جبهه مشترک بیمه مرکزی و استارتاپ ها در مسیر نوآوری باز/ محمود فراهانی

تردیدی نیست که بیمه مرکزی و استارتاپ ها در یک جبهه قرار دارند اما نه در مقابل شبکه فروش سنتی بلکه در راستای تحقق تحول دیجیتال.اعتماد متقابل کلید حرکت صحیح، موثر و سریع در راستای تحقق اهداف است.برگزاری نشست هایی که به درک متقابل از هم کمک می کند ضروري است. اینکه شبکه فروش سنتی باید متحول شود تا استارتاپ ها بهتر رشد کنند باید به یک گفتمان غالب در نشست ها و برنامه ها تبدیل شود.

محمود فراهانی مدیر مسئول نشریه بیمه داری نوین در یادداشتی می نویسد:

تردیدی نیست که بیمه مرکزی و استارتاپ ها در یک جبهه قرار دارند اما نه در مقابل شبکه فروش سنتی بلکه در راستای تحقق تحول دیجیتال. بیمه مرکزی به واسطه ماموریتی که دارد به عنوان یک راهبر اصلی، ملزم به فراهم سازی زمینه تحول دیجیتال و یکی از مصداق های عملی این دگردیسی، ایجاد یک زیست بوم مناسب برای حضور فعالانه همه ذی نفعان در این اکوسیستم است. این الزام هم از سوی نهادهای بالادستی به صورت های مختلف قانونی و آیین نامه ای ابلاغ شده و هم ضرورت های کلان روندهای حاکم بر اقتصاد و اختصاصا صنعت بیمه این امر را بر بازیگران صنعت بیمه گریزناپذیر کرده است.

طبیعی است در نحوه اجرای راهبردها هر یک از ذی نفعان دغدغه ها و نگرانی های خود را داشته باشند اما اینکه تصور کنند در زیست بوم تحول دیجیتال روبروی یکدیگر قرار دارند خود اشتباهی استراتژیک است که بزرگترین مانع برای گام زدن در مسیرهای پیش بینی شده مشترک است.

از سوی دیگر اگر بپذیریم که مهمترین نقش بیمه مرکزی تنظیم گری روابط بین ذی نفعان و توجه به توازن منافع آنها در صنعت و بازار بیمه است، طبعا در این راستا باید راهی جستجو کند که روابط بین شبکه فروش سنتی و دیگر ذی نفعان و از همه مهمتر کسب و کارهای نوپای بیمه ای به مطلوب ترین شکل ممکن توسعه یابد.

این بدان معنا نیست که مانعی سر راه استارتاپ ها قرار دهد بلکه روابط را به گونه ای تنظیم و تسهیل خواهد کرد که با تحول در شبکه فروش سنتی به مقاصد مشترک در راستای تحول دیجیتال گام برداشته شود.

یکی از مزیت های مهم صنعت بیمه در عرصه دگردیسی دیجیتال، نماینده محور بودن آن است بدین معنی که به استثنای بخشی از بیمه نامه های خُرد به صورت کلی، فروش بیمه نامه جز از طریق نمایندگان فروش امکان پذیر نیست. اما اینکه انتظار داشته باشیم شبکه فروش به شکل سنتی آن بتواند به شکل مطلوب ایفای نقش کند لاجرم انتظاری بیهوده است. جامعه فروشندگان بیمه نامه نیز باید هم پای تحول، خود را متحول سازند و یکی از ماموریت‌های بیمه مرکزی در همین راستا قرار دارد.

اما آیا بيمه مركزي برای تحقق اهداف و راهبردهای مشترک در مسیر تحول دیجیتال مسیر اجرایی را که انتخاب کرده مسیر درستی است؟ به زعم فعالان کسب و کارهای نوپا پاسخ منفی است اما سوال دوم آن است که پاسخ چقدر متناسب با پتانسیل های موجود است. همچنین بیمه مرکزی معتقد است که روش های اجرایی را که برگزیده متناسب با ظرفیت های پیدا و پنهان صنعت بیمه بوده اما آیا این پاسخ مثبت پذیرفتنی است؟

برای تحلیل خیر استارت آپ ها و بله بیمه مركزی نیاز هست که مفهوم «بیمه گری باز» را با هم مرور کنیم؛ مفهومی که به نظر می آید استارتاپ ها کمتر بدان التفات دارند.

بیمه گری باز اساساس رویکردی است که از سوی شرکت های بیمه باید اتخاذ شود و اساس تحول دیجیتال در صنعت بیمه ضرورت اتخاذ همین رویکرد توسط شرکت ها است.

اما برای تحقق چنین رویکردی، شرکت های بیمه نیازدارند که کراینشورنس مستقل با استاندارهای روز دنیا  داشته باشند به گونه ای که بتوانند در عین دادن دسترسی های مناسب به کسب و کارهای نوپا، مسائل مربوط به امنیت را نیز رعایت کنند. در اروپا قوانین مربوط به GDPR  سال هاست مطرح شده و تا حد زیادی مراحل اجرایی را طی کرده است.

GDPR مخفف عبارت General Data Protection Regulation و سری قوانینی برای حفاظت اطلاعات افراد است که توسط اتحادیۀ اروپا برای حفظ اطلاعات شهروندان اروپایی چه در داخل و چه در خارج از این منطقه طراحی شده است. در حقیقت، هر سازمانی که در اروپا مستقر است و در آن فعالیت می‌کند باید تحت قوانین GDPR به فعالیت بپردازد.

قوانین مذکور دارای شش اصل مندرج در شکل زیر است.

در این جا سوال این است که در شرایط فعلی برای صنعتی که اساس آن داده و حاکمیت داده در آن ضروری است و در حالی که اغلب شرکت های بیمه دارای کراینشورنس منسجم و قابل اتکا همراه با یک تیم فناوری اطلاعات قدرتمند نیستند چه مسیری را باید در دستور کار قرار می‌دادیم. اگر چه شرکت های پشتیبان فاوای بیمه ای تلاش کرده اند شرایطی را فراهم کنند که به نیازهای شرکت ها پاسخ بدهند اما شرکت های بیمه جز چند عمل اصلی بیمه گری از جمله مهمترین ها صدور بیمه نامه و پرداخت خسارت درخواست دیگری از شرکت هایی چون فناوران خبره که تعداد زیادی شرکت بیمه را تحت پوشش دارد، ندارند.

صنعت بیمه ضرورت تحقق ملزومات حاکمیت داده به بیان دیگر تحقق قوانین شبیه GDPR در ایران را خیلی خوب تجربه کرده است. سال گذشته یکی از مناقشات حوزه بیمه مربوط به اتهام به یک استارتاپ در خصوص استفاده از داده های بیمه گذاران بدون اجازه آنها بود.

تنظیم گری روابط بدون وجود قوانین و مقررات تقریبا غیر ممکن است. در همین راستا بیمه مرکزی در سال گذشته تلاش کرد تا با ابلاغ آیین نامه کارگزاران آنلاین یک محمل قانونی برای فعالیت های شرکت ها نوپا فراهم کند. اگر چه این نهاد اشراف داشت که چنین آیین نامه مذکور قادر به پوشش همه کسب و کارهای نوپا نیست اما این آیین نامه می توانست شروع مناسبی باشد برای اینکه نهاد ناظر بتواند روابط بین شبکه فروش سنتی و دیگر بخش های صنعت را مدیریت و نظارت کند.

در همین راستا برای تحقق حاکمیت داده و General Data Protection Regulation نیز فراهم کردن زیرساخت لازم برای صنعت بیمه توسط بیمه مرکزی گریزناپذیر است. شاید مدلی که بیمه مرکزی برای تحقق این امر در نظر گرفته دارای نقایصی باشد اما این نقایص نافی اهداف اصلی و کلیدی نیست.

اما راه حل منطقی چیست؟

مهمترین اصل حرکت موثر در مسیر تحول دیجیتال درک این مسئله است که استارتاپ ها و بیمه مرکزی در یک جبهه قرار دارند. اعتماد متقابل کلید حرکت صحیح، موثر و سریع در راستای تحقق اهداف است.

برگزاری نشست هایی که به درک متقابل از هم کمک می کند ضروري است. اینکه شبکه فروش سنتی باید متحول شود تا استارتاپ ها بهتر رشد کنند باید به یک گفتمان غالب در نشست ها و برنامه ها تبدیل شود.

استارتاپ ها برای اینکه بهتر حرکت کنند باید به بیمه مرکزی در تنظیم گری روابط بیش از گذشته کمک کنند باید به کمک هم تلاش کنند تا  شرکت های بیمه به ذی نفعان فعال تری در زیست بوم تحول دیجیتال تبدیل شوند و در این بین ایفای نقش شرکت های پشتیبان چون فناوران خبره و داتین از اهمیت کلیدی برخوردار است.

حضور موثر سندیکای بیمه گران در کمک به بهبود و تسهیل روابط بین ذی نفعان اکوسیستم بیمه ای یک ضرورت انکارناپذیر است که مقدمات این حضور از طریق برگزاری نشست و مشخص شدن نقش ها و توسعه گفتمان مشترک در خصوص تحول دیجیتال ضروری است.

اینکه در این مسیر چه کسی لیدر خواهد بود طبیعتا به صورت ناخودآگاه بیمه مرکزی و سندیکا هر یک می توانند بخشی از راهبری را بر عهده گیرند اما تقویت روح مطالبه گری و سپس ایجاد زیرساخت مناسب در شرکت های بیمه و همچنین درک درست از موقعیت ها و نحوه نقش آفرینی در این مسیر برای دیگر ذی نفعان ضروری است.

دوری از ایجاد بروکراسی های کاذب که ضد نوآوری است نیز از اصول انکارناپذیر در توسعه گفتمان نوآوری باز و به تعبیر دیگر تحول دیجیتال است. همه این موارد از طریق نشستن کنار هم و صبحت کردن و رسیدن به فهم مشترک امکان پذیر است.

نکته آخر اینکه کسب و کارهای حوزه فناوری های مالی نوپا (فینتک ها و در بیمه اینشورتک ها) همواره باید به این ریسک فکر کنند که بنابر تجربه دنیا معمولا 90 درصد از این کسب و کارها در بدو ورود با شکست روبرو می‌شوند. 5 تا 8 درصد طی 5 سال از میدان خارج می شوند و تنها 2درصد امکان تدوام فعالیتشان بصورت بلند مدت وجود دارد. لذا همانطور که در طراحی کسب و کار نوآورانه عمل می کنند در نحوه تعاملشان نیز باید خلاقانه عملکرده و از مسیرهایی که بر تشدید چالش ها دامن میزند دوری کنندو در این میان مهمترین اصل حفظ و تقویت روابط بین ذی نفعان در یک اکوسیستم و در اینجا اکوسیستم بیمه است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

76  +    =  82