اعترافات تازه متهم به اختلاس: پول زیادی دادم، ولی کاری برایم انجام ندادند!

جلسه رسیدگی به پرونده تخلف بیمه/2

هشتمین جلسه از مرحله دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران به ریاست قاضی مدیرخراسانی آغاز شد. در شروع این جلسه «د.س» یکی از متهمان اصلی پرونده اختلاس از بیمه که از کارکنان استانداری تهران است به دفاع از خود پرداخت.

به گزارش ریسک نیوز، به نقل از ایسنا قاضی سیامک مدیرخراسانی در ابتدای دادگاه و بعد از تفهیم اتهام "د.س" مبنی بر پرداخت رشوه یک میلیارد و 50میلیون تومانی، کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات بانکی به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون ریال، اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخلال در تولید از طریق اخذ تسهیلات ارزی به مبلغ ریالی 505 میلیارد و 161 میلیون ریال، خرید و فروش غیرقانونی ارز، استفاده غیرقانونی از اتباع بیگانه؛ از او پرسید که آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر اتهامات را نمی‌پذیرم.

 

قاضی گفت: از خود دفاع کنید. متهم نیز گفت: ابتدا در مورد شکایتی که از آقای "ج.الف" کرده بودم، توضیحاتی را ارائه می‌دهم. من سال 86 با آقای "ج.الف" از طریق آقای "ی.د" آشنا شدم و ایشان رابط بین من و آقای "ر" بود و من را به دیوان محاسبات برد که گفتند با یکدیگر آشنا شویم.

 

وی ادامه داد: برای گرفتن وام از بانک ملت 120 یا حتی 150 درصد وثیقه گذاشتم و از آقای "ر" کمک خواستم که به من کمک کند اما پرونده‌ای در مجتمع اقتصادی تشکیل دادند تا از من سوء استفاده کنند و از همان زمان آقای "ج.الف" من را مجبور کرد که وجه‌‌های غیرقانونی را پرداخت کنم، به این دلیل این مبالغ را پرداخت کردم چون از سال 87 فعالیت اقتصادی خود را شروع کرده بودم و نمی‌خواستم آبرویم از بین برود.

وی خاطر نشان کرد: آقای "ج.الف" سایه‌ی آقای "ر" است. در این هنگام قاضی مدیرخراسانی گفت: از جانب آقای "ر" به شما تعهدی داده شد؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" ادعا می‌کرد که دوست صمیمی پسر آقای «ر» است و هر روز آقای "ر" با آقای "ج. الف" تماس می‌گرفت و از او می‌خواست که کارهایش را انجام دهد.

 

قاضی گفت: شما راجع به آن مبلغ که در کیفرخواست است، توضیح دهید؟ "د.س" افزود: رابطه‌ی "ج.الف" با آقای "ر" بسیار نزدیک بود و من یک میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" واریز کردم.

 

قاضی پرسید: بابت چه موضوعی این مبلغ را پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: آقای "ج.الف" به من گفت که آقای "ر" ‌این مبلغ را احتیاج دارد،‌ همچنین از جانب آقای "ر" خیلی هدایا از من دریافت می‌کرد.

 

وی ادامه داد: برای حل مشکلم به مجتمع اقتصادی اطلاع دادم اما به من گفتند که خانه‌ای که در ولنجک داشتم را بفروشم و به آقای فلانی بدهم تا مشکلاتم حل شود اما مشکلات من حل نشد.

 

"د.س" ادامه داد: به سازمان بازرسی کل کشور رفتم و چک‌هایی را که پرداخت کرده بودم را به آنها دادم. هم‌چنین سه فقره چک به آقای "ر" پرداخت کرده بودم. همچنین "ش" که از دوستان نزدیک من بود و در جلسات بین من و آقای "ج.الف" حضور داشتند، به من گفتند که چرا این پول‌ها را به آقای "ج.الف" می‌دهید و من پاسخ دادم که وی به اجبار از من اخاذی می‌کند.

این متهم تصریح کرد: وقتی تمام مطالب را به آقای "ر" گفتم، ایشان همه را انکار کرد اما چند روز دیگر آقای "ش" با من تماس گرفت و گفت آقای "ر" می‌خواهد شما را ببیند. به دیدن آقای "ر" رفتم که عصبانی به نظر می‌آمد. او به من گفت که چرا چک‌ها را به سازمان بازرسی کل کشور دادید، در حالی که سازمان بازرسی کل کشور به من قول داده بود که همه چیز محرمانه خواهد ماند.

"د.س" خاطرنشان کرد: در جلسه دومی که با آقای "ر" داشتم، او از من عصبانی شد، به این دلیل که چرا چک‌ها را به سازمان بازرسی کل کشور داده‌ام. در همان جلسه که آقای "ش" حضور داشت ناگهان ما را ترک کرد و به بهانه میهمانی از جلسه بیرون رفت و آقای "ر" از من خواست که بر روی چک‌ها اسم افراد دیگری را بنویسم،‌ هم‌چنین خیلی اصرار داشت که اسم آقای "الف.م" روی چک‌ها بنویسم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: چقدر به آقای "م. الف" پرداخت کردید؟ متهم پاسخ داد: دوازده میلیارد و خرده‌ای از طریق چک، دو میلیارد وجه نقد، یک دستگاه اتومبیل لند‌کروز، همچنین یک ساختمان در ولنجک به مبلغ پنج یا شش میلیارد تومان.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌از سال 86 شما این مبالغ را به آقای "ج. الف" پرداخت می‌کردید؟ آیا آقای "ج. الف" در این مدت برای شما کاری انجام داد؟

متهم پاسخ داد: خیر، هیچگونه کاری برای من انجام ندادند.

قاضی افزود: پس به چه دلیل پرداخت‌ها را ادامه دادید؟

متهم پاسخ داد: من در فشار بودم.

قاضی خاطرنشان کرد: عقل سلیم این‌گونه حکم می‌کند که زمانی که این همه پول را پرداخت کردید باید برای شما کاری انجام می‌دادند.

متهم افزود: من از ریختن آبرویم می‌ترسیدم، همچنین از اینکه به زندان بروم و یا نامم در روزنامه‌ها درج شود وحشت داشتم.

قاضی مدیرخراسانی بیان کرد: "ج.الف" ادعا دارد که با شما معامله کرده،‌ آیا این را قبول دارید؟

متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم. ایشان تا الان سه مرتبه ادعاهای متفاوتی را داشتند.

"د.س" افزود: ‌آقای "ج. الف" یک بار عقب ماشین من تعدادی اسلحه گذاشته بود که کارمندان این موضوع را دیده و به من اطلاع داده بودند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: "ج. الف" را نزد مسئولین کشور دیده بودید؟

متهم پاسخ داد: هر بار که با من تماس می‌گرفتند صدای آقای "ر" می‌آمد. همچنین پسران دو نفر از مسوولان رسمی و پسر یکی از آقای "ب" از نمایندگان مجلس را به دفتر من می‌آوردند.

"د.س" خاطر نشان کرد: قد و قواره آقای "ت" به استانداری نمی‌خورد و آقای "ج.الف" و "ر" وی را سر این سمت گذاشتند.

قاضی مدیرخراسانی افزود: چرا شما را در جلسات خود شرکت می‌دادند؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" می‌خواست به من ثابت کند که با مقامات کشوری رابطه دارند.

قاضی سیامک مدیرخراسانی افزود: بابت پرداخت یک و نیم میلیارد تومان که به حساب آقای "ر" ریختید، سندی دارید؟ متهم پاسخ داد: بله، اسناد و مدارک آن موجود است. همچنین من در زندان شکایت‌نامه‌ای علیه آقای "ر" به جرم شرکت در کلاهبرداری نوشتم زیرا اگر اسم آقای "ر" نمی‌آمد، من ریالی به حساب "ج. الف" نمی‌ریختم.

ادامه دارد…

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  −  7  =  2