اعترافات تازه متهم به اختلاس علیه برخی مسوولان رسمی و قضایی
دادگاه رسیدگی به تخلف بیمه/3
هشتمین جلسه از مرحله دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران به ریاست قاضی مدیرخراسانی آغاز شد. در شروع این جلسه «د.س» یکی از متهمان اصلی پرونده اختلاس از بیمه که از کارکنان استانداری تهران است به دفاع از خود پرداخت.
به گزارش ریسک نیوز، به نقل از ایسنا قاضی سیامک مدیرخراسانی در ابتدای دادگاه و بعد از تفهیم اتهام "د.س" مبنی بر پرداخت رشوه یک میلیارد و 50میلیون تومانی، کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات بانکی به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون ریال، اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخلال در تولید از طریق اخذ تسهیلات ارزی به مبلغ ریالی 505 میلیارد و 161 میلیون ریال، خرید و فروش غیرقانونی ارز، استفاده غیرقانونی از اتباع بیگانه؛ از او پرسید که آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر اتهامات را نمیپذیرم.
قاضی گفت: از خود دفاع کنید. متهم نیز گفت: ابتدا در مورد شکایتی که از آقای "ج.الف" کرده بودم، توضیحاتی را ارائه میدهم. من سال 86 با آقای "ج.الف" از طریق آقای "ی.د" آشنا شدم و ایشان رابط بین من و آقای "ر" بود و من را به دیوان محاسبات برد که گفتند با یکدیگر آشنا شویم.
وی ادامه داد: برای گرفتن وام از بانک ملت 120 یا حتی 150 درصد وثیقه گذاشتم و از آقای "ر" کمک خواستم که به من کمک کند اما پروندهای در مجتمع اقتصادی تشکیل دادند تا از من سوء استفاده کنند و از همان زمان آقای "ج.الف" من را مجبور کرد که وجههای غیرقانونی را پرداخت کنم، به این دلیل این مبالغ را پرداخت کردم چون از سال 87 فعالیت اقتصادی خود را شروع کرده بودم و نمیخواستم آبرویم از بین برود.
وی خاطر نشان کرد: آقای "ج.الف" سایهی آقای "ر" است. در این هنگام قاضی مدیرخراسانی گفت: از جانب آقای "ر" به شما تعهدی داده شد؟
متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" ادعا میکرد که دوست صمیمی پسر آقای «ر» است و هر روز آقای "ر" با آقای "ج. الف" تماس میگرفت و از او میخواست که کارهایش را انجام دهد.
قاضی گفت: شما راجع به آن مبلغ که در کیفرخواست است، توضیح دهید؟ "د.س" افزود: رابطهی "ج.الف" با آقای "ر" بسیار نزدیک بود و من یک میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" واریز کردم.
قاضی پرسید: بابت چه موضوعی این مبلغ را پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: آقای "ج.الف" به من گفت که آقای "ر" این مبلغ را احتیاج دارد، همچنین از جانب آقای "ر" خیلی هدایا از من دریافت میکرد.
وی ادامه داد: برای حل مشکلم به مجتمع اقتصادی اطلاع دادم اما به من گفتند که خانهای که در ولنجک داشتم را بفروشم و به آقای فلانی بدهم تا مشکلاتم حل شود اما مشکلات من حل نشد.
"د.س" ادامه داد: به سازمان بازرسی کل کشور رفتم و چکهایی را که پرداخت کرده بودم را به آنها دادم. همچنین سه فقره چک به آقای "ر" پرداخت کرده بودم. همچنین "ش" که از دوستان نزدیک من بود و در جلسات بین من و آقای "ج.الف" حضور داشتند، به من گفتند که چرا این پولها را به آقای "ج.الف" میدهید و من پاسخ دادم که وی به اجبار از من اخاذی میکند.
این متهم تصریح کرد: وقتی تمام مطالب را به آقای "ر" گفتم، ایشان همه را انکار کرد اما چند روز دیگر آقای "ش" با من تماس گرفت و گفت آقای "ر" میخواهد شما را ببیند. به دیدن آقای "ر" رفتم که عصبانی به نظر میآمد. او به من گفت که چرا چکها را به سازمان بازرسی کل کشور دادید، در حالی که سازمان بازرسی کل کشور به من قول داده بود که همه چیز محرمانه خواهد ماند.
"د.س" خاطرنشان کرد: در جلسه دومی که با آقای "ر" داشتم، او از من عصبانی شد، به این دلیل که چرا چکها را به سازمان بازرسی کل کشور دادهام. در همان جلسه که آقای "ش" حضور داشت ناگهان ما را ترک کرد و به بهانه میهمانی از جلسه بیرون رفت و آقای "ر" از من خواست که بر روی چکها اسم افراد دیگری را بنویسم، همچنین خیلی اصرار داشت که اسم آقای "الف.م" روی چکها بنویسم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: چقدر به آقای "م. الف" پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: دوازده میلیارد و خردهای از طریق چک، دو میلیارد وجه نقد، یک دستگاه اتومبیل لندکروز، همچنین یک ساختمان در ولنجک به مبلغ پنج یا شش میلیارد تومان.
قاضی مدیرخراسانی گفت:از سال 86 شما این مبالغ را به آقای "ج. الف" پرداخت میکردید؟ آیا آقای "ج. الف" در این مدت برای شما کاری انجام داد؟
متهم پاسخ داد: خیر، هیچگونه کاری برای من انجام ندادند.
قاضی افزود: پس به چه دلیل پرداختها را ادامه دادید؟
متهم پاسخ داد: من در فشار بودم.
قاضی خاطرنشان کرد: عقل سلیم اینگونه حکم میکند که زمانی که این همه پول را پرداخت کردید باید برای شما کاری انجام میدادند.
متهم افزود: من از ریختن آبرویم میترسیدم، همچنین از اینکه به زندان بروم و یا نامم در روزنامهها درج شود وحشت داشتم.
قاضی مدیرخراسانی بیان کرد: "ج.الف" ادعا دارد که با شما معامله کرده، آیا این را قبول دارید؟
متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم. ایشان تا الان سه مرتبه ادعاهای متفاوتی را داشتند.
"د.س" افزود: آقای "ج. الف" یک بار عقب ماشین من تعدادی اسلحه گذاشته بود که کارمندان این موضوع را دیده و به من اطلاع داده بودند.
قاضی مدیرخراسانی گفت: "ج. الف" را نزد مسئولین کشور دیده بودید؟
متهم پاسخ داد: هر بار که با من تماس میگرفتند صدای آقای "ر" میآمد. همچنین پسران دو نفر از مسوولان رسمی و پسر یکی از آقای "ب" از نمایندگان مجلس را به دفتر من میآوردند.
"د.س" خاطر نشان کرد: قد و قواره آقای "ت" به استانداری نمیخورد و آقای "ج.الف" و "ر" وی را سر این سمت گذاشتند.
قاضی مدیرخراسانی افزود: چرا شما را در جلسات خود شرکت میدادند؟
متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" میخواست به من ثابت کند که با مقامات کشوری رابطه دارند.
قاضی سیامک مدیرخراسانی افزود: بابت پرداخت یک و نیم میلیارد تومان که به حساب آقای "ر" ریختید، سندی دارید؟ متهم پاسخ داد: بله، اسناد و مدارک آن موجود است. همچنین من در زندان شکایتنامهای علیه آقای "ر" به جرم شرکت در کلاهبرداری نوشتم زیرا اگر اسم آقای "ر" نمیآمد، من ریالی به حساب "ج. الف" نمیریختم.
این متهم در ادامه گفت: من از سال 85 یکی از مشتریان ممتاز بانک ملت بودم و در آنجا گردش مالی و سابقه خوبی داشتم.
قاضی مدیرخراسانی از متهم پرسید: شما 400 میلیون تومان به آقای "ت" بابت چه چیزی پرداخت کردهاید؟
متهم پاسخ داد: این پول دو بخش است. آقای "ت" به من 250 میلیون تومان دادند تا یک آپارتمان برای او خریداری کنم که بعدا قیمت آن 300 میلیون تومان شد. بعدا او خواست واحد بزرگتری بخرد و 100 میلیون تومان از من قرض گرفت و من ملک او را فروختم و 400 میلیون تومان که 300 میلیون تومان آن مال خودش بود را به او دادم.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: آقای "ت" خودش نمیتوانست ملک بخرد یا بلد نبود خانه بخرد؟
متهم پاسخ داد: خیر، تخصص ایشان بانکداری بود.
قاضی مدیرخراسانی گفت: مگر هر کس خانه میخرد متخصص ملک است. چه دلیلی داشت آن را برای او بفروشی؟
متهم پاسخ داد: بله. من ملک خرید و فروش میکنم.
این متهم در مورد پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان به فردی به نام "خ" گفت: من یک پروژه ساخت چندین واحد مسکونی را در آن منطقه داشتم و آقای "خ" شهردار آنجا بود که گفت باید یک مبلغی بدهی و من هم برای پیشرفت پروژه این کار را کردم.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: در کجا این مبلغ را پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: در دفترم. البته پول را در دو مرحله پرداخت کردم.
متهم گفت: آقای "خ" مشاورههای خوبی به ما برای ساخت و پیشرفت پروژه داد.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی این 500 میلیون تومان را بابت مشاوره دادید؟
متهم پاسخ داد: خیر. بابت همیاری و آمادهسازی منطقه بود.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما پرداخت 80 میلیون تومان به خانم "س" است.
متهم در این رابطه گفت: خانم "س" در بانک ملت بودند و ملکی در خیابان فرشته داشتند که میخواستند آن را بازسازی کنند، من پرسنلام را به آنجا فرستادم تا بازسازی کنند. بخشی از مصالح را خانم "س" خرید میکرد و بخشی از آنها و همچنین هزینه پرسنل را من پرداخت میکردم اما ایشان هیچ نقشی در گرفتن تسهیلات برای من نداشت چون رییس بانک بود ولی تسهیلات را برای من هیات مدیره تصویب کرد.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: راجع آقای "ج" چطور؟
متهم پاسخ داد: آقای "ج" معاون شعبه بود و یک روز به دفتر من آمد و گفت میخواهد یک ملک بسازد و من هم 30 میلیون تومان به عنوان قرض و 40 میلیون تومان به عنوان عیدی به او دادم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: یعنی شما جمعا 70 میلیون تومان به او به عنوان عیدی دادهاید؟
متهم پاسخ داد: خیر، 30 میلیون تومان از این مبلغ به عنوان قرض بوده است و این مطلب را هر دوی ما میدانیم.
عیدی هم در بانک یک عرف است و معروف است که شب عید یک لیست "از رییس تا آبدارچی" وجود دارد و شب عید به بانکیها عیدی میدهند.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات کلان بانکی با پیش فاکتورهای صوری به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون و 111 هزار ریال از بانکهاست.
این متهم در این باره گفت: من بر اساس مصوبه هیات مدیره و با کارشناسی دقیقی که هیات مدیره بر روی پروندهام انجام داد این پول را گرفتم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: فاکتورهای شما صوری بوده و شرکت هم وجود خارجی نداشته است.
متهم پاسخ داد: من پنج هزار واحد طی این سالها در تهران ساختهام و این پولها در این راه خرج شده است.
"د. س" در مورد صدور پیش فاکتورهای ساختگی گفت: من اگر نیاز به پیش فاکتور داشتم، با یک تلفن تا ظهر 100 تا پیش فاکتور میگرفتم و نیازی به تقلب نداشتم. این پیش فاکتورها هم نقشی در گرفتن تسهیلات از سوی من نداشت.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: پس چرا آنها را دادید؟
متهم پاسخ داد: بانک آن را میخواست.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: بانک برای چه به شما این تسهیلات را پرداخت کرد؟
متهم پاسخ داد: پرداخت این تسهیلات بابت اهلیت، گردش کار، ماندههای من و سابقه و خوشنامی که در بانک داشتم، صورت گرفت.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی هر کسی این شرایط را داشته باشد این تسهیلات را میگیرد؟
متهم پاسخ داد: بله.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما همه تسهیلات را برگردانید؟
متهم پاسخ داد: بخشی از آن را بله و بخشی را هنوز نه.
قاضی مدیرخراسانی گفت: شما این پولها را تصادفا از بانکهایی گرفتید که آن دو نفر در آنجا رییس بودند.
متهم پاسخ داد: این دو نفر هیچ نقشی در گرفتن وام توسط من نداشتند.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر رییس بانک نقشی در پرداخت وام ندارد؟ پس چه کسی نقش دارد؟
متهم پاسخ داد: هیات مدیره.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر دفاع دیگری دارید، بفرمایید.
"د. س" گفت: من بخشی از این پولها را در زمینه صادرات فرش به کار گرفتم.
"د. س" در مورد اتهام اخلال در نظام اقتصادی از طریق دریافت مبلغ 505 میلیارد و 161 میلیون و 813 ریال اعتبار بانکی، گفت: این مبلغ یک LC در منطقه آزاد کیش بود. در LC 35 آیتم از بانک خریدار به فروشنده از جمله بارنامه ارسال میشود لذا اگر مدارک من ناقص بود قبول نمیکردم. پس نمیشود بگوییم قضیه صوری بوده و باری در کار نبوده.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما جنس وارد کردید؟
متهم پاسخ داد: خیر.
قاضی مدیرخراسانی گفت:در اسنادی که وجود دارد خریدار و فروشنده خود شما بودید.
متهم پاسخ داد: خیر، اینطور نیست. کدام اسناد؟
قاضی مدیرخراسانی گفت: در کیفرخواست اینطور آمده است.
رییس شعبه 76 کیفری دادگاه استان تهران از متهم پرسید: شرکت پکس اینترنشنال متعلق به کیست؟
متهم گفت: این شرکت در سالهای 81 و 82 مال من بوده است.
قاضی مدیرخراسانی پرسید: شرکت رهپویان چطور؟
متهم پاسخ داد: من یکی از سهامداران این شرکت بودم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: خوب این دو شرکت به عنوان خریدار و فروشنده در مدارک شما برای گشایش LC بودند.
قاضی مدیرخراسانی به متهم گفت: بند بعدی اتهام شما، نگهداری و استفاده از دستگاه دریافت تصاویر ماهوارهای است.
متهم گفت: بله، این را قبول دارم.
"د.س" در مورد اتهام پولشویی گفت: من هیچ وقت اموالم را مخفی نکرده بودم. روز اول که منزل و دفتر من را گشتند همه چیز شفاف بود و حسابهای بانکی من و همه چیز مشخص بود. فقط یک میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" ریخته شده بود و به غیر از این، من پولی به حساب کسی دیگر و کسی که از قوای حاکمه باشد، نریختهام.
وی ادامه داد: من رابطهی مالی با "ج.الف" نداشتم، فقط او از من اخاذی و کلاهبرداری کرد. رابطه من با "ی.د" رابطه دوستی است و ما هیچ رابطه مالی نداشتیم.
این متهم تصریح کرد: "ر" و "ج. الف" از من کلاهبرداری کردند و من از آنها شکایت کردم، چون اگر "ر" نبود، "ج. الف" نمیتوانست در پوشش او، از من پول بگیرد و من همه اینها را قبلا گفتم.
وی افزود: من حتی یک نامه به آقای "ر" برای درخواست وام و زمین و تسهیلات ندادم. نکته جالب این است که در 16/7/87 که "ج. الف"را دستگیر کردند، آقای «ق» رییس دادسرای مجتمع قضایی امور اقتصادی رییس شعبه را مجبور کردند در همان روز کیفرخواست صادر کند.
وی گفت: من همچنین ارتباطی با مقامات قضایی و امنیتی نداشتم. من با چه کسانی ارتباط داشتم؟
ذبیحزاده نماینده دادستان تهران در این مورد گفت: متهم در دفاعیات خود اسم دو نفر از مقامات را برد.
قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: شما الان اسم دو نفر را بردید.
متهم پاسخ داد: من عرض کردم آقای «ق»، آقای «ح» را مجبور کرد کیفرخواست صادر کند.
این متهم گفت: اسم مقام قضایی که "ج. الف" عنوان کرد میخواسته ملکی به نام او کند را نمیبرم.
قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر در دفاعیات شما موثر است، اسم او را ببرید.
متهم پاسخ داد: خیر، موثر نیست. برای حفظ آبروی او، اسمش را نمیبرم.
قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: اتهام بعدی شما، به کارگیری غیرمجاز اتباع خارجی است.
متهم گفت: این افراد در منزل من کار میکردند ولی اجازه بدهید در این مورد وکیلم توضیح دهد.
ادامه دارد…