تأملی بر ضرورت راه‌اندازی واحدهای کسب و کار ( SBU) در شرکت‌های بیمه/ حمید دیانت پی

 

ت– واحد کسب و کار استرتژیک متمرکز بر سرمایه‌گذاری

برای مقایسه یک واحد کسب و کار با سایر واحدهای کسب و کار یا پروژه های سرمایه گذاری نمی‌توان فقط از سود استفاده کرد. زیرا اندازه یا بزرگی و ویژگی های عملیاتی سایر واحدهای کسب و کار و پروژه های سرمایه گذاری متفاوت هستند.سطح مطلوب سود یک واحد کسب و کار به بزرگی و اندازه و ویژگی های عملیاتی آن بستگی دارد.
بنابراین اگر چه در طول زمان برای ارزیابی عملکرد یک واحد کسب و کار فقط از سود استفاده می شود ، ولی برای ارزیابی عملکرد شرکت در مقایسه با سایر واحدها یا پروژه های سرمایه گذاری نمی توان از آن استفاده کرد.
برای مقایسه یک واحد کسب و کار با سایر واحدها یا پروژه های سرمایه گذاری از روش بازده سرمایه استفاده می کنیم. نقش استراتژیک واحد کسب و کار استراتژیک متمرکز بر سرمایه‌گذاری:
• ایجاد انگیزه در مدیران تا در راه دستیابی به هدف های تعیین شده به وسیله مدیریت ارشد، نهایت سعی خود را به عمل آورند.
• ایجاد انگیزه در مدیران برای اتخاذ تصمیماتی هماهنگ با هدف های تعیین شده به وسیله مدیریت ارشد.
• تعیین پاداش و حقوق منصفانه برای مدیران در ازای میزان تلاش و مهارت آنها و نیز توجه به اثربخشی تصمیماتی که اتخاذ کرده اند.

این سه هدف در سایه‌ی بازده سرمایه قابل دستیابی است. زیرا افزایش بازده سرمایه روشن و به صورت شهودی پدیدار می گردد و عملکرد مالی بازده سرمایه برای کل شرکت اهمیت دارد و با توجه به بزرگی و اندازه واحد کسب و کار، سود متناسب با سرمایه گذاری محاسبه و پاداش وحقوق منصفانه برای مدیران محاسبه نمود. واحدهای کسب و کار استراتژیک متمرکز بر سرمایه بر پایه ی اصل بازده سرمایه قرار می گیرد و معیار سنجش بازده سرمایه است. یعنی یک عدد که به صورت درصد می باشد و هر قدر این درصد بالاتر باشد، بازده سرمایه بهتر خواهد بود. برای یک شرکت موفق عدد بازده سرمایه به چندین عامل بستگی دارد که شامل شرایط عمومی اقتصادی به ویژه شرایط خاص اقتصادی می شود. برای مثال، صنایعی که دارای چرخه های فصلی هستند مانند شرکت های هواپیمایی و ساختمان سازی در شرایط مختلف اقتصادی دارای بازدهی‌های متفاوت هستند.

تجزیه و تحلیل فعالیت‌های کنونی شرکت‌های بیمه
در برنامه‌ریزی استراتژیک، کار اصلی، تجزیه و تحلیل مجموعه فعالیتها (Portfolio Analysis) در یک شرکت بیمه است که بدان‌وسیله، مدیریت، مجموعه فعالیت‌هایی را که تشکیل‌دهنده‌ی شرکت هستند، مورد ارزیابی و قضاوت، قرار می‌دهد. امکان دارد شرکت یا نمایندگی بیمه بخواهد در زمینه‌‌ی بیمه‌نامه‌های جدید و سودآورتر، سرمایه‌گذاری بیشتری کند و بیمه‌نامه‌های ضعیف‌تر و زیان‌ده را از دور خارج کند. برای مثال، ممکن است شرکت بیمه تصمیم به قطع فعالیت‌های بازاریابی خود در زمینه‌ی بیمه‌های اتومبیل بگیرد و درمقابل، تمامی توجه، تمرکز و سرمایه‌های مالی و انسانی خود را معطوف به بازاریابی و فروش بیمه‌های عمر و زیر شاخه‌های آن نماید که سودآورتر از بیمه‌های اتومبیل هستند. البته این تغییر رویکرد، نیازمند تجزیه‌وتحلیل بسیار دقیق مجموعه فعالیت‌های فعلی آن شرکت بیمه می‌باشد.

نخستین گامی که مدیریت در این راه برمی‌دارد، تعیین نوع فعالیتهای اصلی شرکت است. مقصود از یک واحد تجاری یا کسب‌وکار استراتژیک، یکی از واحدهای شرکت بیمه است که دارای مأموریت و هدف‌های مخصوص به خود است و می‌تواند بدون توجه به سایر فعالیت‌های شرکت و به‌صورت مستقل، برای خود برنامه‌ریزی کند. یک واحد کسب‌وکار استراتژیک، می‌تواند به‌صورت یک بخش از شرکت، مانند بخش بازاریابی و فروش بیمه‌نامه‌های عمر و تشکیل سرمایه باشد که جدا از سایر بخش‌ها به فعالیت بازاریابی مشغول است. و یا مثلاً بخش بازاریابی و فروش بیمه‌نامه‌های مسئولیت و یا. …

دومین گامی را که مدیریت در زمینه‌ی تجزیه‌وتحلیل مجموعه‌ی فعالیتهای شرکت برمی‌دارد، این است که باید جذابیت واحدهای متعدد کسب‌وکار را مورد ارزیابی قرار دهد تا مشخص نماید که هر یک از آنها شایسته‌ی چه میزان حمایت مالی یا معنوی هستند. در برخی از شرکت‌ها این کار به‌صورت غیررسمی انجام می‌شود؛ بدین ترتیب که مدیریت به مجموعه‌ی فعالیتهای شرکت توجه می‌کند و پس از بررسی در این مورد، قضاوت می‌کند که کدام واحد یا واحدها، نقشی مهم‌تر در موفقیت شرکت دارند و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در برخی دیگر از شرکت‌ها این کار به‌صورت کاملاً رسمی و با اصول و برنامه‌ریزی‌های خاص، انجام می‌شود.

مقصود از برنامه‌ریزی استراتژیک، یافتن راههایی است که شرکت یا نمایندگی بیمه می‌تواند با استفاده از فرصت‌ها و امکانات بالقوه‌ی موجود، وضع خود را در محیط، تقویت نماید. بنابراین، در بیشتر تجزیه‌وتحلیل‌هایی که در مورد مجموعه فعالیتهای شرکت انجام می‌شود، واحدهای کسب‌وکار استراتژیک از دو دیدگاه، مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرند: جذاب بودن بازار متعلق به واحد کسب‌وکار استراتژیک و قدرت یا توان این واحد در آن بازار.

برآیند ایجاد واحد کسب و کار استراتژیک و دستاوردهای آن در شرکت‌های بیمه

با توجه به خصوصیت‌های عنوان شده در بالا، می‌توان به دستاوردهای مهمی ازجمله:
• حداکثر نمودن برگشت سرمایه از بعد اقتصادی؛
• شناسایی رشته‌های سود(زیان) آور و تصمیم‌گیری در خصوص ادامه فروش آن؛
• پاسخگویی و شفافیت مدیران واحدهای استراتژیک کسب و کار در خصوص نحوه عملکرد ایشان؛
• محیا نمودن بسترهای لازم جهت ارزیابی عملکرد شرکت، واحدهای ستادی، شعب، نمایندگان، پرسنل و… .
• تخصیص صحیح منابع و تهیه یک برنامه جامع بودجه نزدیک به واقعیت؛
• بسترسازی لازم جهت پیشی گرفتن از رقبا در صنعت بیمه؛
• همگام سازی شرکت با آخرین استانداردهای بین‌المللی؛
• آماده‌سازی بسترهای لازم جهت تصمیمات استراتژیک در سطوح کلان و خرد؛
• امکان مشارکت پرسنل کارآمد و متخصص در رده‌های بالای سازمانی(مدیر واحد کسب و کار)؛
• تاثیر مستقیم بر اثر بخشی،کارایی و صرفه اقتصادی در تمام سطوح سازمان؛
• افزایش راندمان واحدها و شرکت در موقعیت‌های تجاری؛
• موازنه در پروژه‌های بلندمدت و کوتاه مدت؛
• بهترین الویت بندی افقی و عمودی در سازمان؛
• داشتن نگاه فرآیندی به موضوع منابع انسانی؛
دست یافت.

منبع:آیین

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  ×  6  =  42