اشکال مختلف مشارکت در امور خیریه با بیمه عمر در کانادا// استراتژی های انتخاب سبد سرمایه گذاری برای بیمه عمر

سلسله گزارشات ریسک نیوز از تجارب عینی یک بیمه گر ایرانی در کانادا (قسمت بیست وهفتم)

در بیمه های عمر زمانی چون اندوخته ای ایجاد نمی شود و حق بیمه رشد نمی کند، شخص می تواند خیریه را به عنوان ذینفع معرفی و پس از اینکه از این دنیا رفت معادل سرمایه فوتی که خیریه دریافت خواهد کرد، برای ورثه او رسید کمک به خیریه صادر می شود.//بیمه گران سبدهای سرمایه گذاری را ارائه می کنند که ترکیبی از سهام شرکت ها و صندوق های مختلف است و معمولا در گروه های پرریسک، ریسک متوسط و کم ریسک قرار طبقه بندی شده اند تا شرکت بیمه بتواند ریسک را قبول و آن را مدیریت کند.

از آنجا که یکی از راهبردهای رسانه ریسک نیوز تولید محتوای مطلوب برای صنعت بیمه است و با توجه به اینکه طی سالهای اخیر و با اعمال  تحریم ها ، انتقال دانش به صنعت بیمه ایران با خدشه روبرو گردید در این راستا ریسک نیوز تلاش کرده تا با ارتباط با ایرانیان موفق در کشورهای توسعه یافته ، این خلل را تا حدودی جبران کند.
زین پس مجموعه مقالاتی از کامبیز کیامهر یکی از بیمه گران موفق ایرانی در کانادا منتشر می گردد ، در این مقالات سلسله وار تلاش می گردد تا ضمن تصویرسازی فضای واقعی صنعت بیمه کانادا ، تجارب موفق بیمه گران این کشور منتقل گردد .
بدون شک این مقالات علاوه بر مدیران ،بخصوص برای شبکه فروش صنعت بیمه ایران می تواند اثرگذار باشد ، امید که تجارب موفق بیمه گران بین المللی در قالب انتقال دانش برای صنعت بیمه ایران مفید واقع گردد

در قسمت اول این مقالات تلاش شد تا نمایی کلی از صنعت بیمه کانادا به تصویر کشیده شود، در قسمت دوم این سریال آموزشی کامبیز کیامهر برای تصویر سازی واقعی تر از صنعت بیمه کانادا به سراغ نوید ایزدی از نمایندگان موفق بیمه های عمر در استان بریتیش کلمبیا رفت و مطالب مفید و جالبی مالیات ونقش آن در رشد بیمه های عمر کانادا و همچنین وضعیت نماینده های دو شغله در کانادا عنوان شد.
در قسمت سوم این سریال مکتوب اموزشی نوید برای ما از چگونگی اخذ نمایندگی بیمه عمر در کانادا و درآمد نمایندگان گفت، در قسمت چهارم نیز به تفاوتهای بازار یابی و فروش بیمه های عمر در ایران و کانادا پرداخته شده است .
در قسمت پنجم کامبیز کیامهر که 12 سال تجربه در صنعت بیمه ایران و کانادا را در کارنامه کاری خود ثبت کرده تجارب بیمه گری در کانادا را به ایران پیوند زده است وی در این قسمت ضمن ارایه راهکار ، به برخی پیشنهادات اشاره می کند.
در قسمت ششم این سریال مکتوب با ساختار نهاد نظارتی و رگولاتور بیمه ای در کانادا آشنا می شویم بدون شک این بخش می تواند برای مجموعه نهاد ناظر در ایران جالب توجه باشد ضمن اینکه این پرونده ما را با زوایای جالب فروش بیمه های عمر زمانی در کانادا آشنا می کند.
در قسمت هفتم در خصوص اهمیت مقوله ارزیابی ریسک در بیمه های عمر و جذابیت بیمه عمر زمانی برای مشتریان در کانادا گزارش شد.
در قسمت هشتم کامبیز کیا مهراز شرایط جالب بیمه نامه های عمر در کانادا گفت و یک نمونه بیمه نامه مورد بررسی قرار گرفت.
 در قسمت نهم شرایط پرداخت کارمزد  به نمایندگان بیمه های عمر در کانادا مورد بررسی قرار گرفت که اطلاعات جالبی را به مخاطب ارایه می کرد.
در قسمت دهم مطالب جالبی در باره ارزیابی ریسک در بیمه های عمر از زبان کامبیز کیامهر بازگو می شود و همچنین نوید مطالب جالب توجهی در خصوص ممنوعیت فروش بیمه در بانک ها و مالیات در بیمه های عمر عنوان می کند.
در قسمت یازدهم کامبیز از تجربه متفاوتش از تصادف می گوید و نوید پوشش های جالب عمر زمانی را برایمان تشریح می کند.
در قسمت دوازدهم در گزارشی جذاب از نحوه برگزاری کلاسهای آموزشی بیمه های عمر برایتان گفتیم و شرکت  Fidelity investment  را برایتان معرفی کردیم.
در قسمت سیزدهم کامبیز از ازمون اخلاق حرفه ی نمایندگان بیمه کانادا برایمان گفت و نوید از شرایط جالب بیمه نامهCI مطالب جالب را بازگو کرد.
در قسمت چهاردهم کامبیز و نوید از بیمه نامه های عمر دائمی در کانادا و حق انتخابهای جالب ان برای بیمه گذارگفتند.

در قسمت پانزدهم از انواع بیمه شده در بیمه نامه های عمر بلند مدت گفته شد و طراحی یک نمونه بیمه نامه را با نوید و کامبیز مرور کردیم.
در قسمت شانزدهم کامبیز مطالب بسیار جالبی در مورد یک نهاد حمایتی از شرکتهای بیمه در کانادا گفت و نوید در مورد یک اپشن جالب یعنی دریافت پوشش های اضافه بیمه ای به جای سود نقدی برایمان توضیحات مبسوطی داد.
در قسمت هفدهم اطلاعات جالبی در خصوص بیمه نامه ثالث در کانادا ارایه شد و کامبیز با بیان اطلاعات مبسوط در این زمینه به نوعی نحوه اجرای راننده محوری در بیمه نامه ثالث را تشریح کرد همان هدفی که صنعت بیمه ایران این روزها به دنبال ان است.
در قسمت هجدهم اطلاعات مفیدی در خصوص نحوه فعالیت تشکل های صنفی در کانادا ارایه شد  و همین طور بیان شد که  چطور می توانیم یک بیمه نامه عمر با زمان ۶۵ سال تهیه کنیم.
در قسمت نوزدهم کامبیز اطلاعات مفیدی در خصوص چگونگی اخذ پروانه نمایندگی عمر و جنرال در کانادا می دهد و نوید از طراحی یک بیمه نامه عمر دائمی با درآمدهای مکمل برای فرزندان می گوید.

در قسمت بیستم کامبیز اطلاعات اماری جالبی از صنعت بیمه کانادا در حوزه تولید حق بیمه ، خسارت پرداختی و سود مشارکت در منافع بیمه های عمر می دهد.
در قسمت بیست و یکم کامبیز اطلاعات بسیار جالبی در خصوص رونق و شکوفائی صندوق های بازنشستگی در کانادا و رابطه انها با شرکتهای بیمه می دهد این بخش می تواند الگوی مناسبی برای مدیران ایرانی باشد چرا که در حال حاضر صندوق های بازنشستگی در ایران به پاشنه اشیل اقتصاد مبدل شده اند در حالیکه اگر ساز و کار منطقی برای انها فراهم می آمد، می توانستند سهم بسزائی در رونق اقتصادی ایفاء کنند پیش ازین عبدالناصر همتی زمانیکه رئیس کل بیمه مرکزی بود پیشنهاد قرار گرفتن صندوق های بازنشستگی ذیل نظارت بیمه مرکزی را ارایه داد که عملیاتی نگردید.

در قسمت بیست و دوم برایتان از انعطاف بیمه نامه های UL در مدیریت حق بیمه و نحوه سرمایه گذاری ها گفتیم.

در قسمت بیست و سوم کامبیز کیامهر از مراحل طی طریق نمایندگان بیمه عمر کانادایی گفت.

و اما در قسمت بیست و چهارم از این گزارش سریالی منحصر بفرد که از قضا بسیار مورد توجه جامعه بیمه ای کشور واقع شده ضمن پرداختن به چند رشته دیگر بیمه ای از جمله بیمه های اموال و مسئولیت در کانادا، همگام با مسایل روز صنعت بیمه ایران به عملکرد مالیاتی صنعت بیمه کانادا پرداختیم.
در قسمت بیست و پنجم با کامبیز همراه شدیم تا از بیمه نامه های گروهی خودرو در کانادا و نحوه مدیریت صندوق های سرمایه گذاری توسط بیمه گذاران کانادایی اگاه شویم.
قسمت بیست و ششم را با شما همراه بودیم تا کامبیز از چند مدل طراحی بیمه عمر برایمان بگوید و با نوید در خصوص بیمه نامه های و نحوه سرمایه گذاری ها همراه بودیم.UL 

­­­­­در قسمت بیست و هفتم کامبیز اطلاعات منحصر بفردی در خصوص اشکال مختلف مشارکت خریداران بیمه عمر در امور خیریه می دهد اطلاعات باارزشی که نشان می دهد بیمه عمر در کانادا از یک کسب و کار تجاری پا را فراتر گذاشته و به امور متعالی انسانی ورود پیدا کرده است.
با هم می خوانیم و یاد می گیریم:

 

­­­­­­

یکی از کارهای ارزشمندی که من می بینم مردم در کانادا زیاد انجام می دهند این است که بیمه نامه عمری می خرند و تمام و یا بخشی از آن را در زمان حیات یا بعد از فوت به امور خیریه اختصاص می دهند و برای خودشان باقیات و صالحات به جا می گذارند. یعنی زمانی که در قید حیات هستند، بخشی از دسترنج خود را با هدف امور خیر در بیمه عمر قرار می دهند تا پس از اینکه از این دنیا رفتند، بازماندگان حتی در معذور خیرات برای آن ها قرار نگیرند. این ذینغع خیریه می تواند یک بیمارستان، مدرسه، خانه سالمندان، مرکز تحقیقاتی ، حمایت از حیوانات و …. باشد که به اختیار خودشان انتخاب می کنند.

با توجه به جدیت نظام مالیاتی در کانادا که چرخ کشور را می گرداند و مردم همه بدون تبعیض در برابر آن مسئول هستند، قانونگذار نگاه جالبی به مالیات در امور خیریه دارد که تشویق کننده است و قبل از ادامه بحث با نوید، کمی درباره آن برایتان می گویم.  

به صورت کلی وقتی در کانادا شخصی پول یا مالی را به خیریه می بخشد، دولت برای او اعتبار مالیاتی در نظر می گیرد که اصطلاحا به آن Tax Credit گفته می شود و شخص بستانکار دولت شده و از مالیاتی که باید بپردازد کم می شود. این اعتبار مالیاتی هم از سوی دولت مرکزی و هم دولت های استانی برای خیرین در نظر گرفته می شود. هر چه شخصی بیشتر به امور خیریه کمک کند، معافیتی که برایش در نظر گرفته می شود هم بیشتر است. طبق قانون فعلی به ۲۰۰ دلار اولی که شخصی به خیریه پرداخت کند، دولت مرکزی معادل ۱۵ درصد و برای مبالغ بیشتر از آن ۲۹ درصد اعتبار مالیاتی در نظر می گیرد. یعنی اگر مثلا شخصی در طول سال ۲۰۰۰ دلار به خیریه کمک کرده باشد، دولت مرکزی برای او ۵۵۵ دلار اعتبار مالیاتی در نظر می گیرد. البته بسته به اینکه شخص در کدام استان زندگی می کند،‌ از اعتبار مالیاتی آن استان هم برخوردار است. برای مثال اگر این شخص در استان نیو برانزویک (New Brunswick) زندگی  کند، ۹.۳۹ ( نه و سی و نه صدم) درصد بابت ۲۰۰ دلار اول و ۱۷.۹۵ ( هفده و نود و پنج صدم) درصد برای مبالغ بالای ۲۰۰ دلار اعتبار می گیرد و مجموعا در پایان سال حدود ۸۹۴ دلار کمتر به دولت مالیات می پردازد که برای مردم معمولی عددی قابل توجه است و هم دنیا و هم آخرت را به دست می آورند. شخص می تواند این اعتبار مالیاتی در همان سال استفاده کند و یا تا پنج سال آن ها را جمع کند و نهایتا برای یک و یا دو سال در این پنج سال مورد استفاده قرار دهد.  البته شخص نمی تواند در یکسال بیشتر از ۷۵ درصد مجموع درآمد خالص خود را به امور خیریه اختصاص دهد.

با توجه به مقدمه ای که درباره وضعیت مالیات در امور خیریه برایتان گفتم، به ۳ شکل امکان مشارکت در امور خیریه با بیمه عمر در نظر گرفته شده است که از منظر پرداخت مالیات در دید قانونگذار با هم تفاوتهایی به شرح زیر دارند:

  • واگذاری یک بیمه عمر جدید به خیریه :

 بیمه عمر سندی بهادار و قیمتی  قابل معامله است و بیمه گذار می تواند با شرایطی آن را به دیگران واگذار کند . اما اگر بیمه عمر جدید باشد، حتی اگر سرمایه بالایی هم داشته باشد ، چون هنوز ارزش نقدی قابل توجهی پیدا نکرده ، برای خیریه ارزشی ندارد که آن را بازخرید و ارزش نقدی اش را دریافت کند برای همین نمی تواند رسیدی برای بیمه گذار صادر کند که به خیریه کمک کرده. اما اگر بیمه گذار به پرداخت حق بیمه ادامه دهد ، می تواند مجموع حق بیمه ای که در سال پرداخته را به عنوان کمک به خیریه در نظر بگیرد و با فرمولی که در بالا به آن اشاره کردم، فقط برای حق بیمه ای که پرداخته از مبلغی به عنوان اعتبار مالیاتی بهره مند شود.

  • واگذاری یک بیمه عمر موجود به خیریه :

فرض کنید شخصی بیمه نامه عمری با سرمایه ۲۰۰ هزار دلار دارد که ارزش نقدی آن (CSV) ۳۶ هزار دلار است. اگر این شخص بیمه نامه عمر خود را به خیریه ای که به آن علاقمند است واگذار کند، خیریه می تواند بیمه نامه را بازخرید کرده و ارزش نقدی آن را از بیمه گر دریافت کند.

بنابراین خیریه رسیدی معادل ۳۶ هزار دلار برای امور خیریه به بیمه گذار می دهد که او می تواند از آن برای دریافت اعتبار مالیاتی استفاده کند. اگر این شخص در استانی زندگی کند که اعتبار مالیاتی آن استانی در امور خیریه برای ۲۰۰ دلار اول معادل ۱۰.۸ ( ده و هشت دهم) درصد و برای بالاتر از آن ۱۷.۴ ( هفده و چهار دهم) درصد باشد، اعتبار مالیاتی برابر با ۱۶،۶۶۳ دلار خواهد بود.

اما داستان اینجا تمام نمی شود. وقتیکه او بیمه نامه اش را به خیریه واگذار کرده، مثل این است که آن را فروخته و درآمدی معادل ارزش بازخریدی یا همان ۳۶ هزار دلار به دست آورده است پس باید برای آن مالیات بدهد.

اگر فرض کنیم تا حالا ۱۰ هزار دلار بابت حق بیمه این بیمه نامه پرداخته باشد، پس در واقع از این بیمه نامه ۲۶ هزار دلار به دست آورده که برایش درآمد محسوب می شود و مثل هر درآمد دیگری شامل مالیات است
( ۲۶،۰۰۰ = ۱۰،۰۰۰
۳۶،۰۰۰). اگر این شخص درآمد سالانه اش در محدوده ای باشد که مثلا باید ۴۴ درصد آن را مالیات بدهد، پس باید برای این درآمد جدید هم معادل ۱۱،۴۴۰ دلار مالیات بپردازد ( ۱۱،۴۴۰ = ۰.۴۴ x ۲۶،۰۰۰) که کمتر از ۱۶،۶۶۳ دلار اعتبار مالیاتی اش است. یعنی به زبان ساده اعتبار مالیاتی که به دست آورده تمام این مالیات را برایش تسویه می کند و بازهم ۵،۲۲۳ دلار اعتبار برایش می ماند که می تواند از سایر مالیاتی که باید بپردازد آن را کسر کند.

ولی اگر خیریه بیمه نامه را بازخرید نکند و آن را برای رشد بیشتر نگه دارد و بیمه گذار به پرداخت حق بیمه ادامه دهد می تواند هر سال از تا وقیتکه بیمه نامه بازخرید نشده از مجموع حق بیمه ای که پرداخت کرده هم با فرمولی که در ابتدا گفتم برای محاسبه اعتبار مالیاتی خودش استفاده کند.

  • معرفی خیریه به عنوان ذینفع یک بیمه نامه موجود و یا جدید :

در این حالت به دلیل اینکه خیریه فقط ذینفع است و مالک بیمه نامه نیست ، نمی تواند بیمه نامه را بازخرید کند. از سوی دیگر چون خیریه کنترلی بر بیمه نامه ندارد و نمی داند که آیا بیمه گذار حق بیمه ها را کامل و به موقع پرداخت می کند یا نه ، نمی تواند رسیدی هم برای وصول حق بیمه ها به عنوان پرداختی به خیریه به بیمه گذار بدهد. اما در مقابل به محض فوت بیمه گذار ( بیمه شده) و دریافت سرمایه فوت توسط خیریه، رسیدی به وکیل یا ورثه معادل سرمایه فوت بیمه نامه می دهد که در پرداخت مالیات بر ارث متوفی تا دو سال قبل از فوتش استفاده کنند.

توضیح جزییات بیشتر در خصوص امور مالیاتی مرتبط با امور خیریه در بیمه های عمر از حوصله این مقاله خارج است ولی اگر هر کدام از خوانندگان محترم تمایل داشته باشند، می توانم جداگانه اطلاعات کاملی در اختیارشان قرار دهم.

یک نکته دیگر اینکه در بیمه های عمر زمانی چون اندوخته ای ایجاد نمی شود و حق بیمه رشد نمی کند، شخص می تواند خیریه را به عنوان ذینفع معرفی و پس از اینکه از این دنیا رفت معادل سرمایه فوتی که خیریه دریافت خواهد کرد، برای ورثه او رسید کمک به خیریه صادر می شود.

دقت قانون گذار به جزییات امور مالیاتی در کشور پهناوری که با جدیت از مردم مالیات می گیرند ولی با شفافیت و سخت گیری  آن را برای خودشان هزینه می کنند، زیرساختی را فراهم آورده که دولت بدون اتکا به درآمد منابع عظیم نفتی و غیر نفتی، کشور را به زیبایی در راه توسعه اداره کند و بیشتر مردم در رفاه زندگی کنند و جزو شادترین آدم های دنیا باشند.

صحبت درباره بیمه های Universal Life (UL)  را با نوید ادامه می دهیم :

  • پس برعکسش هم صادق است یعنی اگر بانکی محصول بیمه ای بفروشد یعنی دارد حق الزحمه ای می گیرد که متقاضی را تحت پوشش یک شرکت بیمه قرار دهد.
    • کامبیز با نظر تو کاملا موافق هستم و در طول این سال ها همیشه به متقاضیان توصیه کردم که بیمه نامه را از شرکت بیمه بخرند ولی صندوق های شرکت های تخصصی سرمایه گذاری را انتخاب کنند. برای همین مثلا اگر برای متقاضی بیمه نامه UL از شرکت معتبر IVARI می گیرم ، ترکیبی از صندوق های بانک ها و شرکت های تخصصی سرمایه گذاری معتبر مانند TD Bank ، Fidelity ،  Franklin Templeton یا Invesco و …. را پیشنهاد می کنم.
  • نوید حالا که اینقدر دست بیمه گذار برای سرمایه گذاری باز است ، به نظرم بهتراست که حتی بخشی از حق بیمه را در صندوق های مالی بین المللی سرمایه گذاری کند تا از بیشترین فرصت ها برای رشد سرمایه اش استفاده شود. آیا تو هم موافقی؟
    • این استراتژی در انتخاب سبد سرمایه گذاری برای بیمه عمر، رویکرد همیشگی من بوده و به متقاضیان توصیه می کنم که پولشان را هم در بازار داخلی کانادا و هم بازارهای بین المللی سرمایه گذاری کنند تا در دراز مدت بهترین بازگشت را به دست بیاورند. من معمولا نیمی از پول بیمه گذار را در یک سبد سرمایه گذاری داخلی که یک بانک خوشنام مثل TD آن را مدیریت می کند قرار می دهم و باقی را با شرکت سرمایه گذاری مطمئنی مثل Fidelity که در بازارهای جهانی شناخته شده است و مدیریت سرمایه انجام می دهد جلو می برم و به تجربه نتایح عالی این کار را خودم دیده ام.

 

 

  • در یکی از جلسات Fidelity  ، که از آن گزارشی هم تهیه کردم ، واقعا برایم عملکردشان جالب و تحسین برانگیز بود که خیلی با شفافیت اعلام کردند به دلیل پول هنگفتی که در اختیار دارند نه نتها در تصمیمات سطوح بالای مدیریتی شرکت های بزرگی مثل فیسبوک، گوگل ، اپل، .. تاثیر می گذارند بلکه در دولت ها هم نفوذ دارند و از قدرتشان برای منافع سرمایه گذاران استفاده می کنند.
    • البته باید در نظر بگیریم که این پول و سرمایه درپیشرفت تکنولوژی و رفاه بشر تاثیر زیادی دارد. در مورد همین شرکت Fidelity که به آن اشاره کردی چیزی که برایم جالب است اینکه در حوزه های تحقیقاتی بهداشت و درمان و انرژی های پاک سرمایه گذاری های بزرگی می کنند و در پیشرفت آن ها سهیم هستند که رفاه و آرامش برای مردم به همراه می آورد. مثلا یادم میاد قبل از اینکه شرکت آمریکایی تسلا به عنوان غول خودروهای الکتریکی به بازار معرفی شود، مدیران Fidelity از جلساتی که با یک شرکت نوآور که قرار بود خودروهای پاک برقی  تولید کند برایمان تعریف می کردند و بعدها فهمیدیم که آن شرکت تسلا بوده و در تامین مالی برای شروع کارش مشارکت کرده بودند.

 

 

 

 

 

 

  • وقتی چنین شرکت های بزرگی وجود دارند که از نوآوری ها حمایت مالی می کنند، بیرون آمدن تسلاها از دلِ اندیشه کارآفرینان جوان دور از انتظار نیست. درباره گزینه های سرمایه گذاری سوالی دارم. آیا من به عنوان بیمه گذار عمر می توانم پولم را در هر سهامی که در بازار بورس کانادا عرضه می شود سرمایه گذاری کنم ؟
    • بزار با مثالی در این مورد توضیح بدهم. ما اقیانوسی از گزینه های سرمایه گذاری در آمریکای شمالی را داریم و شاید بیشتر از صد هزار سهام و سبد وجود داشته باشد که هر کدام شرایط خاص خودشان از نظر ریسک و سودآوری را دارند و مردم می توانند در آن ها سرمایه گذاری کنند. ولی وقتی بحث سرمایه گذاری در بیمه عمر مطرح می شود طبیعی است که اطمینان از سودآوری برای شرکت بیمه ای که قرار است طرف حساب بیمه گذار باشد اهمیت زیادی پیدا می کند و بیمه گر باید بتواند ریسک آن را قبول کند. برای همین بیمه گران سبدهای سرمایه گذاری را ارائه می کنند که ترکیبی از سهام شرکت ها و صندوق های مختلف است و معمولا در گروه های پرریسک، ریسک متوسط و کم ریسک قرار طبقه بندی شده اند تا شرکت بیمه بتواند ریسک را قبول و آن را مدیریت کند.برای همین گزینه های سرمایه گذاری در بیمه های UL شاید محدود به ۲۰۰  مورد بشود.
  • با این توضیحات که دادی اگر من دنبال سرمایه گذاری خاصی باشم مثلا اعتقاد داشته باشم آینده سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات روشن است و یا اینکه فردی اخلاق محور هستم و برایم مهم باشد که پولم در شرکت هایی که مثلا دخانیات ، اسلحه ، مشروبات الکلی و یا ماری جوانا تولید می کنند سرمایه گذاری نشود ، آیا می توانم سبد سرمایه گذاری دلخواهم را داشته باشم؟

ادامه دارد.

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر

  +  69  =  78