محافظه کاری صنعت بیمه در یک انتخاب / برگ برنده در دست بازنشسته هاست

در حاشیه انتخاب علیپور یزدی به عنوان دبیر کل سندیکای بیمه گران بررسی شد؛

انتخاب علیپور بر دبیر کلی سندیکا چندان دور از ذهن نبود و البته حرکت صنعت بیمه در مسیر انتخاب مهره های قدیمی نشان می دهد این صنعت همچنان بر محافظه کاری در انتخابهایش پابرجاست.

به گزارش ریسک نیوز،امروز در جلسه شورای عمومی سندیکای بیمه گران ایران در حالی که کاملا قابل پیش بینی بود ، محمد علی علیپور یزدی ، که خداحافظی اش از بیمه ما با حواشی فراوانی روبرو شد ، رسما به عنوان دبیر کل سندیکا انتخاب شد.

در حالی که پس از رفتن اولیاء ، به جز علیپور گزینه های  دیگری نیز مطرح بود اما همانطور که انتظار می رفت بیمه گران بر دبیر کلی مدیر عامل سابق بیمه ما اجماع کردند.

علیپور یزدی که به گفته خودش سی و پنج سال در صنعت بیمه روزگار گذرانده در سال 87 با حکم وزیر وقت امور اقتصاد و دارائی بر مسند مدیر عاملی شرکت بیمه آسیا تکیه زد پس از بیمه آسیا و با آغاز بکار بیمه جدیدالتاسیس "ما" مجمع عمومی این شرکت در تاریخ 4/2/1390 با حضور 82 درصد از سهامداران ، وی  را به مدیرعاملی برگزیدند.

اگر چه که بخت با علیپور یار نبود و ماجرای کوچ شبانه اش از بیمه ما مدتها نقل محافل بیمه ای بود، وی در گفتگوی مفصلی که با روزنامه شرق داشته این برکناری ناگهانی را متوجه مدیر عامل وقت بانک ملت می داند و تاکید می کند :" اين گونه روش ها اخلاقي نيست و شايد بيشتر به دوره قبل يعني رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد بيايد تا به دولت تدبير و اميد. "

وی در این گفتگو اذعان می دارد :"خصوصي سازي يا فعاليت خصوصي شرکت ها دچار يک پارادوکس شده است. اگرچه در قوانين بيمه گري آمده سهام داران حقيقي و حقوقي مجاز نيستند بيش از ٢٠ درصد سهام شرکت را در اختيار داشته باشند، ولي به انحاي مختلف چنين مسائلي رعايت نمي شود و اکثر شرکت ها دچار چنين معضلي هستند. قانون گذار براي جلوگيري از وقوع چنين رخدادهايي نسبت هاي سهام اشخاص را معلوم و معين کرده، وقتي يک سهام دار بر سهام شرکت مسلط باشد و نقش و حدود خود را نداند، چنين آسيب هايي مثل همين جريان بيمه ما ايجاد مي شود. "

علیپور یزدی طی این گفتگو نسبت به احتمال عدم ایفای تعهدات این شرکت بیمه ای و عدم مدیریت تخصصی آن در آینده ابراز نگرانی کرده  است.

وی در ادامه این گفتگوی مفصل تاکید کرده:" به خودم مطمئنم و مي دانم که چطور کار کرده ام. آنهايي که بيمه را مي شناسند، با ديدن گزارش هاي شرکت حتي اگر سوال هم نپرسند، مي فهمند که چه شده است ." و در نهایت به خبرنگار شرق می گوید:" پس از برکناری به خانه ی پدر رو حانی ام در قم رفتم و ایشان به من گفتند همين است که وضع مان اين طور مي شود. "

سندیکا پس از احیاء

ایده تشکیل «سندیکای بیمه‌گران ایران» اولین باردر تصویب‌نامه هیات وزیران در سال 1316 و حدود دو سال پس از تاسیس شرکت سهامی بیمه ایران و حدود 5 ماه پس از تصویب قانون بیمه، در حالی که شرکت بیمه ایران تنها شرکت بیمه داخلی در کشور بود، مطرح شد.

اساسنامه در سال 1342 تهیه و به تصویب وزارت اقتصاد رسید و در نهایت «سندیکای بیمه‌گران ایران» در سال 1345 در اداره ثبت شرکت‌ها و مالکیت صنعتی با شماره 832 به ثبت می‌رسد و پس از آن طبق ماده 75 قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری، کلیه موسسات بیمه که در ایران کار می‌کنند، عضو «سندیکای بیمه‌گران ایران» شناخته می‌شوند.

پس از پیروزی انقلاب در سال 57 و تصویب «لایحه ملی شدن موسسات بیمه» در سال 1358، برخی از شرکت‌های بیمه از ادامه فعالیت منع شدند و با ادغام گروهی دیگر شرکت‌های بیمه دولتی کار خود را آغاز کردند که در نتیجه سندیکای بیمه‌گران از حالت فعال خارج شد.

با تصویب قانون تاسیس موسسات بیمه غیردولتی در سال 1380 و پس از اینکه نخستین گروه شرکت‌های بیمه خصوصی در سال 1382 مجوز فعالیت گرفتند، اساسنامه جدید سندیکای بیمه گران ایران بازنگری و تدوین و برای تصویب به شورای‌عالی بیمه ارائه  شد و شورای عالی بیمه  اساسنامه جدید  را تصویب کرد.

8 ماه پس از تصویب این اساسنامه، اولین جلسه شورای عمومی، بنا به دعوت عبدالناصر همتی رییس کل وقت بیمه مرکزی ایران، درسال 1383 تشکیل و سید محمد آسوده مدیرعامل وقت بیمه ایران به عنوان رییس شورای عمومی و مهرداد خواجه نوری به عنوان دبیرکل سندیکای بیمه گران انتخاب شدند.

 با رفتن خواجه نوری ، موسی رضا ،مدیرعامل بیمه سینا ، رییس شورای عمومی و خرقانی عضو هیات‌مدیره بیمه سینا ، دبیرکل سندیکای بیمه‌گران شد که البته با مدیر عاملی سهامیان بر بیمه ایران مهره ها جابجا شده و سهامیان  به عنوان رئیس شورای عمومی در سندیکا به ایفای نقش پرداخت.

به گفته برخی از اعضای سندیکای بیمه‌گران انتخاب بدون چون و چرای مدیرعامل بیمه ایران به خاطر ایجاد تعادل در بازار بیمه بود چون موافقت سهامیان با تصمیمات دیگر اعضا به معنای موافقت نیمی از بازار بود چرا که در ان زمان بیمه ایران بیش از نیمی ار بازار بیمه را دراختیار داشت.

روزنامه دنیای اقتصاد طی گزارشی می نویسد ، از زمان انتصاب سهامیان در پست ریاست شورای عمومی سندیکا زمزمه تغییر دبیرکل به گوش می‌رسید و هر روز نامی آشنا از کارشناسان بازنشسته صنعت بیمه به عنوان دبیرکل جدید شنیده می شد و در نهایت غلامرضا تاجگردون به عنوان دبیرکل جدید سندیکای بیمه‌گران ایران انتخاب کرد.

وجود تاجگردون با سابقه ای  فعالیت در مباحث تئوریک اقتصاد و همچنین سوابق قابل توجه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وکالت مجلس، این احتمال را می داد که  شاید چندقدمی صنعت بیمه به پیش رود.

انتخاب معاون اسبق سازمان مديريت و برنامه‌ريزي نشان داد که شاید صنعت بیمه راهکار پیشبرد اهداف  را در حمایت از سوی اشخاص سیاسی می بیند، اینجا بود که استارت ورود دبیرکل های سیاسی و غیر بیمه ای در سندیکای بیمه گران زده شد و دومین انتخاب غیر بیمه ای سیاسی رقم خورد، به طوریکه پس از اتمام دوره مدیریت تاجگردون ، علی اکبر اولیاء ، نماینده سابق مجلس ، سکان مدیریت این تشکل صنفی را در دست گرفت.

اما در نهایت  تجربه دو دوره دبیر کل های سیاسی و غیر بیمه ای ، بیمه گران را به سمت انتخاب شخصی از درون صنعت بیمه سوق داد و این طور که به نظر می رسد این تجربه را رقم زد که شخصی می تواند برای چالش های درونی صنعت نسخه ی شفا بخش بپیچد که مشکلات برایش ملموس باشد.

چرخش بیمه گران بر مدار قدما

همان گونه اذعان گردید ، انتخاب علیپور بر دبیر کلی سندیکا چندان دور از ذهن نبود و  البته حرکت صنعت بیمه در مسیر انتخاب مهره های قدیمی نشان می دهد این صنعت همچنان بر محافظه کاری در انتخابهایش پابرجاست.

نگاهی بر روند رشد صنعت بیمه در نیم قرن اخیر و میزان اثر گذاری این بازار در اقتصاد کشور نشان می دهد ،صنعت بیمه همواره در حاشیه سیر کرده و در انحصار گروه معدودی بوده است.

 به زعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی اگر چه طی سال های اخیر پیشرفت هایی حاصل شده اما در نهایت اگر رشته ثالث را که زاده ضرورت و الزام است از صنعت بیمه بگیریم آیا چیزی برای آن باقی می ماند؟

بدون شک فرایندهای توسعه در یک ارگان و بازار مالی از مسیر نوآوری و ظهور ایده های خلاقانه می گذرد و این امر میسر نمی شود جز در سایه بازآفرینی نهاد های صنفی و دمیدن روح نوگرایی و تازه اندیشی، همان راهبردی که صنعت بیمه از تجربه آن واهمه دارد.

اگر چه طی سالهای اخیر انتصاب مدیران عامل جوان در راس شرکتهای بیمه نسبت به گذشته افزایش یافته ؛ اما مساله اینجاست که جوان ها همچنان در سایه تصمیمات قدما قرار دارند و برگ برنده همچنان در دست بازنشسته هاست.

البته ذکر این نکته ضروری است که سابقه مدیریتی و تجارب بزرگان و قدمای صنعت بیمه قابل چشم پوشی نیست و بی تردید مدیران جوان در سایه مشاوره ی قدمای با تجربه خواهند توانست ره بپیمایند.

شاید اشاره به نوشته نیما نورالهی، مدیر جوان بیمه ای و عضو هایت مدیره بیمه آسیا در این زمینه خالی از لطف نباشد وی در کانال تلگرامی اش می نویسد:

"یکی از علل توفیق کشورهای توسعه یافته، جریان آزاد و فضای باز برای ظهور و بروز ایده ها، باورها، نگاهها و رویکردهای نو و بدیع است. در زمینه سازمان و مدیریت نیز این سوال مهم مطرح می شود که طول عمر مفید مدیریت کلان سازمان به چه میزان است؟ به این معنی که چقدر زمان برای یک مدیر عالی در یک شرکت، سازمان یا صنعت کافی است تا به اصطلاح فرصت کافی به منظور پیاده سازی ایده ها و بالفعل ساختن نوآوری ها و خلاقیت ها و بروز سبک مدیریتی او وجود داشته باشد؟  برای پاسخ به این سوال خوب است نگاهی به بالاترین سطح مدیریت اجرای هر کشور یعنی ریاست جمهوری یا نخست وزیری بنماییم. در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران ، دوران ریاست جمهوری 4 ساله و قابل تمدید به 8 سال می باشد. به این معنی که نهایتا 8 سال را برای دولت جدید به منظور ارائه، فرهنگ سازی، تعامل و پیاده سازی تز مدیریتی در حیطه کشور داری، کافی دانسته اند. بنابراین در سطوح مدیریتی خرد تر از قبیل وزارتخانه، سازمان، شرکت و ….، مدت زمان کمتری نیز برای به منصه ظهور رسیدن هنر و دانش مدیریتی اشخاص کفایت می کند. با این مقدمه این گزاره کلیدی مطرح می شود که هر مدیری با هر درجه از نبوغ و …، در مرحله ای از عمر مدیریت خود در نقطه اوج کارایی قرار دارد و پس از آن باصطلاح به حد بی کفایتی مدیریت (یا دوران افول کارایی) گرفتار می شود. در اینجاست که حصول بهره وری در مدیریت مستلزم تغییرات و پذیرش مدیرانی جدید با افکار نو، با نگاه متفاوت به مسائل و انگیزه تحول آفرینی و انجام کارها به طریقی نو می باشد تا مجدا نقطه بهینه یک مدیر دیگر در دوره زمانی تعیین شده متجلی گردد و آنگاه است که حیات یک سازمان یا صنعت مشحون از نقاط بهینه و اوج کارایی و خلاقیت خواهد شد و از اتصال این نقاط بهینه سطح ارتقاء یافته ای از مدیریت به دست می آید.سندیکای بیمه گران نیز در شرایط و اقتضائات کنونی بازار بیمه، که نقش پر رنگ تر این نهاد دیرپا را می طلبد، نیازمند درون نگری و بازنگری در مفروضات، الزامات، خط مشی ها و استراتژی های خود برای حضوری فعال در مناسبات صنعت و حداکثر نمودن منافع ذی نفعان است؛ بدیهی است حصول این مقصود با نگاهها و رویکردهای مدیریت دولتی، با سبک مدیریت های معطوف به گذشته و راهکارهای و روش های متناسب با گذشته و بعضا ناکارآمد به دست نمی آید. سندیکای بیمه گران نیازمند مدیران جوان، مشتاق، خوش فکر، خلاق و با نگاه تحول آفرین است تا با بسیج امکانات مادی و معنوی صنعت افقی روش برای فعالان صنعت بیمه را نوید دهد.  به قول فرخی سیستانی
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر     سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر"

در همین زمینه بخوانید: سندیکای بیمه گران ایران زیر چتر مصلحت اندیشی http://risknews.ir/news/109775/

 

 

 

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

2  ×  5  =