مکانیزم صحت سنجی اطلاعات در صنعت بیمه ایجاد شود / ضرورت تعریف آمار در قالب مقررات توسط بیمه مرکزی
سامانه اطلاعات بیمه ای (ساب) روی میز نقد فعالان بیمه ای(قسمت دوم)
مکانیزم صحت سنجی اطلاعات، کلیدیترین بحث است. گام بعدی، تدوین و بومیسازی استاندارد تبادل داده است. اطلاعاتی که از واحد مالی به فنی و از فنی به مالی میرود و از شبکه فروش به فنی میآید نمونهای از مکانیزمن تبادل داده است؛ اما تا زمانی که حجم اطلاعات، نوع اطلاعات، کیفیت اطلاعات را استاندارد نکنیم، نمیتوانیم اطلاعات خوبی به بیمه مرکزی یا پژوهشکده بدهیم./یکی از مسئولیتهای بیمه مرکزی این است که آمار و اطلاعات را تعریف کند که تا کنون در قالب مقررات تعریف نشده است. ما در بیمه مرکزی در سالنامة آماری این تعریف در فصل اول ذکر کردیم؛ ولی این تعریف، تعریف مقرراتی نیست؛ به تعبیر دیگر این تعریف باید در مرجعی همچون شورای عالی بیمه طرح و بحث شود و در مورد تکتک اصطلاحات تعریف دقیقی ارائه و تصویب شود
به گزارش ریسک نیوز به نقل از بیمه داری نوین، بهمن ماه گذشته سامانه ساب به بهرهبرداری رسید و آنطور که مشخص است در واقع اطلاعات سالنامه آماری که به صورت فیزیکی وجود دارد در قالب الکترونیکی به ساب منتقل شد.اما در این زمینه برخی ابهامات از سوی کارشناسان مطرح می شود از جمله اینکه انتشار آمار خیلی با مأموریت و اساسنامة پژوهشکده هماهنگ نیست چرا که ممکن است انتشار عمومی دادهها برای افکار عمومی و مراجع مختلف سوءتفاهم ایجاد کند و درواقع کار پژوهشکده بیمه تحلیل آمار است نه انتشار آمار. از سوی دیگر عدم استاندارد سازی داده ها در صنعت بیمه نیز در تمییز داده های ساب و سایر جایگاه های انتشار داده ابهام ایجاد می کند در این راستا به زعم بسیاری اگر آییننامة لازم برای تعریف دادههای استاندارد چه برای تولید و چه در فرایندی که طی میکند تدوین شود، ضروری است . میز سخن بررسی ساب با حضور حبیب میرزائی معاونت توسعه بازار بیمه پاسارگاد، مجید تقی لو کارشناس بیمه و تحلیل گر داده ، زهرا بردال، کارشناس میز مطالعات نظام های بیمه ای و فرزان خامسیان، مدیر گروه پژوهشی مطالعات کلان بیمه برگزار شد.
بخش دوم:
* ذینفعان این سامانه محققان هستند در حالی که بسیاری از مدیران عامل شرکتهای بیمه از نبود آمار قابل دسترس گلهمند هستند.
مقولة تمیزی داده اهمیت بسیاری دارد، اینکه همة شرکتها آمار خود را در یک قالب مشخص ارائه کنند تا شما بتوانید آنها را به خوبی تمیز دهید. لطفاً در اینباره توضیح دهید.
میرزایی: یکی از پیش نیازهای داشتن آمار صحیح این است که طی دستورالعملها و آییننامهای درصنعت بیمة اقلام آماری را درست تعریف و استاندارد کنیم؛ مثلاً در مورد حق بیمه تولیدی با چند واژة گوناگون در صنعت بیمه مواجهیم؛ بعضی آن را حق بیمه صادره و بعضی حق بیمه تولیدی و بعضی به آن حق بیمه عایدشده میگویند. حق بیمه در تعاریف مختلف بروز و ظهور مییابد که در سطح شرکت، تعابیر مختلفی دارد؛ مثلاً حق بیمه صادره، حق بیمهای است که بعد از صدور بیمه مبلغ آن مشخص میشود که ممکن است بخشی از آن به هر دلیل با صدور الحاقیهای برگشت داده شود. با اینکه منظور از صادره این است که الزاماً این حق بیمه وصول نشده است؛ بلکه صادر شده است؛ ولی به دلایلی بخشی از آن برگشت خورده است و این با وصول تفاوت دارد. تعریف حق بیمه وصولی، حق بیمه تولیدی، حق بیمه صادره، حق بیمه عایدشده نیاز به آییننامة مشخصی دارند یا تعاریفی که برای نسبت خسارت و ضریب خسارت بیان میشوند متفاوت هستند؛ البته ضریب خسارت استثنائاً در آییننامه «ذخایر فنی» تعریف شده است؛ اگر تعریف دقیقی از آمار و اطلاعات تولیدی وجود نداشته باشد، سوءتفاهم ایجاد میکند.
* یعنی یکی از مسئولیتهای این سامانه، مرجع بودن است؟
میرزایی: یکی از مسئولیتهای بیمه مرکزی این است که آمار و اطلاعات را تعریف کند که تا کنون در قالب مقررات تعریف نشده است. ما در بیمه مرکزی در سالنامة آماری این تعریف در فصل اول ذکر کردیم؛ ولی این تعریف، تعریف مقرراتی نیست؛ به تعبیر دیگر این تعریف باید در مرجعی همچون شورای عالی بیمه طرح و بحث شود و در مورد تکتک اصطلاحات تعریف دقیقی ارائه و تصویب شود؛ مثلاً منظور از حق بیمة تولیدی یا حق بیمة صادره چیست و … این روند مقدمة استانداردسازی داده و آمار در صنعت بیمه است.
طی دو الی سه سال گذشته اتفاق خوبی در بیمة مرکزی افتاد و آن اینکه رشتههای بیمه استاندارد شدند. شورای عالی بیمه طی مصوبهای رشتههای بیمه را تصویب و ابلاغ کرد .البته مصوبة استانداردسازی رشتهها که دادههای مربوط به رشتههای بیمه را به نوعی میتواند در سطح رشته استاندارد کند در شرکتهای بیمه از نظر پیادهسازی در فاز صفر است؛ یعنی اصلاً عملیاتی نشده است؛ با این وجود پیادهسازی اطلاعات سنهاب در سامانة ساب بسیار دشوار است و به سادگی امکانپذیر نیست. من در یک شرکت بیمة خصوصی فعالیت میکنم و میدانم تولید اطلاعات و آمار در سطح یک شرکت نیز بین واحدهای مختلف با برشهای مختلف و با نگاههای مختلف تعریف میشود؛ مثلاً از نظر مدیریت مالی یک شرکت بیمه، حق بیمه، وجهی است که وصول شده و در حساب شرکت قرار گرفته است؛ ولی از نظر واحد فنی، حق بیمه وجهی است که در بیمه درج و صادر شده است.
* در مورد این ساختار بیشتر بگویید.
میرزایی: بیمه مرکزی در چارچوب مقررات میتواند با استفاده از تمام این ظرفیتها و نظرات کار شناسان، آییننامهای تدوین کند تا در صنعت بیمه اجماع لازم شکل گیرد و در مرحلة پیادهسازی چه در نرمافزار و چه در سامانهها به یک شکل عمل شود. یکی از دلایل تشتت آماری، فقدان آییننامه است که خوشبختانه قدم اول استانداردسازی رشتهها برداشته شده است؛ اما در امراستانداردسازی یا تعریف اقلام آماری صنعت بیمه هنوز اقدام جدی صورت نگرفته است. دیگر باید بپذیریم که اگر با ادبیات یکسانی صحبت نکنیم، در خارج از صنعت بیمه سوءتفاهم بیشتری ایجاد میشود.
* امروز با توجه به گرایش مردم به بازار سهام، یکی از ذینفعان مهم، مردم عادی هستند که علاقة بسیاری به آگاهی در مورد بیمهها دارند لطفاً در خلال صحبتهای خود به این موضوع هم بپردازید.
میرزایی: مجلس شورای اسلامی در قانون برنامة ششم، مادهای را تصویب کردند مبنی بر اینکه ضریب نفوذ بیمه باید به هفت درصد برسد. تحلیل من این است که دلیل این تکلیف خارج از توان صنعت بیمه این است که در سالهای گذشته رؤسای کل بیمه مرکزی ضریب نفوذ بیمه را یک الی دو اعلام میکردند و میگفتند که با استاندارد جهانی که هفت درصد است فاصله بسیاری داریم؛ وقتی این اطلاعات بدون توجه الزامات آفزایش ضریب نفوذ بازنشر میشود مجلس شورای اسلامی هم تصور کردند با تصویب این حکم این امر اتفاق میافتد در حالی که قانون برنامة ششم حتماً به اتمام میرسد و ضریب نفوذ بیمه شاید به دو و نیم الی سه هم نرسد؛ این ماده قانونی مثل این است مجلس مادهای تصویب کند که شرکت ایران خودرو باید خورو مشابه بنز تولید کند! برای رسیدن به ضریب نفوذ هفت درصد باید تولید حق بیمه، تعداد شرکت بیمه، تعداد نمایندگان بیمه و … را دو الی سه برابر کرد؛ از طرفی مگر صنعت بیمه با حکم مجلس توسعه مییابد؟
آمارها چون مبنای سیاستگذاری قرار میگیرند؛ بنابراین باید دقت بیشتری داشته باشند. هر قدر آمار دقت بیشتری داشته باشد، سیاستگذاری درست و اصولی انجام میشود تولید آمار دقیق و صحیح به شدت اهمیت دارد تا باعث این انحرافها در سیاستگذاریها نشود.
* جدای از اینکه این کار وظیفة پژوهشکدة بیمه بوده یا نبوده است یا مبنای قانونی دارد یا ندارد، به نظرتان با توجه به مسائلی که بیان کردید بهتر نیست صنعت بیمه دادههای خود را پالایش کند و صیقل دهد و به یک اتفاق نظر برسد؛ سپس به سمت ایجاد چنین سامانههایی برود؟
میرزایی: اگر قصد داشته باشیم اطلاعات را صیقل بدهیم باید از درشتترین اطلاعات و راهبردیترین اطلاعات صحبت کنیم؛ مثلاً وقتی در مورد ضریب نفوذ بیمه صحبت میکنیم تعریف دقیقی از آن داشته باشیم و آن را تعیین تکلیف کنیم در مرحلة بعد به حق بیمه تولیدی صنعت بیمه بپردازیم و در مرحلة سوم به خسارت پرداختی صنعت بیمه بپردازیم و … . از اقلام آمارهای در سطح ملی آغاز و پالایش و تعریف و استاندارد کنیم؛ سپس به سطوح پایینتر برویم؛ اما وقتی وارد سامانة ساب میشویم، یک دفعه وارد آمارهای استانی میشویم؛ در حالی که آمارهای استانی به شدت مخدوش هستند؛ حتی بیمه مرکزی هم نمیتواند آمار دقیق استانها مثلاً استان البرز را از شرکتهای بیمه دریافت کند و در سالنامه بر اساس یک سری برآوردها و تقسیم به نسبتها به یک حق بیمة تولیدی برای استان میرسند؛ به این ترتیب این آمار به شدت مخدوش هستند و انحرافات زیادی ایجاد میکنند.
* آقای تقیلو، در بحث استانداردسازی بهتر است بین نهاد ناظر و شرکتها به عنوان صاحبان اصلی داده و حتی کاربران چه دیالوگی برقرار شود؟
تقیلو: در حوزة استانداردسازی معتقدم؛ چرخی که گرد بودناش محرز و مشخص است نیازی به کشف مجدد ندارد. در سطح دنیا استاندارد آکورد (ACORD) برای این منظور ایجاد شده است. اگر دیتا را استاندارد کنیم، همة مشکلات مرتفع میشود؛ نحوة شکلگیری آکورد به این نحو است که تمام ذینفعان و شرکتهای بیمه در اروپا دور هم جمع شدهاند و برای تکتک رشتهها و انواع بیمهنامهها ساختارِ داده و جریانِ داده را استاندارد کردهاند؛ بنابراین تمام ذینفعان در این امر درگیر هستند. درگیر شدن حداکثری ذینفعان میتواند به افزایش کیفیت کار کمک کند.
باید کمی از بالا نگاه کنیم تا بدانیم امروز با چه تحولاتی روبهرو هستیم. امروز بحث دیجیتالیزیشن مبحث کمی نیست امروز ورود مفاهیم دیجیتالی به صنعت بیمه باعث شده تا زمانی که دیتا نداشته باشید نتوانید اقدامی انجام دهید؛ مثلاً برای بیمه کردن یک ساختمان تا زمانی که دیتای دیجیتالی به صورت اتوماتیک وجود نداشته باشد امکان صدور بیمهنامه دقیق و منصفانه وجود نخواهد داشت همچنین امکان پیادهسازی مفهومی به نام اتواندررایتینگ که اطلاعات را به صورت دیجیتالی دریافت و قیمتگذاری میکند نیز وجود نخواهد داشت؛ بنابراین ما با انقلاب دیجیتالی روبهرو هستیم و باید همه چیز را دادهمحور کنیم. در کنار همة این اتفاقات امروز بسیاری از اکوسیستمها با یکدیگر تجمیع شدهاند. در گذشته این موضوع اهمیت زیادی نداشت؛ ولی امروز از سایتهای اینترنتی خرید انجام میشود؛ اما بیمه در این اکوسیستم چه معنایی دارد؟ مثلاً اگر مشتری کالا را نپسندید بیمه میتواند هزینة عودت کالا را برعهده بگیرد؛ بنابراین مفاهیم، تغییر کردهاند و باید به نوع دیگری به این موضوع بپردازیم.
* در مورد جریان داده کمی بیشتر توضیح دهید.
تقیلو: تکتک شرکتهای بیمه با نهاد ناظر در ارتباط هستند، تکتک شرکتهای بیمه با سازمانهایی همچون سندیکا در ارتباط هستند، تکتک شرکتهای بیمه با شرکتهای اتکایی در ارتباط هستند. اطلاعاتی که اینها با یکدیگر تبادل میکنند، جدای از ماهیت اطلاعات، شکل و جریان انتقال داده میتواند مفید باشد؛ مثلاً میتوان از طریق جریان اطلاعات، روش صحتسنجی متقابل داده را پیادهسازی کرد؛ همچنین از طریق جریان اطلاعات، سود ایجاد کنید؛ اگر مزیت استانداردسازی داده را دقیق آنالیز کنیم به مفاهیم خوبی میرسیم.
در سال 90 موضوع آکورد در کشور مطرح شد؛ ولی چون این کار بسیار ریشهای، سنگین و حجیم بود به صورت جدی شروع نشد؛ ولی اگر آغاز شود، انقلابی رخ میدهد. ما در استانداردسازی در سه لایة فرایندها، سازمانی و فناوری اطلاعات میتوانیم خیر برسانیم؛ مثلاً اگر در فرایندها دیتاهایمان استاندارد باشد و دیتاهای صحیح داشته باشیم، میتوانیم با حداقل کردن فرایندهای کاری، به سودآوری برسیم. این استاندارد میتواند از منظر کارایی و اثرگذاری و انعطاف در صنعت بیمه مفید واقع شود. به نظر میرسد یکی از میانبرهایی که میتوانیم داشته باشیم، این است که از تجربیات بینالمللی استفاده کنیم؛ چون آنها صفر تا 100 کار را تحلیل و پیادهسازی کردهاند.
اعتقاد من این است که اگر این انقلاب باید در دل شرکتهای بیمه ایجاد شود و شرکتهای بیمه به یک استاندارد واحد بینالمللی یا ملی پایبند باشند، خود به خود نهاد ناظر و پژوهشکدة بیمه نیز از این استاندارد استفاده خواهد کرد.
* نقصانهای فعلی استانداردهای آماری ما چه چیزی هستند؟
تقیلو: ما استانداردی نداریم. ساختار و ماهیت و روش تبادل دادة ما استاندارد نیست؛ اگر این سه را استاندارد کنیم، مشکلی مرتفع میشود.
* خانم بردال، در مورد وضع مطلوب به دو شاخص اشاره کنید؛ یکی صحبت از اکوسیستم داده با توجه به بحث تحول دیجیتال مطرح است و دیگر بحث تحول دیجیتال است؛ به تعبیر دیگر وقتی از تحول دیجیتال صحبت میکنیم، باید با خواستگاه فعلی که همان تحول دیجیتال است متناسب باشد.
بردال: تمام مراحلی که بیان کردم فاز اول این پایگاه داده است که دادهها را در اختیار کاربران قرار میدهد. در فاز دوم از این پروژه، مقرر شده فرایند شبیهسازی برای یک سری از دادههای صنعت بیمه که ممکن است دربارة آنها اطلاعاتی وجود نداشته باشد در دستور کار قرار گیرد. قطعاً اطلاعرسانی مناسب پیرامون دادهها و اطلاعات مذکور در زمان مقتضی انجام خواهد شد. علاوه بر فرایند شبیهسازی که جزو برنامههای فاز دوم ما می باشد فرایندهای تحلیلی در قالب تحلیلهای نموداری نیز در دستور کار ما قرار دارد تا از این طریق استفاده از سامانه برای کاربران تسهیل شود. علاوه بر آن میتوان به اضافه کردن متغیرهایی که ممکن است در سالنامه منتشر نشوند و جزو فاکتورهایی باشند که صنعت بیمه به آنها نیاز دارد تحت نظارت واحد آمار بیمه مرکزی اشاره کرد.
فاز اول، انتشار اطلاعات سالنامه بود و شاید پژوهشکده مستقیماً میتوانست این کار را انجام دهد؛ ولی در فازهای بعدی حتماً به مشاورة متخصصان در این حوزه در فازهای شبیهسازی، فازهای معرفی یکسری متغیرها و فاکتورهایی که شاید در سالنامه نباشد و مورد نیاز صنعت باشد نیاز داریم؛ قطعاً در این حوزهها ورود میکنیم.
* آقای دکتر خامسیان وضع مطلوب را چگونه ارزیابی میکنید؟
خامسیان: سامانة ساب در حقیقت پایگاه دادهای است که اطلاعات آن منتشر میشود و طبیعتاً با توجه به اینکه سرور بزرگتر میشود، ساب مجهزتر شده، قابلیتهای هوش مصنوعی نیز مییابد و در فازهای بعدی شبیهسازی و دیتاماینینگ روی دادهها انجام میشود؛ هر چقدر دادهها بیشتر شوند، شما میتوانید اقدامات گوناگونی روی آنها انجام دهید به این ترتیب این سامانه تبدیل به فضایی میشود که میتواند در کنار خود داشبورد تحلیلی و نموداری صنعت بیمه را هم داشته باشد.
امروز در این جلسه فقط مدلی که مورد تأیید است بحث میشود؛ طبیعتاً اگر وارد دادههای خرد شویم به تمیزکاری زیادی نیاز داریم. تصور کنید امروز 40 میلیارد داده داریم که مقدار آن پس از تمیزکاری به شش میلیون داده تبدیل میشود. طبیعتاً در گامهای بعدی این نوع اقدامات انجام خواهد شد قرار است سرور خریداری شود تا کل دادههای تمیز شده وارد آن شود؛ به این ترتیب میتوان اقدامات پژوهشی را بر اساس دادههای تمیزشده انجام داد. طبق اساسنامه، پژوهشکده وظیفة نظارت ندارد، طبیعتاً داشبوردهای نظارتی ندارد؛ وظیفة آن اقدامات پژوهشی است؛ بنابراین ساختار آن نیز باید پژوهشی باشد؛ اگر دادهای بیرون میدهد، باید با ساختاری که یک پژوهشگر میخواهد روی آن کار کند، متناسب باشد؛ همچنین داشبورد آن نیز باید پژوهشی باشد. خارج از همة این موضوعات، امروز دادههایی که برای انتشار سالنامه مورد استفاده قرار میگیرند به پنج الی شش مورد خلاصه میشوند؛ اما دادههایی که مورد نیاز یک پژوهشگر است بالغ بر 300 الی 400 مدل و شاخص است. ما در حال طراحی این مدلها هستیم؛ ولی در مورد خروجی کار باید بگویم که باید در ابتدا استانداردسازی صورت بگیرد. بیمة مرکزی یکسری اقلام مشترک دارد که با شرکتها هماهنگ شده است؛ ولی اگر صنعت بیمه را بررسی کنید متوجه میشوید که مثلاً یک شرکت بیمه 10 مدل بیمة عمر دارد و یک شرکت دیگر 2 مدل بیمة عمر با نامها و حالتهای مختلف دارد؛ طبیعتاً در این حالت در ورود دادهها با چالش مواجه میشویم.
خوشبختانه یکی از اقدامات مفید بیمه مرکزی این است که دادهها را آنلاین دریافت میکند. ویژگی دریافت آنلاین دادهها این است که بیمهنامهمحور است؛ به تعبیر دیگر آیتمهای موجود در بیمهنامه پر میشوند؛ یعنی هر دادة دیگری که دربارة آن صحبت میکنیم دادههایی هستند که غیر از صورتهای مالی همه از همین دادههای مشخص مثل نام و نام خانوادگی و سن و سرمایه و حق بیمه پرداختی و مالیات ارزش افزوده و … است. دادههای بعدی از روی اینها ساخته میشوند؛ بنابراین در این قسمت ما با استانداردسازی مشکلی نداریم، مشکل اصلی ما ورود دادههای اشتباه است؛ چون دادهها به سرعت و در لحظه وارد سامانة سنهاب میشوند و هنوز مکانیسم کنترلی کاملی برای جلوگیری از ورود اطلاعات ناقص یا اشتباه نداریم.
رباتهایی که طراحی میشوند تعداد بسیار کمی دارند؛ ولی با توجه به اینکه این دادهها در موارد دیگر مثل اعتبارسنجی، رتبهبندی مشتریان، مدیریت ریسک و … به کار گرفته خواهند شد رباتهایی طراحی میشوند تا راستیآزمایی تمام این بندها هنگام ثبت چک شوند و اگر ثبت نشدند، بازگردند؛ اگر چنین اتفاقی رخ دهد ما با دادههای بسیار تمیز و خوبی سر و کار خواهیم داشت.
* چند روز پیش آقای کردبچه طی مصاحبهای اعلام کردند که با کاهش پنج درصدی حق بیمه مواجهیم و آقای وزیر اقتصاد نیز در مصاحبة دیگری بیان کردند که با افزایش چند درصدی حق بیمه مواجهیم. این مسئله دستمایة نقد رسانهای قرار گرفت. این نوع مسائل در مقاطع بزرگتر میتوانند مسائل اختلافآمیز بیشتری را دامن بزنند؛ وقتی دادة تمیز نداشته باشیم و هر کسی آماری اعلام کند، نتیجه آن سوءاستفاده برای جامعه و کاهش اعتماد به صنعت بیمه است.
میرزایی: پژوهشکده وظیفة انتشار اطلاعات را ندارد. به نظرم این نوع مصاحبهها ابهام زیادی ایجاد میکنند. برای نمونه من شاهد بودم که یکی از رؤسای سابق پژوهشکده آمار و اطلاعاتی منتشر کرد و رئیس کل بیمة مرکزی نسبت به این اقدام واکنش نشان داد و به او گوشزد کرد که نباید وارد این وادی میشدید. انتشار اطلاعات مهم از یک مرجع، اهمیت بسیاری دارد؛ در ابتدای این میزگرد هم بیان کردم که وقتی دو مرجع و پایگاه داشته باشیم مغایرت ایجاد میشود و صنعت بیمه را با اغتشاش نشان میدهد.
بردال: تفاوت است بین انتشار «داده» و انتشار «اطلاعات». اگر آمار خامی را که در علم به آن «داده» میگویند، پردازش و به اطلاعات تبدیل کنید، آنچه به دست آمد، دیگر داده نیست. در تمام جهان، همۀ پژوهشکدهها چنین وظیفهای یعنی کار روی دادهها و انتشار اطلاعات را بر عهده دارند. پس باید متوجه این تفاوت بود؛ اما درباره آمار منتشرۀ وزیر محترم و دکتر کردبچه باید گفت؛ آماری که وزیر منتشر کرده بود نرخ رشد حق بیمه تولیدی بود که همیشه به عنوان «داده» توسط بیمه مرکزی جمعآوری و منتشر میشود. آماری که دکتر کردبچه منتشر کردند اطلاعات بود یعنی نرخ رشد حق بیمه حقیقی یا به قیمت ثابت که توسط پژوهشکده با استفاده از شاخص قیمت مناسب محاسبه شده بود. درست به همین دلیل برای کسانی که با این تفاوت یعنی تفاوت ارزش اسمی و ارزش حقیقی آشنا نبودند سؤال و تناقض در آمار تلقی شد.
* آقای میرزایی، در بحث دادههای تمیز، باید همة ذینفعان در ارائة دادهها مشارکت داشته باشند تا زیرساختها کمابیش فراهم شود؛ اما بسیاری از شرکتهای بیمه توانایی ارائة دادة تمیز را ندارند؛ به تعبیر دیگر اجزا این اکوسیستم کامل نیست چطور همه باید در ارائة داده مشارکت کارا داشته باشند تا بیمه مرکزی بتواند این اکوسیستم را تکمیل کند.
میرزایی: معتقدم؛ اگر آییننامة لازم برای تعریف دادههای استاندارد چه برای تولید و چه در فرایندی که طی میکند تدوین شود، خود این آییننامه باید یک پیوست فنی داشته باشد که معمولاً این پیوستها توسط بیمة مرکزی ابلاغ میشوند و توسط مجریان یا شرکتهای نرمافزاری که طرف قرارداد شرکتهای بیمه هستند، پیادهسازی میشوند. معنای آن این است که این آییننامه در سطح کلان تعریف میکند، پیوست فنی آن مشخص میشود و داده از مبدأ تمیز تولید میشود و در مقصد نیز درست درمیآید.
* وقتی کر اینشورنس نباشد و دریافت دادهها آنلاین نباشد و دادهها تحلیل نشوند و … چه اتفاقی میافتد لطفاً کمی در مورد پیوست فنی توضیح دهید.
میرزایی: ما آییننامههای گوناگونی در عرصة مقرراتگذاری تدوین میکنیم؛ اما یک تیم فنی در مرحلة اجرا باید تعریف دقیقی برای پیادهسازی داشته باشد؛ مثلاً اگر اطلاعاتی که به نام حق بیمه به بیمه مرکزی ارسال میشود، به نام حق بیمه وصولی و مبنایش اتکایی اجباری باشد، میگوییم؛ این حق بیمه حق بیمهای است که به حساب شرکت بیمه واریز شده و 10 درصد آن باید به بیمه مرکزی انتقال یابد؛ اما اگر حق بیمه صادره باشد، عدد دیگری باید به بیمه مرکزی ارسال شود؛ در حالی که اگر این استاندارد نباشد، شرکت بیمة X حق بیمه وصولی اعلام میکند و شرکت بیمة Y حق بیمه صادره اعلام میکند.
* این در سطح مفاهیم و تعاریف است.
میرزایی: آنچه در مورد محتوای اقلام آماری تفاهم می کنیم باید در پیادهسازی یکسان باشد تا در نرمافزارها هم بروز و ظهور پیدا کند. شرکت بیمة X باید مطمئن باشد عددی که به صورت آنلاین به سمت بیمه مرکزی ارسال میکند، همان عددی است که شرکت Y ارسال میکند یا شرکت Z ارسال میکند. امروز به دلیل نبود آییننامهای که همه روی آن اجماع نظر داشته باشند، دور از ذهن نیست که یکی صادره بفرستد، یکی وصولی بفرستد و یکی حق بیمه صادره، منهای حق بیمه برگشتی را بفرستد. اینها چون استاندارد نشدهاند، قطعاً اطلاعاتی که جمع میشوند، میتواند واجد اطلاعات متعددی باشد و برداشتهای مختلفی از آن اطلاعات صورت گیرد؛ بنابراین اطلاعات همگن و یکسان نیستند.
* امروز چه نمرهای به دادههای فعلی بیمه مرکزی میدهید؟
میرزایی: در سطح صنعت بیمه نمرة 15 میدهم و معتقدم؛ خیلی جای کار دارد. اطلاعاتی که امروز در اختیار داریم بسیار کلان است؛ مثلاً اعلام میشود تعداد بیمهنامههای صادرة زندگیِ انفرادی پنج یا شش میلیون نفر شده است، در حالی که پژوهشگر نیاز دارد به اینکه این پنج میلیون نفر چه سنی دارند؟ چقدر حق بیمه میدهند؟ و چرا در این شرایط تورمی بیمه عمر خریدهاند؟
وظیفة پژوهشکده تحلیل داده است. ما به شدت به اطلاعات تفصیلی و جزئیتر نیاز داریم. یکی از سیاستهای بیمه مرکزی توسعة بیمههای زندگی است پژوهشکده باید اطلاعات تفصیلی بیمههای زندگی را منتشر کند و به شرکتهای بیمه کمک کند در بیمه زندگی بازارهای هدف را پیدا و بر آن متمرکز شوند؛ مثلاً سراغ اشخاص جوانیا میانسال متمرکز شوند؛ به تعبیر دیگر چه افرادی با چه ویژگیهایی میتوانند بازار هدف شرکتهای بیمه باشند.
* آقای تقیلو، وضع مطلوب را بیان کنید.
تقیلو: زحمات بسیاری به ویژه در پژوهشکده کشیده میشود و ما وظیفه داریم نیازهایی که با آنها مواجه هستیم را به صورت ملموستر به آنها ارائه دهیم.
برخی اقدامات در حوزة قیمتگذاری در ایران امکانپذیر نیستند؛ چون اشکالات بسیاری وجود دارد؛ مثلاً یک منطقهبندی بهینه در کشور نداریم. منطقهبندی یک اقدام جغرافیایی است؛ اما پژوهشکده میتواند تیمی از ژئوفیزیک به خدمت بگیرد تا در این مورد به صورت علمی و منطقی پژوهشهایی را انجام داده و پیشنهادی به صنعت بیمه ارائه دهد.
* شما دو مأموریت تعریف کردید؛ یکی مأموریتهای پژوهشکده است و دیگری مأموریتهای بیمه مرکزی است. بیمه مرکزی یک سری داده دارد و پژوهشکده نیز یکسری داده دارد؛ لطفاً این دو را از یکدیگر تفکیک کنید.
تقیلو: معتقدم؛ چه در بیمه مرکزی و چه در شرکتهای بیمه باید استانداردسازی فرایندهای کلان را داشته باشیم، نه اینکه بگوییم همة شرکتها به یک شکل کار کنند؛ ولی فرایندهای کلانی که وجود دارند، بر اساس قاعدة best practice چارچوب فرایندهای استاندارد را استخراج کنیم.
در کنار این باید در جایی که دیتا تولید میشود از مکانیزمهای استاندارد و واحدی برای اطمینان از صحت اطلاعات بهره بگیریم.
مکانیزم صحت سنجی اطلاعات، کلیدیترین بحث است. گام بعدی، تدوین و بومیسازی استاندارد تبادل داده است. اطلاعاتی که از واحد مالی به فنی و از فنی به مالی میرود و از شبکه فروش به فنی میآید نمونهای از مکانیزمن تبادل داده است؛ اما تا زمانی که حجم اطلاعات، نوع اطلاعات، کیفیت اطلاعات را استاندارد نکنیم، نمیتوانیم اطلاعات خوبی به بیمه مرکزی یا پژوهشکده بدهیم.
گام سوم اینکه بر اساس نیاز ذینفعانمان چه در داخل شرکت بیمه و چه بیرون شرکت باید اولویتبندی کنیم و در گام آخر باید هر ساله مراحل قبل را با رویکرد بهینهسازی بازنگری کنیم.
* لطفاً به زیرساخت فناوری تولید داده هم اشاره کنید؛ چون زیرساخت فناوری بسیاری از شرکتهای بیمه ضعیف است و این ممکن است مشکل ایجاد کند.
تقیلو: ما از نظر دانش فناوری اطلاعات در دنیا جایگاه خوبی داریم؛ چرا که همین تحصیلکردههای ایرانی در آمریکا در شرکتهای معتبری همچون گوگل و … فعالیت میکنند؛ بدیهی هست پیادهسازی فرایندها و جریان داده در دل زیر ساخت فناوری اطلاعات پیادهسازی میشود. از اینرو لازم است به دلیل ماهیت بین رشتهای (Cross–discipline) بودن کار بیمه، متخصصان حوزه فناوری اطلاعات با تقویت دانش بیمهای، پیادهسازی موارد یادشده را در شرکتهای بیمه تسهیل کنند.