدمات مالی زوریخ (ZFS) بر اهمیت ویژه ذهن چابک و نگرش جهانی در محیط در حال تغییر امروزی تأکید میکند: «ما به دنبال افرادی با ذهینت چابک هستیم که توانایی پیشبینی تغییرات و انعطافپذیری در برابر پذیرش تغییر را داشته باشد». با حیاتی شدن موضوع نوآوری در صنعت بیمه، Daniel S. Glaser از شرکتهای Marsh و McLennan بر اهمیت ایجاد شرایط مناسب تأکید میکند: «شرکتهای بیمه به محیطی باز و شفاف نیاز دارند که در آن صحبت کردن و بیان ایدهها کاملاً ایمن باشد؛ زیرا در محیطی که هیچ اثری از مخالفت و اختلاف نظر وجود نداشته باشد، نوآوری شکل نخواهد گرفت. به طور کلی نوآوری با این جمله آغاز میشود که چرا این کار را با این روش انجام میدهیم؟»
مشکلی که بیمهگران با آن روبهرو هستند، وجود فاصلة فزآینده بین اهداف کسب و کار آنها و وجود افراد با استعداد و متخصص برای رسیدن به آنهاست. تقریباً 60 درصد از مدیران عامل شرکتهای بیمه کمبود افراد با مهارت را تهدید قابل توجهی برای رشد کسب و کار خود میدانند که بسیار بیشتر از سایر بخشهای مالی است. حدود 30 درصد از مدیران عامل نتوانستهاند فرصتهای بازار بیمه را اتخاذ کنند یا به دلیل نبود افراد متخصص مجبور به لغو یا تأخیر یک طرح اصلی راهبردی شدهاند. به دلیل اینکه شرکتهای تازه تأسیسشده در بازار بسیار کم هستند و رقابت در سرمایهگذاری روی آنها به شدت بالاست، محدودیت استعدادها به طور بالقوه مانع رشد بسیاری از کسب و کارها میشود.
نکتة قابل توجه این است که با ادامة تقاضا برای پیشی گرفتن از عرضه، کمبود و شکاف در زمینه نیروهای متخصص در شرکتهای بیمه بیشتر میشود. تقریباً 50 درصد از مدیران عامل شرکتهای بیمه معتقدند که استخدام افراد متخصص در صنعت بیمه دشوار است و فقط 10 درصد از آنها فکر میکنند که این کار چندان سخت نیست. همانطور که در شکل 3 نشان داده میشود، مدیران با سطح متوسط و پتانسیل بالا هستند که میتوانند کسب و کار خود را حتی در شرایط کمبود نیروی متخصص نیز پیش ببرند.
دشواریها در جذب و حفظ نیروی متخصص در شرکتهای بیمه، منجر به پرداخت تورم و هزینههای مازاد در بسیاری از کسب و کارها میشود، به طوری که بیش از نیمی از مدیران عامل شرکتهای بیمه معتقدند؛ پرداخت هزینهها بیش از حد انتظار افزایش یافته است. از آنجایی که فشار هزینهها به طور چشمگیری در حال افزایش است؛ بنابراین افزایش مداوم حقوق کارمندان به زودی منجر به ناپایدارای خواهد شد.
در بازارهای نوظهور که افراد واجد شرایط و با تجربه در حال حاضر بسیار کم هستند، فشار استعداد در صنعت بیمه احساس میشود. هر چه این بازارها گسترش یافته و از اهمیت بیشتری برای رشد صنعت بیمه برخوردار شوند، این فشار تشدید خواهد شد. Brian Duperreault از شرکتهای Marsh و McLennan بیان میکند: «با درک اینکه بازارهای جهان به بازارهای با رشد سریع و بازارهای با رشد کند تقسیم شده است، بهتر است شرکتهای بیمه همزمان در هر دو بازار فعالیت کنند. کسب و کارهای بیمه باید رشد کند و دشوار بازار را مدیریت کرده و سپس با جابهجایی منابع، رشد سریع این بازارها را تجربه کنند. شرکتهای بیمه باید راههایی برای جابهجایی منابع، یعنی افراد با استعداد و متخصص، از جایی که این افراد استفاده نمیشود به جایی که حداکثر بهره را میتوان از آنها برد، پیدا کند.»
بسیاری از مدیران عامل شرکتهای بیمه معتقدند نیاز به کشف راههایی کم هزینه و پایدارتر برای مدیریت نیروی متخصص و با استعداد در کسب و کارهای بیمه وجود دارد. بیش از 80 درصد از مدیران عامل تغییرات اندکی را در استراتژی مدیریت نیروی متخصص پیشبینی میکنند، در حالی که 20 درصد از آنها لزوم اعمال تغییرات اساسی را تشخیص میدهند. با این حال، بسیاری از مدیران عامل میپذیرند که اطلاعات کافی در زمینههای کلیدی مانند هزینه، بهرهوری و مدیریت استعدادها ندارند. این سه مورد برای توسعه و اجرای برنامهریزی راهبردی پایدار و آیندهنگر نیروی انسانی بسیار ضروری است.
نتیجهگیری کنید!
قیمت سهام در حوزة بیمه همچنان ناامیدکننده است؛ در حالی که این موضوع در درجة اول پاسخی به عدم اطمینان از شرایط اقتصادی است؛ اما این حقیقت که ارزش سهام بسیاری از بیمهگران از اصول شرکای بانکیشان پیروی میکند، نشان میدهد که عوامل دیگری در این بازار دخیل هستند. به ویژه گزارش های گیچکننده، درک استراتژی و تشخیص ارزش واقعی ایجادشده در بسیاری از کسب و کارهای بیمه را برای تحلیلگران و سرمایهگذاران دشوار میکند.
با وجود این بهرغم این فشار بر قیمت سهام و نوسانات بازارهای سرمایه، تنها 9 درصد از مدیران عامل شرکتهای بیمه تصمیم دارند زمان بیشتری را برای برقراری ارتباط با سهامداران صرف کنند. این موضوع میتواند به دلیل عدم اطمینان ایجادشده به واسطة اجرایی شدن دستورالعمل توانگری مالی 2 (Solvency II) یا طولانی شدن تعویق در استاندارد گزارشگری بیمه جهانی باشد.
بنابراین یک نیاز فوری برای توسعة یک استراتژی مشخص برای انتقال پیام شرکت به خریدار و مشخص کردن تمایز شرکت خود و سایر همتایان وجود دارد. در غیر این صورت قیمت سهام آن به طور اجتنابناپذیری با آنچه قرار است برای مدتی اعتماد به بازار را ضعیف کند، گره خواهد خورد.
در نهایت پاسخ چیست؟ جستوجوی «معیار جادویی» برای گزارشگری بیمه تاکنون ناموفق بوده است. حداقل در کوتاهمدت، حرکت به سمت ایجاد «داشبورد» معیارهای مالی در زمینة اقدامات مربوط به کسب و کار و مواردی به ارزشگذاری تحلیلگران کمک میکند، ممکن است راهی مناسبتر برای انتقال عوامل کلیدی تعیینکنندة ارزش برای سهامداران باشد.