اخذ آخرین دفاع از خانم «م.الف»
دهمین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه ایران/۶
در ادامه دهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران در نوبت بعدازظهر، قاضی مدیرخراسانی از نماینده دادستان خواست تا در جایگاه قرار گیرد و اظهارات خود را در رابطه با خانم “م. الف” بیان کند.
به گزارش ریسک نیوز، به نقل از ایسنا ذبیحزاده نماینده مدعیالعموم نیز با حضور ر جایگاه گفت: اتهام خانم "م. الف" به شرح کیفرخواست است و از دادگاه محترم اجازه میخواهم متهمه در جایگاه قرار گیرد و به چند سوال پاسخ دهد.
قاضی مدیرخراسانی از متهمه "م. الف" خواست تا در جایگاه قرار گیرد. نماینده مدعیالعموم گفت: ریاست دادگاه خانم "م. الف" زمانی که ویلای اوشان توسط آقای "ج. الف" قبل از روز دستگیری به وی داده شده است، بیان کرده که بابت طلب بوده است. اگر واگذاری ویلای اوشان به خانم "م. الف" بابت طلب بوده، چرا دوباره به وی وکالت بلاعزل داده شده است؟
متهمه "م. الف" پاسخ داد: اولا این موضوع یک هفته قبل از دستگیری او بوده و بارها این موضوع را متذکر شدم که هیچ اطلاعی از این جریان نداشتم و این سوال به خود ایشان برمیگردد.
ذبیحزاده نماینده مدعیالعموم اظهار کرد: خانم "م. الف" گفته که اظهارات خود را که خودم بیان کردهام قبول دارم و هر چه که دیگران گفتهاند را نمیپذیرم. در تحقیقاتی گفته که آقای "ح" به درب خانه ایشان آمد و با ایجاد سر و صدا به دنبال "ج.الف" بود و طلب 500 میلیون تومانی خود را میخواست و آقای "ح" را دعوت به آرامش میکرد، آیا این آرام کردن به اطلاع داشتن ایشان برنمیگردد؟
متهمه پاسخ داد: این موضوع در کیفرخواست من نیست، آیا هر کسی که دعوایی دارد من باید در جریان آن دعوا قرار گیرم، من اصلا آقای "ح" را نمیشناسم تا زمانی که آن را آقای "ج. الف" معرفی کرد. در واقع من پا در میانی کردم و گفتم که شایسته شما دو تا نیست، آیا از اینکه پا در میانی کردم گناهی مرتکب شدهام؟ اگر من قرار بود از کارهای مجرمانه این افراد علم داشته باشد پایشان را از اینکه به منزل من بیایند قطع میکردم.
ذبیحزاه نماینده مدعیالعموم در بیان اظهارات خود گفت: خانم "م .الف"در اظهارات خود گفتهاند یک هفته قبل از دستگیری آقای "ج. الف" ایشان از من خواستند ویلای هزار متری که به نامش بود را به نام من کنند و گفت به دلیل اینکه متوجه جریمه دیرکردی که باید به آقای "د.س" بدهد، نشود و به خاطر همین این ویلا را به نام من کرد اما آقای "ج. الف" با فروش ویلا قرار بود بخشی از طلب من را بدهد؛ بنابراین طبق اظهارات خود متهمه، خانم "م. الف" میدانسته که این ملک برای "د. س" است در حالی که در جایی دیگر ایشان بیان کرده که در جریان این موضوع نبوده است، در این رابطه توضیح دهند؟
متهمه "م. الف" پاسخ داد: من متوجه سوال نشدم که خوب جواب بدهم، از روز اول هم همین جواب را دادم. اولین بار است که میشنوم این ملک متعلق به آقای "د. س" است. تا جایی که میدانم این ملک از آقای "ل" خریداری شده بود و این موضوع مربوط به زمانی است که پدرم مریض بود و مادرم در شهرستان و من باید خودم آنها را میبردم و یک هفته شهرستان بودم و شروع ترم دخترم در دانشگاه تبریز بود و برای ثبتنام دانشگاه دخترم رفته بودم و آن زمان اینجا نبودم. آقای "ج. الف" به من زنگ زد و من موضوع را به پدرم اطلاع دادم و بدون مشورت با پدرم کاری را انجام نمیدادم. من پایبند حرفهایم هستم ولی این یک موضوع را نمیدانم.
قاضی مدیرخراسانی از متهمه خواست اگر راجع به اظهارات نماینده دادستان صحبتی دارند ببان کند."م. الف" پاسخ داد: با توجه به صحبتهای قبلیام، ما سر سفرهای بزرگ شدیم که خانوادهای معتقد بودیم تا این لحظه هیچ کس از ما شکایتی نکرده و هیچ چک برگشتی نداشتم. بنده برای نمایندگی بیمه در شعبه فاطمی امتحان ورودی دادم و همه کلاسهای آموزشی را رفتم و مورد تایید بیمه هستم . بعد از این جریان خیلی به من برخورد و میخواستم دفترم را ببندم ولی بعد دیدم زمانی که تخلفی ندارم برای چه باید این کار را بکنم.
نماینده دادستان از جایش بلند شد و گفت: من متنی را که ارائه دادم عین اظهارات خانم "م.الف" بود و عین متن را قرائت کردم، آیا این متن دستخط شما است یا خیر؟
متهمه "م. الف" به سوی نماینده دادستان رفت و متن را دید و گفت: این خط من است اما خدا را گواه میگیرم که نمیدانم به چه صورت این جریان را نوشتهام.
قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهمه گفت: اگر برای آخرین دفاع از خود مطلبی دارید آن را بیان کنید، البته میتوانید اگر لایحهای هم دارید تقدیم دادگاه کنید.
متهمه "م. الف" خطاب به قاضی گفت: من هیچ وقت درآمد قابل توجهی از بیمه نداشتم و عضویتی در هیچ سمت دولتی نداشتم و این مطالب و این جریانات باعث برهم خوردن زندگی من و بچههایم شد و همچنین باعث بیماری پدرم شد. اعتماد ما به آقای "ج. الف" و علاقه پدرم به ایشان این مساله را ایجاد کرده است. در این چند سالی که از خارج از کشور به ایران آمدم و با درآمدی که از پدرم داشتم باید بگویم که زندگیام در حد نرمال است و یک شبه میلیاردر نشدم.
متهمه "م. الف" در پایان دفاعیات خود گفت: از محضر هیات محترم دادگاه تقاضای صدور رای منصفانه که همانا برائت است را دارم.
ادامه دارد…