رقابت ناسالم شرکتهای بیمه زندگی در جذب شبکه فروش/توانگری مالی در لحظه می خواهیم
کارنامه عملیات بیمه گری در نیمه دوم سال با مدیران عامل(بخش دوم)
امینی:اصلاح آیین نامه 94 برای نجات صنعت بیمه لازم بود و اگر این اصلاح اتفاق نمیافتاد با افزایش تورم و هزینهها و با ارائه نرخهای غیر فنی که میان شرکتهای بیمه وجود دارد، خطر بزرگی صنعت بیمه را تهدید میکرد./نوروزی:در سایر رشتهها بحث رقابت ناسالم در نرخشکنی مشاهده میشود؛ ولی در بیمههای زندگی در حوزة جذب شبکة فروش مطرح است که با وعدههای که شرکتها به شبکههای فروش میدهند سعی در جذب آنها دارند./کشاورز:ما نمیتوانیم در رشتههای مختلف بیمهای به همة شرکتهای بیمه یک نرخ مشخص ارائه کنیم در این صورت کیفیت مدیریت و شیوة اجرا و بسیاری از متغیرهای دیگر تکلیفشان چه میشود؟/یزدان دوست:ایدههای جدید بیمهگری یا رضایتسنجی زاییده این است که یک سیستم دیتامحور و آیتیمحوری نداریم که در لحظه قابل احصا باشند./ عباسیانفر:اگر بتوانیم بخشی از IFRS17 را هم پیاده کنیم بخش گزارشگری را سامان دادهایم.
به گزارش ریسک نیوز به نقل از نشریه بیمه داری نوین همیشه نکات بین دو نیمه میتواند برای تیم مفید باشد. عملکرد نیمه اول سال میتواند راهنمای بسیار مناسبی برای باقی سال باشد. تحلیل درست آنچه طی شش ماهه اول سال رخ داده میتواند برای بازیگران صنعت بیمه رهگشا باشد تا در بازار بیمه نقش آفرینی موثرتری داشته باشند. آنچه که از نیمه اول سال به نیمه دوم منتقل شده افزایش سطح باورپذیری نسبت به شرایط حاکم بر اقتصاد و در عین حال فرصت سازی در این شرایط است. حسن رضا عباسیان فر، مديركل دفتر برنامه ريزي و امور فنی بیمه مرکزی؛ مفید امینی، مدیرعامل شرکت بیمه معلم؛ محمدرضا کشاورز، مدیرعامل شرکت بیمه اتکایی ایرانیان؛ مهدی نوروزی، مدیرعامل شرکت بیمه زندگی خاورمیانه و علیرضا یزدان دوست، مدیرعامل شرکت بیمه ملت در میزگرد «بیمه گری در نیمه دوم سال »1402 ابتدا به تجزیه و تحلیل نیمه نخست سال پرداخته و سپس نیمه دوم را بررسی کردند.
قسمت اول منتشر شد قسمت دوم از پی می آید:
* محور دوم به نیمه دوم سال نگاه دارد لطفاً به ظرفیت های بالقوه فرصت ساز بیشتر اشاره کنید؛ چون چالشها گفته شده اما بیان دورباره آن ایرادی ندار چون باید آنقدر تکرار کنیم تا برطرف شوند؛ ولی به نیمه دوم از دید فرصت ها بپردازید.
امینی؛ قبل از پاسخ به این سوال باید به دو نکته اشاره کنم؛ نکته اول اینکه اصلاح آیین نامه 94 برای نجات صنعت بیمه لازم بود و اگر این اصلاح اتفاق نمیافتاد با افزایش تورم و هزینهها و با ارائه نرخهای غیر فنی که میان شرکتهای بیمه وجود دارد، خطر بزرگی صنعت بیمه را تهدید میکرد. نکتهای که مطرح میشود اینکه بیمه مرکزی به اطلاعات بیمه گذاران شرکتهای بیمه متصل نیست؛ مثلاً درباره یک بیمه گذار اطلاعات به روز در سیستم وجود ندارد تا بیمه مرکزی بر اساس آن تصمیم گیری کند؛ چون این اطلاعات خود اظهاری هستند، گاهی شرکتهای بیمه آن را کمتر از واقعیت و گاهی بیشتر از واقعیت نشان میدهند و همکاران بیمه مرکزی را به خطا میاندازند؛ بنابراین بر اساس آن اطلاعات، نرخ حق بیمه تعیین و در شرکت بیمه اجرا میشود. لذا این خطری است که همچنان وجود دارد و اگر اطلاعات صدور و خسارت سیستمی شود، زحمت دوستان کم میشود و در آن صورت دیگر نیازی به این کمیته نیست و نرخ گذاری مجدداً به شرکتهای بیمه واگذار میشود؛ چون بیمه مرکزی به راحتی میتواند بر اطلاعات نظارت کند.
نکته دوم اینکه شرکتهای بیمه برای اینکه بیمه گذار خود را از دست ندهند و رضایت او را جلب نمایند قرارداد مربوط را برای یک الی دو ماه دیگر تمدید میکنند. بنابراین اطلاعات مورد نیاز را به موقع به بیمه مرکزی ارائه نمیکنند؛ در حالی که کمیته مستقر در بیمه مرکزی باید به موقع تصمیم بگیرد، تا نرخ اعلام شود و این قرارداد بعد از منقضی شدن با شرکت قبلی، با شرکت جدید تمدید شود در هر صورت برای این پوشش نباید وقفه ایجاد شود؛ اما برخی شرکتهای بیمه این کار را نمیکنند. گاهی مشاهده میکنیم که بیمه گزار از بیمهگر قبلی راضی نیست و تصمیم میگیرد با شرکت دیگری قرارداد منعقد کند؛ اما شرکت جدید نرخی در اختیار ندارد و بیمهگر قبلی هم اطلاعات را اظهار نمیکند و بیمه گزار همینطور معطل میماند. بنابراین شرکت جدید چارهای ندارد، جز اینکه طبق ضوابط از بیمه مرکزی برای نرخ گذاری کمک بگیرد.
* به فرصت ها و تهدید ها اشاره کنید
امینی: نکته اول بهبود زیرساختهای دولت الکترونیک در صنعت بیمه است. تاکید دولت و وزارت امور اقتصادی و دارایی و… بر این مسأله، فرصت مغتنمی در اختیار صنعت بیمه قرارداده است.
نکته دوم مربوط به ورود شرکتهای دانش بنیان است که ایدههای خوبی دارند و باید مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرند و بهرهبرداری شوند، که این بستر نیز در حال حاضر به عنوان یک فرصت مطرح است.
نکته مهمّ دیگر تمایل جامعه به استفاده از خدمات الکترونیک است. الکترونیکی شدن، فرایندی اثرگذار در زندگی روزمره مردم است و بیمه نیز یکی از نیازهای مردم محسوب میشود که روز به روز، بیش از گذشته نسبت به آن احساس نیاز میکنند و این هم فرصت مناسبی برای شرکتهای بیمه است.
از جمله تهدیدهایی که میتوان به آن اشاره کرد؛ رقابت ناسالم است. در بسیاری از مواقع که بزرگترین مشکل نرخشکنی نامیده میشود، اصلاً نرخی وجود ندارد و در اکثر رشتهها تعرفهها آزاد است و در واقع نرخها غیر فنی ارائه میشوند. بعضی شرکتها خودزنی میکنند تا بر اساس پرتفوی محوری، رشد خود را بالا ببرند.
مشکل دیگر کاهش قدرت خرید مردم است. امروزه تعداد بیمه نامهها به صورت محسوسی کاهش یافته است. کاهش قدرت خرید مردم باعث میشود تا مردم سراغ مایحتاج اولیه زندگی خود بروند و خرید بیمه نامه در اولویتهای بعدی آنها قرار داشته باشد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت افزایش تقلبات و تخلفات بیمهای است؛ مثلاً میشنویم که در نقاط مختلفی آتش سوزی ساختگی اتفاق افتاده است، این معضل تقریباً در همه رشته ها وجود دارد که به نوعی صنعت بیمه را تهدید میکند.
* آقای نوروزی نظرتان در مورد ظرفیتهای فرصتساز نیمة دوم سال چیست؟
نوروزی: طبق ترند آماری سالهای گذشته معمولاً در بیمههای زندگی در شش ماهة دوم بهتر از شش ماه اول فروش داریم و انتظار داریم که این روند امسال هم ادامه داشته باشد. واقعیت این است که تورم به شدت بر بیمههای زندگی تأثیر منفی میگذارد و عملاً وقتی قدرت خرید مردم کاهش مییابد بیمه زندگی در اولویت پایین قرار می گیرد و حتی می توان گفت از اولویت خارج میشود؛ و این مسئلهای است که همة شرکتهای بیمه در حوزة بیمه زندگی با آن مواجهاند؛ ولی میتوان در این حوزه خلاقیت داشت و محصولات متناسب با نیاز بازار ارائه کرد.
* آیا محصولی در حوزه مستمری دارید؟
نوروزی: محصول مستمری ما از سال 98 وارد بازار شده و انصافاً توفیق خوبی در آن حاصل شده است. محصول جدیدی نیز در همین پایه ولی با شکل متفاوتی پیشنهاد دادیم که در مرحلة نهایی اخذ مجوز قرار دارد و میتواند در فروش بیمههای زندگی مؤثر باشد و سعی کردیم در این محصول بحث تورم را پوشش دهیم که قاعدتاً میتواند برای مشتریان بسیار جذاب باشد.
زیرساختها در بیمه زندگی بسیار تأثیرگذارند؛ یعنی شرکتهایی که بتوانند بهروز و بهلحظه پاسخگوی نیاز مشتریانشان باشند موفقتر هستند؛ بیمهگذاران ما در لحظه به جزئیات بیمهنامة خود دسترسی دارند؛ مثلاً همة آنها میدانند که حق بیمة آنها برای چه پوششهای صرف شده است یا به راحتی میتوانند وضعیت ذخیره و اندوخته ریاضیشان را در لحظه مشاهده کنند به این ترتیب فضای شفافی ایجاد کردیم تا به فروش ما در بیمه زندگی کمک کند.
* با چه چالش های دیگری مواجهید؟
نوروزی: چالش دیگری که با آن مواجهیم افزایش شرکتهای بیمه زندگی است؛ گرچه این موضوع به سرعت نمیتواند ما را دچار چالش کند؛ چون فروش بیمه زندگی کار سادهای نیست و معمولا شرکتهای جدید و سهامدارانشان صبور نیستند و علاقه دارند در زمان کوتاه به سود و فروش بالا برسند و این باعث میشود تا این شرکتها با چالش جدی مواجه شوند؛ همانطور که ما هم با این چالشها مواجه شدیم و به سختی از آنها عبور کردیم؛ ولی امروز به شرایط باثباتی رسیدهایم.
چالش دیگر، سازمانها و شبکههای فروش هستند. در سایر رشتهها بحث رقابت ناسالم در نرخشکنی مشاهده میشود؛ ولی در بیمههای زندگی در حوزة جذب شبکة فروش مطرح است که با وعدههای که شرکتها به شبکههای فروش میدهند سعی در جذب آنها دارند؛ ولی سعی میکنیم با برنامهریزیها و سیاستهایی که به کار میبریم شش ماهة دوم را به نحو مطلوبی پشت سر بگذاریم.
* آقای کشاورز در مورد کمیته نرخگذاری بیمههای درمان نظری داشتید لطفا اشاره کنید.
کشاورز: کمیته ذیل این هدف که از بالا رفتن ضریب خسارت درمان پیشگیری کند شکل گرفته است؛ ولی به نظرم راهحل، تشکیل کمیته نیست. من در جلسهای که برای این کار در بیمه مرکزی تشکیل شد و به نمایندگی از سندیکا حضور داشتم مخالفت خود را ابراز کردم. از چند جهت مخالف این کمیته هستم؛ اول اینکه کمیته نرخی مشخص میکند و قرارداد منعقد میشود اما اگر قرارداد مدنظر زیانده شد بیمه مرکزی باید به چه کسی تذکر دهد؟ همانطور که میدانید در حوزة درمان تنها مؤلفه، مؤلفة نرخ نیست؛ بلکه مؤلفههای بسیاری از جمله شیوة اجرا، تورم، زیرساختها، کیفیت اجرا و شرایط بیمهنامه تعیینکننده هستند. بسیاری از شرکتهای بیمه در مورد نرخ با بیمه مرکزی به توافق میرسند؛ اما در شرایط بیمهنامه مسائلی را مطرح میکنند که گاهی از چشم بیمه مرکزی دور میماند.
تصور کنید یک شرکت بیمه قراردادی منعقد میکند و نرخ را هم رعایت میکند و نسبت خسارتش هم مساعد و مناسب است؛ اما در کنار آن هزینة دیگری برای خود ایجاد میکند و با بیمهگذار در قالب دیگری توافق میکند و پرداختی به بیمهگذار انجام میدهد. این مسئله در نسبت خسارت بروز نمییابد.
بنابراین معتقدم این کمیته در جهت مدیریت شرکتهای بیمه شکل گرفته است نه نظارت بر آنها اما اگر به جای مدیریت بر آنها نظارت کند؛ اتفاقات بهتری رخ میدهد.
* شما به عنوان یک شرکت بیمه اتکایی چقدر ریسکهای نیمه دوم سال و کل سال را احصا کردهاید و نرخگذاریهای نامطلوب و ریسکپذیریهای مدیریتنشده شرکتهای مستقیم چقدر بر کار شما تأثیر میگذارد؟
کشاورز: رابطة کاملاً مستقیمی دارد. ما به آییننامههای موجود پایبند نیستیم در واقع بیمهگر مستقیم قبل از صدور بیمهنامه باید کاور اتکایی را از بیمهگر اتکایی اخذ کند در حالی که امروز برعکس عمل میشود.به هر حال باید بدانیم که شرکتهای بیمهگر اتکایی در دنیا در حوزة ریسکهای بزرگ چه میکنند این شرکتها لیدری یک رشته را دارند و مابقی هم آنها را دنبال میکنند.
* آیا ریسکهای سال 1402 را احصا و استخراج کردهاید؟
کشاورز: ما یک نظام و بانک آماری دقیقی در دسترس نداریم؛ ولی بر اساس رویهها و تجارب گذشته و ریسکهایی که در کشور مشخص است اقداماتی انجام میدهیم.
* آیا در شرکتهای بیمه بخشی وجود دارد که ابتدای سال یا میانة سال ریسکها را بهروز کنند تا شما دانش یا تصویری از آنها داشته باشید.
کشاورز: ما در شرکت بیمه اتکایی ایرانیان اقداماتی در این راستا انجام دادهایم؛ ولی باید بپذیریم که در شرایط فعلی، مدیریت بر اساس شهود شکل نمیگیرد؛ بلکه بر اساس داده و تحلیل داده شکل میگیرد که دلیل هم دارد؛ چون حجم اطلاعات زیاد و شتاب تغییرات و سرعت عمل در تصمیمگیری باعث شده تا شما بر اساس داده تصمیم بگیرید.
به فرصتها اشاره کنید.
کشاورز: در مورد فرصتهای نیمة دوم سال باید بگویم که چند موضوع میتواند فرصتساز باشد؛ اول اینکه اگر شرایطی به وجود بیاید که ارتباط بینالمللی پیدا کنیم و یک یا چند کشور وارد بازار ایران شوند و فعالیت کنند هم باعث ارتقاء دانش صنعت بیمه در سطح کشور میشود و هم شرایطمان را به دنیا نزدیکتر میکند.
نکتة دیگر اینکه وقتی از حذف تعرفه و خصوصیسازی صحبت میکنیم و اینکه شرکتها مسئولیت اداره شرکت خود را دارند باید آداب آن کار را رعایت کنیم در واقع باید اجازه دهیم شرکتهای بیمه با مسئولیت خود فعالیت کنند و در قالب آییننامههای توانگری یا تعریف یک سری شاخص مالی و کنترلنگر نظارت کنیم و به اجرا ورود و مداخله نداشته باشیم. شرایط شرکتهای بیمه برای اداره یکسان نیست . ما نمیتوانیم در رشتههای مختلف بیمهای به همة شرکتهای بیمه یک نرخ مشخص ارائه کنیم در این صورت کیفیت مدیریت و شیوة اجرا و بسیاری از متغیرهای دیگر تکلیفشان چه میشود؟
امیدوارم با توجه به تغییرات جدید، بستری فراهم شود تا شرکتهای جدید دستشان برای کار باز شود از طرفی بحث نوآوری مطرح است ما در کشورمان شعارهای نوآوری میدهیم؛ ولی اقدام عملیاتی و برنامه مشخصی برای آن نداریم در واقع یکی از مشکلات صنعت بیمه عدم نوآوری در ارائة خدمات به ویژه در بخش خسارت است. گاهی تلاش میکنیم محصول جدید تعریف کنیم؛ اما همچنان با مشکلاتی در این زمینه مواجهیم. بیمهگذاران و مشتریان و آحاد جامعه خدمات ما را در زمان پرداخت خسارت بهتر درک و لمس میکنند. امروز با شیوهها و تکنیکهایی، پرداخت خسارت میکنیم که بهروز نیستند؛ البته تغییراتی رخ داده است؛ ولی با ایدهآل فاصلة زیادی داریم.
* آقای یزداندوست لطفاً به فرصتهای نیمه دوم اشاره کنید.
یزداندوست: فرصتی که نه در نیمه دوم سال بلکه همیشه وجود دارد بحث فرهنگسازی است. احساس میکنم راه عبور توسعة صنعت بیمه از فرهنگسازی میگذرد؛ اگر به آمار و ارقام و تعداد بیمهشدههای حوزه عمر، درمان یا صنایعی که پوشش کامل دارند توجه کنیم، میبینیم که به جز مشکلات اقتصادی و تورم بخش عمدة آن ناشی از فرهنگسازی است.
* این جمله خیلی کلیشهای است.
یزداندوست: چرا هست؛ ولی برای رفع این کلیشه چه اقداماتی انجام دادهایم؟ مثلاً سریالی که در صدا و سیما برای تبلیغ صنعت بیمه ساخته شد چند نفرمان کامل آن را دیدیم یا چند نفر را سراغ دارید که ناشی از مخاطب قرار گرفتن به این جمعبندی رسیدهاند که چه اشتباهی کردهاند که بیمهنامه خریداری نکردهاند؟
واقعیت این است که فرهنگسازی لزوماً با فیلم و سریال اتفاق نمیافتد؛ بلکه باید از کتاب درسی از دوره مهد کودک، مدرسه، دانشگاه اتفاق میافتد.
* در مورد بیمه در کتابها نوشته شده است.
یزداندوست: به نظرم هیچ کدام از آنها در مسیر فرهنگسازی نیستند فقط در حد شنیدن نام بیمه هستند. به نظرم باید در فضای دانشگاه در مورد واحدهای بیمهای در همة رشتهها دگردیسی اتفاق بیفتد.
* از تهدیدهای دیگر بگوئید.
یزداندوست: به نظرم تهدیدی که چند سالی است با آن درگیر هستیم این است که گهگاهی با تورمهای مقطعی در طول سال علاوه بر تورمی که به صورت عمومی وجود دارد مواجهیم؛ مثلاً در مقطعی تورم دارویی داشتیم که در حوزه درمانی اثرگذار است یا تورم تجهیزات و قطعات و امثال آن، نکاتی هستند که کار را کمی دشوار میکنند؛ ولی به نظرم ظرفیت بلااستفاده چه در حوزة بیمهشدگان در رشتههای درمان، عمر، حادثه، حوادث رانندگی و چه در حوزة بیمهنامههای عمری که در سرتاسر کشور فروش رفته است، بسیار داریم.
* آیا برای شرکت خودتان فرصت و تهدیدهای نیمه دوم سال را در حد یک مطالعه تهیه کردهاید؟
یزداندوست: معمولاً برای استراتژیهای سالانة شرکتها پس از تدوین و قرار گرفتن روی خروجی بودجه شرکتها swot تهیه میشود؛ ولی واقعیت این است که متغیرهای بسیاری در کشور ما وجود دارند که نسبت تغییرشان بسیار زیاد است به گونهای که آن استراتژیها را هم بعضاً به صورت دورهای، ماهیانه و فصلی دستخوش تغییر میکنند؛ بنابراین شاید در نظر گرفتن یک ماتریس خاص برای فرصتها و تهدیدهای یک شرکت بیمه ، ماتریسهای محکم و استواری نباشند؛ حتی در حوزه ریسکشناسی هم ممکن است ماتریسهای محکم و استواری نباشند؛ تصور کنید یک مجموعه، ریسکی را مناسب ارزیابی کند؛ ولی با خارج شدن یک پیمانکار مثلاً در حوزة نفت و انرژی و وارد شدن یک پیمانکار جدید مسیر ریسک 180 درجه تغییر میکند.
* آقای عباسیانفر تهدید و فرصتهای نیمه دوم سال از زاویه زاویه دید ناظر چیست؟
عباسیانفر: یکی حضور بازیگران جدید است که از نظر من فرصت محسوب میشود و در نیمه دوم سال محقق میشود. اخیراً دو شرکت مجوز فعالیت دریافت کردهاند؛ ولی فعالیت آنها به نیمه دوم سال موکول میشود. این شرکتها یک ویژگی دارند،اینکه سرمایهگذار آنها از جنس بیمههای سنتی نیست؛ این مسئله میتواند تهدیدی برای ما باشد؛ ولی من حضور آنها را فرصت تلقی میکنم؛ در واقع صنعت بیمه با بازیگران جدید با یک فرهنگ بیمهگری جدید روبهرو است .
رویکرد دولت این است که مقداری روابط بینالمللی را بهبود ببخشد و پیرو آن چند گشایش در صنعت بیمه در حال اتفاق افتادن است که به نظرم آثار آن برای بیمهگران به ویژه بیمهگران اتکایی در نیمه دوم سال ظهور میکند.
بحث دیگر در حوزه مقررات است به نظرم در حوزة تنظیمگری دو اتفاق مهم در حال رخ دادن است؛ اتفاق اول آییننامه سرمایهگذاری است که طی آن ظرفیتهای جدید و قلمروهای سرمایهگذاری جدیدی به شرکتهای بیمه اضافه میشود و در عین حال بیمههای زندگی را چابکتر میکند به ویژه فروش بیمههای متصل به واحد سرمایهگذاری یا یونیکلینکها را تسهیل میکند. این مورد نیز برای بیمههای زندگی فرصتی محسوب میشود .
اتفاق دوم نوآوری است. یک زمانی شرکتهایی مانند «ازکی» وارد بازار شدند در حالی که برای آنها قالب مقرراتی نداشتیم و جنگ و گریزی بین ما و این بازیگران مطرح بود؛ اما بیمه مرکزی از یک سال قبل تصمیم گرفت که یک نظام تنظیمگری مستقلی برای آنها تدوین کند؛ مشابه نظام سندباکس که در بازارهای مالی موجود است آییننامهاش توسط بیمه مرکزی با کمک مرکز فناوری وزارت اقتصاد به تصویب رسید و تشکیلات مربوط به کمیته تخصصیاش هم در مجموعه معاونت طرح و توسعه موجود است.
بحث آخر ریسکهای نوظهور است که عمدتاً ناشی از فناوری اطلاعات و آیتی است. جامعه از صنعت بیمه مطالبهای دارد به ویژه شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی مدعی هستند که با یکسری ریسکهای سایبری مواجهند؛ ما چه راهحلی برای آنها داریم؛ حتی آمادگی دارند در شورای عالی فضای مجازی بیمههای سایبری را به صورت اجباری درآورند؛ این هم فرصت تلقی میشود.
* لطفاً صحبت های خود را جمع بندی کنید.
امینی: آقای عباسیانفر به تغییر مقررات یا اصلاح مقررات اشاره کردند که به نظرم یکی از راههای برون رفت از مشکلات، اصلاح و به روز کردن برخی از این آیین نامهها و تدوین و تصویب آیین نامههای جدید است.
مثلاً تا جایی که از قبل اطلاع دارم در آیین نامه ۷۵ اینطور پیشنهاد شد که با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی، نمایندهها نیازی به دفتر ندارند و دفتر کارشان همان لپتاپ روی میزشان است. این موضوع باید فرایندش طی شده و در نهایت به شورای عالی بیمه برود و تصویب شود که این مورد میتواند راهی برای رشد و تحول باشد. به نظرم مقررات دست و پاگیر باید برداشته شوند. چون حجم عظیمی از پرتفوی ها را نمایندهها و شبکه فروش تولید میکنند.
در حوزه ارزیابی ریسک هم به نظرم یکی از اقداماتی که در دوره جدید میتواند انجام شود، این است که آییننامهای در مورد ارزیابی ریسک در همه حوزهها نوشته شود؛ اما این کار بسیار سخت و پیچیده است.
نکته دیگر اینکه در مورد حوزه فناوری اطلاعات باید آیین نامهای نوشته شود. که ظاهراً نوشته شده و به کمیسیون شورا هم رفته است.
نکته دیگر استفاده از دادههای کلان صنعت بیمه به نحو مطلوب است؛ اطلاعات بسیاری در سامانه سنهاب وجود دارد که سرگردان است. این دادهها باید ساماندهی شوند و به نحو مطلوبی از آنها بهرهبرداری شود. به نظرم از این اطلاعات میتوان برای کنترل تقلبات و تخلفات بیمهای هم استفاده کرد.
برخی معتقدند که بیمه مرکزی باید صرفاً بر توانگری مالی و صورتهای مالی شرکتها نظارت کند؛ اما به نظر میرسد بیمهمرکزی باید علاوه برآنها، هزینههای اداری عمومی شرکتهای بیمه را هم رصد کند که هیچ آئیننامهای در این مورد وجود ندارد و به تبع آن نظارتی هم در این حوزه متصور نیست، هر چند که همه عملیات نهایتاً در صورتهای مالی منعکس میشود.
نوروزی: اعتقاد من این است که بیمههای زندگی میتوانند در صنعت بیمه و افزایش ضریب نفوذ آن راهگشا باشند. خوشبختانه بیمه مرکزی دید خوبی نسبت به افزایش شرکتهای بیمه دارد به شرط اینکه شرکتهای جدید ایدههای جدید داشته باشند؛ چون بعضاً شاهد هستیم که بعضی از شرکتهای جدید ایدة جدیدی ندارند و اگر داشته باشند، میتوانند کمککننده باشند و ما را هم وادار به حرکت کنند. یکی از آفتها که شرکتهای بیمه بعد از مدتی با آن مواجه میشوند روزمرگی است که تصور میکنند مسیری که طی کردهاند کافی است و میتواند پاسخگوی نیاز مشتریان باشد. شرکتهای قدیمیتر به تلنگر نیاز دارند که وقتی ایدة جدیدی وارد میشود و میتواند بازار را متوجه خود کند شرکتهای قدیمی هم به فکر نوآوری باشند.
کشاورز: من معتقد نیستم که شرکتهای بیمه رها باشند در واقع در استراتژی یکسان هستیم و همه اعتقاد داریم که شرکتها باید کنترل شوند و در بازاری که انضباط دارد فعالیت کنند؛ اما در تاکتیکها اختلاف نظر داریم.
به نظرم دو کلان موضوع وجود دارد که باید توسط بیمه مرکزی رصد شود؛ یکی توانگری به مفهوم کامل آن از ابعاد مالی، فنی و سایر حوزههای شرکتهای بیمه را کنترل کند. امروز در کل دنیا بحث کارمزدها به شرکتهای بیمه واگذار شده است؛ اما توانگری توسط ناظر رصد میشود.
مسئلة دیگر رضایت بیمهشدهها و بیمهگذاران است امروز هیچ نظام و آییننامهای برای ارزیابی میزان رضایتمندی در پرداخت خسارتها نداریم نه آییننامه داریم و نه مدلی برای آن پیاده کردهایم. به این ترتیب بیمه مرکزی باید در حوزة توانگری شرکتهای بیمه و میزان رضایت بیمهگذاران ورود کند و به اجرا و لایههای پایینتر ورود نکند.
یزداندوست: بخش عمدهای از موضوعاتی که دوستان به درستی به آن اشاره کردند؛ از جمله توانگری، ایدههای جدید بیمهگری یا رضایتسنجی زاییده این است که یک سیستم دیتامحور و آیتیمحوری نداریم که در لحظه قابل احصا باشند. در حال حاضر در بسیاری از این حوزهها مشکلات فراوانی داریم چون آمار و ارقام قابل استناد و اتکا نداریم؛ به همین دلیل معتقدم حوزه آیتی صنعت بیمه نیاز به ساماندهی دارد.
حوزه توانگری نیاز به رصد ماهیانه دارد و اتفاقاً کار دشواری نیست گرچه در مورد آییننامه توانگری نکاتی دارم که موضوع بحث امروزمان نیست؛ ولی به نظرم نیازی نیست که توانگری سال قبل شرکتهای بیمه را برای سال بعد آنها اعلام کنیم اتفاقی که بعضاً در حال رخ دادن است.
این حوزهها را راحت میتوان در لحظه رصد کرد؛ مثلاً پرداخت کارمزد را میتوان مانند اسنپ یا موارد دیگر در لحظه پرداخت کرد چرا ما بیمهگرها نتوانستیم وارد این فضاها شویم همة اینها مقداری نیاز به جزئیات فناوری، نوآوری و آیتی دارند که تصور میکنم در آن حوزه نیازمند سرمایهگذاری بزرگ هستیم.
* برای سیستم گزارشدهی چه اقداماتی انجام خواهید داد؟
عباسیانفر: اگر منظور آقای کشاورز نظارت و گزارشگریهای روتین و مالی است باید بگویم که از زمان آقای دکتر سلیمانی کمیتهای با نام کمیته IFRS17 داشتیم که من و دکتر حقوردیلو در آن عضویت داریم و مسئولیت آن کمیته بر عهدة آقای علی جعفری است و از مدیران عامل از جمله آقایان بنویدی، صلاحینژاد، رافع و … در آن حضور دارند. هنوز هم به کار خود ادامه میدهد الان کار علمی خوبی شده است که آقای دکتر استادهاشمی در اولین جلسهای که من و آقای جعفری حضور داشتیم و جلسه معارفه معاونت بود به این موضوع تأکید کردند که باید به سرانجام برسد؛ اگر بتوانیم بخشی از IFRS17 را هم پیاده کنیم بخش گزارشگری را سامان دادهایم.
کشاورز: بخشی از گزارشگری در صورتهای مالی شرکتهای بیمه انجام میشود؛ ولی همانطور که میدانید صورتهای مالی شرکتها یکسان نیستند باید یک نظام یکپارچه برای استخراج اطلاعات برای گزارشگری که یکسری مؤلفه و شاخص ثابت دارد تدوین کنیم. اگر این مدل پیاده شود اشتراکاتی بین همه صورتهای مالی ایجاد میکند و یکسانسازی شکل میگیرد؛ اما در شرایط فعلی در صورتهای مالی در گزارشگریها مشکل داریم که بخش زیادی از آن به بحث برآورد بازمیگردد. قسمت برآوردها در صورتهای مالی کار تحلیلگران را سخت میکند؛ وقتی با افراد در بازار سرمایه صحبت میکنیم و میگوییم چرا روی سهمهای شرکت بیمه کار نمیکنید، میگویند که صورتهای مالی آنقدر برآورد دارد که ما از آنها سر در نمیآوریم؛ بنابراین آنها را کنار میگذاریم.
نکتة دیگر اینکه مقایسههایی که در فضای عمومی در مورد آمارها شکل میگیرد تحلیل ندارند اطلاعاتی که از شرکتها دریافت میشود شرایط یکسانی ندارند به نظرم باید یکسری شاخص ثابت تعریف شود و نظام گزارشگری ما نظام یکسانی برای همه شرکتهای بیمه باشد.
عباسیانفر: در IFRS17 به این بخشها رسیدگی شده است.